القاب زشتی که “مهراب قاسمخانی” به خود نسبت داد/ عکس
سایر منابع:
سایر خبرها
موضوع طلاق بهاره رهنما پایان نیافت؟ نه به مرد متاهل؟!
سمت دخترش رفته متاسفانه براش بی آبرویی و پاپوش دوخته شده! مهر و لبخند این بچه رو ببینید اگر پدرش اون آدم وحشتناکی که مادش میگه هست پس چطور انیس انقدر عاشقانه دوستش داره؟ بهاره رهنما جاری(زن برادر شوهر) شقایق دهقان بازیگر سینما و تلویزیون می باشد. او حالا خیلی وقته که دیگه در اینستاگرام دیده می شود و خیلی هم از نظر کاربران دوست داشتنی نیست که هیچ هر کجا هم حرف و عکسی از او ...
خیانت در اوج اعتماد
. بسیار شوکه شده بودم و انتظار چنین مسئله ای را بعد از مدت ها آشنایی نداشتم و نمی دانستم باید چگونه با این مشکل کنار بیایم. از طرفی به آن خانم علاقه مند شده بودم و خلاهای عاطفی ام را پرکرده بود و از طرفی دیگر نمی دانستم با چنین شرایطی مخصوصا وجود فرزند چگونه او را بپذیرم. به هر حال چون دوستش داشتم، تصمیم گرفتم با او ازدواج کنم و فرزندش را مثل دختر خودم قبول کنم. بعد از مراسم عقد، جشن کوچکی ...
استایل سیدمحمد موسوی در استانبول /عکس
...> در سن 9 سالگی بود که برای اولین بار به توپ والیبال دست زدم قبل از اون والیبال رو می دیدم. چون پدرم والیبال بازی می کرد اولین حضور و حمایت خانواده در سن 9 سالگی اولین بار خواستم باهاشون بازی کنم و در اولین حضوری که تو زمین داشتم تونستم شمه هایی از والیبال رو نشون بدم و با والیبال ارتباط برقرار کنم از اونجا بود که خانواده من بیشتر از خودم والیبالم را دنبال کردند که ...
مدافع حرمی که فرمانده اش به او مرخصی نمی داد!
پدرمان به خاطر جنگ و مصائب حاصل از آن، برای حفظ جان خانواده اش تصمیم به مهاجرت به ایران گرفت و در مشهد ساکن و به کار کشاورزی مشغول شد و از این راه امرار معاش می کرد. شهادت همسر و فرزند سیداسحاق در مشهد مشغول تحصیل شد، اما به خاطر مشکلات موفق به ادامه تحصیل نشد و به کار نقاشی ساختمان و چهره آرایی رو آورد. بعد از اینکه سیداسحاق ازدواج کرد و صاحب فرزند شد، به یکباره پدر به خاطر خروج ...
دزدی از شوگرددی تا جیب بری پیرمرد!
خوبی ندارد. همه عزادار عزیز از دست رفته شان بودند و اصلا حواس شان به وسایل داخل جیب هایشان نبود. همان موقع بود که فکر سرقت به سرم زد. چند روز بعد با پوشیدن لباس مشکی و کت وشلوار راهی بهشت زهرا شدم. به مقابل غسالخانه می رفتم، با شناسایی افرادی که عزادار بودند به سمتشان می رفتم و دست به جیب بری می زدم. معمولا چه وسایلی سرقت می کردی؟ از موبایل گرفته تا پول و کیف جیبی. سابقه داری؟ ...
آقایی: مجبورم کردند مهاجرت کنم!
کشورش را داشتم. با این حساب حالا که به ایران بازگشته ای هیچ گونه مشکلی برای پوشیدن لباس تیم ملی ایران را نخواهی داشت؟ بله، هیچ گونه مشکلی وجود ندارد. وقتی به ایران برگشتم با آرش میراسماعیلی رئیس فدراسیون جودو چندین بار جلسه داشتم و خوشبختانه او نیز کمک کرد تا به تیم ملی ایران برگردم. صحبت های خوبی در جلسات مختلف مطرح شد و توافقات اولیه صورت گرفت تا اینکه هفته گذشته در نهایت ...
محمدرضا تاجیک:به هیچ وجه روحانی گزینه اول خاتمی نبود/ اصلاحات رو به احتضار است
هم با ایشان داشتم، به خودش گرفت و تصور کرد که با او بوده ام یا به هر حال از مطلبم این برداشت در جامعه می شود. او به آقای خاتمی زنگ زد و گفت که دکتر چیزی می نویسد مسئله ایجاد می کند. آقای خاتمی موضوع را به من گفت و من گفتم که اسمی از کسی نبرده ام و برای آقای هاشمی هم احترام زیادی قائلم. حرف به اینجا رسید که اکنون چه باید کرد؟ باید از چه کسی حمایت کرد؟ آقای خاتمی در آن مقطع به هیچ وجه گزینه نخستش ...
کاهش قیمت گوشت قرمز و مرغ/ رانت چند صد میلیونی قرعه کشی خودرو/ بازاریابی نفت ایران برای اروپایی ها/ ...
بازار ادامه یافت، از این رو ادامه روند داد و ستدها بسیار غیرقابل پیش بینی است. وی در مورد دلایل تداوم ریزش شاخص اظهار کرد: برخلاف برخی تحلیل ها، ابهامات مذاکرات هسته ای از مهم ترین عوامل این روزهای بازارسرمایه نیستند. این بلاتکلیفی مدت زیادی است که گریبان گیر بازار است و موضوع جدیدی نیست که بورس بخواهد نسبت به آن در این مقطع واکنش منفی نشان دهد. گرچه با مشخص شدن نتیجه مذاکرات احیای برجام مسیر بازار ...
کودکی مهراب قاسم خانی /عکس
ازدواج کرد و در 25 سالگی صاحی یک دختر بنام نیروانا شد این زندگی مدتی بعد دچار حاشیه شد و سرانجام به طلاق انجامید ازدواج دوم قاسم خانی برای بار دوم در سال 1383 با شقایق دهقان بازیگر شناخته شده ازدواج کرد که تا به امروز دوام آورده، آنها صاحب یک فرزند پسر بنام نویان هستند محراب و شقایق سر سریال پاروچین با بکدیگر آشنا شدند نیروانا دختر و مریم گلرو همسر اول مهراب ...
از نفس افتاده ها و درد نداری
.... سیب زمینی، یک کیلو. پیاز، یک کیلو. گوجه فرنگی، یک کیلو. یک شانه تخم مرغ. به همین چهار قلم هشتادهزار تومن دادم. انصاف آخه؟ گوشت و مرغ می خریدم که قیمتش سر به فلک می زد. نگاهی به اطراف می کند و کمی آرام تر می گوید. نداری مثل خوره می مونه. می افته به جونت و تا زمانی که نفست رو نبره دست از سرت برنمی داره. زندگی بخور نمیر پنج ساعت بیشتر خونه نیستم اونم واسه خواب. از 24ساعت شبانه ...
ست لباس دنیا جهانبخت با پسرش و کالسکه لاکچری ! / مادربزرگ هم بود ! + عکس
، فسنجون و قورمه سبزی است آرزوهایم مادی نیست ، اول سلامتی مامانم رو می خواهم و دومین آرزوم رسیدن به کسی که دوستش دارم و آخرین آرزویم آرامش هست بنظرم تنها چیزی که همه توی زندگیشون نیاز دارند زندگی توام با آرامش است اگه میتونستم یک قسمت از زندگیمو پاک کنم اون قسمت از زندگیم هم فوت پدرم بود، کاش میتونستم جلوی اون اتفاق رو بگیرم قشنگترین لحظه زندگیم هم لحظه ای ...
زندگیتونو ول کردید، چسبیدید به حقوق من!
روز به قلبم زدن تو با حق خوری با سهمیه پزشک شدی خواهرات حق ما رو خوردن و با سهمیه دکتر شدن اما کی می دونه من چقدر وقتی به آغوش پدرم احتیاج داشتم وقتی به حمایت پدرم احتیاج داشتم چه اندازه زجر کشیدم و احساس درد کردم.الانم که مشغول به کارم زخم زبان مردم تمومی نداره انگار من برای اونا دردم و هر بار منو می بینن احساس درد می کنن واقعا من سرم به کارم گرمه و با جان و دل در تلاشم و وقتی ...
واکنش کاربران به خلع لباس خودخواسته پدر نیما زم مسؤول معدوم کانال آمدنیوز
،شهید مطهری و شهید بهشتیه بابا تو منتظری،صانعی وهاشمی هم نیستی تو اون گنجشکی که نشسته روی درخت سروی که خواست بلند بشه به درخت گفت محکم بشین میخوام پر بزنم و برم درخت گفت برو عمو سیدکمیل موسوی ▪️ در سالگرد اعدام زم پدرش لباس روحانیت رو از تن در آورد و گفت خودم را خلع لباس میکنم. پ.ن: انصافاً اگر یک کار درست کرده باشی همینه آقای زم .. لباس ...
پژمان جمشیدی: فوتبال را از سینما بیشتر دوست دارم
، حفظیاتم است. من ریاضی خوانده ام. تمام قضایای هندسه را حفظ می کردم. اگر در امتحان یک عدد عوض می کردند بدبخت می شدم ولی بازی در تئاتر، بخصوص نمایش آرسنیک... ، نسبت به کارهای قبلی ام سخت تر بود. عکس پژمان جمشیدی گفتگویی با پژمان جمشیدی رفاقت شما با پیمان قاسم خانی چطور شروع شد؟ پیمان را از سال 81 می شناسم. اول با خانم بهاره رهنما، همسر پیمان در یک مراسمی ...
لزوم ایجاد جاذبه های فرهنگی و ورزشی برای رونق مساجد/ وقتی ورزش ابزاری برای انتقال مفاهیم دینی می شود
حضورشان در مسجد چندان با رغبت و شاداب نیست، در این مسجد چون همه فامیل بودند بچه ها را باخود می آوردند و خیلی مرتب و منظم خانوادگی همه باهم کوچک و بزرگ به مسجد می آمدند ولی جمعیت کم بود و محدود به همین جمع فامیلی، موضوع باشگاه ورزشی را مطرح کردم و در 2 ماه اول باشگاه را خودم اجاره و هزینه های آن را پرداخت کردم ولی به بچه ها گفتم رایگان بیایید و کمربند اول برای بچه ها رایگان شد، از این طریق توانستیم ...