سایر منابع:
سایر خبرها
به مناسبت روز جانباز صورت گرفت
⭕️ به مناسبت روز جانباز صورت گرفت ✔️ دیدار استاندار ایلام با دو جانباز 70 درصد دوران دفاع مقدس استاندار ایلام: جانبازی در راه خدا یک فضیلت بزرگ در جهاد فی سبیل الله است | به گزارش پایگاه اطلاع رسانی استانداری ایلام، دکتر حسن بهرام نیا شامگاه دوشنبه 16 اسفند ماه 1400 به مناسبت میلاد با سعادت حضرت ابوالفضل عباس علیه السلام که به نام روز جانباز نامگذاری شده است به ...
داستان بانویی که هم مادر و دختر شهید است و هم خواهر جانباز
ارشدم بود. سیزده ساله بودم که ازدواج کردم و پانزده سالگی خدا حمید را به من داد. جنگ که شروع شد هر روز جوانی با خانواده اش خداحافظی می کرد و راهی جبهه ها می شد. حمید هم با اینکه سنی نداشت، اما برای رفتن به جبهه های جنگ علاقه بسیار داشت. من و حاج آقا وقتی اصرار او را دیدیم با رفتنش موافقت کردیم. دم رفتن قرآن بالای سرش گرفتم و چندبار از زیرش رد شد. نگاهی به او و قرآن انداختم و توی دلم گفتم: هرچه خدا مقدر ...
مهر پدر برای مهرمادر
از هزار مددجو به طور کامل زیر پوشش خدمات آن بودند. معامله با خدا با اینکه حاجی از کودکی کار کرده بود و برای ریال به ریال مالی که به دست آورده بود، زحمت کشیده بود، حدود 90 درصد از مالش را وقف خیریه و صرف نیازمندان کرد؛ البته با شرط رضایت همسر و چهار فرزندش. آقامجتبی خوی و خصلت پدر را کاملا می شناسد. همه سال های کاری کنار او بوده است. تعریف می کند که مسیر خدمات خیریه در ...
زندگی خانواده ام تلخ ترین شیرینی بود که چشیدم
است؟ و... خلاصه اینکه پدر و مادرم خیلی زجر و سختی کشیدند ولی هرگز مقابل دشمن و اقوام ضدانقلابمان سر خم نکردند. زینب ابرهیم پوراحمدی در حالی که اشک هایش تندتند روی صورتش می ریختند، گفت: در سال 1361، دقیقا چند ماه بعد از شهادت برادرم، با هدایت برخی اقوام منافق خودمان، پدرم را در خیابان ترور کردند، آنروز پدرم مسلح بود ولی از پشت با یک میله ی سنگین آهنی به پشت گردنش زدند و حتی فرصت نکرده بود ...
یادی از شهید محمد جمعه دهقان مسئول واحد مهندسی لشکر 155 ویژه شهدا
فوت کرده است. آن زن و شوهر را به خانه آورد و از آن ها پذیرایی کرد. بعد هم رفت و اقوامشان را در مشهد پیدا کرد و به شکلی مسئله فوت بچه را به آن ها گفت. دختر و پسری در محل ما قصد ازدواج داشتند، اما هیچ یک پدر و مادر نداشتند و در نهایت تنگدستی به سر می بردند. رفت با همسایه ها صحبت کرد تا کمک کرده و این دو باهم ازدواج کنند. یک پارچه پیراهنی را از سوریه برایم هدیه آورده بودند. گفت: شما هم این ...
دختری که پایش در مدرسه جا ماند
نوجوانی تا جوانی مجبور بود در فصل سرما و گرما چند بار از میانه به سازمان هلال احمر تبریز برود تا پای مصنوعی جدیدی برای او بسازند. دیدن این روز های سختی که برای معصومه سپری می شد، برای مادر خیلی سخت بود، اما معصومه علاوه بر اینکه روحیه خوبی داشت، به دیگر اعضای خانواده به ویژه مادرش روحیه می داد. او همچنان مصمم و با اراده به زندگیش ادامه می دهد روزی که جانباز قطع پا مادر شد ...
جهادی از جنس دعا
درخت وجود او هستی و اگر او نمی بود تو هم نبودی، پس هرگاه در خود چیزی دیدی که پسندیدی، بدان که سرچشمه آن نعمت بر تو، پدرت باشد و خدا را ستایش کن و به همان اندازه سپاسش دار. وی بابیان اینکه انسان در زندگی نیاز به تذکرهایی دارد که اصل انسان بودن و نیز مخلوق بودنش را فراموش نکند، گفت: انسان نباید فراموش کند که از کجا آمده است و به کجا می رود! همچنین نباید فراموش کند که اصل نعمت هایی که به او ...
جانبازانی از جنس شهدا
بود عازم جبهه و جنگ و جهاد شددرجنگ تحمیلی و یورش همه جانبه استکبار جهانی این خانواده مثل اکثر هم وطنان هر آنچه در توان داشتند برای دفاع از انقلاب و کشور بکار گرفتند و حماسه هشت سال دفاع مقدس را رقم زدند و نمونه آن حضور هم زمان چند فرزند این خانواده در جبهه های جنگ بود و دو فرزند از فرزندان زنده یاد حاج اصغر رضعیی یکی به افتخار جانبازی و دیگری به افتخار شهادت نائل آمدند. مرتضی در تعدادی ...
مادر شهید: مرتضی پسر من نبود!
در محضر مدافعان حرم/ گفتگو با مادر شهید مرتضی کریمی شالی مادر شهید: مرتضی پسر من نبود! مادر شهید: بیست روز در کُما بودم! من که نفهمیدم معصومه خانم فوت کرده اند. تا بیست روز در بیمارستان بودم. در حالت کما بودم. همان دختر کوچکم زهرا بغلم بستری بود و نمی شناختمش که این دخترم است! بعد دیگر یک شب دیدم یکسری از آقایان آمدند. سه داغ و غم فرزند، حاج خانم کریمی را آنقدر ...
خجسته میلاد زینت عبادت کنندگان
که پدرت حضرت سیّد الشهداء و مادرت فاطمه و جدّت رسول خدا است؟ به من متوجّه شد و فرمود: آه آه ای طاووس! سخن پدر و مادر و جد را رها کن، خداوند بهشت را برای نیکوکار مطیع آفریده گر چه سیاه حبشی باشد مگر نشنیدی: جهنّم را برای گنهکار مقرّر فرموده گرچه فرزند قریشیان قلمداد شود." آنگاه آیه 101 سوره مومنون را تلاوت کرد و فرمود: " فَإذا نُفِحَ فِی الصُّورِ فَلا انْسَابَ بَیْنَهُمْ ...
دعوای پژمان جمشیدی با خانم بازیگر | پژمان جمشیدی بازیگر معروف را تهدید کرد
زیست شناسی بود. او لیسانس تربیت بدنی دارد و فوق لیسانس زمین شناسی. پدر پیش از انقلاب سال ها رئیس هیات کشتی کرج بود. بعد از انقلاب رئیس هیات کوه نوردی کرج شد. فکر می کنم او از بهترین کوهنوردهای تاریخ ایران است. مادرم هم زمانی والیبال بازی می کرد. نسبتا خانواده ام ورزشی بودند اما درس برای شان در اولویت بود. کار من هم وقتی سخت شد که برادرم سال 70 مهندسی دانشگاه شریف قبول شد و دیگر همه از من هم انتظار ...
از پیشنهاد نجومی انگلیس به جانباز ایرانی تا کسب 500 مدال ورزشی/ با دست مجروح از بیمارستان فرار کردم
احتمالا در سن بسیار کم مجروح شده و هنوز روزگار نتوانسته گرد پیری بر موهایش بنشاند. عجله دارد و ما هم وقت را تلف نمی کنیم و مصاحبه مان با علی امینی، جانباز دفاع مقدسی که با وجود فدا کردن دو پا و یک دست، قهرمان کشور و جهان در چند رشته ورزشی است، به مناسبت روز پاسدار آغاز می شود. **قطع دو پا و یک دست، ارمغان جنگ برای جوان 16 ساله فارس: خودتان را معرفی کنید و بگویید در چه خانواده ای بزرگ ...
پدرم را کم دیدم؛ یا ایران بود یا سوریه! + عکس
ما چه کار کنیم؟ چی شده، چی نشده. وطنم را که می بینید روز به روز بدتر می شود، خوبتر که نشد هیچی. مثلا با ترس و لرز رفته سوریه، سوریه هم که یک جایی رفته از حضرت زینب دفاع کرده و اصلا ما هیچ مشکلی نداریم، خدا بیامرزد همه شهدا را؛ روح همه شهدا شاد باشد با شهید ما. چرا، البته خیلی سختی دارد. **: شما به عنوان همسر شهید برای ما چه پیغامی دارید؟ چه حرفی دارید که به ما بزنید، ما چه کار کنیم؟ ...
سیاست زدگی وحشتناک یکی از مشکلات استان است
. وی افزود: باید جوانان انقلابی را کشف و توانمند کنیم و مسئولیت ها را به آنان بسپاریم . سردار معروفی ادامه داد: به طور قطع نیازمند تحول مدیریتی در سطوح پایه و میانی و در چارچوب گام دوم انقلاب هستیم تا بتوانیم گام های مؤثر را برای انجام خواسته های مردمی و دولت انقلابی انجام دهیم؛ ما منتظریم تا اقدامات تأثیرگذار و مهمی را در روزهای آینده در استان شاهد باشیم . حاج ...
یکی از هزاران؛ روایت پر پیچ و خم زندگی جانبازی در اوج گمنامی
خودم را برای اعزام به جبهه معرفی کردم. فروردین سال 61 بود که این دفعه به کردستان، پادگان الله اکبر، اعزام شدم و بعد از یک هفته آموزش های خاص مناطق کوهستانی و سرد، حدود 3 ماه در آنجا ماندم و جنگیدم. یادم می آید سه روز در مکانی سرد و برفی ماندیم تا جاده سقز، باز شود و بتوانیم به سمت پادگان حرکت کنیم. خدمت به کشور واجب بود فرماندهی داشتیم که بعد از تمام شدن سه ماه، همه ...
حنجره طلایی اوستا رضا
دوچرخه سواری هم کم شده است. پیاله روغن زرد کجا و درد دست کجا صحبت از تعمیر دوچرخه می شود و آقا رضا می گوید که به حالش فرقی ندارد و همه جور دوچرخه ای را تعمیر می کند. دست هایش خسته اند. پا به سن گذاشته و رمق ندارد. درباره پایین و بالای درآمدش می پرسم، می گوید: اگر دست و جانم قوت داشته باشد الان هم کار زیاد است، اما مثل قدیم نمی توانم. معمولا مزد دست همان خرج وسایلی است که مصرف کرده ...
روایتی از سال ها زندگی در کنار یک جانباز 70 درصد
...، خیابان ها و کوچه های شهر نوشت تا همه بدانند اگر در کنار شهدا، اسرا و مجروحان این زنان نبودند، معنای خیلی از واژه ها تغییر می کرد. فروردین سال 79 ازدواج کردیم مریم صارمی زنی چهل ودوساله است. او سال 76 با مجید یادگارپور که یک سال از خودش بزرگ تر و متولد سال 57 است ازدواج می کند. همان سال اول زندگی، همراه همسرش که در نیروی انتظامی خدمت می کند راهی نهبندان می شود، همسری که مأموریت ...
اندیشه و تاریخ چه کسانی از قتل نخست وزیر سود بردند؟
دانشگاه نظامی سن سیر فارغ التحصیل شد. پدر حاجعلی رزم آرا رزم آرا پس از بازگشت به ایران به درجه سرگردی ترفیع یافت و با نشان دادن توانایی و استعداد خود در نظامی گری به درجه سرهنگی رسید. مدتی بعد با انورالملوک هدایت خواهر صادق هدایت نویسنده ایرانی ازدواج کرد. صادق هدایت اما هیچ گاه میانه خوبی با شوهر خواهر خود نداشت. 6 سال خدمت در درجه سرهنگی او را به درجه سرتیپی و عضویت ...
همه می دانستند شوهرم شهید شده، جز من! + عکس
آمدند به ایران؟ همسر شهید: بله خیلی آمد؛ دفعه آخر که آمد، دیگر برنگشت به افغانستان. *: اصلا چطوری راجع به رفتنشان به سوریه با شما صحبت کردند؟ شما چطوری از تصمیمشان برای رفتن به سوریه اطلاع پیدا کردید؟ همسر شهید: به من اصلا هیچی نگفت؛ به پدر و مادرش هم اصلا هیچی نگفت که من می روم سوریه. به فامیل و برادر من هم هیچی نگفت. فقط همان که دلش خواست، همانطور رفت سوریه. بعد که ...
جایگاه مادر در ادیان الهی
. ابراهیم خلیل (ع) برای پدر و مادرش دعا می کند و از خدا می خواهد که آن ها را مورد غفران و آمرزش قرار دهد: ربّنا اغفرلی و لوالدیَّ و للمؤمنین یومَ یَقومُ الحساب ؛ پروردگارا! من و پدر ومادرم و همه مؤمنان را، در آن روز که حساب بر پا می شود، بیامرز. این دعای ابراهیم افزون بر این که نشان دهنده بزرگی شأن و مقام مادر است، جنبه تربیتی نیز دارد؛ چرا که به پیروان مکتب توحید می آموزد که این گونه برای پدر و ...
روایت های شنیدنی از35 سال زندگی عاشقانه با یک جانباز/ 28بار تشنج در یک روز
برادرهایش به جبهه رفت و من هم منتظر برگشتنش ماندم. سال 62 بود که برای اولین بار مجروح شد. بعد از آن در دو عملیات پی در پی موج انفجار او را گرفت و زندگی متفاوت حسن از همان روزها آغاز شد. در بیمارستان بستری شد که به دیدنش رفتم. به کمرش ترکش خورده بود. دکترها از او قطع امید کرده بودند و احتمال فلج شدنش وجود داشت. من آن زمان 13 سال بیشتر نداشتم اما خدا خدا می کردم حسن زنده بماند. دعا می کردم فلج شود اما شهید ...
معتقد بود ازدواج نیز قدمی به سوی شهادت است
مادر شهید مهرابی متولد سال 1318 و اهل دامغان است. مادرانه هایش رنگ عطوفت و حرف هایش نشان از سال های دوری و دلتنگی دارد، خدا ابوالفضل را بعد از دو فرزندی که در نوزادی از دست داده بود به او و همسرش هدیه داد. ابوالفضل بسیار مورد توجه مادر و پدرش بود، دردانه ای که با نذرو نیاز به حضرت ابوالفضل (ع) قدم به خانه پرمهر این زن و شوهر گذاشته بود، از همان ابتدا هم اهل دین و مذهب بود. پدرش مقنی بود. به سختی ...
خواستگاری بازیگر سریال جوکر از پرستو صالحی | علی صالحی جنجال به پا کرد
به گزارش شمانیوز : پرستو صالحی بازیگر قدیمی و با سابقه ایرانی است. پرستو صالحی مدتی پیش با انتشار عکسی از حلقه ازدواج خبر ازدواجش را علنی کرد اما بعد از گذشت چند روز عکس را از پیج خود حذف کرد. پرستو صالحی با انتشار یک استوری خبر از مهاجرت دائمیش از ایران را داد. پرستو صالحی با نام اصلی الهام صالحی است پرستو صالحی متولد 9 ابان 1356 در تهران است. علی صالحی و پرستو صالحی که در برنامه ...
راننده افغان در سوریه چه می کرد؟! + عکس
...: نه؛ نه ما بودیم نه بچه ها؛ فقط پدر و مادرش بودند. **: پدر و مادرش از افغانستان آمدند یا در ایران بودند؟ همسر شهید: از افغانستان آمدند. فقط آمدند بنده خدا را دفن کردند و برگشتند به افغانستان. بعد از یک سال ما آمدیم ایران. چون آنجا ما کسی را نداشتیم، مجبور بودیم؛ بنده خدا شهیدمان هم نه داداشی داشت و نه کسی؛ فقط یک پدر و مادر پیر دارد. آمدیم ایران به خاطر این بچه ها. ...
نذر حسینی آقای گل فروش
، یک طبقه منزل پدر و 8 واحد دست بچه هاست که همگی به گل علاقه مندیم. نذر گل از حسن آقا می پرسم کرونا چه تأثیری بر بازار گل داشته، خیلی آرام می گوید: امیدواریم درست شود، با اینکه الان درآمد ما به اندازه یک چهارم اجاره بهای مغازه مان هم نیست، اما معتقدم خدا روزی را به مو می رساند، اما قطع نمی کند. حالا کار را به پسر ها سپرده ام، من وظیفه دیگری برعهده ام است. به حاشیه شهر می روم و ...
ویژه نامه ولادت حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام+ دانلود مولودی
گرفتند و به زحمتش انداختند و او جانش را فدای برادرش کرد؛ تا این که دستانش قطع شدند؛ پس خدای عزّ و جلّ به جای آن دو دست، دو بال به او داد که با ملائکه در بهشت پرواز می کند؛ همان گونه که به جعفر بن ابیطالب، عنایت کرد و قطعاً برای عبّاس، نزد خدای تبارک و تعالی، مقام و منزلتی است که همة شهیدان در روز قیامت، به آن غبطه می خورند. الگوهای رفتاری در شخصیت حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام ...
تولد دوباره محمد در هلال احمر
... خانواده آن ها 4 نفره است. محمد یک برادر بزرگتر هم دارد که 10 سال دارد. محمدحسین پدر آن ها کارمند است. او می گوید: پسر بزرگترمان مهدی است. او سالم به دنیا آمد و هیچ مشکلی نداشت. برای همین پس از تولد محمد شوکه شدیم. من و الهه رابطه نزدیک فامیلی نداریم. قبل از ازدواج هم تست های لازم و آزمایش های خون را انجام دادیم و هیچ مشکل نبود و مشکل پاهای محمد آنقدر غیرقابل پیش بینی بود که برای همه تعجب آور ...
دوره های زندگی ماه منیر بنی هاشم
و 47 روز از حیات مبارک پدر را درک کرد و در این مدت، همواره و در همه میدان ها در کنار ایشان حضور داشت و در ایام دشوار حکومت، لحظه ای از پدر جدا نشد. حضرت ابوالفضل (ع) در سال 37 هجری قمری و زمانی که حدود 12 سال سن داشت، در جنگ صفین شرکت کرد و حماسه ای جاوید آفرید و همراه مالک اشتر برای لشکریان از فرات آب آورد. (خراسانی قاینی بیرجندی، کبریت الاحمر، 1386ق، ص385) آن حضرت در سنین 12 تا 14 سالگی، در ...
سالروز میلاد اُسوه عشق و وفا، روز جانباز مبارک
حسین (ع)]را بر خویشتن مقدم داشت و جان خود را فدای آن حضرت نمود تا این که دست های مبارکش قطع شد. خدای عزوجل به جای آن دست ها، دو بال به وی عطا کرد تا به وسیله آن ها همراه ملائکه در بهشت پرواز کند، همان گونه که این نعمت را به جعفر بن ابی طالب نیز عطا کرد، و برای عباس (ع) نزد خداوند تبارک و تعالی، مقام و منزلتی است که همه شهیدان در روز قیامت به آن غبطه می خورند. ازدواج و فرزندان قمر بنی ...
هدیه به زندانیان
سحر نیکوعقیده | شهرآرانیوز؛ سال های سال به دلیل مبلغی ناچیز پشت میله های زندان روزگار می گذراندند. بعضی هایشان قرض بالا آورده بودند، بعضی ها هم ناخواسته مرتکب جرم شده بودند و در حسرت یک روز آزادی و زندگی بدون دغدغه بودند. اما ناگهان ورق برمی گردد و ماجرای نجات کلید می خورد. جلوی در زندان به دنبالشان آمده اند تا آن ها را به زیارت امام رضا (ع) ببرند و بعد هم تا دم در خانه شان بدرقه کنند. بهت زده ...