سایر منابع:
سایر خبرها
آن شب که خانه خراب شد
، من چه کاره ام. خودم دیدم که دست کرد توی جیبش و 20 هزار تومان داد به آن دو تا مامور تا راضی شان کند. میراث فرهنگی می خواست دوباره این خانه را ثبت کند، برای همین این قدر عجله داشتند. آخرش خانه خراب شد و ما ماندیم. حکم آمد: تصرف عدوانی خانه را خراب کردند و لیلا خانم با شوهر و دختر و پسرش ماند. چند روز بعد از کلانتری حکم آمد: تصرف عدوانی. چه تصرفی که در طول 25 سالی که این جا نشستم، یکی ...
جزئیات آدم خواری یک پدر و پسر در تهران
به گزارش گره اجتماعی خبرگزاری برنا ، 11 فروردین ماه سال گذشته دختر جوانی از راز عجیب ناپدید شدن مادربزرگش پرده برداشت. این دختر به قاضی گفت: روز گذشته هر چه با خانه مادربزرگم تماس گرفتم کسی پاسخ گو نبود و همین باعث نگرانی ام شد تا به خانه وی در غرب تهران بروم و زمانی که وارد خانه قدیمی شدم پدر و پسر آشنایی که به خاطر تنها بودن مادربزرگ با هم زندگی می کردند ادعا کردند که روز گذشته ...
سینمای ایران در جشنواره سی و ششم جهانی فجر
جشنوارۀ فیلم برلین و در بخش نسل بالای 14 سال، نامزد دریافت جایزۀ بهترین فیلم اول شود و در نهایت مورد تقدیر ویژۀ هیات داوران قرار گیرد. درساژ درباره گلسا دختری 16 ساله است که به همراه خانواده اش در شهری کوچک در اطراف تهران زندگی می کند. او بیشتر اوقات خود را با گروهی از دوستانش می گذراند. یک روز آنها تصمیم می گیرند تا دست به اقدامی هیجان انگیز بزنند؛ اقدامی که پیامدهای غیرمنتظره ای در پی ...
از ارسال نامه عاشقانه تا رجزخوانی برای داعش / بی تابی فرزند شهید با دیدن قسمت آخر پایتخت5
خرید هدیه نبودنش را جبران می کردند. یکی از برنامه های خانواده ما در زمانی که ایشان مأموریت نبودند رفتن به رستورانی بود که روز عقدمان به آن جا رفته بودیم و می توان گفت یکی از ویژگی های بارز همسرم دست و دلبازی ایشان برای خانواده بود. هزاران حرف در دل دلتنگی های پسران شهید سلیمانی با پدر شهیدشان ***: ارتباط شهید با پسرانتان چگونه بود؟ مهدی پسرم زمانی که ...
8 بازیگری که با سریال پایتخت چهره شدند
...، در فیلم یه حبه قند رضا میرکریمی توجه ها را به خودش جلب کرد و در جشنواره بیست و نهم، نامزد سیمرغ بهترین بازیگر نقش مکمل زن شد. جایگاه فعلی بازیگری: رامین فر علاوه بر پایتخت در سریال چک برگشتی سیروس مقدم هم بازی کرد و آنجا هم بازی خوبی از خودش به جا گذاشت. رامین فر در فیلم های قصه ها ، سیزده ، مرگ ماهی و زاپاس ، نقش هایی فرعی داشت و نهایتا در فیلم ابد و یک روز مجددا درخشید. ...
ابراهیم فیاض در گفت وگو با فرهنگستان فوتبال:با سه شکست مفتضحانه جام جهانی را ترک می کنیم
...> من در دورۀ نوجوانی در کازرون بودم. قبل از انقلاب. من و دوستانم طرفدار تیم هما بودیم. گلزن اصلی تیم هما ابراهیم مشدی عوض بود. البته مشدی عوض اسم پدرش بود ولی همه او را به این اسم صدا می کردند. بعداً هم رفت معلم شد و بعد از انقلاب نوحه خوان هم شد. تیم هما در چه سطحی بازی می کرد؟ در سطح فوتبال کازرون. همای کازرون بود و چند تا تیم کازرونی دیگر. فکر کنم در مجموع شش تیم بودند ...
برای بهاری های سینمای ایران
یه چیزی بگو! بگو نرو! اما من گفتم خسرو برو و خانه دار شو! پروین خانم گفت: دنبال بهانه ای است که نرود. به هر حال رفت و فیلم هامون را بازی کرد. شکیبایی بعد از آن در فیلمها و کاراکترهای دیگری در سینما چون اسد و صفا ی فیلم پری یا گشتاسب فیلم سارا ، رضا ی کیمیا یا پدر دوقلوهای خواهران غریب ، راننده خسته اتوبوس شب یا روشنفکر سرخورده درد مشترک ، مدرس یا مراد بیگ بازی کرد. شکیبایی به خاطر بازی ...
پیدایش تشیع در عراق
... بعد از اتمام قصیده مأمون عمامه اش را بر زمین انداخت و گفت: به خدا سوگند که راست می گویی. دعبل بعد از عمری طولانی و مبارک در سال 246ق با زهر شهید شد. 5- داود بن القاسم بغدادی: شاعر و ادیب، در ولاء و محبت به اهل بیت (ع) شعر می سرود و در مدح امام رضا و جواد و هادی و عسکری و صاحب الزمان (ع) شعرهای نیکو گفته است. 6- ابوالحسن علی بن عبیدالله کوفی: شاعر مشهور شیعی ...
روایت یک مهاجرت
غرق در خون دید. خدا می دانست که در سال های پس از مرگ بابا، قدرت مامان شش شخصیت، شش جسم و شش روح را می سازد، می دانست که او هر روز لبخند می زند و شب ها تنها می خوابد و برای شوهرش دعا می کند. خدا می دانست که مادرم در های بهشت را برای بچه ها و شوهرش باز می کند. خدا این ها را می دانست، اما من چه؟ آیا من هم می دانستم؟ تابستان چند سال پیش، من و خانواده ام به فلسطین بازگشتیم. باردار بودم. بچه ...
10 روز تبلیغی همراه با اهالی روستای گلدشت
باز هم مسجد پذیرای جماعت دو نفری ما بود. من و کیارش چند روزی بود خانه خدا را اجاره کرده بودیم و چه خوب صاحبخانه ای داشتیم. وقتی از نماز به خانه برگشتم کمی استراحت کردم و بعد مشغول تدوین صحبت های منبرهای باقی مانده شدم. روزهای پر کاری بود و باید کمی بیشتر تلاش می کردم تا فردا به مقام و لسوف یعطیک ربک فترضی نائل شوم. ساعت 10 کارگری آمده بود درِ خانه. یک دست فنجان داشت که می خواست بفروشد ...
دعوای خیابانی با مرگ مربی بدنسازی پایان یافت+ عکس
تهران به خانه مان برمی گشتیم که یکباره راننده پژو جلوی راهمان پیچید و با هم تصادف Crash کردیم. چون راننده پژو 206 مقصر این برخورد بود از او خواستیم تا در محل بماند و ما با پلیس 110 تماس بگیریم اما آرمان گفت عجله دارد. او می خواست هر طور شده محل را ترک کند .به همین خاطرمن و دوستانم با او درگیر شدیم .او که مربی بدنسازی بود و بدنی ورزیده داشت به سمت ما حمله کرد .من همان موقع میله داربستی ...
5 تولد دوباره در قاب زندگی
می شود احساس می کند هنوز علی زنده است و شاید بخشی از وجودش به یکی از همین مسافران زندگی دوباره ای داده است. سید رضا صانعی زاده پدر قهرمانی است که آخرین خواسته فرزندش را برآورده کرد و با بخشش اعضای بدن او چند بیمار نیازمند را که سال ها با مرگ دست و پنجه نرم می کردند نجات داد. می گوید هر روز یاد و نام علی همراه او است و در خلوت، ساعت ها با عکسی که از او به یادگار دارد درد دل می کند. او از روزهایی ...
لقب قائم را چه کسی برای حضرت مهدی(عج) انتخاب کرد؟
...> پس از حسن، پسرش که قائم به حقّ و منتظر است، امام خواهد بود. عرض کردم: ای فرزند رسول خدا! چرا قائم نامیده شده است؟ فرمود: چون بعد از آن که ذکر و یادش از بین رفته، قیام می کند، پس از آن که بسیاری از مردم از امامت او بر می گردند. گفتم: چرا منتظَر نامیده شده است؟ فرمود: چون غیبتی خواهد داشت که روزهایش زیاد و مدتش طولانی خواهد شد، لذا افراد مخلص منتظر ظهور ...
ستارگان مجازی (شنبه 25 فروردین 97)
صورت دعا میکنیم که خدا یه ترسی تو دل سعید خان بندازه. اگه روزبه جان یه دو سه روزی همین وضعیتو حفظ کنه، مردمِ اونجا میان بهش دخیل میبندن. البته اشتباه نشه، لباس شاهرخ جان به این خاطر این شکلیه که هر موقع بچه گرسنه ش شد بتونه راحت بهش شیر بده. وقتی ترامپ رو با احمد نجفی مخلوط میکنی! تولدها ملیکا زارعی: 25فروردین برای من فقط روز #تولد ...
برای جلوگیری از درگیری طایفه ای تابع قانونیم
. پسرتان هم در آن لحظه داخل قهوه خانه بود؟ پسرم فواد در خانه اش بود. او همسر و یک دختر دوساله و یک پسر 40روزه داشت. خانه اش در نزدیکی قهوه خانه است. وقتی از ماجرا باخبر شد به آنجا رفت. پسرم با دیدن آتش به داخل قهوه خانه رفت تا دوستانش را که آنجا کار می کردند نجات دهد. یکی، دو نفر را هم نجات داد اما به خاطر انفجاری که در آنجا رخ داد جانش را از دست داد. حالا دخترش سراغ او را می ...
اشک های عروس خانم هنگام جدایی از داماد 91 ساله تهرانی+عکس
مرد را به آرامش دعوت کرد و در ادامه از مادر او خواست حرف بزند. زن نگاهش را به سوی قاضی برگرداند. 65 سالش بود و صدایی یکنواخت و آرام داشت. آهی کشید و گفت: چند سال پیش همسرم را از دست دادم و تنها شدم. بعد از آن با بچه و عروس و نوه ها سرم گرم بود تا اینکه سال گذشته یکی از عروس هایم پیشنهاد داد دوباره ازدواج کنم. همان حرف هایی را زد که معمولاً همه می گویند. گفت از تنهایی در می آیی و همدمی برای خودت ...
از هت تریک تا گرگ بازی
فیلم را کارگردانی کرده است، فیلمی که از بخش ملی جشنواره فیلم فجر بازماند و حالا در بخش بین المللی به نمایش در می آید. در این فیلم که محسن کیایی، مهتاب نصیرپور، هادی حجازی فر، حسین پاکدل، سیامک صفری، باران کوثری، نیکی کریمی، بهنوش بختیاری به ایفای نقش پرداخته اند، داستان درباره مردی است که بعد از جدایی چند ساله از خانواده برگشته و می خواهد خانه اش را از زن و پسر و عروس و نوه اش پس بگیرد. پسرش که در ...
ناگفته های تلخ مرد47 ساله از ازدواج ناخواسته با دختری 21ساله!
حاصل گفتگوی یک ساعته با مرتضی 47ساله را در ادامه می خوانید. چندروزی است که در خانه برادرهمسر اولم خود را مخفی کرده ام و می خواهم که از دست همه راحت شوم. خیلی فکر کردم و با خیلی ها حرف زدم؛ البته پیش یک مشاور هم رفتم. مانده بودم که باید چه کار کنم. هیچ کس دردم را نمی فهمد. به بهشت رضا رفتم و پس از خداحافظی با همسرم اولم که چندسالی است به رحمت خدا رفته، راهی شهرستان شدم. دلتنگی عجیبی ...
زندگی نامه امام موسی کاظم(ع)
امامت امام دانسته است. هارون فهمید که شیعیان شب و روز به خدمت امام می رسند. و به خاطر ترس از جان و از دست دادن سلطنتش آن حضرت را به شهادت رسانید . 4- سعایت برخی از بستگان امام مانندعلی بن اسماعیل بن جعفر (پسر برادر امام) در نزد هارون از امام . هارون با آن همه سلطه و قدرت، مجبور بود تا دست به چنین توجیهاتی بزند تا اقدامش از طرف مردم مورد انکار و نفرت قرار نگیرد. هارون در همان ...
زن جوان تهرانی برای شوهرش به خواستگاری رفت!
ولی یک روز به خودم آمدم و گفتم باید کاری کنم تا دختر و پسرم و همسرم که همیشه همدم و مونسم بوده اند پس از مرگم آسیب نبینند، به همین خاطر پیشنهاد ازدواج دوم را به همسرم دادم که ای کاش لال می شدم و هرگز چنین حرفی نمی زدم. مرد که برافروخته است رو به قاضی می گوید: زندگی ام را سیاه کرده بود جناب قاضی. بارها از او خواستم دست از رفتارهای بچگانه اش بردارد ولی گوشش بدهکار نبود. می گفت اگر مرا دوست ...