ترویج فرزندآوری در هیأت به سبک مهدی رسولی +فیلم
سایر منابع:
سایر خبرها
پدرم را کم دیدم؛ یا ایران بود یا سوریه! + عکس
ببینید شهید جوابتان را می دهد؟ همسر شهید: بله؛ شهید خیلی به ما جواب داده. **: مثال می زنید؟ همسر شهید: مثلا وقتی مشکلی که نتوانی به کسی بگویی، کسی نتواند انجام بدهد به جز خدا، باید آدم خدا را مدنظر بگیرد، به شهید می گویم تو من را این رقم تنها گذاشتی و رفتی، خب باید یک کاری انجام بدهی، چرا؛ من تنها هستم دیگر، بزرگ کردن چهار تا بچه خیلی سخت است، رو به شهید می گویم خودت ...
روایتی از سال ها زندگی در کنار یک جانباز 70 درصد
و مبارزه با اشرار می کشاند و شب های زیادی به خانه نمی آید و این نیامدن ها خواب از چشم تازه عروس او می گیرد. ما هردو اهل درگز بودیم و در همسایگی هم زندگی می کردیم. پدرم آن قدر خانواده آقای یادگارپور را می شناخت که تا آمدند خواستگاری قبول کرد. آن موقع مجیدآقا به مادرش گفته بود یا مریم یا هیچ دختر دیگری. هردو لبخندی معنی دار می زنند، معنی دار به اندازه نگاه هایی که به یکدیگر دارند ...
محمّد رسول الله(ص)
حسین چه اسمی می شه گذاشت، اسم دیگری برازنده این روز و این بچه نیست؛ آخر امروز عاشوراست، روز آقام حسینه. حاج جواد بعد از خواندن اذان در گوش بچه و نامیدن او، آهسته در گوشش گفت: حسینم، می خوام نوکر خوبی برای حسین زهرا(س) باشی. باباجون می خوام پیش سیدالشهدا(ع) روسفیدم کنی. زمانی که پیکر حسین به شهر آمد، حاج جواد برای وداع بالای سر پیکر مطهر آمد و گفت: پسرم دل کندن از تو سخت است، اما دلخوشم ...
توزیع رایگان 600 هزار اصله نهال در استان سمنان آغاز شد
به گزارش خبرنگار مهر ، جعفر مرادی حقیقی بعدازظهر یکشنبه در مراسم جشن درختکاری به میزبانی سالن جلسات ساختمان مرکز کسب وکار شهرک صنعتی سمنان ضمن بیان اینکه شعار هفته منابع طبیعی و روز درختکاری به نام همه باهم، جهاد برای حفاظت از منابع طبیعی نام گذاری شده است، ابراز داشت: طی این هفته 600 هزار اصله نهال رایگان بین عموم مردم توزیع خواهد شد. وی بابیان اینکه تلاش شد تا برای تهیه نهال ها از ...
جرج زکی؛ ادیب مسیحی و دلباخته امام حسین(ع)
بود و اهل محل به همنشینی با او و نوشیدن قهوه تلخ، علاقه مند بودند. مادرم همواره در مراسم و مجالس عزاداری امام حسین (ع) که در منطقه ما در ایعات برگزار می شد شرکت می کرد و پدرم نیز عاشق و شیفته امام علی(ع) بود. همیشه انجیل را در یک طرف و نهج البلاغه را در طرف دیگر خود گذاشته بود. آن قدر شیفته امام علی بود که همیشه برای اثبات مدعای خود به کلام امام علی استناد می کرد و حدیثی از او می خواند. ...
سبک زندگی حسینی از نگاهی دیگر
یا حسین سر می دادند و برخی آروز می کردند که همچون حسین سر جدا باشند. رزمندگانی را به یاد داریم که هنگام حمله به دشمن فریاد می زدند ای لشکر حسینی تا کربلا رسیدن یک یا حسین دیگر. نمونه ای از این عرض ارادت ها به محضر امام حسین (ع) با سرود نوجوانان آباده ای به خاطره ای تبدیل شد که برای نسل های بعدی نیز شیرین است. داستان گفت و گوی یک فرزند با پدر شهیدش درد دلامو که شنید، حرف حسین وُ پیش ...
ماجرای اسارت در 15 سالگی
.... لشکر فجر نتوانست آنچنان به لشکر ثارالله دست بدهد. لشکر امام حسین خط اول را شکست؛ اما خط دوم موانع زیادی داشت و نمی توانستیم وارد شویم. لشکر ثارالله حمله را از خط اول عراق شروع کرد. در تصرف خط دوم عراق، معبر باز نبود. بچه های تخریب دنبال عراقی ها که در حال فرار بودند، نوار شب نما انداختند تا نیروها عبور کنند. لشکر ثارالله با فرماندهی شهید علی بینا حدودا 400 نفر بودیم. خبر محاصره ما به ...
شهیدی که از شهادتش خبر داشت/ جسدی که کومله آن را متلاشی کرده بود
مرخصی شریف، من و دخترانم در باغ مشغول پختن نان بودیم، شریف مشغول چیدن سیب بود و با خنده به سمت ما پرت می کرد. عصبانی شدم، گفتم مگر بچه ای این کارها می کنی؟ گفت مادر جان قصد اذیت ندارم فقط خواستم شوخی کنم حلالم کن، نزدیکم آمد و در گوشم زمزمه کرد مادر می دانی این باغ جقدر زیباست گفتم: بله.گفت به باغ بهشت می ماند گفتم مگر تو باغ بهشت را دیده ای جواب داد نه وصفش را شنیده ام انشاالله اگر خدا بخواهد خواهم ...
چند روایت درباره مردمی که امسال هم روی کرونا را کم می کنند/ عیدی تو با من هموطن!
داده اند و تلاش می کنند در قالب این کانون و دورهمی هایش از حال و هوای همسایه های نیازمند محله پر درد هرندی بی خبر نمانند. فرزانه آقایی مدیر این کانون است و مادر معنوی بچه های خانواده های آسیب. از بزرگ و کوچک باغ انگوری گرفته تا تیردوقلو به او احترام می گذارند. با کمک همین بچه ها و مادرانشان با برپایی مراسم مذهبی جشن و سوگ اهل بیت(ع) در مناسبت های مختلف و به کمک خیّران، بهانه آبرومندانه و کریمانه برای ...
جاذبه حسینی برای مخاطب جهانی
می خوانند که با آن گریه می کنند. خودش کتاب یکی از بچه ها را برداشته و مطالعه کرده و بعد هم با آن گریه کرده بود. همان کسی که بچه های مرکز و مراسم سینه زنی و این ها را مسخره می کرد پس از مدتی کم کم سینه زن مراسم مرکز شد. نکته جالب این است در شب های احیا نیز کنار بچه ها می نشست و در مراسم روضه امام حسین(ع) شرکت می کرد ولی مدام به من می گفت حاج آقا حواستان باشد من شیعه نشده ام. ...