سایر منابع:
سایر خبرها
اخبار کوتاه
: نقش منفی را به دلیل چالشی که برایم ایجاد می کند، دوست دارم و امکان بازی در نقش منفی برایم در سریال خانه امن مهیا شد که بتوانم خودم را در این شخصیت با خصوصیات اخلاقی کاملا متفاوت با خودم محک بزنم. اگر مخاطب مرا در سریال ببیند و از من به عنوان بازیگر این نقش بدش بیاید من در ارائه نقش موفق بودم و خوشحال خواهم شد. نقشی که در خانه امن بازی می کنم تمام خاطرات ذهنی مخاطب را از من به هم می ریزد. ...
سرباز حاج قاسم افتخار رئیس آباد شد/ همسر شهید: 2 بار پیکر همسرم را برای مان آوردند
شما داشته اند آرام می کنند. و ما نیز با شنیدن این خاطرات هنوز خیال می کنیم حاج قاسم کنارمان زندگی می کند. این بار فاطمه رحمانی همسر شهید مدافع حرم هادی جعفری برایمان از همسرش که سرباز شما بوده و از دیدارش با شما روایت می کند: *از اهالی رییس آباد سال 89 بود که پدر و مادرم به سفر حج مشرف شدند. اتفاقا در همین سفر دوست قدیمی پدرم با همسرش که علاوه بر دوستی، در سپاه پاسداران با هم ...
کودکانی که به جای مدرسه رفتن، قاچاق می کنند
پدرم در همین کار کُشته شد. هشت سال، مادربزرگ و عمویم خرج خانه مان را دادند تا 10ساله و نان آور خانه شدم. بچه ها اینجا بعد از ابتدایی، فارغ التحصیل می شوند. 80درصد بچه ها شاگرد سوخت بَرها هستند، چون یا پدرشان کشته شده یا تیر خورده یا معلول و خانه نشین شده اند. الیاس سه سال شاگردی کرد تا پایش به پدال کلاچ و ترمز برسد و ماشین خودش را داشته باشد. 20سال دارم و خیلی ها مقابل چشم مان سوختند؛ دوستانم ...
این کودکان مدرسه نمی روند؛ قاچاق می کنند
.... الیاس 10سال بیشتر نداشت که پا درجاده گذاشت. دوساله بودم که پدرم در همین کار کُشته شد. هشت سال، مادربزرگ و عمویم خرج خانه مان را دادند تا 10ساله و نان آور خانه شدم. بچه ها اینجا بعد از ابتدایی، فارغ التحصیل می شوند. 80درصد بچه ها شاگرد سوخت بَرها هستند، چون یا پدرشان کشته شده یا تیر خورده یا معلول و خانه نشین شده اند. الیاس سه سال شاگردی کرد تا پایش به پدال کلاچ و ترمز برسد ...
سلفی با مقتول قبل از قتل در باغ گیلاس
چند عکس سلفی با موبایل کامران گرفتیم که ناگهانی او را از روی تپه به پایین هل دادم که زمین خورد. کامران به من گفت چه کار می کنی؟ که با او درگیر شدم و او چاقویی از جیبش بیرون آورد و ضربه به دستم زد. در آن لحظه نه چیزی می دیدم و نه چیزی می شنیدم و فقط به خاطر دارم که با سنگ چند ضربه به سرش زدم. بعد چه شد؟ وقتی فهمیدم او فوت کرده خودرواش را سوار شدم و برای اینکه صحنه سازی کنم با ...
مرد بدهکار پشت پرده جنایت در کوهستان
؟ روز حادثه به مقتول زنگ زدم و گفتم با چند نفر از دوستانم در باغ گیلاس قرار دارم. به او گفتم بیا برویم باغ، گیلاس بخریم. او ابتدا قبول نکرد و گفت تازه از شمال آمده و خسته است اما در نهایت راضی شد و آمد. آن روز ماشینم را انتهای همت نزدیک یک پمپ بنزین پارک کردم و سوار ماشین مقتول شدم. به خاطر کرونا عقب نشستم و شروع کردم به صحبت. می خواستم بی خیال چک شود اما قبول نکرد. بعد از آن وارد یک جاده فرعی ...
مردی که 20هزار بینایی را نجات داد 15 تیر 1399 ساعت: 10:4
داراب برگردی و من شروع کردم. صبح ها زود تر بیدار می شدم و شب ها پشت سر هم تا ساعت 3 نیمه شب [بیدار می ماندم]! البته همکاری و دوستی رفقا خیلی کمک می کرد. سپید: پس تشویق و حمایت خانواده بود... ما سه خواهر و سه برادر بودیم، پدرم از ملاک های قدیمی شیراز بود و سرگرم امورات خودش بود و در تمام مدت این مادرم بود که ما را برای درس خواندن حمایت می کرد و واقعا تاثیر زیادی در علاقه مند کردن من به ...
تاجگردون: قافیه شان تنگ آمده
، چندین بار دیگر هم عکس من را با حاج قاسم پاک کرد و اخطار می داد. به خودم اجازه نمی دهم از حاج قاسم برای تبلیغات استفاده کنم. نامه را آنها منتشر کردند، نامه ای که حاج قاسم به من داد را بدل سازی کردند. بالای نامه نوشتند جناب دکتر احمدی نژاد و تاریخ آن را به سال 91 تغییر دادند و پایین آن را غلامرضا تاجگردون نوشتند. سپس گفتند این نامه جعلی است و تاجگردون در سال 91 یک تفنگ به آقای احمدی نژاد هدیه کرده ...