سایر منابع:
سایر خبرها
معلم سرخانه ای که سیاه چادر را به پایتخت نشینی ترجیح داد
.... آقای موسایی بلند شد و صدایش زد: پوران صبر کن ببینم چه کار داشتی؟ نفهمیدم چه بینشان رد و بدل شد و دختر زیبای بختیاری چه گفت فقط آقای موسایی را دیدم که با تلفن با کسی صحبت می کرد و بعد هم انگار هر چه پول داشت به پوران داد. درجه کنجکاویم بالا رفته بود. از چادر بیرون زدم ببینم چه خبر است. -چیزی نیست دخترم. معلم همه کاره مادرش بیمار شده بود. من هم تماس گرفتم تا ...
معلمی که ساعت 12 شب دنبال کیک تولد می گشت/ دندانپزشکی که معلم شد!
راه معلمی کردند که در شرایط سخت کنارشان بود. نکته جالب توجه در مورد مهناز نادری نیک این است که زادگاه وی همان منطقه است و خودش هم اهل روستاست. می گوید که همه تلاشش را صرف خدمت و آموزش بچه های زادگاهش می کند تا کودکان روستایی از حق تحصیل محروم نمانند. این معلم روستایی کارشناسی ارشد در رشته ادبیات عرب دارد و البته دهیار همین روستا هم هست. زن همه فن حریفی که حتی در امور کشاورزی ...
شهر قانون مدار بچه ها
طور که می خواستم اتفاق افتاد؛ این که آموزش ها غیر مستقیم به بچه ها داده شود و در عین حال شیرینی کار هم از دست نرود. وی در پایان هم درباره محبوب ترین شخصیت های این مجموعه بین بچه ها بیان می کند: خوشبختانه بچه های بین 7 تا 12 سال که مخاطبان ما هستند، با همه شخصیت ها ارتباط برقرار کرده بودند و هر کدام از آنها طرفداران خاص خودشان را دارند. مثلا وقتی خانم سماواتی می گوید هر جا که می رود او را با نام ...
به من بگویید حاجی ؛ من زحمت کشیدم و به حج رفتم + عکس
، شغل انبارداری را به او داده بودند. حقوق را دوبار در ماه می گرفت. از این جهت یادم هست که بختیاری ها به کباب خیلی علاقه دارند و غذای اصلی شان کباب است. روزی که پدرم و کارگرهای شرکت نفت حقوق می گرفتند، از همه خانه ها بوی دود کباب بلند می شد و می گفتند که بختیاری ها حقوق گرفته اند. پدرم ظهر از سر کار می آمد و استراحتی می کرد و دوباره سرکار برمی گشت و عصر می آمد. آن روزها میوه و گوشت و این چیزها را در ...
جابه جایی مجروحان با فرغون در جنگ
خانم هایی که به آنها صددرصد اطمینان داشتیم و قبل از انقلاب آنها را می شناختیم و همسر و فرزندانشان در خطوط درگیری بودند، مثل همسر شهید محمد دشتی یا مادر شهیدان امیر شفیعی که سه فرزندش شهید شدند غذا درست می کردند. به آنها تأکید کرده بودیم همه با هم برای تجدید وضو یا نمازخواندن نروند. به دلیل گرم بودن هوا و نبود امکانات باید غذاها را زود به دست رزمندگان می رساندیم، تا فاسد نشود. برخی ...
پشت کوهی: هر ملتی برای رشد مستلزم شناخت ریشه های تاریخ و فرهنگ خود است
نه ساختاری برای شناسایی و مطالعه این ریشه ها در کشور تدارک دیده ایم و نه عزم و اراده ای برای حفظ آن حتی میل و رغبتی نیز به این مهم نشان نمی دهیم. یک جهانی سازی، یک دست سازی و.... همه خطراتی ست که فرهنگ ها و خرده فرهنگ های ایرانی را تهدید به نابودی می کند. آیین زار حتی با اسلام نیز متاثر شده و در ماه های حرام مسلمین این مراسم برگزار نمی شود. در دیگر ماه های سال بنا به ضرورت و در عید باستانی نوروز در ...
خانه ای با 5 شهید و جانباز
؛ چون در اهواز هم نانوایی داشتیم. اقوام ما همگی نانوایی را از عراق شروع کردند و همان شغل را در ایران ادامه و گسترش دادند. پدر مسئول صنف نانوایان مشهد بود و عموها و بچه ها همه در نانوایی شاغل بودند. حافظه مادرم اواخر عمرش زیاد خوب نبود؛ ولی نسبت به سیدقاسم ارادتی خاص داشت. سیدقاسم حتما دست و پای مادرم را می بوسید، در نمازهایش خیلی دقت می کرد. من و برادرم با هم خیلی انس و الفت داشتیم، همیشه ...
عامل لو رفتن خسرو گلسرخی و دانشیان درگذشت: امیرحسین فطانت که بود؟
کسی منتظرم است که من او را می شناسم و همو مامور تحویل دادن ماشین به من است. اینکه با چه کسی مواجه خواهم شد که او را می شناسم ذهنم را به هزار جا برده بود. اینکه چه کسی می توانست باشد؟ یکی از اقوام، از هم بندی ها و زندانیان سابق، از دوستان و همکلاسی ها، از همشهری ها، یک زن یا یک مرد؟ و یا اصلا...اما همه حدس ها اشتباه بود. وقتی دربان در را برای من هم باز کرد و وارد سالنی شدم که برای اولین ...
چرا پسران مجرد عاشق زنان مطلقه می شوند؟ دلایل را بدانید!
مجموعه ای از این تسهیلات برای هر پسر جوانی یک آرزوی دست نیافتنی است. زمانی که این آرزو توسط خانم مطلقه ای که خانه، ماشین و ثروت دارد تامین می شود، برای آن ها گزینه مناسبی محسوب می شود. گاهی پسرها تصمیم به انجام کاری می گیرند که تا به حال کسی در خانواده آن را انجام نداده است. به عنوان مثال با خانمی که 10 سال از خودشان بزرگ تر است ازدواج می کنند تا سر زبان ها بیفتند. این مردها از اینکه همه ...
اینجا خانه ما| ما مراقب همدیگریم، خیلی مراقب!
گروه زندگی: این، روایت جریان زندگی است. زندگی، در خانه ما! بچه گرمش نیست؟ لباسش کلفته انگار. بهاره دیگه، نازک تر تنش کن! بچه سردش نیست؟ یه لا لباس تنشه انگار. بهاره هنوز، هوای بهار دزده! یهو یه باد می زنه، بچه مریض میشه! زهرا را گذاشته بودم در کالسکه و داشتیم با سجاد به سمت مغازه های خیابان بالایی می رفتیم. داشتم چرخ جلویی کالسکه را می انداختم روی پل پیاده رو تا بعد با یک هُل جانانه، چرخ های عقب هم بروند بالا و کالسکه را از این مرحله رد کنم، ...
سرکشی و شورش دختران خاندان سلطنتیِ حاکم امارات علیه پدر
مملو از خون بود. دست های لطیفه را از پشت بسته بودند و او را پایین انداختند اما او در برابر لگد و جیغ زدن مقاومت می کرد. او فریاد می زد:"اینجا به من شلیک کنید"! سال ها پیش شیخ محمد به دنبال مقابله با تصویر ایجاد شده از امارات متحده عربی در افکار عمومی بود تصویر یک کشور خودکامه و سرکوبگر. دولت امارات قانونی را تصویب کرد که حقوق برابر زنان برای کار برابر را تضمین می کرد و 9 رهبر زن را در ...
تصاویر | نخستین ماری که در ایران هنرپیشه شد | خانم مار روی صحنه تئاتر
تیره بخت/ به خاک اندر آمد سر تاج و تخت... در سبد نیمه باز است. ملیسا بی حرکت توی اتاق کوچکش چنبره زده. رهبری می گوید خوابیده، اما چشم هایش باز است. بازیگرها با سر و شکل پهلوانی و با ضرب زورخانه روی صحنه می آیند، میان دار وسط حلقه می ایستند و کباده می گیرند. مرشد می خواند: شما ای دلیران ایران زمین/ همه شیرمردان روی زمین پری صابری می گوید بچه ها هماهنگ نیستند و بنا می شود ...