سایر منابع:
سایر خبرها
دانلود گلچین مداحی نریمان پناهی شب دوم محرم 96
بدنت شمر نشست رو بدنت سر از قفا بریدنت غریب گیر آوردنت دوسِت دارم حسین به لطف مادرم تا آخرین نفس گدای این درم تموم زندگیم فدای تو حسین الهی پیر بشم به پای تو حسین من از کوچیکی نوکرت بودم گدای علی اصغرت بودم از اون روزی که یادمه حسین زیر سایه ی مادرت بودم می دونی بی تو حال و روز من خرابه ...
روایت اندوهناک فرزند یک جانباز اعصاب و روان
...! بابا جواب نداده بود، قطع کرده و به مامان گفته بود: من که دنبال کارتشم نرفتم ولی منظورش از به شماها که می رسن، دماغیه که ازت شکستم و جوونی توست که به باد دادم، ببخش که بهت رسیدم! یادم رفت ازش عذرخواهی کنم که رفتم صدام رو بزنم، آخه اون سال 60 رفت انگلیس و حالا هم اومده بود واسه خاکسپاری باباش ... مامان هم پاشده بود و از روی دیوار اتاق، قابی که توش به خط خوش نوشته هَذَا مِن فَضْلِ ...
امیدوارم امید باقی بماند
؟ به خودم می گم یه وقت باور نکنی! اون بنده خدا داره حسش رو دریافتش رو می گه. چیزیه که من نچشیدمش. خودت که می دونی درونت چه خبره و چقدر نمی دونی! قهرمان زندگی خودتون بودین؟ فکرمی کنم بودم، خیلی جنگیدم، خیلی مانع پیش روم داشتم. موانع، تلخ کرد کامت رو یا شیرین؟ بلند شدم راه افتادم؛ خستگی ها، سختی ها و حتی معطلی های اجباری راهم رو دوست دارم، اینه که دیگه ...
گوشی طلا نشان مالک در سریال زخم کاری | جواد عزتی بازیگر نقش مالک کیست؟
انجام بدید معروف میشید و بخاطر همین چرا باید دوست نداشته باشند و یه چیز طبیعی هست که انسان ذاتآ دوست داره دیده بشه و اصلا اینجوری خلق شده منم خب اینجوری هستم اما اینکه فرار میکنم شاید دلیلش این هست که دوست دارم تو یه مرزی بمونه و اون مرز رو نگذرم. 20 سال هست که از حضور شما تو عرصه بازیگری میگذره و بعد از 20 سال شما اینو رعایت میکنید؟ آره خدا کنه بتونم رعایت کنم اتفاق خوبیه و ...
مقاله بسیار مهم و آموزشی در مورد رفع اشکال آزمون کنکور
پرسند آقا شما میگی تو دوران جمع بندی واسه این دروس تست بزن. این همه تست وجود داره از کجا شروع کنم؟جواب من هم این تست های نشان داره. پس از همین الان تست هات رو نشاندار کن. یعنی به هر تستی که بر میخوری و بلدش نیستی یا اگه حس می کنی نکته ی خاصی تو سوال هست که قابل تامله دور عدد اون سوال رو خط بکش تا از بقیه ی تست ها جدا بشه. خوب برگردیم سر جمع بندی! شما تست های نشاندار تو که میزنی دو تا اتفاق میفته ...
به یاد رفیق و استاد حسن انصاری (امرو هیچستانی)
. دور تا دور پشته زار را خارشتر کاشته بودن. خورشید داشت پشت نخلستان های دوردست غروب می کرد. بابابزرگ گفت: نمی دونستم نگهداری طاووس این قدر سخته. و گریه کرد. این اولین و آخرین باری بود که گریه ی بابا بزرگ را دیدم شاید بابابزرگت هم اونجا باشه. کنار اون هفت پشته... این روزها فکر میَکنم امرو را ببریم جایی که دوست داشت. بالا دست کوه ها. بدون سنگ، بدون اسم و بدون هیچ نشانه ای. جایی که دست هیچکس به او نرسد. فقط ما چند نفر رفقاش بدونیم. * تداعی آزاد ما چند نفر ...
دانلود گلچین مداحی برای اربعین
مداحی مهدی رسولی مخصوص اربعین اربعین رسید و عشق تو توی دلا خیمه زده حسین جان ببین که هر کسی با هر چی داشته اومده ببین که مثل جناده، اومدم با خونواده پا گذاشتم تو راهت اسم تو با گریه بردم، هر چی که داشتم آوردم به فدای نگاهت میشه که دستامو بگیری میشه اشکامو بپذیری دکلمه میثم مطیعی مخصوص اربعین ...
یاد امرو
نوعی قهقهه های ژورنالیستی بود. جالب این که هر وقت صحبت طاسی کله می شد، خنده ملیحی بر لب می نشاند و می گفت: عودِخالق، جان خودت داستان اون دوست کچلت را برام تعریف کن و من برای چندمین بار تعریف می کردم که دوست کچلی داشتم که هر وقت به طعنه بهش می گفتیم کچل! جواب می داد: سر، یکی از دو کار را انجام می دهد، یا عقل را نگه می دارد یا مو را، سرِ شما مویتان را نگه داشته، سرِ من، عقلم را . و او هر بار این را ...
ابوالفضل جلالی: از پرسپولیس پیشنهاد داشتم
هواداران زیادی دارد. هر فوتبالیستی دوست دارد بازی در چنین تیمی را تجربه کند. وقتی پیشنهاد استقلال به دستم رسید واقعا خوشحال شدم و دوست داشتم به این تیم بیایم. البته چند پیشنهاد دیگر هم داشتم ولی خب بازی برای تیم بزرگی مثل استقلال چیزی نیست که به راحتی آن رد کرد. من در سنی هستم که می خواهم پیشرفت کنم. اگر دنبال پول بودم به جای استقلال به تیمی می رفتم که پیشنهاد مالی بهتری به من داده بود. واقعا ...
گفتگو با کم سن ترین قاتل سریالی / احسان فقط 15 سال دارد + عکس
... چه حسی درباره پدرت داشتی؟ احساس پدرانه نداشتم.من او را هیچ وقت در دوران کودکی ندیده بودم و نمی توانستم او را دوست داشته باشم! نقشه قتل را چگونه کشیدی؟ اول با یکی از دوستانم که معتاد است تماس گرفتم (همه دوستان من یا ساقی مواد هستند یا مصرف کننده) و درباره قرص های خواب آور پرسیدم چون قصد داشتم او را در خواب بکشم! وقتی نام قرص را فهمیدم به گلشهر رفتم و تعدادی قرص ...
سورپرایز استقلالی ها را با سورپرایز جواب می دهم
مدافع جدید استقلال امیدوار است بتواند با درخشش در این تیم دوباره ملی پوش شود.
کارآفرینی تنِ کتک خورده می خواهد| سرمایه اولیه، پول و پارتی نیست؛ مطمئن باشید!
امیرحسین عیدی؛ بازار : داستانی مشترک... گذشته ای تلخ... آینده نامعلوم و آرزوی بهتر شدن شرایط... این داستان مختصری است که زندگی قهرمانان را مفصل تعریف می کند. موفقیت تنها بُعد جهان است که در حدود و مرزها تعریف نمی شود و برای همه آدم ها یک صورت دارد؛ نیم نگاهی به زخم های گذشته و خیره به اهداف پیش رو. همیشه ماندگارترینِ افراد کسانی هستند که با تحمل سختی ها، دستی روی زخم های دیگران می کشند و راه ...
گفتگو با پیرمردی که پرستارش را با ضربه گلدان کشت / روح مقتول رهایم نمی کند!
، مرتکب قتل شود. حالا پیرمرد در بازداشت به سر می برد و منتظر نظریه کارشناسان پزشکی قانونی درباره وضعیت سلامت روانی اش است. این نظریه، سرگذشت او را مشخص می کند. به گفتگو با این متهم به قتل پرداختیم و محمدتقی شعبانی، بازپرس تهران در یادداشتی به تحلیل ریشه های قتل پرداخت. بیشتربخوانید سرقت از حساب مقتول دست قاتل را رو کرد سابقه داری؟ خیر تا به حال پایم حتی به کلانتری ...
قسمت 2/ استالین را چندین بار دیده ام / مرد خوش صحبت و جذابی بود
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : سرویس تاریخ انتخاب ؛ در تفلیس به مدرسه ی شیخ الاسلام رفتم. در این مدرسه ترکی و عربی و فارسی تعلیم می دادند. روسی را هم آن جا یاد گرفتم، مجبور بودم که بلد باشم. به تحصیلاتم تا دوره ی اول متوسطه ادامه دادم بعد پدرم ناخوش شد و در خانه افتاد و من مدرسه را رها کردم. با این همه دست از مطالعه برنداشتم ترکی عثمانی، آلمانی و فرانسه را هم به تدریج فراگرفتم. همان جا بود که به خدمت وزارت خارجه ی ایران درآمدم. بعدها با یک دختر اهل لیتونی ازدواج کردم و از خانمم صاحب دو تا دختر ...
مداحی حمید علیمی مخصوص ایام اربعین ( 25 روز مانده به اربعین)
...> گریه برای تو پر برکته برام دنیا بدون این روضه بی قیمته برام هر چی میگم حسین باز تنگ میشه دلم بی روضه و عزا ارباب والله باطلم با این دل زارم حسین حسین حسین آقا خیلی دوست دارم خیلی دوست دارم قربون سیاهی عزای تو قربون تموم نوکرات حسین اربعین یه وقت منو یادت نره باشم میون زائرات حسین این بارم بیا منو صدا بزن منت ...
دانلود گلچین مداحی مخصوص شب جمعه
واسه تو گریه کردم مثل پدرم سینه زن عزاتم بیا با من مدارا کن دوباره در میزنم درو وا کن براتم رو تو امضا کن با اون چشمات زندگیمو احیا کن حسین جونم ، پریشونم بدون عشقت زنده نمی مونم نذار تنهام که داغونم تا خون تو رگمه واسه تو میخونم هیشکی واسم نمیگیره جاتو خیلی قشنگه زندگیم با تو ...
ضربه های روانی در زندگی زن و شوهر
کنم که واقعا من را دوست ندارد. رو کردم به شوهرش و پرسیدم: نظرتان راجع به صحبت های خانم تان چیست؟ مرد جواب داد: خودمم نمی دانم. آن روزها خیلی گیج و سردرگم بودم، شاید عکس العمل خوبی نشان نداده باشم ولی دلیلش این نیست که همسرم را دوست ندارم. به زن نگاه کردم . غمگین بود و اشک می ریخت. شاید وقتش رسیده بود که مرد بفهمد دلیل فوران های خشم همسرش تومور نیست، حتی عصبانیت هم نیست بلکه یک زخم تروماتیک است که ...
با فیلترشکن ببینید 1400/06/09
خانوادگیش تو اوین، ویدیو کنفرانس بره احمدی نژاد چیکار کرد؟ برد خونه پدرش!!! خب مجلس بره ببینه چیکار کرد تحقیق و تفحص برای شماست اون موقع هم که جمع برادرون روسای قوا بودن متاسفانه رفقایی که شما به آنها مشاوره میدادید چنان چاهی کندن که ته ارز را باید روی 30 هزار و خورده ای فعلا بست وقتی این بانک ساختمان روابط عمومی دارد! دیگه زدی تو کار ...
گلچین مداحی برای اربعین + متن
ویلی یاحسین ایها الشیب الخزیب سید العطشان ایها الخد التریب جای سنگ ای وای مونده رو پیشونی وای از چشمای خونین بعد تو زینب ماند و داغ دوری وای از اون روزی که کنج تنوری روی دستای زینب رد زخم طنابه روی نیزه بمیرم سر طفل ربابه ای وای ای وای ای وای ای وای ای وای مداحی نریمان پناهی برای اربعین ...
دانلود گلچین مداحی بنی فاطمه شب چهارم محرم 96
چند دفه تو نزاشتی ابروم بریزه الهی که سایت روی سرم باشه قراره ما هم باز دم حرم باشه چشم امیدم به کرم اربابه خودت که دیدی هر دفعه وقتی زمین خوردم اسمتو آوردم تو ابرو دادی من آبرو بردم یه خواهشی داره ازم چشای پر ابَرم سر اومده صبرم برس به دادم تو تارکیه قبرم اخه غیر تو مگه کی میاد سراغ بی پاها همه میرن و خودت میمونی برای رو سیاها دار و ندارم رو به تو بدهکارم خیلی بدم ام خیلی دوست دارم ...
از لابلای کتاب ال دیگو؛ کش رفتن کرایه اتوبوس از جیب اقوام
شد و با خودم فکر کردم: خب، اگه تعویضی انجام بشه و من برم تو و بقیه هزینه ها رو بذارم کنار، می تونم برای خودم یک دست لباس دیگه یا چیز دیگه بخرم. برای من، اولین بازی برای تیم اول فقط به معنی خرید یک دست لباس نو بود! لا توتا تا دم در برای بدرقه ام آمد: برات دعا می کنم، پسرم. و بهترین لحظه وقتی بود که گفت پدرم اجازه گرفته که زودتر کار را تعطیل کند. الان دیگر می توانست بیاید و بازی ام را ...
من مونا هستم؛ 3 سال و 4 ماه و 19 روز دارم!
به من برگرداند. وقتی از خانه زدم بیرون، شناسنامه نداشتم. تازه اگر می داشتم هم جرئت نمی کردم رو کنم. می ترسیدم خانواده ام پیدایم کنند. هرجا می رفتم، یک اسم داشتم. این جا بود که هویت پیدا کردم، شناسنامه گرفتم و دوباره مونا شدم. حالا شغل دارم، بیمه هستم و دارم درس می خوانم. یک آدم دیگر شدم اینجا یک مرکز خیلی بزرگ است. چهار تا خوابگاه داریم. خوابگاه یک، مال مصرف کننده هاست که ...
ثابت می کنیم فوتبال ما از آسیا جدا شده است
.... درآن روزها هم نمی خواستم خودم را فریب بدهم که چون در بهترین لیگ دنیا حضور دارم، اشکال ندارد کمتر بازی کنم. من برای بازی به برایتون رفته بودم و باید تلاشم را می کردم. با خودم گفتم اگر قرار است شرایط این طور پیش برود، بهتر است جدا شوم. اگر به عقب برگردی باز هم به انگلیس می روی؟ با خودم رو راست هستم. اگر باز هم به عقب برگردم تیم برایتون را انتخاب می کنم و هرگز از کاری که کردم ...
اگر این علامت ها را در فرزندتان دیدید او را نزد دکتر روانشناس کودک ببرید
یه نفر که کارش کمک کردن به بچه هاست تا بتونن احساساتشون رو بهتر درک کنند و با صحبت کردن با اون حالشون خوب بشه. ما یه نفر رو میشناسیم که به بچه ها کمک می کنه تا نگرانی هاشون کم بشه. فکر کنم که بتونه به تو هم کمک کنه تا نگرانی هاتو کم کنی. همینطور به ما هم کمک کنه تا بفهمیم چطور می تونیم برای این کار بهت کمک کنیم.” اگر دکتر روانشناس کودک شما وبسایت دارد، می توانید تصاویر دکتر و مرکز مشاوره ی محل ...
آیا واقعا مردم ایران با تورم، خوشحال می شوند؟
.... برای اون صفری که جلوی کوبیده و دلار اومده داد میزنیم. برای اون صفری که جلوی خونه اومده جار نمیزنیم. (ولی میفروشیم و باهاش مهاجرت میکنیم) فقط شهر تهران حدود سه میلیون خانه داره. سه میلیون صابخونه راضی و خوشحال. تعمیم بدهید به میلیون ها خانه و زمین کشور. تعمیم بدهید به 48 میلیون نفر سهامدار بورس. همه از صفر های جلوی دارایی شون خوشحالند، ولی صداش را جلوی شما در نمیارند در ...
عصبانیت پرستو صالحی از انتشار این عکس ! / شوهر مطلقه ؟!!
... 10 سال پیش ژل تزریق کردم و پشیمان هم شدم الان فکر می کنم برای بازیگری بهتر است صورت آدم طبیعی باشد. هر چند که حتی طبیعی هم که باشی، عده ای اصرار دارند بگویند که صورت همه بازیگران عملی است منبع : مه شو این مطلب از گروه وب گردی است و فقط جنبه سرگرمی دارد. اخبار وبگردی را در اینجا بخوانید: ...
تبلیغات تلویزیونی یا فروش محصول به روش شرکت های هرمی!
این روزها برای خرید یک کالا به سراغ گرانقیمت ترین چهره های سینمایی و تلویزیونی رفته اند با قیمت هایی که هوش از سر می برد و روش هایی که در اثربخشیِ این نوع تبلیغات باید تردید داشت اما فارغ از جوایز 20 تا 50 میلیون تومانی که یکی به اندازه ی شماره ی پا و آن دیگری لابد به اندازه ی وزن دست به جیب می شود(!) نوعاً با تبلیغاتی رو در رو هستیم که نه تنها جنبه ی آموزشی تبلیغی ندارد که برعکس، خود نوعی ...
گفت وگو با خواهر شهید مهدی بخشی/ زخم ترکش صورت داداش مهدی را زیباتر کرده بود!
سال 1342 به دنیا آمد. ما با همدیگر خیلی صمیمی بودیم و هر چه داشتیم با هم تقسیم می کردیم. خیلی هم را دوست داشتیم. زمانی که مهدی کوچک بود، مادرمان بیماری سختی گرفت و چون من فرزند اول بودم مهدی را بزرگ کردم. من 9 سال از آقا مهدی بزرگ تر بودم. خانواده مادری مان نیز خیلی مذهبی بودند و پدربزرگمان روحانی بود. مادرمان هم خیلی مذهبی بود. در میان فرزندان آقامهدی از بقیه فرزندان مذهبی تر بود. ...
در فهرست ورود به بهزیستی هستیم
کار بیکار شدم. نه اینکه کار من بد باشه و از من ناراضی باشن، می گن شما از این خونه به اون خونه می روی و ممکنه ناقل ویروس لعنتی باشی. من که تا امروز به سختی روی پای خودم ایستاده بودم و دست نیاز به طرف کسی دراز نمی کردم، حالا دست به عصا موندم با شوهری که مریضه، داروهایی که خریدنش پول می خواد و زندگی که خرج داره. یگانه نگران از شرایط پیش رو، گاهی بغض می کند، گاهی می خندد و گاهی خشمگین به ...
نگاهی به جانفشانی های غواصان دفاع مقدس در میهمانان ام الرصاص
عکس ها کمک کنند تا اسامی همرزمان و خاطراتی که با آنها داشتم یادم بیفتد. خیلی سماجت به خرج دادم. شاید روزی 10 تا 12 ساعت برای این کار وقت گذاشتم. حسینی درباره کسب اطلاعات از همرزمان خود نوشت: برای شروع دنبال سه چهار نفر از همرزمان غواص تبریزی ام گشتم. وقتی سید محمد میرمهدی زاده، دوست هم محلی ام را پیدا کردم، با شماره تلفنی که در اختیارم گذاشت پایم به زنجان، شهر غواصان دریادل و خط شکن باز ...