بازیگر رگ خواب : خواندن رمان های عاشقانه را دوست نداشتم
سایر منابع:
سایر خبرها
گفتگو با سال بلو، برنده جایزه نوبل ادبیات
سرگرمی پدرم این بود که برای بچه ها کتاب بخواند. البته رادیویی نبود، تلویزیون هم نداشتیم. سینما هم نبود. نه، سینما بود اما فیلم های صامت در آنها نمایش داده می شد که لذت خاصی داشت. در خیابان مسائل زندگی را یاد گرفتید یا در کتاب ها؟ با زندگی پیش روی چشم تان یا با تخیل ادبیات؟ همانطور که در خانواده های اینچنینی رسم بود، در 4 سالگی شروع به خواندن کتاب عهد عتیق به زبان عبری کردم ...
دن براون: شخصیت ترامپ حتی در قالب داستان هم باورپذیر نیست
آموزگار به وی گفته بود: بر مبنای آنچه می دانی بنویس . به همین دلیل او یک راه حل دیگر پیدا کرد: برمبنای آنچه می خواهم بدانم بنویسم . و به دنبال آن کتابی به نام نقطه فریب نوشت که درباره تاثیر دینامیک درونی کره زمین بر یخبندان های ناسا بود. می گوید: هیچ چیز نمی دانستم. یک سالی برای خودم تحقیق کردم که خودش خیلی جالب بود. کتاب های اولیه وی کمتر اثرگذار بودند و او شروع کرد به طرح این سوال ها ...
مروری بر زندگی هنری فیلیپ راث؛ یهودیِ تنها
جهت می توان گفت او نوعی از اتوبیوگرافی را در دستور کار خود قرار داد که برآمده است از کتاب های اعترافات قرون وسطایی از یک سو و مشاهدات عرفای یهودی همان دوران از سویی دیگر. گویا با گزارشی از خود به خداوند روبرو هستیم در آن جهان ها و در این جا نیز راث همین ساختار را به مثابه گزارشی از خود ارائه می کند. به همین دلیل او زندگی اش را چونان بستری در نظر می گیرد برای نوشتن از آن و در این بستر آدم ...
بازگشت باشکوه گلی ترقی
. سفر کوتاه پسر کوچک ماه سیما و دختری که برای زندگی آینده اش انتخاب کرده، حکم سطل آب یخی دارد که او را از خواب و خیال می پراند. زن با حقایقی روبه رو می شود که نمی تواند با آنها مقابله کند. سپس بازگشت وجه دیگری از خود را نمایان می کند؛ بازگشت به وطن، که در بطن خود خرده مفاهیمی را از این کلمه شامل می شود. ماه سیما تصمیم می گیرد به ایران و تهران بازگردد. هرچند هنوز پر از شک و تردید است اما ...
چرا دن آرام انقلاب ایران نوشته نشد؟
بغض کار کردند و این جای تبریک و تشکر دارد. ما امروز در آستانه چهل سالگی انقلابیم و چهل عدد کاملی است که در ادبیات و اساطیر و ادیان معنای زیادی داردو پیامبر ما نیز در چنین سالی مبعوث شد. انتظارمی رفت ادبیات انقلاب در این چهل سال رمان بزرگش را منتشر کند اما هیچ اتفاق مهمی در ادبیات تاکنون نیفتاده است. متولیان باید به هنرمند و نویسنده اعتماد می کردند تا دن آرام این انقلاب با همان صراحت نوشته می شد و ...
نگاهی به حاشیه های اختتامیه یازدهمین دوره جایزه جلال/ از پیشنهاد نوبلی تا جوایزی که روی هم 110 سکه نشد
که فرش قرمز و استند در این مراسم چندان هم بی استفاده نیست و گاهی خود دوستان نویسنده به سمت استند می روند، دوربین را به دست دوست یا یکی از افراد حاضر در سالن می دهند تا حداقل خودشان از خودشان عکس بگیرند! به داخل سالن می آیم. همه چیز مرتب و دقیق برنامه ریزی شده است. لوح های تقدیر گوشه سالن خودنمایی می کنند و قرار است که امشب سهم حداقل چهار نویسنده شوند. صندلی ها تقریبا پر است و نور سالن ...
کسانی در جوایز بنیاد دبیر شدند که تا دنیا بود نمی توانستند دبیر شوند/ به دکتر صالحی گفتم 110 سکه به ...
و هم از آن طرف وقتی ناشر می بیند که یک نفر به این اندازه دوره دیده است، با آنها کنار می آید و روی آن هزینه می کند. ما دوره پیشرفته رمان هم داشتیم که این دوره ها با حضور احمد دهقان به نتیجه رسید و چند نفر از همین افراد امروز صاحب رمان شده اند. ما به روش گلخانه ای با این افراد برخورد نکردیم و حتی این افراد را به جایی معرفی نمی کنیم؛ چراکه باید این مرحله را بگذرانند و بروند یاد بگیرند که در بازار ...
برگزیده جایزه جلال جایزه 100 میلیون تومانی اش را بخشید
آرام این انقلاب با همان صراحت نوشته می شد و تلخی و شیرینی را کنار هم می داشت اما نشد و شاید برای همین بود که آثار خاطره-داستان با اصل حجیم بودن متولد شدند و به سرعت راه موفقیت را طی کردند. او در سخنانی انتقادی افزود: ما برای خاطره-داستان ها مسابقه کتابخوانی برگزار و از بودجه عمومی از آنها خرید می کنیم و در بخش خاطره نگاری به آن جایزه می دهیم؛ آثاری که در آن هم تخیل و هم مستندسازی است و ...
پسر خجالتی از نسل ناجی بوکس ایران
آسیایی چه طور؟ در دهکده مسابقات با ورزشکاران رشته های دیگر در ارتباط بودید؟ بله. - بیشتر با چه کسانی ارتباط داشتی؟ من با همه ورزشکاران رابطه ام خوب بود. اگر کسی مدال می آورد، در سالن غذاخوری می رفتم و تبریک می گفتم. اکنون نیز با بعضی از ورزشکاران در ارتباط هستم. - ارتباط دوستانه تر چه طور؟ من آنچنان زیاد با افراد دوست نمی شوم. - همان روحیه دوران کودکی را حفظ ...
نیم روز با کارتن خواب های اصفهان
ز خبری نبود. آن تو فقط سرد بود؛ سرد. تنها دارایی کارتن خواب ها یک یا دومتر از سکوی مربعی شکل در فضای تاریک و بی پنجره و تو در توی کاروانسرا بود که یک متر از زمین فاصله دارد؛ با سقفی هلالی و دیوارهای چرک. به این اضافه کنید یک زیرانداز نازک، یک پتو، یک متکا و حمام آب گرمی که طبق نوبت می توانستند از آن استفاده کنند. سهم آنها از همه خوراکی های لذیذ و خوش آب و رنگ دنیا یک دانه خرما و سه پر ...
101 فیلمنامه برتر تاریخ سینما را بشناسید
برادران اپستاین درست سه روز پیش از موعد شروع فیلمبرداری و هوارد کوچ یک هفته قبل تر فیلمنامه شان را تمام کردند و تهیه کننده ها هم چراغ سبز نشان دادند. هر سه فیلمنامه نویس در حال آماده باش تا پایان فیلمبرداری بودند تا هروقت لازم شد تغییراتی در فیلم اعمال کنند. نکته جالب این که برادران اپستاین و کوچ هیچ وقت در یک اتاق مشترک روی فیلمنامه کار نکردند. کوچ خاطره جالبی از فیلمنامه تعریف می کند ...
به یاد گیوم آپولینر؛ شاعر مقتول
سوی خط مقدم جبهه های جنگ سوق می داد. در چهارم آوریل 1915 همراه با لشکرش به شامپانی رفت. در آنجا بود که اولین نامه اش را به مادلن پاژس نوشت. عاشقانه های یک شاعر در جنگ جهانیآپولینر و مادلن پاژس در اواخر ماه ژوئن به مقام گروهبانی ارتقاء یافت و همراه با نیرو های دیگر آماده یک حمله نظامی در ماه سپتامبر شد. در همین موقع بود که وجه عاشقانه مکاتباتش با مادلن پاژس بیشتر شد و ...
زنی به نام آیلین
شرایط زندگی روزهای بعد از جنگ و سردی و اندوه زندگی آیلین را تداعی کند.این داستان از زبان آیلین و با توصیفی از خودش، آن گونه که از بیرون به نظر می رسد، شروع می شود: من مثل دختری هستم که تو منتظر دیدنش در یک اتوبوس شهری هستی، درحال خواندن کتابی در مورد گیاهان یا جغرافیا. شاید یک تور روی موهای قهوه ای روشنم به سر کرده باشم. ممکن است مرا به دلیل رعشه دستان، ضربات پا و گزیدن لبم یک دانشجوی پرستاری یا یک ...
افغانستان نتوانسته خودش را برای دنیا روایت کند/ وام دار نویسندگان ایرانی ام
وگو را می خوانید. * دوران جهاد در افغانستان رشد اجتماعی مردم را چند دهه جلو انداخت عاملی که سبب شد برای روایت، سراغ این برهه از تاریخ افغانستان بروید چه چیزی بود؟ دهه های 50 و 60 در افغانستان برایم خیلی مهم است ولی به روشنی می بینم که هم نسلانم یا توجهی به آن ندارند یا فقط نگاهی منفی دارند و نقاط تاریک و انحراف های جهاد افغانستان برایشان بیشتر برجسته شده. واقعیت این ...
دو روایت از روز شهادت شهید ستار محمودی در سوریه
باجۀ کارمند جوانی که با هم سلام و علیکی داریم، پر شتاب گام بر می دارم. دارد با مشتری زنی کم سواد سر و کله می زند. پشت سلام می گویم: رفیق ما را راه بنداز... کارتم گم شده، دویست تومان پول بده بریم. – به به... جناب نویسنده چقدر عجله هم داره، بگو ببینم این روزا چه می نویسی؟ فرم برداشت وجه را مقابلم می گذارد. تند، تند شروع می کنم به نوشتن که رفیقم باز از کتاب و نشر می پرسد. – ول کن ...
کتاب خانه ارواح ، نوشته ایزابل آلنده
ها پیش خود قرار گذاشته بودند که در صورت حضور مهمانان، پیش از آن که آنان متوجه شوند و از حیرت از جا بپرند، هرکس که نزدیک تر باشد دستش را دراز کند و شیئی در حال حرکت را بر روی میز متوقف کند. افراد خانواده بدون اظهارنظر به خوردن ادامه می دادند. آن ها به پیشگویی های این کوچک ترین دختر نیز عادت کرده بودند. کلارا وقوع زلزله ها را پیشاپیش اعلام می کرد که برای آن دیار مصیبت خیز کاملاً مفید بود. چون فرص ...
عشق و مبارزه در افغانستان
انتشار چند کتاب از نشر شهرستان ادب در رسانه ها مخابره شد. یکی از آنها اثری بود که از همان روز حساسیتم را به خودش جلب کرد. از طرح جلد و عنوان تا نام نویسنده اش وقتی فهمیدم که افغانستانی است. خاطرم هست که سال های 88 یا 89 بود که مجموعه داستان انجیرهای سرخ مزار اثر محمدحسین محمدی را از سوی یک دوست هدیه گرفتم و این کتاب حلقه وصلی برای من با افغانستان و انسان های آن کشور شد. از آن روز به این طرف هرزمان ...