سایر منابع:
سایر خبرها
تکلیف گرا بود که از پاکستان به سوریه رفت
...> مادر شهید چه زمانی به ایران آمدید؟ من از 10 سالگی در ایران زندگی می کردم اما کمی بعد به پاکستان رفتم و مدتی بعد زمانی که 18سال داشتم دوباره به ایران برگشتم و در همین جا ازدواج کردم. همسرم طلبه بود و در حال حاضر هم تدریس می کند. حاصل ازدواج مان هم پنج پسر و یک دختر است. کمی از مرتضی برایمان بگویید. شغل شان چه بود؟ مرتضی فرزند دوم من و متولد 8 آبان سال 1370 ...
زندگی را سخت نمی گیرد
... نه. به اون صورت، نه. کار فروشندگی را بعد از ازدواج شروع کردین؟ نامزد بودم. مجرد حساب نمی شدم. پدر و مادرتون مشکلی با کار شما نداشتن؟ خانواده م مخالف بودن. بابام راضی نمی شد. ولی از وقتی نامزد کردم دیگه نه. چون دیدن نامزدتون راضیه دیگه چیزی نگفتن؟ (می خندد. چهره اش پر از شادی می شود.) آره دیگه. گفتن اجازه ت دست اونه از این به ...
ناگفته هایی از بیت امام(ره)
بودم و مریم. مریم را هم رد کرده بودند. ** مریم؟ مریم، دختر مرحوم دایی مصطفی. ** او را به خاطر برادرش رد کردند؟ خیر. آن زمان مسئله برادرش مطرح نبود. او هم مثل من به اتهام ضدانقلابی بودن رد شده بود. برچسب ضدانقلاب از اول انقلاب به ما خورده بود (خنده). ** چه سالی وارد دانشکده شدید؟ 21 بهمن 61 ازدواج کردم و سال بعد در کنکور شرکت کردم و قبول شدم. قصد ...
15 روز خدمت به زائران در بزرگ ترین موکب دانشجویی دانشگاه آزاد اسلامی
حدیث عشق را به من آموخت، عرض کنم؛ حدیث عشقی که زینب(س) و حسین(ع) آن را ساختند همچنین خیلی دلم می خواهد به دمشق بروم و آنجا را نیز زیارت کنم. پروفسور احمدخان رائول از مصائبی که در مسیر شیعه شدن متحمل شد اما لذت آن را با لذت حسینی شدن عوض نکرد، گفت و عنوان کرد: بعد از اینکه در سال 2011 به مذهب تشیع گرویدم، خانواده ام مرا ترک کردند چون نمی توانستند این اقدام مرا بپذیرند، حتی همسرم که 51 سال ...
ناگفته هایی زهرا اشراقی از بیت امام(ره)
را می فروختم بدون آنکه بگذارم کسی حتی رضا متوجه شود. تصور کنید در اوج قدرت امام، من، دختر آقای اشراقی و نوه آقای ارباب (جد پدری من) به این شیوه زندگی می کردم. صبر زیادی داشتم. آدم مغروری بودم و روی پای خودم ایستادم. چند سال بعد یک فرصت مطالعاتی برای رضا پیش آمد و ما به خارج از کشور رفتیم. بدترین وضع مالی را آنجا تجربه کردم. چند سال آنجا بودید؟ یک سال. بعد از اینکه بازگشتیم، وضع مالی ما ...
زنم با استادش ارتباط ... داشت و من مجبور شدم +عکس
بردم و کم کم معتاد به قرص شدم. 17 روز قبل خودم به کمپ رفتم و 10 روز آنجا ماندم تا پاک شدم و به خانه ام آمدم. همسرت به خاطر اعتیادت با تو اختلاف داشت ؟ نه. او این موضوع را بهانه کرده بود در صورتی که موضوع اختلاف ما چیز دیگری بود. اختلاف شما چه بود ؟ من به رفتارهای همسرم مشکوک شده بودم و وقتی متوجه شد به من گفت با مردی که به او می گفت استاد قصد دارد ازدواج کند. به همین دلیل ...
چند می گیری خوشگلم کنی؟
شناسان و مسئولان بهداشتی و درمانی برای رسیدگی به اوضاع جوانان و نوجوانانی است که در تب همه گیر جراحی های زیبایی قرار گرفته اند. نیلوفر دختر 25 ساله ای است که دو سال قبل بینی اش را جراحی کرده است. او می گوید برخلاف عده ای که برای پنهان ماندن انگیزه شان از جراحی زیبایی ادعا می کنند فقط به خاطر برطرف کردن مشکل انحراف بینی یا مشکلات تنفسی جراحی کرده اند، از مطرح کردن انگیزه جراحی زیبایی ...
زن جوان قربانی سوءظن شوهر/ با مردی که همسرم با او رابطه داشت تماس گرفتم،گفت همسرت گفته مجرد است
گفتم گوشی مامانت را بیار تا نگاهش کنم. او گوشی را آورد و وقتی آن را چک می کردم دیدم با مردی به نام استاد چت کرده است و صحبت های خصوصی داشته اند. به سراغ همسرم رفتم و از او درباره مرد غریبه پرسیدم؟ اما او سعی کرد بهانه بیاورد و در نهایت گفت به احترام 14 سالی که همسرت بودم بی خیال شو. دعوای ما ادامه داشت و فردای آن روز به سراغ عمه ام - مادرزن- رفتم و ماجرا را تعریف کردم. او هم گفت: دختر عمه ات را ...
تظاهر به خودکشی برای فرار از دست ماموران
عامل جنایت دلخراش خیابان هلال احمر دستگیر شد. این مرد چهارشنبه شب همزمان با کشف جسد همسرش ناپدید شد و به دستور بازپرس جنایی تهران تحت تعقیب پلیس بود. این مرد 35ساله در نخستین ساعات بامداد جمعه به صورت کاملا اتفاقی از سوی یکی از ماموران کلانتری محل وقوع حادثه شناسایی شد و درحالی که قصد فرار از دست ماموران را داشت، دستگیر شد. او در اعترافات اولیه ضمن اعتراف به قتل، انگیزه اش از این جنایت را خیانت همسرش عنوان کرد. این پرونده در شعبه ششم دادسرای جنایی تهران درحال بررسی است و بازپرس مدیرروستا دستور رسیدگی و تحقیقات بیشتر درباره ادعاهای این مرد و پرونده او را صاد ...
خاطرات جنگ به روایت بانوان محله
...> سن زمان جنگ: 14 ساله شغل کنونی: معاون اجرایی مدرسه معصومه محمدی متولد 1347 و از اهالی زرگنده است و زمان کمک و پشتیبانی از جبهه 14 ساله بوده. او می گوید: خیلی زود ازدواج کرده بودم. آن زمان با هم محله ای ها در طبقه پایین منزل خانم میرقوام الدین که خیر بود و خانه اش را به محلی برای کمک به رزمندگان جمع کرده بود، جمع می شدیم. گاهی مربای به و گاهی هویج و آلبالو درست می کردیم و گاهی ...
محاکمه نکنیم، پاسخگو باشیم
اعتماد به نفس و تفکر و تصمیم گیری و حق انتخاب برسد، متاسفانه بسیاری از ما تا زمانی که از خانه پدری خارج نشده ایم، هیچ حق انتخاب جدی در زندگیمان نداشته ایم و همه این موارد ضربه های بزرگی برای تعریف ما از متعهدبودن و مسئول بودن در حوزه زندگی مشترک است. نکته دیگر آموزش چهره به چهره است. قدیم وقتی دختر یا پسری قصد ازدواج داشت پدر یا مادر، عمه یا خاله طرف را می نشاندند و اتمام حجت می کردند، اما ...
وزش طوفان عاطفی بر پیمان عشق
تهاجم فرهنگی و تاثیرات مخربی که برنامه های ماهواره ای و شبکه های اجتماعی روی زنان و مردان ایرانی می گذارد. سریال های ماهواره ای که بسیاری از آنها این روزها سر زبان ها افتاده درپی ترویج خانواده های بی سر و سامان، لجام گسیخته و عادی جلوه دادن خیانت، عادی جلوه دادن رابطه جنسی دختر و پسر قبل از ازدواج، در میان نوجوانان و جوانان است. این وضعیت تنها در ایران نیست.گفته می شود یک ...
مادر شهید مدافع حرم: خوابی دیدم که هر بار خوابیدم دوباره تکرار شد
آن را بخشیدم . بعد از ازدواج به مدت 20 سال با خانواده همسرم زندگی کردیم که حاصل این ازدواج 7 فرزند بود، دو فرزند اولم عمرشان به دنیا نبود،و هم اکنون با شهید 5 فرزند دارم سه دختر و دو پسر،که محمد هادی پسر بزرگم هست. *14 نام برایش انتخاب شد برادر و همسرم روحانی بودند و هنگامی که از ائمه (علیهم السلام) حدیث می خواندن از نام امام محمد هادی(ع) خیلی خوشم می آمد و دوستش داشتم ...
با شکوهترین مراسم ازدواج در کتابخانه یک روستا
واقعی ازدواج است که مایه هویت ما به شمار می رود. محمد توانا در گفت و گو با ما با بیان اینکه مسئول اداره ارشاد و امام جماعت مریوان و فرماندار این هدیه و لوح تقدیر را به او و همسرش دادند گفت: خوشبختانه با چاپ این گزارش توجه ویژه ای به این کتابخانه شد و امکانات و همچنین تجهیزات در اختیار ما قرار گرفت. امسال نخستین سالی است که در کنار کتابداری معلمی را تجربه می کنم و به دانش آموزان دو پایه دوم و چهارم درس می دهم و همسرم نیز در رشته پرستاری تحصیل می کند. تلاش می کنیم بازهم کتابخانه زانیاری به عنوان کتابخانه نمونه کشور انتخاب شود. ...
ظهرها که گله را به کنار جوی آب می بردم و آنجا می خوابیدند خودم وضو می گرفتم، چیزی را پهن می کردم و اول ...
ستاره ها در چنین حالتی هستند و خوب است یا برای فلان کار ستاره ها چنان اند و خوب نیست. روز و ماه سال و یا بارندگی را از روی ستاره ها تشخیص می داد و همان می شد. ما چهار خواهر و یک برادر بودیم. شغل پدرم مثل بیشتر اهالی منطقه دهقانی بود و دام هم برای رفع احتیاج داشتند. مادرم هم قمر زنی قد بلند و زیبا بود. رسم بود مردم آبادی انداز کنند نماز خواندن را از مادرم یاد گرفتم. 9 ساله بودم و ...
امروزه ازدواج برابری طلب مبناست/مقصر دولت ها هستند نه جوانان
ازدواج سفید از این جهت می گوییم که هیچ تعهدی بین زن و مرد نیست و گرنه این همباشی سیاه است که نه با فرهنگ ما و نه با آیین و ارزشها و باورهای دینی ما سنخیتی ندارد.وقتی یک فرد 17 ساله بیوه می شود فرهنگ غلط ما این است که هیچ خانواده ایرانی اجازه نمی دهد پسر جوانش با دختری که قبلا ازدواج کرده یا لقب بیوه دارد ازدواج کند بلکه مردهای تنوع طلب هستند که می آیند با این دختر 17 ساله هم خانگی می کنند. ...
سپیده جعفری: مربیگری را بیشتر از داوری دوست داشتم/ سعیده جعفری: عاشق توپ و توپ بازی بودم
تشویق و پاداش برای انجام بازی به ارمنستان رفتیم؛ تیم حریف یک بازیکن داشت که هم پست من بود و از نظر قد هم شبیه بودیم، مربی من را گذاشته بود تا مقابل او بازی کنم و خیلی خوب از عهده اش برآمدم به طوری که بعد از مسابقه مربی می گفت من در ارمنستان کشف شدم. وی بیان داشت: از نیم فصل 84 در سوپرلیگ فیکس شدم و جزو نفرات اصلی داخل زمین بودم؛ همیشه یا قهرمان بودیم یا نایب قهرمان؛ در حقیقت از همان سال 84 ...