او یک فرشته بود/ در یادبود حسام محمودی
سایر منابع:
سایر خبرها
حسام محمودی الگویی سالم برای بازیگری/ او نشان داد می توان هم بازیگری خوبی بود هم پدری اهل خانواده
.... او پس از موفقیت در خسته نباشید جو زده و هیجانی رفتار نکرد و تصمیم گرفت با صبوری و قبول نقش های فرعی، بر تجربیاتش اضافه کند. او در فیلم های بعدی اش مقابل دوربین کارگردان های کاربلدی مثل میرکریمی، هادی مقدم دوست، محمدحسین لطیفی و روح الله حجازی رفت و سعی کرد در هر نقش بهترینِ خودش باشد. به دنبال بزرگی و کوچکی نقش نبود و همین که کارش را به بهترین شکل انجام دهد برایش کافی بود. حسام ...
این مرد در دادگاه خانواده فهمید پدر شده است/ دسته گل با متن عاشقانه را چه کسی برای تولد زن جوان فرستاده ...
و بعد از چند دقیقه که به برگه آزمایش پدرشدنش خیره شده بود گفت آقای قاضی الان هم من موافق طلاق نیستم، پروانه اصرار دارد جدا شویم، من هم نمی خواهم او را اذیت کنم مخصوصا الان که مادر شده! پروانه از داخل کیفش یک بطری آب درآورد و کمی آب خورد و گفت من خسته شدم از بی توجهی تو. از اینکه من را نمی بینی خسته شدم. من از سکوت تو خسته شدم وگرنه منم این زندگی را دوست دارم، تو را دوست دارم، بچه ای را ...
لباس خاص مریم مومن در تولد بازیگر معروف | خانم با این عمل زیبایی و این رنگ لباس انگار 20 سالشه
ید که از اینکه فرزند طلاق بوده بسیار ناراحت است. مریم مومن با بازی در سریال بانوی عمارت بین مردم شناخته شد و محبوبیت زیادی پیدا کرد. بیوگرافی مریم مومن مریم مومن متولد 6 مرداد 1377 در اردبیل ، بازیگر سینما و تلویزیون است. فارغ التحصیل لیسانس رشته بازیگری می باشد که اولین بار در پنج سالگی جلوی دوربین رفت تا اینکه با تئاتر ادامه داد و در بانوی عمارت به شهرت عجیبی رسید. مریم م ...
مربیگری در استقلال برایم مثل یک رویا خواهد بود
مسیرهای مختلف می برد و ما اغلب دلایل آن را درک نمی کنیم. هنوز به این فرصت و به این شغل فکر می کنم. دوست دارم این تجربه و مربیگری یک تیم را داشته باشم. فکر می کنی یک روز به عنوان سرمربی استقلال فعالیت کنی؟ مربیگری استقلال برایم مثل یک رویا خواهد بود. صحبت پایانی؟ در ایران همیشه از من خیلی استقبال کرده اند. من این کشور و مردمی که در آن زندگی می کنند را دوست داشتم و این علاقه همیشه در قلب من وجود دارد، بنابراین شما لایق بهترین ها هستید. ...
ماجرای قاچاقچی هایی که پزشک شدند
اینکه بچه ها بیشتر حرف بزنند و من هم بیشتر با دانش آموزانم آشنا شوم، از آن ها پرسیدم بچه ها من از بچگی دوست داشتم معلم شوم؛ شما دوست دارید در آینده چه کاره شوید . نفر اول گفت من دوست دارم یک خودرو تویوتا داشته باشم و بنزین قاچاق کنم. نفر دوم بدون هیچ توضیح اضافه ای گفت دوست دارم قاچاقچی شوم؛ چند نفری گفتند معلم، راننده، پارچه فروش و ... دوباره لابه لای این ها یکی 2 نفر باز هم گفتند قاچاقچی؛ همین ...
زخم آن اسید هنوز تازه است
... و رفت. 2 روزی هم پیدایش نشد. خوشحال شدم که ماجرا ختم به خیر شده. یک روز از روزهای آبان 83 بود. هنوز غروب نشده بود و آفتاب در آسمان بود. ماه رمضان بود. داشتم زودتر می رفتم خانه که افطار با پدر و مادرم باشم. وارد خیابان که شدم، آفتاب را دیدم. یک لحظه این حس به ام دست داد که این، آخرین دیدار آفتاب است. احساس کردم کسی پشت من است. برگشتم. او بود. پارچی قرمز رنگ روی صورتم خالی کرد. چیزی ...
عامل لو رفتن خسرو گلسرخی و دانشیان درگذشت: امیرحسین فطانت که بود؟
داد که اگر علنی برگزار نشده بود، هیچکدام مستحق بیش از سه سال زندان نبودند، بخصوص در مورد کرامت دانشیان که تعهد ساواک و شرط من برای همکاری و شناسایی گروه گروگانگیر بود... چه ساده اندیشی کودکانه ای در بازی بزرگان!!! دادگاهی که در آن هیچ آلت جرمی روی میز دادگاه نبود بجز تکرار همان حرف های بی بنیاد و شاعرانه و گروهی که هنوز هم پس از گذشت چهل سال نفهمیده اند که داستان از چه قرار بود و این صحنه پردازی ...
عشق ورزی، حلقه مفقوده جهان امروزی
این فیلم با فضای دلهره آوری که دارد با ریتمی کند و زبانی تلخ ساخته می شد، اثر ملال آوری بود که بسیاری از تماشاگران به راحتی آن را پس می زدند و نمی توانستند آن را تا آخر ببینند. نگاه شیرین برای روایت این اثر چقدر برای تان اهمیت داشت و چطور به اجرای آن رسیدید؟ کلا از مرگ حرف زدن سخت است و عمدا برای این روایت تلخ زبان شیرین را انتخاب کردم. چالشی ترین موضوع من در ساخت قطع فوری همین بود که چطور ...
ماجرای تلخ دختری که برای لاغر شدن، شنوایی خود را از دست داد!
خوردم و به عنوان خریدار قرص های لاغری در زیر پیج او پیام گذاشتم. بلافاصله با مهربانی و دلسوزی پاسخم را داد و پای درددل هایم نشست، او سپس به تعریف و تمجید از مجموعه داروهای لاغری پرداخت که فقط در عرض چند هفته چندین کیلوگرم وزن اضافه خواهید کرد و... خیلی زود فریب خوردم و آن زمان حدود 350 هزار تومان به حساب بانکی او واریز کردم ،ولی از همان روز دیگر نحوه رفتار و گفتار آن زن فروشنده تغییر کرد ...
قاچاقچی های بالقوه ای که پزشک شدند
بیشتر حرف بزنند و من هم بیشتر با دانش آموزانم آشنا شوم، از آن ها پرسیدم بچه ها من از بچگی دوست داشتم معلم شوم؛ شما دوست دارید در آینده چه کاره شوید . نفر اول گفت من دوست دارم یک خودرو تویوتا داشته باشم و بنزین قاچاق کنم. نفر دوم بدون هیچ توضیح اضافه ای گفت دوست دارم قاچاقچی شوم؛ چند نفری گفتند معلم، راننده، پارچه فروش و... دوباره لابه لای این ها یکی 2 نفر باز هم گفتند قاچاقچی؛ همین قدر طبیعی. ...
استقلال دربی را نمی باخت در مورد میزبانی پیکان حرفی نمی زد!/ آقایان! به مصاحبه و بیانیه جام نمی دهند/ ...
رقیبش عقب می افتد شروع به مصاحبه یا بیانیه نویسی می کند تا هواداران خودش را ساکت کند در حالی که این کار اشتباه است. هواداران همه تیم ها هم باید هوشیارباشند و وارد این بازی ها نشوند. یک تیم فصل گذشته می آید و قهرمان می شود و آن وقت همه چیز گل و بلبل است. فدراسیون خوب است، داوری خوب است، سازمان لیگ خوب است، پرسپولیس خوب است و همه خوب هستند چون تیم آقایان قهرمان شده است اما خدا نکند روزگار بروفق مراد ...
ساپینتو نبود شانس قهرمانی استقلال بیشتر می شد!
نداشته ام و آرشیو رسانه ها صحت ادعایم را تأیید می کنند. قبل از شروع همین مسابقه هم وقتی قرار شد از مهدی حاج محمد تجلیل کنند من با اینکه به لحاظ اداری وظیفه ای در این ماجرا نداشتم اما خودم را به ایشان رساندم و گفتم شما چند نسل قبل از من فوتبال بازی می کردید و زمانی که شما فوتبالیست بودید من طرفدارتان بودم به همین خاطر به رسم ادب آمده ام تا به شما خسته نباشید و خداقوت بگویم که اتفاقاً آقای حاج محمد هم ...
گریلیش : بعد از آن بازی غمگین شدم، واقعا خیلی افسرده بودم
.... حضور در منچسترسیتی این چیزی است که من آرزویش را داشتم. بازی کردن در هر بازی برای چنین تیم مهمی در چنین زمان مهمی. بله، تغییر دادن سبک بازی ام سخت بود. اکنون من این افراد را به عنوان دوستانم می بینم و می گویم “توپ را به من بده.” من آن را مطالبه می کنم. همچنان دوست دارم گل های بیشتری بزنم. انتقادات آنطور که برخی از کارشناسان تلویزیون صحبت می کنند ...
روایت یک ماما از لحظات نفس گیر تولد نوزاد/ بانوانی که ناجی جان مادران می شوند+عکس
اکنون مطب شخصی خودم را دارم. شغل پر استرسی دارم که عاشقش هستم و خداوندی که دستم را گرفت تا لبخند به مادران و خانواده ها هدیه دهم. آن روز خسته بودم و روی صندلی راهرو زایشگاه لم داده بودم که زنی جوان به همراه لیلا گرمسیری را دیدم کنجکاو شدم و از حرف هایشان فهمیدم خبرنگار است و برای روز ماما درگیر مصاحبه با لیلا گرمسیری است از آن اجازه گرفتم تا در وقت استراحتم شنونده حرف ها و خاطرات همکار و دوستم ...
داشتم به آرسنال می رفتم که مورینیو زنگ زد
داشتم شبیه او باشم. انرژی او را دوست دارم. یک رئیس واقعی است. وقتی حرفی می زند، گوش می دهید. یکی از بهترین مربیان دنیاست و می داند چطور هدایت تان کند. حتی اگر عملکردتان خوب باشد هم باز تلاش می کند بازدهی بیشتری از شما بگیرد. هیچوقت راضی نمی شود و همیشه بهترین ها را برایتان می خواهد. قبل از نیمه نهایی لیگ کنفرانس مقابل لستر، در لیگ بازی کردیم و فکر می کردم بازی فوق العاده ای داشته ام. پر از اعتماد به ...
معلم سرخانه ای که سیاه چادر را به پایتخت نشینی ترجیح داد
بگوید اما حرف نمی زد. خوب می فهمیدم حرف دارد من دیگر از چشم هایشان می خواندم که می خواهند چه بگویند کمی با او صحبت کردم تا راحت تر حرف دلش را بگوید که یک آن بغض اش ترکید و اشکش سرازیر شد گفت: امروز روز چهارمه که دا(7) مریضه نمی تونه از جاش بلند بشه و ما هیچ پولی نداریم که ببریمش شهر برای مداوا. بدون اینکه فکر کنم دستم را داخل جیبم کردم و هر چه داشتم دادم تا خرج دوا و دکتر مادرش کنند. خودم ...
ببینید | دایی چپول همیشه همراه
را برایش ایجاد کرده است. او پیش از این گفته بود: از همان اولی که وارد کار بازیگری و تئاتر شدم، بچه ها را خیلی دوست داشتم و تلاش می کردم هر جور شده آنها را شاد کنم، در واقع شادی بچه ها اولویت کارم بوده و هست اما بعد که دیدم حرف و حدیث زیاد است، کنار کشیدم. ویژگی مشترک کاراکترهای او، بازی کردن نقش یک پیرمرد با ویژگی های خاص است. در برنامه رنگین کمان با عنوان دایی چپول و در برنامه صبح جمعه با شما، کاراکتر چپول را دارد اما در هر کدام تلاش کرده تا ویژگی خاصی را برجسته کند. ...
نوابغ همیشه می توانند جریانات را تغییر دهند/ غزل ناب سرودن در زمانه ای که می گفتند غزل شعر روزگار ما نیست
صفحه ی ادبی هفته نامه امید زنجان شده بود. یک همکلاسی داشتم که برادرش شعر چاپ می کرد. من هم اشعارم را می دادم. یک روز یادداشتی به من دادند که آقای غلامرضا طریقی شعرهای شما رسید؛ اما قابل چاپ نیست. می توانید فلان ساعت به دفتر نشریه مراجعه کنید. بدون اینکه بدانم منزوی مسئول صفحه است، به آن جلسه رفتم. من که در آن سن و سال، هیچ شناختی از شعر نداشتم با جبهه گیری گفتم چرا شعر من قابل چاپ نیست؟ بعد که حسین ...
عبدالله ویسی: ریکاردو ساپینتو؟ به عنوان یک ایرانی جواب آن آدم بی ادب را دادم!
عبدالله ویسی می گوید برای بقای نفت آبادان تمام تلاشش را می کند. به گزارش طرفداری، روز گذشته نفت آبادان به مصاف استقلال رفت. در نهایت آبادانی ها موفق شدند با دست پر تهران را ترک کنند اما این دیدار حواشی زیادی داشت. به گفته اعضای تیم نفت آبادان، ریکاردو ساپینتو باز هم لب به توهین گشوده است و عبدالله ویسی پس از بازی جواب مربی پرتغالی استقلال را داد تا موج جدیدی از حواشی در فوتبال ایران ...
من معلم هستم
گرفتند و امروز با همان انگشتها جهانی را به حیرت واداشته اند ، در این امواج متلاطم تبلیغاتی خویش را نگه می دارم و به روزگار می خندم! می دانم مارا می شناسند . من معلم بودم همانی که سوغاتش تفکر است سفیرانی که سپید مویی نقطه کمال آنهاست که ازسپید موی، رستم دستان زاده می شود و از هیبت رستم ،شاهنامه به نگارش در می آید. من معلم بودم ، با این اعتقاد که در راه انبیا پا گذارده ام وارد شدم ...
پیکر حسام محمودی تشییع شد/ مراقب ما باشید، ما موجودات تنهایی هستیم
دوست دارید، اما وقتی کار دیگری می کنیم، بدتان می آید. وی ادامه داد: شما نمی دانید شادی و غم شما چه بر سر ما می آورد. درگذشت کیومرث پوراحمد بسیار متاثرکننده و عجیب بود و درگذشت حسام هم عجیب ترین اتفاق این چند وقت اخیر. هر کدام از عزیزان ما می رود بخشی از قلب مان می رود، حسام کاری با من کرد که تا ساعت ها نمی توانستم باور کنم. بسیار او را دوست داشتم، عزیز و نجیب بود. لطفاً هر کسی صدای مرا می ...
... خیلی زود آرام گرفت
کیانا تصدیق مقدم، خبرنگار: روز چهارشنبه 13 اردیبهشت ماه خبر درگذشت حسام محمودی، بازیگر جوان سینما و تلویزیون، جامعه هنری را شوکه کرد. بازیگری که آرام آرام، در حال طی مراحل پیشرفت و شهرت در سینمای ایران بود، در سن 37 سالگی به دیار باقی شتافت. محمودی متولد یکم فروردین ماه سال 1365 بود؛ او مدرک کارشناسی ارشد رشته کارگردانی تئاتر از دانشگاه تربیت مدرس را داشت و بازیگری را به صورت حرفه ای با نمایش و ...
مردی که سیل از شرم ایمانش غرق عَرق شد
سردار از او سؤال کنیم، عکس حاج قاسم را از زیر عبایش بیرون آورد و از خاطره روزِ آمدن سردار به خانه اش برایمان گفت... تمام این منطقه زیر آب رفته بود. تمام حیاط خانه ما پر از آب بود. حاج قاسم به خانه ام آمد و در خانه من نشست. چه برکتی بالاتر از این؟ من در خانه مریض داشتم. عروسم مریض بود. سردار سلیمانی بالای سرش ایستاد و به من گفت چه چیزی نیاز دارید. هر چه بخواهید ان شاءالله انجام می دهم. اگر ...
هیچ کس با حسام خاطره بدی ندارد+ فیلم
دوست خوبی بود چند ماه پیش باهم صحبت کردیم و قرار بود پروژه ای داشته باشیم اما نشد. روحش شاد. در ادامه علیرضا کمالی روی صحنه آمد و در سخنانی کوتاه به ویژگی های اخلاقی حسام محمودی پرداخت. سپس نوید محمودی کارگردان سینما و تلویزیون عنوان کرد: سالهاست که با حسام دوست بودم. دو شب پیش با او حرف می زدم ما آدم های تنهایی هستیم که وقتی یک کاری می کنیم شما ما را دوست دارید، اما وقتی کاری ...
مشتری چینی برای استقلال؟ همه اینها بازی است!/ اتهام به داوری و پرسپولیس پس از تساوی تلخ
خسته شده ایم. پنالتی هایی که برای ما گرفته نشد؛ درمورد صحنه دربی که همه صحبت کردند. رئیس کمیته داوران در تلویزیون آن حرف ها را می زند و وقتی این حرف ها مطرح می شود یعنی همه چیز مشخص است. با این مصاحبه ها و میزبانی بازی فردا همه چیز علنی شد. شاید قبلاً اتفاقات پشت پرده رخ می داد، اما الان دیگر همه چیز علنی شد. کاپیتان تیم فوتبال استقلال خاطرنشان کرد: تیم ما درست است در هفته های اخیر خوب ...
وداع تلخ و غم انگیز با حسام محمودی/عکس
. باز هم تشویقش کنید. سپس علیرضا کمالی - بازیگر - به روی صحنه آمد و در سخنانی کوتاه از اندوه این فراق گفت؛ درحالی که بسیار متاثر بود. نوید محمودی - کارگردان و تهیه کننده - هم در سخنانی گفت: سال ها با حسام دوست بودم و خواهم بود. او ادامه داد: دو شب پیش داشتم فکر می کردم، ما موجودات تنهایی هستیم که همه از ما توقع دارند. او خطاب به مردم گفت: نمی دانید شادی و ...
تشییع پیکر حسام محمودی در قطعه هنرمندان/ ما موجودات تنهایی هستیم
ویژگی های اخلاقی حسام محمودی پرداخت. ما موجودات تنهایی هستیم سپس نوید محمودی کارگردان سینما و تلویزیون عنوان کرد: سالهاست که با حسام دوست بودم. دو شب پیش با او حرف می زدم ما آدم های تنهایی هستیم که وقتی یک کاری می کنیم شما ما را دوست دارید، اما وقتی کاری دیگر می کنیم بدتان می آید. وی ادامه داد: شما نمی دانید شادی و غم شما چه بر سر ما می آورد هر کدام از عزیزان ما ...
شجاع خلیل زاده: اگر بخواهم درباره جام جهانی حرف بزنم باید کتاب بنویسم
اذیت نمی شوی؟ اگر بخواهم حرف بزنم می توان یک کتاب نوشت ولی الان زمانش نیست و دوست ندارم صحبتی کنم که تیم ملی وارد حاشیه شود. حتی بعد از جام جهانی هم که سرمربی تیم ملی رفت، حرفی نزدم. فقط این را می گویم که در جام جهانی در حق هیچ بازیکنی به اندازه من ظلم نشد و خیلی چیزها را به چشم دیدم که یک روز در موردش صحبت می کنم. البته فقط من ندیدم و دیگران هم دیدند که چه اتفاقاتی رخ داد. من به نظر سرمربی تیم ...
به فروغی، مدیر شبکه سه گفتم تبریک می گویم این همه آدم بی خود را دور هم جمع کردید
که می رسم می خواهم از آن دفاع کنم وقتی واقعه پاوه به پایان رسید، سال های بعد آمدند درباره فیلم چ که ابراهیم حاتمی کیا آن را ساخته با من مصاحبه کنند. آمدند و درباره دستمال سرخ ها و این موارد از من پرسیدند و بعد گفتند شما آن روز مشغول انجام چه کاری بودید؟ کجا بودید؟ گفتم آن موقع در کمیته بودم، ولی آن روز در خانه بودم. گفتند خب، مشغول چه کاری بودی؟ گفتم داشتم عکس گوگوش و بهروز وثوقی را در اتاقم جابه ...