سایر منابع:
سایر خبرها
شهدا برند جامعه ما/ سربازهای شهید هادی هستیم
شهید هادی هم مخالفت های زیادی وجود داشت که اصلا غذاخوری چه ارتباطی به شهید دارد؟ اما وحید که به همراه دیگر بچه ها رفته بودند، چون با فکر و اطمینان برای اینکار پا پیش گذاشته بودند، شک و شبهه های اولیه را از بین برده بودند. در حدود 50 روز رفت و آمدها به خانه شهید ادامه داشت تا اینکه برادرهای ایشان با این نگاه که چند جوان هستند و با توجه به علاقه ای که به شهید ابراهیم هادی دارند، می خواهند نام ...
می گفت اگر نروم شرمنده حضرت زینب می شوم/ دوستانش خواب دیده بودند بی سر شهید می شود
بود و ما خبر نداشتیم. من از عصر با بچه ها رفته بودم بیرون گوشی ام را هم جا گذاشته بودم. اما دلشوره داشتم. مدام به زینب می گفتم بگذار من برگردم خانه پدرت زنگ می زند کسی نیست جوابش را بدهد. زینب هم می گفت اگر بخواهد زنگ بزند به موبایل من زنگ می زند. وقتی برگشتیم خانه دیدم چند نفر ازاقوام مان آمده اند. با خودم گفتم چه خبر شده که همه اینجا جمع شده اند اما باز حدسش را نزدم که حاج آقا شهید شده. تا ساعت ...
از ماجرای ازدواج امام با یک آقازاده تا پاسخ به شبهات امامت حضرت جواد (ع)
گفت تشریف داشته باشید ، فرمودند: از خانه ات خارج شوم، برای خودت بهتر است. پس از آن شب، امام جواد (علیه السلام) پیوسته در حال بیماری و تهوع به سر می بردند تا از دنیا رحلت فرمودند.[23] مرقد امام جواد (علیه السلام) حضرت امام جواد (علیه السّلام)در قبرستان قریش در بغداد (کاظمین) در کنار قبر جدشان، حضرت موسی بن جعفر (علیهما السّلام) به خاک سپرده شدند.[24] امامت ...
ناگفته های قاتل سرهای بریده از زندگی خصوصی اش
برداشت داشتیم و من خانه و اموالم را به نفع شهرام صلح عمره کرده بودم، دیگر چه کار باید می کردم؟ آیا برای درمان اعتیاد شهرام کاری کردید؟ او اصلا قبول نمی کرد که معتاد است و می گفت خودش می داند چه می کند. حتی چند بار خواستم برای درمانش اقدام کنم اما او پرخاش کرد، فقط یک بار او را به بیمارستان بردم و بستری شد؛ بعد که بهتر شد دوباره شروع کرد. شما با نرگس مشکلی نداشتید؟ چرا؛ مشکل ...
یک نویسنده چینی به قتل چهار نفر اعتراف کرد
در یادداشتی به همسرش نوشته است: 20 سال است که منتظر رسیدن این لحظه هستم. امروز همه چیز تمام می شود و من درنهایت از زندان ذهنی که از آن رنج می برم و مجبور بودم سال ها آن را تحمل کنم رهایی می یابم. نکته قابل توجه آن است که لیو یونگبیائو در حال نگارش رمانی با عنوان نویسنده زیبایی که کشت بوده که موضوع آن درباره یک نویسنده قاتل است که در نهایت از چنگ قانون و پلیس فرار می کند اما ظاهرا او باید این کتاب خود را در پشت میله های زندان تکمیل کند. منبع: ایسنا 502 ...
نگاهی به زندگی - مصدق - ، رهبر ملی صنعت نفت ایران
شکسته تر بود. روز عید سال 1341 آرزویش همین بود: روزی نیست که از خدا مرگ نخواهم، آن هم چون مقدر نیست به سراغم نمی آید و مرا در این زندان ثانوی واله و حیران گذاشته است . مرگ همسرش در 1344 ضربه ای دیگر بر روح آزرده او بود، اما این غم یک سال بیشتر طول نکشید. سرطانِ کام دهان و بی احتیاطی پزشک درمانگر در استفاده از اشعه، سوختگی مخاط و خون ریزی دستگاه گوارش مجال زندگی را از او گرفت. در ساعت شش ...
حکم متهمان 4 پرونده قتل در دادگاه کیفری استان تهران صادر شد
...، برای اینکه وفاداری ام را به همسرم ثابت کنم، گوش های آن زن را بریدم و در آشپزخانه گذاشتم اما همسرم با دیدن آنها ترسید. چند روز پس از اعترافات این مرد، همسرش به اداره پلیس مراجعه و راز قتل سوم همسرش را فاش کرد. این مرد پس از جلسه دادگاه و ارائه دفاعیات به سه بار قصاص محکوم شد و دیوان عالی کشور نیز رأی را تأیید کرد. در دومین پرونده پسر نوجوانی که مرتکب قتل شده بود به حبس محکوم شد. او ...
باید قاتل دخترم سنگسار شود / آخرین گفتگو با پدر آتنا اصلانی + عکس
به گزارش گروه جنایی رکنا، پدر آتنا، را در منزل مادر زنش می بینم. آن ها در منزل خودشان زندگی نمی کنند. زندگی در آنجا برایشان سخت و جانگاه است. به همین دلیل به منزل مادربزرگ آتنا آمده اند. مادر آتنا در اتاق خواب، در حال استراحت است. گویا بعد از ماجرای قتل Murder دخترش در بستر بیماری گرفتار شده است. با اینکه نزدیک 40 روز از ماجرای آتنا می گذرد ولی هنوز افراد بسیاری به منزل رفت و آمد می کنند. پدر ...
شوخی های جالب شبکه های اجتماعی (432)
؟ 19٫ هر چی به خودم میگم محسن چاوشی قبل خوندن تویی صور و منم راقص معنیشو میدونسته، تو کتم نمیره. 20٫ رفتم نمایندگی نایک لباس پاری سن ژرمن بخرم قیمت داد320 تومن،باو خود نیمار هم لباسشو از تولیدی برادران کوشکی میخره. روز عکاس رو به همه عکاسان این مرز و بوم تبریک میگوییم. 21. این از من به شما وصیت: اگر وارد قهوه خانه ای در جنوب شهر شدید، تقاضای قلیان ...
کودکی شیطان پارس آباد از زبان مادرش + عکس
امتحان الهی است. شاید خدا می خواهد من را با این بدبختی امتحان کند. من به زن و بچه های او امید می دهم که عیب ندارد، نگران نباشید، زندگی ادامه دارد، ولی واقعیتش این است که در تنهایی خودم مدام اشک می ریزم. گاهی با خودم می گویم خدا عقل پسرم را گرفته است . بعد گلایه می کنم از خدا و می گویم ؛ کاش به جای اینکه عقل او را می گرفت، جانش را گرفته بود، تا این بلا را سر آن بچه نیاورده بود. کاش می مرد و نمی توانست به بچه آسیبی برساند. اخبار اختصاصی رکنا را از دست ندهید: اخبار زیر را از دست ندهید: ...
فاطمه کوچولو قربانی ضربه های مرگبار
به گزارش جام نیوز ، ناپدری و مادری که متهم به قتل فاطمه کوچولوی یک ونیم ساله هستند، صبح دیروز در شعبه یکم دادگاه کیفری استان البرزبه ریاست قاضی رنجبر پای میز محاکمه ایستادند. رسیدگی به این ماجرای تکان دهنده در حالی آغاز شد که از سوی دادسرا هیچ کیفرخواستی علیه متهمان صادر نشده بود. در این جلسه زن و مرد هریک دیگری را عامل مرگ فاطمه معرفی کردند و به خاطر روشن نبودن برخی از نکته های مبهم ...
خوب و بد؛ گذشت
حق و حقوق مردم مطرح بود دست من بالا رفت و همیشه تلاش کردم شورای شهر باشم و نه شورای شهرداری. من اگر جایی حرص و جوش زدم و صدایم بالا رفت، جایی بود که احساس کردم حق مردم در حال ضایع شدن است. درمجموع، خدمتگزاری مردم بهترین خاطره بود. بدترین خاطرات هم موقعی بود که مواردی را کارشناسی می کردم و به نفع مردم و شهر می گفتم، اما متاسفانه چون فضا، سیاسی بود در خبرگزاری ها و سایت ها صحبت های خودم را برعکس و ...
حسرت آن روزها
اسباب خنده شان فراهم شود. هر روز می رفتم پشت ویترین مغازه و انگشتر را نگاه می کردم. هنوز صد تا کم داشتم، پناه بردم به آگهی روزنامه ها، چند جایی مترجمی همزمان می خواستند، زبان انگلیسی ام خوب بود، پشت تلفن توافق اولیه انجام شد و من خوشحال و راضی، آن انگشتر را روی انگشت ظریفش مجسم می کردم. دو هفته بعد پول جور شد. رفتم و انگشتر را خریدم. شب تولد، با گل و شیرینی رفتم خانه. این اولین هدیه من بعد از ...
آقای نخست وزیر گریست!
.... [اتومبیل] از خیابان جلیل آباد (خیام) وارد خیابان سپه شد. بعد از خیابان شاهپور و شاهرضا، به خیابان پهلوی رسیدیم. بعد داخل خیابان انستیتو پاستور شدیم و سر پیچ آن خیابان، به خیابان کاخ رسیدیم. در دو طرف خانه آقای دکتر مصدق، با کمی فاصله از آن و در سر پیچ های نزدیک خانه در خیابان کاخ، سربازان با چند تانک و کامیون متوقف بودند. چون وارد اتاق نخست وزیر شدم، چند دقیقه از ساعت 15 گذشته بود. دیدم جمعی ...
پایان کابوس مرگ برای 2 قاتل
به گزارش بولتن نیوز، نخستین پرونده به قتل مردی 74 ساله در 12 فروردین 90 برمی گردد. در این روز همسر مقتول به کارآگاهان گفت: تازه از سفر حج برگشته و مشغول تقسیم گوشت های قربانی بودیم. من به خانه یکی از همسایه ها رفته بودم اما وقتی برگشتم، همسرم را غرق خون روی زمین دیدم. سریع با اورژانس تماس گرفتم و او را به بیمارستان هفتم تیر شهرری رساندم اما فایده ای نداشت. پسر 37 ساله من به شیشه اعتیاد دارد و از ...
خیروبرکتی که در خدمت به بندگان خدا نصیبم شده را با هیچ چیز عوض نمی کنم
همگی شاهد خیر و برکت خادمی خانه خدا و دعای خیر بندگان نماز گزار بوده ایم. خادم مسجد جامع یزد اضافه کرد: به خاطر دارم یک روز خانم و اقای آلمانی که برای سیاحت و گردش به ایران آمده بودند در طول سفرشان چند روزی را در یزد مستقر شدن آنها هر روز در ساعات مختلف به مسجد جامع می آمدند و گوشه گوشه مسجد، محراب، رواقها، آب انبار، صحن، مناره ها و کاشی کاری های مسجد را به دقت و با علاقه ای خاص بازدید ...
قاتل، زن جوانش را در خیابان مرزداران کشت
عنوان داشت که پدرش او را طبق روال هر روز به مدرسه رسانده؛ به سرعت خودم را به منزل دخترم رسانده و وارد خانه شدم؛ پس از ورود به خانه، دخترم را داخل اتاق خواب در حالی که یک قبضه چاقوی آشپزخانه هنوز داخل سینه اش قرار داشت، در داخل اتاق خواب پیدا کردم؛ دخترم مرده بود و نفس نمی کشید؛ از همسایگان کمک خواستم و ... . هلیا نیز پس از حضور در خانه و اطلاع از مرگ مادرش، در خصوص آخرین باری که با مادرش ...
افتخاری: احمدی نژاد به زندگی ام آتش انداخت
قلبم رفتم. در این برنامه قرار بود مدیر برنامه های من چند کودک سرطانی را به سالن بیاورد و من قول اخلاقی داده بودم که برای شادی دل آن ها این برنامه را اجرا کنم . اعضای گروه با قطار رفتند و به من هم گفتند با قطار بروم. اما من گفتم در دل شب می خواهم تنهای تنها با خدای خودم خلوت کنم و تا بناب رانندگی کردم و اشک ریختم. من به خاطر این بچه های سرطانی معصوم به این برنامه رفتم و اگر کمی انصاف داشته ...
رسیدگی به پرونده حمید صفت 4 ماه طول می کشد
به تهران به عنوان اولیای دم خبرداد. حمید رضا صفت خواننده سبک رپ کشورمان، سه روز قبل به اتهام قتل عمد پدرخوانده خود بازدداشت شد. وی در اعترافات اولیه خود عنوان داشت که پس از تماس برادرم از کشور امریکا مبنی بر اینکه مقتول با مادرم درگیر شده ، به سرعت خودم را به خانه رساندم؛ زمانیکه به موضوع درگیری او با مادرم اعتراض کردم با یکدیگر درگیر شدیم که طی درگیری متوفی را مورد ضرب و جرح قرار دادم. از آنجا پدرخوانده وی سه روز پس از این درگیری در بیمارستان درگذشت اکنون وی به اتهام قتل پدرخوانده خود در زندان بسر می برد. ...
بزرگ ترین اشتباهات رایج کارآفرینان بزرگ چه بوده است؟
بسیار زیادی صرف کاری شد که هرگز موفق نبود. میزان ضرر من قدری بالا بود و هر ماه چیزی حدود 2 تا 3هزار دلار از دست می دادم، درنتیجه بعد از شش ماه تصمیم گرفتم کار را تعطیل کنم. اگر بتوانم یک بار دیگر به سراغ این کار بروم، ابتدا یک نفر را استخدام می کنم و پس از اینکه کار را یاد گرفت، نفر بعدی را استخدام می کنم. بزرگ ترین اشتباه من این بود که برای تیمم، روی اعضای مناسبی سرمایه گذاری نکردم. در ...
امام جواد علیه السلام غریب بغداد
...، احمد بن ابی دؤاد، سعد بن خصیب و جماعتی از بزرگان هم نوشیده اند و خلیفه دستور داده تا خنک است شما هم بنوشید. امام فرمود: شب می نوشم. گفت: آن وقت برفش آب می شود. وی آن قدر اصرار کرد که امام آن را نوشید. (25) 3. روایت عیاشی زرقان دوست صمیمی ابن ابی دؤاد، بعد از نقل ماجرای قضاوت فقهاء و امام در مورد قطع دست دزد که به رسوایی قاضیان و سربلندی امام انجامید، می گوید: سه روز ...
جهان در کار سرکوب اندیشه است
بازیگری باشم. از طرفی دیدن اجراهای تئاتر را از دست نمی دادم و ارتباطم با جامعه هنری و مدنی ایران قطع نبود. شاید همه اینها ارتباط مستقیم به تئاتر و بازی روی صحنه نداشته باشد اما می خواهم بگویم ارتباطم صد در صد با مردم قطع نشد. اما به هر حال بعد از مدتی دوری، کار برای بازیگر دشوار می شود و در چنین شرایطی مواجهه با تماشاگر تا حدی هول انگیز است. علی شمس اما اصرار داشت که من این نقش را بازی کنم. ...
کلید آزادی "حمید صفت" در دست چه کسی است؟
وسفرش از آلمان به تهران به عنوان اولیای دم خبرداد. حمید رضا صفت خواننده سبک رپ کشورمان، سه روز قبل به اتهام قتل عمد پدرخوانده خود بازدداشت شد. وی در اعترافات اولیه خود عنوان داشت که پس از تماس برادرم از کشور امریکا مبنی بر اینکه مقتول با مادرم درگیر شده ، به سرعت خودم را به خانه رساندم؛ زمانیکه به موضوع درگیری او با مادرم اعتراض کردم با یکدیگر درگیر شدیم که طی درگیری متوفی را مورد ضرب و جرح قرار دادم. از آنجا پدرخوانده وی سه روز پس از این درگیری در بیمارستان درگذشت اکنون وی به اتهام قتل پدرخوانده خود در زندان بسر می برد. ...
حواشی خواندنی سفر یکروزه دکتر جلیلی به استان مرکزی
، از موعدمان که یازده صبح باشد، نیم ساعتی دیرتر رسیدم؛ سلام و علیکی کردیم و راه افتادیم. در ادامه مسیر بعد از ادای نماز شکسته در نمازخانه های بین راهی، تازه متوجه شدم روز پرکاری خواهیم داشت.به خیال خودم حالا که ساعت حدود یک و نیم بعدازظهرشده،ناهار را صرف میکنیم و دکتر یک جایی را بازدید میکند و با خیال تخت عازم خمین برای سخنرانی میشویم اما روز پرکار تازه شروع شده بود. یکم/بازدید از ...
اگر حضور علمی امام جواد(ع) در آن مقطع نبود، اثری از اسلام باقی نمی ماند
به گزارش ایمنا ، در پایان ماه ذی القعده پایانی تلخ برای شیعیان جهان رقم خورد و نهمین حجت خداوند سبحان بر زمین به دست یکی از ملعونین تاریخ به شهادت رسید... افسوس که روزگار، تنها بیست و پنج سال با این دردانه عالم سر سازگاری داشت و بیست و پنج بهار از عمر او را برتابید. تقدیر آن بود که حتی در خانه اش نیز غریب باشد و با هم دستی ام الفضل همسرش زهر بنوشد و مسموم شود. ولی نه آن غربت دردناک و ...
باعث اتفاقاتی که برای پناهی افتاده نیستم
، نظرات او را درباره این جشن و حواشی های به وجودآمده در آن جویا شویم. از اینکه در جشن خانه سینما جایزه دریافت کردید، چه احساسی داشتید؟ طبیعتا خیلی خوشحال هستم. چون این جشن همیشه برایم مهم بوده. سومین بار است که از جشن انجمن منتقدان جایزه می گیرم. چرا جشن انجمن منتقدان و نویسندگان برای شما اهمیت دارد؟ به این دلیل که نگاه مستقلی در این جشن حاکم است. فیلم ها به شکل آکادمیک ...
لزوم برنامه ریزی آموزش و پرورش گلستان برای کسب سهمیه برتر کنکور
...> *احساس شما بعد از شنیدن این موفقیت چه بود؟ نسیم طیاری: وقتی رتبه ام را فهمیدیم از این که نتیجه زحمات خودم را گرفتم خیلی خوشحال شدم. معلم ها و دوستانم در این موفقیت نیز سهم زیادی داشتند، شادی خود را بعد از خانواده با آن ها سهیم شدم. *چه میزان رتبه ای را که کسب کردید مورد انتظار شما بود؟ نسیم طیاری: بعد از کنکور درصد گرفته بودم و تا حدودی این رتبه را حدس می زدم و ...
گفت و گو با حمیدرضا نعیمی و حامد بهداد درباره ی شرق دور، شرق نزدیک
اتفاق می افتد، بلکه بخش اعظمی از آن بعد از اجرا شکل می گیرد. درست مثل همین اتفاقی که خود شما شاهد آن بودید. فکر می کنید این وضعیت حاکم بر مردم بوده، یا خود مردم آن را به وجود می آورند؟ حمیدرضا نعیمی: این طبیعت مردمان و جوامع بشری است که کسانی را برای حکومت برخود برمی گزیند. سپس آن ها را مقدس جلوه داده و بعدتر دست نیافتنی و آقای خود می پندارند. به گونه ای که نه خود جرئت پرسش از ...
روایتی از زندگی یک زن در خانه گلها
دست رفتم حوالی بازار، دیدم مردم در نقطه ای جمع شده اند. در آنجا، پسری خوابیده بود و مردم روی او پول می ریختند. خیلی متاثر شدم، پرسیدم چه شده؟ گفتند این پسر معتاد بوده و شب پدرش از خانه بیرونش کرده، دیشب اینجا خوابیده و حالا تمام کرده. خیلی ناراحت شدم و نقاشی اش را کشیدم. بزرگ ترین تابلوی روی دیوار، نقاشی از یک مرد است با لباس نظامی تیره رنگ که سه مدال روی سینه چپش آویزان است. این نقاشی ...
شهیدی که "وعده دیدار" با دخترش ماند برای آن دنیا
به چه نحو بود؟ نحوه شهادت ایشان هم اینطور بود که نیمه شب همراه با تعدادی از نیروها در محاصره دشمن گرفتار می شوند و به خاطر نبود تجهیزات کافی از همه طرف مورد هجوم داعش قرار می گیرند. روح الله در داخل سنگر بوده که با اصابت خمپاره به سنگر دچار موج گرفتگی می شود. بچه ها او را که در حال و هوای خودش نبوده به کنار دیواری منتقل می کنند و مجدد برای مقابله به حمله داعش به نبرد می پردازند. برادرم که ...