سایر منابع:
سایر خبرها
نقشه عجیب زن جوان برای فریب مرد 70 ساله
دنبال او هستید، خواهر من است و همان طور که گفتم اکنون در خارج از کشور به سر می برد! در این میان فکری به ذهنم رسید؛ بلافاصله از همسرم خواستم با شماره تلفن فروشنده ملک تماس بگیرد! در آن لحظه وقتی همسرم کلید تماس را روی گوشی تلفن فشار داد، ناگهان گوشی همراه آن زن به صدا درآمد ولی باز هم مدعی شد چون آن زمان خواهرم تلفن همراه نداشت شماره مرا به شما داده است، اما این دلیل نمی شود که من به شما منزلی را فروخته باشم! و حالا شما قصد تهمت و آبروریزی دارید! با این جمله مجبور شدم به کلانتری بازگردم اما یقین دارم که فروشنده ملک همان زن بود و من به راحتی فریب حیله گری های او را خورده ام... ...
فرار با لباس عروس از حجله و پناه بردن به کلانتری ! / عروس چرا فرار کرد ؟!
دادم و از دادگاه درخواست کردم همسرم از نظر سلامت روحی و روانی مورد معاینات پزشکی قرار بگیرد ولی او نیز به اتهام عدم تمکین از من شکایت کرده بود، به همین دلیل و برای آن که دیگر بهانه ای برای تمکین نداشته باشند من با پوشیدن لباس عروس به خانه آن ها رفتم اما به محض ورود خانواده پرهام روی سرم ریختند و مرا به شدت کتک زدند. گزارش خراسان حاکی است با توجه به نظر پزشکی قانونی برخی از اعضای این زن ...
عاقبت شرم آور 3 کودک همسر ! / داماد کوچولوهایی که خوفناک شدند ! + فیلم اختصاصی گفتگو
کتکش زدم. تکلیف فرزندانت چه می شود؟ نمی دانم و الان ازهمه کارهایم پشیمانم. اما فکر کنم خواهر زنم حواسش به آنها باشد. گفت وگو با سالار برادر سعید چند ساله هستی؟ 25 سال سابقه داری؟ یکبار به جرم مواد ازدواج کردی؟ بله 14 سال داشتم که ازدواج کردم و بچه هم دارم. چرا اینقدر زود ازدواج کردی؟ ...
گران ترین انتقام از دزد عشق ! / نرگس وقتی شوهر کرد حس انتقامم بیدار شد !
همان شرایط تکرار شده است با این تفاوت که دیگر هیچ چیز سرجای خودش قرار ندارد. موضوع به همان روزی مربوط می شود که بالاخره تصمیم اش را گرفت و مرا برای همیشه ترک کرد. وقتی می گویم هیچ چیز سرجایش نیست هم دقیقا به همین خاطر است. چون من حتی زمان را هم از کف داده ام و تقویم برای من معنا و مفهوم خود را از دست داده است. سالها تنزد روان شناس رفتن، سال ها دیدن روانپزشک و روانشناس های مختلف و سال ها خوردن قرص ...
قتل ناموسی هولناک / قاتل جسد مقتول را با پژو 206 به کلانتری برد
...> دقایقی بعد عوامل انتظامی، رمضان (پدر جمال) را در منزلی واقع در حاشیه شهر دستگیر کردند و به پاسگاه انتقال دادند اما او که چهره ای ژولیده داشت و به دلیل شدت اعتیاد به صورت نامفهوم سخن می گفت، ناگهان با مشاهده جسد، هراسان و وحشت زده فریاد زد این که دامادم حمید است. بخوانید : قتل داماد با انگیزه ناموسی مرد معتاد که نمی خواست دوباره نگاهش به جسد دامادش بیفتد، با چشمانی حیرت زده درباره ...
ماجرای هولناک قتل ناموسی در مشهد
مخفیانه و از طریق گوشی تلفن ضبط کرده بود به من نشان داد، دیگر نتوانستم خیانت های شوهر خواهرم را تحمل کنم. این بود که ابتدا همسرم را طلاق دادم تا سرنوشت بچه هایم مشخص شود. هنوز 2 روز بیشتر از ماجرای طلاق نگذشته بود که نقشه قتل مسلحانه حمید را طراحی و اجرا کردم اما بعد پشیمان شدم و قصد داشتم قتل را به گردن پدر معتادم بیندازم که موفق نشدم! براساس گزارش روزنامه خراسان، به دنبال افشای ...
این تازه عروس با هم دانشگاهی اش ریخت رو هم و به شوهرش خیانت کرد!
داماد جوان می خواستند با کلاس زندگی کنند. چند ماه گذشت. آقای همسایه از کله صبح تا بوق شب سر کار می رفت. کمرش زیر بار هزینه های سنگین مسخره بازی هایش خم شده بود. غفلت او از مسائل عاطفی زندگی و تنها مانده همسر جوانش درد سر ساز شد. هانیه از صبح تا شب بیرون می زد. به خانه مادرش می رفت و یا سراغی از دوستان قدیمی اش می گرفت. رفت و آمد با یکی از دوستان دوران دانشجویی که آدم سر به ...
خفاش شب گیلان که بود و چگونه زنان را می کشت؟
اند یا خیر. بدین ترتیب این مرد با دیدن تصاویر زنان ناپدید شده، به سه قتل دیگر نیز اعتراف کرد. او در اعتراف هایش گفت که سال 87 به عنوان مسافر، زن میانسالی را در شهر خمام سوار بر خودرواش کرده و به بهانه ازدواج، او را به خانه اش برده است . بعد این زن میانسال را به خاطر 11 النگویی که همراهش بود به قتل رسانده و جسدش را در خانه دفن کرده است. همچنین او به دو قتل دیگر در فروردین و خرداد 88 نیز ...
به آرامی وارد منزل شدم صدای همسرم را شنیدم که تلفنی .../به همان شماره ای که روی آن نام مهین ثبت شده بود ...
زنان و دختران غریبه ارتباط دارم. نمی دانستم چگونه به او ثابت کنم که من با هیچ کس ارتباطی ندارم و از صبح تا شب در بازار کار می کنم تا مخارج زندگی را تامین کنم. در این میان خودروی پژو 405 من همواره دست همسرم بود تا با خانواده اش به تفریح برود یا امور شخصی خودش را انجام بدهد بارها با همین خودرو تصادف کرد و من هر بار خسارت آن را می پرداختم ولی همسرم هیچ گاه برای خرید لوازم منزل یا فروش لوازم ...
اعترافات عجیب مردی که خواهرش را وسط خیابان آتش زد/ راز قاتل در فیلم تکان دهنده
خواهرت ضربه زدی، گفت: من چاقو نداشتم و ضربه ای نزده ام. برادر الهام بعد از بهبودی کامل در شعبه دوم دادسرای جنایی تهران تحت بازجویی قرار خواهد گرفت تا ابعاد پنهان جنایت روشن شود. بیشتر بخوانید: قهر مرگبار عروس از تازه داماد/ او به من تهمت زد که با مرد دیگری در ارتباط هستم 35271 ...
قاتل: دوستم مرا آزار سیاه داده بود؛ او همیشه با پسران کوچکتر از خودش دوست می شد!
نداشتم ولی از خودم متنفر بودم و همیشه به این فکر می کردم که اگر در آینده ازدواج کنم و صاحب فرزندی شوم چطور می توانم فرزندم را درست تربیت کنم. من از خودم خجالت می کشیدم و حتی نمی توانستم به خانواده ام حقیقت را بگویم. وی در تشریح جزئیات جنایت گفت: آخرین بار تصمیم گرفتم با او صحبت کنم، به همین خاطر با ماشین دنبالش رفتم و گفتم بهتر است دست از سرم بردارد اما او قبول نمی کرد، من که عصبانی شده ...
مجرم چاقو به دست در نوزدهمین جرمش قاتل شد
منتقل شد و مقابل قاضی محمد مهدی براعه به قتل اعتراف کرد. قهرمان کشتی متهم در ادعایی گفت: من قهرمان کشتی هستم و در دوران نوجوانی مدال قهرمانی هم گرفتم. چند سال قبل ورزش را رها کردم و در قنادی مشغول به کار شد. ازدواج کردم و الان هم یک دختر دارم. شب حادثه پس از اینکه از قنادی تعطیل شدم برای شام به خانه برادرم رفتم. نیمه های شب با تاکسی به خانه مان برگشتم. در نزدیکی خانه مان داخل پیاده رو با ...
بخشش قاتل مرد فرش فروش بعد از 13 سال
شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران از خود دفاع کرد. در این جلسه سامان که حالا 31 سال دارد گفت: در این 13 سال زندگی خانواده ام نابود شد. مادرم به بیماری سرطان مبتلا و پدرم زمینگیر شد. پدرم خانه ای را که همه دارایی اش بود فروخت تا توانست رضایت اولیای دم را جلب کند. من در این مدت سه بار تا چوبه دار رفتم و مرگ را با چشمانم دیدم. باور کنید به اندازه کافی تنبیه شده ام و دیگر تحمل تبعید را ...
رابطه پنهانی مرد جوان با دختر 13 ساله
قابل باور نبود و به شدت دلم شکست تا این که در نهایت به طور اتفاقی گوشی تلفن او را بررسی کردم و تازه فهمیدم که در مرداب خیانت های همسرم افتاده ام. او با زن غریبه دیگری ارتباط داشت و به همین دلیل اصرار می کرد تا جنینم را سقط کنم! زمانی که این موضوع را متوجه شدم دیگر نتوانستم طاقت بیاورم و با حامد به مشاجره پرداختم. او هم که از این موضوع خشمگین شده بود، مرا زیر مشت و لگد گرفت و نه تنها قصد ...
قتل دوست صمیمی به دلیل رابطه سیاه
انگشتر او را برداشتم و یک روز بعد آن ها را بیرون انداختم. آرش به عنوان آخرین دفاع نیز گفت: قبول دارم آخرین بار تصمیم به قتل کیوان داشتم و به همین خاطر چاقو همراهم بردم، ولی در لحظه آخر منصرف شدم. من فقط برای اینکه بتوانم از دست او فرار کنم با چاقو یک ضربه به او زدم، ولی هرگز فکر نمی کردم همان ضربه موجب مرگش شود. من در زندان متوجه شدم او مهدورالدم و مستحق مرگ بوده و حالا هم از کشتن او ...
عقد هیجان انگیز عروس و داماد ایرانی در آسمان!
خودشان را بکنند. به خاطر همین من هم همراهشان رفتم. برای عروسم خیلی نگران بودم. به هر حال، او امانت بود. خیلی دلم شور می زد. وقتی بهاره به همراه پسرم در آسمان پرواز کردند، از بی سیم به او گفتم زیرلفظی دست من است؛ بله را بگو و زود بیا پایین دختر . حس خوب پرواز بهاره و رضا هر کدام در زمان پرواز احساس های متفاوتی را تجربه کردند. آقاداماد کمی ترسیده بود اما بهاره وقتی وارد محیط سایت ...
قتل همسایه توسط 2 برادر به خاطر جای پارک خودرو/ یکی از برادرها دیگری را قال گذاشت و راهی ایتالیا شد
حادثه 24 - 2 برادر در جریان یک درگیری جوانی را به قتل رساندند و به عراق گریختند، تا اینکه یکی از آنها دیگری را قال گذاشت و راهی ایتالیا شد و برادر دیگر پس از بازگشت به ایران دستگیر شد. شروع این پرونده جنایی به بیست و هشتم بهمن سال 1400برمی گردد. آن روز گزارش قتل مردی جوان به بازپرس شعبه چهارم دادسرای جنایی تهران اعلام شد. مقتول در جریان درگیری با ضربات چاقو زخمی شده و پس از انتقال به ...
ناخواسته قاتل شدم
. گفتگو با متهم بهزاد چه شد که مرتکب قتل شدی؟ من قتل را انجام ندادم. البته به هواخواهی برادرم در آن درگیری بودم، اما برادرم ناخواسته با چاقو به مقتول ضربه زد و قصد قتل نداشت. چرا برادرت درگیر شد؟ برادرم مدتی بود در آن کوچه خانه مجردی کرایه کرده بود و تنها زندگی می کرد. او می خواست به زودی ازدواج کند که من هم تصمیم گرفتم تا زمانی که هنوز مجرد است، همراه او زندگی کنم. سه ...
گریه های عاشقانه منفورترین مرد ایرانی در مرگ همسرش ! / او سر میرزا کوچک خان را برید و به تهران برد !
اندوه در میان آن موج می زد ادامه داد: همسرم که از جانم بیشتر او را دوست داشتم درگذشت و با مرگ او، من هم از خدمت ارتش استعفا کردم. آخر بعد از زهرا زندگی برایم پوچ شده بود و بعد از او دیگر ازدواج نکردم. مردی که مجلس را به توپ بسته بود، سربازی که سر میرزا کوچک خان جنگلی را به دست خویش بریده بود، در اینجا بار دیگر سکوت کرد. بار دیگر نگاهش را به نقطه ای مجهول روی دیوار دوخت و در رویاهای جوانی اش غرق شد. شاید در آن لحظه، در خیال خوش، نقش زهرا، عشق جوانی اش را درذهن می دید. کدخبر: 890029 1402/02/16 19:04:11 لینک کپی شد ...
قاتل داماد به میز محاکمه رسید
روحی خواهرم به هم ریخت، من تصمیم گرفتم با رضا حرف بزنم، برای همین به خانه اش رفتم. رضا وقتی مقابل در آمد، چاقو داشت و بدون اینکه حرفم را گوش کند به من حمله کرد. وقتی درگیریمان بالا گرفت، من هم دست به چاقو شدم و به او ضربه زدم که فوت شد. متهم در جریان تحقیقات بعدی، جزئیات بیشتری از حادثه را شرح داد: او گفت وقتی احضاریه به دست رضا رسید، خیلی عصبانی شد و به خواهرم تهمت زد که حتماً قصد دارد با ...
قهر مرگبار عروس از تازه داماد
مهم ترین اخبار حوادث و توصیه پلیسی امروز (شنبه شانزدهم اردیبهشت ماه سال 1402) را می توانید در این بسته خبری مشاهده کنید. طلاق خانم دکتر از وحشت شکنجه های آقای پزشک در شعبه 265 دادگاه خانواده خانم دکتری به تنهایی مقابل قاضی انصاری نشسته بود که همزمان مرد شیک پوشی نیز وارد شد، به نظر می رسید همسر پزشک زن باشد. بیشتر بخوانید راز سیاه عروس با داماد و مادرشوهرش در بی ...
وحشت از شکنجه های همسرِ پزشک، خانم دکتر را مجبور به طلاق گرفتن کرد!
روز روبه روی همسرش نشست و گفت بهتر است راه شان را از هم جدا کنند. حالا هر دو در دادگاه خانواده شماره 2 ولنجک منتظر رسیدگی قاضی انصاری رئیس شعبه 265 بودند. قاضی پس از بررسی مدارک و مستندات، از زوج پزشک خواست که در خصوص ارائه دادخواست طلاق توافقی شان توضیح دهند. مرد پزشک گفت: همسرم را دوست دارم اما مدتی است که بنای ناسازگاری گذاشته و در خانه خبری از آرامش و آسایش نیست. ...
تیپ دارک الناز حبیبی در ملاعام همه را مات کرد | کافه گردی الناز حبیبی با تیپ پسرونه
ث آنلاین: الناز حبیبی در کنار یک مرد جوان دیده شد و گمانه زنی ها حاکی از آن است که این مرد جوان همسر الناز حبیبی می باشد. الناز حبیبی در کودکی تئاتر بازی می کرد. الناز حبیبی تا کنون، در چند مجموعه تلویزیونی و فیلم سینمایی بازی کرده است. الناز حبیبی در سریال دردسرهای عظیم در مقابل جواد عزتی ایفا نقش کرده و در این سریال او از جواد عزتی درخواست ازدواج می کند و در نهایت باهم ازدواج می کنند. ...
سرکرده گروهک "حرکة النضال" به دار مجازات آویخته شد/"فرج الله چعب" که بود؟
به جرم افساد فی الارض از طریق تشکیل و اداره و سرکردگی گروه باغی به نام حرکة النضال و طراحی و اجرای عملیات های تروریستی متعدد در استان خوزستان صبح امروز اجرا شد و وی به دار مجازات آویخته شد. بیشتر بخوانید: همسرم به خاطر درخواست طلاقی که داشتم به من تهمت ارتباط با مرد دیگری زد/ برادرم عصبانی شد و... 35271 ...
قاتلی که فقط زنان پولدار را پیدا می کرد و با چاقو می کشت | شکارچی زنان ثروتمند چه کسی بود؟ | دستگیری ...
.... بعضی ها به او ناسزا می گفتند و برخی دیگر به او حمله ور می شدند. این شلوغی در میان شاهدان دادگاه هم ولوله انداخته بود، یکی از قربانیان که وحشت کرده بود از میان جمع بلند شد و گفت، دروغ گفته است. او اعتراف کرد هیچ وقت هیچ هیولایی به او حمله نکرده بوده و او برای جلب نظر قصه بافته است. کنترل جمعیت تقریبا از دست ماموران خارج شده بود. دادگاه پرهیاهو، دفاع را برای رنویک ویلیامز متهم 23 ساله ...
رای قطعی مدیران اسبق بانک مرکزی صادر شد/ محکومیت سیف و عراقچی
بانک مرکزی به مداخله و فروش ارز در بازار رسمی ارز و فروش طلا مربوط است که در این پرونده هم کیفرخواست صادر و پرونده هم اکنون در شعبه دوم دادگاه ویژه رسیدگی به جرائم اخلال گران در نظام اقتصادی مطرح رسیدگی است. بیشتر بخوانید: همسرم به خاطر درخواست طلاقی که داشتم به من تهمت ارتباط با مرد دیگری زد/ برادرم عصبانی شد و... 271 ...
فکرش هم نمی کردم خواهرم تو چشمهام نگاه کنه و بگه عاشق شوهرم است و با او رابطه دارد!+جزییات
های متعجب من گفت: صداهایی از اتاق شنیدم و تصور کردم دزد به خانه آمده است. خلاصه رفتارهای عجیب او به جایی رسید که روزی تصاویر زننده ای از خواهرم را در گوشی پیمان دیدم وتازه فهمیدم که باید از ارتباط بیشتر او با حمیرا جلوگیری کنم. شوهرم عاشق خواهرم شده است! خلاصه زندگی مشترک من و پیمان در حالی آغاز شد که دیگر با همسری خشمگین و عصبانی رو به رو بودم. او هیچ ...
تصاویر | مرد 82 ساله ای که در کنکور قبول شد | روزی 3 تا 8 ساعت مطالعه می کردم | می خواستم کامپیوتر ...
گرفتار زندگی و بچه شد تا امروز. کلاس چهارم ابتدایی بودم که پدرم فوت کرد. بعد از آن هم با همان 4 کلاس سواد وارد آموزشگاه ارتش شدم و کمتر وقت مطالعه داشتم. سال 1330 بود که با همسرم آشنا شدم و ازدواج کردیم و همان سال هم در کلاس ششم ابتدایی به صورت داوطلب امتحان دادم و در کرمان قبول شدم . زندگی نظامی رمضانی بیشتر اوقات با ماموریت هایی همراه بود که باعث شد او خیلی دیرتر از حد معمول (6 ساله) دبیرستان خود ...