روایتی تکان دهنده از شهادت یک روحانی به دست داعش
سایر خبرها
همسرم با همکار مطلقه اش رابطه عاشقانه دارد؛ فرانک زندگی ام را نابود کرد
فرستاده تا بتوانم به فرانک کمک کنم! ولی دیگر به حرف های همسرم اعتماد نداشتم، چون می دانستم آن زن مطلقه است. به همین دلیل با فرانک قطع رابطه کردم تا دیگر به منزل ما نیاید، ولی باز هم همسرم به طور پنهانی با او قرار می گذاشت. یک بار که برای دیدار خانواده ام به شهرستان رفته بودم شب هنگام با پرویز تماس گرفتم و از او خواستم به دنبالم بیاید، اما در حال گفتگو ناگهان صدای فرانک را از آن سوی خط شنیدم ...
ادعای عجیب برای قتل همسر؛ روی سرش مار بود!
زنم قبول نمی کرد و همین موضوع باعث اختلافات ما شده بود تا اینکه بالاخره او را به قتل رساندم. متهم دیروز در اظهاراتی جدید گفت: 17 سال قبل ازدواج کردم و بعد از مداوای طولانی بچه دار شدیم. با همسرم اختلافاتی داشتیم؛ مثلا او قبول نمی کرد به شهرستان برویم، اما انگیزه قتل این نبود. من نگهبان پارکینگ هستم و 10 روز قبل در محل کارم خواب بودم که احساس کردم دارم خفه می شوم، بیدار که شدم، متوجه شدم ...
درخشان: دوستانم اعتقاد داشتند به استقلال نروم
...> شنیدیم اصغر حاجیلو شما رو به باشگاه استقلال برد، اما قرارداد امضا نکردید؟ خب با اصغر حاجیلو رفیق بود، او مرا به باشگاه استقلال برد، خودم دوست نداشتم قرارداد امضا کنم و دنبال بهانه ای بودم که باز باشگاه بیرون بیایم، استقلال به من پیشنهاد 90 هزار تومانی داد، آن روز ها پول زیادی محسوب می شد، اما قرارداد نبستم. اولین بازی شما با پیراهن پرسپولیس با حاشیه بزرگی همراه شد. چه حاشیه ای ...
حاج قاسم اولین کسی بود که دست روی سر بچه هایم کشید
رسیده بودم که آقایی با تلفن منزل تماس گرفت و گفت: منزل هستید؟ سردار سلیمانی می خواهد بیاید خانه تان. باور نمی کردم با هیجان گفتم: بله بله هستیم. گفت: خب پس سردار ساعت 10 صبح می رسد منزل شما. بچه ها خواب بودند. خانه را مرتب کردم و تماس گرفتم با خانواده همسرم که بیایند منزل ما که متأسفانه دیر هم رسیدند. بعد با شور و شوقی که بیشتر در وجود خودم بود بچه ها را صدا کردم و گفتم بیدار شید مهمان ...
چشمِ سر نداشتم اما نور قرآن بر دلم تابید/ همسرم در حفظ قرآن تشویقم می کرد
قرآن شدم شما با وجود اینکه روشندل بودید حفظ قرآن را با وجود سختی های فراوان ادامه دادید؛ هدف شما از حفظ چه بود؟ از 124 هزار پیامبر پنج پیامبر اولوالعزم هستند و در این میان آخرین و کامل ترین کتاب آسمانی یعنی قرآن کریم بر قلب نازنین حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) نازل شده است که در آن برنامه تمامی ابعاد زندگی بشر قرار گرفته است. خداوند در قرآن به انسان بایدها ...
انجام بیش از 3 هزار ویزیت صلواتی/20 سال خدمت رایگان به بیماران در تاسوعا و عاشورا
...> بالاخره در میان مشغله های کاری آقای دکتر زمان کوتاهی برای استراحت پیدا شد، از او می خواهیم برای مان از اقدامات جهادی در این چند سال بگوید... می گوید؛ در دوران دفاع مقدس در جنگ تحمیلی حضور فعال داشت، قبل بعد از اتمام دوران تحصیلی و بعد از ورود به دانشگاه در یکی از شهرهای قزوین طرح گذراندم، بعد به اتفاق خانواده به تهران آمدیم همسرم هم پزشک است در مطب به اتفاق هم کار می کردیم. ...
سرقت طلاهای نوعروس از سوی دختر عمه فریب خورده / او عاشق یک کلاهبردار بود + عکس
به گزارش رکنا، 6 ماه قبل زن جوانی همراه همسرش به کلانتری رفت و از سرقت هدایای گرانقیمت عروسی اش خبر داد. او گفت: پنجشنبه هفته گذشته جشن عروسی مان برگزار شد و فردای آن روز هم مراسم پاتختی بود. شب عروسی از طرف خانواده همسرم و خانواده خودم و دوستان هدایای زیادی به من داده شد. آنقدر پول و طلا گرفتم که همه تعجب کرده بودند. بعد از پایان مراسم، هدایا را داخل کمد خانه ام گذاشتم. روز بعد میهمانان زیادی ...
رابطه با خانواده همسر در دوران عقد
است که شما همیشه احترام حرف زدن با خانواده ی همسرتان را حفظ کنید و به جای شوخی های بی جا و استفاده از صفت ها و کلماتی که بین شما و دوستان تان رد و بدل می شود سعی کنید آن ها را شما خطاب کرده و در عین حال سعی کنید صمیمت تان را حفظ کنید. خیلی ها می گویند پدر و مادر همسر مثل پدر و مادر خودمان هستند، اما بهتر است شما پدر و مادر همسرتان را در همان جایگاه پدر و مادر همسرتان بدانید و رفتاری که ...
این زن از ابرها می ترسد ولی هر روز پرواز می کند + فیلم
....با وجود مخالفت های خانواده ، تجربه هایش را دنبال می کند. او غار نوردی، موتورسواری، کوه نوردی، دوچرخه سواری و پرواز را در کارنامه خود حک کرده است. در ادامه گفتگو با این مادر پرهیجان را می خوانید که همچنان که عاشق خانواده و فرزندانش است از لذت عشق آسمان و سرعت در موتورسواری و دوچرخه سواری و موفقیت در کوهنوردی و غارنوردی نیز خود را دور نگه نمی دارد. فرزند چندم خانواده ، شغل ...
سرقت طلا و شاباش های عروس و داماد در روز پاتختی
قرار دهم اما به محض اینکه در کمد را باز کردم با جای خالی کیسه هدایایم روبه رو شدم. باورم نمی شد خودم شب قبل کیسه را داخل کمد گذاشته بودم اما اثری از آن نبود. همه جای خانه را گشتم حتی از همسرم خواستم داخل ماشین را هم بگردد اما جست و جوی ما فایده ای نداشت. درحالی که من مطمئن بودم کیسه را داخل کمد گذاشته بودم. این یعنی در مراسم پاتختی شخص آشنایی در فرصتی مناسب کیسه هدایا را دزدیده بود. اما همه آشنا ...
هادی: 10 بار اول شدم، اما دو بار انتخابم کردند
. در این سال ها سختی زیادی تحمل کردم. همسرم و خانواده ام تنها ماندند به این امید که مدال المپیک را بگیرم. وقتی فرزندم به دنیا آمد در کنار همسرم نبودم. در حال اعزام به بازی های جاکارتا بودم که فقط یک شب رفتم تا همسر و فرزندم را ببینم و برگردم، اما مزد این همه سختی و ناراحتی فقط مدال المپیک است که باید به آن برسم. واقعاً فکر نمی کردم تا این اندازه برای المپیک انگیزه داشته باشی؟ شب ...
عذرخواهی سرپرست پرسپولیس برای دعوا های مجازی با قلعه نویی!
، ادب و اخلاق حرف زدم. من سه سال بازیکن اخلاق شدم و با اینکه مدافع بودم، در عمرم کارت قرمز نگرفتم. احترام به بزرگتر و پیشکسوت را بلدم، ولی به خودم احترام می گذارم تا دیگران مجبور شوند، به من احترام بگذارند. اگر بی احترامی شده، من از خودم دفاع کردم. احترام به بزرگتر و پیشکسوت را بلدم، ولی به خودم احترام می گذارم تا دیگران مجبور شوند، به من احترام بگذارند. اگر بی احترامی شده، من از خودم ...
شکنجه زن جوان در خانه شوهر 60ساله
سیامک به سمت شومینه رفت و میله آهنی را که برای جابه جاکردن چوب شومینه است برداشت و به شدت من را کتک زد. آن قدر مرا زد که همه جای بدنم خون آلود شد. دست و دهانم غرق خون بود و دندان هایم شکست. دو هفته در همان وضعیت ماندم. سیامک به من گفت باید آن قدر بمانی تا بمیری. زن جوان حرف هایش را این طور ادامه داد: من و سیامک دو سال بود که با هم زندگی می کردیم و هرگز به او بی احترامی نکرده بودم، اما او ...
سری جدید عکس های متحرک و جوک های خنده دار (18)
میخوام برای عید سفارش بدم عبارتای زیر روش باشه: آره درسم تموم شده، نه کار خاصی نمی کنم، کی زنشو به ما میده. 26. چهارشنبه سوری اونجاش خوبه که دیگه از جنگ چریکی و نامنظم تبدیل میشه به جنگ شهری و تن به تن. 27. من همینجا انوشه انصاری و فیروز نادری رو نماینده ی رسمی خودم برای دریافت عیدی در مراسم عید دیدنی اعلام می نمایم. 28. یه پرنده خریدم اوردم خونه دو هفته شب و روز ...
راز تصادف های ساختگی یک زن!
شهر بود، مرا در حال مطالعه دیده و زیر نظر گرفته بود. آن زمان خودم را برای شرکت در آزمون کارشناسی آماده می کردم که با این خواستگاری پای سفره عقد نشستم و این گونه زندگی مشترک من و آریا آغاز شد. او در یک شرکت صنایع غذایی کار می کرد و زندگی متوسطی داشت. من به همسرم عشق می ورزیدم و او را عاشقانه دوست داشتم، به همین خاطر با قناعت و صبوری همه تلاشم را برای پیشرفت همسرم به کار می گرفتم تا این که با ارثیه ...
جاور: می خواهم دوباره به تیم ملی روئینگ برگردم
می توانم ادامه بدهم قطعا در طول روز را 2 تا 3 ساعت حتی با حضور فرزندم وقت خالی برای ورزش دارم و برایم سخت نیست .ورزش کردن گوشه ای از زندگی ام شده و می شود گفت یکی از اعضای خانواده من و همسرم محسوب می شود. جاور با اشاره به پیگیری هایش برای ورود مجدد او به تیم ملی قایقرانی گفت: با توجه به شیوع ویروس کرونا همه برنامه ریزی ها به هم ریخت، ولی به امید خدا هر چه سریع تر این ویروس از بین برود ...
زن جوان تهرانی شوهر پیرش را با شال خفه کرد / او به دختر 14 ساله اش حرف رکیک زده بود
حدود دو سال قبل زن جوانی در تماس با پلیس از قتل همسرش خبر داد و گفت: با شوهرم درگیر شدم و او را کشتم. به گزارش رکنا، پس از دستگیری متهم وی در تشریح ماجرا به بازپرس پرونده گفت: من همسر دوم سعید بودم البته همسر اولش را طلاق داده بود. او یک فرزند هم داشت و اختلاف سنی ما زیاد بود با این حال به خاطر مشکلاتی که در زندگی داشتم مجبور به ازدواج شدم. ما زندگی سختی داشتیم و خانواده فقیری بودیم ...
سودای سرمایه گذاری بورسی خونبار شد!
این که دوسال قبل بیماری قلبی همسرم شدت گرفت و در یک روز سرد زمستانی دارفانی را وداع گفت و من در عزای او سیاه پوش شدم. با مرگ همسرم انگار نیمی از بدنم فلج شده بود و سعادت و خوشبختی را از دست داده بودم. دیگر حال و حوصله رانندگی هم نداشتم و نمی توانستم کارم را به درستی انجام بدهم. بالاخره با هر سختی و بدبختی بود یک سال پایانی خدمتم نیز تمام شد و من بازنشسته شدم .بعد از این ماجرا در خانه تنها ماندم و ...
ماجرای زنی که شوهرش را کشت
، تصمیم گرفتم با او ازدواج کنم. ما 18 سال فاصله سنی داشتیم، بااین حال از زندگی با او راضی بودم، اما بعد از چند ماه از ازدواجمان متوجه شدم سعید بسیار تنداخلاق است و خیلی زود عصبانی می شود. متهم گفت: در همان زمان متوجه شدم باردار هستم. زندگی ام به طور کامل عوض شد. بچه به دنیا آمد، اما این بچه هم نتوانست رفتار شوهرم را تغییر دهد. او بسیار سخت گیر و بداخلاق بود. چندسال بعد دختر دومم به دنیا ...
ماجرای زنی که شوهرش را کشت
ازدواج کنم. ما 18 سال فاصله سنی داشتیم، بااین حال از زندگی با او راضی بودم، اما بعد از چند ماه از ازدواجمان متوجه شدم سعید بسیار تنداخلاق است و خیلی زود عصبانی می شود. متهم گفت: در همان زمان متوجه شدم باردار هستم. زندگی ام به طور کامل عوض شد. بچه به دنیا آمد، اما این بچه هم نتوانست رفتار شوهرم را تغییر دهد. او بسیار سخت گیر و بداخلاق بود. چندسال بعد دختر دومم به دنیا آمد. من یک دختر 14 ...
حسن زاده: بهترین خاطراتم مربوط به جام فوتسال رمضان است
سابق تیم ملی فوتسال به حذف پلی آف لیگ برتر علی اصغر حسن زاده درباره خاطراتش از ماه مبارک رمضان و همچنین مسابقات فوتسال جام رمضان اظهار داشت: ماه رمضان همه اش خاطره است، مخصوصا برای ما فوتسالیست ها، زیرا این ماه به جام رمضانش معروف است. قطعاً من هم از این قضیه مستثنی نیستم. دوران نوجوانی و جوانی خودم را در همین سالن ها و در جام های رمضان سپری کردم. او افزود: من در دوره نوجوانی ...
تنها یک قول همسرشهیدم باقی مانده/ ماجرای شهادت آقای اصغرِ حاج قاسم
ماهه بودند. دبا این وجود وقتی حرف اعزام محمد پیش آمد هرچند همه نگران بودیم اما خانواده مخالفتی نکردند. هم اصغرآقا توی سوریه بود و هم بقیه سربازها و مردهایی که هرکدام در خانواده هایشان چشم به راهی داشتند. فرقی بین خودمان و آن ها احساس نمی کردیم. دوست هم نداشتیم تا پایان جنگ فقط تماشاچی باشیم. در نتیجه با موافقت همه ما همسرم راهی شد. مشکلات و سختی های اداره زندگی خود و دخترهایتان در غیاب ...
آرزو دارم حضرت آقا بی تو پریشانم را ببینند
من سال بعدش به ایشان ملحق شدم. شهید محمد پورهنگ چگونه به شهادت رسید؟ همسرم در منطقه ای بود که نیروهای سوری در مرز رفتن و بودن به سر می بردند. با یک حرکت اشتباه به جبهه دشمن ملحق می شدند و با یک برخورد خوب جذب نیروهای خودی می شدند. افرادی بودند که مسیرشان روشن نشده بود. علاوه بر این در جنگ سوریه دوست و دشمن به وضوح مشخص نبود. یکی از نیروهای مورد اعتماد گویا نفوذی دشمن بود و یک ...
همسرکشی به خاطر بی پولی
متهم چطور با همسرت آشنا شدی؟ من در شهرستان مغازه داشتم و همسرم مشتری ام بود. 15 سال قبل با او ازدواج کردم و چند سال بعد هم راهی پایتخت شدیم. چه شد که او را به قتل رساندی؟ از زندگی در تهران خسته شده بودم و نمی توانستم هزینه زندگی ام را تأمین کنم برای همین دلم می خواست به شهر خودم برگردم؛ ولی همسرم قبول نمی کرد. برای خانه ای 30 متری در جنوب تهران به غیر از پول ودیعه ای ...
همسرکشی در اوج فقر
. دیگر از این زندگی خسته شده بودم. دلم می خواست خودم را هم بکشم اما می ترسیدم. وقتی همسرم خواب بود خنجری برداشتم؛ رفتم بالای سرش. او اما خوابش سبک بود. خصوصا از زمانی که مادر شده بود به خاطر فرزندمان کم می خوابید. چشمانش را باز کرد و مرا خنجر به دست دید. با هم درگیر شدیم. تقلا می کرد و فریاد می زد اما من با بی رحمی او را کشتم. اصلا انگار خودم نبودم. با هم درگیری داشتید؟ خیلی دعوا می کردیم ...
بیوگرافی ژاله صامتی + عکس های این بازیگر و همسرش و اطلاعات زندگی شخصی و هنری
) ولی من که 48 ساعت نخوابیده بودم پس از رفتن مادر و همسرم مرتب یاس را از پتویی که در آن پیچیده شده بود در می آوردم و نگاهش می کردم و هر نیم ساعت یک بار او را در آغوش می گرفتم و دوباره روی تختش می گذاشتم. یاس هم مثل من آن شب بیدار بود و این موضوع کمی نگرانم کرد تا اینکه بالاخره زنگ زدم به بخش پرستاری و گفتم خانم پرستار نمی دانم چرا دختر من نمی خوابد در حالی که همه بچه ها خواب هستند. پرستار هم گفت خب ...
مرد عصبانی شوهر همسر سابقش را کشت
برای دیدن او رفته بودم که مرد جوانی در را باز کرد. تعجب کردم و پرسیدم کیست؟ که ثریا گفت: همسرم است. با شنیدن این حرف خیلی عصبانی شدم. تصور اینکه مرد غریبه ای بالای سر بچه هایم باشد برایم ناراحت کننده بود. نمی دانستی که همسرت ازدواج مجدد کرده است؟ نه. اصلاً حرفی به من نزده بود. برای همین با دیدن مرد ناشناس شوکه شدم. چه شد که او را به قتل رساندی؟ نمی خواستم ...