سایر منابع:
سایر خبرها
بخش های خواندنی رمان نامیرا
...> مختار نگران شد. مسلم خونسرد گوش می دا.د. هانی گفت: عمرو! بیش از آن که فکر می کردم، در کارها تعجیل می کنی! عمرو گفت: در کاری که به سود همه مسلمانان است، باید تعجیل کرد. و رو به ثمامه پرسید: مظر تو چیست ابوثمامه؟ ابوثمامه گفت: آنچه پسر عقیل حکم کند، من به بهای جان خویش اطاعت می کنم. شبث گفت: اگر چنین کنیم، هم یزید به هراس می افتد و هم حسین بن علی در آمدن به کوفه تعجیل می کند. نپر تو ...
همه اتفاقات فامیل در هیئت خانوادگی رقم می خورد
از سال در خانه اش مراسم برگزار می شود و برنامه هایی مثل اینکه عزاداری محرم چند روز باشد، چند شب نذری داده شود یا موارد دیگری در این جلسه مشخص می شود. به غیر از عزاداری های بزرگ مثل محرم و صفر و فاطمیه، بقیه روزهای سال، خانه ها میزبان هیئت هستند. خانواده های نوپا هم که معمولا خانه های کوچک 50-40 متری دارند و نمی توانند میزبان شوند، باز مراسم در حسینیه برگزار می شود و هر هفته سه شنبه ها ...
چهل حدیث زیارت امام حسین علیه السلام در کربلا
ثُمَّ تَنَامُ عَلَی طُهْرٍ فَإِذَا أَرَدْتَ الْمَشْیَ إِلَیْهِ فَاغْتَسِلْ وَ لَا تَطَیَّبْ وَ لَا تَدَّهِنْ وَ لَا تَکْتَحِلْ حَتَّی تَأْتِیَ الْقَبْرَ - امام صادق علیه السلام به ابوبصیر فرمودند: هنگامیکه نزد قبر امام حسین علیه السلام می روی چه می گویی، عرض کرد: چیزهایی می گویم که از راویان حدیث شنیده ام از آنانی که از پدر بزرگوارتان شنیده اند. فرمودند: آیا تو را با خبر نسازم از پدرم از ...
بانو زینب کبری(س)، رسانه ی قیام عاشورا
در معیت آن حضرت بوده و ظهر روز دهم آن حضرت را ترک کردند، چند تن از یاران سید الشهدا که بر اثر جراحات زیاد بیهوش شده بودند و از گزند سپاه عمر سعد در امان ماندند، تعدادی از افراد سپاه عمر سعد و... این ها کسانی بودند که به ذکر وقایع عاشورا پرداختند وگفتار آنان از راه دست نوشته ها یشان یا از سینه ای به سینه دیگر به ابی مخنف، سید بن طاووس، محمد بن جریر طبری، شیخ مفید، علامه مجلسی ودیگران ...
شب یازدهم در مقاتل
رقیه سر را به بالین گرفته و با آن سر درد دل می کند. پدر بعد از تو محنت ها کشیدم بیابان ها و صحراها دویدم. واقعه دلخراشی که برای اسرا اتفاق افتاد این بود که علی رغم خواست آن بزرگواران مبنی بر ورود به شهر از جای خلوت و بطور جداگانه از سرهای مبارک ولی شمر ملعون دستور داد سرها جلوی کاروان اسرا و از دروازه ساعات که جمعیت انبوهی تجمع کرده بودند وارد کنند، و مردم غافل شام که از حقیقت ماجرا بی خبر ...
این دل شده هیأت اباعبدالله(36)/ باید که از نیزه سرت را پس بگیرم
...> تازیانه خوردن ما را کسی باور نداشت گرچه بر بازوی مادر نقش یاور داشتیم ژولیده نیشابوری ندارد وسعت داغم مساحت ندیدم بعدِ تو یک روز راحت مرا از کربلا بردند اما دلم جا ماند بین قتلگاهت ندارد شام غم هایم سپیده من و یک کاروان قد خمیده رسیده وقت آغاز جدایی خداحافظ تن در خون تپیده ...
این دل شده هیأت اباعبدالله(37)/کهنه پیراهنت به غارت رفت
... تازیانه که به جانِ تن ما افتاده میشمارم همه طفلان حرم را دائم وای که دخترکت باز کجا افتاده؟ زجر رفته ست سراغش که بیارد او را آمد اما به رویش پنجه به جا افتاده هق هقش پاسخ من شد که از او پرسیدم دو سه دندانِ تو ای عمه چرا افتاده؟ (محمد رسولی) امان از دل زینب(س) وایِ من خیمه ها به غارت رفت ...
روز سوم"روز سوم محرم بنام روز حضرت رقیه (س) نامگذاری شده است.بهمین مناسبت مطالبی کوتاه در خصوص این ...
کلمه رقیه، در اصل از ارتقاء به معنی صعود به طرف بالا و ترقی است .این نام قبل از اسلام نیز وجود داشته، مثلا نام یکی از دختران هاشم( جد دوم پیامبر اکرم (ص)) رقیه(ع) بوده است، که عمه پدر رسول خدا (ص) رقیه می شود. نخستین کسی که در اسلام، این نام را داشت، یکی از دختران رسول خدا(ص) از حضرت خدیجه(ع) است. پس از آن، یکی از دختران امیر المومنین علی(ع) نیز رقیه(ع) نام داشت، که به همسری حضرت مسلم بن عقیل (ع) درآمد . در میان دختران امامان دیگر نیز چند نفر این نام را داشتند، از جمله یکی از دختران امام حسن مجتبی(ع) و دو نفر از دختران امام موسی کاظم(ع) که به رقیه و رقیه صغری خوانده می شوند . اکثر محدثان دو دختر به نامهای سکینه و فاطمه برای امام حسین(ع) ذکر کرده اند؛ اما علامه ابن شهر آشوب، و محمد بن جریر طبری شیعی، سه دختر به نامهای سکینه، فاطمه و زینب (ع) را برای آن حضرت بر شمرده اند.در میان محدثان قدیم، تنها علی بن عیسی اربلی- صاحب کتاب کشف الغمه ( که این کتاب را درسال 687 ه.ق تالیف کرده است )- به نقل از کمال الدین گفته است که امام حسین(ع) شش پسر و چهار دختر داشت؛ ولی او نیز هنگام شمارش دخترها، سه نفر به نامهای زینب، سکینه وفاطمه را نام می برد و از چهارمی ذکری به میان نمی آورد .احتمال دارد که چهارمین دختر، همین رقیه(ع)بوده باشد . علامه حائری در کتاب معالی السبطین می نویسد: بعضی مانند محمد بن طلحه شافعی و دیگران از علمای اهل تسنن و شیعه می نویسد: امام حسین(ع) دارای ده فرزند، شش پسر ، و چهار دختر بوده است. سپس می نویسد: دختران او عبارتنداز : سکینه، فاطمه، صغری، فاطمه کبری، و رقیه علیهن السلام . سوالی که در ذهن بسیاری مطرح میشود این است که آیا نبودن نام حضرت رقیه (ع) در میان فرزندان امام حسین (ع) در کتابها و متون قدیم- مانند : ارشاد مفید، اعلام الوری، کشف الغمه و دلائل الامامه طبری – بر نبودن چنین دختری برای امام حسین(ع) دلالت ندارد؟ در پاسخ میتوان چنین گفت که اولاً: درآن عصر، به دلیل اندک بودن امکانات نگارش از یک سو، تعدد فرزندان امامان (ع) از سوی دیگر، وسانسور و اختناق حکومت بنی امیه که سیره نویسان را در کنترل خود داشتند ازسوی سوم، و بالاخره عدم اهتمام به ضبط و ثبت همه امور و جزئیات تاریخ زندگی امامان (ع) موجب شده که بسیاری از ماجراهای زندگی آنان در پشت پرده خفا باقی بماند؛ بنابراین ذکر نکردن آنها دلیل بر نبود آنها نخواهد شد. ثانیاً: گاهی بر اثر همنام بودن، وجود نام رقیه(ع) در یک خاندان موجب اشتباه در تاریخ شده و همین مطلب، امر را بر تاریخ نویسان اندک آن عصر، با امکانات محدودی که داشتند، مشکل می نموده است. همچنین گاهی بعضی از دختران دو نام داشتند؛ مثلا طبق قرائنی که خاطر نشان می شود به احتمال قوی همین حضرت رقیه (ع) را فاطمه صغیره می خواندند، و شاید همین موضوع، باعث غفلت از نام اصلی او شده باشد . بعضی از علمای بزرگ ، از حضرت رقیه (ع) به عنوان دختر امام حسین (ع) یا دکرده اند و شهادت جانسوز او را در خرابه شام شرح داده اند . پس باید نتیجه گرفت که باید کتابها و دلایلی در دسترسی آنها بوده باشد که بر اساس آن، از حضرت رقیه(ع) سخن به میان آورده اند؛ کتابهایی که در دسترس دیگران نبوده است، و در دسترس ما نیز نیست . بنابراین ذکر نشدن نام حضرت رقیه(ع) در کتب حدیث قدیم هرگز دلیل نبودن چنین دختری برای امام حسین (ع) نخواهد بود، چنانکه عدم ثبت بسیاری از جزئیات ماجرای عاشورا و حوادث کربلا و پس از کربلا در مورد اسیران، در کتابهای مربوطه، دلیل آن نمی شود که بیش از آنچه درباره کربلا و حوادث اسارت آن نوشته شده وجود نداشته است. هر چند فلسفه قیام عاشورا و هدف حضرت امام حسین(ع) را نباید با اینگونه شبهاتی تحت تاثیر قرار داد.چرا که صحت وسقم وجود برخی از افرادی که در حادثه عاشورا مورد اختلاف نظر است، کوچکترین تاثیری بر اصل محتوای قیام امام حسین(ع) نخواهد داشت.وشاید برخی از معاندان و مغرضان برای ایجاد تفرقه و کمرنگ کردن اهداف قیام عاشورا،به چنین مسایلی دامن زده اند. وقایع مهمی که در روز سوم محرم سال 60 هجری روی داده است –اعزام لشکر عمر بن سعد به سوی کربلا، – خریداری اراضی کربلا توسط امام حسین علیه السلام ، –نامه عمر بن سعد، –نامه عبیدالله بن زیاد به عمر بن سعد، – عبیدالله در نخیله. **اعزام لشکر عمر بن سعد به سوی کربلا عمر بن سعد یک روز بعد از ورود امام حسین علیه السلام به کربلا یعنی روز سوم محرم با چهارهزار سپاهی از اهل کوفه وارد کربلا شد. بعضی از تاریخ نویسان نوشته اند که بنوزهره که قبیله عمر بن سعد بودند نزد او آمدند و گفتند تو را به خدا سوگند میدهیم از این کار درگذر و تو داوطلب جنگ با حسین مشو زیرا این باعث دشمنی میان ما و بنی هاشم میگردد عمر بن سعد نزد عبیدالله بن زیاد رفت و استعفا کرد، ولی عبیدالله استعفای او را نپذیرفت و او تسلیم شد. **خریداری اراضی کربلا توسط امام حسین علیه السلام: از وقایعی که در روز سوم ذکر شده است این است که امام علیه السلام قسمتی از زمین کربلا را که قبرش در آن واقع شده است، از اهل نینوا و غاضریه به شصت هزار درهم خریداری کرد و با آنها شرط کرد که مردم را برای زیارت قبرش راهنمایی نموده و زوار او را تا سه روز مهمانی نمایند. هنگامی که عمر بن سعد به کربلا وارد شد، عزرة بن قیس احمسی را نزد امام حسین علیه السلام فرستاد تا از امام سؤال کند برای چه به این مکان آمده است و چه قصدی دارد؟ چون عزره از جمله کسانی بود که به امام نامه نوشته و او را به کوفه دعوت کرده بود از رفتن به نزد آن حضرت شرم کرد. پس عمر بن سعد از اشراف کوفه که به امام نامه نوشته و او را دعوت به کوفه کرده بودند خواست که این کار را انجام دهند. تمامی آنها از رفتن به خدمت امام حسین علیه السلام خودداری کردند. ولی شخصی به نام کثیر بن عبدالله شعبی که مرد گستاخی بود برخاست و گفت: من به نزد حسین رفته و اگر بخواهی او را میکشم . عمر بن سعد گفت: چنین تصمیمی را فعلا ندارم، ولی به نزد او برو و از او سؤال کن به چه منظوری به اینجا آمده است؟ کثیر بن عبداله به طرف امام حسین علیه السلام رفت، ابوثمامه صائدی که از یاران امام حسین علیه السلام بود چون کثیر بن عبدالله را مشاهده کرد به امام عرض کرد: این شخص که میآید بدترین مردم روی زمین است، پس ابوثمامه راه را بر کثیر بن عبدالله گرفت و گفت: شمشیر خود را بگذار و نزد حسین برو! کثیر گفت: به خدا سوگند که چنین نکنم! من رسول هستم، اگر بگذارید، پیام خود را میرسانم در غیر این صورت برمیگردم. ابوثمامه گفت: من دستم را روی شمشیرت میگذارم تو پیامت را ابلاغ کن. کثیر بن عبدالله گفت: به خدا سوگند هرگز نمیگذارم چنین کاری کنی. ابوثمامه گفت: پیامت را به من بازگو تا من آن را به امام برسانم، زیرا تو مرد زشت کاری هستی و من نمیگذارم به نزد امام بروی. پس ازاین مشاجره و نزاع کثیر بن عبدالله بدون ملاقات بازگشت و جریان را به عمر بن سعد اطلاع داد. عمر بن سعد شخصی به نام قرة بن قیس حنظلی را به نزد خود فرا خواند و گفت: ای قره حسین را ملاقات کن و از علت آمدنش به این سزمین جویا شو. قرة بن قیس به طرف امام حرکت کرد، امام حسین علیه السلام به اصحاب خود فرمود: آیا این مرد را میشناسید؟ حبیب بن مظاهر عرض کرد: آری! این مرد، تمیمی است و من او را به حسن رأی میشناختم و گمان نمکردم او را در این صحنه و موقعیت مشاهده نمایم. آنگاه قرة بن قیس آمد و بر امام سلام کرد و رسالت خود را ابلاغ کرد، امام حسین علیه السلام فرمود مردم شهر شما به من نامه نوشتند و مرا دعوت کرده اند و اگر از آمدن من ناخشنودید باز خواهم گشت، قرة چون خواست برگردد حبیب بن مظاهر به او گفت: ای قرة وای بر تو چرا به سوی ستمکاران باز میگردی؟ این مرد را یاری کن که بوسیله پدرانش به راه راست هدایت یافتی. قرة گفت: من پاسخ این رسالت را به عمر بن سعد برسانم، سپس در این امر اندیشه خواهم کرد. پس به نزد عمر بن سعد بازگشت و او را از جریان باخبر ساخت. **نامه عمر بن سعد به عبیدالله بن زیاد: حسان فائد میگوید: من نزد عبیدالله بن زیاد بودم که نامه عمر بن سعد را آوردند و در آن نامه چنین آمده بود: چون من با سپاهیانم در برابر حسین و یارانش پیاده شدم قاصد ی نزد او فرستادم و از علت آمدنش جویا شدم، او در جواب گفت: اهالی این شهر برای من نامه نوشته و نمایندگان خود را نزد من فرستاده و از من دعوت کرده اند، اگر آمدنم را خوش نمیدارید باز خواهم گشت. عبیدالله چون نامه عمر بن سعد را خواند گفت: اکنون که در چنگ ما گرفتار شده امید نجات دارد ولی حالا وقت فرار نیست. **نامه عبیدالله بن زیاد به عمر بن سعد: عبیدالله به عمر بن سعد نوشت: نامه تو رسید و از مضمون آن اطلاع یافتم از حسین بن علی بخواه تا او و تمام یارانش با یزید بیعت کنند اگر چنین کرد ما نظر خود را خواهیم نوشت. چون نامه به دست عمر بن سعد رسید گفت: میپندارم که عبیدالله بن زیاد خواهان عافیت و صلح نیست. عمر بن سعد نامه عبیدالله بن زیاد را به اطلاع امام نرسانید زیرا میدانست که آن حضرت با یزید هرگز بیعت نخواهد کرد. عبیدالله بن زیاد پس از اعزام عمر بن سعد به کربلا اندیشه سپاه انبوهی را در ذهن میپرورانید. **عبیدالله بن زیاد در نخیله: عبیدالله شخصا از کوفه به طرف نخیله حرکت کرد و کسی را نزد حصین به تمیم که با قادسیه رفته بود فرستاد و او به همراه چهارهزار نفر که با او بودند به نخیله آمده سپس کثیر بن شهاب حارثی و محمد بن اشعث و قعقاع بن سوید و اسماء بن خارجه را طلب کرد و گفت: در شهر گردش کنید و مردم را از اطاعت و فرمانبرداری از یزید و من فرمان دهید و آنان را از نافرمای و برپا کردن فتنه برحذر دارید و آنان را به لشکرگاه فرا خوانید. پس آن چهار نفر طبق دستور عمل کردند و سه نفر از آنها به نخیله نزد عبیدالله بن زیاد بازگشتند و کثیر بن شهاب در کوفه ماند و در میان کوچه ها و گذرگاه ها میگذشت و مردم را به پیوستن به شکر عبیدالله بن زیاد تشویق میکرد و آنان را از یاری امام حسین علیه السلام بر حذر میداشت. عبیدالله گروهی سواره را بین خود و عمر بن سعد قرار داد که هنگام نیاز از وجود آنها استفاده شود و در هنگامی که او در لشکرگاه نخیله بود شخصی به نام عمار بن ابی سلامه تصمیم گرفت که او را ترور کند، ولی موفق نشد به طرف کربلا حرکت کرد و به امام ملحق گردید و شهید شد. منابع وماخذ: -ارشاد، شیخ مفید، ج2- - مستدرک الوسایل، ج14، -مجمع البحرین، ج5 -تاریخ طبری، ج5 - بحار الانوار ج15 - سرگذشت جانسوز حضرت رقیه(ع) گردآوری وتنظیم: مجید کریمی ...
وقتی که قد سرو خم شد
تمام زندگی و هستی اش همین چهار پسر بود،خبر رسید که هر چهار پسر تو در کربلا شهید شده اند.البته این زن زن کامله ای بود،زن بیوه ای بود که همه پسرهایش را از دست داده بود . گاهی می آمد در سر راه کوفه به مدینه می نشست و شروع به نوحه سرایی برای فرزندانش می کرد.تاریخ نوشته است که این زن خودش یک وسیله تبلیغ علیه دستگاه بنی امیه بود.هر کس که می آمد از آنجا عبور کند متوقف می شد و اشک می ...
زینب (س) از ولادت تا وفات/ داستان شرط ضمن عقد زینب (س) سندیت تاریخی ندارد
. در کنار این موارد، حتی شاهد هستیم که درباره حضرت زینب فرقه های غلوآمیزی در همین راستا شکل گرفته است. مثل فرقه زینب اللهیه که ادر آن حد پیش رفته اند که حضرت زینب را تا مرز الوهیت پیش برده اند و یا برخی اشخاص زینب را در عصمت شریک حضرت زهرا دانسته اند؛ درحالی که قول قوی این است که حضرت زینب حضرت زینب معصوم نبوده است ولی تالی تلو معصوم بوده است. یعنی همه آن پاکی و مبرا بودن از گناه و خطا و اشتباه را ...
افراط و تفریط ها؛ نقشه دشمن برای نفوذ در مراسم عزای اهل بیت
. چون خدعه و مکر به دور از تقواست و گناه محسوب می شود. حضرت ثامن الحجج هم در آن لحظات آخر به مأمون می فرمایند که من از اوّل می دانستم و خودت هم می دانستی که تو برای چه مرا آوردی و دنبال چه بودی، ولی با این کار به هدفت نمی رسی و طوری شده که من برای تو، مثل استخوان در گلویم، که نه می توانی فرو بدهی و نه می توانی بیرون بدهی و تو آخر به این کار دست می زدی و مأمون، سکوت اختیار کرد؛ چون دید آنچه ...
زنان عاشورا جزء متمم قیام اباعبدالله(ع) بودند
به خون خواهی از امام حسین به پا خواستند و عاشورا را زنده نگه داشتند و اگر این سخنرانی ها بعد از قیام صورت نمی گرفت دشمنان ائمه این قیام را کور می کردند. رئیس دانشگاه معارف دانشگاه آزاد اسلامی اظهار کرد: اما این واقعه برای بشریت همچنان زنده مانده است. و هر چه زمان بگذرد زنده تر می شود؛ یک شاعر عرب می گوید هرچه از تاریخ بگذرد نام حسین از بین نمی رود و تجدید می شود . چرا چون قیام امام ...
چهره های این هفته؛ از علی دایی تا گلشیفته فراهانی
این همه دل بخواه دشمن از آب درنمی آمد. آن روزها اگر پسربچه ای در مواجهه با یک تهدید همکلاسی خود، قیصریه را می خواست به آتش بکشد، همه به آن همکلاسی نازک نارنجی می گفتند: بچه ننر! و بعد ادامه می دادند: حالا این یه حرفی زد! تو چقدر بچه ای؟ صدالبته در عالم سیاست نام چنین مواجهه ای دیگر بچه ننر بازی نیست، بلکه بی تعارف ذیل عنوان پدرسوخته بازی تعریف می شود! بچه ننر، پدر سوخته، بی غیرت و.. ...
شش فایده گریه و عزاداری برای امام حسین (ع)
این پاداش معاون تهذیب حوزه علمیه استان یزد در بخش دیگر صحبت های خود با اشاره به اینکه در روایات معتبر، ثواب های فراوان و حیرت انگیزی برای گریه بر امام حسین سلام الله علیه بیان شده است، امّا برخی از افراد چون نمی توانند وجود این همه ثواب برای عزاداری را درک کنند، دست به انکار آن می زنند! گفت: علامۀ مجلسی رضوان الله تعالی علیه نقل می کنند که در جلسه ای در حضور علما، بحث از ثواب عزاداری ...
آرات نابغه 2 ساله آکروباتیک ایران
می کردم تا اینکه به پیشنهاد دخترمان تصمیم گرفتیم بار دیگر بچه دار شویم و 8 مهر ماه سال 1392 آرات به دنیا آمد. او ماجرای بعد از به دنیا آمدن آرات را اینطور تعریف می کند: زمانی که آرات به دنیا آمد تا سه ماهگی اش همه چیز عادی بود تا اینکه من در این زمان متوجه شدم قدرت دست های آرات زیاد است و خیلی خوب می تواند از یک جا آویزان شود. باز هم چندان برایم عجیب نبود و هر از چندگاهی چون احساس می کردم خودش دوست ...
منظور قرآن از شجرة الملعونة چیست؟
. همان طور که بیان شد: هند، به واسطه اینکه پدر و برادر و عمویش به دست امیرالمؤمنین و حضرت حمزه کشته شدند، کینه آن ها را به دل گرفت و در جنگ احد که حضرت حمزه به شهادت رسیدند، آمد و جگر و قلب ایشان را به دندان گرفت تا انتقام بگیرد. *نگاهی به شخصیّت معاویه، پدر یزید/ اسلام معاویه ای اهل شام! جالب این است که یکی از مطالبی که دارد، این است که در همه جنگ ها به عنوان یکی ...
این دل شده هیأت اباعبدالله(35) / ما گرفتار علمدار تو هستیم حسین
... روزگاری است تشنه میخوابم کمرت جایگاه شمشیر است لب تو جایگاه تکبیر است سر ما را بزن همین امروز صبح فردا برای ما دیر است هیچ کس رو به روت نیست مگر آن کسی که ز جان خود سیر است سیزده ساله حیدری کردی پسر شیر بیشه هم شیر است گیرم افتاده است روی زمین دست تو باز هم علمگیر است پسر ...
عبرتهای عاشورا در کلام رهبر معظم انقلاب
قرار می گیرد. پس، خارجی یعنی کسی که علیه امامِ عادل خروج می کند. لذا، همه ی مردم مسلمان، آن روز از خارجیها، یعنی خروج کننده ها، بدشان می آمد. در حدیث است که من خرج علی امام عادل فدمه هدر ؛ کسی که در اسلام، علیه امام عادلْ خروج و قیام کند، خونش هدر است. اسلامی که این قدر به خونِ مردم اهمیت می دهد، در این جا، چنین برخوردی دارد. به هنگام قیام امام حسین علیه السّلام کسانی بودند که پسر پیغمبر، پسر ...
نقش آفرینی حضرت عباس (ع) در حماسه عاشورا
چند لحظه رویارویی، مجروح شد، ولی بخشش حضرت، زندگی دوباره به او بخشید. سومین رزم آور عبداللّه بن عقبة غَنَوی بود. حضرت، پدر او را می شناخت و برای این که کشته نشود، مهرورزانه به او گفت: تو نمی دانستی که در این جنگ با من روبه رو می شوی. به سبب احسانی که پدرم به پدرت کرده است، از جنگ با من دست بردار و برگرد . خیرخواهی حضرت در او اثر نکرد و به جنگ پرداخت. ساعتی نگذشته بود که شکست خورد و مفتضحانه از ...
خورش قیمه امام حسین 10 ساعت کار دارد
فاطمیه پخت داشتیم و من چون کنار پدر یاد گرفته بودم و بلد بودم کار را به دست ما هم می دادند. البته ذوق و سلیقه خودم هم در کار دخیل بود. به هرحال در میان برادرها من تنها وارث پدر در آشپزی شدم و همین باعث شد به طور ناخودآگاه از کار قبلی ام زده شوم. کار ساختمان را به خاطر آشپزی رها کردم زده شدن از کار ساخت و ساز ساختمان هم قصه جالبی دارد که به استخاره آیت الله جمال ...
اشعار ویژه تاسوعا و حضرت ابوالفضل (ع)
طرفت لشگری و در فرار نیست عجب ساقی لبها شدی ریخته بر شانه ی تو آبشار رفته حرم خواب،تو پا در رکاب نغمه ی لالایی طفل رباب دید عطش روضه ی تو پا گرفت چشم تو را گریه ی زهرا گرفت خواست زند بوسه به دست تو آب موج شد و دامن دریا گرفت ای پدر مشک عمود آمد و شد ترک و راه تماشا گرفت دستِ تو ...
ثبت نام دانش آموزان خارجی بدون مدارک هویتی ممنوع
بودیم و من و شوهرم در کارخانه ظروف یک بار مصرف کار می کردیم. یک روز خانه مان آتش گرفت و همه زندگی مان سوخت. مدارک مان آن روز در آتش سوزی سوخت. الان هم حتی پول گرفتن مدارک را نداریم. اهالی روستا به ما اخیرا کمک کرده اند. ما حتی تلویزیون و وسایل دیگر نداشتیم. اخیرا از طرف چند ایرانی برای ما فرش دست دوم و یخچال و لباس تهیه شد و همچنان در فقر بدی به سر می بریم. ما در محله روستای فیروزبهرام ...
نهمین روز محرم/ابوالفضل(ع)؛ بهترین الگوی رشادت
و دستان را حایل می کردند اما حضرت ابوالفضل دست نداشت و با صورت از روی اسب به زمین افتاد در این هنگام امام حسین(ع) خود را به بالین برادرش ابوالفضل رساند و گفت: به خدا قسم الان کمرم شکست و سر ابوالفضل(ع) را به دامن گرفت و خون از چشمان ابوالفضل پاک کرد حضرت ابوالفضل(ع) به برادرش حسین گفت: برادر خون را از جلوی چشمانم کنار بزن تا یک بار دیگر چهره تو را مشاهده کنم، برادر مرا به خیمه نبر چون شرمنده ...
اول فدایی از بهترین نسل ابراهیم خلیل!
علی بن حسین (ع) ، زیباترین و خوشخوتر همه مردم بود، از پدرش اجازه نبرد خواست، به او اجازه داد و نگاه نومیدی به او کرد و اشکش سرازیر شد و گریست. و دست ها را به سوی آسمان بلند کرد و فرمود : خدایا گواه این مردم باش، جوانی برابر آنها رفت که شبیه ترین مردم است به پیغمبر تو، در خلقت و اخلاق و گفتار، ما هر وقت مشتاق دیدار پیغمبرت می شدیم به روی او نگاهمی کردیم. ...
8 فیلم عاشورایی سینما و تلویزیون +تصاویر
بارها از تلویزیون پخش شده. مختارنامه داود میرباقری * سابقه کارگردان: بعد از امام علی (ع) و معصومیت از دست رفته میرباقری تصمیم گرفته بود سومین سریال مهم تاریخی اش را بسازد. در واقع به دلیل موفقیت های قبلی، همه منتظر بودند تا اثری فاخر در حد و اندازه قبلی ها از او ببینند. * دلیل اهمیت: مختارنامه یکی از مهمترین سریال های تاریخی و فاخر تلویزیون بود که روی دست ...
به میدان رفتن حضرت علی اکبر(ع)(مقتل)
خدمت پدر بزرگوارش-که این جزء معمای تاریخ است که مقصود چه بوده و برای چه آمده است؟-گفت:پدر جان العطش !تشنگی دارد مرا می کشد،سنگینی این اسلحه مرا خیلی خسته کرده است،اگر جرعه ای آب به کام من برسد نیرو می گیرم و باز حمله می کنم.این سخن جان ابا عبد الله را آتش می زند،می گوید:پسر جان!ببین دهان من از دهان تو خشکتر است،ولی من به تو وعده می دهم که از دست جدت پیغمبر آب خواهی نوشید.این جوان می رود به میدان و ...
فرهنگ در رسانه
...، منتظر هستیم تا یک سریال مناسبتی را ببینیم که درباره واقعه عاشورا است و تصاویر از دل این اتفاق تاریخی بیرون آمده باشد. حتماً سریال های خوب سال ها پیش را به خاطر دارید، از شب دهم تا معصومیت از دست رفته و روایت عشق همه بیانگر داستان هایی است که به نوعی به عزاداری و یا واقعه عاشورا می پردازند. این را می دانیم که ساخت سریال های تاریخی همواره هزینه های بسیاری را برای فیلم سازان دربرداشته اما در بین ...
چگونه با پدرت آشنا شدم؟!/ خدای منچ
پویش - سرویس طنز/ در ادامه طنزنوشته ای از مونا زارع از سلسله نوشته های چگونه با پدرت آشنا شدم؟! را می خوانید... نامه شماره 20 حالا من یک مادر دورافتاده از فرزندش هستم اما عزیزم تو واقعا چه بیکاری هستی که 20 نامه من را تا امروز خواندی؟! درست مثل همان روزهای من که با دو زانوی گچ گرفته آن قدر در کنار عمه مستوره در خانه بیکار مانده بودم که اگر هر چند ساعت جفتمان لاشه مان را از این ...
جایزه ملی ادبی یوسف لیلا در حوزه هنری برگزار شد + گزارش تصویری
...! تو که هستی که چنین مستی و شمشیر به دستی؟ نه شرابی، نه سرابی، نه لبی خورده به آبی از کجا آمده در عین عطش این همه مستی تو سبوی ملکوتی که ملک مست شد از او که فلک مست شد، افتادی از دست و شکستی تو که شوری و شراری، تو رجز خوانده ای، آری که رمیدند سواران تو که بر اسب نشستی تو علی بن حسین بن علی زاده ی عشقی ...
شخصیت و نحوه شهادت علی اکبر (ع)/ آیا لیلا (س) در کربلا حضور داشت؟
برخی منابع مانند طبری، ارشاد و لهوف از شخصی به نام نعمان بن ابی راشد نقل می کنند که در همین حالت دیدم زنی مانند خورشید تابان با سرعت به سمت میدان دویده و می گوید: "وای برادرم! وای فرزند برادرم!" در نقل خوارزمی آمده که می گوید: "وای محبوبم و ای میوه دلم و ای نور چشمم." بنابراین رفتن حضرت زینب سلام الله علیها به سمت جنازه مبارک در بسیاری از منابع آمده است. ...