دختر دایی ام به گوشم سیلی زد و از هوش رفت / من عاشق اشتباهی بودم
سایر منابع:
سایر خبرها
در لباس عروسی داماد را کشتم / خودکشی زهره برای نجات عشق فداکارش
روبرو نشود، مهدیه چندباری که جلوی خانه شان آمده بود او را پشت شیشه پنجره طبقه دوم دیده بود و با ناراحتی از آنجا رفته بود. مامان زهره با دیدن دخترش در لباس عروسی جیغ بلندی کشید - وای ناهید عین ماه شده ای می دونستم دخترم خوشبخت میشه قدر جمشید روبدون او عاشقته از چشمهاش همه چیز رو می شود خواند. ناهید باز سکوت کرد به سختی جلوی گریه هایش را گرفته بود نمی خواست مادرش دل ...
سرنوشت شوم دختر جوان که می خواست مانکن شود / عشقی که بدبختش کرد + گفتگو
یک بار هم آن قدر حالم بد شد که افسرده شدم و خودکشی کردم. *چطور خودکشی کردی؟ خودم را از پنجره به بیرون پرت کردم. دست و پایم شکست و چند مهره کمرم هم ترک برداشت، ماه ها طول کشید تا خوب شوم. *با این حال باز هم به سمت مواد رفتی؟ بله به سمت مواد رفتم، دیگر هیچ چیز دست خودم نبود. *کسی به تو وعده مانکن شدن داده بود؟ وقتی 17 ساله بودم با یک ...
اقدام به خودکشی دختر 16 ساله در شب جشن ازدواج اجباری / مواد جرم گیر را خورد + عکس و جزییات
قصد ازدواج ندارم . خانه بی مادر مادرم را دو سال پیش به دلیل کرونا از دست دادم اگر مادرم زنده بود این همه مشکلات نداشتم بعد از فوت مادرم، پدرم ازدواج کرد و من و برادرانم با همسرش ارتباط خوبی نداریم و پدرم برای اینکه خودش آرامش داشته باشد مرا شوهر داد و نامادریم نیز از خدا خواسته وبدون هیچ گونه توجهی به گریه های من می گفت هر دختری باید یک روز به خانه بخت برود ولی غافل از اینکه به ...
اعدام ناپدری بخاطر 7 سال آزار دختر 9 ساله / در 16 سالگی اش فاش شد
به گزارش رکنا، رسیدگی به این پرونده از یک سال قبل با شکایت زن جوانی آغاز شد. وی که به پلیس آگاهی رفته بود از همسرش به نام رامین شکایت کرد و در تشریح شکایتش گفت : من سال ها قبل با مردی به نام رضا ازدواج کردم و صاحب یک دختر به نام رها شدم .اما وقتی دخترم 4 ساله بود شوهرم به خاطر رانندگی فوت شد . من کار می کردم تا زندگی خودم و دخترم را تامین کنم تا اینکه مدتی بعد برادر شوهرم به نام رامین ...
ماجرای متفاوت یک دختر فراری
گوش کنم بعد با بغض گفت نمی دانم چرا من را مقصر طلاق می دانی اصلاً از خودت پرسیده ای مادرت کجاست؟! چرا یکبار هم سراغت نیامده است؟! واقعاً پرسیده بودم؟! دلیلش را این می دانستم که پدرم اجازه نمی دهد؟! پدرم سر به زیر انداخت و گفت مادرت اگر رفت، چون عاشق مرد غریبه ای شده بود که الان با او ازدواج کرده و در آلمان زندگی می کنند! چرا یکبار به او زنگ نزدی؟! چرا یکبار او به تو زنگ نزده؟! چرا خانواده ...
حکم اعدام پسر BMW سوار که دختر 22 ساله را آزار وحشیانه داده بود شکست!
....او از من خواست داخل خانه بروم تا برایم اسنپ بگیرد و همان موقع یک آبمیوه برایم آورد و گفت تا آبمیوه را بنوشی برایت اسنپ می گیرم.اما وقتی آبمیوه را خوردم بی حال شدم. او مرا به اتاق خواب برد تا آزارم دهد. من که نیمه بیهوش بودم التماس کردم دست از سرم بردارد. اما او که عصبانی بود، سرم را به تخت کوبید و بی رحمانه بدون توجه به التماس هایم مرا آزار داد. دختر جوان که اشک می ریخت، گفت: او بعد ...
عکس/ محمدرضا گلزار بالاخره حلقه ازدواج اش را به نمایش گذاشت
محمدرضا گلزار مواجه شده بود. او امروز تصویری قدیمی از مراسم عروسی اش منتشر کرد و حلقه ازدواج اش را به نمایش گذاشت. گلزار با این تصویر به نوعی می خواست پاسخی به حجم عظیم شایعات درباره طلاق اش داده باشد رو بگوید که همه آنچه که ادعا می کنند دروغ است. بخوانید: عکس/ ویو فوق لاکچری خانه محمدرضا گلزار در برج خلفیه محمدرضا گلزار، بازیگر، نوازنده، مجری، خواننده و مدل ...
این پست منوچهر هادی بوی جدایی از یکتا ناصر را می دهد!/عکس
یکتا ناصر ازدواج کرد و در آذر ماه 1395 صاحب یک دختر به نام سوفیا شد. یکتا ناصر در 12 آبان 1357 در شهر تهران متولد شد. پدرش افسر بازنشسته نیروی زمینی و مادرش خانه دار است. وی در 19 سالگی به واسطه علاقه به بازیگری به چند دفتر سینمایی مراجعه کرده و در تست انتخاب بازیگر شرکت نمود به طوریکه در نهایت برای بازی در سریال گلهای کاغذی انتخاب شد. ...
نگویید ایران ، بگویید حسین آباد
خبرگزاری فارس _ کرمان؛ مهسا حقانیت: از محرم هایی که پیرهن چین دار مشکی که مادربزرگ برایم دوخته بود را می پوشیدم و دست مامان رو می گرفتم و می رفتم هیأت فاطمیه تا همین محرم پارسال که لباس مشکی تن پسرم کردم و دستش رو گرفتم و رفتیم هیأت و برای اولین بار با دست های کوچیکش به حرمت آقامون سیدالشهدا(ع) سینه زد، همیشه چند روز اول محرم، کرمان بودم اما امسال نتونستم توی شهرم باشم. نه اینکه به ...
سرنوشت ماسک بعد از اتمام کرونا | پایان استفاده همگانی از ماسک
جوان در حالی در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران از خود دفاع کرد که دو دختر قربانی بدون قید و شرط از قصاص گذشتند. در دادگاه اما میترا45ساله اعترافات قبلی اش را پس گرفت و منکر قتل شد. وی گفت: قبول دارم آخرین بار همراه همسرم سوار بر ماشین به سمت فرودگاه امام(ره) رفتم اما در میان راه چون بحث مان شد از ماشین پیاده شدم و به خانه برگشتم. من نمی دانم چه کسی به شوهرم شلیک کرده است ...
سوسول بازی در خط مقدم جنگ ممنوع!
.... گفت: یک کار توپ برات پیدا کردم، توی فرودگاه. بلند شدم بغلش کردم. گفتم: دمت گرم داداش. چه کاری؟ گفت: باید بشینی توی یک اتاقک و هر کس از پرواز جا مونده رو دلداری بدی. آن قدر جدی بود، حرفش را باور کردم. چند دقیقه نگاهش کردم. یکهو پقی زد زیر خنده. باز هم سرکارم گذاشته بود. یک بار دیگر آمد گفت: توی بهزیستی کار می کنی؟ گفتم چه کاری؟ گفت: برای معتادها شکلک دربیاری بفهمند این عاقبت مواد مخدر می شه ...
پوشش زننده زن جوان داخل ماشین راز قتل فجیعی را فاش کرد ! / کشف اتفاقی یک قتل پنهان !
ماشین تان بوی گوشت گندیده می آید از کشتارگاه می آیید؟ با این پرسش طعنه آمیز صورت رنگ پریده راننده به زردی زد و دست هایش آشکارا شروع به لرزیدن کرد گفت باشه در صندوق عقب را باز می کنم پشت فرمان که نشست در یک لحظه درهای اتومبیل را از داخل قفل کرد پایش را روی پدال گاز فشرد و ماشین از جا کنده شد افسر گشت هم بلافاصله سوار ماشین پلیس شد و به راننده گفت با سرعت تعقیبش کن! راننده پژو با ...
ماجرای مرگ آگاهی شهید چمران
رفت را نگاه کرد. فکر کرد مصطفای ارزشش را دارد، مصطفی عزیز که با همه این حرف ها او را هر وقت که بخواهد به دیدن مادر می آورد. بابا که بیشتر وقت ها مسافرت است. صدای مصطفی او را به خودش آورد؛ امروز دیگر خانه نمی آیم. سعی کن محبت مادر را جلب کنی، اگر حرفی زد ناراحت نشو. خودم شب می آیم دنبالتان. آن شب حال مادر خیلی بد شد. ناراحتم، مصطفی که آمد دنبالم، مامان حالش بد است، ناراحتم ...
صاحبخانه ام مجرد است و بجای کرایه خانه خواسته های بیشرمانه دارد/ همسرم هم از او بی غیرت تر است
... رابطه شرم آور این مرد با همسر دوستش/بابک هم از دختر دوستش... به شوهرم خیانت کردم و احساس گناه می کنم| عذاب وجدان بعد از خیانت... قتل زن خائن در صحنه اعتراف شرم آور / شوهر قاتل در تهران بازداشت شد زن جوان در ادامه گفت: بعد از آن که تحصیل در مقطع راهنمایی را به پایان رساندم دیگر به مدرسه نرفتم و مشغول امور خانه داری شدم چرا که علاقه زیادی به درس و مشق ...
ادعای دوستی شروین حاجی پور و ترلان پروانه
تاکنون ازدواج نکرده و مجرد است. ترلان پروانه یک بار در فهرست 100 زن زیبای جهان قرار گرفت. سایت برترین ها با انتشار مطلبی جنجالی تیتر زد: رابطه شروین حاجی پور با دختر جوان سینما لو رفت به نقل از برترین ها، برخی فعالان فضای مجازی روز گذشته ادعای رابطه شروین حاجی پور با ترلان پروانه را مطرح کردند که هنوز با واکنشی از طرف این دو سلبریتی مواجه نشده است. شروین حاجی آقاپور ...
نقشه عجیب زن جوان برای به چنگ آوردن شوهر پولدار دختر خاله اش / پلیس مشهد وارد شد
ویژه دختر خاله ام بازگو می کردم. او نیز بعد از من ازدواج کرده بود اما شوهری معتاد و بی مسئولیت داشت. طولی نکشید که دختر خاله ام (مهشید) از شوهرش طلاق گرفت و با یک فرزند به خانه ما بازگشت چرا که پدر مهشید فوت کرده بود و مادرش نیز نمی توانست مخارج زندگی او را بپردازد. اگرچه من بارها با دختر خاله ام صحبت کردم که طلاق نگیرد و برای رهایی شوهرش از اعتیاد تلاش کند اما فایده ای نداشت. ...
امام حسین(ع) اولین بانی روضه خانگی
حسین ( ع) رو آوردی؟ سر امام حسین ( ع) رفت خونه خولی چون می خواست اولین بانی روضه خونگی خودش باشه. خادم هایی که چای پخش می کردند، دختربچه هایی که پشت سینی چای قندان به دست قند تعارف می کردند، خانم هایی که کفش های مهمانان را جفت می کردند و حتی کودکانی که مشغول ریختن گلاب کف دستان مهمانان بودند، همه رو به روضه خوان نشسته اند . روضه خوان هنوز شروع نکرده است و من به این فکر می کنم در مجالس ...
شکنجه زن 19 ساله در خانه شوهر شیشه ای
حوصله انجام امور خانه داری را هم نداشتم. جواب مثبت به خواستگار در این شرایط پدرم با زنی اهل مشهد ازدواج کرد و ما مجبور به مهاجرت شدیم. حالا دیگر همه امور خانه داری به دوش من افتاده بود و باید از دو برادر کوچک و خواهرم نیز مراقبت می کردم. پدرم اوضاع اقتصادی متوسطی داشت ولی روزگار برای ما سخت می گذشت تا این که در 16 سالگی به اولین خواستگارم پاسخ مثبت دادم. اکبر را یکی از ...
ترور شهید رضایی نژاد سند جنایت صهیونیست ها است
رهبر چه چیزی در آنها می نویسند. بعد هم که مادرش قرآن را می گیرد، آن را توی دست مادر می بوسد. "رهبر" از آرمیتا اجازه می گیرند که یکی از نقاشی هایش را بردارند. آرمیتا اجازه می دهد: باشه. همین رو ببر. و آقا نقاشی آرمیتا از خودش را برمی دارند. در این نقاشی هم، لباس دختر صورتی است. از همان صورتی ها که ما بزرگترها می گوییم بنفش . موقع خداحافظی، رهبر از آرمیتا می خواهند که یک بوس خوشمزه بدهد. آرمیتا هم ...
مرگ دلخراش مریم کوچولو در خانه پدر شکنجه گر / سکوت مادر شکست + جزییات
به گزارش رکنا، آبان ماه سال 1401 زنی هراسان با اورژانس تماس گرفت و کمک خواست. وی که به شدت گریه می کرد گفت : دختر 8 ماهه ام حالش بد شده و دیگر نفس نمی کشد. عوامل اورژانس به خانه زن جوان و همسرش در پردیس رفتند و با پیکر بی جان نوزاد دختر به نام مریم روبه رو شدند. با دستور قضایی به منتقل شد و پدر نوزاد به نام مصطفی ادعا کرد دخترش از روی تخت به روی زمین افتاده و جان سپرده است. ...
قتل هولناک دختر 8 ماهه به دست پدر سنگدل/ پدر و مادر قتل را گردن یکدیگر می اندازند
زد و خون او روی دیوار پاشید. قاضی دلداری سپس با تفهیم اتهام به سینا از او خواست از خود دفاع کند . مرد جوان وقتی در جایگاه قرار گرفت، اتهامش را رد کرد و گفت : کارشناس تعمیر تجهیزات پزشکی هستم . نمی دانم چرا همسرم این حرف ها را می زند . من ضربه ای که کشنده باشد به دخترم نزدم . شاید آرام با پشت دست به پوشک مریم زده باشم اما ضربه محکم نبود. رئیس دادگاه: عکس های دختر بچه را به ...
دختران بهشتی مهمان حضرت رقیه شدند
به گزارش خبرنگار معارف ایرنا شعر مهمان حضرت رقیه که محسن رضوانی آن را سروده و با نغمه پردازی مهدی زنگنه و مداحی میثم مطیعی توسط دختران بهشتی هیئت آئین حسینی در شب سوم محرم اجرا شده، مورد توجه کودکان و نوجوانان قرار گرفته و در فضای مجازی نیز بازتاب فراوانی داشته است. یکی بود و یکّی نبود، غیر خدا هیشکی نبود؛ زیر آسمون کبود، یه دختر دردونه بود؛ نازنین، مثه نسترن، مثه غنچه های لاله بود ...
دخترکشی دردناک در تهران/ قتل نوزاد 8 ماهه به دست پدرش
مرد معتاد که متهم است دختر نوزادش را کتک زده و به قتل رسانده، ادعا می کند کودک آزاری کار همسرش است و به دروغ قتل را گردن او انداخته است. یک سال قبل جسم بی جان دختر هشت ماهه ای به نام مریم به بیمارستان برده شد. پدر و مادر کودک مدعی شدند کودک از تخت پرت شده است اما آثار جراحت های جدید و قدیمی روی بدن کودک نشان می داد او قربانی کودک آزاری شدیدی شده است. به این ترتیب موضوع به ...
جزئیات قتل بیتا 16 ساله به دست نامزد 21 ساله اش؛ جسد نیمه جانش را آتش زد و فیلمش را برای خانواده دختر ...
را در مخفیگاهش دستگیر کردند و این جوان در همان تحقیقات ابتدایی به قتل بیتا اعتراف کرد. قتل هولناک بیتا پسر جوان که امیر نام دارد، در اعترافاتش گفت: چندی قبل با بیتا آشنا شدم و خیلی زود به هم علاقه مند شده و نامزد شدیم و قرار بود خیلی زود با هم ازدواج کنیم اما همه مشکلات از زمانی شروع شد که من چندی پیش با یک دختر دیگر آشنا شدم و به صورت پنهانی با او در تماس بودم و در این تماس و ...
مرگ دلخراش مریم کوچولو در خانه شیشه ای پدر
که داشتم توانستم خانه ای در پردیس اجاره کنم. ما برای زندگی به آنجا رفتیم و یک ماه بعد توانستم مریم را از مادرشوهرم تحویل بگیرم و به خانه خودم ببرم، ولی شوهرم در خانه اخلاق خوبی نداشت و سر هر موضوعی بچه ها را کتک می زد. من چندبار سر همین موضوع با او درگیر شدم اما چون مصطفی شیشه مصرف می کرد کنترلی بر رفتارش نداشت و خیلی زود از کوره درمی رفت. وی در تشریح قتل نوزادش گفت: آخرین بار شوهرم خواست ...
دنیای ده!!!!(14)
مش کریم قد کشیدند . کوبه ی در را زدند. دو سه روز بود سردردی به جانِ مش کریم افتاده بود. از آن سردردهایی که آدم دوست دارد یکی با چماق بکوبد تویِ ملاجش تا از دین و دنیا راحت شود. مَشتی اهلِ طبیب و دوا نبود. همیشه یِ خدا این دو بیت وردِ زبانش بود. ای صنعتِ طب شکسته بازار از تو هرچند بود به رنج بیمار از تو المنّة لله که عجب خشنودند غسّال و کفن فروش و حفّار از ...
بخور جون بیگیری شدی پوس و اُسوغون!
در می رفت بیرون گفت: - ننه راسی گلاب... - بله بی بی؟ - ای بالشت بُلَنوام زیر سَرُت وردار یَی کوتاتری بذا تا گردنُت درد نگیره! با تعجب نگاهش کردم. - چشم بی بی، چشم... یکی دو ساعتی که گذشت بی بی صدایم زد. - گلااااااب، ننه پوشو بیا چی بخور. رفتم بیرون و چشمم افتاد به سفره ای که بی بی پهن کرده بود. - عهههه بی بی جون شما ...
اولین اعترافات پسری که نامزدش را در رضوانشهر کشت و آتش زد
ابتدا با چاقو به قتل رسیده و سپس پیکرش به آتش کشیده شده است. بررسی ها نشان می داد که مقتول اهل همان منطقه است و با تحقیق از خانواده اش مشخص شد که او ساعتی قبل با نامزدش قرار ملاقات داشته است. شواهد به دست آمده نشان می داد مقتول که 16سال داشت از مدتی قبل با پسری 21ساله نامزد کرده و قرار بود به زودی با یکدیگر ازدواج کنند. آنطور که خانواده مقتول می گفتند او ساعتی قبل برای دیدن نامزدش از خانه بیرون ...
حکایت دزد و احمد خضرویه
دزدی به خانه احمد خضرویه رفت و بسیار بگشت، اما چیزی نیافت که قابل دزدی باشد. خواست که نومید بازگردد که ناگهان احمد، او را صدا زد و گفت: ای جوان! سطل را بردار و از چاه آب بکش و وضو بساز و به نماز مشغول شو تا اگر چیزی از راه رسید، به تو بدهم؛ مباد که تو از این خانه با دستان خالی بیرون روی! دزد جوان، آبی از چاه بیرون در آورد، وضو ساخت و نماز خواند. روز شد، کسی در خانه ...