سایر منابع:
سایر خبرها
پسرقاتل: پدرم اگر زنده بودبازهم می کشتمش!
در تشریح ماجرای قتل هولناک پدر و مادرش گفت: پدرم با من بدرفتاری می کرد. او مشروب می خورد و من از این وضعیت ناراحت بودم. شب وقوع حادثه در منزل خاله ام مهمان بودیم و من به خاطر این که چند روز همسرم در منزل نبود، به خانه پدرم می رفتم. آن شب وقتی در نیمه های شب از مهمانی به خانه پدرم بازگشتیم، دوباره جر و بحث میان پدر و مادرم به خاطر اختلافات قبلی شروع شد. من هم که از این وضعیت بسیار ناراحت بودم، پدرم ...
اسطوره ای به نام میثم
شهید می شود. طوری زندگی می کرد که انگار سال ها زندگی می کند و باز طوری زندگی می کرد که انگار فردا می خواهد شهید شود. می گفت دعا کنید شهید شوم. خیلی کار می کرد. به کار کشاورزی علاقه داشت. بعد از شهادتش متوجه شدم فعالیت و کار زیادش به خاطر کمک به خانواده های بی بضاعت بود. وقتی پسرم کودک بود همراه پدرم به جنگل اطراف روستایمان می رفت. پدرم برایش تمشک می کند. اما چند تمشک بیشتر نمی خورد و بقیه را برای ...
آبروریزی است افغانستان وزیر زن دارد ما نداریم
فائزه هاشمی، فرزند آیت ا... هاشمی را ایرانیان و به خصوص دختران و زنان نواندیش جامعه اسلامی ایران به خوبی می شناسند. او مقتضیات زمان را تابعی از اسلام می داند و دغدغه اش رهایی جامعه از قید و بندهایی است که عده ای حرکت زمان را درک نکرده و ناگزیر در پشت آن قید و بندها و فرمان به دست، جامعه را در گل و لایی هدایت کرده اند ولی آن گل و لای، زیبنده جامعه اکنون ایران اسلامی نیست. او بانوان را مظهر وفاداری و توسعه جامعه می داند و اجبار به رخوت و سستی این قشر اثرگذار را برنمی تابد و گاهی با سکوت و گاهی با فریاد، مطالبات دختران و زنان جامعه ایران را خواستار است. البته او تاوان فریادهایش را داده است، زندان را تجربه کرده و آن را بازتولیدی برای نگاه پیشین خود می داند. فائزه، مظهر بانوی شرقی است چرا که فلسفه زیستن و دیدگاه سیاسی اش را از شرق آموخته است. او زاییده شرایط نیست بلکه شرایط ساز است و به همین دلیل، حرف های این بانوی پرسروصدا و پر جنب و جوش را قابل تامل می دانند چرا که او یک زن ایرانی دغدغه مند است! دغدغه هایی که اگر حل نشود نیمی از جامعه در تاریکی فرو می رود؛بی شک تاریکی، تاریکی می زاید! ایران اسلامی برای آینده ای باشکوه تر، احتیاج به روشنایی تمام و کمال دارد و کلید این روشنایی در دست بانوان امروز ایران اسلامی است. فائزه هاشمی، دعوت روزنامه قانون را پذیرفت تا در یک روز تابستانی میهمان ما شود و پاسخگوی سئوالات باشد. متن کامل گفت و گو را در ...
بلاتکلیف اما امیدوار
ای نیست. هنوز بلاتکلیفیم. هیچکس جواب درستی به ما نمی دهد؛ نه پلیس و نه قوه قضائی هیچ کدام جواب روشنی به ما نمی دهند. دو متهم پرونده هم که آزاد هستند و حرفی نمی زنند. یعنی در این 4 سال این پرونده هیچ پیشرفتی نداشته است؟ بعد از مرگ براتعلی فاطمه و رمضانعلی تنها سرنخ های پرونده بودند؛ اما آنها هیچ اقراری نکردند. به من گفته اند با توجه به قانون جدید نمی توان متهمان را بیشتر از این در ...
گفت وگو با پدری که 50 روز است پسر 8 ساله اش را گم کرده
رود و برمی گردد تا ردی از پسرش پیدا کند: مادر پارسا حال خوشی ندارد. شب ها حالش بد می شود و باید او را به بیمارستان ببرم. دیشب مادرم در خانه ما مهمان بود. آنقدر ناراحت و پریشان بودم که نفسم بالا نمی آمد. مادرم ترسیده بود. گفت اگر پارسا پیدا شود تو را سالم می خواهد. من کارمند یک شرکت دولتی هستم تمام مرخصی هایم را گرفته ام و تمام شده. رییس تا ماه اول مراعاتم را کرد و حالا زمزمه های اخراجم می آید. ما خانه مان را قسطی خریده ایم. از بانک تماس گرفته اند که قسط های وام خانه را نداده ایم. نمی دانم به بدهکاری هایم فکر کنم یا دنبال پسرم بگردم یا همسرم را به بیمارستان ببرم. ...
یه دهه هفتادی با ژن خوب! / شمرها همه شبیه هم اند! + تصاویر
... من اما از صبح که این عکس و عکس سر از تن جدای شهید را دیده ام. دیگر خودم نشده ام. ویرانم و به مادری فکر می کنم جلاد پسرش را شب ها خواب می بیند. من مادران بیقرار زیادی دیده ام مادری دیده ام شب ها در کوچه می نشیند با عکس پسرش حرف می زند. مادری دیده ام 10 سال پیرشده. مادری دیده ام آخرین پیراهن درآمده از تن پسرش را هنوز نشسته و می بوید. من سینه سوخته های زیادی دیده ام. حالا این ...
گزارش فیلم های تلویزیون در تعطیلات آخر هفته
یکی از شهرهای هند تصادف وحشتناکی رخ می دهد و پسر جوانی که در شرف ازدواج است دچار مرگ مغزی می شود. از طرفی دختر یکی از بازیگران معروف کشور به پیوند قلب احتیاج دارد و در آستانه ی مرگ است. والدین دختر در حالت استیصال با اصرار و التماس های بسیار موفق می شوند تا والدین پسر را راضی کنند که قلب پسرشان را به دختر بچه اهدا کنند. با انجام عمل جداسازی قلب، عملیات انتقال به بیمارستان محل بستری شدن دختر بچه ...
به او گفتم شهید شو، اما اسیر نه
وقتی شهید شد همه منتظر شهادتش بودیم. هم رزمش از مشهد آمد خانه مان گفت: ما 48 ساعت با محمدامین بودیم انگار 48 سال با او آشنا بودیم. می گفت: یک ساعتی که بعد از ناهار خوابیدیم محمدامین بیدار شد و خیلی خوشحال بود. پسرم به هم رزمانش گفته بود الآن خواب دیدم امشب عملیاتی در پیش است و فرمانده و من شهید می شویم جنازه مان را نمی آورند. بعد غسل شهادت می گیرد و آماده شهادت می شود. بعد از شروع عملیات سربازان ...
پیکرش بعداز 29سال به دست مان رسید
، اما عهد و پیمانی که با خدا بسته بودند سبب شد تا با آغوشی باز به پیشواز این شهادت بروند و بعد از 29 سال پیکر آنها به دست خانواده هایشان برسد. خداروشکر تمام اسکلت های بدن برادر من سالم بود و به دلیل وجود کارت شناسایی وی نیاز به آزمایش نبود، زمانی که محمد جواد تفحص شد پدر و مادرم در قید حیات نبودند، مادرم خیلی علاقه مند بود که حتی با یک استخوان از برادرم بتواند بر سر قبر او بنشیند. ...
صادق خلخالی به روایت دخترش
گونی طلا دستش بوده خنده ام گرفته بود. - من رابطه خیلی نزدیکی با پدرم داشتم. رابطه ای که عینی هم نبود و اتفاقاً زمان های خیلی زیادی از هم دور بودیم. قبل از انقلاب که من بچه بودم او اغلب نبود. بعد از انقلاب هم همین طور. تقریباً کمتر از هر آدم دیگری در زندگی ام او را دیده ام. اما رابطه من با او درونی بود. همیشه آدم مهمی برایم بود و تا آنجایی که اجازه داشتم او را زیر نظر داشتم. ...
اخلاص حاجی صلواتش را ماندگار کرد
همه دختر و پسرهای آن زمان به طور سنتی ازدواج کردیم بدون اینکه ذره ای شناخت نسبت به هم داشته باشیم. من متولد قم بودم و حاج رضا متولد خوانسار اما هر دو ساکن قم بودیم. حاج رضا اوایل ازدواج مقلد امام خمینی(ره) بود و علاقه خاصی نسبت به ایشان داشته. بعد از 15 خرداد و شهادت حاج آقا مصطفی فعالیت های انقلابی حاجی اوج گرفت. سال 50 هنوز یک هفته از مراسم نامزدی مان نگذشته بود که حاجی را گرفتند و به زندان اوین ...
خلخالی بروایت دختر؛ به اصرار پدر به رئیس اصلاحات رای دادم
نکردم که باید از بابا دفاع کنم. رابطه با پدر در ایام انزوا من رابطه خیلی نزدیکی با پدرم داشتم. رابطه ای که عینی هم نبود و اتفاقاً زمان های خیلی زیادی از هم دور بودیم. قبل از انقلاب که من بچه بودم او اغلب نبود. بعد از انقلاب هم همین طور. تقریباً کمتر از هر آدم دیگری در زندگی ام او را دیده ام. اما رابطه من با او درونی بود. همیشه آدم مهمی برایم بود و تا آنجایی که اجازه داشتم او را زیر ...
بررسی مرگ مشکوک زن سال خورده در دادسرا
در ایران تنها بودند، برای راحتی و آسایش آنها پرستاری برایشان گرفته بودم، اما مادرم مهرماه سال گذشته فوت شد و پزشکان مرگ او را بر اثر عارضه قلبی تشخیص دادند. در آغاز من به موضوع مشکوک بودم، اما یک سری اتفاقاتی افتاده که فکر می کنم پدرم و پرستار مادرم در مرگ مادرم دخالت داشته اند و احتمال می دهم آنها با بالاوپایین بردن دوز داروهای مادرم باعث این اتفاق شده اند. او همچنین گفت: در زمانی که ...
شهید دانش آموزی که دغدغه اش خبرنگاری بود
خواهد برایم روایت کند. مادر شهید خود را برایم اینگونه معرفی می کند: نامم فاطمه سیفی متولد روستای نوفرست بیرجند هستم، در آن زمان در نوفرست به من بیبی فاطمه می گفتند، نام پدرم علیجان بود و جزو بزرگان روستای نوفرست و یا به اصطلاح امروز خان و کدخدا بود و وضع مالی خوبی داشتیم، مادرم خانهدار بود و از بزرگان روستای نوکند بود. پدر مشغول کار تجارت و وارد کردن شتر و دیگر وسایل بود. من ...
اقدام کثیف مرد تنوع طلب با 3 دختر که همسرش شده بودند
می رفتم سرکار و به خانه برمی گشتم. دیگر امیدم را به زندگی از دست داده بودم که با یاسر آشنا شدم. او دوست و همکار برادرم بود. در یکی از میهمانی های دوستانه آنها که من هم شرکت کرده بودم، همدیگر را دیدیم و با هم چند ساعتی از هر دری حرف زدیم. او برایم گفت که از همسرسابقش- مهدیه- بعد از پنج سال زندگی مشترک و با وجود داشتن پسری یک سال و نیمه جدا شده و حضانت فرزندش را هم به مهدیه سپرده است. ...
وضعیت امنیت روانی جامعه مناسب نیست/خشونت و بحران های روحی درکمین همه
رفتم و بعد دو سال خدمت سربازی را طی کردم. چرا و چگونه امریکا را انتخاب کردید؟ برای رفتن به امریکا آماده شدم که خودش داستان مفصلی دارد. در آن زمان بلیت هواپیما گران و بهای آن حدود پنج هزار تومان بود که برای تامین آن با مشکل روبه رو بودم. لاجرم با یک هواپیمای ارتشی که ملزومات نظامی حمل می کرد و مجوز پرواز با آن را یکی از دوستان پدرم فراهم کرد و پنج شش روز با توقف در نقاط مختلف درراه ...
ماجرای قتل فجیع مادر و نوزاد 11 ماهه در مشهد
موضوع و چگونگی کشف اجساد شد. مامور انتظامی کلانتری محل عنوان کرد: مردی که اجساد همسر و فرزندش پیدا شده به همراه پسرعمویش در کلانتری حضور دارند و مدعی هستند که زن جوان از 3 روز قبل برای رفتن به منزل پدر شوهرش از خانه خارج شده و دیگر بازنگشته است. در این هنگام بود که قاضی میرزایی با طرح چند سوال تلفنی دیگر و در حالی که دستور حفظ صحنه حادثه را صادر می کرد از نیروهای انتظامی خواست 2 مرد ...
آرزوی شهید اهل سنت برای دفاع از حرم اهل بیت
شهادت پسرش رسید کلامش را قطع کرد و زیر لب، حرفهایی را با خود زمزمه کرد و با بغض شروع به گریه کردن نمود. وقتی موفق نشدم با مادر شهید صحبتهایم را ادامه دهم، برادر کوچکتر ایشان به گفت وگو با ما ادامه داد و گفت مادرم همیشه همینطور است و زمانی که از برادرم صحبتی می شود فورا بی تابی می کند و گریه امنش نمی دهد زیرا 29 سال تمام است که ببیند که چه زمانی چشم انتظاری اش به پایان می رسد و خبر بازگشت ...
مرد کارتن خواب صحنه جرم را باسازی کرد
به گزارش دولت بهار، رسیدگی به این پرونده از شامگاه شنبه 24 مهرماه سال قبل، همزمان با قتل مرد قاچاق فروشی به نام حسن به دست مرد معتادی در دستور کار مأموران پلیس قرار گرفت. آن روز، قاضی مدیر روستا، بازپرس ویژه قتل تهران وقتی در محل حادثه حاضر شد، دریافت ساعتی قبل مرد 44 ساله معتادی به نام محمد در پارک پمپ بنزین حوالی مسعودیه با مقتول درگیر شده و او را با چاقو هدف قرار داده که در نهایت ...
گفتنی های شنیدنی استاد فضل الله توکل از یار همراهش اسدالله ملک
... . * ایرنا: در فاصله 1357 تا تشکیل ارکستر هم نوازان و دعوت استاد ملک از شما که فرمودید در سال 1371 اتفاق افتاد، شما همکاری دیگری با مرحوم استاد ملک داشتید؟ * استاد توکل : قبل از انقلاب من شاید شش یا هفت نوار با اسدالله داشتم. بعد از انقلاب که اسدالله ارکستر هم نوازان را راه اندازی کرد، با اصرار از من دعوت کرد و چون من نمی رفتم، به من گفت اگر تو نیایی، من هم نمی روم. من به دلیل ...
مرد اعدامی پس از بخشیده شدن، پسرش را کشت و ... / هر دو قتل در برابر چشمان مریم رخ داده بود
اتاق خبر 24 : احمد 47ساله 4 سال قبل در سال 90 همسرش به نام مهتاب را نیمه شب خفه کرد وچند ضربه چاقو به او زد. این مرد که جنایت خانوادگی را مقابل چشمان دختر و پسر نوجوانش رقم زده بود با جلب رضایت اولیای دم از قصاص رهایی یافت و یازدهم تیرماه سال 94جنایت فجیع دیگری را رقم زد. احمد این بار مقابل چشمان دخترش مریم پسر 14ساله اش به نام میثم را کشت. وی هفته گذشته در شعبه دهم دادگاه ...
داماد جنایتکار : 2 سال نخوابیده ام
...، از پسرم نگهداری می کردم و نمی دانم چه شد که جنون سراغم آمد و جان همسرم و خانواده اش را گرفتم. البته شنیده ام که پدرزنم زنده است. از روز حادثه بگو؟ صبح زود بود به خانه پدرزنم رفتم، همسرم شب آنجا مانده بود. با پدرزنم مشاجره کردیم تااینکه پسرم را برداشتم و به خانه مادرم بردم. دوباره به خانه پدرزنم برگشتم، با هم مشاجره کردیم که پدرزنم از دخترش حمایت کرد. عصبی شدم و با چاقو ...
هراس از کابوس اتمی
کردم که چیزی گرم از سرم به سمت پایین سرازیر شده است. خون بود. خواستم از جایم بلند شوم اما در این لحظه متوجه شدم که از سر تا پایم پوشیده از تکه های شیشه است، چون در هنگام انفجار کنار آن پنجره ایستاده بودم. بله، همه توانم را جمع کردم و به سمت پله ها رفتم. در پلکان بود که با پیکر دختر زنی که مسئول نظافت بود روبرو شدم. دختر کوچکی بود و فقط چهار سال داشت. روی پله ها افتاده بود اما هنوز نفس ...
کالبدشکافی دقیق جامعه لهستان/ به مناسبت تولد کیشلوفسکی
با پسری جوان طوری رفتار می کند که انگار پسر خود اوست. زنی جوان پسرکی را به خاطر پاییدنش می بخشد. هر یک از این آدم ها برای رسیدن به چیزی پاک تلاش می کنند و در این تلاش کیشلوفسکی، امید اندکی را نه برای لهستان، بلکه حداقل برای بخشی از مردم آن می بیند. تهیه کننده کیشلوفسکی بعد از دریافت اولین جایزه سینمایی اروپایی به او گفت: تا زمانی که فیلم سازانی مثل تو وجود دارند، لهستان هنوز از دست نرفته است ...
دانشجوی کارگردانی طراح سرقت مرگبار از خانه پدربزرگ
خانه شدم و به آنها گفتم. ساک دست شهرام بود، او خیلی حرفه ای بود و گاوصندوق را هم باز کرده بود. هنوز صحبت هایم تمام نشده بود که نور چراغ قوه مأموران ما را غافلگیر کرد. ساک را رها کردیم و به اتاق خواب پناه بردیم. یکی از مأموران در را باز کرد و شهرام هم گاز اشک آور به صورت او زد. خواستیم فرار کنیم که شلیک کردند و دو نفر از بچه ها مجروح شدند. تو که می دانستی شهرام آدم خلافکاری است چرا با ...
بسته خبری یکشنبه 15 مردادماه 1396
] توجیه حقارت ادامه دارد/ پست اینستاگرام احمد مازنی نماینده لیست امید ✅ @safir_channel شبکه خبری سفیر, [06.08.17 10:22] [ Photo ] قاضی پور، نماینده مجلس: آخوندی از سال 92 تا امروز آجر روی آجر نگذاشت و بازار مسکن در خواب بود رکود مسکن، بسیاری از کارخانه ها را تعطیل کرده یا در آستانه تعطیلی قرار داده است ✅ @safir_channel شبکه خبری ...
سردار بی نشان دستگاه دیپلماسی کشور
چهره نورانی و حال و هوای روحانی داشت قبل از هر عملیات بچه ها به شوخی و جدی حرف شهادتش را پیش می کشیدند. در لابه لای صحبت ها جدی و با اطمینان گفت: اگر این جنگ 20 سال هم طول بکشد، من در این جنگ کشته نمی شوم حتی اگر به لبنان و فلسطین هم اعزام شوم باز یقین دارم که سالم بر می گردم. با عشق و علاقه وافری که از او نسبت به شهادت سراغ داشتم، از شنیدن این جمله ها تعجب کردم و گفتم: یعنی می گویی که شهید نمی ...
وهم و خرافه در روزگار دیرینه
که سردسته و عالمترین آنها را منجم باشی می نامند. وظیفه اصلی منجم باشی ها تعیین روز و ساعت های خود، و نحس و بد ایام هفته است. من باب مثال وقتی یکی از اغنیاء یا شخصیت های بزرگ قصد مسافرت بجایی را دارند و یا تصمیم ورود به محلی را می گیرند، قبل از اقدام به این تصمیم با منجمین محل مشورت می کنند، تا روز و ساعت خوبی را برای آنها مشخص کنند زیرا بشدت معتقد به خوش شانسی و بدشانسی حاصل از روز و ساعت خوب یا ...
حجابش را تا لحظه شهادت حفظ کرد
مریم بزرگ تر بودم. با وجود جو فسادی که آبادان قبل از انقلاب داشت، خانواده ما بسیار مذهبی بود. پدرم سواد قرآنی داشت و به مسائل دینی و رفتن به مسجد و رعایت حجاب دخترانش بسیار اهمیت می داد. برادر بزرگم مهدی فرهانیان شهید اول خانواده، از بچه های رسمی سپاه بود که قبل از انقلاب فعالیت گسترده ای در محله خودمان داشت. ایشان جزو اولین شهدای مظلوم جنگ هم هست که درست 20 روز بعد از جنگ در 15کیلومتری آبادان ...
روایتی ناگفته از زندگی یک خبرنگار شهید خوزستانی/ از دیوار صدا می آمد اما از بهروز نه!
را می فشارد و می گوید: برادرم خیلی دوست داشت فرزند خود را ببیند ولی نتوانست.29 بهمن 1359 شهید شد و دو ماه بعد بچه اش به دنیا آمد. فضا سنگین است برای اینکه بیشتر حاج آقا را اذیت نکنیم درباره آقا صادق خلیلیان می پرسیم. شاید خیلی از مردم خانواده خلیلیان را با صادق خلیلیان وزیر جهادکشاورزی در دولت دهم بشناسند. درباره این برادرشان می پرسیم . صادق الان تهران است و عیدها به ما سرمی زند. بیشتر ...