سایر منابع:
سایر خبرها
بازسازی صحنه جنایت شمشیر به دستان خشن
(وسط اتاق) نشسته بودیم که ناگهان آن ها در حالی که شمشیر و قمه و ساطور داشتند وارد خانه شدند اما اولین نفر ع بود که وارد شد و در یک لحظه با چاقوی بزرگ (قمه) ضربه ای به جوان 25ساله زد.آن مرحوم نیم خیز شده بود تا بلند شود اما او فرصت نداد و طوری ضربه را زد که سرچاقو از آن طرف شکمش بیرون آمد. بعد از آن یکی دیگر از متهمان که وارد اتاق شده بود مرا گرفت و گفت او را نزنید او بچه محل ماست و بدین ترتیب مرا ...
چهار ماه، 80 قتل، 93 مرگ/ خواستگارانی که آدم کش می شوند
...> شک و بدبینی و سو ظن خبرآنلاین 25 تیر مرد معتاد ن شیشه ای را برای دزدیدن مواد مخدر کشت یک زن سرقت خبرآنلاین 26 تیر دو دوست حین مشاجره و لج بازی در چشم تو چشم شدن با جوان 31 سال ای او را در پارک دوکوهه پایتخت با ضربات چاقو به قتل رساندند یک مرد نزاع خبرگزاری مهر 29 تیر ...
وصیت نامه شهدای ورزشکاراستان همدان+ تصاویر
مورد توجه همگان قرار گرفت اما آن روز این قضیه عادی به نظر می رسید تا این که سال بعد یعنی در سال 1367 ، این عزیز به دست همان منافقین کوردل در عملیات مرصاد به درجه رفیع شهادت نایل آمد و آن موقع بود که تصویر آن مراسم صبحگاه و آن حدیث از ذهن همه گذشت و به صفا و خلوص و اندیشة بلند شهدا پی بردیم که خداوند حجاب ها را از جلو چشمان خاصان خود کنار می زند . گویی این شهید می دانست که روزی به دست این منافقین ...
نمی گذاریم امنیت ملی در سایه اجرای پروتکل خدشه دار شود
به گزارش نافع ، حجت الاسلام حسن روحانی رئیس جمهور کشورمان امشب در گفت وگوی مستقیم تلویزیونی با مردم با بیان اینکه چرا ما مذاکره را انتخاب کرده ایم، اظهارداشت: آنچه که من در ایام انتخابات ریاست جمهوری سال 92 فکر می کردم این بود که ملت ایران در همه صحنه ها موفق بوده و امکان پذیر نیست که این ملت در صحنه ای شکست بخورد و تسلیم شود، اما در همان زمان گفتم که پیروزی در سایه حمایت مردم، رهبری معظم انقلاب ...
شهیدی که با یک دست دشمن را عاجز کرده بود!+تصاویر
...، در کتابی تحت عنوان یک آسمان هیاهو منتشر شده است. شهیدی که در سال 1337 در خانواده ای مذهبی در حومه ی تهران دیده به جهان گشود؛ از همان دوران کودکی روحیه ی اکرام به نیازمندان را در خویش به وجود آورده بود؛ برادر شهیدش در دوران ابتدایی یک بار به پدر گفته بود که علیرضا با پول های توجیبی که به او می دهید دفتر و مداد می خرد و به بچه های فقیر می دهد... وی پس از اخذ مدرک دیپلم در ...
عناوین دوم و سوم جهان تازه دم وارد بازار نشر شدند
، یوگا و مدیتیشن، همین. به تدریج قرص را کم می کنیم. لبخند بزن! ، ورزش رزمی، نوروفیدبک همراه روان کاوی ، سیتالوپرام، یک قرص کامل. پیاده روی هر روز پیش از غروب و چه کار کردی با خودت؟ با یک دوم هالوپریدولِ 5 شروع می کنیم. همیشه این قدر لبخند می زنی؟ در قسمتی از این کتاب می خوانیم: ساعت تقریبا شش بعد از ظهر بود که سامان پیدایش شد این طرف ها. برایش چای ریختم و نشسته بودیم رو به روی ...
سعید سیفی اعزامی از سپاه همدان
چه زود برگشته آم و بعد که شنید فقط یک شب در خدمت خانواده ام سگرمه هاش رفت توی هم. ماه رمضان بود. همه اعضای خانواده برای سحر بلند شدند و من بعد از اذان صبح ساکم را برداشتم و حرکت کردم. خانواده های رزمندگان شنیده بودند که بچه هایشان از سرپل ذهاب به همدان آمده آند ولی فرصت دیدار همان یک شب را هم پیدا نکرده اند، لذا فردا صبح برای بدرقه فرزندانشان جلوی پادگان قدس صف کشیده بودند. من به ...
فرزندفروشی وصادرات انسان درمحله ای درساری
بعدش بچه ها رو ترک می دادم ولی الان دیگه جون ندارم مهسا رو ترک بدم. به خاطر همینم مهسا 10 روز بیمارستان بود. بهش مرفین می دادن چون وقتی به دنیا اومد حالش خیلی بد بود. بعد بیمارستان از بهزیستی اومدن و بردنش. مهسا دو هفته بهزیستی ساری بود. بعدش رفتیم دادستانی، جز زدیم تا حکم داد بچه رو بدن بهمون. مریم علی محمدی ، مدیر جمعیت امام علی ساری می گوید در سال 94، 259 زن آسیب دیده و معتاد در محله ...
10 اپیزود برتر سریال Game of Thrones
، تیریون به محضر لایسا اَرنِ دوست داشتنی و پسرِ شیرینش در ایری برده شده تا به خاطر تلاشش برای قتل برن محکوم شود. آنجا او از جوک ها و زبان بازی هایی های همیشگی اش استفاده کرد تا وضعیت را به موقعیتی خنده دار تبدیل کرده، همه چیز را به نفع خودش تغییر دهد و از بران، مزدوری که در دستگیری تیریون به کتلین کمک کرده بود، برای مبارزه به جای او در محاکمه به وسیله ی مبارزه استفاده کند. به این ترتیب ...
داستان یک کبوتر حرم ...
. هنوز ساعتی از شروع کارمان نگذشته بود که صدای شکسته شدن استخوانهایت را در زیر بیل مکانیکی شنیدم بعد با التهابی که سابقه نداشت، خاک ها را از بدن استخوانی ات کنار زدم. از همه وسایلت فقط آن عکس امام که همان روزهای آخر به تو هدیه داده بودم و تو آن را پرس کرده بودی، سالم بود. با دیدن عکس دلم یک دفعه فرو ریخت. باورم نمی شد که مهمان هر شب رویاهایم را یافته ام. شور وصل قابل وصف نبود ... . دفتر یادداشت پوسیده ات را به سختی ورق زدم. چیزی از آن باقی نمانده بود، جز دو کلمه که به راحتی قابل خواندن نبود. دقت کردم، نوشته بود: کبوتر حرم ... . ...
دست مصنوعی شهید موحد دانش و عصبانیت مأمورین سعودی
اعزام به لبنان علیرضا موحد دانش، عاقبت در روز 13 مرداد 1362 در عملیات والفجر 2 در منطقه حاج عمران و در حالی که فرماندهی تیپ 10 سید الشهدا (ع) را بر عهده داشت به شهادت رسید. حضور اشتباهی در چادر دشمن و قطع دست عملیات بازی دراز بود. صبح عملیات، حاج علی برای بیدار کردن بچه ها، به سمت یکی از چادرها رفت، غافل از اینکه شب قبل عراقی ها پاتک زده، چند تا از چادرها را گرفته ...
ماهی 40 میلیون پول تو جیبی می گیرم
سوال هایی مثل این همه پول را از کجا آوردی؟ گارد دارد و از همان اول شرط می کند که از این سوال ها نپرسیم. حتی با اینکه در رابطه با خانه و زندگی اش فکت های قابل پیگیری می دهد ولی اصرار دارد اسمی ازش برده نشود. در مقابل اصرارها برای گفتن اسمش می خندد و می گوید: حالا چه فرقی می کنه؟! اصلا بنویس علی علی زاده! * قبول داری بچه پولداری؟ اگر به معنای بدش در نظر نگیریم، آره، چرا قبول ...
احمد نجفی: یک موی فردین در تن بازیگرها نیست!
ساعت و نیم زنده؛ متاسفانه نوارش نیست چون بچه های انقلابی از من گرفتند که آن را تکثیر کنند. در آن شرایط آمریکا که همه ایرانی ها خودشان را لبنانی و ایتالیایی جا می زدند، فقط من ایرانی مانده بودم و البته عده ای از منتقدها هم روی ایرانی بودن خودشان ایستاده بودند. همان روزها با چارلی رز مصاحبه کردم. یک مصاحبه دیگر هم با وال استریت ژورنال کردم با خبرنگاری که بعدا در پاکستان سرش را بریدند؛ دانیل پرل. ...
ما اطلاعاتی بودیم و بالطبع فضول!
چی به چیه، گفتم: حسین، محکم بشین برویم جلو. آخه ... پشت سر همین ها؟! گفتم: محکم بشین، همه دارند می روند، ما هم برویم ببینیم آن جلوترها چه خبر است. زدیم و رفتیم و آنقدر پیش رفتیم تار سیدیم به یک دریا... حسین، اینجا را! دریا! خندید و گفت: دریا نیست دایی، کله ات را به کار بینداز؛ این همان دریاچه پرورش ماهی است. جان من راستی می گویی؟! یعنی ما حالا تو خاک دشمن هستیم؟ گفت: چی فکر کردی. پاسگاهی را که آن پشت گذاشتیم و آمدیم تا اینجا هم مال دشمن است. ...
زنده کردن یاد مصطفی عبدالهی و احمد علامه دهر در برنامه امشب
جوان به نقل از مشاور رسانه ای برنامه امشب ، سیدعلی ضیاء مجری امشب در این قسمت از برنامه که دوشنبه 12 مرداد در شب فرهنگ پهلوانی و آیین زورخانه ای روی آنتن رفت، میزبان حمید مظفری بازیگر کاراکتر پهلوان جواد در سریال پهلوانان نمی میرند بود. این بازیگر پیشکسوت درباره ساخت این سریال به کارگردانی حسن فتحی توضیح داد: ابر و باد و مه و خورشید و فلک دست به دست هم دادند و نگره های نزدیک به هم دور ...
از مصاحبه الناز شاکردوست با مجله تا سلفی خانوادگی سردار آزمون
گروه وبگردی " تیتریک "، این روزها که اکثر چهره ها صفحه ای شخصی در اینستاگرام دارند، برای ارتباط با طرفداران و اطلاع از اخبار و مسائل روز، عکس های موردنظرشان را به شتراک می گذارند. بسته امروز باشگاه خبرنگاران هم قصد دارد گلچینی از تصاویر و اخبار هنرمندان، ورزشکاران و مسئولین را در اختیار کاربران قرار دهد. حسن روحانی رئیس جمهور کشورمان در سخنرانی شب گذشته خود برای ملت ایران از ...
بنیاد در آینه مطبوعات
و کانون انقلاب بود. حتی همین مردم را جمع می کرد و می برد شهر تا توی راهپیمایی ها شرکت کنند. اصلا روستای ما هم حال و هوای انقلاب گرفته بود. با پیروزی انقلاب، عباس تمام زندگی و جوانی اش را گذاشت تا مردم بیشتر با انقلاب آشنا شوند. هنوز چیزی نگذشته بود که جنگ شروع شد. همان روزهای اول جنگ با دو نفر دیگر از بچه های روستا رفت جبهه، بدون اینکه پرونده ای داشته باشند یا بخواهد معطل کارهای این طوری بماند ...
چگونه در اولین برخورد جذاب شویم
.... باید انتخاب کنید و از میان این همه آدم غریبه، جز اینکه از روی ظاهر دست به انتخاب بزنید راهی ندارید. این انتخاب ظاهری بهتر از این است که برای هر کس دم دستتان بود نقشه رفاقت بکشید. پس نگاهتان را مودبانه و با شرم و حیا و جوری که هیچ کس شک نکند، بچرخانید و به دنبال چیزهای بی ارزش ظاهری که دوست دارید در افراد باشید؛ مثلا قد بلند، ظاهر متشخص، موهای فرفری یا کسی که عین ندید بدیدها روز ...
زمان محاکمه بابک خان رنجانی 11مهرماه!! کاسبان تحریم چه کسانی بودند؟
شعاری را که او می دهد تکرار می کنند. برای این گروه قرار است چه راهکاری اندیشیده شود؟ چگونه می خواهید از این ظرفیت بی تفاوت استفاده کنید؟ بیایید یک مقدار روی زمین واقعیت حرکت کنیم و ببینیم قصه شهروندانی که شما می گویید چگونه است. غیر از همه پرسی قانون اساسی، بالاترین مشارکت سیاسی در انتخابات، سال 76 بوده است که 80 درصد مردم شرکت کردند. یعنی در این مشارکت بالا هم باز 20 درصد مردم در روز انتخابات ...
بنیامین بهادری:آدم باملاحظه ای هستم
اختیار سراغتان می آیند. بله، دقیقا همین طور است. خاطراتتان را هم مثل حواستان طبقه بندی می کنید؟ ببینید، اگر از یک صبح تا شب با کسی در یک روز عادی اش وقت بگذرانید، خواهید فهمید که تقریبا تمام زندگی اش همین است. یعنی تصمیم گیری ها، اتفاقات سه ماهه، 10 ماهه و یک ساله اش، همه به همان شکل خواهد بود. خیلی پیچیده هستید. اذیت می کنید؟ نه، واقعا ...
واکنش مدافع پرسپولیس به انتقادات در اینستاگرام | فضای مجازی در و پیکر ندارد من در دنیای واقعی زندگی می ...
و ادامه می دهد) تیم بودن یعنی همین. فوتبال یک ورزش گروهی است و ما همگی با هم زندگی می کنیم. شاید بیشتر از اقوام و فک و فامیل خودمان، بازیکنان پرسپولیس را ببینم و وقتی مشکلی برای یکی پیش می آید، همه جلو می آییم و حمایت می کنیم. از تک تک بچه ها تشکر می کنم و می گویم این نشانه خوبی است! (به شوخی) انتقاد هواداران نشانه خوبی است؟! نه، لطف و محبت همبازیانم که نشان می دهد در پرسپولیس ...
حامد عباس وار برای زینب(س) جنگید
خانه بود شب و روز نداشت. پرسیدم چرا اینقدر بیقراری؟ گفت، جنایت های داعش هر دم در خاک سوریه به چشم می خورد با این وضع نمی توانم در خانه بنشینم و منتظر باشم؛ حتی اگر بتوانم سنگی هم به طرف داعش پرتاب کنم، غنیمت است . از این مادر داغدیده می پرسم وقتی به یاد حامد می افتید، چه می کند؟ با همان لبخند و نگاه مادرانه اش می گوید: نه اصلا! نمی دانم چطور حسم را بیان کنم. جای خالی حامد را اصلا احساس نمی ...
طعنه ای که آقای مسئول درجواب پیامکم زد
زندگی می کرد ... باز هم همان قصّه ی تکراری که این اتاق هم آشپزخانه اش بود و هم ... بدتر از همه آنکه حمام و سرویس بهداشتی هم نداشت و ... دل بچه ها خیلی گرفت که باید برای او کاری کرد. امّا خب چون درگیر ساخت خانه ننه حلیمه و همزمان ساخت خانه برای جوان روشندل در روستای عباس آباد بودیم، لذا چند ماهی به طول انجامید تا برای ننه خاور حمام و سرویس بهداشتی بسازیم. قرارمان چند باری با بچه های ...
افزودن دیدگاه جدید
بچه پولدارهای تهران را هم ندیده است و فقط از این ور و آن ور تعریف هایش را شنیده است. مثل بیشتر پولدارها، در مقابل سوال هایی مثل این همه پول را از کجا آوردی؟ گارد دارد و از همان اول شرط می کند که از این سوال ها نپرسیم. حتی با اینکه در رابطه با خانه و زندگی اش فکت های قابل پیگیری می دهد ولی اصرار دارد اسمی ازش برده نشود. در مقابل اصرارها برای گفتن اسمش می خندد و می گوید: حالا چه فرقی می ...
شوراهای فیلمنامه فارابی ، بیشتر شوراهای ممیزی هستند
شوراها نه تنها شوراهای مشورتی و کارگاهی نبودند بلکه شوراهایی بودند که بیشتر، فیلمنامه نویسان را وادار به تن دادن به ممیزیها می کرده است. وی با اشاره به سپری شدن 4 ماه از سال 94 گفت: با گذشت چهار ماه از سال جاری ما حتی شاهد اکران یک فیلم کودک در سینماهای کشور نبودیم در حالی که نیمی از تابستان که معمولا زمان اوقات فراغت بچه ها محسوب می شود به اتمام رسیده است.به نظر می رسد که هنوز متولیان ...
مدافعان حرم کیستند و چه در سر دارند؟
است از روز واقعه؛ صبح شد و بانگ الرحیل برخاست و قافله عشق عازم سفر تاریخ شد. خدایا، چگونه ممکن است که تو این باب رحمت خاص را تنها بر آنان گشوده باشی که در شب هشتم ذی الحجه سال شصتم هجری مخاطب امام بوده اند، و دیگران را از این دعوت محروم خواسته باشی؟ آنان را می گویم که عرصه حیاتشان عصری دیگر از تاریخ کره ارض است. هیهات ما ذلک الظن بک ما را از فضل تو گمان دیگری است. ...
دشمن به دنبال تکرار مرصاد در ابعاد دیپلماتیک است
داشتند که هم جنگیدند و هم کمک کردند و هم تسلیم دشمن نشدند و هم دشمن را خوار و ذلیل کردند . وی افزود: انتخاب سالروز عملیات مرصاد به عنوان روز شهرستان اسلام آبادغرب، انتخاب بسیار پرمعنایی است، همه رزمندگان از همه استان ها در دفاع مقدس و در مرصاد نقش داشتند اما نقش مردم اسلام آبادغرب و گردان حمزه سید الشهدا(ع) از لشکر نبی اکرم(ص) و نقش عشایر غیور این خطه که دوشاوش رزمندگان جنگیدند نقش بی بدیل ...
متن کامل گفت وگوی تلویزیونی رییس جمهوری با مردم
این نقطه شروع کنم که چرا ما مذاکره را انتخاب کردیم و چرا این مذاکره را جدی دانستیم و شما اشاره کردید به ایام و دوران انتخاباتی و آن شبی که من مصاحبه کردم شما گفتید 777 روز از آن روز و شب گذشته است آنچه من آن روز فکر می کردم این بود که ملت ایران در همه صحنه ها موفق بوده و امکان پذیر نیست که این ملت در صحنه ای شکست بخورد و یا تسلیم شود اما همان وقت گفتم پیروزی در سایه حمایت مردم، رهبری معظم انقلاب و ...
بوسه ی امام بر پیشانی اشلو
گوشی را گرفت. به صورت او زُل زدم. با خود گفتم: لابد مشکلی پیش اومده! هرچه می گذشت، لبخند ظریف سرهنگ توی صورتش روشن تر می شد. سر تکان داد و شمرده شمرده، با لحن پیروزمندانه و تحکم توی گوشی بی سیم گفت: دست تک تک سربازها را می بوسم. از طرف من بهشون خدا قوت بگید... گوشی بی سیم را به ستوان لاغر اندام ارتش داد و به علامت تشویق زد روی شانه ستوان جوان. رو به من کرد و گفت: الله ...
متن گفت وگوی تلویزیونی رییس جمهوری با مردم
دفاع مقدس و امروز موفقیت در موضوع مهم هسته ای. می خواهم سخن در محضر مردم ایران را از این نقطه شروع کنم که چرا ما مذاکره را انتخاب کردیم و چرا این مذاکره را جدی دانستیم و شما اشاره کردید به ایام و دوران انتخاباتی و آن شبی که من مصاحبه کردم شما گفتید 777 روز از آن روز و شب گذشته است آنچه من آن روز فکر می کردم این بود که ملت ایران در همه صحنه ها موفق بوده و امکان پذیر نیست که این ملت در صحنه ...