سایر منابع:
سایر خبرها
وقتی درخانه با بهمن تنها بودم همسرم آمد
من و بهمن ادامه داشت تا این که چند روز قبل، او مرا به یک میهمانی مختلط در منزل یکی از دوستانش دعوت کرد. آن شب زیباترین لباس هایم را پوشیدم و به آن میهمانی ننگین رفتم اما هنوز چند دقیقه بیشتر از ورودم به آن خانه نگذشته بود که منزل به محاصره پلیس Police در آمد و من وهمه میهمان های آن پارتی شبانه دستگیر شدیم. وقتی در حال سوار شدن به خودروی پلیس بودم، فیروز را دیدم که با نگاه تأسف بارش کنار خودروی پلیس ایستاده است تازه فهمیدم که او از همه چیز اطلاع داشته و ماجرا را به پلیس گزارش کرده است. حالا نمی دانم که ... ...
طلاق به خاطر بازی های گوشی
نوآوران آنلاین - سرانجام فریده که نمی توانست رفتار شوهرش را تحمل کند، پا به دادگاه خانواده ونک تهران گذاشت و دادخواست طلاقش را مطرح کرد. بعد از آن، چمدانش را برداشت و تا روز دادگاه به خانه مادرش رفت . در این چندروز که دور از خانواده بود، شوهرش حتی با ارسال یک پیامک حال او را جویا نشد . خیال می کرد او دوباره باز می گردد، اما وقتی متوجه شد ماجرا جدی است، در روز دادگاه در شعبه حاضر شد. در ...
مشقت ملوانی
بیشتر از کسی است که در خشکی فعال است. در کنار همه اینها، سفر رفتن و قرار گرفتن روی آب هم جذاب است، هر چند که به مرور این مسائل کمرنگ می شود. کوهساری 40ساله است، او از سال 74 وارد دانشگاه چابهار شد و دریانوردی خواند: 18ماه روی کشتی کارورزی کردم. نخستین بار سال 76 بود که سوار کشتی شدم. از سال 79 هم افسر سوم شدم، بعد به تدریج کاپیتان شدم. کوهساری 16 سال سابقه کار روی دریا را در کارنامه اش دارد و به 5 ...
شوالیه ای با نیزه ابریشمین کلمات
.... با ترجمه ای که از این اثر ارزشمند انجام داد ما را با برهه ای از دوران اروپا آشنا کرد، جزیره پنگوئن ها نوشته آناتول فرانس توصیف جامعه ای آرمانی بر اساس خرد و عدالت است، ایالات نامتحد نوشته ولادیمیر پوزنر تصویری از پشت پرده جامعه آمریکاست. اغلب آثاری که با ترجمه او در دسترسمان قرار گرفته اند به گونه ای هستند که منجر به آشنایی بیشتر ما با ساکنان دیگر نقاط جهان می شوند. قاضی از آغاز جوانی اش به ...
وکیل خانواده هاشمی: به هاشمی درباره رانت فرزندانش انتقاد کردم/ حجاریان گفت هزینه کردیم تا هاشمی حذف شد، ...
شهید رجایی رئیس جمهور شد، به بچه های انجمن اسلامی گفتند سریع خودتان افرادی را پیشنهاد بدهید برای فرماندهی پایگاه ها و خودتان قدرت را به دست بگیرید. گفتیم “آقای رجایی نمی شود! فرمانده نیروهوایی باید حداقل باید سرتیپ خلبان باشد.” گفت من گروهبان نیروهوایی بودم رئیس جمهور شدم شما هم یکی از خودتان را بگذارید فرمانده نیرو هوایی. ما هم سریع سرهنگ دوم خلبان معین پور که سال 1349 سانحه دیده بود را پیدا ...
دختری که 6 بار خودکشی کرد
...> تا حالا چندباری پشت میله های زندان رفته و برگشته است. شش باری هم دست به خودکشی زده است: چند سال پیش پدرم، من را برای ترک به کمپ آورد. در آنجا یک ماه مصرف نکردم ولی به محض اینکه پایم را بیرون گذاشتم، حسابی مصرف کردم. وقتی شیشه مصرف می کنم، حال خوشی دارم. یک بار با همسرم و دوتا از دوستانش، پشت موتور نشستیم و سر از کوچه غربت ها درآوردیم. آن ها برای زورگیری رفته بودند. من هم که نشئه بودم، فقط می ...
کتاب جاده گیلی گادر با محوریت زندگی شهید ماشالله استاد مرتضی رونمایی شد
بسیاری سختی است؛ چون پرس وجو درباره شهدای اطلاعات کار سختی است. شهید استاد مرتضی دارای ویژگی های بسیاری است که در 2 بخش قبل و بعد از انقلاب قابل تقسیم است . کامور بخشایش تصریح کرد: فلسفه نگارش این گونه آثار 2 مورد است؛ اول اینکه این آثار برای تبیین درست دفاع مقدس نگارش می شود و دوما اینکه این آثار برای تبیین ارزش های انسان تراز دفاع مقدس است. تبیین ارزش ها در قالب انسان تراز دفاع مقدس ...
همین که وارد جمع شان شدم، یکی با اسلحه محکم به سرم کوبید، افتادم. آنها همه عربی صحبت می کردند و من فکر ...
در شهر غربت بودیم و همه کارهایمان را خودمان باید انجام دهیم. یا کار می کنیم یا در این اتاق زندگی می کنیم. هر دویشان هم سری اول به شهادت رسیدند. شهادت آنها برایمان گران تمام شده بود. حدوداً بعد از 60 روز برگشتیم به خانه مان. کل فاطمیون آن زمان 160 نفر بودند و با تعدادی که اکنون سوریه هستند، ابداً قابل مقایسه نیست. من 5 بار اعزام شدم و بار پنجم اسیر شدم. می توانم بگویم دفعه اول هیجاناتی داشتم که مرا ...
این مرد در 60 سالگی متولد شد
سال ها توانسته بودم با جسارت عمل کنم. به گمانم فردای همان روز راهی تهران شدم و به سراغ مرکزی رفتم که در روزنامه خوانده بودم. وقتی مسئول آنجا شنید که 60 سال دارم و می خواهم ترک کنم، با تعجب به من نگاهی کرد و به هر دلیلی که برای خودش موجه بود دست به سرم کرد، اما من که نمی خواستم به هیچ عنوان به شهرم برگردم، آنقدر پافشاری کردم تا اینکه خانه محبت را به من معرفی کردند. به این خانه که آمدم، احساس کردم ...
انجام ماموریت در نخستین روز زندگی مشترک/ مجروحیت در کربلای 5 ، شهادت در سوریه
همسرم از نخستین روز زندگی مشترکمان آغاز شد. چندی بعد هم برای گذراندن دوران آموزشی راهی اهواز شد. مهر ماه سال 60 وسایل ضروری خانه را جمع کردیم و برای ادامه زندگی به آبادان رفتیم. شبانه روز در آبادان صدای گلوله و خمپاره می آمد. روزها یکی پس از دیگری می گذشت تا اینکه خداوند فرزند پسری به ما عطا کرد که نامش را محمدحسین گذاشتیم. حاصل ازدواجمان سه فرزند پسر شد. نام دومین فرزندمان را به یاد شهید ...
نان به شرط کارت یارانه
قهوه خانه روستا چای می خوریم پیرمردی داستان آب طای را برایمان تعریف می کند. او می گوید: سال ها آب را از دو چشمه، یکی در پایین دست و یکی در بالادست، پشت این تپه که می بینید تهیه می کردیم . با انگشت اشاره تپه را نشان می دهد و همان طور که دستش را در هوا می چرخاند مسیر رسیدن به چشمه ها را توضیح می دهد. می گوید: زمستان ها آب به خود روستا می رسید اما تابستان ها باید تا چشمه می رفتیم. هر دو ،سه روز یک بار ...
محمدعلی ابطحی: متلک های مردم در خیابان، تمامی ندارد
روزنامه شهروند - یاسر نوروزی: بیشتر به دنبال پاسخ بودم. می خواستم بدانم شخصیتی در کسوت روحانیت که روزگاری در سطوح بالای مدیریت هم دستی داشته، به پرسش های صاف و پوست کنده چطور پاسخ می دهد. چون از پاسخ هایش می شود فهمید که دست کم یک چهره سیاسی چقدر جامعه پیرامونش و مهمتر از همه چقدر خودش را می شناسد. برای همین گفت وگویی که در ادامه خواهید خواند سیاسی به معنای پرسش از اتفاقات روز نیست، هر چند که بی ...
ادعای عجیب مرد شیطان صفت در برابر شکایت زن مسافر
گریه و التماس هایم به راهش ادامه داد. بعد هم در غرب تهران توقف کرد. او مرا داخل خودرو مورد آزارو اذیت قرار داد. بعد با چاقویی که به دست داشت مرا به مرگ تهدید کرد. او سپس از داخل کیفم 50 هزارتومان به همراه کارت بانکی ام که رمزش کنار آن بود و کارت شناسایی محل کارم را برداشت. شاکی ادامه داد: مرد آزارگر تهدیدم کرد اگر ماجرا را به پلیس خبر دهم یا از او شکایت کنم، به محل کارم می آید و مرا به ...
اصلاح طلبان هاشمی را پودر کردند
.... درصد ها و بیش از هزار منبری که ایشان رفته، نمی توان دو منبر تکراری پیدا کرد و علتش این بود که ایشان خود را مقید می دانست. من گاهی به دوستان به شوخی می گویم که وقتی می خواهم سخنرانی کنم، بعضی اوقات تا بسم الله را نگفته ام، هنوز نمی دانم می خواهم در مورد چه چیزی صحبت کنم، ولی وقتی که بحث را شروع کردم در مسیری می افتم که می توانم پنج ساعت حرف بزنم. روز های اول که می خواستم سخنرانی کنم ...
خط سرخ شهادت بر روی برف های سرد!
، چندین مرتبه پدرم تماس گرفت؛ ولی از آنجایی که نمی خواستم آنها متوجه مجروحیتم بشوند، تلفن را قطع می کردم تا اینکه فردای آن روز پدرم به بیمارستان آمد و در حالی که برگ اعلامیه ای در دست داشت؛ گفت: چرا تلفن را قطع می کنی، ما که خبر داشتیم تو مجروح شده ای، می خواستیم خبر شهادت دختر عمویت را بدهیم و اینکه اگر می توانی در مجالس او شرکت کنی. پدرم ماجرا را که تعریف کرد متوجه شدم دقیقاً همان روزی که من ...
مطالعه قطره چکانی در عصر دیجیتال/اندر احوال کتاب خوانی از زبان مردم
ذوق هنری و فرهنگی خوبی برخوردار هستند، کمبود سرانه مطالعه در این شهر به نسبت شهرهای دیگر وضعیت بهتری دارد، چراکه در هر خانه یک نفر کتاب مذهبی می خواند. وی که به دلیل مشغله درسی و زندگی نمی تواند سری به پاتوق های کتاب بزند، با اشاره به اطلاع از کتابخانه های سیار در ایستگاه های مترو، عنوان کرد: کتاب های ایستگاه مترو را می خوانم و دو، سه روز بعد بر می گردانم. این دانشجو رشته ...
از مسابقات پرس سینه تا جنگ با داعش همراه با هفت سامورایی و سه تفنگدار (بخش دوم)
قرار گیرند. و آن گروه دیگر که (به خاطر مشغول بودن به حفاظت) نماز نخوانده اند بیایند و با تو نماز گذارند ... . بنابراین خوب بود که اقامه ی نماز جماعت در جبهه های نبرد با دشمنان اسلام هم در بین رزمندگان مسلمان عراقی، سُنّت می شد؛ همان گونه که در بین رزمندگان مسلمان ایرانی در زمان جنگ تحمیلیِ صدام، معمول بود، از این رو من پس از گفتن اذان، با صدای بلند اعلام کردم: - دوستان ...
از تمام دنیا می خواهیم، کمک کنند نجات شان دهیم / دریانوردان مظلومند، نباید در آتش بسوزند + فایل صوتی
دریانوردی شغلی جهانی است، IMO مگر جهانی نیست؟ چرا تلاش نمی کنند؟ ما همه انسانیم، همه حق زندگی داریم باید کمک کنند. 31 نفر حبس شده اند، چرا کمک جهانی و بین المللی نمی رسد؟ می گوید: قرار بود دو سه روز دیگر به کره برسد و حدود سه هفته بعد در خارگ باشد، آخرین تماسش یک ساعت قبل از حادثه بوده گفته بود خسته ام، لحظه شماری می کنم که برگردم. گفته بود اگر برگردد قرار است اتفاقات خوبی بیفتد، همان ...
وقوع کلاهبرداری در برخی شرکتهای دانش بنیان
شدید؟ از طرف چه کسانی؟ برای جذب حمایت لازم بود که با مدیران خودروساز داخلی و مسئولان سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران مذاکره کنم اما نتیجه صحبتهایمان این شد که نمی توانم بگویم چه چیزهایی به من گفتند. تسنیم: اگر قرار باشد معضلات گفته نشود که هیچ گاه مشکلات پیشِ پای نخبگان مملکت حل نمی شود؛ منظورتان این است که شما را تهدید کردند یا درصدد تصاحب طرح برآمدند؟ اول از هر ...
مطالعه قطره چکانی آن هم در عصر دیجیتال/اندر احوال کتاب از زبان مردم
آشپزی و مشاوره می خواند و پدرم نیز کتاب های مربوط به شغلش را مطالعه می کند. پارت دوم: ایستگاه اتوبوس میدان بسیج مصطفی قانعی راد،13 ساله، محصل و ساکن منطقه امام خمینی(ره) مشهد، تلفن همراه به دست بهمراه دوستانش در ایستگاه اتوبوس ایستاده، به او که شیطنت زیادی دارد نزدیک می شویم و می پرسیم چقدر کتاب مطالعه می کند، ابراز کرد: روزی حدودا نیم ساعت کتاب می خوانم شاید هم زیادتر، اما کتاب هایم ...
روایت مهمی از آیت الله منتظری و ماجرای سیدمهدی هاشمی
، به نظر من او بیشتر قربانی شیفتگی و رابطه ی مرید و مرادی با آقای خمینی شد، وقتی که آقای ری شهری بعد از مدت ها انفرادی و فشار هیچ چیز از این پرونده پیدا نمی کند و قرار می شود او را آزاد کنند، آقای ری شهری پیش مهدی رفته و او را توجیه می کند که اگر آزاد بشود وجهه ی امام خدشه دار می شود، چون ایشان در مورد منحرف بودن این گروه و این افراد بیانیه داده بودند و لحن تندی نسبت به هاشمی و دوستانش که دستگیر شده ...
آرایشت را پاک کن بعد وارد شو/ درمانگاه هایی که به زنان مانتویی خدمات ارائه نمی دهند
گوید اولین بار که به اینجا آمدم، اصلا حالم خوب نبود. به خاطر کیست سینه ام به اینجا آمده بودم و استرس زیادی داشتم؛ چون نمی دانستم چه اتفاقی برایم می افتد. جلوی در نگذاشتند وارد درمانگاه شوم و از من خواستند چادر سرم کنم؛ درحالی که من اصلا شرایط روحی خوبی نداشتم. از آن به بعد هروقت اینجا می آیم آرایش نمی کنم. گاهی هم که از این مسیر رد می شوم با اینکه کار دکتری هم داشته باشم، به اینجا نمی آیم؛ چون حوصله ...
زن جوان به دختر خواندش رحم نکرد!
منصوره درگیر شد. سعید با دوستانش بیرون رفت و دایی ام به خانه مان آمد. من مشغول تماشای تلویزیون بودم که برای برداشتم یک وسیله به اتاق منصوره ر فتم و مادرم را دیدم که پاهای منصوره را با دست گرفته بود. دایی ام هم چیزی مانند قرص را به زور به او می داد تا بخورد. آنها با هم یک بالشت روی صورت منصوره گذاشتند و وقتی متوجه حضور من در اتاق شدند سرم فریاد کشیدند و مرا هم تهدید به مرگ کردند. وی ...
شیعه و سنی با هم رفیق هستند اما وهابی ها نمی گذارند
بودید یا همه مردم منطقه؟ همه ما، فهمیدیم که کشوری به نام ایران هم شیعه است، خیلی خوشحال شدیم، الحمدالله انقلاب اسلامی ایران هم پیروز شد، بعد از پیروزی انقلاب آن زمان من یادم است که دو ایرانی را در خانه فرهنگ جمهوری اسلامی ایران دعوت کردند، مسئول خانه فرهنگ ایران آقای حسین فرهنگ بود. چند سال بود که از سوریه به تهران سفر کرده بود و خیلی تلاش کردم که با او تلفنی ارتباط برقرار کنم، ولی شماره ...
همه آن چه بر "سانچی" در طول یک هفته گذشت/بیم و امید خانواده های دریانوردان نفتکش ایرانی
: من تا کی باید انتظار بکشم؟ من نمی توانم داد و شیون کنم فقط می گویم بگردید و عزیزان ما را پیدا کنید. فقط به موتورخانه اکتفا نکنید. تا دیشب می گفتم امیدوارم همسرم در موتورخانه باشد. امروز به من می گویند دعا کن در موتورخانه نباشد. اگر باشد خفه می شود. دعا کن در قایق نجات باشد. چرا دنیا به داد ما نرسید؟ هفت روز گذشت و دنیا صدای ما را نشنید بعد از هفت روز برای صحبت آمدند که چی بشود؟ نفس ...
همه آن چه بر "سانچی" در طول یک هفته گذشت/بیم و امید خانواده های دریانوردان نفتکش ایرانی
: من تا کی باید انتظار بکشم؟ من نمی توانم داد و شیون کنم فقط می گویم بگردید و عزیزان ما را پیدا کنید. فقط به موتورخانه اکتفا نکنید. تا دیشب می گفتم امیدوارم همسرم در موتورخانه باشد. امروز به من می گویند دعا کن در موتورخانه نباشد. اگر باشد خفه می شود. دعا کن در قایق نجات باشد. چرا دنیا به داد ما نرسید؟ هفت روز گذشت و دنیا صدای ما را نشنید بعد از هفت روز برای صحبت آمدند که چی بشود؟ نفس ...
سکوته راننده شکست و راز آزار و اذیت را لو داد
به زور مورد آزار و اذیت قرار داد. حتی اصرار داشت من هم دختر را مورد آزار قرار دهم که قبول نکردم. متهم جوان ادامه داد: خیلی ترسیده بودم، می خواستم به آن دختر کمک کنم که راننده با چاقو تهدیدم کرد. بعد هم دختر جوان را در محل خلوتی رها کرد و مرا هم پیاده کرد. او حتی تهدیدم کرد اگر ماجرا را به پلیس بگویم، خانه ام را پیدا می کند و سراغ من و خانواده ام می آید. از ترس سکوت کرده و این ماجرا را فاش نکردم. شاید اگر آن روز دختر جوان را نجات می دادم، این همه بلا سرم نمی آمد. با اظهارات وی، برای او قرار قانونی صادر شد. جست وجوی پلیس برای دستگیری مرد آزارگر ادامه دارد. ...
شماره پلاک راننده شیطان صفت را به دام انداخت/ پایان گروگان گیری 13 ساعته 5 خارجی در ایرانشهر/ کودک 7 ...
بودم به همین دلیل سوار بر پرایدی شدم که فقط مرد جوان (راننده) سرنشین آن بود، لحظاتی از سوار شدن من نمی گذشت که... حدود دو هفته قبل، دختر جوانی با حضور در دادسرای امور جنایی تهران اعلام کرد توسط راننده یک پراید مورد اذیت و آزار قرار گرفته است. این دختر در اظهاراتش به قاضی سهرابی؛ بازپرس امور جنایی تهران گفت: صبح زود در حال رفتن به سمت محل کارم در غرب تهران بودم به همین دلیل ...
روایتی از "جنایات و مکافات" ایرانی
می افتاد که مرا به فکر فرو می برد، چون بخشی از هنر کارگردان و نویسنده در سایه می ماند. مثلا ماجرا ی آنتونیونی، مرد و زنی از اول فیلم تا آخر سعی می کنند به هم برسند و درست وقتی به هم می رسند مرد در همان شب خیانت می کند. من دچار بهت کامل شدم وقتی فیلم را دیدم. این فیلم در فهرست علاقه هایم قرار گرفت. من به شدت به بی منطقی ناشی از روح انسان پیچیده و به غیرقابل پیش بینی بودن او علاقه مند ...
دردسر دختری با رفتار پسرانه برای مادر شوهردارش!
. مدام مرا کنترل می کند و بیشتر اوقات، من دغدغه کنارآمدن با مادرم را دارم که چگونه لباس بخرم، چگونه لباس هایی را که دوست دارم بپوشم یا اینکه اگر قرار است موهایم را کوتاه کنم بتوانم رضایت مادرم را برای مدل موهایم جلب کنم. گاهی شب ها به خاطر همین تا صبح خواب ندارم و بعضی وقت ها مجبورم یواشکی از مادرم، لباس هایم را بیرون از خانه تعویض کنم، از طرف دیگر مادرم با دوستان من که بیشتر شبیه خودم هستند، مشکل ...