سایر منابع:
سایر خبرها
رزمنده ها فاصله گرفتیم. در گوشه ای سر بلند کردم و چشم در چشم شدیم. بنده خدا علی یک لحظه جا خورد. شاید مثل دیدارهای قبلی ترسیده بود با خجالت نگاهش کردم. دست هایم را روی شانه هایش گذاشتم و گفتم علی آقا. می دانی چقد دنبالت گشتم. خدا توره به مه رساند... لحظه ای مکث کردم و ادامه دادم سراغ ته از خیلیا گرفتم اما پیدات نکردم. الانم باورم نمیشه که در سوریه می بینمت. علی آقا. مه در حق تو خیلی نامردی کردم و ...
رویداد24 مازیار وکیلی: آن بازار شام، آن شیپور سلام، آن آتش بازی ها، آن ورود سفرا، آن عادیات خارجه، آن هورا کشیدن ها و آنهمه کتیبه های زنده باد زنده باد، و زنده باد مساوات و برابری و برادری، می خواستید یکی را هم بنویسید: زنده باد شریعت، زنده باد قرآن، زنده باد اسلام. شیخ فضل الله نوری برخی مورخان شیخ فضل الله نوری را مشهورترین چهره مخالف مشروطه در سال ه ...
خانه ما آمدند و جریان را به پدرم گفتند و عملیات آن ها نافرجام ماند. پدر در جبهه کردستان، پسر در جبهه جنوب با شروع جنگ در مناطق غربی، پدرم قدرت الله، قصد حضور در کردستان کرد و برای دفاع عازم آن جا شد. خدا می داند که چقدر دلم می خواست با او بروم، اما نه اجازه می داد و نه امکانش مهیا بود تا اینکه اولین حضور من در مناطق جنگی جنوب در غالب اردوهای نهضت سوادآموزی و نزدیک عید سال 1360 ...
کلاسی هایش او را از گروه مجازی دوستانه شان حذف کرده اند و در توضیح دلیلش گفته اند: چون مادرت چادریه! از شدت عصبانیت و ناباوری، مغزم سوت کشید، اما لبخند زدم، اشک هایش را پاک کردم و گفتم: ناراحت نباش. خیلی زود، خودشون متوجه میشن اشتباه کردن. فردا به مدرسه رفتم و اعتراضم را به مدیر مدرسه اعلام کردم. مدیر محترم و محجبه مدرسه، سری به تاسف تکان داد و گفت: برای ثبت نام سال جدید، عذر چند نفر ...
ق است. آن وقت گریه مصطفی هق هق می شد، می گفت: آیا به خاطر این توفیق که خدا داده اورا شکر نکنم؟ چرا داشت با فعل گذشته به مصطفی فکر می کرد؟ مصطفی که کنار او است. نگاهش کرد. گفت: یعنی فردا که بروی دیگر تورا نمی بینیم؟ مصطفی گفت: نه! غاده در صورت او دقیق شد و بعد چشم هایش را بست. گفت: باید یاد بگیرم، تمرین کنم، چطور صورتت را با چشم بسته ببینم. شب آخر با مصطفی واقعاً عجیب بود. نمی دانم آن شب و ...
.... دورهمی کتاب های فاخر و لبخند رضایت آقا عبدالله تا آقای دوستی چند مشتری کتاب و قلم مو را راه می اندازد، دوری در کتابفروشی می زنم. کتاب های ترجمه یک جا، جا خوش کرده اند. کتاب های تاریخی، ادبی، فلسفی تخت دیوار ردیف به ردیف نشسته اند به انتظار تا طالبشان پیدا شود؛ انتهای سالن هم کتاب های فاخر از شاعران به نام و انواع دیوان ها استوار ایستاده اند. ردیف ...
پلمب ساختمان اصلی، به مشکلاتی گرفتار آمده، دیگری به عقوبت سخت تری دچار شده و مجوزش لغو گردیده و بعدی در وضعیت برزخ قرار دارد و معلوم نیست که تعطیل خواهد شد یا اجازه فعالیت دوباره خواهد یافت. فضای ملتهبی که به نوعی در امتداد التهابات وسیع در کشور از نیمه دوم سال گذشته قرار دارد و از این رو توجه بسیاری را به خود جلب کرده و واکنش های بسیاری به دنبال داشته است. واکنش هایی که یکی از شاخص ...
ماشین بود، همیشه نگران بود که مبادا کارش خوب نباشد و مدیون مردم شود. بنده خدا در هر شرایط مالی بود، خمس و زکات مالش را سر موقع پرداخت می کرد. از روزی که حاج قاسم بیمار شده، افراد زیادی که اهل محله مقدم یا عضو هیئت بنت الزهرا(س) نیستند، به عیادت و احوالپرسی او آمده اند. حاج بهرامیان از بزرگ ترهای هیئت بنت الزهرا(س) است و از 20، 30 سال پیش با حاج قیاسی دوست و هم محله ای بوده. او از روزهایی ...
و ضمن تایید وجود یک گسلش ژرف، بر شیب حدود 40 درجه گسل مسبب به سمت جنوب باختر دلالت دارند. سازوکار کانونی محاسبه شده برای پس لرزه های بزرگ تر، اساسا گسلش معکوس به موازات روند کلی منطقه را نشان می دهند. توزیع کانون سطحی پس لرزه های ثبت شده در شبکه لرزه نگاری موقت، چگونگی توزیع آنها بر روی مقطع عرضی و سازوکار کانونی محاسبه شده بر فعالیت احتمالی گسلهای شمال البرز و یا خزر به عنوان گسل مسبب زمین لرزه ...