سایر منابع:
سایر خبرها
پل های پشت سر را خراب نکرده ایم
...، ما به عنوان ایرانی می دانیم که هیچ نیت سوئی علیه عربستان نداریم اما اگر خود را جای سعودی ها بگذاریم می بینیم که ایران روزبه روز در حال قدرتمند تر شدن است و این سبب شده که آنها اینطور فکر کنند، ما صرفا نمی توانیم بگوییم لطفا اینطور فکر نکن، ما باید تلاش کنیم این سوءتفاهم را رفع کنیم، سیاست خارجی یعنی همین. عربستان متوهم است، مثل یک بیمار، نمی توان به بیمار گفت چرا مریض شدی، باید درمانش کرد ...
دیدار فرماندهان سپاه با رئیس جمهوری حرکتی وحدت آفرین/دولتمردان و دستگاه دیپلماسی پاسخ دندان شکنی به ...
اگر محل حج خالی بماند، حاکم اسلامی باید عده ای را حاضر کند تا این عمل را به جا بیاورند و این مکان خالی نماند. وی با اشاره به فشارهای کشورهای مستکبر علیه جهان اسلام گفت: امروز در سراسر جهان، دشمنان شمشیر را از رو برای مقابله با اسلام بسته اند و تمام قدرت خود را برای تضعیف اسلام به کار برده اند. امام جمعه موقت شهر اراک با اشاره به محاصره مسجد الاقصی توسط اشغالگران رژیم ...
دیدار فرماندهان سپاه با رئیس جمهوری حرکتی وحدت آفرین/دولتمردان و دستگاه دیپلماسی پاسخ دندان شکنی به ...
باید عده ای را حاضر کند تا این عمل را به جا بیاورند و این مکان خالی نماند. وی با اشاره به فشارهای کشورهای مستکبر علیه جهان اسلام گفت: امروز در سراسر جهان، دشمنان شمشیر را از رو برای مقابله با اسلام بسته اند و تمام قدرت خود را برای تضعیف اسلام به کار برده اند. امام جمعه موقت شهر اراک با اشاره به محاصره مسجد الاقصی توسط اشغالگران رژیم صهیونیستی اظهار کرد: رزمندگان جبهه مقاومت با ...
حکایت دردناک خاله آتنا از موهای ریخته شده جنازه خواهر زاده اش
...، مردم داری و بی آزاری معروف بود طوری که صاحب مغازه کبابی می گوید: طی این سال ها تاکنون دعوا و جر و بحثی از او ندیده است و با کسبه نیز تنها در حد یک احوالپرسی کوتاه ارتباط داشت. قتل گاه، مغازه رنگ رزی نبش خیابان اصلی پارس آباد، خانه آجری است که به مغازه رنگرز معروف شده. اسماعیل رنگرز داخل این خانه قدیمی لباس های کهنه مردم را رنگ می زند که پس از حادثه و دستگیری مردم با سنگ ...
حکایت دردناک خاله آتنا از موهای ریخته شده جنازه خواهر زاده اش + عکس
کبابی می گوید: طی این سال ها تاکنون دعوا و جر و بحثی از او ندیده است و با کسبه نیز تنها در حد یک احوالپرسی کوتاه ارتباط داشت. قتل گاه، مغازه رنگ رزی نبش خیابان اصلی پارس آباد، خانه آجری است که به مغازه رنگرز معروف شده. اسماعیل رنگرز داخل این خانه قدیمی لباس های کهنه مردم را رنگ می زند که پس از حادثه و دستگیری مردم با سنگ به قتل گاه آتنا حمله می کنند و در و شیشه های مغازه رنگرز ...
پرنیا از من خواست تا جواد را به خانه راه بدهم ولی نمی دانستم حس مادرانه چه بلایی سر می آورد!
زن میانسال که صدای گریه اش توجه همه مراجعه کنندگان به کلانتری را به خود جلب می کرد وارد اتاق کارشناس و مددکار اجتماعی کلانتری سجاد مشهد شد و در حالی که عنوان می کرد او اشک تمساح ریخت و من باور کردم! به تشریح ماجرای تلخ زندگی اش پرداخت و در میان هق هق گریه هایش گفت: 10 سال قبل در حالی که دو دختر کوچک و زیبایم را در آغوش می فشردم از همسرم طلاق گرفتم. جواد بود و دست به هر کار خلافی می زد به همین ...
بسته خبری چهارشنبه 04 مردادماه 1396
روزانه 34000000 لیتر بزنین در اسفند 95! تعجب نکنید! دوران زنگنه است دیگر. دوران شکوفایی واردات بنزین خارجی. این رقم در مهرماه سال گذشته فقط 6.3 میلیون لیتر بود. شگفت آورتر آن است که میانگین واردات بنزین در سال 91 فقط 1.8 میلیون لیتر در روز بوده. کارت سوخت را ناکارآمد معرفی کردند، بعدش ادعای خودکفایی بنزین هم داشتند. البته تا دیدند اوضاع خراب است گفتند خودکفایی بنزین را کیهان گفته، ما نگفتیم! به ...
تابلوی ورود ممنوع صفی نیا در یلدای مهمان هفته/قرار نیست در اداره کل فنی کسی کاسب باشد
بهتر بگویم استادان خودم یعنی آقای میرجلیلی (که در این برنامه حضور یافته است) 25 سال پیش به عنوان مدیر فرودگاه یزد انتخاب کرد. باید خودم را نشان می دادم و این موفقیت و پیروزی کاری را بعد از خداوند مدیون ایشان هستم. صادقانه بگویم که کار کردن با من خیلی سخت است، زیرا اگر من مسئولیتی را بر عهده داشته باشم و آن مسئولیت من را راضی نکند، جرأت این را دارم تا بگویم که این کار به درد من نمی خورد و من نمی ...
گزارشی متفاوت از مدرسه مدینه العلم در اوگاندا
زمینی را که ارزان هم بود قسطی خریدم و با کار و تلاش کم کم آن را توسعه دادم. قطعه زمین کوچکی را قسطی خریده بودم ولی پولی برای ساخت آن نداشتم، بنابراین ابتدا در منزلی دو اتاق اجاره کردم و به تدریس پرداختم. بعد از مدتی صاحب خانه گفت من اجازه نمی دهم شما در اینجا مدرسه اسلامی داشته باشید. عشق و امیدم به داشتن مدرسه را از دست ندادم. خودم برای بنای مدرسه دست به کار شدم. دو کلاس ساختم ...