سایر منابع:
سایر خبرها
سلام الله علیک یا معز المومنین آقا با دستهای تو امضا شد برات اربعین آقا بازم روی نیاز از من بازم دست کرم با تو پیاده توی مشایه میرفتم هر قدم با تو بارونی شد چشم ترم وقتی رسیدم کربلا رو به گنبد دادم سلام یاد امام مجتبی پیرهن مشکی به تن دارم حسین و از حسن دارم ...
من دستور می دادند. او می گوید: مادرم هنگام جر و بحث با پدر، دائم او را تهدید می کرد که این زندگی و بچه ها را ترک می کند و می رود و همین احساس ترسی عجیب در من ایجاد می کرد. یادم می آید پاییز بود. یک شب مادرم پس از جر و بحث با پدر دوباره او را تهدید به ترک خانه و بچه ها کرد. همان شب به حیاط رفتم و تا صبح از سرما لرزیدم که اگر مادرم خواست برود، از او بخواهم مرا هم همراه خود ببرد. ...
.... این را می گوید و سرش را در تلفن همراهش می کند. مادرش که از دست رفتارهای او عاصی شده سعی می کند، آرامشش را حفظ کند تا مبادا به تریش قبای خانم بر بخورد . بعد از چند لحظه می گوید: سارا جان! صبح تا شب سرت تو گوشیه. دو ساعت نمیتونی از وقتت رو همراه ما بیای واقعا؟ این چندمین باره که بدون تو می ریم. سارا همان طور که سرش در تلفن است نق می زند: نه مامان دست از سرم بردارین تو رو خدا . این یک ...
به من خیانت می کرد و با دختر های زیادی رابطه داشت. به همین خاطر مدام با هم درگیر بودیم .حتی من چند روز قهر کردم و به خانه مادرم رفتم .اما به اصرار جاوید به خانه برگشتم .ولی او دست بردار نبود و همیشه با زنان و دختران زیادی رابطه پنهانی داشت. آخرین بار وقتی مرا به شدت کتک زد ماجرا را به برادر ناتنی ام گفتم و ما نقشه قتل شوهرم را کشیدیم . وی در تشریح جزییات جنایت خانوادگی گفت: آخر شب بود ...
امام حسین به سمت خیمه گاه بایستید، تل زینبیه سمت راست شماست. از سال گذشته تا امروز که دوباره به تل زینبیه و خیمه گاه رفتم، تفاوت بسیار است. صحن و سرای امام حسین از سمت تل زینبیه رو به گسترش است. الحمدلله از باب القبله به سمت پایین حرکت کردم. به تقاطع که رسیدم، سمت چپ، حسینیه آیت الله خویی قرار دارد. امکانات خوبی دارد، دستشویی و حمام و... ...