سایر منابع:
سایر خبرها
زندگینامه امین حیایی + عکس
دست ندهم. نیلوفر: این همان حسی است که من هم آن را تجربه کردم و امین کمک زیادی به من کرد تا ترسم بریزد. اعتماد به نفس در چنین فضایی باعث می شود احاطه بیشتری نسبت به آنچه می خواهید انجام دهید، داشته باشید. یک غریبه در جایی ناشناخته! امین: همه چیز به مرور رنگ عادی شدن به خود می گیرد. البته هر فیلم تجربه جدید و متفاوتی است اما برای من هنوز کار کردن با یکسری نام ها باعث می شود ...
اینجا کودکان سرطانی به آرزوهای بزرگ خود می رسند/همه شهر آماده باش
باور نکرده است. دنبال مأموران راهی می شود. به مقر کلانتری می رسند. لباس هایی که برایش مهیا شده است، می پوشد. کلاه کاملا قد سر عباس نمی شود؛ مرتب با دست آن را کج و راست می کند و روی سرش نگه می دارد. ستاره های سردوش می چسبد روی شانه های عباس و او رئیس کلانتری می شود. حالا خودروهای کلانتری منتظر او هستند. رئیس کوچک کلانتری باید به گشت زنی روزانه در شهر برود. هنوز نمی داند خواب است یا ...
مصاحبه خواندنی و جنجالی لیلی گلستان (1)
تاسیس می کند و قرار است یک تلویزیون متفاوت بسازد. من هم که طراحی پارچه و لباس برای تئاتر خوانده بودم، قرار شد به عنوان طراح لباس در تلویزیون استخدام شوم و شدم. شدم چهارمین کارمند استخدام شده تلویزیون ملی! همه چیز تازه بود و پر از شور و هیجان. تا 3 صبح، همه کار می کردیم بدون اضافه حقوق و درخواست! فقط شور و هیجان داشتیم و این خودش کلی خاطره خوب برایم ساخت. هشت سال در تلویزیون کار کردم و ...
مادرهای سینما و تلویزیون ایران
دریغ نمی کند. تصویر فخری خوروش در آن لباس مجلل شاهزاده های قجری و تصمیم هایی که همراه با برادرش می گرفتند، الگوی کامل یک مادر مقتدر در سال های ابتدایی دوران پهلوی بود. او برای حفظ اقتدار و موقعیت خود در خانه، میان زن های برادرش را به هر دلیلی به هم می زند تا بتواند از آب گل آلود ماهی بگیرد. زرین | اولین شب آرامش | اکرم محمدی یکی از مهمترین نقش های اکرم محمدی بود و ...
رویای نیمه شب به چاپ دهم رسید/ حکایت جذاب و سالم عشق پسر سنی به دختر شیعه در کتابی خواندنی
هاشم) فن زرگری فراگرفته و مشغول است، روزی به خواست و اصرار وی از کارگاه به فروشگاه آمده تا در امر فروش به پدربزرگش کمک نماید. از چند پله سنگی پایین رفتم. فقط همین و در کمتر از یک ماه ماجرایی را از سرگذراندم که زندگی ام را زیر و رو کرد . کتاب رویای نیمه شب که در مدت کوتاهی به چاپ دوم رسیده است در بطن خود، حکایت تشرف ابوراجح حمامی به محضر نورانی امام زمان (عج) را شرح داده است. مظفر ...
تکلیف موتورهای بلاتکلیف در پارکینگ
که دست از دزدی بردارد یا دعوای دختر با پدری که شیشه می کشد و مادرش را کتک می زند. ساعت 12 نوبت رسیدگی به پرونده من شد. بازپرس چند دقیقه ای از من به عنوان راننده ای که تصادف کرده ام سؤال می کند و دستور آزادی ماشینم را می دهد. برای آزادی ماشین باید یک درخواست بنویسم. دقیقاً یک ساعت در صف نوشتن درخواست و کپی گرفتن از مدارکی که نیاز است، ایستادم. اینجا همه عجله دارند و اگر یک لحظه حواست ...
گزارش روزشمار یکماهه پرونده سوشامکانی دروازه بان پرسپولیس از انتشار تصایر خصوصی تا بازگشت به تمرین!!
بکشم ستاره! شاید بسیاری از این موارد را تا به حال نشنیده باشید چرا که تا همین چند سال پیش در خصوص بازداشت چهره های سرشناس فوتبال اصلاً اطلاع رسانی نمی شد اما درباره نمونه های خارجی خیلی شفاف می توان اطلاع رسانی کرد. به طور مثال، رنه هیگوئیتا، همان دروازه بانی که لگد عقربش معروف بود. او به جرم آدم ربایی و ربودن دختر 11 ساله، 7 ماه حبس کشید. نفر بعدی جویی بارتون است که یک نزاع خیابانی راه ...
شرایط ازدواج در حرم امام رضا(ع)
خواندی و باید دختر آخرم را هم تو بخوانی. عروس و داماد افغانی اسم پسرشان را رضا گذاشتند برگزاری مراسم عقد در حرم فقط مختص مشهدی ها نیست. بسیاری از مسلمانان ایران و جهان، رنج سفر را به جان می خرند تا مهمان سفره پربرکت امام مهربانی ها شوند. سیدابراهیم موسوی از خواندن خطبه عقد خارجی ها خاطرات شیرینی دارد؛ چند سال پیش 2 دختر و پسر افغانی ساکن استرالیا برای ازدواج پیش من آمدند. هر ...
دغدغه های جوان های دهه هفتادی چیست؟
بشود انجام داد وارد دانشگاه که شدم فهمیدم دنیا خیلی بزرگ تر از ساختۀ ذهنی من است و انگار آزادی را پیدا کردم. چرا سرکار بروم کارهایی که مربوط به رشته من است بسیار سخت و حقوق اندک دارد اصلاً بچه های ادبیات و علوم انسانی کار ندارند اگر هم باشد حقوق و مزایای بسیار پایین دارد که حتی کرایه راهشان هم نیست یکی از دوستان خودم مشاوره همین آموزشگاه های کنکور شد بعد از شش ماه و روزی 8-9 ساعت کار 600 تومن به او ...
مرگ روستاهای ایران با کوچ اهالی به حاشیه شهرها
.... از حرف های زن می شود فهمید که 50 سالش هم نیست. چروک عمیق صورت و رنگ حنا و سفیدی موهایش اما پیرتر از این حرف ها نشانش می دهد. می گوید: اینجا خونه رعیتیه. صاحب این زمین کشاورزی چون دید من و شوهرم وضعیت مالیمون خیلی بده، ازمون اجاره خونه نمی گیره. شوهر من زباله جمع می کنه. خداروشکر اما درآمدش خیلی کمه، ماهی 400 هزار تومن بیشتر نمی شه درآمدش. ما دو نفریم. با یه کاسه برنج هم سیر می شیم . ...
یک وانت پر از کم فروشی
کرده پریده اند بیرون، دستم را جلو می برم 6 هزار تومان پول داخل مشتم را کف دست فروشنده می گذارم. در مقابل او هم کیسه نایلونی را باز می کند و چند مشت پرتقال نصفه و نیمه را هول هول داخلش می گذارد. در کمتر از صدم ثانیه نایلون را روی ترازو می گذارد و هنوز مقدار پرتقال مشخص نشده نایلون را برمی دارد، دستم می دهد و با یک به سلامت می خواهد من را از سر خودش باز کند تا بلکه به مشتری بعدی برسد. با حسابی که ...
نگهبان زمین
به خارج از شهر می روید به اینها نیاز پیدا می کنید. همان جا خدا را شکر کردم که جواب محبت به یک هموطن را بلافاصله پاسخ داد. طبیعت سرسبز و بدون زباله آرزویی است که امیدوارم یک روز آن را با همه وجود لمس کنم. باید بپذیریم که شهر و محله ای که در آن زندگی می کنیم نیز بخشی از خانه ماست و باید در تمیز نگه داشتن آن تلاش کنیم. اگر همه دست به دست هم بدهیم و کمتر از ظروف پلاستیکی استفاده کرده و محیط ...
ناگفته هایی از کاسب امین محله رستم آباد
شد در گونی جدید را باز می کرد. حاج رضا نوریان ادامه می دهد: وقتی 10 سالم بود می دیدم که چند پیرزن به مغازه حاج ناصر می آمدند و ماهانه از او مقرری می گرفتند. حاج ناصر مقداری پول از خیّران محله جمع می کرد، مقداری هم از جیبش می گذاشت و دست آخر به دست نیازمندانی می رساند که به او رجوع می کردند. یادم هست که وقتی شب عید می شد، عده ای از اهالی محله پارچه تهیه می کردند و به حاج ناصر می دادند تا به ...
نابغه ای که توسط رژیم پهلوی به شهادت رسید
که خانوادگی به کوه می رفتیم. خیلی سریع راه می رفت و همه کارهای اش را در عین دقت بالا سریع انجام می داد. انگار می دانست که خیلی وقت ندارد و باید از فرصت های اش نهایت استفاده را بکند. حتی یک لحظه را هم از دست نمی داد. اساساً دختر شاد، با روحیه و فعالی بود. هیچ وقت عصبانی نمی شد و بسیار با گذشت بود. *کسانی که درگیر مسائل سیاسی و مبارزاتی، به خصوص در فضای اختناق بودند، فشارهای روحی زیادی را ...
در پیشرفته ترین شهر باستانی ایران چه می گذرد؟
...: اسکلت کشف شده متعلق به زنی حدودا 38 تا 40 ساله با 155 سانتی متر قد بوده است که دندان آسیایش را نیز از دست داده و دچار سایش زیادی در دندان هایش بوده است. سفال هایی که در گور به همراه زن چند هزار ساله قرار دارد، بعد از ثبت دقیق تصویر و شماره گذاری آنها در یخدان های یونولیتی قرار می گیرند تا به پایگاه منتقل شود و مطالعات بیشتر رویش انجام شود. ناگفته های شهر سوخته از زبان فعالان هیات ...
صف آرایی اعتدالیون مقابل افراطیون
، نتیجه اش این است که دولت همراهان خود را از دست می دهد. برای این اتفاق کاری صورت گرفته؟ همه دوستان ما در استان ها گفت وگو می کنند. بچه های اعتدال و توسعه با همه همراهان دولت در استان ها گفت وگو کرده و به هم نزدیک هستند. در تهران چطور؟ در تهران نیز همین طور. اینها همه یک پارچه هستند؟ نه. یکپارچه نیستند. اما به هم نزدیک هستند. آیا سرشاخه های ...
قصه تلخ زنانی که رحم شان را اجاره می دهند
همه آنها که در بیمارستان ها و به شکل آزاد درباره رحم اجاره ای کار می کنند، داستان دیگری ست. موسسه ای زیر نظر جهاد دانشگاهی و جایی برای آنها که می خواهند فلوشیپ نازایی بگیرند. آنهایی که می خواهند تجربه و سابقه ای برای خود دست و پا کنند. متخصصانی که چندان ذی نفع نیستند و همین باعث می شود به نگرانی های ناباروران چندان اهمیتی ندهند. مونا می گوید: ما اول از این بازار نابسامان رهن و اجاره ترسیدیم و به ...
محمد قائد: میرزاده عشقی شهید راه سوءتفاهم شد
شاهنامه بگویید هرچند ادبا و فضلا عصبانی شوند که سینما و تئاتر کجا و ابیات حماسی مفاخر ملی کجا. آدم ها تا شخصاً دلشان نخواهد، به دلیلی لازم نبینند و شغلشان ایجاب نکند نمی نشینند روزها و شب ها چندین هزار صفحه رمان و چند ده هزار بیت شعر بخوانند فقط چون قدمای مهمی آن ها را نوشته اند. بسیاری می گویند به من چه، خواست ننویسد. همان طور که شما هم اشاره کرده اید، رمان بچه رزمری را آغازگر ژانری از ...
فرهنگ در رسانه
سریال های تلویزیونی در سه دهه گذشته در ایران صورت گرفته است، همین امر را تایید می کند. برای مثال سبک پوشش بازیگران زن و مرد به سرعت در جامعه گسترش می یابد. البته رسانه های جدید و شبکه های اجتماعی نیز این امر را تسهیل می کنند. اما از آنجاییکه بیشترین مخاطبان رسانه های جدید جوانان هستند، هنوز به نظر می رسد تلویزیون جایگاه خود را از دست نداده است. مهم ترین ویژگی سبک زندگی در عصر رسانه های ...
مادر 2 هزار کودک یتیم و بیمار
با همه خدماتمان معتقدم هنوز نتوانسته ایم عاطفه شکست خورده کودکان را جبران کنیم. چون ما به آنها آذوقه و مبلغی می دهیم تا بتوانند ادامه تحصیل داده و زندگی خود را بگذرانند اما واقعاً نمی توانیم دست گرم پدر را بر سرشان بکشیم، به همین دلیل گاه مخالف افزایش تعداد مددجوها هستم. گرچه حتی با حامیان به خانه هایشان می رویم و شاید باورتان نشود، برخی مواقع بانوانی با انگشتر برلیان در دست خانه های بچه های نسیم شهر را تمیز می کنند اما خودم شب ها خواب ندارم. چون می ترسم که از بچه ای غافل شده باشیم البته تا جایی که بتوانم تلاش می کنم و خسته هم نمی شوم و فعلاً هم به مرگ فکر نمی کنم. چون هنوز مطمئن نیستم تمام کارهایم خدایی بوده باشد. ...
گشتی در شهر اصفهان پیش از انتخابات دهم
میخکوبِ جوراب های کلفتی است که تا ساق پا روی شلوار پلوخوری قدیمی اش بالا کشیده است؛ می گوید شغلش بیکاری است! صبح تا شب با میراث به جا مانده از جوانی خیابان ها را روی دو چرخ دید می زند؛ نماینده های شهر را نمی شناسد اما می گوید: انشالله همه صالح اند همه اونایی که میاند انشالله صالح اند من به بچه ها که بیشتر می دونند اعتماد می کنم و به هر کسی بچه هام بگن رای میدم. چند چهارراه پایین تر از ...
خانواده شهیدان هلیسایی از روزهای دفاع مقدس تا دفاع از حرم؛
ها و تمبرهای یادبود کورش و جای سیگاری قدیمی پدر را نشانمان می دهد، به یقین می رسیم که برادر ها خاطراتشان را دست این خواهر سپرده اند چون می دانند که به خوبی از آنها مراقبت می کند. چمدان قدیمی پدر در گوشه پذیرایی است. چمدانی که سالیان سال همیشه با چند دست لباس تاشده حاضر و آماده بوده که هر موقع که احساس خطر شد، حاجی چمدانش را بردارد و برود و بعد از مدتی دوباره شب برگردد و زیر متکای همه فرزندان سوغاتی ...
ناهید ستاره ای در روستا
ای شده ام می توانم خودم الگو را بکشم و با دست پارچه را روی الگو نصب می کنم. اما زیاد با چرخ کار نمی کنم و با نخ و سوزن لباس می دوزم و بالاخره چون خیاطی نیاز به بینایی داشت و مدام سوزن به دستم می رفت، تصمیم گرفتم قالیبافی یاد بگیرم. در این کار هم موفق شد و تابلو فرش ها و قالیچه های زیبایی را بافته که در چندین جشنواره مقام آورد و جوایزی را از آن خود کرد؛ سال 78 به کمک مادر و دختر دایی ...
سبزی فروشی مادر برای خرج درمان فرزند+تصاویر
بنویسم آشی یا پلویی یا خورشتی. پسر من همه را اشتباه به جای هم فروخته بود. طوری که وقتی برگشتم همه مشتری ها می گفتند خانم شجاعی نبودی آمدیم سبزی خورشتی بخریم، آشی خریدیم. سوپی می خواستیم پلویی گرفتیم! من هم از طرفی عذرخواهی می کردم و از طرفی به مشتری ها می گفتم اگر زیاد برده اید و ضرر کرده اید، همه را برگردانید. همه می گفتند نه اشکال ندارد؛ فقط دیگر پسرت را مسئول مغازه نگذار! از مادر می پرسم که در ...
بنیاد در آینه مطبوعات
شیخ علی اکبر انگشتر ساز یکی از قدیمی های هنر انگشتر سازی مشهد را می گرفتی، کوچه دو شهید در ضلع شرقی بازار را نشان می دادند. احمد و محمد غفاریان نام همان دوشهید و حجت الاسلام علی اکبر غفاریان معروف به شیخ علی اکبر انگشتر ساز نیز پدر این دو شهید است. احمد و محمد انگار دو گل بهشتی بودند که پدر، با اعتقاداتی که داشت تلاش می کرد آن ها را سالم و صالح تربیت کند. به گفته آقا مرتضی برادر بزرگتر این ...
ثروتی به وسعت 13 نگاه معصومانه
عاطفی و در حد توان مان مالی را دریغ نکنیم. امکانات آموزشی برای همه بچه ها یکسان فراهم می شود. لباس و اسباب بازی و خورد و خوراک هم یکسان توزیع می شود و هیچ گونه بی عدالتی در کار نیست. چرا که من معتقدم، حمایت عاطفی و روانی از کودکان بی سرپرست حرف اول را می زند. بیشتر بچه ها وقتی به خانه ما می آمدند با مشکلات اضطرابی مثل شب ادراری، اختلالات خواب یا ناخن جویدن دست و پنجه نرم می کردند اما حمایت روانی من و ...
خرم آباد نیستم اما هممیشه دلم آنجاست / اعتقاد دارم کار خیر لیاقت می خواهد
جلب کردند. همانجا با یک سورتچی قرارداد بستم؛ درشکه ی دو اسبه اش را خریدم و قرار شد تا خودش به خرم آباد بیاید و حدود یک ماه مردم را جابه جا کند. جالب است بدانید فاصله ی همدان تا خرم آباد را با همان درشکه طی کردیم. سورتچی کارش را در محدوده ی خیابان های خاکی خرم آباد شامل پشت بازار و درب دلاکان و حومه ی سبزه میدان شروع کرد. چند روز گذشت؛ اما مردم سوار درشکه نمی شدند. اعتقاد داشتند که درشکه ...
پرونده شماره 33 ؛ 113 سالگی خالق بوف کور
بود که در آن روز سرد زمستان برای نخستین بار یکی از کتاب های صادق هدایت را ورق زدم . پیش از این، جسته و گریخته شنیده بودم که با خواندن کتاب های هدایت آدم ناامید می شود، دست به خودکشی می زند، از دین و ایمان برمی گردد و خیلی تعریف های منفی دیگر . آن روز هنگامی که زنده به گور را دست گرفتم، با وجود اینکه می ترسیدم عمویم سر برسد و از دستم ناراحت شود، احساس آشنایی انگار مرا میخکوب کرده بود ...
کتابفروشی به روایت نصرالله کسرائیان
اصرار می کردم بیاید داخل، می گفت لباس هایم کثیف است. چیزی نمانده بود به زور متوسل شوم. پرسید: چند است؟ فروشنده گفت: بیست و دو تومن یا همچی چیزی. گفت: ده تومنی اش را ندارید؟ دیگر نتوانستم خودم را کنترل کنم، تقریباً یقه اش را گرفتم و کشیدمش تو. گفتم: عزیزم، با تخفیف قیمت اش همان ده تومن است. البته بعداً به فروشنده گفتم: نمی دانم چرا همان ده تومن را هم گرفتم. خانم فروشنده گفت: کار درستی کردی ...
سفر به زادگاه اسلام/ سفر به دیار لورنس!
کاربران را محدود کرده است. شهروندان عربستان به برکت نفت، وضعیت مناسبی دارند و کمتر به کاری جز امور اداری و حکومتی می پردازند. بازار کار عربستان سعودی را نیروهای پاکستانی، هندی، بنگلادشی، یمنی(البته در گذشته و پیش از اخراج یمنی ها از عربستان)، مالزیایی، اندونزی و تعداد کمی از شهروندان کشورهای آفریقایی تشکیل می دهند. بازار در این منطقه از شهر مدینه در دست این کارگرهاست که برای ارباب سعودی ...