سایر منابع:
سایر خبرها
عکس سر بریده شهید حججی و واکنش همسرش
دیگر برایتان تعریف کنم،من امسال به مناسبت روز مرد، یک انگشتر دُر نجف برای محسن هدیه خریدم ، روی این انگشتر یازهرا حکاکی شده بود. وقتی محسن می خواست برای بار دوم اعزام شود، همه انگشترهایش را درآورد، الا این یکی. گفت من این یکی را با خودم می برم، من از اینها به خاطر حضرت زهرا(س) کینه دارم، من تا لحظه آخر باید نشان بدهم که شیعه امیرالمومنین (ع) هستم. بعد من در این تصاویری که بعد از شهادت محسن از ...
- جیسون استاتهام - ؛ قهرمانی جان سخت و خوش قلب
وب سایت روزیاتو: جیسون استاتام با نام جالبش که برخی آن را استاتهام و برخی استیتم نیز تلفظ می کنند یکی از معروف ترین و بهترین بازیگران فیلم های اکشن و رزمی عصر حاضر به شمار می آید و برخی بر این باورند که او آخرین قهرمان فیلم های اکشن به شمار می آید. روی صفحه ی تلویزیون او را در نقش hitman ، ترنسپورتر ، یک خلافکار، کهنه سرباز و بسیاری نقش های بی مزه و ناخوشایند دیگر دیده ایم اما همه او را با نقش ...
اگر قالیباف هم انصراف نمیداد نتیجه انتخابات تغییر نمی کرد
دل مردم می رفتیم نتیجه غیر از لیست سیاسی می شد، بنابراین باید روش انتخابات شوراها اصلاح شود ما هم چندین بار گفتیم و بعد از انتخابات قبلی هم در مجمع تشخیص مصلحت نظام آن را مطرح و روی این موضوع فکر کردیم و طرح دادیم. فکر می کنم یکی از راه حل های این موضوع این است این دو انتخابات همزمان برگزار نشوند انتخابات شوراها محلی است و نیازی نیست که ملی و در همه کشور در یک روز برگزار شود بنابراین این ...
طباطبایی - دوستدار در چهار پرده
با آن دست می زند. او، به عنوان مثال، در پیشگفتار چاپ دوم رسالۀ خود می نویسد: اگر معناً در پایان درخشش های تیره نوشته ام فرهنگ دین زادۀ ما چون مرده به دنیا آمده، مرده خواهد ماند، برای آن بوده است که از وحشت آن چه تاکنون به نام فرهنگ بر ما گذشته و در سکون و قرار ما خواهد پایید، برخی تکان بخورند و بر شمارشان رفته رفته افزوده شود، بلکه بتوان با اهتمام سدها نفر در چند دهه زمینۀ دگرگون ساختن این فرهنگ بی ...
خاک ریختن لودر بعثی ها روی گروه 17 نفره هفت اشهد!
فاش نیوز - جنگ تحمیلی که پایان گرفت، مردم خیلی خوشحال نشدند؛ زیرا تعداد زیادی از فرزندان شجاعشان در چنگال سنگدل ترین زندانبانان دنیا اسیر و گرفتار بودند. همه با بی قراری منتظر بازگشت آن ها بودیم. امام راحل اوج عطوفت و چشم انتظاریِ خود را درباره آزادگان چنین بیان کردند: " اگر روزی اسرا برگشتند و من نبودم، سلام مرا به آن ها برسانید و بگویید: خمینی در فکرتان بود ." 26 مرداد سا ...
اگر جای آملی لاریجانی بودم می گفتم به پرونده فاضل علنی رسیدگی شود/اصولگراها بیشتر به محرمانه بودن علاقه ...
. در چه زمینه ای بود؟ در حوزه تولید صنعتی بود. می خواستند بگویند اوضاع خیلی خوب است و من هم گفتم اوضاع خوب نیست. البته این مربوط به قبل از دوران ریاست جمهوری ایشان است. ایشان گفتند یک عده نادان به ما ایراد می گیرند که حرف های شما اشکال دارد. خب اشکال داشته باشد؛ چرا ناراحت می شوید؟ بگویید اشکالش را رفع می کنیم. در انتخابات دولت پنجم من رقیب ایشان بودم. نفر دوم هم ...
سرمقاله های روزنامه های 23 مرداد
ازدواج است این خانواده شرطشان این بود که به دلیل نداشتن فرزند پسر برایشان فرزند با ایمانی باشم و از این رو دختر مؤمن و پاکدامنشان را با مهریه ای ساده به عقدم درآوردند و من هم تنها خواسته ام از ایشان مهیا کردن زندگی برای رسیدن به سعادت و شهادت بود . ادامه مسیر این شهید حضور در سپاه است که این را نیز وامدار حاج احمد کاظمی است: یکی از راه های رسیدن به خداوند متعال و قرار گرفتن در مسیر ...
آیا جایز است انسان از خدای متعال درخواست مرگ کند
، روشن می شود که نعمت عمری را که خداوند به انسان داده، باید هر چه بیش تر از این فرصت استفاده کرده و بهترین بهره برداری را از آن داشته باشد. بهره ای که همراه با کمال انسانی و تقرّب به خدا باشد و سبب رستگاری در آخرت شود. البته از این قانون کلی مواردی را می توان استثنا نمود؛ مانند: 1. شهادت در راه خدا: شهادت در راه خدا یکی از آرزوهای اولیای الهی بود که برای رسیدن به آن لحظه شماری می کردند ...
می خواست به سوریه برود، در تهران شهید شد
از خرید خالی نمی گذاشت. به همه اقوام سر زدیم، اهل صله رحم بود، اما روزهای آخر عجیب پیگیر بود و منزل همه رفتیم. شب آخر به همه دوستانش زنگ زد. از روزی که شهید شده است، کاملاً حضورش را درکنار خودم احساس می کنم. یاعلی گفت و پَرکشید همسر شهید تیموری ادامه می دهد: روز شهادت خیلی عاشقانه تر از هرروز خداحافظی کردیم، اما باز برگشت و نگاهم کرد، انگار دل نگران من بود. دوباره خداحافظی ...
سفرنامه ای که یک شرقی و غربی درباره مشهد نوشتند
پاکستان و مرز میرجاوه به سمت مشهد ادامه داده و آن طور که می گوید در گرمای مرداد سال 1305 پس از 9 روز و 20 ساعت به مشهد مقدس رسیده است: گنبد طلایی حرم مبارک از فاصله پنج تا هفت مایلی نمایان بود و با تابش خورشید، شکوه بیشتری پیدا می کرد. همه ما این صحنه وصف نشدنی را دیدیم و به بارگاه حضرتش ادای احترام کردیم و درود فرستادیم. حمام رفتیم و با ذکر صلوات و تضرع وارد حرم مبارک شدیم. پروردگار پاک را سپاس می ...
کردستان هدیه هوانیروز به مردم بود/ اقدامات داعش تکرار جنایت های ضدانقلاب است
.... در آنجا چهل روز به طور مستمر پروازهای سخت 5 الی 6 ساعته داشتیم و پشتیبانی های لازم را انجام می دادیم تا غائله خاتمه یابد و کردستان برای مردم ما باقی بماند. رشادت خلبانان جوان و نو بودن تجهیزات دو عامل مهم موفقیت در کردستان مقام معظم رهبری در سفری که به کردستان داشتند عنوان کردند کردستان سرزمین مجاهدت های خاموش است و این سخن با جمله شما همپوشانی دارد، لذا بفرمایید هوانیروز ...
نذر کرده بود 40 شب به جمکران برود تا شهید شود/ برای رسیدن به توفیق اعزام پای پدر و مادرش را بوسید
بودیم 40 شب جمعه برای رسیدن به شهادت به جمکران برود و این 40 شب او ناتمام مانده بود. وی ادامه داد: بالغ بر 30 شب جمعه با یکدیگر به جمکران رفتیم و او به هدفی که می خواست رسید. عباسی با بیان اینکه شهید حجی مایه افتخار ایران و کل جهان اسلام شد، تصریح کرد: آقا محسن بسیار ولایی و دوست دار رهبری بود و همیشه از رهبری دم می زد. پدر همسر شهید محسن حججی خاطرنشان کرد: دنبال ...
عدم توجه به مادیات از ویژگی های بارز شهید دانایی فر بود/ فرزندم بدون حضور پدر متولد شد
اجازه نداد تا ترمینال همراهیش کنم، هنوزم افسوس می خورم کاش رفته بودم. وی بیان کرد: یکشنبه 13 بهمن شب ساعت 9 بلیط داشت، مسیر مستقیمی نبود برای همین باید اتوبوس عوض می کرد ظهر روز بعد به جکیگور رسید، چون غروب بود ماشین برای رفتن به نگور نبود و تردد ممنوع؛ برای همین باید صبر میکرد تافرداصبح. نظام دوست بیان کرد: صبح 15 بهمن باماشینی که برای تامین آب پاسگاه امده بود به پاسگاه می رود ...
بسته خبری شنبه 21 مرداد ماه 1396
. بار کامیون آخر پتو بود، همه هم نو! مانده بودم که چه خبر است و چطور به آن سرعت، سه روز بعد از سیل، آن همه کمک رسیده؟ جالب بود که تمام کمک ها هم، به مسجد آل رسول رسیده، نه به سازمان شیر و خورشید و فرمانداری! مات و مبهوت از کامیون پیاده شدم و راه افتادم به طرف مسجد. خدا را شکر، سیل آسیبی به مسجد نزده بود. مسجد آل رسول تنها مسجد شیعیان در ایرانشهر بود که نسبتاً بزرگ و زیبا بود. این مسجد ...
فرهنگ استکبار ستیزی هرگز در مردم ایران از بین نخواهد رفت
بیت(ع) اسلام حقیقی و تأمین امنیت ملی کشورمان چند روز پیش طی درگیری با نیروهای داعش در نزدیکی مرز سوریه با عراق اسیر شده بود که داعش تصاویری از به شهادت رساندن این رزمنده ایرانی را منتشر کرد. وی که یکی از نیروهای فعال مؤسسه شهید احمد کاظمی محسوب می شد فرزندی حدوداً 2 ساله نیز دارد. لشکر 8 نجف اشرف تاکنون 10 شهید را در راه تأمین امنیت کشور با عنوان مدافع حرم در سوریه تقدیم کرده ...
ما در اینجا می توانیم خودمان را پیدا کنیم
به گزارش خبرگزاری فارس مازندران، وقتی در نشست صمیمی رزمندگان چناره (کردستان) که میان بهشهری ها برگزار شد، حضور پیدا کردم، خیلی خوشحال بودم، خیلی دوست داشتم از شرایط روحی و فکری بر و بچه های رزمنده در کردستان، باخبر شوم، راستی چه دورانی بود! رزمندگانی که همزمان با چند خطر مواجه بودند. عباس آباد بهشهر محل این نشست عاشقانه بود، در انتخاب مکان سلیقه خوبی به کار بردند، خدا خدا می کنم برنامه ...
فرهنگ استکبار ستیزی هرگز در مردم ایران از بین نخواهد رفت
بیت(ع) اسلام حقیقی و تأمین امنیت ملی کشورمان چند روز پیش طی درگیری با نیروهای داعش در نزدیکی مرز سوریه با عراق اسیر شده بود که داعش تصاویری از به شهادت رساندن این رزمنده ایرانی را منتشر کرد. وی که یکی از نیروهای فعال مؤسسه شهید احمد کاظمی محسوب می شد فرزندی حدوداً 2 ساله نیز دارد. لشکر 8 نجف اشرف تاکنون 10 شهید را در راه تأمین امنیت کشور با عنوان مدافع حرم در سوریه تقدیم کرده ...
فرهنگ استکبار ستیزی هرگز در مردم ایران از بین نخواهد رفت
بیت(ع) اسلام حقیقی و تأمین امنیت ملی کشورمان چند روز پیش طی درگیری با نیروهای داعش در نزدیکی مرز سوریه با عراق اسیر شده بود که داعش تصاویری از به شهادت رساندن این رزمنده ایرانی را منتشر کرد. وی که یکی از نیروهای فعال مؤسسه شهید احمد کاظمی محسوب می شد فرزندی حدوداً 2 ساله نیز دارد. لشکر 8 نجف اشرف تاکنون 10 شهید را در راه تأمین امنیت کشور با عنوان مدافع حرم در سوریه تقدیم کرده ...
تنها خواسته شهید "بی سر" از سردار سلیمانی چه بود؟!
... می گفت اگر ما 1400سال پیش نبودیم که یار و یاور اهل بیت باشیم، حالا این فرصتی است که به ما داده شده و نباید این فرصت را از دست بدهیم. حتی دفعه اولی که می خواست اعزام شود، من باردار بودم، محسن آمد با خوشحالی گفت که بالاخره با کلی خواهش، اسم من درآمده و با اعزامم موافقت شده، می خواهم بروم سوریه اما تو به کسی نگو که بارداری که مخالفت نکنند. من هم همین کار را کردم و محسن چند روز قبل ازمحرم 94 ...
صلواتی که جان محمد را نجات داد
. یک لحظه به خود آمدم دیدم مهدی از من فاصله گرفت و به سمت کازرونی رفت. همان لحظه شهید حمید نصری به همراه خلیل زحمتکش با موتور از راه رسیدند. حمید از موتور پیاده شد و به سمت کازرونی و محمدمهدی رفت. در همان حین ناگهان گلوله خمپاره ای کنار محمدمهدی، کازرونی و حمید نصری به زمین اصابت کرد و هر سه نفر همان لحظه با بدنی پاره پاره به شهادت رسیدند. چند سفارش قبل از شهادت امیدوارم که ...
جای خالی پدر در لحظه های زندگی
پدرم به شهادت رسید، به آینده بدون پدر فکر کنم؛ اما نبود پدرم و به دنبال آن فوت مادرم را که تنها سه سال بعد از شهادت پدرم دق کرد و زود ما را تنها گذاشت، در تمام مراحل زندگی شخصی ام حس کردم. مثل زمانی که سر سفره عقد با لباس عروسی نشسته بودم یا وقتی که پسرم به دنیا آمد و پدر و مادرم نبودند. کنار آمدن با خیلی از مشکلات به تنهایی خیلی برایم سخت بود. من پدر و مادری نداشتم که راهنمایم باشند. ...
این مردا نبودن که مرزی نمی موند*
یازینب بازویت کشیده و از خون داغت پاک کرده... بعد صبر کرده خون پُلُق پُلُق روی زمین راه باز کرده و دلمه بسته... من به رد پاشنه پوتی نهایت فکر کرده ام که خاک پوک را چاک داده و کسی چه می داند شاید در اولین باران موسمی در آن آب جمع خواهد شد و گنجشکی شاید در عمقش بالی بشوید و آبی بنوشد... قاتلت شاید بعدش با چهارلیتری آبی دست از خون تو شسته است همانگونه که به تقلا هایت نگاه می کرده سیگاری ...
نگاه با صلابتت مرز حق و باطل را نمایان کرد
شمشیر و حنجره بریده ات کشیدی؟ مردانگی ات فلک را به حیرت واداشته است، گرچه بسیار جوان بودی اما با این ایستادگی، غیرت مردانه ای را فریاد کردی که تنها برازنده تو و امثال توست. ایستادگی در راه حق، رنگ زندگانی تان بود که این چنین همسرت استوار ایستاد و اشک ریختن را تنها برای دل زینب روا دانست. بانویی جوانی که خبر شهادت همسرش را برایش سعادت می داند و به آن می بالد، بانویی که ...
مدافعان حرم و عقیده ای که در قتلگاه نمی ماند/ آوار اقتصادی دولت یازدهم برای دولت دوازدهم!
کرده است. آن چه در دو روز اخیر در شبکه ها ی اجتماعی به بهانه شهادت محسن حججی و انتشار تصویر غرور آفرین و عاشورایی او گذشت هم حکایت از عمق نفوذ مدافعان حرم در میان مردم دارد و هم حکایت از تکلیف مداری مردمی که احساس کردند باید برای ابراز عقیده و دفاع از عقاید خود که همانا جهاد در راه خداست، همه سلایق سیاسی و غیرسیاسی را کنار بگذارند و از محسن بنویسند. برای آن ها که سال ها ی دهه 60 را دیده ...
ولایتی: امنیت کشور مدیون شجاعت امثال این شهید است
، می چرخند و به چشم ما می رسند و باعث روشن تر شدن مسیر می شوند. این شهید بزرگوار که دو روز است ما را در غمی عظیم فرو برده، مانند دیگر دوستان و هم قطارانش به دنبال روشن کردن راه ماست. تاریکی راه اینها را گمراه نمی کند بلکه با چشمانی باز به دنبال این هستند که مسیر را به امثال ما نشان دهند. تاریخ در حال تکرار شدن است؛ آدم می تواند تمام لحظاتی را که در تاریخ شنیده و خوانده بود به عینه ببیند ...
آخرین آزاده... آخرِ آزادگی
...، همه اینها را در 800 کلمه بگذارد پیش روی شما! به نظر شما امکانپذیر است؟ ابتدای سال 74، عراقی ها نامش را به صلیب سرخ دادند و نخستین نامه و عکسهایش به خانه رسید تا همسرش ببیند، از مرد بلند بالا و استوار، پدر و همسر خوش تیپ، حالا مردی مانده بود که سپیدی موها و خمیدگی قامتش روایتگر 14 سال ایستادگی و شجاعت بود. اسارت دوم آغاز شده بود و تا 4 سال بعد هم ادامه یافت. نگران نباش! ...
فضای مجازی؛ ابزاری مهم در جهت تنویر افکار عمومی
.... در هیچ کشوری با مردمی چنین دوست داشتنی، میهمان نواز، خونگرم و مهربان رو به رو نشده ام. وقتی از ایران برای دوستانم تعریف میکنم، همه آنها با تعجب نگاهم میکنند. خیلی از آنها ایران واقعی را نمیشناسند. من تصمیم گرفتم تا در این سفر با جوانان و مردم محلی زندگی کنم و با فرهنگ واقعی آنها آشنا شوم. خوشحالم که چنین تصمیمی گرفتم، چون تجربه شگفت انگیزی بود. روز دومی که در تهران بودم با مینا آشنا ...
با اسلحه ایمان، با اتکا به حبل الله المتین، دست منافقین و دورویان را قطع کنید
اسلامی است، انتخاب کرده ام و می دانم که این راه سختی و شکنجه و معلولیت و شهادت و اسارت داردولی من از صلب مردانی، متولدشده ام که قرن ها می گفتند: (حسین جان اگر در کربلا بودیم نمی گذاشتیم دست نامحرمان به خیام اطفال مظلومت برسد و من هم در ادامه راه آن ها به لبیک گویان، پیوسته ام، اگرچه دیر بیدار شدم؟ اگرچه برای یافتن آب حیات در ظلمت به خیلی درها کوبیدم، ولی سرانجام، آن دری را که باید اول می زدم ...