سایر منابع:
سایر خبرها
گفتگو با همسر اولین شهید مدافع حرم ایرانی/ آرمان هایش آن قدر کامل بود که نپرسیدم “خانه داری؟ ماشین داری؟
متدین باشد اما کارش خطرهای اینچنینی نداشته باشد تا حداقل خیالتان راحت باشد که قرار است چند ده سال با همسرتان زندگی کنید. چه چیزی در حرف های محرم وجود داشت که باعث شد او را بعنوان شریک زندگی بپذیرید؟ صداقت گفتاری که داشتند، ایمانشان، سادگیشان. همان موقع خودشان همه این مسائل را عنوان کردند. آرمان های او یکی از آرزوهای من بود که به عنوان همسر و بعد هم به عنوان یک همرزم و دوست، همراه چنین کسی باشم ...
محرم شغلش را دوست داشت چون آرمانش بود
تا حداقل خیالتان راحت باشد که قرار است چند ده سال با همسرتان زندگی کنید. چه چیزی در حرف های محرم وجود داشت که باعث شد او را بعنوان شریک زندگی بپذیرید؟ صداقت گفتاری که داشتند، ایمانشان، سادگیشان. همان موقع خودشان همه این مسائل را عنوان کردند. آرمان های او یکی از آرزوهای من بود که به عنوان همسر و بعد هم به عنوان یک همرزم و دوست، همراه چنین کسی باشم و زندگی کنم. ایشان همیشه خودشان می گفتند: درست ...
عزیزم شهادتت مبارک
به زور به من یا کس دیگری بقبولاند. قبل از ازدواج به واسطه ارتباط خویشاوندی آشنایی نسبی با شهید داشتید ؟ بله، با اخلاق و خصوصیات دین مداری ایشان آشنا بودم. با کارشان که مشکلی نداشتید؟ نه، من همیشه شغل حمید را دوست داشتم. حتی وقت هایی که صحبت می شد هردویمان دلمان می خواست که اگر صاحب فرزند شدیم بچه مان هم پاسدار شود. چون تنها دری را که به شهادت باز می دیدم ...
حجت الاسلام بندانی نیشابوری: پیوسته به یاد سیدالشهدا(ع) باشید
معصومه سلام الله علیها را جایگزین آن فرمودند. ادب بزرگان در زیارت اولیاء الله آیت الله مرعشی هنگامی که در حرم بودند، عصای خود را به سبب خاکی که زیر آن بود، روی زمین نمی گذاشتند. مرحوم اراکی نقل میکنند، هنگامی که برای نماز صبح به حرم می آمدند، از خانه های مردم عادی صدای گریه و زاری و مناجات می شنیدند. تا 210 سال قبل، کوچه های مردانه و زنانه در قم وجود داشت، خانه ها دو درب داشتند ...
شهادت در خانواده ما نوبتی بود
دنیا آمد. از همان سنین کودکی با کار و زحمت فراوان در کشاورزی و چوپانی مخارج و امرار معاش سه برادر و مادرش را به عهده می گیرد و جای خالی پدر را برای آنان پر می کند. پدرم انسان مؤمن و متقی و کشاورزی پرتلاش و زحمتکش بود. هدفش به دست آوردن لقمه حلال بود. در یکی از سال های قبل از انقلاب، تولید محصول گندم کم شد، با این کمبود باز هم خمس آن را جدا می کرد. وقتی مادرم گفت: شما با این وضع در آخر سال ...
عیادت حاج محمدتقی بیان معتمد محله قبا
دوستانش با خرج خودشان به سوسنگرد رفتند و درخط مقدم حضور داشتند. این ماجرا در ماه های اول جنگ اتفاق افتاد و 20 آبان ماه 1359 با اصابت ترکش به ناحیه گردنش به شهادت رسید. هدیه احمدیه بدرقه راه مهمانان کنار اتاق عکس بزرگی از احمد قرار دارد. درست روبه روی تخت حاج آقا. عکسی بزرگ هم در اتاق پذیرایی است و عکس دیگری در حسینیه. این خانه سال هاست با نام شهید سیداحمد بیان در محله شناخته می شود ...
روزگار سخت خانواده یک شهید + عکس
کوچک که در منطقه گودکعنوئیه حاجی آباد استان هرمزگان واقع است زندگی می کنند. همسر شهید لب به سخن گشود و از مشکلاتش گفت : چند سال است که در این خانه زندگی می کنیم. در ابتدا یک اتاق بیشتر نداشتیم که خود شهید با کار کارگری یک اتاق دیگر را به این اتاق اضافه کرد ، جانباز شهید در سال 89 در اثر یک ترکش که در پای این شهید بوده بیمار و بعد از شش ماه بیماری در بیمارستان شهید می شود که پزشکان علت ...
برای هم زن و شوهر باشید نه پدر و مادر// اطلاع رسانی یزد
" دختر خوبی باش و دمپایی پدرت را جلوش جفت کن" و ... اگر شما شاهد بودید، به جای اینکه مادرتان به طرزی رمانتیک با پدرتان رفتار بکند، همیشه در حق او مادری می کرده است، در نتیجه شما هم در کودکی چنین آموختید. این همان رفتاری است که زن ها باید با مردها داشته باشند. پس وقتی خودتان بزرگ شدید و ازدواج کردید، عینا همین کار را با همسرتان کردید. بزرگترین اشتباه: برای این که مردی ما را دوست ...
بخاطر شرایط جانبازی ام، مخالف ازدواج با همسرم بودم
وجود نداشت. از یکسو من و از سوی دیگر خانواده همسرم موافق این ازدواج نبودیم، اما درنهایت 19 بهمن سال 60 خدمت حضرت امام رسیدیم . مقام معظم رهبری، حاج سید احمدآقا و آقای هاشمی هم حضور داشتند. امام خمینی وکیل همسرم و یکی از افراد بیت هم وکیل من شدند. امام خطبه عقد ما را خواندند. بعد هم عکسی از آن مراسم که حضرت امام آن را امضا کرده بودند برایم فرستادند. *خانواده شما چه نظری داشتند؟ ...
شهادت هادی کمرم را خم کرد اما سرم را بالا برد
. همین تحمل غربت برای یادگرفتن دروس حوزوی به خاطر اعتقاد و التزامش به دین و مذهب بود. شهید از اواخر سال 89 به نجف رفت و تا شهادتش آنجا بود. از بعد رفتنش سالی چند بار او را می دیدید؟ آنجا چطور امرار معاش می کرد؟ او اغلب در عراق بود. تنها سالی دوبار به خانه می آمد. یک بار تابستان و دیگری عید نوروز. در مورد امرار معاش هم گویا به طلبه ها شهریه می دهند. اما دوستان محمد هادی می ...
زندگی رو آرایش کنیم
شاید یکی از مزایای شبکه های اجتماعی، یافتن دوستان قدیمی به خصوص همکلاسی های دوران مدرسه، بعد از گذشت سال هاست، دوستانی که بزرگ شده اند و خودشان امروز یک مادر یا پدر هستند. زینب عشقی - بخش زیبایی تبیان زینب:سلام بر دوستان دوران دبیرستان زینب:کسی نیست جواب سلام ما رو بده؟؟؟ زینب:آهای خانم های محترم... زینب:خوب مثل این که طبق روال همه در حال رسیدگی به خانه و همسر و ...
صوت سبز مسافر سفید پوش جاری است
ایران آنلاین / شهید حاج حسن دانش که در سی و دومین دوره مسابقات بین المللی قرآن کریم جمهوری اسلامی ایران به مقام نخست دست پیدا کرد و سفر معنوی حج به عنوان هدیه این دوره از مسابقات به او تعلق گرفت، در حریم امن الهی لبیک شهادت را خواند. فاطمه بابایی زاده همسر شهید حسن دانش در گفت و گو با خبرنگار گروه زندگی از نور قرآن که بر زندگی آرام و بی آلایش آنها پاشیده بود چنین گفت: 7 سال قبل که به واسطه همسر ...
با اجازه امام رضاع بعله
عروس سراغ چیدن گل نرود و زودتر نظر مساعدش را اعلام کند! عروس و داماد بله را که می گویند شادی به ارتفاع پرواز کبوترهای حرم اوج می گیرد. صدای صلوات بزرگ ترها با نوای نقاره ها در هم می آمیزد. از این به بعد 4 تا پدر و مادر دارین! عاقد از پدر عروس می خواهد که دست راست دخترش را زیر سایه قرآن تحویل داماد بدهد. او توضیح می دهد که این سنت پسندیده به زمان ازدواج حضرت علی(ع) و فاطمه(س ...
حجت الاسلام ریاضت: ریشه اصلی مشکلات در حرف گوش ندادن است/امام(ره) گفت من مقلد شما هستم + گزارش تصویری
کودکی تا دوران بزرگسالی و کهنسالی در ذات انسان ها وجود دارد. اگر کسی را از خودش بهتر ببیند و سعادتمند ببیند سعی می کند الگو بگیرد. اگرچه که دید انسانها نسبت به سعادتمند بودن متفاوت است. مثلا بچه ها فکر می کنند اگر مثل پدر مادرشان بشوند خوشبخت هستند. اما وقتی که مقداری بزرگتر می شوند ، دیگر پدر و مادرشان را خوشبخت نمی دانند. مثلا پسربچه ها تا سن 14 سالگی پلیس بازی می کنند فکر می کنند پلیس ها خوشبخت ...
36 سال است با خاطراتش زندگی می کنم
زندگی می کردند و با خانواده ما رفت و آمد داشتند. اردیبهشت سال 1356 بود که امرالله پس از سپری کردن دوره های آموزشی از امریکا به کشور بازگشت. من و خانواده از اینکه آنها من را برای ازدواج با امرالله در نظر گرفته بودند بی اطلاع بودیم. در نهایت بعد از انجام مراسم خواستگاری کاملاً سنتی، در 26 خرداد ماه 1356 من و امرالله عقد کردیم و آذر 1356 هم زندگی مشترکمان را آغاز کردیم. چه مدت با ایشان ...
این ها شاگردان مرا می کشند
یزدی خانه شان را خالی کردند و به امام دادند. امام آنجا ساکن شدند و خیلی سروصدا بود، هر روز طبل و شعار می زدند. ختم آقای مطهری که شد، حاج آقا فرمودند: من از پله های مسجد که بالا می رفتم و امام هم پایین می آمدند که تشریف ببرند، سلام و علیک کردیم و امام خندید و گفت من اگر جای شما بودم از سروصدا شکایت می کردم. با هم شوخی می کردند و به هم علاقه داشتند. علامه از شهادت شهیدمطهری چگونه مطلع ...
عوامل تحکیم خانواده از دیدگاه حضرت فاطمه زهرا(س)
...، خود این مهم را برعهده گرفت. در روایت آمده است که فاطمه (س) قبل از شهادت، رؤیای صادقه مبشّره ای دید و برای آرام نمودن علی (ع)، او را به بالین طلبید و رؤیای خود را با او درمیان گذاشت و بدین وسیله او را از جهت روحی آماده نمود: شبی که خداوند اراده ی قبض روح فاطمه(س) و اکرام روح او را داشت، فرارسید؛ حضرت فاطمه (س) همسرش را به بالین طلبید و فرمود: پسرعموی من، سلام بر شما، همانا این جبرئیل ...
گفت وگو با زنی که به خودش علاقه ندارد
: من خیلی به خودم علاقه ندارم. یادم می آید یک نفر می گفت الیزابت تیلور و ریچارد برتون عاشق رفتن به بارهای نیویورک بودند و آخرین مساله ای که دوست داشتند درباره اش حرف بزنند، خودشان بود. آن ها بیش تر به شخصیت آدم هایی که به بار می رفتند، علاقه مند بودند. به نظرم بسیاری از نویسنده ها این طور هستند. احساس من این است. مرد بدون سایه چهل وچهارمین رمان اوست که با نام خودش منتشر شده. او مجموعه ...
کوه ها و بیابان ها را به عشق شهادت پیموده بود
شدند و خودش به شدت مجروح شد. بعد از 30 سال هم در دفاع از حرم به شهادت رسید و خوابش تعبیر شد. در صحبت های تان گفتید که شهید در سال 91 مجروح شده بود. مجروحیتش چطور رخ داد؟ سال 91 ما قصر شیرین بودیم. در اثر انفجار مین یک ترکش کمانه می کند و به کوه می خورد. در برگشت به شکم اکبر می خورد و باعث مجروحیتش می شود. ایشان را به بیمارستان کرمانشاه منتقل می کنند و سرپایی عمل می شود. شرح عملش ...
چه کسانی به فاطمه معتمد آریا حمله کردند؟
کاوه ابراهیم پور، کارگردان فیلم، حضور این افراد را عجیب و غیرقابل باور دانست و گفت: جلسات نقد و بررسی فیلم خیلی روان و استاندارد در همه جای ایران برگزار می شود. وقتی عوامل فیلم برای یک جلسه نقد و بررسی دعوت می شوند، در جلسه شرکت می کنند و این یک روند معمول است. چنین اتفاقی برای فیلمی که از وزارت ارشاد مجوز ساخت و نمایش دارد و در سینماها در حال اکران است، منطقی نیست ...
فرشته هایی که بچه های بیمار را شاد می کنند
آمدند و خواستند که به مددجویان کمک کنند. جوان های تازه کاری که شاید چیز زیادی بلد نبودند اما همت این کار را داشتند و بعد از ورودشان به خیریه کلی تغییر کردند و هویت تازه ای برای خودشان ترتیب دادند: روزهای اول که داوطلبین آمدند شاید هیچ کس کار زیادی بلد نبود. حتی هیچ کار سختی تا به حال انجام نداده بودند. اما به مرور همه چیز تغییر کرد. سرو وضعشان، حرف زدنشان، آداب معاشرتشان. من الان 60 نیروی ثابت فعال ...
لباس عروسی که به سلیقه شهید مدافع حرم دوخته شد+عکس
، برنامه همیشگی ام برای عقد دائم حداقل یک سال، یک سال و نیم بود.این مدت زمان را برای این می خواستم که حتماً با فرد مقابلم به طور کامل آشنا شوم. بعد از چندین جلسه توافق بر این شد که مراسم نامزدی برگزار گردد. *معامله ای با خدا در ازدواج 29بهمن صیغه محرمیت خوانده شد. اولین جایی که بعد محرمیت رفتیم لواسان بود. بعد از آن با خنده و شوخی به امین گفتم شما هر جا خواستگاری رفتید دسته گل به ...
تنها زنی که در کربلا رجز خواند، که بود؟
عنوان کرده اند؛ نخست اینکه عمود خیمه را برداشت و با عمود به میدان رفت و دیگر اینکه سر بچه خودش را در دست گرفت و با سر به سمت دشمنان رفت. این پیرزن در رجزهای خود گفته است انی عجوز فی النساء ضعیفه / خاویة بالیة نحیفه/ اضربکم بضربة عنیفه/ دون بنی فاطمه الشریفه یعنی من در بین زن ها، زنی ضعیف، بیمار و لاغر هستم که بر شما ضربه محکمی وارد خواهم کرد، در دفاع و حمایت از فرزندان فاطمه عزیز و گرامی . که امام ...
فارسیان؛ داستان دختر یورت زنگانه
دهند و من فکر می کنم پیرزن همان بو را احساس کرد. بهر حال علی و پیرزن به خانه اش رسیدند. علی می گوید: وارد هال که شدم دخترانش به استقبال ما آمدند. گویا احساسی که پیرزن داشت آن ها هم داشتند. مادر به دختران دستور صبحانه داد. دوباره رو کردم به پیرزن گفتم: مادر شما کجایی هستی؟ مکثی کرد و سپس گفت بعد از صبحانه توضیح خواهم داد. پیرزن بااینکه نیمه گریان بود به فرزندانش گفت زودتر چاشت را ...
روزگار دار چهل رنگ فرش پولادین در بام ایران سیاه شد
...> وی ادامه داد: سال های زیادی در منزل پدرم به فرش بافی مشغول شدم و بعد از ازدواج میراث بزرگی که همان دار قالی ام بود را با خود در آغوش گرفتم و به منزل بخت رفتم. وی افزود: در روزهایی که همسرم در منزل نبود و برای کار به جنوب می رفت تنها مونس تنهایی من دار قالی ام بود انگار این فرش مرا با خود به دنیای دیگری می برد و هر گوشه از این دار فریاد می زد بیا و به من زندگی بده و مرا بساز. ...
دشمن به آرامی استحاله فرهنگی را پیش می برد
همایش خانم فاطمه آلیا نماینده مجلس شورای اسلامی نیز با بیان این که امام خمینی(ره)به عنوان احیاگر اسلام ناب محمدی(ص) بودند، اظهار داشت: نهضتی که حضرت امام از سال 1342 شروع کردند بحث هویت اسلام، انسان و زن مسلمان انقلابی بسیار مطرح بود. وی افزود: یکی از اندیشه هایی که آن را مدیون امام خمینی(ره) هستیم، پرداختن به ویژگی های زن مسلمان است و بسیاری از زنان در تلاش بودند تا اهداف و نظرات امام(ره ...
جهاد، با ایمان به امدادهای غیبی
علی(ع) و فاطمه(س) و امام حسن و حسین(علیهما السلام) و عباس عموی پیامبر(ص)، ابن عباس، عبدالله بن جعفر، عایشه، ام سلمه، حفصه... و خاندان بنی هاشم، همین خویشاوندی و پیوند فامیلی آنها با رسول خدا(ص) بود، حتی یکی از عوامل زمینه ساز خلافت ابوبکر و عمر و عثمان این بود که ابوبکر و عمر پدرزن پیامبر(ص) و عثمان داماد رسول خدا(ص) بود، به عثمان بخاطر اینکه ابتدا با ام کلثوم و بعد از مرگش با رقیه دختر دیگر ...
شب عروسی، شبی برای حرف مردم
...، و ظروف و صندلی مراسم را آوردند و چیدند. ولی باز هم این اتفاق در خود خانه ها می افتاد. البته این را هم بگویم که افرادی که وضع مالی بهتری داشتند از همان 23، 24 سال قبل از خدمات این بنگاه ها استفاده می کردند. به مرور با افزایش تعداد مهمان ها و تشریفاتی تر شدن مراسم عروسی، دیگر خانه ها جای برگزاری مراسم نبود و مراسم عروسی به بیرون از خانه ها منتقل شد. البته من اینجا در مورد تالارها ...
ما را 18 سالگی دوباره سر راه گذاشتند
بچه بهزیستی هستی، راهت را کج نمی کنی و زنگ یک آپارتمان بی ربط را نمی زنی. اینکه تو کلید یک خانه را داری که درش را باز کنی و واردش بشوی، اعتمادبه نفس عجیبی را به تو می دهد که هیچ وقت دیگر تجربه اش نکرده بودم . مسعود سال 78 وقتی هفت ساله بود به بهزیستی آمد، برادر بزرگ ترش را هم به پرورشگاه سپرده بودند، حالا آن برادر ازدواج کرده، همانی که مسعود با تبختر کتی را که برایش خریده نشان می دهد، همانی که ...
دفاع از حرم حضرت زینب (س) ارتباطی به ملیت ندارد /همیشه به حال مدافعان حرم غبطه می خوریم
بار با فراخوان "ننه عصمت" که توان ثروتش بافت شال و کلاه برای رزمندگان بود خود را به قافله جاماندگان رسانده اند تا سهمی هرچند اندک در دفاع از اسلام داشته باشند. فاطمه سادات موسوی یکی از زنان فعال استان قم برای کمک به مدافعان حرم که همواره در تشیع شهدا نیز حضور پررنگی دارد در گفتگو با خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی قم فردا ، اظهار داشت: از همان روزهای اول که مدافعان حرم از سراسر دنیا برای دفاع ...