سایر منابع:
سایر خبرها
من شناسنامه فوتبال صنعت نفت هستم
. وحشتناک بود، نمی توانستم بند کفشم را سفت کنم، دستم از ترس خشک شده بود، جهانبخش داراب پور در آن روز بند کفشم را سفت کرد تا بتوانم وارد زمین بشوم، باور کنید اگر دست خودم بود بازی نمی کردم هر چند در همان سال در برابر پاس و ملوان هم بازی کردم و رفته رفته این استرس کمتر شد. فارس: و در کنار صنعت نفت تا لیگ تخت جمشیدی که نیمه کاره ماند حضور داشتید؟ بله، قبل از بازی با بانک ملی بود ...
عروس های بزرگتر از داماد؛ پدیده اجتماعی خوب، بد، زشت؟!
و اشتغال رسیدند می خواهند چه کار کنند؟ قانون تسهیل ازدواج هنوز خاک می خورد وی ادامه می دهد: پازل دیگر فقدان برخی از قوانین جاری کشور در مورد ازدواج جوانان است و مورد بعدی عمل نکردن به قوانین جاری است مثل قانون تسهیل ازدواج جوانان که در مجلس هفتم به تصویب رسید ولی متأسفانه هم در دولت سابق و هم دولت فعلی اقدامی از سوی مسئولان، ادارات و وزارت خانه هایی که طبق قانون مکلف به ...
مهتاب کرامتی: از قضاوت می ترسم
. شاید فقط همین کلاس های ویروس شناسی من را به سمت فعالیت در یونیسف کشاند. آن زمان فکر می کردم ویروس ایدز چقدر می تواند ترسناک باشد و چرا هنوز برای درمان آن اتفاقی نیفتاده است. همیشه برای من علامت سوال بوده که چه کاری می توان برای من علامت سوال بوده که چه کاری می توان برای این بیماری کرد؟ بعدها فهمیدم یونیسف برنامه پنج ساله ای برای ایران بابت مبارزه با بیماری ایدز دارد و همین مساله من را ...
ازدواج دوم آقای بازیگر بسیار عاشقانه است!
هدایت بردند و پرستاری که سر من را بخیه کرد، فریده علم بیگی بود که وقتی سر مرا بخیه زد، دلم را هم بخیه زد! فریده علم بیگی: روز 12 اردیبهشت سال 1385 این اتفاق افتاد و سر ایشان نیز دقیقا 12 تا بخیه خورد. از آن روز به بعد ایشان به بهانه های مختلف به بیمارستان می آمدند. یک روز می گفتند که سرم درد می کند، یک روز می گفتند که بخیه هایم را چک کنید، بعدازظهر به بعد که می شد منتظر بودیم که ایشان به ...
مثنوی آرام عشق
، فریاد می دارد ظُهور کُل نه فلک را خامُشا، در کعبه خواند چاووشا انی انا المهدی خوشا، بر لب برد حیدر ووشا ای غرقه در خونش یمن، ای لاله گون دشت و دَمَن گُم گشته آن یوسف تو را، بازآید آخر در وطن بوی ظهورش می رسد از لاله زارانِ دمشق از جا بخیزید عاشقان، می آید آن آقای عشق دل خوش نما سید علی، ای خون جگر ما را وَلی می ...
فرهنگ در رسانه
مجزا شده و فقط برای وزارت ارشاد است. وزیر ارشاد و معاونانش در جهت توجیه این موضوع که ضرورت دارد سرفصل های هنری افزایش پیدا کنند، زحمات بسیاری را متقبل شدند که خوشبختانه به نتیجه رسیدند و امیدوارم خروجی مجلس هم بودجه تصاعدی را شامل شود. خوشبختانه نگاه مجلس به هنر با توجه به تأکیداتی که مقامات عالی کشور هم دارند، نگاه مثبتی است. مدیرکل هنرهای نمایشی درباره اینکه چرا درصد پایینی از بودجه تصویب شده ...
حواسم به همه آرمان هایت هست+عکس
خدا دست جمعی نگاه مان کرد . مهربان خدای من! می دانم که تا آسمان راهی نیست، ولی تا آسمانی شدن راه بسیار است. این دست های خالی به سوی تو بلند می شود. ما بی سلیقه ایم، طلب آب و نان می کنیم، تو خود می دانی ای خزانه دار بخشش ها، به ترین ها را برایمان مقدر فرما و ظهور حجتت را نزدیک بفرما . او با سپاهی از شهیدان خواهد آمد ... آمین . قسم به غیرت مردانه علی اصغر به درد عشق ...
قرار بود سیاسی باشم، فرهنگی شدم
تنها راهی کاروانسرای داغون شدم. دور تا دور کاروانسرا علفزار بود. سر ظهر بود. من فقط به کاروانسرا فکر می کردم در بی خبری از دوروبرم. به درش که رسیدم آن چنان کوبیدم که خودم ترسیدم، اما فقط من نترسیدم. تمام سگ هایی که درعلفزار دراز کشیده بودند، ترسیدند. همه با هم بلند شدند و حمله آغاز شد. من بدو، سگ ها بدو. تا شعاع بی انتهایی پرنده پر نمی زد. آنقدر دویدم و دویدم و دویدم که به جاده رسیدم. در ...
ماشین آغداشلو را پنچر کرده بودم
قربون پسرا . ولی موضوع به این جا ختم نشد چون واقعا دلم می خواست تلافی کنم، آخر از دوهزار تومانی که در یک قدمی ام بود محروم شده بودم. این جوری شد که گفتم باید تلافی کنم، که کردم و چرخ ماشین استاد را که همان جا جلوی در بود، پنچر کردم. تمام شد، رفتم خانه. دلم خنک شده بود. شش سال بعد، خبرنگاری تازه کار بودم، چیزی در چنته نداشتم برای رو کردن و تثبیت موقعیت خودم، جز این که با آدم های معروف مصاحبه کنم ...
کارهای دست نیافتنی هنوز در چنته دارم
*نریمان چند وقتِ مصاحبه و گفتگوی مطبوعاتی نداشتی؟ **می تونم به جرآت بگویم چند سالی به طور مُدام گفتگو نکردم و تصمیم هم داشتم که تا مدتها گفتگو نکنم.خیلی اتفاقات ریز و درشت پیش آمد که باعث این شد که نخواستم گفتگو کنم. *علت این گفتگو نکردن و سکوت کامل خبری این همه مدت؟دلخوری یا شاید هم کم کاری؟ **کم کاری نه!دلخوری از دست بعضی از این به اصطلاح دوستان مطبوعاتی.این که میگم مثلاً دوستان چون واقعاً مثلاً دوست هستند.هفت هشت سال پیش متأسفانه یک از همین مثلاً دوستان گفتگویی را از من چاپ کرد و تیتری را از من زد که به هیچ عنوان نه در مصاحبه از آن حرف زده بودیم و نه واقعی بود و همان تیتر غلط تبدیل شد به یک شایعه و مشکلات پشت مشکلات و چند سالی من را از زندگی و کار عقب انداخت.هر چند که تمام شد اما خاطره تلخش همیشه با من هست. *خُب برسیم به پروژه طول و دراز "خاطره ها" از کجا و کی شروع کردی و کی تمام شد؟ **طرح و ایده آلبوم "خاطره ها" از روزی شروع شد که بعد ا ...
تربیت فرزند در دوران کودکی
، زهراجان" به فرزندتان اعتماد داشته باشید. از جملات منفی مانند من مطمئنم که تو نمی توانی جلوی زبانت را نگه داری یا عادت کردی حرف نسنجیده بزنی و... استفاده نکنید. سنجیدگی رفتار فرزندتان را باور کنید و به او گوشزد کنید من می دانم و یقین دارم که تو بسیار باهوش هستی و می توانی در مواقع اضطراری بسیار خوب رفتار کنی، همواره به یاد داشته باشید هرگز از ترس اینکه کودکتان اطلاعات خانوادگی را فاش نکند او ...
کسی که خدا را دارد، معنا ندارد که غم و غصه داشته باشد
دنبال امام زمان بودم و نذر کرده بودم در هر مسجدی نماز امام زمان بخوانم و بالاخره آقا امام زمان آمدند و مرا به خانه ای بردند که در آنجا خانمی از دنیا رفته بود. به من گفتند: مثل این زن کاری کنید که خودم بیایم و عفّت و عصمت این خانم موجب شد که من آمدم نمازش را بخوانم. آنگاه آقا امام زمان نماز این خانم را خواندند برای اینکه عفّت و عصمت داشت. بالاخره راه را ولو کم، طی کرده بود و لذّت دوم را چشیده بود ...
رسول عاطفه ها با عطر گل محمدی
زمزم می دود. باید خبر رسالتت را به جهان ابلاغ کنی، ابرها با سایه های مهربانشان پا به پایت راهی شده اند و زمین، زیر پایت می دود تا هر چه زودتر تو را به مقصد برساند. پیراهنت از بوی خداوند لبریز است. کلماتی که فریاد می زنی، وحی منزلی است که جان ها را پرنده می کند.کلماتی که از دهانت پرواز می کنند، جنس دیگری دارند؛ حتی عاشقانه ترین واژه ها هم نمی توانند این همه عشق را بیان کنند.این واژه هایی که تو بر زبان ...
زندگی نامه شهید میثمی
صحیح است گفته شود: اشجع الناس من غلب هواه 6- تواضع و فروتنی مدیریت شهید میثمی مدیریت انسانی بود. او با برقراری ارتباط معنوی و روحانی و تواضع مخاطبان خود را براحتی جذب می کرد و تحت تأثیر قرار می داد. البته تواضع او مصنوعی و به عنوان ابزار نبود بلکه او به دیگران و بویژه با رزمندگان، عشق و محبت می ورزید و محرم اسرار و همنشین رازهای خلوت و گوش شنوای درد دل دوستان و ارادتمندانش بود ...
شکار دختران به بهانه استخدام مدلینگ!
آن مطالبی نوشته شده بود که نشان می داد این شرکت با کشورهای اروپایی در ارتباط است و می تواند آموزش مدلینگ و مقدمات کار جوانان به عنوان مدل را در کشورهای دیگر فراهم کند. این شرکت ادعا کرده بود حقوق ماهانه مدل ها در این کشورها 2000 دلار است. وی اضافه کرد: با سودای این که سه ماهه می توانم به یک مدل تبدیل شوم و با سفر به اروپا به رویاهایم دست یابم، فریب تبلیغات این شرکت را خوردم و با شماره ...
رابطه صمیمانه - رویا میرعلمی - با پسرش - کارن -
ندارم پسرم حس ترس نسبت به من یا پدرش داشته باشد. دلم می خواهد به حرف های ما احترام بگذارد که خوشبختانه تابه حال همین طور بوده است. بازیگوشی در خانه کارن در خانه بازیگوش تر است و در محیط بیرون و مدرسه آرام تر. خوشبختانه معلم و مسوولان مدرسه از او راضی هستند و همیشه جزو شاگردان نمونه است. من فکر می کنم بیشتر بچه ها همین طورند و بازیگوشی های شان برای پدر و مادر شان و در خانه است ...
آنچه از هر حادثه ای برای انسان، تلخ تر و غم انگیز تر است، حادثه ای انکار ناپذیر مرگ است
صحنه غم انگیز مرگ وجان کندن را در قالب گفتار به زیبایی به تصویر کشیده و در این باره می فرماید: انسان در حالت بیهوشی و سکرات مرگ، و غم و اندوه بسیار، و ناله ی دردناک، و درد جان کندن، با انتظاری رنج آور، دست به گریبان است.پس از مرگ او را مأیوس وار در کفن پیچانده، در حالی که تسلیم و آرام است، برمی دارند و بر تابوت می گذارند، خسته و لاغر به سفر آخرت می رود، فرزندان و برادران او را به دوش کشیده، تا سر ...
زندگی روی ویلچر، به اندازه نبود همسرم سخت نیست!
نمی رسد و فرزندی هم ندارد؛ اما او در کنار همسرش روزهای شیرینی را سپری کرده و اکنون که به آن روزها فکر می کند، با لبخند آمیخته به حسرت می گوید: گاهی برای خودم هم ناباورانه بود که من با جثه ی کوچکم چطور می توانستم او را با ویلچر جابه جا کنم و این چیزی جز عشق نمی توانست باشد. دوباره به فکر فرو می رود. او پس ازگذشت 15 سال، هنوز نتوانسته با نبود همسرش کنار بیاید و اشک ها و آه های پی درپیِ او دلم را سخت ...
پاراگراف کتاب (55)
بسپارم و از عشق بی بهره باشم مرا هیچ سود نخواهد بخشید. عشق بردبار و مهربان است عشق از حسد برکنار است عشق لاف خودستایی نمی زند عشق اطوار ناپسند ندارد عشق به اندک چیزی در خشم نمی آید و اندیشه شر نمی کند و از بی عدالتی خشنود نیست اما با حقیقت و راستی شاد و خرم است همه چیز را تحمل می کند همه چیز را باور می کند و به همه چیز امیدوار است و هیچگاه از پای نمی افتد اما پیشگوی ها همه شکست می خورند و ...
آقای کری به شما حق می دهیم عصبانی باشید، تحقیر شدید
و رضای خدا را طالب شدم. طنابی که انداخته بودند گرفتم و آنها مرا به طرف شناور کشیدند، مردد بودم که طناب را رها کنم یا نه. در یک لحظه متوجه شدم موهای سرم در درست یک غول امریکایی است. در حالی که نصف بدنم هنوز داخل آب بود. امریکایی انسان نما محکم سر مرا به لبه شناور کوبید که بینی ام شکست حس کردم که الان سرم را جدا می کنند لذا با یک فشار خودم را داخل آب انداختم. امریکایی ها سلاح هایشان را به طرفم ...
دهسلم در محاصره کمبود امکانات/ حکایت شاعران کم سواد با اشعار ناب در حاشیه کویر
...، جالب است که خیلی ها فقط سواد قرآنی دارند اما شعر می گویند... حکایت شاعران کم سواد با شعرهای پرمعنا از بچه ها می خواهم شاعران روستا را به ما معرفی کنند، نرگس؛ یکی از دانش آموزان گفت که مادرش شاعر است و شعرهای خوبی می گوید، ابتدا باورش سخت بود اما گفت که فردا یک شعر از اشعار مادرش را می آورد و برایمان می خواند. شب گذشته باران خوبی در دهسلم آمده بود و زمین را ...
ایرج نوذری: من کوه روحیه ام
با بازگشت اش در نهایت به خودم است. اگر همه ما سعی کنیم حس خوب به هم منتقل کنیم طبیعتا حال خودمان بهتر می شود و روحیه مضاعفی می گیریم. این ویژگی اخلاقی شما چقدر ارثی و ژنتیکی است؟ مرحوم پدرتان با آن روحیه طنازانه چقدر این طور بودند؟ به شدت، برایتان یک مثالی می زنم. فکر کنید ما به سفر رفته ایم و خدای ناکرده ماشین جلویمان آتش می گرفت. پدر بدون هیچ ترس و آشفتگی ای قضیه را مدیریت ...
از نام گذاری میدانی به نام مشفق تا یادها و خاطره ها
شاعر بزرگوار بود. ایشان مهربانی عجیبی داشتند و ما ابتدا تصور می کردیم فقط با ما مهربانی می کنند اما بعدا متوجه شدیم که خیر، این بزرگوار با همه مهربان هستند و ویژگی ایشان فراگیر است. براتی پور در ادامه گفت: استاد زمانی من را نوازش کردند، برای من یک رباعی گفتند و من هم در پاسخ یک رباعی برای ایشان سرودم. وی در پایان غزلی را که برای مشفق کاشانی سروده بود خواند. فرزند ...
روایتی از التفات رهبر انقلاب به مرحوم مشفق/ نامگذاری میدانی در منطقه 17 به نام مشفق کاشانی
برای مشفق در ادامه این مراسم، حسین آهی چند بیت از شعری که برای از دست دادن استاد خود سروده بود خواند. ای از همای هنر یافته پادشاهی بر بی همانندی ات داد هر کس گواهی * بهمنی محمدعلی بهمنی رئیس شورای شعر وزارت ارشاد که پس از درگذشت مرحوم مشفق سکان این سمت را بر عهده گرفته اظهار داشت: من شاگردی همیشه شعر مکتب خانه استاد را همیشه دوست تر از هرجا داشتم ...
مهمترین ضعف اعتقادی از نظر امام عسکری (ع)
عسکری علیه السلام برویم؛ زیرا مردم او را به جوانمردی و کرم توصیف می کنند. محمّد می گوید به پدرم گفتم: او را می شناسی؟ گفت: نه! راه که می رفتیم، پدرم گفت: کاش حضرت عسکری علیه السلام پانصدر درهم برای من بدهد تادویست درهم آن را صرف پوشاک و دویست درهم را صرف پرداخت بدهی ها و صد درهم دیگر را هم برای مخارج زندگی به مصرف برسانیم. من هم با خودم گفتم: کاش سیصد درهم نیز به من می دادند تا صد درهم را برای ...
هرات؛ شهر بی زن، بی سینما، بی تئاتر...
جلب کنند. اینکه موفق شدند یا نه، گفتنش ساده نیست. من از اولین روزها شاهد تلاش بی وقفه تیم کوچک رویا سادات بودم که با امکانات کم و دشواری های بسیار اما با عشق کار می کردند، می خواستند سینما را در هرات زنده کنند، سینمایی که شاید هیچ وقت جان چندانی نداشته، اما هیچ گاه هم مثل امروز بی جان نبوده. می خواستند پای زنان و مردان را به سالن نمایش فیلم بکشانند، برای مردان از درد و رنجی که بر زنان می ...
هوا بس ناجوانمردانه آلوده است
.../9 درصد تک سرنشین یا دوسرنشین هستند. زن و شوهرهایی که با هم حرف نمی زنند و دختری که کتاب در دست هر از گاهی لبخندی را در صورت پدرش جست و جو می کند. فقط ماشین های عمومی تا خرخره پر شده اند. یاد یکی از همکارانم می افتم که هر روز یک ساعت در سربالایی ها و سرازیری های کوچه پس کوچه های شرکت دنبال جای پارک می گردد و آخر سر دست به دامن پارکینگ مردم و سرایدار ساختمان شرکت می شود و گل محمد هم برای صدمین بار می گوید صد بار تو را گفته ام خودرو نیار. در لغتنامه شبگردها خودروی تک سرنشین یعنی ترافیک، یعنی آلودگی هوا، یعنی خودخواهی. یعنی درد و مرض./روزنامه ایران ...
مذاکره روحانی و لاریجانی با شورای نگهبان/ فرصت ها و تهدیدهای اولین بودجه بدون تحریم/ دلار و نفت شناور در ...
مانع تصویب و اجرای آن شوند، اکنون هم سراسیمه دست به هر اقدامی می زنند تا مانع فرو ریختن کامل دیوار ایران هراسی شوند. اکنون با رفع تحریم های ظالمانه راه برای شکوفایی اقتصادی ایران از طریق اجرای جدی و مؤثر سیاست های اقتصاد مقاومتی باز شده است. دولت اعتقاد راسخ دارد که اگرچه رفع تحریم ها از باب رفع ظلم و احقاق حقوق ملت ایران کاری لازم و ضروری بود که صورت گرفت، لیکن لازمه قطعی گشایش اقتصادی ...
دردی که علاجی ندارد
مردم کند. به هر دری می زنم تا شاید بتوانم روزنه امیدی برای تأمین آینده آنها بیابم. از 10سالگی دچار این مشکل شده ام و مدام عصبی می شوم. از سر و صداهای اطرافم ترس دارم. صدای بوق ماشین ها مرا به حالت جنون می رساند؛ صدای خمپاره ها را برایم تداعی می کند و اضطراب شدید، بی قراری، خشم ناگهانی، بی حوصلگی و بی انگیزگی، تپش قلب و لرزش توان کار کردن را از من گرفته است. اینطور تعریف می کند: در اوایل ...
10 سال همنشینی با پاییز
. همچنین در مدتی که در زندان هستند باید نشان بدهند که اصلاح شده اند. بعد از مدتی همسرم تماس گرفت و گفت به خاطر حفظ دو جزء قرآن و شرکت در مسابقات به او مرخصی داده اند. وقتی به خانه بازگشت احساس کردم تغییر کرده است. نماز و قرآن می خواند و از خانه بیرون نمی رفت. دیدن این صحنه ها دلم را گرم می کرد. چند ماه قبل وقتی در کارگاه نان پزی کار می کردم دستم داخل چرخ گیر کرد و بند دو انگشت دست راستم قطع شد. ...