سایر خبرها
زنی مهریه1200 نان بربری خود را به اجرا گذاشت
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی قم فردا ، زنی مهریه1200 نان بربری خود را به اجرا گذاشت زنی به دادگاه آمد و اعلام کرد، مهریه اش را که 1200 نان بربری است از شوهرش که وضعیت مالی مناسبی دارد، می خواهد. زن 25 ساله به قاضی شعبه 236 این مجتمع گفت:” مهریه ام که 1200 نان بربری است را از شوهرم می خواهم. ما حدود 4 سال است که با هم زندگی می کنیم و زندگی بسیار خوبی داریم، ولی ندادن مهریه ...
اعتراف تلخ مادر زن جواد ؛ دامادم وقتی خواب بود به سراغش رفتم و ..
کشیدم و شب که او خواب بود با چاقو چند ضربه به او زدم، بعد از اینکه جواد بیهوش شد او را خفه کردم و با کمک برادرشوهرم جسد را از خانه بیرون بردم .مأموران در ادامه متهم دوم را نیز دستگیر کردند که او هم به جرمش اعتراف کرد. بنا به این گزارش، تحقیقات درباره این پرونده همچنان ادامه دارد.
تلفن شوهرم مرا خسته کرده است
کنار نیوشا فایده ای ندارد. من فقط عذاب کشیدم و دیگر خسته شدم. در ادامه همسر این مرد نیز به قاضی گفت: آقای قاضی همه این حرف ها بهانه است. ما زن و شوهریم و من دوست دارم در طول روز با شوهرم صحبت کنم و او را در جریان کارهایم قرار دهم. اما هر بار با بهزاد تماس می گیرم با من دعوا می کند. من هم عصبانی می شوم. او همیشه تو ذوق من می زند. من هم حق دارم که ناراحت شوم. بهزاد عصبانیتش به خاطر کار را سر ...
دستگیری زن هزار چهره رازهای مخوف یک پرونده سیاه در مشهد را برملا کرد
به بررسی ریزمکالمات و پیام های متهم پرداختند. در بررسی شماره هایی که با نیلوفر تماس گرفته بودند، مأموران متوجه شدند تمام تماس گیرندگان مرد هستند، برخی ها از سایر استان های کشور و برخی از آنان تبعه کشورهایی همچون عراق، کویت و عربستان سعودی اند. مأموران پس از بررسی خط موردنظر، دریافتند که سیم کارت به فردی به هویت حسن تعلق دارد. افسران پلیس فتا با احتمال اینکه صاحب این خط همدست این زن هجده ساله باشد ...
زندانی کردن همسر در صندوق عقب ماشین
به گزارش کرج رسا به نقل از جام جم، هفته گذشته زنی جوان با حضوردر شعبه 13 بازپرسی دادسرای جنایی کرج از شوهرش به اتهام آدم ربایی شکایت کرد. زن جوان به بازپرس حسن علایی اصل ثمرین گفت: چند سال قبل من و همسرم ازدواج کردیم. از چندی پیش اختلاف هایی بین مان شکل گرفت که این کشمکش ها به خانواده هایمان نیز سرایت کرد. چند بار تصمیم به جدایی از شوهرم گرفتم، اما به دلیل علاقه ای که به زندگی ام داشتم ...
نقش هویت قومی در همکاری جمهوری اسلامی ایران با جامعه شیعیان روسیه
...، سفیر قدرتمند ایران و دبیران وی، میرزااسحاق خان و میرزاعلی اکبرخان اداره می کردند. در سال 1832، شمار کارمندان دولتی ایران در سنت پترزبورگ دوازده نفر بود. در سال 1869، شمار آنان به بیست نفر دست یافته (15 مرد و 5 زن). پس از آن این رقم در سال های 1881 به 107 نفر افزایش یافت (100 مرد و 7 زن) شمار آنان در سال 1897 به 56 نفر (40 مرد و 16 زن) کاهش و در سال 1919 شمار کارمندان دولتی به ...
سینا یکی از اقوام شوهرم مرا به خانه ای در کرج برد و! / جوان 30 ساله اعدام شد
مسئولان ندامتگاه، رئیس شعبه ششم اجرای احکام استان البرز، نماینده دادستان و مسئولان انتظامی به دارمجازات آویخته شد. اجرای دومین حکم دومین اعدامی مرد 33 ساله ای بود که اسفند 91 در محمدشهر کرج به طور پنهانی وارد خانه ای شده و زن صاحبخانه را مورد آزار و اذیت قرار داده بود.وی پس از دستگیری گفت: در خانه دوستم مواد مخدر Drugs مصرف کرده بودم. در راه برگشت به خانه متوجه شدم در خانه ...
نتیجه بی سرو ته شکایت بازیگر معروف مرد از مدیر آمبولانس
. وقتی مرا به کمپ بردند همه برای گرفتن عکس یادگاری به سمتم آمدند. ظهر همان روز از کمپ بیرون آمدم، اما شکایت نکردم تا این که مدتی قبل، دوباره این کارشان را تکرار کردند و مجبور شدم به پلیس Police مراجعه کنم. در پایان جلسه دادگاه، چندی پیش پدر بازیگر به پرداخت هشت میلیون تومان جزای نقدی، دایی شاکی به 18 ماه و مدیر آمبولانس هم به سه سال حبس محکوم شدند.با ثبت این شکایت، هر سه متهم دستگیر شدند ...
رابطه زن و شوهر متاهل مایه آبرو ریزی شد
نوآوران آنلاین - اوایل تابستان امسال زن جوانی به پلیس Police آگاهی رفت و از رابطه همسر 40 ساله اش به نام اکبر با یک زن جوان پرده برداشت. وی گفت: همسرم معلم است و مرد خوبی بود و ما رابطه خوبی با هم داشتیم اما از وقتی همسرم برای ادامه تحصیل به دانشگاه رفت رفتارهای او عوض شد. متوجه تلفن های شبانه او شده بودم که با بررسی گوشی موبایلش فهمیدم با یک زن جوان به نام نرگس در ارتباط ...
شوهر ثریا او را وادار به تن فروشی می کرد تا اینکه!
ثریا زن 26ساله که از شدت خماری نای حرف زدن نداشت، در حالی که به رگ های خشکیده و برآمده دستانش خیره شده بود، آه بلندی کشید و به کارشناس اجتماعی کلانتری گفت: نمی دانم از چند سالگی معتاد Addicted شده ام اما از زمانی که خودم را شناختم، معتاد بودم. گویی زندگی مرا با موادمخدر سرشته اند و من جز انواع مواد سیاه و سفید، چیز دیگری نمی شناسم. از وقتی که کارتن خواب شده ام، حتی به تهیه یک وعده غذا هم فکر ...
زن و مرد آدم ربا گروگانشان را کشتند
بدو امر بازداشت کنند تا اینکه با بررسی برخی تصاویر دوربین های مداربسته متوجه شدند فاطمه روز حادثه آخرین بار با زن و مردی که دو خودروی پژو و پراید دارند، ملاقات کرده است. این زن و مرد به عنوان مظنونان اصلی تحت تعقیب قرار گرفتند و معلوم شد آنها در همان روز ویلایی را در یک روستا به مدت چند ساعت کرایه کرده بودند. این رفتارهای دو مظنون شک پلیس را نسبت به اینکه آنها در ربودن فاطمه دست دارند ...
کارگردان خط قرمز: ضرغامی درکی از رسانه نداشت
پدردخترانی ازجمله دخترخودم شهرزاد نوشتم که فیلم دختران ساخته من باموضوع دختران درآستانه بلوغ اکران شده بود. جنگی را تصور کنید که بدون هیچ مبارزه ای خودتان را نابود کنید. ما شدیم مثل غواصانی که دست و پایشان را بستند و زنده به گورشان کردند. بعد از این نامه که انعکاس گسترده ای داشت، رسما ممنوع الکار شدم. یکی از مشکلات سازمان های دولتی از تلویزیون گرفته تا سینما این است که با تغییر یک مدیر ...
نگاهی به مصائب بچه های طلاق
شدت منو آزار میده بزرگ شدن یه شبه من بود . از فردای روزی که به دلیل نداشتن نون، ظرف نون خشک رو مصرف کردیم من بزرگ شدم . یه شبه شدم مرد خونه، اول از همه پول گرفتن از بانک رو یاد گرفتم و بعد خرید کردن و پرداختن قبوض و بین همه اینها دروغ گفتن در مورد رابطه پدر و مادرم و دلیل هایی برای غیبت پدرم . نشاط نوجوانی هدا تبدیل به بزرگسالی زودهنگام شد تا جایی که حس و حالش بیشتر شبیه یک زن مسن 70 ساله است نه یک ...
رابطه پنهانی همسر و دوستم را دیدم و زنم را کشتم!
دوباره متوجه رابطه پنهانی فرمان و زنم شدم. من به کلانتری رفتم و از آن ها شکایت کردم. اما آنها دست بردار نبودند و همان گونه به رابطه شان ادامه می دادند. بهمین خاطر تصمیم به قتل انها گرفتم. سوران در تشریح جزییات جنایت گفت: به اکرم گفتم برای تولدش یک هدیه خریده ام و باید اجازه دهد چشم و دست هایش را ببندم تا هدیه را به او بدهم. او هم قبول کرد. وقتی چشمان اکرم را بستم طناب را دور گردنش ...
کنجکاوی را از تئاتر گرفته ایم
نکاتی بپردازیم که در تئاتر ما گم شده؛ به همین آسیب هایی که حرفش را زدیم. شما دو بار تندیس جشنواره تئاتر فجر را به خانه برده اید. یکی برای سعادت لرزان مردمان تیره روز سال 1379 و دیگری برای هم هوایی سال 1393. این دو اثر در کارنامه تئاتری تان چه جایگاهی دارند؟ سعادت لرزان... را خیلی دوست دارم؛ نه فقط به خاطر تندیسی که برایش گرفتم، به خاطر اینکه آنجا با علیرضا نادری آشنا شدم؛ نمایشنامه نویسی ...