سایر منابع:
سایر خبرها
سرنخ تازه در ماجرای قتل نگهبان خیریه +عکس
نگهبان خیریه شده اند. بازداشت 2 متهم ماموران همچنان به این زن مظنون بودند، به همین خاطر با هماهنگی قضایی رفت و آمد او را زیر نظر گرفتند تا این که اطلاعات و سرنخ هایی به دست آوردند که نشان می داد، این زن با یک مرد جوان تلفنی و پیامکی در ارتباط بوده است. در ادامه تحقیقات مشخص شد این زن در ارتباط با مرگ مرد نگهبان خیریه حرف هایی به آن مرد زده است. در این مرحله با ...
سعید نعمت الله: من آدمی نیستم که بایستم و حرف بخورم!
... ساراماگو وقتی جایزه نوبل را دریافت کرد، گفت: بزرگ ترین درسم را از مادربزرگم یاد گرفتم که سواد نداشت. او به من گفت، زندگی چقدر خوبه ولی حیف که باید مرد. اما جدای از این باید بگویم سطح زبان مردم را شغلشان مشخص نمی کند. خود هر فیلمنامه ای می گوید که من را چطور بنویس. شاید نسبت به پنج تا شش سال گذشته، پوست پیازی تر شده ام و دقیق تر بخواهم بگویم، از سال 88 به بعد خیلی حساس تر شدم یا حتی غمگین تر ...
علی شریعتی از نگاه همسرش
... من در مشهد غمگین بودم؛ موقعیت تحصیلی ام در تهران خوب بود و احساس میکردم به حکم زن بودن مجبور شده ام به شهرم برگردم. از طرفی امکانات دانشکده در تهران را نمیشد با خانه قدیمی دانشکده ادبی مقایسه کرد. علی آن وقتها معلم بود و همزمان درس هم میخواند. یادم است معلمها حق تحصیل نداشتند و اینها چند نفر بودند که هر روز بر سر امتحان دادن با رئیس دفتر مدیر دست به یقه میشدند. البته علی عقب می ایستاد و ...
دام مرد 3 زنه
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان ، او با جلب اعتماد خانواده ام، سرنوشتم را تباه کرد. توسط مهناز به سیگار آلوده شدم و بعد هم در فضای مجازی با چند پسر جوان ارتباط برقرار کردم. مادرم که بعد از سه ماه متوجه شد سیگار می کشم حرص و جوش می خورد و می گفت اگر پدرت بفهمد چه دسته گلی به آب داده ای قیمه قیمه ات می کند! او دیگر اجازه نداد مهناز را ببینم. من که دچار فشار روحی و عصبی زیاده شده بودم ...
بار زندگی را تنهایی به دوش می کشم
می دهم تا پول هایم را بیهوده خرج نکنم. در پایان نیز قاضی رسیدگی به این پرونده را به جلسه آینده موکول کرد و از این زوج خواست که در مورد تصمیمشان بیشتر فکر کنند. درخواست طلاق از زنی که عاشق خرید کردن است تب بیش از حد زن جوان به خرید کردن آن قدر برایش دردسرساز شد که در نهایت کارش به دادگاه خانواده کشیده شد. شوهر این زن که از دست همسرش بشدت عصبانی بود، وقتی روبه روی ...
خلقت جهان هستی، مقدمه خلقت انسان
ابعاد وجودی انسان همان گونه که ذکر شد، در دین مندائی انسان موجودی متشکل از دو بعد مادی و غیرمادی است. بعد مادی همان جسد یا به تعبیر مندائیان پِغرا [1] نام دارد و بعد غیرمادی شامل نشمتا [2] و روها [3] است. نشمتا (معادل روح در اسلام) ذاتاً پاک و نفخه ای الهی است که از عالم نور (آلما اد نهورا) در جسد انسان دمیده شد. در ادامه این ابعاد تشریح و توضیح داده می شوند. 1. پِغرا ...
هوندا هزار پرسپولیس! +عکس
.... باورتان نمی شود، اما یک شب کفش هایم را بغل کردم و خوابیدم. لباس عاریه ای؟ بله من زمانی که دوستانم در تیم های دیگر تمرین نداشتند لباس آنها را برای تمرین می گرفتم. کل فصل به ما یک دست پیراهن می دادند که آن را می بردیم خانه و می شستیم دوباره روز تمرین و مسابقه می پوشیدیم. تمرین ؟ هفته ای سه چهار شب با دوستانم که بچه شهرری بودند 15 کیلومتر می دویدیم. ...
اعتراف تلخ 5 جوان به اقدام شوم با دختر نوجوان
سناریوی سیاه در برابر چشمان وی به اجرا رسیده بود به بازپرس پرونده گفت: همسرم در خانه تنها بود که برای سرکشی به دیدنش رفتم و پس از چند ساعت به خانه مان برگشتم که در میان راه متوجه جاماندن ریموت خانه پدرم در خانه نامزدم شدم و به همین خاطر دوباره به آنجا بازگشتم. وی افزود: هنوز لحظاتی نگذشته بود که این جوان همراه دو مرد دیگر وارد خانه شدند و با تهدید چاقو قمه مرا زخمی و نامزدم را هدف سناریوی شیطانی ...
راز قتل عمدی جوان مزاحم در دل دختر مسافر بود
برای صدور رای وارد شور شدند. رکنا 110 این اخبار داغ را از دست ندهید: مرد جوان از ارتباط شیطانی همسرش و رئیس یک شرکت با خبر شد! زن جوان از دست آن مرد کثیف آن قدر در بیابان می دود که از نفس می افتد و ناگهان! دختر جوان 18 ساله را جلوی چشم پدرش در پیاده رو مورد آزار قرار دادند! راز نوعروس لو رفت / در اتاق حجله جنجالی بر پا شد ...
قتل در باشگاه بیلیارد میدان رازی تهران+ عکس
در بیرون از باشگاه دعوا می کردند بیرون دویدم. برای اینکه آنها را از هم جدا کنم وارد معرکه شدم اما یکی از دوستانم با میله ای فلزی قصد حمله به من را داشت که عصبانی شدم و با چاقویی که در جیبم بود ضربه ای به او زدم تا مانع حمله اش شوم و بعد هم از آنجا فرار Escape کردم. چند روزی در خانه عمه ام بودم که شنیدم او مرده است. بدین ترتیب عامل قتل پسر جوان در شعبه 71 دادگاه کیفری محاکمه و به قصاص محکوم شد ...
راز ارتباط زن شوهردار با شایان در حاشیه قتل نگبهان یک موسسه خیریه لو رفت + عکس
دست آمدن این سرنخ ها بازپرس جنایی دستور بازداشت فرنگیس و مرد جوانی که این پیام را دریافت کرده بود، صادر کرد. بدین ترتیب زن و مرد دیروز برای تحقیقات تخصصی به دادسرای جنایی منتقل شدند. فرنگیس زمانی که در مقابل بازپرس جنایی ایستاد منکر جنایت شد و گفت: من فوق لیسانس دارم و سه سالی می شود که در مؤسسه خیریه مشغول به کار هستم. مدتی قبل با دکتری ازدواج کردم که البته خانواده ام مخالف این ازدواج ...
دختر خاله ام می خواهد از ارتباط های من با همکارانم به شوهرم بگوید
حوصله و بی انگیزه بود اما من دختری پر هیجان بودم و دوست داشتم به تفریح و گشت و گذار بروم. پدر ومادرم وقتی فهمیدند علاقه ای به او ندارم، مراسم عروسی را به راه انداختند تا شاید با زندگی زیر یک سقف به یکدیگر علاقه مند شویم. با این وجود من همه خواسته ها و هیجاناتم را سرکوب می کردم تا در کنار مهرداد زندگی کنم. چند سال بعد وقتی از بارداری ناامید شدم بهانه خوبی یافتم و از مهرداد جدا شدم ولی دیگر جایی در ...
شوهرم را دوست نداشتم / از روزی که ساسان را دیدم همه چیز تغییر کرد
پسر جوانی آشنا شدم. ساسان همسن و سال خودم بود. او جوانی شاد و شوخ طبع بود و خیلی زود مرا دلبسته خودش کرد. فکر می کردم خصوصیات او خیلی نزدیک به من است. خوشبختی ای را که با همسرم نداشتم در کنار او به خوبی حس می کردم. چند ماهی از ارتباط ما گذشته بود که ساسان پیشنهاد کرد از خانه فرار Escape کنیم و جایی برویم که هیچکس دستش به ما نرسد. اول راضی به این کار نشدم اما او آنقدر اصرار کرد و وعده و وعید داد که ...
پسر 15 ساله از کلاس برنگشت/ بدن نیمه جان او در اطراف کرج پیدا شد
سمت خارج از شهر حرکت می کند. داد و فریاد راه انداختم، اما مرد کناری ام که با راننده همدست بود، سرم را زیر صندلی برد و چاقویی را زیر گلویم گذاشت. ساعاتی بعد خودرو متوقف شد. زمانی که همدست راننده سرم را از زیر صندلی بیرون آورد، دیدم در بیابان هستیم. شاکی ادامه داد: آن دو مرد مرا مورد آزار و اذیت قرار داده و بشدت کتکم زدند. بعد پول ها، گوشی و ساعت مچی ام را دزدیدند . حتی یکی از آنها کاپشنم ...
زن تهرانی که مورد آزار قرار گرفته بود: کاش مرا کشته بودند اما!
از ترس هنوز پاهایش می لرزید و قدرت ایستادن نداشت از خودروهای عبوری درخواست کمک می کرد. چند خودرو از کنار منیژه عبور کردند تا این که خودرو پژو پرشیا سفیدرنگی که دو پسر جوان سوار بر آن بودند با دیدن حال و روز منیژه در کنار جاده توقف کردند. زن جوان اشک می ریخت و دوان دوان به سمت خودرو پژو رفت و با التماس و اشک از 2 پسر جوان درخواست کمک کرد تا او را نزد پلیس برسانند. 2 پسر جوان ابتدا ...
اخاذی از مردان در خانه زن صیغه ای
اش کشانده و 20 میلیون تومان از او اخاذی کرده است. من از حرف های آن مرد متوجه شدم که این زن به این شیوه از مردها اخاذی می کند به خاطر همین او را ترک کردم. او درباره سرقت خودرو هم گفت: من سواری پژو را از پردیس به صورت وکالتی خریدم و سند را به نام زدم، اما خودرو مقابل خانه ام سرقت شد تا اینکه پلیس به من خبر داد آن را در خانه پردیس کشف کرده است. به دستور بازپرس تحقیقات بیشتر از متهمان در جریان است. منبع: روزنامه جوان 110 ...
فرار مرگبار مرد بدهکار
اصلا قصد کشتن او را نداشتم و در یک لحظه او به زیر چرخ ماشین من پرید و اصلا متوجه نشدم. پس از ثبت اعترافات متهم، او برای انجام تحقیقات بیشتر در اختیار مأموران اداره آگاهی تهران قرار گرفت. همشهری 110 این اخبار داغ را از دست ندهید: مرد جوان از ارتباط شیطانی همسرش و رئیس یک شرکت با خبر شد! زن جوان از دست آن مرد کثیف آن قدر در بیابان می دود که از نفس ...
رازگشایی از معمای قتل مدیر بانک در کرج + عکس
به گزارش سرویس حوادث جام نیوز ، در آخرین روزهای اردیبهشت امسال مامور پلیسی با قاضی ابراهیم مرادی، کشیک قتل دادسرای جنایی کرج تماس گرفت و از کشف جسد مردی جوان در محله چهارصد دستگاه خبر داد. بازپرس جنایی همراه گروهی از ماموران بررسی صحنه جرم و کارآگاهان اداره قتل استان البرز برای بررسی ماجرا در محل جنایت حاضر شدند. آنها مشاهده کردند جسد متعلق به مردی 33 ساله است که دست و پاها و دهانش با ...
اگر قلب انسان بمیرد تمام درها به رویش بسته می شود
از مردها و زن ها و جوان ها و بچه ها را کشت و حرم پیغمبر را اسطبل اسب هایشان کرد، چند روزی که ارتش شان در مدینه مشغول کشتار بودند اسب ها را می آوردند و در حرم می بستند آنجا کاه و یونجه می دادند. و سال سوم هم دستور داد به مکه حمله کنند گفت مسجدالحرام و کعبه را با خاک یکی کنید و برگردید، که هنوز وارد این کار نشده بودند خبر مرگش آمد، آن لشگر هم دیگر دست برداشتند. اگر بنا به پشیمان شدن بود از همان ...
اشعار زیبای عید فطر
گودال میبری ای خمس پنج تن، نه خدا حافظی مکن اصلاً بدون من سفری رفته ای ؟ بگو ... ...حالا بدون من، نه خدا حافظی مکن پس حرف می زنی که خداحافظی کنی اینگونه نه نزن، نه خدا حافظی مکن شاید کسی نبُرد خدا را چه دیدی با کهنه پیرهن، نه خداحافظی مکن این سمت عزیز، محترم، با کفن ، ولی آن سمت بی کفن، نه خداحافظی مکن بعد از تو چند مرد به دنبال چند زن بعد از تو چند زن.... نه خدا حافظی مکن منبع:باشگاه خبرنگاران ...
شمع و پروانه در زندگی چمران
. در همان جلسه با برادر بزرگتر مصطفی یعنی دکتر عباس چمران که آن موقع دانشجوی سال اول دانشکده فنی بود، آشنا شدم. بعد از آن مرتب در جلسات انجمن اسلامی دانشجویان شرکت می کردیم. مهدی بازرگان تقریباً ماهی یکبار در این نشست ها سخنرانی می کرد. اما مصطفی این برایش کافی نبود و از همان دوران به جلسات تفسیر قرآن آیت الله طالقانی می رفت که شب های جمعه در مسجد هدایت تهران برگزار می شد. ارتباط مصطفی چمران با ...
قتل ناموسی در بلوار ابوذر تهران
پلاک یک خودرو را نوشته بود. بعد هم گفت: دو نفر بودند. ماشین آنها دوو سفید رنگ بود. سرنشینانش هم یک زن و مرد بودند.بابت همکاری اش از او تشکر کردم و گفتم: خیالت راحت باشد. در هیچ مرحله ای از تحقیق پای تو را وسط نمی کشم. پیگیری سرنخ ها از شب تا صبح شماره نوشته شده روی مقوای سیگار همان چیزی بود که من به عنوان سرنخ به دنبال آن بودم. تازه آن مغازه دار، سرنخ دومی هم به من داد؛ دو سرنشین ...
ازدواج شهید کهگیلویه وبویراحمدی با وساطت یکی از آشنایان/شهیدی که در سرما و گرما نماز و روزه اش ترک نمی ...
می گفت مواظب بچه ها باش نگذار آنها نبود پدر را احساس کنند می خواهم آنها را سربلند و پیروز در جامعه بزرگ کنی با هم خوشرفتار باشید به هم محبت کنید سلام مرا به تمامی اهالی روستا برسان و به آنها بگو که مراحلال کنند و اگر بدی از من دیدند مرا ببخشند . شهید تمام سفارشات را به من کرد . و بعد احساس کردم حالش بسیار بد شده است وقتی به بیمارستان شیراز رسیدیم که دیگر قرار بود با هواپیما او را به ...
حبس و دیه، مجازات فردی که در نوجوانی مرتکب قتل شده بود
؛ دوستانمان با هم درگیر شده بودند. یکی از طرف های درگیری، برادر یاور بود. من به حمایت از دوستانم وارد دعوا شدم و در همین حین، برادر یاور با اینکه با من دعوا نداشت، به سمتم حمله کرد. او چماقی را که در دست داشت، با سرعت و شدت به سمت من پرت کرد. من هم خیلی ترسیدم و از ترسم چاقویی از جیبم بیرون آوردم. قصدم اصلا زدن کسی نبود؛ فقط خواستم برادر یاور ببیند که من چاقو دارم و عقب بکشد. یک دفعه یاور خودش را ...
رازداری زیر سقف مشترک
سلامت نیوز : حسین دارد تلویزیون نگاه می کند و مریم رفته است برای همه چای درست کند که زنگ موبایلش به صدا درمی آید. به گزارش سلامت نیوز، جام جم نوشت: مریم تلفن را برمی دارد و به اتاق خواب می رود چند لحظه بعد حسین از جایش برمی خیزد تا از یخچال آب بردارد که از کنار اتاق خواب رد می شود. صدای همسرش را می شنود که دارد به خواهرش می گوید: آره آبجی دیگر خسته شدم این قدر به همسرم گفتم که دلم یه ...
برنج هایی که رنگ خون گرفت
چند روز دیگر پول برنج ها را پرداخت می کند؛ چند روز گذشت اما ناصر پولی به من نداد تا اینکه یک هفته بعد ناصر با من تماس گرفت و درخواست 500 کیلو برنج کرد؛ او گفت که برنج را به او تحویل دهم و تسویه حساب کنم. این صحبت های شایان است که در اظهاراتش درباره جزئیات این پرونده و قتل فرهاد به سجاد منافی آذر، بازپرس ویژه قتل پایتخت گفته است. شایان که 40 سال دارد، در ادامه اظهاراتش به بازپرس گفته است: زمانی که ...
ناجی آبهای ایران و قصه نجات 60 لرستانی از مرگ حتمی
دقیقا در همان روز و در همان نقطه و بعد از چهار روز تلاش پیکر دختر جوان دیگری را پیدا کردم. جالب است درحالیکه با شما(خبرنگار ایرنا) در حال مصاحبه بودم فردی پشت خط من آمد که مجبور به قطع تماس شما شدم و بعد از پاسخ دادن به وی متوجه شدم نوجوانی 15 ساله اهل لرستان در رودخانه کشکان غرق شده و بعد از 2 روز هنوز جسدش پیدا نشده است لذا باید در اولین فرصت خود را به محل حادثه برسانم. ** س: دلیل ...
ابرمردی که علی وار زندگی کرد
، دوست داشت چیز دیگری ببیند. غاده تعریف می کند: در یکی از سفرهایی که به روستا ها می رفت همراهش بودم. داخل ماشین هدیه ای به من داد، اولین هدیه اش به من بود و هنوز ازدواج نکرده بودیم. خیلی خوشحال شدم و همانجا بازکردم دیدم روسری است، یک روسری قرمز با گل های درشت. من جا خوردم، اما او لبخند زد و با شیرینی گفت: بچه ها دوست دارند شما را با روسری ببینند. از آن وقت روسری گذاشتم و مانده. زندگی با ...
دختر 19 ساله آرایشگر، پشیمان از رفتار کثیف خود - والدین مقصر بودند
تهمت می زد. به همین خاطر 3 روز بعد از برگزاری مجلس عروسی تقاضای طلاق دادم اما همسرم مدعی بود که اعتیادش را ترک می کند و دست از آزار و اذیت من برمی دارد، به همین خاطر مدتی صبر کردم ولی در رفتار و کردار او هیچ تفاوتی حاصل نشد. این بود که 3 ماه بعد، از او طلاق گرفتم و به خانه پدربزرگم رفتم ولی آن ها مرا نپذیرفتند. حیران و سرگردان راهی منزل عمویم شدم تا این که دوباره همسر سابقم به سراغم آمد و ...
رؤیای برباد رفته پولدار شدن دو روستایی
صبح ساحل ، حوادث - دو مرد گچکار وکشاورز که به خاطر بیکاری، باتهیه اسلحه از روستا به تهران آمده بودند تا خودروهای گرانقیمت را بدزدند ساعتی پس از دزدیدن نخستین خودرو دستگیر شدند.به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان به نقل از ایران، بیست و چهارم دی پارسال این دو سوار بر خودروی پراید از خیابانی در شهریار می گذشتند که پلیس به آنها ظنین شد. در ادامه مشخص شد خودرویشان مسروقه است.بلافاصله هر دو سرنشین به اداره ...