ترویج فرزندآوری در هیأت به سبک مهدی رسولی
سایر منابع:
سایر خبرها
عشق شهیدغلام رضا لنگری زاده به اهل بیت (ع) ستودنی بود
آن جا چشم در چشم غلامرضا پرسیدم، میگن تو بدای پول اومدی سوریه،یادپول گرفتی ؟پول ها رو چیکار کردی پسرم؟ غلام رضا خندید و گفت مادر پول چی؟؟ مزدم نمیدونن من رو نمیشناسن تو ام منو نمیشناسی تو هم نمیدونی ما که پولی ندیدم، غلامرضا همیشه می گفت آرزو دارم شهید شوم تا مادرم جلوی حضرت زینب (س) عزت مند و سربلند باشد. وی توضیح داد: نه فرزند من بلهکه همه مدافعان حرم حضرت زینب(س) همه زندگی خودشان برای ...
نجات معجزه آسای مرد 70ساله آلزایمری از مرگ
. تنها در خانه او ادامه می دهد: من زیاد از خونه بیرون نمی رم. همسایه هارو هم نمی شناسم. بیشتر وقتم با پسرم می گذره. دو سه دقیقه بعد از تماسم دیدم از آتش نشانی بهم زنگ زدن و گفتن تا چند دقیقه دیگه ماشین می رسه شما بیا تو کوچه و خونه رو نشون بده. من رفتم. ولی خونه رو نمی تونستم نشون بدم چون اصلا نمی دونستم کجاست. فقط از بالا دیده بودم. ولی احتمال می دادم شاید مربوط به کوچه ...
پول جایزه را هم پس بده وگرنه خودتی!
مردم جنگ زده یمن هم واکنشی نشون بدن؟ علی خردمند: حمید فرخ نژاد تندیس جایزه جشنواره مسکو رو در اعتراض به جنگ به مسکو پس داد. 20 هزار دلاری که گرفتی رو چرا پس ندادی؟ سلطان کمرت تو مبارزه با جنگ افروزی نشکنه یه وقت، ما راضی نیستیم اینقد به زحمت بیفتی. محمد نصوحی: حمید فرخ نژاد همون کسیه که گفت 80میلیون ایرانی میخوام نباشه اگه خم به چشم بچه ام بیاد، برام مهم نیستن! حالا هم در ...
مادر شهید: مرتضی پسر من نبود! + عکس
... **: عملیاتش یادتان هست؟ مادر شهید: یادم نیست... فکر کنم کربلای 5 بود. **: پس تقریبا وقتی داستان آقا مرتضی پیش آمد یک آمادگی ذهنی داشتید... مادر شهید: بله، دیگر. زیاد بی قراری نمی کردم، می گفتم نباید بروی، به هر کسی می گفت بروید از مادرم اجازه بگیرید؛ می آمدند و من می گفتم نه. حتی همسرش هم به من می گفت مامان! تو رو خدا اجازه نده برود؛ گفتم آخر نمی گذارد. هی می ...
پدرم را کم دیدم؛ یا ایران بود یا سوریه! + عکس
ببینید شهید جوابتان را می دهد؟ همسر شهید: بله؛ شهید خیلی به ما جواب داده. **: مثال می زنید؟ همسر شهید: مثلا وقتی مشکلی که نتوانی به کسی بگویی، کسی نتواند انجام بدهد به جز خدا، باید آدم خدا را مدنظر بگیرد، به شهید می گویم تو من را این رقم تنها گذاشتی و رفتی، خب باید یک کاری انجام بدهی، چرا؛ من تنها هستم دیگر، بزرگ کردن چهار تا بچه خیلی سخت است، رو به شهید می گویم خودت ...
وقتی سردار خیبر فاتح قلب ها شد
تو باشم ولی نمی شود، نمی توانم. گفتم: به همان خدا قسم، من هم دل دارم. طاقت ندارم ببینم این عید هم پیش ما نباشی. گفت: اگر بدانی چند نفر از بچه ها هستند که ماه ها ست خانواده شان را ندیده اند، اگر بدانی خیلی ها هستند مثل من و تو که دوست دارند پیش هم باشند و نمی توانند، هیچ وقت این حرف را نمی زنی. گفتم: چند ساعت هم؟ گفت: تو بگو یک دقیقه. روایت همرزمان در حفظ جان نیروهایش با کسی شوخی ...
یکی از هزاران؛ روایت پر پیچ و خم زندگی جانبازی در اوج گمنامی
مادرم رفتم، حدود 19 ساله بودم، ابتدا مرا نشناخت ولی پدرم را که دید غش کرد و وقتی به هوش آمد پرسید تو کجا بودی؟ چطوری من را پیدا کردی؟ و من گفتم اصلا نمی دانستم شما هستید و الان انگار دنیا را به من هدیه دادند و دیگر نمی توانم و نمی خواهم از شما جدا شوم. جنگ و جدا شدن از کاشانه زندگی جدیدی برایم رقم زد مادر ازدواج کرده بود و چند فرزند داشت، شوهرش مرد بسیار مهربان و محترمی بود و ...
از ویلای ساحلی تا طلاق؛ هر آن چه باید درباره الهام حمیدی بدانید
بود که الهام حمیدی با انتشار پستی خبر از تولد پسرش داد و برای اولین بار مادر شدن را تجربه کرد. دلنوشته الهام حمیدی برای تولد پسرش: لحظه شماریمون برای گرفتن دستای کوچولوت به پایان رسید پسرم، با اومدنت زندگیمون رو زیباتر کردی، دنیایی شدنت مبارک.. 1399/3/12 دلنوشته الهام حمیدی برای تولد دخترش: بالاخره 9 ماه انتظار به سر اومد دخترم ...
روایتی از سال ها زندگی در کنار یک جانباز 70 درصد
سال 82، دختر دومم سال 87، پسرم سال 89 و دختر آخرم متولد سال 96 است. مریم خانم تقریبا بخش عمده ای از مسئولیت زندگی را به دوش دارد، اما تلاش می کند در کنار مادرانگی، زندگی را به بهترین شکل روبه روی بچه ها نشان دهد. کار ها و مسئولیت های زندگی و بچه ها آن قدر سنگین و زیاد بود که الان که به خودم نگاه می کنم، می گویم دیگر پیر شده ام! بعد از این اتفاق، همه روابط و تمام زندگی ما تحت تأثیر قرار گرفت ...
داستان بانویی که هم مادر و دختر شهید است و هم خواهر جانباز
در برابر سومین مصیبتی که می بیند دوباره صبوری می کند؛ تصمیم گرفتم پسر دیگرم را داماد کنم. 16 شهریور سال 81 بود که بنا بود برویم خواستگاری. پسرم رفت آرایشگاه و دیگر برنگشت. در مسیر برگشت تصادف کرده بود. تصادف آن قدر شدید بود که جنازه اش را نتوانستند غسل دهند و بعد تیمم پیکر او را هم به خاک سپردیم. جوان هایی عین جوان خودم این مادر شهید ادامه می دهد: الان دو پسر و دختر دارم که ...
بشارت شهادت ابراهیم همت در یک جمله/ سعه صدر در برخورد با رزمندگان
، نوجوان رزمنده ای، دست بلند کرد، اکبر آقا ایستاد و سوارش کرد. ابراهیم در یک نگاه متوجه شد پوتین های نوجوان کهنه و رنگ و رو رفته است. فهمیدم چه در ذهنش گذشت. ابراهیم رو به من کرد و گفت پدر جان، شما وظیفه خود را انجام دادی، ولی این نوجوان از من بیش تر به این کتانی نیاز دارد. بعد رو به آن نوجوان کرد و گفت این کتانی ها داشت پایم را داغان می کرد. مانده بودم چکارش کنم که خدا تو را رساند. ...
کیارستمی فیلمساز برجسته ای بود اما نباید وارد حوزه شعر می شد
فکر کردم راست می گوید! این همه بچه های حرفه ای در حوزه تصویرگری هستند، من این وسط چه کار می کنم؟! دیگر کار نکردم و حتی کارهای خودم را هم تصویرگری نکردم و با خودم گفتم من حرفم را با شعرم زده ام، تصویرگر هم باید حرف خودش را با تصویرگری اش بزند، حتی تصویرگری در پیاده رو را که اول خودم تصویرگری کرده بودم، از چاپ پنجم به بعد به محمدعلی بنی اسدی سپردم. هنگامی که نزد کریم نصر آموزش می دیدم ...
گریم و نقش متفاوتی از لیلا بلوکات
دارم . ولی تو کنسرت ها به ندرت مگه اینکه منو دعوت کنند که اونم وظیفمه باشم . تو افتتاحیه و اختتامیه هم چون سال های ساله که خودم دوست دارم برم رو استیج و جایزه بگیرم و بقیه برام دست بزنن ، همیشه میرم تا براشون دست بزنم. - تا حالا خودتون جایزه ای نگرفتید؟ چرا دو تا جایزه گرفتم که هر دوش بخاطر نقش اول بازیگر زن بود ، یکی در سریال محمد حسین لطیفی که آخرین سریال من تو تلویزیون ...
قیمت خودرو
دارم . ولی تو کنسرت ها به ندرت مگه اینکه منو دعوت کنند که اونم وظیفمه باشم . تو افتتاحیه و اختتامیه هم چون سال های ساله که خودم دوست دارم برم رو استیج و جایزه بگیرم و بقیه برام دست بزنن ، همیشه میرم تا براشون دست بزنم. - تا حالا خودتون جایزه ای نگرفتید؟ چرا دو تا جایزه گرفتم که هر دوش بخاطر نقش اول بازیگر زن بود ، یکی در سریال محمد حسین لطیفی که آخرین سریال من تو تلویزیون ...
قیمت خودرو
این مادر شهرزاد نیست و اگر قرار بود مادر شهرزاد خودش را نشان بدهد و علاقه داشت به این کار حتما عکسی را منتشر میکرد و نمیدانم واقعا چرا در تلاشید که ببینید مادر شهرزاد کیست.شهرزاد مدیری هم در واکنش به این عکس گفت:جالبی ماجرا اینجاست که مامان من هم عکس را فرستاد و به من زنگ زد و گفت شهرزاد مردم حق دارند بندگان خدا بخاطر اینکه منی که مامان توام دارم میگم خانمه واقعا ته چهره تو رو داره و واقعا شبیه من ...
تغییر چهره عجیب مهران مدیری
این کار حتما عکسی را منتشر میکرد و نمیدانم واقعا چرا در تلاشید که ببینید مادر شهرزاد کیست.شهرزاد مدیری هم در واکنش به این عکس گفت:جالبی ماجرا اینجاست که مامان من هم عکس را فرستاد و به من زنگ زد و گفت شهرزاد مردم حق دارند بندگان خدا بخاطر اینکه منی که مامان توام دارم میگم خانمه واقعا ته چهره تو رو داره و واقعا شبیه من بود.مهران مدیری هم از آن دست هنرمندان است که علاقه ای به انتشار اطلاعات از زندگی ...
راز محبوبیت بازیگر نقش های منفور در جوکر علیخانی
هم اوایل حضورمان نمی دانستیم که کارمان چقدر دیده می شود. دعوتم کردند و گفتند بچه هایی که بیشتر کار کمدی کرده اند، به برنامه می آیند. من گفتم که مرا اشتباهی دعوت کرده اید، چون شخصیتی جدی دارم و حتی در کارهای طنز هم آدمی جدی هستم، اما گفتند با توجه به روحیه و شناختی که از شما داریم به برنامه دعوت تان کرده ایم. اصلا فکر نمی کردم که برنامه این قدر چالش داشته باشد. *در فصل سوم جوکر خیلی دیده ...
آثار مسیحی دلباخته امام حسین(ع) و نویسنده فرهنگ شیعی
هر دو سکولار و از اعضای حزب سوسیال ناسیونالیسم سوریه بودند. این حزب هیچ اهمیتی برای دین و پیروان مذاهب مختلف قائل نبود. مادرم در خانواده خود تنها بود. پدرش مرد محبوبی بود و اهل محل به همنشینی با او و نوشیدن قهوه تلخ، علاقه مند بودند. مادرم همواره در مراسم و مجالس عزاداری امام حسین(ع) که در منطقه ما در ایعات برگزار می شد، شرکت می کرد و پدرم نیز عاشق و شیفته امام علی(ع) بود. همیشه انجیل را در یک ...
حداد عادل: مدارس به دلایل سیاسی و غیرموجه در روزهای پنج شنبه تعطیل شد
به گزارش خبرنگار آموزش و پرورش خبرگزاری فارس، غلامحسین حدادعادل عضو شورای عالی آموزش و پرورش در آیین یکصدمین سالگرد شورای عالی آموزش و پرورش که در مدرسه دارالفنون برگزار شد، اظهار کرد: در کشورهای دنیا رسم است برای مؤسسات در 25 سالگی، 50 سالگی و 100 سالگی جشن می گیرند که جشن 25 سالگی، سیمین، 50 سالگی، زرین و 100 سالگی را الماس یا زمردین می گویند و اکنون جشن زمردین شورای عالی آموزش و پرورش است. ...
تعطیلی مدارس در پنج شنبه ها غیرموجه است
به گزارش خبرنگار ایلنا، غلامعلی حداد عادل، عضو شورای عالی آموزش و پرورش در مراسم یکصدمین سالگرد این شورا اظهار داشت: ما آنچنان که باید و شاید نه دین امیرکبیر را بعد از انقلاب ادا کردیم و نه قدر دارالفنون را دانستیم. برای بنده قابل فهم نیست که چرا باید پس از 40 سال از انقلاب ساختمان این مدرسه که سند ریشه دار بودن آموزش و پرورش جدید در ایران است خالی افتاده باشد. روا نبود که ما آن را فراموش ...
احوالپرسی از بازیگر باسابقه پس از 2 سال دشوار
خلاصه مشغولم. او که سال گذشته از خانه نشینی بسیاری از هنرمندان حرفه ای در دوران کرونا غمگین بود و دغدغه معیشت همکاران خود را داشت، درباره حضورش در تئاتر هم می گوید: مدتی به دلیل کرونا، فعالیت های تئاتری کمرنگ بود ولی الان خوشبختانه بچه ها مشغول کار هستند و من هم خیلی امید دارم که سال آینده روی صحنه بروم. البته خودم که قصد کارگردانی ندارم ولی اگر بعد از عید پیشنهاد بازی در تئاتر داشته ...
می گویند دنبالش نکنید، فلانی اینستاگرامی است
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، جواد خواجوی جوانی است که برای اولین بار در سال 97 با ویدیویی که درمورد جام جهانی در صفحه شخصی اش در اینستاگرام گذاشته بود شناخته شد، ویدیویی دوبله شده به زبان مشهدی با محتوایی طنز. این ویدیو به دفعات میان مردم پخش شد و ناگهان همه با صفحه اینستاگرامی جوانی خوش ذوق روبه رو شدند که روی ویدیو های جدی، دیالوگ های طنز به لهجه مشهدی می گذاشت. او، اما با حضور در ...
به پاس یک عمر جانبازی
داشت و عاقبت بخیر نشد؟ امیدواریم ماهم یک خورده شبیه پدرم شده باشیم. پدرم که حتما بهشتی هستند مگر می شه انقدر سختی کشید و گلایه نکرد و راضی بود به رضای خدا، اما نرفت بهشت. پدر من یک بار هم تا بحال کوچیکترین گلایه ای نکردند؛ مادرم هم همین طور از مادر بچه ها می پرسم چقدر در کنار حاج آقا احساس خوشبختی کردید؟ پاسخ می دهد: به لطف خدا الان حدود چهل ساله من یک آن هم پشیمان نشدم؛ همیشه خودم رو کمتر ...
محمّد رسول الله(ص)
حسین چه اسمی می شه گذاشت، اسم دیگری برازنده این روز و این بچه نیست؛ آخر امروز عاشوراست، روز آقام حسینه. حاج جواد بعد از خواندن اذان در گوش بچه و نامیدن او، آهسته در گوشش گفت: حسینم، می خوام نوکر خوبی برای حسین زهرا(س) باشی. باباجون می خوام پیش سیدالشهدا(ع) روسفیدم کنی. زمانی که پیکر حسین به شهر آمد، حاج جواد برای وداع بالای سر پیکر مطهر آمد و گفت: پسرم دل کندن از تو سخت است، اما دلخوشم ...
احسان به والدین کلید موفقیت های بزرگ
احترام من را دید، دستش را به سمت آسمان بلند کرد و فرمود: پسرم، خدا عزتت را زیاد کند و تو را از خادمین اهل بیت علیهم السلام قرار دهد. مرحوم آیت الله العظمی شهاب الدین مرعشی نجفی(ره) می فرمودند: هرچه دارم از برکت آن دعای پدر است. (حجت الاسلام فرحزاد، برنامه سمت خدا؛ هزار و یک نکته اخلاقی از دانشمندان، اکبر دهقان، ص 277) از آیات قرآن به دست می آید که احسان به هر کسی و هر شکلی آثار دنیوی دارد ...
کرامت انسانی و عزت نفس در عیدی برای همه
سرویس : گیلان - زمان : شناسه خبر : 1154079 خبرگزاری شبستان گیلان، نوشین کریمی ، از مطب دکتر که بیرون آمدند بنا را گذاشت روی لج و لجبازی. خودش را از دست های گره کرده مادر رها کرد و پشت سر مادر با ناراحتی راه افتاد . میانه اسفند بود و پیاده رو از عابرانی که در هم می لولیدند پر . مادر فرزند کوچکترش را در بغل داشت و گوشه چادرش را محکم لای دندانش گرفته بود که از سر نیفتد. مدام به عقب برمی ...
یک تجربه خاص شهدایی
واسطه شغل پدرم (بازنشسته اداره بنیاد شهید و امور ایثارگران) آشنایی نسبی با زندگی نامه برخی از شهدای جنگ تحمیلی دارم؛ ولی تا به حال اسم این شهید بزرگوار را نه جایی دیده بودم و نه در رسانه ها دیده و شنیده بودم. جانفشانیِ زیبا و عاشقانه و امام حسینی با مطالعه ای که در مورد زندگی شهدا داشتم، فهمیدم که خداپرستی، ساده زیستی، اعتقاد فراوان به معاد، پیرو مکتب امام حسین بودن، پایبندی به مسائل ...
افشاگری یک استقلالی : به خاکسپاری برادرم نرسیدم
به خانه برگردند پلیس آماده باش بود که شاید در ابتدای سال 2000 همه چیز به هم بخورد. سال 1400 همه توقع داشتند اتفاقات خوبی رخ بدهد ولی ادامه شرایط کرونایی همه چیز را خراب کرد. اگر بخواهید برای سال پیش رو یک جمله به مردم بگویید چه می گویید؟ من همیشه به بچه هایم می گویم دروغ نگویید. اراده داشته باشید، نا امید نشوید، حسادت نکنید و رقابت کنید. هر کسی این مسائل رارعایت کند موفق می ...
مشابهت سیره حسنین(ع) در علم و عمل
عمرش دچار تنگدستی شد. پیش از مرگ به امام حسین(ع) گفت من قرض دارم، امام حسین(ع) به او فرمودند: آرام باش قرض تو ادا شد و امام پیش از آنکه اسامه از دنیا برود، قرض او را ادا کردند. آنها نسبت به کسانی که به ایشان محبت نداشتند نیز چنین می کردند. وی ادامه داد: حسنین(ع) به خانواده هایی که مردان آنها در رکاب پدرشان شهید شده بودند از نظر مالی توجه ویژه داشته اند و آنها را حمایت می کردند. ...
در رسانه | تیر خلاص به دل ناامیدی ها
من بگویند 2 پایت را به تو باز می گردانیم، اما از رؤیاهایت فاصله بگیر، هیچ گاه قبول نمی کنم. نسرین اتفاقات زندگی را جزئی از سرنوشت هر انسانی می داند و یقین دارد هیچ حادثه ای بی دلیل رخ نمی دهد. از روزهای بعد از عمل تعریف می کند، از انرژی و امیدی می گوید که باعث تعجب هم اتاقی هایش می شد. درحالی که سعی می کند خنده اش را کنترل کند می گوید: وقتی تصادف کردم اصلا نمی دانستم نخاع چه کاری در بدن ...