سایر منابع:
سایر خبرها
سه روایت تکان دهنده از دخترانگی
... عرق سرد نشست روی تنم. حالم بد شد. نفسم بالا نمی آمد. یک دفعه دنیا جلوی چشمم سیاه شد. شوهرم هم پشت در اتاق دکتر نشسته بود و من واقعا نمی فهمیدم چه اتفاقی برایم افتاده: چطور ممکنه خانوم دکتر؟ من تا حالا با هیچ مردی نزدیکی نداشتم. یک دفعه یاد کورتاژی افتادم که در دوره نوجوانی انجام داده بودم. موضوع را به دکتر گفتم. او هم متعجب جواب داد: خب؛ معلومه خانوم. با کورتاژ که بکارتی برای زن باقی نمی مونه ...
شرکت های کاریابی در ترکیه شما را به کجا می برند؟
.... البته این کمترین کمیسیونی است که می گیرند. تا 2 میلیون تومان هم شنیده ام که از متقاضیان می گیرند. من مدارک و پول کمیسیون را دادم و بهم گفتند خبرت می کنیم. البته اینکه می گویم شرکت، یک اتاق 4 متری در یک دفتر بازرگانی بود. بعد از چند وقت تماس گرفتند و گفتند فلان روز حرکت است. من به همراه چند نفر دیگر بودم. آنها هم شرایط من را داشتند. اول گفتند یک نفر در فرودگاه آتاتورک استانبول می آید دنبال ...
ثمره ای از ثمرات نهضت امام خمینی (ره)
دیگر آماده شوم. رفتم کوله پشتی آوردم و وسایلش را گذاشتم تو کوله پشتی. همینطور هول هولکی وسایلش را آماده می کرد. من هم کنارش توصیه می کردم فلان کار را کن و فلان کار را نکن. به عدیل گفتم حتماً به من زنگ بزن و با من در تماس باش. همه وسایلش را آماده کردیم. وقتی می خواست برود از زیر قرآن ردش کردم و صورتش را بوسیدم. شهادتش چطور رقم خورد؟ پنج ماه از اعزامش به سوریه نگذشته بود که ...
آلن دلون؛ ستاره ای که سینما به دنبالش آمد
... از فیلم های اخیر، فیلمی بوده که دل تان می خواست در آن نقش آفرینی می کردید؟ اخیرا فیلمی را به نام دست نیافتنی ها (الیور ناکاشه) دیدم که دلم می خواست در آن بازی می کردم. میل به بازیگری در شما از کجا نشات گرفت؟ روزی در دفتر دوستی بودم که بعدها کارگردان نخستین فیلم من شد. در دفتر او فیلمی از ساشا گیتری را تماشا کردم، آنجا بود که حس کردم می خواهم در سینما فعالیت ...
نجف، کربلا و کاظمین؛ عراقی ها 24 ساعت آماده به خدمت بودند +تصاویر
ون پایین نگذاشته بودند که فردی از راه رسید و همۀ ما را به منزلش دعوت کرد. و هنوز سوار ماشینی که برای ما کرایه کرده بود، نشده بودیم که ونی دیگر از راه رسید و آنها را نیز به منزلش دعوت کرد. ابوکرار با لباس زرد شرایط امنیتی هم به نحوی بود که چند پلیس آمده و مرتب سر و صدا کرده و اخطار می دادند که محل را ترک کنیم. برای همین به سرعت و عجله ماشین ها حرکت کرده و در محله ای فقیرنشین ...
ارزیابی پدر یک شاکی سعید طوسی از پیگیری های اخیر/مردمی که به عدالت علی نمی رسند، به سراغ کوروش می ...
در ساختار دولت مطرح نشده و ادعاهای بیان شده در این زمینه نیز صحت ندارد. در همین راستا خبرنگار اعتمادآنلاین در تماسی با عبدارضا عزیزی رئیس کمیسیون اجتماعی مجلس چرایی تکذیب را پرس و جو کرد پرسشی که بدون پاسخ ماند. آقای عزیزی، شما خبری در خصوص توافق سران قوا بر روی تغییر ساختار دولت داده بودید... هر چیزی که گفتم را از فارس بردارید و همان درست است. فقط فراموش کرده بودم ...
زنم با استادش ارتباط ... داشت و من مجبور شدم +عکس
او را به قتل رساندم. بیشتر توضیح بده ؟ مدتی بود همسرم همیشه سرش در تلگرام و در حال چت بود. من به او مشکوک شدم اما حرفی نزدم تا اینکه از کمپ به خانه آمدم. شب جمعه 12 آبان وقتی به خانه رفتم متوجه شدم همسرم به شهرستان قم رفته است. وقتی به تهران برگشت به دروغ گفت همراه رئیسش از محل کار به قم رفته است، اما من به او مشکوک بودم و با رئیسش تماس گرفتم که او گفت اصلاً به قم نرفته است. وقتی به او ...
پایکوبی آقا رضا بر مزار پروانه !
را دوست داشته باشد، او از ظاهر زنانه اش بیزار است و از کودکی تا به امروز که چهل و چهارمین پاییز عمرش در حال سپری شدن است در حسرت تبدیل شدن به یک مرد واقعی زندگی زیسته و آرزو دارد حتی اگر مرد یا پدر یک خانواده نشد، دست کم بدون نگرانی و دلواپسی رضا باشد. پدرم را خوب خاطرم نیست، 5 ساله بودم که از دنیا رفت. مدت زیادی از مرگش نگذشته بود که مادرم با مرد دیگری ازدواج کرد و نگهداری از ما سه ...
قصه شب کودکانه، سورتمه سواری چه کیفی دارد!
...: بعدازظهر قشنگی بود. مامان گاوه ساکت و آرام از پشت پنجره طویله سورتمه سواری بچه ها را نگاه می کرد. کلاغه که از اون نزدیکی رد می شد، وقتی چشمش به مامان گاوه افتاد، کنار پنجره آمد. مامان گاوه گفت: سلام کلاغه. کلاغه گفت: بچه ها را می بینی؟ مامان گاوه با هیجان گفت: آن ها سورتمه سواری می کنند ببین چقدر عالیه! بعد اشاره ای به دختر بچه ای کرد که مثل برق ...
قصه شب کودکان، اسم سرخ پوستی من!
به راه سفره . می گویند امروز همه چی تمام می شود ... آن روز خاک ریختند روی سرم. من پاک کردم. گفتند: خاک سرد است سردت می کند. مامان یادت هست گفتی: نگو خاک بر سر! و دعوا کردی؟ من خندیدم. مامان خوابیده بود. چشم باز کرد و گفت: باز تو بی موقع نیشت باز شد... نخند، الان می گویند خل است. گفتم: من که گرمم نیست تا سردم شود. من سردم است. من دلم می خواهد باز هم گاو باشم. و گریه کردم ...
ادعای باهنر مبنی بر اختلاف هاشمی و روحانی
گویم صلاحیت ندارد. خیلی روشن است حالا هرچند شما هم قبول نداشته باشید. خوب این نگاه جالبی است که چون موضوعی از نظر شما روشن است پس درست هم هست. هرچند بقیه آن را قبول نداشته باشند. با این نگاه پس گفت وگو درباره نگاه اصولگرایانه به مفاهیمی مثل حقوق شهروندی و آزادی و ... یا نیازی به بازنگری در جریان اصولگرایی بی مورد است ... نه، ما حتما نیاز به بازنگری داریم. من گفتم باید بازنگری ...
قصه شب کودکانه، ماهی سیاه کوچولو!
، دوباره رفت زیر آب که ته دریا را ببیند. وسط راه به یک گله ماهی برخورد، هزارها هزار ماهی! از یکیشان پرسید: رفیق، من غریبه ام، از راه های دور می آیم، اینجا کجاست؟ ماهی دوستانش را صدا زد و گفت: نگاه کنید! یکی دیگر... بعد به ماهی سیاه گفت: رفیق، به دریا خوش آمدی! یکی دیگر از ماهی ها گفت: همه ی رودخانه ها و جویبارها به اینجا می ریزند، البته بعضی از آن ها هم به باتلاق فرو ...
بیماری هایی که طبق قوانین تنها ابتلای زن به آن موجب فسخ نکاح خواهد شد
تنها بودم. جای تو خالی بود. تو اگر بودی که راه نمی رفتم. مجبورم می کردی تمام مسیر را بدوم. برایم آواز می خواندی و من غرق می شدم در صدایت. حتی اگر آواز دوست نداشتم. این تو بودی که آواز را قشنگ می کردی. تو اگر بودی احتمالاً آن بید مجنون را هم نمی دیدم. فقط تو را می دیدم... فقط تو را... چرا اینها را برایت ضبط می کنم؟ نمی دانم! چرا باید صبح روزی که احتمالاً آخرین بار باشد که بوی تن تو را از روی همان ...
روی خط آفتاب
...> مولای متقیان، حضرت امام علی(ع) می فرمایند: بپرهیز از زیاده گویی، کسی که سخن او بسیار شود گناه او نیز بسیار شود. ...0938 سلام. این صدا و سیمای اصولگرا نه تنها آقای نجفی شهردار تهران رو ممنوع التصویر کرده، بلکه تمام اصلاح طلبان رو هم ممنوع التصویر کرده، شما کدام شخص اصلاح طلب رو به غیر از اونهایی که تو دولت هستن می بینید نشان بدهید؟ ...0919 از روزنامه آفتاب خواهشمندیم به خاطر ...
زن جوان قربانی سوءظن شوهر/ با مردی که همسرم با او رابطه داشت تماس گرفتم،گفت همسرت گفته مجرد است
.... اما او یکدفعه شروع به داد و بیداد کرد و وارد حمام شد و گفت اصلاً نمی خواهم با تو زندگی کنم و طلاقم را می خواهم. و تو در پاسخ چه گفتی؟ به او گفتم حق طلاق را که به تو داده ام مگر به این شرط نبود که می خواستی زندگی کنی؟ چرا داری بهانه می آوری؟ کی این چیزها را یادت داده؟ قضیه مربوط به آن مرد غریبه است؟! همان موقع زنم از داخل حمام به مشاجره و جر و بحث هایش ادامه داد ...
تلاطم در روزگار بی هاشمی – عبدا...
آگاهی کامل ندارد. شبیه ترین فرد خاورمیانه به دونالد ترامپ ، حالا تا جایی پیش رفته که ایران را به حمله نظامی تهدید می کند و در مقابل مقامات ایران هم، سعی می کنند با ادبیات دیپلماتیک پاسخ او را بدهند. اما آنچه هست، شاید بتوان مجموع این اتفاقات را آغازی برای جدال بزرگ ایران و عربستان دانست؛ جمع ماجرای یمن، استعفای حریری، بحران سوریه و البته لابی پشت و پس پرده آمریکا با عربستان. تمام اینها، حالا بازی ...
قائم مقامی: حجاب واجب شرعی است اما اجباری نیست
شما نقد و تقابل با قدرت بوده بخواهیم به بررسی نقش روحانیت بپردازیم، به نظر می رسد که این مقوله پس از پیروزی انقلاب، دستخوش تغییر شده است، چون روحانیت وارد بدنه حاکمیت شده است. من هم برای همین پیشینه و سابقه تاریخی این موضوع را بیان کردم و آن را به دو بخش تقسیم کردم. حالا روحانیت با این سابقه که گفتم ، اینک یک لاحقه ای هم پیدا کرده که حالا باید نسبت به آن سابقه و کارنامه پیشین ، این ...
10 سال سخت و شیرین، از زنگ انقلاب تا پایان جنگ
شهید گمنام - مدتی بود که از راه دور جویای احوالش بودیم. پدر یکی از دوستان بود که هر از چند گاهی، از اوضاع و احوالش برایمان تعریف میکرد. سفارش کرده بودیم که مایل به مصاحبه با این رزمنده باسابقه و عاشق هستیم اما تا آن روز توفیق یارمان نشده بود! بعد ازظهر روز پنج شنبه، اربعین سیدالشهداء بود که با تماس یکی از فرزندانش به خانه او دعوت شدیم. صدای دعوت کننده کمی دلتنگ بود و گواهی از حال نه ...
اندر حکایت های کرایه دادن به راننده های تاکسی/ تنها چیزی که چینی ها هنوز نساخته اند!/ عکسی که باعث ...
...> ------------------------------------------------------------------------ راننده تاکسی ها جوری شدن اگه دقیقا همون مقدار پول کرایه ندی بهشون باختی، پول درشت بدی زیاد حساب میکنن، بگی "اقا چقدر شد" زیاد حساب میکنن، کلا زیاد حساب میکنن ------------------------------------------------------------------------ تو مترو خاستم بلند شم جامو بدم به یه پیرمرد گف نمیخاد جوون، ما یه ...
ابر مردی که آرزوی نابودی اسرائیل را همیشه در دل داشت / پدر موشکی ایران که بر اثر انفجار زاغه مهمات به ...
سؤالات و در همان هنگام دیدم کتابی که از روی آن سؤال طرح شده بود روی همان میز است، در همین حین که وسوسه شدم برای باز کردن کتاب و نوشتن جواب ها پیش خودم فکر کردم که حتماً به من اطمینان کرده است که کتاب را اینجا گذاشته؛ با خودم جنگیدم و گفتم هیچ چیزی بهتر از پاکی و صداقت نیست و سؤالاتم را نوشتم تا تمام شد و در همین هنگام بود که دیدم از پشت پرده بیرون آمد و من را نگاه کرد و گفت شاگرد اول واقعی تو هستی ...
گوگل کردن کافی است، بیایید صحبت کنیم
موبایل تان وجود دارد اما دانش آموزان به نوعی احساس فقدان هم اشاره کردند. یک دختر پانزده ساله که در اردویی تابستانی با او مصاحبه کرده بودم راجع به واکنش خودش می گفت وقتی که برای غذا خوردن با پدرش بیرون رفته بود و پدرش موبایلش را درآورد تا برای گفت وگویشان شواهدی ارائه کند. او به پدرش گفت: بابا، گوگل نکن. می خواهم با تو حرف بزنم. پسری پانزده ساله به من گفت که یک روز می خواهد فرزندانی ...
فهم درستی از وهابیت نداریم/نیاز غرب به داعش و سلفی ها
می پردازیم. امروزه چه دغدغه هایی وجود دارد که جوامعی به ظهور سلفی گری اقبال نشان می دهند و چرا در دوران مدرن که با عقلانیت در آن به سر می بریم با جریانی مواجه می شویم که بیشترین ضدیت را با جریان عقلی دارد؟ آیا جریان سلفی گری به نحوه تفکر خصوصاً اهل سنت بر می گردد که منشأ حنبلی دارد و یا اینکه نقش غرب را همه نمی توان نادیده گرفت؟ نجفقلی حبیبی : همان طور که در برنامه قبل هم اشاره شد ...
ما تا ابد باید پاسخگوی آقای احمدی نژاد باشیم/ رفتن سراغ تتلو کار بی ربطی بود/ احساس نمی کنیم رو به افولیم
دنیا عوض می شود و نمی شود سد در مقابل آنها گذاشت. ما باید خودمان را مجهز کنیم که از همه این امکانات استفاده کنیم. به هر حال تبعاتی هم دارد. مثلا اخیرا گفته می شود دو دختر در اصفهان در جریان بازی نهنگ آبی خودکشی کردند. ممکن است این مساله هم اتفاق بیفتد اما به خاطر آنکه نباید خودمان را از کل این فضا محروم کنیم. *در کشور ما قانونی به نام قانون منع ماهواره وجود دارد. نگاه که می کنید، می بینید ...
یوسف کرمی: اگر من هم شهرستان بودم برای رای دادن نمی آمدم
دیده می شد؟ بله یکسری دوستان تصمیم گرفتند برای اینکه قدرتمندتر کار کنند گروه هایی تشکیل دادند که البته بد هم نبود. حالا باید همه دست به دست هم بدهیم تا پاسخ اعتماد ورزشکاران را بدهیم. شما پیش از انتخابات با دخالت برخی روسای فدراسیون مواجه نشدید؟ از تکواندو پنج نفر برای کمیسیون ثبت نام کردند و هیچ کس هم کنار نرفت، پس در فدراسیون ما چنین موضوعی نبود. حتی اگر کسی می ...
سازمان مجاهدین انقلاب مخالف آزادسازی اتباع آمریکایی بود
. ما که چلاق نیستیم و قرار نیست که معامله ای یا مذاکره ای خاص صورت بگیرد. این کارها همه انجام شده است. انجام کارهای فنی بعدی و فراهم کردن مقدمات بعدی که کار پیچیده ای نیست. احمد آقا گفت که بیا تو هم با این هیات برو. گفتم که من با این هیات نخواهم رفت و به شما هم می گویم که این موضوع شکل گرفته برای اینکه این مذاکرات به ثمر نرسد و به ثمر هم نخواهد رسید. گفت تو از کجا این را می گویی؟ گفتم ببینید به ثمر ...
آرش پاکزاد: من میکسر نیستم، فیکسرم!
دیسکوگرافی این پرودیوسر را نگاه کنید متوجه این تقسیم وظایف می شوید. * این تقسیم کار در حوزه موسیقی راک چطور است؟ چون تو عضوی از گروه کامنت بودی و فکر می کنم در این زمینه با تو هم مشورت می کردند. تا حدی بله. مثلاً در ضبط درامز و کارهایی که کمی به بخش مهندسی (فنی) آن مربوط می شد، با من هم مشورت می کردند. مخصوصاً در آلبوم آخری که در حال ضبط کردن بودند، من سر ضبط ها می رفتم و همه ...
رایانی مخصوص: فقدان وحدت در دستگاه های فرهنگی آسیب به تئاتر دینی است
...؛ ولی اگر ریل گذاری نشود اشتباه روی اشتباه می رود. هدف ما این است که ابتدا این ریل درست است، می شود تئاتری که الآن تئاتر خصوصی است؛ ولی در واقعیت قرار ما این نبود. ذهن ما این نبود. ذهن ما این بود که تئاتر خصوصی پویا باشد. حداقل هر تئاتر بتواند چند گروه در دل خودش باشد نه اینکه مکان باشد و مکانش را کرایه بدهد! مانند همه جا ایجاد تئاتر به معنای اینکه گروهِ تئاتری در آن مستقر شود. حالا نه یک گروه ...
برهنه ات می کنند و گرسنه نگه می دارند و تشنه تو را می سوزانند
تکریمی می کرداند وعقب عقب می رفتند . با خود گفتم وقت آن است که آرام آرام راه بیفتم که لااقل جان عزیزم را نجات دهم که شد آنچه را که انتظار آن را نداشتم و صدای آن مرد چادر نشین که رئیس دزدها بود بلند شد و صدا زد کجا می روی؟! با صدای لرزان گفتم : اگر اجازه دهید می روم. پول ها و اموالم را ببرید برای خودتان که از خیرش گذشتم بخورید نوش جانتان،نوش جانتان،گوارای وجودتان. آنگاه رئیس ...
تظاهر به خودکشی برای فرار از دست ماموران
عامل جنایت دلخراش خیابان هلال احمر دستگیر شد. این مرد چهارشنبه شب همزمان با کشف جسد همسرش ناپدید شد و به دستور بازپرس جنایی تهران تحت تعقیب پلیس بود. این مرد 35ساله در نخستین ساعات بامداد جمعه به صورت کاملا اتفاقی از سوی یکی از ماموران کلانتری محل وقوع حادثه شناسایی شد و درحالی که قصد فرار از دست ماموران را داشت، دستگیر شد. او در اعترافات اولیه ضمن اعتراف به قتل، انگیزه اش از این جنایت را خیانت همسرش عنوان کرد. این پرونده در شعبه ششم دادسرای جنایی تهران درحال بررسی است و بازپرس مدیرروستا دستور رسیدگی و تحقیقات بیشتر درباره ادعاهای این مرد و پرونده او را صاد ...