سایر منابع:
سایر خبرها
جوانی که دل سفیر ایران در لندن را برد!
این مرکز فعالیت خود را آغاز کرد. پس از شروع جنگ وی از رادیو اصفهان به پادگان ابوذر در استان باختران رفت و در رادیوی مستقر در جبهه سرپل ذهاب در منطقه اسلام آباد غرب ارتباط مستقیم با جبهه های جنگ را تجربه کرد و به گفته خودش هر روز با یک ضبط پرتابل راه می افتادم و به دفتر و انبار و ستاد و سنگرها سر می زدم . ...
ریالی از آب و نان مردم در سوریه هزینه نمی شود
. عراق در بحث مین گذاری روز به روز قوی تر می شد. با این همه ما در 99درصد از عملیات ها در عبور مشکلی نداشتیم و موانع را برطرف می کردیم. مثلا در کربلای 4 اصل عملیات مشکل داشت اما در عبور مشکل نداشتیم. یا در عملیات والفجر 4 در چندین جبهه در حال عمل بودیم که قدری به مشکل برخوردیم. -شما عملکرد تخریب در دوران جنگ را آسیب شناسی هم کرده اید؟ بله؛ ما از یک جا خیلی آسیب دیده ...
ناگفته های همسر یکی از فرماندهان نظامی ایران در سوریه
دانستم آخر این ماجرا چه می شود. نگرانی از یک طرف و سختی تنهایی با دو بچه از طرف دیگر. از او خواهش کردم تا می تواند مراقب خودش باشد و کمتر خطر کند. باقی را هم به خدا سپردم. می دانستم همه چیز دست خداست و تا خدا نخواهد هیچ اتفاقی نمی افتد ماهی 15 روز یا بیشتر در خانه تنها هستم او درباره مدت زمانی که در خانه همراه بچه ها تنها می ماند، می گوید: اوایل اعزام شان به سوریه یک ماه تنها می ...
نجات پاسدار مجروح بعد از یک هفته
جاده برسانم ولی بوی تعفن دست و پای متلاشی شدهاش (بعد از گذشت یک هفته) حسابی اذیتم می کرد. تا او را لحظه ای زمین میگذاشتم که نفسی تازه کنم، فوری التماس میکرد برادر، مرا ببر؛ اینجا نگذار... عباس قهرودی خودش رفت و تویوتا وانت برادر غلام بختیار (فرمانده مان) را آورد؛ بالاخره او را به درمانگاه نظامی سرپل ذهاب رساندیم. بعد از دو سال حضور در منطقه عملیاتی سرپل ذهاب، به قم برگشتم و به عضویت سپاه ...
30 تقریظ و ارجاع رهبری بر آثار سوره مهر /کتاب های دفاع مقدس مصداق جهاد فی سبیل الله است
. در این راستا، رهبر معظم انقلاب بر ثبت خاطرات و وقایع دوران هشت سال دفاع مقدس، بارها تاکید داشته اند که در زیر بخشی از بیانات معظم له در دیدار با نویسنده کتاب پایی که جا ماند به قلم سیدناصر حسینی پور را می خوانید؛ ماجرای این جوان عزیز، ماجرای عجیبی است؛ یعنی واقعاً جزء حوادثی است که باید منعکس شود و گفته شود. یک جوان 16 ساله که پایش در جنگ مجروح شده است، اون پایی که به این شکل درآمده است ...
اشعار ویژه شب هشتم ماه محرم+اشعار زیبای خود را ارسال کنید
...> اربا اربا شده ای سرو صنوبر ، به خدا بدن هیچ کسی مثل تو پرپر نشده بعد تو خاک دو عالم به سر این دنیا پسرم دیده ی من غیر غمت تر نشده خیزو یک جنگ نمایان دگر کن پسرم تا پدر دست خوش خنده ی لشگر نشده غیرت هاشمیت را به همه ثابت کن تاکه دست احدی راهی معجر نشده تکه های بدنت را که در اینجا پخش است پیش هم چیدمو ...
حفظ ارزش های دفاع مقدس با توسعه گردشگری جنگ
بهداشتی بین راهی نیز در این مناطق دایر شده است. مرادی بیستونی با اشاره به اقداماتی که برای توسعه گردشگری جنگ در استان کرمانشاه انجام شده، بیان کرد: جنگ در کرمانشاه نیز بسیار جدی بود و عملیات مرصاد که پایان جنگ و خروج نیروهای متفقین از کشور بود، در این استان رخ داد. حفظ بقایای به جا مانده از جنگ پس از گذشت 29 سال از پایان جنگ تحمیلی، خرمشهر هنوز داغ های زیادی بر تن کوچه و خیابان ...
روی خط آفتاب
) خارجی لیگ برتر هیجدهم را با قدرت بیشتری شروع کنند به شرطی که وزیر، سیدرضا افتخاری را از مدیر عاملی استقلال بردارد. ...0912 آقای روحانی! بازنشستگان بزرگترین محبت خود را با رای شان تقدیم شما نمودند و پست و مقامی نخواستند فقط اجازه دهید از شر سازمان بازنشستگی نجات یابند طبق روال سالهای گذشته هر یک از بازنشستگان حقوق خود را از سازمانی که 30 سال درون آن خدمت کرده حقوقش را دریافت کند چه گناهی ...
سرداران شهید علوی از کودکی تا شهادت
نمی توانستند خبری از او دریافت کنند.مردم پیوسته اخبار جنگ را دنبال می کردند. بعد از مدتها خبر آزادی خرمشهر ،تنها خبر خوشحال کنندهای بود که می توانست همه رابه وجد بیاورد. جنگ خانمانسوز وتحمیلی با بمباران شهرها وروستاها ادامه داشت. بچه ها در پایگاه مسجد محله حضور داشتند.ومشغول بسته بندی وارسال هدایا وکمک های مردمی بودند. سید داود هم در جمع آنها حضور داشت. دوستش که ...
مروری بر "سینمای دفاع مقدس"
... ایستاده در غبار محصول سال 1394 است به نام پدر هم در ادامه کارهای جنگی حاتمی کیا تصویری متفاوت دارد. پدری که سال ها پس از جنگ پای دخترش روی همان مین هایی می رود که او زمانی در زمین کار گذاشته است. داغ تلخی جنگ بر پیشانی این پدر می نشیند و هیچ کاری از دستش ساخته نیست. میم مثل مادر اثری دیگر از رسول ملاقلی پور است که آن هم اثرات بمباران شیمیایی زمان جنگ را سال ها بعد در ...
آش فروختیم و آمبولانس خریدیم
مقدم بود، خودم کارهایش را می کردم و اجناس را بالای وانت می گذاشتم بالا و یا خالی می کردم. خانم شاه صفی یک پسر شهید داشت، خیلی خوب بافتنی و دستکش می بافت. پسرش همان ابتدای جنگ شهید شد گفتم فکر کن اینها پسران تو هستند که در کردستان می جنگند دستکش می پوشند دست هایشان یخ نمی زند، لباس هم می دوخت، مادر شهید کریم شاهی خدا بیامرزش او هم کمک می کرد. شب تا ساعت 2، 3 نصفه شب با مادرها قند خرد می ...
بر بیت بیت پیکر تو خیره مانده ام؛آه ای غزل!چگونه ببینم قصیده ات
به عنوان الگویی جاودانی برای همه نوجوانان پاس می دارند؛ اشعاری که بخشی از آنها نوحه سرایی شاعرانه و سوزناک حضرت امام حسین (ع) را بر بالین برادرزاده عزیز خود به تصویر می کشد: ای حسن زاده، حسن در حسن ات می بینم روح توحید میان سخنت می بینم روی لبهای تو با نیزه نوشتند حسن خط کوفی به عقیق یمن ات می بینم گفته بودم که بپوشان سر گیسویت را که به هم ریخته ...
پزشکان آبادانی در 100متری دشمن مجروحان را مداوا می کردند
قرار گرفته بودند. هر کدام از این مخزن ها را که می زدند چنان انفجاری رخ می داد که فنس های اطراف پالایشگاه چند صد متر آن طرف تر پرت می شدند. چهره همه مردم از دود و سیاهی مثل حاجی فیروز شده بود. شرایط واقعاً سختی بود. وضعیت خرمشهر از همان اوایل جنگ وخیم شد؟ رزمنده های آبادانی به خرمشهر کمک می کردند؟ بله،آن اوایل بچه های آبادان به خرمشهر می رفتند و کنار رزمنده های این شهر می جنگیدند، ...
رمز توفیق سینمای جنگ،رویکرد به مفاهیم تازه و تماشاگر پسند
تومان فروش کرد. همچنین فیلم 587 روز انتظار به کارگردانی احمد عبداللهیان درباره فتح خرمشهر نیز در آن سال با اقبال چندانی مواجه نشد و تنها حدود 44 میلیون تومان فروخت. پس از بررسی آمار فروش فیلم ها در سال های متفاوت بانی فیلم سعی داشت که با بخشی از کارگردانان و کارشناسان شناخته شده در حوزه دفاع مقدس صحبت کند که این موضوع برای برخی جذابیت چندانی نداشت و دوست نداشتند در این خصوص صحبت کنند. با ...
40 کودک دختر و پسرناشنوا در میهمانی بهزیستی
...> مادرها نیز دورادور حواس خود را به کودکانشان دوخته و با اشاره از آنها می خواهند که آرام باشند اما گل های رز بهانه خوبی برای سرگرم شدن بچه ها می شود. اینجا داستان هر کودک روایتی غم انگیز دارد، از محمد که فرزند دوم خانواده است و 10 سال دارد و تمام صحبت های مادر و مربی اش را تنها با یک صدایی که به سختگی از ته گلویش بر می آید جواب می دهد. مادرش که اهل یکی از روستاهای اطراف شهر ایلام است، می ...
آنقدر چنگ زدند تا شیمیایی شدند
از کجا شروع کنم؟ از بغضی که یک جانباز زن پنهانش می کرد یا از نامه ها و عکس ها؟ شاید باید از انگشتان جامانده در لباس ها بگویم یا از حال و هوای زنانی که این لباس ها را شستند تا شیمیایی شدند. به گزارش مهرخانه ، شاید 15 سالگی سن خنده داری برای حضور یک دختر در میدان جنگ باشد اما شهناز اشکیان این تجربه را به خوبی لمس کرده است. 14 سال داشته که انقلاب پیروز می شود و او به عنوان انتظامات ...