سایر منابع:
سایر خبرها
ناگفته های زندگی قاتل ملیکا
بودم و او را می شناختم. روز حادثه، پس از دیدن او منتظر ماندم تا از دوستانش جدا شود. با هم به خانه ای متروکه در آن حوالی رفتیم. به ملیکا گفتم برای بازی باید ابتدا دست هایت را ببندم. او که فریب حرف هایم را خورده بود، قبول کرد و من با بند کفش دست هایش را بستم. بعد هم برای این که بتوانم هزینه تعمیر دوچرخه ام را جور کنم، گوشواره هایش را سرقت کردم. می دانستم اگر از خانه متروکه بیرون برود، ماجرا را به ...
فیلمبرداری سیاه از زنان ساده لوح
ابتدا فقط تلفنی با هم در تماس بودیم. در این مدت چند بار به خانه ما آمد.یک روز که به خانه ام آمد از رابطه مان فیلمی تهیه کرده و از این طریق از او اخاذی می کردم. وی ادامه داد: در این مدت با دو زن دیگر نیز رابطه برقرار کرده و از این رابطه ها فیلم هایی تهیه کردم و از آنها نیز مبالغی از دو تا سه میلیون گرفتم. با توجه به اظهارات متهم، فاش شد که این مرد با تعدادی زن نیز در ارتباط بوده و با تهیه فیلم های مستهجن از آنها خواسته به نیات او تن دهند در غیر این صورت فیلم ها را پخش می کند. متهم در تمامی مراحل تحقیقات به بزه ارتکابی اعتراف کرد. گفتنی است این پرونده در دست رسیدگی است. 46 ...
ماجرای مردی که 20 سال است در زندان به سر می برد
راه نداده بود و برای آنکه همسایه ها متوجه نشوند بی صدا و بدون اعتراض برگشته بودم. همه زندگی ام در آن خانه گذشته بود. همسرم، فرزندانم وتمام امیدم... مگر راهی برای برگشت داشتم؟ چند بار زنگ زدم اما باز پشت در ماندم. به پسر بزرگترم گفتم به مادرت بگو اگر از من خسته شده بی سروصدا در را باز کند تا شب را در زیرزمین خانه بمانم. اما بچه ها در حمایت از مادرشان به من توجهی نکردند. افسوس که ندانستند چه آتشی در ...
عشق تلگرامی زوج جوان را به دادگاه کشاند
. نام زن و مرد جوان را صدا کرد و آنها را به داخل اتاق قاضی فراخواند. زن و شوهر با شنیدن نام خودشان وارد اتاق شدند. قاضی، نیم نگاهی به آنها و پرونده انداخت و بعد ادامه داد: شما فرزند کوچکی دارید. چطور می خواهید بدون توجه به زندگی او از هم جدا شوید؟ چرا به آینده او فکر نمی کنید؟ جوان هستید و فقط پنج سال از زندگی مشترک شما گذشته است. چطور می خواهید زندگی تان را فراموش کنید و از هم جدا شوید ...
علی پروین همیشه زمان دربی آرام بود
تصمیم گرفتم درون دروازه بایستم تا توپ به من هم بدهند. بچه بودیم و فکرهای بچگانه داشتیم. الان هم از تصمیمی که در 14سالگی گرفتم و در دروازه ایستادم، پشیمان نیستم. چرا وقتی فوتبال را حرفه ای شروع کردید، پست فوروارد را انتخاب نکردید؟ خب من از همان نوجوانی دروازه بانی را انتخاب کرده و عاشق این پست شده بودم. فکر کنم به خاطر این پست دیگری را انتخاب نکردم. به نظرم دروازه بانی پست ...
شوهرم پس از بازنشتگی به یک از فامیل اعتماد کرد و او !!!
بودن ها سپری کنیم و طعم شیرین زندگی را در کنار نوه هایمان بچشیم که ناگهان توفان سهمگین حادثه Incident های وحشتناک، روزهای خوش زندگی ما را در هم کوبید هنوز در غم از دست دادن برادر و شوهر خواهرم سیاه پوش بودم که از ماجرای بیماری صعب العلاج مادرم باخبر شدم به طوری که تحمل این وضعیت برایم ناممکن بود و در شرایط روحی بدی قرار گرفته بودم در این حال همسرم تنها مونس و همدمم بود که کنارم ایستاد تا من بتوانم ...
گفت وگو با گزارشگری که حالا یک مربی است/ از دست آرسن ونگر حرص می خورم!
های مربی گری B آسیا با نگاه متفاوت تری در تلویزیون اجرا و گزارش می کند. باور نمی کنید با ما و این گزارشگر جوان و بی ادعای تلویزیونی باشید تا انتهای یک مصاحبه خودمانی. دوران پسا کلاس های مربی گری B آسیا خوش می گذرد؟! (با صدای بلند می خندد) هنوز که نمرات و کارنامه این کلاس ها به دست مان نرسیده است. قرار است آبان نتایج اعلام شود. در مجموع راضی کننده بود و برای من یکی خیلی مفید بود ...
اعترافات تکان دهنده قاتل دختر جوان
می کند. دوبار در خانه دوست مهناز به دیدنش رفتم اما آخرین بار مرا به خانه خودش در خیابان سهروردی شمالی دعوت کرد. من به دیدن مهناز رفته بودم که با هم بحث کردیم. او حرف هایی زد که برایم آشنا بود. این حرف هارا قبلا هم از همسرم شنیده بودم. به همین خاطر کنترل اعصابم را از دست دادم و در یک لحظه او را خفه کردم. وقتی به خودم آمدم که کار از کار گذشته بود. من برای اینکه پلیس را گمراه کنم لپ تاپ مهناز را ...
من همیشه می گویم ازدواجمان از دو توسل شروع شد. ماجرای این توسل کردن برای خودمان خیلی جالب بود. شهید نوری ...
. تعریف می کرد یک روز که به مشهد رفته بود در حرم امام رضا(ع) نذر می کند 40 زیارت عاشورا به حضرت زهرا(س) هدیه بدهد تا خدا یک همسر خوب نصیبش بکند. ایشان 40 شب پشت سر هم این زیارت عاشورا را می خواند و دقیقاً در آخرین شبی که زیارت عاشورا را می خواند فردایش شوهرخاله اش مرا به ایشان معرفی می کند. آن زمان خودم در کنگره شهدا کار می کردم و یک هفته ای می شد که به شهدا متوسل شده بودم و می خواستم یکی مثل خودشان ...
گفت وگو با راننده اسنپ که به یک زن تجاوز کرد +عکس
تجاوز راننده اسنپ به یک زن جوان تجاوز راننده اسنپ به یک زن جوان ,او همان کسی است که 23 شهریور امسال دختر 27ساله ای را سوار کرد تا به فرودگاه برساند ولی چه کسی می دانست او در سرش افکار شیطانی می پروراند. دختری که برای مداوا به تهران آمده بود و هر چقدر به این جوان التماس کرد که کاری با او نداشته باشد ولی محمد گوشش به این حرف ها بدهکار نبود و بدون اینکه به عاقبت این کار فکر کند، نقشه ...
پزشک قلابی عاشق دستگیر شد
مرکز فوریت های پزشکی 115 است و به این بهانه، به عنوان هزینه های استخدامی مبالغ چند میلیون تومانی از آنها دریافت کرده است .یکی از مالباختگان (خانمی جوان حدودا 25 ساله) در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: چندی پیش در پارک دانشجو نمایشگاهی فرهنگی تشکیل شد که من نیز مدیر یکی از این غرفه ها بودم. یک روز داخل غرفه نشسته بودم که آقایی با لباس فرم اورژانس به غرفه من مراجعه کرد. این شخص ابتدا به عنوان بازدید ...
ناکامی جوان شرور در اخاذی سیاه از مدیر عامل
داده است. اما او مرا تهدید کرد و رفت. منشی ام موضوع را پیگیری کرد که معلوم شد گفته های او دروغ است و سراغ بدهکارم نرفته و فقط قصد باج خواهی داشت. وی گفت: دو روز بعد سوار اپتیمایم شده و شرکت را به قصد خانه ترک کردم، جوان مزاحم در خیابان راهم را سد کرد که متوقف شدم. او با قمه مرا به مرگ تهدید و از خودرو بیرون انداخت و با سوار شدن به خودروی اپتیمایم متواری شد. به کلانتری رفتم و شکایت کردم ...
عراقی ها حاجتشان را از مزار یک شهید ایرانی می گیرند
.... سالم به اتاق عمل رفت و من برای انجام کارهایم به سمت شلمچه رفتم. به کسی هم نگفته بودیم که یک عراقی را اینجا بستری کردیم. من بودم و یک پاسدار عرب زبان اهوازی، به نام عدنان. پس از دو روز از شلمچه برگشتیم اهواز. وارد بیمارستان که شدم، دیدم در حیاط دارد راه می رود. گفتم: سالم، دیدی دکترهای ما چه خوب هستند و چه مردم خوبی داریم. به گریه افتاد و گفت: وقتی دکتر مرا عمل کرد ...
با لاک ناخن نقش مذهبی می کشم!
جریان فکری حرکت کردند و در جواب آدم هایی که هنر را بدون آینده می دیدند، لبخند زدند و قلم موهایشان را توی رنگ زدند و دنیای شاد و زیبایی برای خودشان خلق کردند. دنیایی که حسرت همه را با خود برانگیزد. بزرگترکه شدند دیگر لنگ جواب آزمون استخدام و اجاره کار و دفتر نماندند و در اتاق کوچکشان شروع به کار کردند و دست به کارهای بزرگی زدند. زهرا ناصرخاکی یکی از همان هنرمندهایی ست که در اتاق کار و زندگی اش کارهای ...
بچه های جنگ در گیر و دار بازی های سیاسی گم شدند
. البته بعدها فهمیدم خود مرحوم معتمدی هم جزء مبارزین بوده و جوان های تحصیلکرده و دانشگاهی زیادی در مغازه اش کار کردند. ما هم دوست داشتیم در این مسیر حرکت کنیم و گهگاهی سخنرانی ها و اعلامیه ها را دنبال می کردیم تا سال 56 که بحث شهادت آقا مصطفی خمینی و قیام تبریز و قم پیش آمد. در آن زمان من از مغازه آقای معتمدی رفته بودم و پاتوقمان بیشتر در خیابان شریعتی تهران در مسجد ...
قرآن باید همیشه دم دست باشد
جای خالی یک ترجمۀ خودمانی از قرآن برای نوجوانان و جوانان علی ملکی متولد سال 1349 در اراک است. مدتی در قم و الان در مشهد زندگی می کند. از همان بدو ورودش به حوزۀ علمیه، به تفسیر علاقه مند می شود و پای منبر بزرگان این وادی می نشیند: در سال 1363 وارد حوزۀ علمیۀ قم شدم. از همان موقع، به مقولۀ تفسیر قرآن علاقه مند بودم و پای تفسیر آقای جوادی آملی می نشستم و برای همین در قم ماندگار ...
امید حجت: نگاه من جهانی است؛ مثل اصغر فرهادی
مراسم خیریه ای در مدرسه ایتالیایی ها در تهران بود که پول زیادی برای جزامی های مشهد و تبریز جمع کردیم. * در آن کنسرت قطعات کاور اجرا می کردید؟ بله. هنوز اندیشه ساخت را زیاد جدی نگرفته بودم. دانشگاه که تمام شد و به تهران برگشتم، موسیقی خیلی جدی تر شد تا اینکه به طور اتفاقی، بابک امینی من را برای ضبط یک موسیقی فیلم، ساخته استاد مجید انتظامی دعوت کرد. * نام فیلم چه بود؟ عشق بدون مرز از ...
پزشک قلابی دستگیر شد+عکس
دارای تحصیلات در مقطع دیپلم است، در اعترافاتش درخصوص علت معرفی خود به عنوان پژشک اورژانس عنوان کرد: به دلیل علاقه شدید به لباس اورژانس، یک دست لباس امدادگران اورژانس را خریدم. در زمان اجرای طرح های امدادی از سوی تیم های اورژانس، با لباس فرم در این محل ها حاضر می شدم. در کنار خودرو می ایستادم و عکس سلفی می گرفتم و برای فریب از این عکس ها استفاده می کردم تا مطمئن شوند پزشک اورژانس هستم. سرهنگ ...
گفتگو با راننده اسنپی که به زن 27 ساله تجاوز کرد
سرش افکار شیطانی می پروراند. دختری که برای مداوا به تهران آمده بود و هر چقدر به این جوان التماس کرد که کاری با او نداشته باشد ولی محمد گوشش به این حرف ها بدهکار نبود و بدون اینکه به عاقبت این کار فکر کند، نقشه سیاهش را به اجرا گذاشت. روبه روی مان نشسته، پای چپش گویی روی زمین از استرس ضرب گرفته است. این را می شود از حرکات و رفتارش و عرقی که روی پیشانی اش نشسته، متوجه شد. جوان میانه قد و ...
پشت پرده پوزخند شیطان
هدیه را از طرف من به عنوان داماد آینده خانواده به او می دهد. جو گیر شده بودم و 600 هزار تومان پول ناقابل به او دادم. از او اجازه می خواستم به خواستگاری اش بروم اما بهانه می آورد که حال پدرش خوب نیست. در آخرین قرار ملاقات، به یک رستوران رفته بودیم که ناگهان سر و کله یکی از دوستانم پیدا شد. با تعجب به این زن جوان نگاه کرد و پس از سلام و احوال پرسی، سرسنگین از کنارمان رد شد. دوستم، بعد از چند ...
جوانان بیکار در دام دکتر قلابی
آشنا شدم. آن روز من داخل غرفه نشسته بودم که این مرد جوان با لباس فرم ماموران اورژانس وارد غرفه شد. او ابتدا به عنوان یک بازدید کننده معمولی سوالاتی درباره محصولات غرفه و نمایشگاه پرسید و در لابه لای صحبت هایش خودش را به عنوان پزشک معرفی کرد. او وقتی متوجه علاقه من به ماموریت های اورژانسی و حوادث شد، ادعا کرد که مدیر یکی از بخش های اورژانس است و می تواند مرا در این مرکز مشغول به کار کند ...
پاسخی به حاشیه های انتخاب رهبر مهمان ارکستر ملی/ جوانگرایی کردیم
.... به همین منظور من انتظار داشتم که شما به عنوان یک خبرنگار جوان از این موضوع استقبال کنید که چه خوب عده ای جرات کرده و فضا را به سمتی بردند که یک جوان در سمت رهبری مهمان ارکستر ملی حضور پیدا کند. البته شاید هم این طرز تلقی من غلط باشد، اما من به شخصه می گویم که علاقه مند بودم قبل از هر واکنشی به این نکته هم توجه می شد. به هر حال قاطبه دوستان خبرنگار را جوانان تشکیل می دهند و این می بایست مایه ...
اصلاح ساختارهای صنعت بیمه
متخصص موفق عمل کرد؟ تعدادی از شرکتها در این زمینه خوب عمل کرده اند و نیروهای خوبی برای خود تربیت تربیت کرده اند، که چه تجربه بیشتر کسب کنند، نتایج درخشان آن بیشتر نمایان خواهد شد. هرچه می گذرد توجه شرکتها به این امر بیشتر می شود. زمانی که من مدیر عامل بیمه آسیا شدم در اولین اقدام بین افراد شرکت حدود 40نفر را انتخاب کردیم، همه آنها را ارتقا دادم، مجوز برگزاری یک دوره MBA گرفتم ...
سیدرضا افتخاری : شفر دنبال پول نیست
... سیدرضا افتخاری – اول از همه باید بگویم خوشحال شدم کمیته تحقیق و تفحص مجلس وارد ماجرای پرونده های بدهی استقلال و پرسپولیس شده است و می خواهد گزارش 10 سال اخیر باشگاه را بررسی کند. در اینصورت خیلی مسائل که الان گرفتارش هستیم شفاف می شود. یکی از مباحث جلسه روز گذشته هیات مدیره بدهی تکلیفی 8 میلیارد تومانی بود که سال 91 پرداخت نشده بود. بدهی تکلیفی یعنی از قرارداد بازیکن یا کارمند به بهانه مالیات ...
دعوای رسانه ای تسنیم و دولت ضعیفه
... آشنایی من با اصغر خلیلی به روزهای اجرای اولیور تویست در تالار حافظ بازمی گردد. نمایش را دیده بودم و با توجه به حضور بازیگران جوان که عموماً از دانشجویان تئاتر و دوستان من بودند، تصمیم به تهیه یک مصاحبه با اصغر خلیلی گرفتم. حدود یک ساعت در محوطه باز تالار حافظ با خلیلی به گپ و گفت نشستیم و جز آنکه قصد دارند نمایش مرا توقیف کنند یا آنکه به اتاق گریم ریخته اند و وسایل ما را برمی دارند و الی ...
قهرمانان فاطمیون ، همبازی نوجوانان در نخستین بازی رایانه ای بلند PC در کشور
سال و نیم است که این کار تولید شده و در واقع یک پروسه سه ساله طی شد تا کار به اینجا رسید. وی افزود: تهیه بازی نبرد برای ایمان (Battle for Faith) یک کار کاملاً خودجوش است. به دلیل علاقه ای که به فاطمیون و کار ارزشمند آنان داشتیم این کار را انجام دادیم. سرمایه گذار کار خودم بودم تا اینکه دو سه هفته پیش تصمیم گرفتم این بازی را بدون هیچ گونه چشم داشت مالی به خانواده رزمندگان و شهدای فاطمیون ...
صدای سیلی های افسر نگهبان دوران سربازی ام هنوز در گوشم می پیچد /یکسال تمام پشت درب صدا و سیمای استان می ...
شروع شد و برای اولین بار چطور شد که میکروفن به دست گرفتید؟ جرقه خبرنگاری ام از زمانی شروع شد که اولین بار در مجالس عزاداری خصوصا ایام محرم نوحه خوانی می کردم. اون زمان 6 نوحه را می توانستم پشت سرهم می خواندم، طوریکه شرکت کنندگان در مراسم به این موضوع واکنش نشان می دادند. یادم می آید یک هم ولایتی بنام علی باز نصرتی داشتیم، هنگامی نوحه اول را می خواندم میگفت الآن نگاه ...
این نانوایی سبز، نان رایگان می دهد
. چرا کم درس خواندید؟ چون در یک خانواده پرجمیعت زندگی می کردم ؛ پدرم کارگر آزاد بود و من هم بچه اول بودم. آن موقع خودم تصمیم گرفتم که بروم سراغ کار. به پدرم گفتم من می روم کار می کنم ، بقیه درس بخوانند. از کی بحث استفاده نکردن از نایلون های پلاستیکی را در نانوانی تان مطرح کردید؟ تقریبا دوسالی می شود. چطور این فکر به ذهن شما رسید؟ این ...
گفتگو با داوود نماینده گوینده و صدا پیشه تلویزیون
گوید داوود نماینده را دریابید او صدای خیلی خوبی دارد؛ خلاصه در آن سال معلم زبانم باعث و بانی شد و مرا برای مسابقات فرستادند منطقه. من بین 7060 نفر انتخاب شدم و رفتم. برای مسابقات منطقه ای که در آنجا خانم آذر پژوهش که خدا رحمتش کند از ما امتحان گرفت. من شعر طلاق مهدی سهیلی را خواندم. در حین خواندن شعر یک دفعه به خودم آمدم دیدم که دارم به شدت اشک می ریزم. خانم پژوهش آمدند مرا بغل کردند، بوسیدند و ...
برگ هویت فاطمه قلب بزرگ اوست
. چند بار هم به حیاط مدرسه رفتم و از پشت پنجره بچه ها را در حالی که کتاب هایشان را باز کرده بودند تماشا کردم. همیشه دوست داشتم درس بخوانم اما به خاطر نداشتن شناسنامه هیچ مدرسه ای مرا ثبت نام نمی کرد. زهرا 4 سال از من کوچکتر است و در همسایگی ما زندگی می کنند. از همان کودکی باهم دوست بودیم و باهم بازی می کردیم. او 5 برادر و یک خواهر دارد. در این سال ها هیچ گاه ایرانی نبودن من ...