سایر منابع:
سایر خبرها
پیر شد ولی از گویندگی سیر نشد!
.... این را حاج محمد قربانی، معروف به "پدر رادیو" ( که عمرش درازتر از این که هست، باد ) هم تایید کرده است. او اضافه می کند که: رضا خضرایی با همه غرغرهایش و در هر حالی که باشد، مهربانی اش را از دست نمی دهد. حتی یک بار منِ مریضِ بی ماشین را که به یک فیزیوتراپ خوب و ماهر نیاز داشتم، سوار ماشین خودش کرد و بُرد پیش یک فیزیوتراپ آشنا که خودش از او نتیجه گرفته بود. من هم چند بار رفتم ...
با مترجم بی ادعای محله لادن آشنا شوید
دانشگاه در ذهنم نداشتم. به سربازی رفتم که خودش دوران تأثیرگذاری در زندگی ام است. بخش زیادی را در خط مقدم بودم. اسفند سال 64 به سربازی رفتم و تا 20 تیر 67 در جبهه بودم. 17 ماه را جایی بودم به نام موسیان نزدیک مهران در خاک عراق و بعد هم به فکه رفتم. خاطرات جنگ همیشه همراهم است وقتی از او می خواهم از خاطرات جنگ تعریف کند می گوید: خاطره دوستانی که از دست رفته اند همیشه با من ...
عبادت های شبانه اسکندری و چرایی عدم حضورش در نماز جماعت
را در پایگاه می پوشید. زمانی بود که به پدرم پست های مختلف پیشنهاد می دادند یا می گفتند در معرض دید باشد! یک خاطره از بابا دارم. زمانی که فرمانده تیپ پایگاه مهرآباد بود، حاج آقا مقدسی (رئیس عقیدتی سیاسی نیروی هوایی) به او گفته بود شما فرمانده تیپ هستی. در مراسم نماز جماعت شرکت کن! ایشان عادت داشت با سیستم خودش نماز بخواند. اول غسل می کرد بعد یک دشداشه سفید می پوشید و به نماز می ایستاد ...
مبارز سیاه پوستی که رهبر انقلاب شهید خطابش کرد
یتیمی پشت سرگذاشت، اما امیدوار بود که بتواند با درس خواندن به شغل مورد علاقه اش یعنی وکالت برسد تا هم مشکلات مالی اش را برطرف کند و هم از حقوق سیاهان دفاع کند. روزی معلم انگلیسی، آقای استروسکی، از مالکوم خواست تا بعد از اتمام درس کلاس را ترک نکند تا در مورد آینده با او صحبت بکند مالکوم صحبت های آن روز با این طور روایت می کند: معلم به من گفت مالکوم تو باید خط زندگی ات را مشخص کنی. هیچ وقت به آن ...
راز پرده قرمز جنگ در تبریز/ اینجا عکس بگیر تا شهید شوی
... از او می خواهم تا از همان اول که دست به دوربین شد و همه او را آقای آزادی شناختند، تعریف کند. ماسک صورتش را پایین می کشد و با لبخندی شروع به مرور خاطرات خود می کند. او می گوید: متولد سال 1334 در شهرستان هریس هستم، دوازده یا سیزده ساله بودم که به اتفاق خانواده به تبریز مهاجرت کردیم؛ پدرم در هریس کشاورز بود ولی دیگر سنی از او گذشته بود و ما چند برادر باید خرج خانه را در می آوردیم ...
روایت فرزند ایثارگری که با الگوگیری از پدر در نجات جان مردم مشغول است از جزیره فاو تا فتح آتش در قم
تواند هر دل شوره ی داغی را سرد کند و شاید برای همین است که می گوید جایی جز ایستگاه آتش نشانی بند نمی شوم و هرچه ساخته و خاطره دارد برای ایستگاه آتش نشانی است. اما اسم پدر که میاید، خودش می گوید تصویری روشنی یادش نیست، خاطره یا تصویری که این سال ها با آن دل خوش باشد، می گوید از وقتی خودم را شناختم مادرم مانند مرد بالای سرم ایستاده و پشت وپناه تمام ترس هایم بوده است. دوران ...
روایت مردی که از جبهه به کارآفرینی رسید
امروز در سنگر تولید می کوشم تا کمکی به جوانان این مرز و بوم کرده باشم. جزو نیروهای تکنسین فوریت های پزشکی قبل انقلاب بود، از آن هایی که با سختی روزگار جوانی را در خانواده هشت نفره پشت سر گذاشت. متولد 1332 و در بحبوحه انقلاب 25 سال داشت و عضو اورژانس (می گوید عضو 123 قدیم و یا 115 کنونی) بود. مبارزات خیابانی انقلابیون را مشاهده کرده و حتی شهادت یکی از همکارانش را به چشم دیده است. حاج سیدرضا ...
تریکوبافی، شغلی سخت، اما لذت بخش است
سید محمد عطائی | شهرآرانیوز؛ با نخ و سوزن و دستگاه های تریکوبافی دستی در کنار دایی اش پا به دنیای سخت کار گذاشته است و حالا سال های سال است افرادی به طور مستقیم و غیرمستقیم از کارگاه تولیدی تریکوبافی او روزی حلال به خانه هایشان می برند. کارگاهش در شهرک صنعتی محله ثامن، در آبی بزرگی دارد. وارد که می شوم، سر و صدای دستگاه های تریکوبافی مانع شنیدن صدایی دیگر می شود. هزاران سوزن که دوک های درشت نخ را ...
روایت ترنس هایی که فقر و فحشا دامن گیرشان شده است
. به او می گویم: خانواده ات چگونه با تو رفتار می کردند؟ می گوید: آنها می گفتند ما از حرکات تو بدمان می آید، چرا این گونه رفتار می کنی؟ در یک لحظه خاطره ای به یادش آمد با همان لحن دخترانه گفت: یکبار از دست خواهرم عصبانی شدم و به او گفتم از جلوی چشمم دور شو! ناگهان پدرم فریاد کشید که ما آبرو داریم، این چه لحن حرف زدن است؟ اما من کار بدی نکرده بودم، نمی دانم چرا باید برای ...
شیررضا دهقان
هم نپاشد. او بعد از عمل جراحی موفقیت آمیزش امید خود به زندگی را دوباره بازیافت. شیررضا دهقان افتخار می کند که کارش را از طی زدن مغازه هایی که امروز صاحب آن هاست؛ شروع کرده است و اکنون به جایی رسیده است که 70 نوع محصول، ازجمله بستنی، فالوده و آبمیوه در طعم های مختلف تولید می کند و در تولید آن ها به نوعی استاد، کارشناس، متخصص و مرجع شده است. او به خودش قول داده است که هر کاری انجام می ...
استایل های مینا ساداتی؛ ذوب شدن در زیبایی استمراری
چی بپوشم - مصی روشن : در این سال ها و خصوصا از زمانی که کرونا جان سینما را گرفت و صنعت اش را تا مدتی رو به خاموشی برد؛ بازیگر های زیادی وارد دنیای مد و فشن شدند که البته در همه جای دنیا این موضوع وجود داشته و می شود گفت عمر خیلی زیادی هم دارد. حالا بگذریم از تبلیغات چای و رستوران و یخچال... که بازیگر های ایرانی زیادی، حداقل یکبارش را تجربه کرده اند. اما در این میان بازیگران زن خیلی کم توانسته اند ...