همسر شهید مدافع حرم: دعا نمی کنم پیکر همسرم برگردد!
سایر منابع:
سایر خبرها
شرط همسر یک مدافع حرم برای حضرت زینب+فیلم و عکس
.... در نهایت توانست رضایت آن ها را بگیرد. در روز ولادت امام حسن مجتبی (ع) در 15 رمضان سال 83 به خواستگاری ام آمد و در سال 84 در شب ولادت حضرت علی اکبر (ع) هم عروسی کردیم. نغمه در آغوش پدر در حرم حضرت زینب (س) آقا مهدی خیلی مردمدار، دست به خیر، مهربان، اهل زندگی و مرد زندگی بود. ثمره زندگی ما یک دختر به نام نغمه است که موقع شهادت پدرش 6 ساله بود. الان دخترم 10 سالش است. آقا ...
سوار بر تابوت چوبی از دیدار خدا برگشت!
شهید احمد فصیحی متولد سال 1347 در دستجرد اصفهان بود. او سه برادر و چهار خواهر داشت و از نوجوانی شروع به کار کرد و همزمان با جنگ تحمیلی در حالی که نوجوانی 15 ساله بود به عضویت بسیج درآمد. احمد در خانواده ای مذهبی رشد یافته بود که غیر از او برادران دیگرش نیز به جبهه می رفتند، چنانچه یکی از برادرانش به مقام جانبازی نیز نائل آمد و اکنون جانباز 60 درصد است. خود احمد در سه مرحله به جبهه اعزام شد و نهایتاً 23 مرداد 1366 در منطقه ماووت عراق به شهادت رسید. آنچه در ادامه می خوانید گفت وگوی ما با فاطمه سادات طباطبایی مادر شهید است که از نظرتان می گذرد. ...
ترفند عجیب قاتل برای رضایت گرفتن
را صدا می کرد. چندباری از او خواستم برایم عکس بفرستد، اما عکس هایی فرستاد که به نظرم غیرواقعی و ساختگی بود. همه این موارد باعث شد که بیشتر به سهیل شک کنم و پیگیر شوم. من در این مدت به او اعتماد کرده و همه مشخصات و جزئیات زندگی ام را به او گفته بودم، چون فکر می کردم او مردی متمول و تحصیلکرده است، اما چند هفته که گذشت سهیل وقتی با سؤال های من درباره کار و زندگی اش رو به رو شد سرانجام ...
فیلمبرداری آقا اسدالله؛ راهگشای نیروهای امنیتی + عکس
...> * بسیجی ام! کار فرهنگی می کنم و برای فعالیت هایم ارزش قائل هستم. ولایت فقیه و در خط رهبری بودن برایم خیلی اهمیت دارد. از شما درخواست می کنم مهریه را چیزی از من بخواهید که پرداختش در توانم باشد، اصلاً قائل به این نیستم که مهریه را که داده و که گرفته... این چند جمله همه صحبت های اسدالله در روز خواستگاری بود. بیشتر من سئوال می پرسیدم و او پاسخ می داد. ب ...
اعلام گذشت دختر از پدر متهم به قتل
. سال ها قبل خاله ام فوت کرد و شوهرش با زن جوانی ازدواج کرد و صاحب فرزند شد. او تفاوت سنی زیادی با همسر دومش داشت و همین باعث اختلاف ما شد به همین خاطر با هم رفت و آمدی نداشتیم و همسرم نیز از پدرش ناراحت بود. این موضوع باعث شده است آن ها علیه من شکایت کنند و مرا قاتل دخترشان معرفی کنند. او در ادامه گفت: خانواده همسرم حتی دخترم را تحت فشار قرار داده بودند تا به مأموران بگوید که من با مادرش ...
اصرار بر جنایت
برنگشته است. سه روز همه جا را دنبالش گشتند اما اثری از او نبود. بعد از سه روز تصمیم گرفتم بگویم من پدرم را کشته ام، به خانه خاله ام رفتم و به خواهرم و خاله و بقیه گفتم پدرم را کشتم و در کمد دیواری دفن کردم. همگی گفتند خودت را معرفی کن، من هم آمدم و همه چیز را گفتم. من هیچ وقت از این که پدرم را کشتم، پشیمان نیستم. او حقش بود بمیرد و من این کار را به خاطر اخلاق بد و بدی هایی که به مادرم، من و خواهرم کرده ...
خواستگار فریبکار، زندانی محکوم به قصاص بود
ماشین زیر می گیرند و مرگم را تصادف جلوه می دهند. تهدید کرد که یک بار دست به آدمکشی زده و برایش خیلی راحت است تا مرا هم به قتل برساند. آرزو ادامه داد: چند روز بعد از این تهدیدها متوجه شدم فردی مرا زیرنظر دارد و تعقیبم می کند. او همان آدمکش اجیر شده بود که قصد داشت با ماشین مرا زیر بگیرد اما من هوشیار بودم و متوجه شدم. هدفش ترساندن و زهر چشم گرفتن بود و می خواست به من نشان بدهد که اگر با او ...
آغاز دردسرهای والدین با پایان سال تحصیلی
و فعلاً می خواهم دو هفته استراحت کنم. آنقدر کنار بچه ها درس خواندم و تمرین حل کردم که خسته شدم. خیلی از بچه ها در این یک سال، دل به درس نمی دادند و برنامه های شبکه آموزش هم مفید نبود. اوقات فراغت هم بدون مسافرت و ورزش و تحرک معنایی ندارد. برنامه ریزی برای اوقات فراغت دغدغه خیلی از والدین است. تا قبل از کرونا تابستان هر سال چند مسافرت داخلی و یک مسافرت خارجی داشتیم اما امسال نمی توانیم سفر برویم ...
بررسی سبک زندگی امام خمینی(ره) در گفت وگو با زهرا مصطفوی | امام کلام حق را با ملاطفت و شیرینی قرین می ...
عتاب متوسل نمی شدند و عبادت خدا را درنظر دیگران سنگین جلوه نمی دادند. همسرم به جهت عادت خانوادگی، دخترم را از خواب صبحگاهی بیدار می کرد و به نماز وامی داشت. امام وقتی از این ماجرا خبردار شدند، برایش پیغام فرستادند که چهره شیرین اسلام را به مذاق بچه تلخ نکن. این سخن امام چنان تأثیری در روح و جان دخترم گذاشت که دخترم خودش سفارش می کرد که موقع اذان صبح، بموقع مرا بیدار کنید. خاطره دیگری که از ایشان ...
نجات در وقت اضافه
که چرا این کار را می کنی ولی من آنها را قانع می کردم. سرانجام در روز اجرای حکم خانواده مقتول نهایت بزرگواری را از خود نشان دادند و از تقصیر این جوان گذشتند. بعد از این ماجرا روزی به دیدن آنها رفتم و به آنها گفتم شما مصداق بارز قد افلح المومنون و قطعا همان مومنانی هستید که پیروز شده اید. خوش به سعادت تان که بهشت را برای خود خریده اید؛ چرا که بخشش کار هر کسی نیست. روایت پسرعموی ...
همتی تهدید به ردصلاحیت شد؟/ تکذیب احتمال تایید صلاحیت یک کاندیدای ردصلاحیت شده/ روحانی به رهبری نامه نوشت
شناسنامه آنجا را دارد و به کشور برگشت. دو روز قبل گفتم که دو آپارتمان 95 متری دارم و همسرم هم یک آپارتمان 75 متری در پردیسان دارد که بعدا دختر و دامادم آنجا ساکن خواهند شد. بعد حاشیه درست کردند که دو همسر یکی در تهران و یکی در قم دارم؛ شرم نمی کنند؟ من چه خاری در گلوی آنها هستم؟ وقتی روی کار بیایم، آنها را راحت نمی گذارم. هرچه خوردند و بردند از گلویشان بیرون می کشم. دانشگاه دختر من پولی نبود و از 14 نفر ...
ماجرای زنی که به خاطر بی توجهی دزد شد!
تقاضای پدرم پای سفره عقد نشستم و با خجالت بله گفتم! چرا طلاق گرفتی؟ همسرم هیچ وقت مرا درک نکرد. او در همه امور زندگی کوتاهی می کرد و مخارج زندگی را نیز به سختی به دست می آوردیم. از سوی دیگر من تشنه محبت بودم و دوست داشتم همیشه مورد توجه نامزدم قرار بگیرم، ولی او از نظر عاطفی سیرابم نمی کرد. همه امید من در آن سن و سال نامزدم بود و می خواستم کمبود محبت هایم را در کنار او جبران ...
مادر مبتلا به سرطان چرا پسر جوانش را کشت؟/ حالا دیگر خیالم راحت شد
با اعتراف زن میانسال به قتل پسرش وی به دستور بازپرس یوسف ضیامهر از شعبه 6 ویژه قتل دادسرای عمومی و انقلاب تبریز، بازداشت و برای تحقیق و بازجویی به دادسرا منتقل شد. این متهم به قتل وقتی مقابل بازپرس نشست گفت: 20 ساله بودم که باوجود مخالفت های شدید خانواده ام با همسرم ازدواج کردم. اما اندکی از ازدواج مان نگذشته بود که متوجه شدم همسرم تریاک می کشد؛ نه تنها همسرم، بلکه خانواده وی نیز ...
زن خیانتکار منکر همدستی در قتل شوهرش شد
به گزارش خلیج فارس به نقل از ایران، رسیدگی به این پرونده از سال 96 با قتل مرد جوانی به نام سینا در خانه اش واقع در شرق تهران، آغاز شد. بررسی اولیه نشان می داد که سینا با ضربه های متعدد چاقو به قتل رسیده است. پس از آن همسر مقتول به نام مرضیه مورد بازجویی قرار گرفت و گفت: روز حادثه با پسرم به خانه خواهرم رفته بودیم و پس از بازگشت از آنجا متوجه قتل همسرم شدم و بلافاصله هم پلیس را در جریان قرار دادم ...
دیه و 5 سال حبس برای قتل همکلاسی
هم اختلافی نداشتیم، اما او پسر قلدری بود و عادت داشت به همه زور بگوید. مدتی قبل از حادثه با دوستانمان تصمیم گرفتیم برای هماهنگی برنامه هایمان یک گروه تلگرامی تشکیل بدهیم تا اگر کاری با هم داشتیم در آن گروه به هم اطلاع بدهیم. مدتی قبل از حادثه مجید به خاطر موضوعی داخل گروه تلگرامی چند باری مرا تهدید کرد و حتی چند بار هم به من فحاشی کرد. متهم ادامه داد: آخرین بار بعد از اینکه او دوباره در همان گروه ...
داستان تکان دهنده/ تصادف ماشین
آن شب ، او تصمیم گرفت از خانه بیرون بیاید و بدون اطلاع والدینش به مهمانی برود. دختر لباس پوشید و سپس پنجره اتاق خواب خود را باز کرد و به سرعت به سمت خانه دوستش رفت. در مهمانی ، دختر با پسری ملاقات کرد که چند سال از او بزرگتر بود. آنها مدتی صحبت کردند و دختر مرد را بسیار جذاب دید. او باعث خنده و خوشحالی او می شد. پسر که به شدت مشروب می خورد و بعد از چند ساعت از او سؤال کرد که آیا دوست دارد با او به ...
مرد رؤیا های دختر پولدار قاتل زندانی از آب درآمد
او گفتم که دستش برای من رو شده است و دیگر دوست ندارم صدایش را بشنوم. پیمان آن روز اعتراف کرد که مرا فریب داده است، اما عاشق من است. او گفت که چند سال قبل هنگام سرقت مسلحانه از طلافروشی در یکی از شهر های اطراف تهران صاحب طلافروشی را به قتل رسانده و پس از دستگیری هم قاضی به او حکم قصاص داده است. پیمان گفت که حکم قصاصش تأیید شده و حتی یکبار هم پای چوبه دار رفته است، اما با میانجیگری هیئت صلح و ...
دختر 16 ساله: محمود با خواندن صیغه مرا به عقد خود درآورد
هر موضوعی بهانه می گرفت و من را کتک می زد. از دست کارهای او خسته شده بودم تا این که از یکی از همسایه ها شنیدم او زن دارد و به دلیل ضرب و جرح یک نفر با چاقو فراری هم هست و همسرش هم دادخواست طلاق داده است. کمی بعد پدر و مادرم از محل زندگی ام خبردار شدند و خواستند که مرا به منزل برگردانند اما به آن ها گفتم که فکر برگرداندن من به منزل را از سرشان بیرون کنند و به هر سختی بود از منزل لیلا هم ...
نفس گرم مسیح کردستان محمدامین را متحول کرد
شهید محمدامین رحمانی از شهدای خطه کردستان است که چندی پیش، خاطره کوتاهی از او در صفحه ایثار و مقاومت منتشر کردیم و قرارمان بر این بود تا در سالگرد شهادتش (11 خرداد) به شکل شایسته تری به خاطرات و سیره زندگی او بپردازیم. محمدامین که فرماندهی گردان ضربت پیشمرگان مسلمان کُرد را برعهده داشت، از دید ضدانقلاب، دشمنی بسیار جدی و سختکوش به نظر می رسید که حتی شنیدن نامش ترس به دل گروهک ها می انداخت! او که توسط سردار شهید محمد بروجردی جذب نیرو های انقلاب شده بود، عاقبت به صورت کاملاً ناجوانمردانه در 11 خرداد 1361 مقابل خانه اش توسط ضدانقلاب ترور شد و به شهادت رسید ...
گریه های مادر قاتل کنار جسد پسرش / او را کشتم تا عروس و نوه ام در امان باشند
میانسال دستگیر شد در همان تحقیقات اولیه اعتراف کرد که با استفاده از شال عروسش، تنها فرزندش را به قتل رسانده تا مثل پدرش معتاد نشود و عروس و نوه اش در آرامش باشند. این زن پس از انتقال به دادسرا در گفت و گو با خبرنگار پایگاه خبری نصر تبریز گفت: وقتی 20 ساله بودم ازدواج کردم اما مدتی بعد فهمیدم که همسرم معتاد است. او اوایل تریاک مصرف می کرد اما بعد به هروئین رو آورد و 15 سال پس از شروع زندگی مشترکمان ...
قاتل فراری به قصاص محکوم شد
بارها با هم درگیر شده بودیم. روزی با او صحبت کردم و گفتم ادامه این زندگی برایم مشکل است به همین خاطر از او خواستم مرا طلاق بدهد، اما قبول نکرد و راضی به جدایی نشد. بعد از آشنایی با سپهر با او درددل کردم به همین خاطر از اختلاف من و شوهرم باخبر شد. این رابطه ادامه داشت تا اینکه وقتی سپهر فهمید شوهرم مرا طلاق نمی دهد نقشه قتل شوهرم را پیشنهاد داد. من که از زندگی با شوهرم خسته شده بودم قبول کردم و ...
مادر تبریزی پسر 20 ساله اش را کشت+عکس
...، توسط "یوسف ضیامهر"، بازپرس ویژه قتل، در حال رسیدگی است. اعتیاد تیشه به ریشه زندگی ام زد / گفتگو با مادر قاتل وقتی 20 ساله بودم، با همسرم آشنا شدم، همدیگر را دوست داشتیم و قصدمان هم ازدواج بود؛ با وجود مخالفت های سرسختانه برادرم با ازدواجمان، با همدیگر ازدواج کردیم و زندگی مشترکمان آغاز شد. اما اندکی از ازدواجمان نگذشته بود که متوجه شدم همسرم تریاک می کشد؛ نه تنها همسرم ...
سیره و منش شهید ابوترابی فرد از نگاه نزدیکان/سید آزادگان مظهر صبر و تقوا
سپرده شده است. به مناسبت سالروز شهادت سید آزادگان، شهید حجت الاسلام والمسلمین سیدعلی اکبر ابوترابی فرد، خاطرات خواندنی این شهید بزرگوار از زبان نزدیکان ایشان را با هم مرور می کنیم. روزه سیاسی! مسعود یزدی از نزدیکان شهید حجت الاسلام والمسلمین سیدعلی اکبر ابوترابی فرد روایت می کند: اوایل انقلاب بود، من حدود 16 سال بیشتر نداشتم و طلبه هم بودم، یک روز یکی از نزدیکان به نزد من آمد و ...
گزارشی از نجات یک اعدامی محکوم به قصاص روایت 25 سال کما
بار هم شاکی پرونده را ملاقات کردم، او تنها یک جمله را تکرار می کرد و آن جمله این بود؛ همه دیدند؛ ساعتی که دخترم به قتل رسیده آنجا بودی. تصویری از سخنان قاضی در ذهنش پررنگ شد. روزی که به قاضی پرونده ام گفتم چرا من؛ در جواب گفت فکر کن در جاده ای در حال گذر هستی و از بالای کوه، سنگی به سرت برخورد می کند. همین جمله، مرا کمی آرام کرد تا شاید بتوانم با تقدیری که از پیش برایم رقم خورده بود ...
رونمایی از تمثال مبارک سردار شهید علیجان ابراهیمی بازگیر
این موسسه جبهه فاطمیون بوده است. گفتنی است شهید علیجان ابراهیمی سیزدهم دی ماه سال 1344 متولد و در چهارم خرداد 1367 در شلمچه به درجه رفیع شهادت نائل شد. فرازی از وصیتنامه شهید علیجان ابراهیمی: برادرانم و خواهران! من هدفم را شناختم واز روی جهل و نادانی کشته نشدم. من که مسلمان بودم و اسلام عزیز را قبول کردم در این زمان احساس کردم که در خدمت اسلام برای رشد کردن احتیاج به خون دارد و ...
همسرکشی با همدستی قاتلان اجاره ای
. شواهد نشان می داد این مرد در غیاب همسرش با ضربه های متعدد چاقو از پا درآمده است. پلیس به بررسی در این خصوص پرداخت. همسر پدرام به نام ناهید به مأموران گفت: من و همسرم سال هاست با هم زندگی می کنیم و صاحب یک پسر هستیم. ما رابطه خوبی با هم داشتیم. من برای میهمانی همراه پسرم به خانه خواهرم رفته بودم، اما وقتی به خانه برگشتم با جسد خونین همسرم روبه رو شدم. نمی دانم چه کسی شوهرم را کشته است ...