چهارشنبه ۳۰ خردادساعت ۰۳:۲۶Jun 2024 19
جستجوی پیشرفته
قدس آنلاین ۱۳۹۶/۰۴/۲۴ - ۱۲:۳۹

صندلی پدر بزرگ

وقتی چشممان به آن صحنه افتاد، همگی برای چند لحظه پلک هم نزدیم. با نوری که داشت چشمانم را کور می کرد، از خواب بیدار شدم. از اتاق بیرون رفتم و نگاهی به راهرو انداختم. مثل همیشه سوت و کور... از پله ها پایین رفتم و به صحنه همیشگیِ جلوی راه پله خیره شدم. ... ادامه خبر

جستجوگر خبر فارسی، بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است (قانون تجارت الکترونیک). برای مشاهده متن خبری که جستجو کرده‌اید، "ادامه خبر" را زده، وارد سایت منتشر کننده شوید (بیشتر بدانید ...)