قهرمان محله| فرشته زندگی منی، به هیچ کس نمی دهمت!
سایر منابع:
سایر خبرها
تیپ عجیب مریم مومن همه رو محو خودش کرد | خانم با این مانتو گل و بوته ای شده عین دخترای 14 ساله
. مریم مومن بعنوان تنها فرزند خانواده در شهر مشگین شهر اردبیل در محله قروه درویش به دنیا آمد و حالا می گوید با افتخار تورک زبان هستم . شیطونی و بازیگوشی دوران کودکی اش آنقدر زیاد بود که پدرش او را (اوغلوم) پسرم صدا می زد. تک فرزند خانواده می باشد گرچه پدر نی نواز و هنرمند و مادرش اسب سوار است اما به شدت مخالف ورود وی به عرصه بازیگری و انجام کار هنری بودند. همه جا از اصالتم گفته ام و تا 8 ...
عکاسی که دستش را در انقلاب جا گذاشت
خبرگزاری فارس- مریم آقانوری؛ حسین پسراسماعیل خان ایوبی، بچه محل امام رضا(ع)، گویا از همان بچگی درِخانه بازی و مهمان نوازی را از امامش آموخته و حالا از کله صبح تا الله اکبر مغرب، درِ حیاطِ خانه اش باز است. تا هر که آمد، حسین آقا از همانجا روی تختش، گوشه اتاق پذیرایی، بفرمایید بگوید و حاج خانم به استقبالش برود. اما صفای وجود اهالی این خانه یک چیز دیگر است، آدم ها را مسخ می کند و به سمت خود می کشد؛ مثل خانه پدربزرگ مادربزرگ ها. مردی که با هر شات دوربی ...
سرانجام عشق تیمساری که کارگری می کرد
آموزان بی بضاعت. همیشه لباس کهنه می پوشید. این چنین بود که اسمش پای لیست دانش آموزان کم بضاعت رفت. دایی اش که ناظم همان مدرسه بود، با عصبانیت راهی خانه خواهر شد و از او خواست تا به ظاهر و لباس عباس بیشتر رسیدگی کنند تا آبروی خانواده حفظ شود. مادر عباس برادرش را پای کمد برد و لباس ها و کفش های تو را نشانش داد و گفت: ما برایش همه چیز خریده ایم؛ اما خودش از آن ها استفاده نمی کند. وقتی هم از او می ...
عباس صوت تعزیه حضرت عباس (ع) را از امریکا می فرستاد
شهید داشته باشیم. خانواده ای متشکل از سه پسر و چهار دختر که عباس بابایی پسر سوم خانواده و محمد بابایی با هفت سال تفاوت سنی، برادر کوچک شهید بابایی است. از آنجایی که در خانه پدری شهید قرار مصاحبه با برادرش را داشتیم از او خواستیم تا از قدمت این خانه و مراسمات عزاداری دهه اول محرم که هرساله در این مکان برگزار می شود برایمان بگوید. خریداری این خانه قبل از انقلاب صورت ...
سرنوشت نوزادی که در زلزله سوریه نجات پیدا کرد چه شد؟
بازنشر و پربیننده شد. نوزاد را به بیمارستان رساندند و همان زمان نام آیه را بر او گذاشتند که در زبان عربی به معنای نشانه و معجزه است. پس از آنکه امدادگران عفرا را از زیر آوار نجات دادند تحت درمان قرار گرفت دکتر نوزاد را معاینه کرد و دید جراحت و کبودی های بر بدنش دارد و به سختی تنفس می کند. شش ماه از آن روز گذشته و از آن زخم و جراحت ها اثری نمانده است. خلیل می گوید: بلافاصله بعد ...
توصیه عجیب کارشناس فارس: کودکان را نسبت به مسائل جنسی ابله بار بیاورید!
...، پسر 10ساله او را به گوشه ای می برد و یقه اش را محکم در دست می گیرد و اندام جنسی اش را به او نشان می دهد و می گوید: مادرم گفته هرکسی اجازه نداره به اندام جنسی من دست بزند، اما من به تو اجازه می دهم به آن دست بزنی! تا درب آسانسور باز شد و مادر به پارکینگ می آید، پسر او را رها می کند و فرار می کند. پسرک طفل معصوم از ترس قالب تهی کرده و اکنون بعد از وقوع این حادثه مدام کابوس می بیند و ذهنش درگیر ...
سوختن مشکوک شوهر به 10 سال ازدواج موقت این زن پایان داد
بودیم که ازدواج کرده ایم، البته چند سال بعد همه چیز مشخص شد و آن ها هم زندگی ما را قبول کردند. در این 10 سال مهرداد به هر دری زد تا بتواند زندگی خوبی درست کند و بتوانیم یک روز به صورت رسمی با هم ازدواج کنیم. او هر کاری که فکر می کرد ممکن است در آن موفق شود، شروع کرد. در این مدت گیر نزول خواران افتاد و کلی بدهی بالا آورد. هرچه سعی کرد از این وضعیت خارج شود نتوانست. تا اینکه مدتی قبل از فوتش ...
مرد ایرانی که 26 زن، 135 بچه و 200 نوه و نتیجه داشت | عیالوار ترین مرد تاریخ ایران را بشناسید | خانواده ...
به جا مانده از حاجعلی در میان شعله های آتش می سوزد. آخرین پسر حاجعلی در این باره می گوید: زیر خانه پدر کاه زیادی جمع کرده بودیم. آن روز بچه های کوچک شیطنت کردند و با آتش زدن کاه ها خانه را به آتش کشیدند. خوشبختانه شخصی در این حادثه آسیب ندید اما خانه پدریم با همه یادگاری هایش سوخت. خانه اصلی حاجعلی در بالاترین نقطه روستا و روی تپه ای بلند قرار گرفته بود. جایی که به قول حسن، هم ...
سکوت در مقابل این خشونت عریان قابل پذیرش نیست
تاسوعای حسینی گفت: وقتی در روز تاسوعای حسینی که از جایگاه والایی بین همه مسلمانان و آزادگان برخوردار است اساعه ادب و هتک حرمت شود، قاطعیت برخورد را نشان می دهیم و از دستگاه قضا انتظار داریم با کسانی که از سوی ضابطان معرفی می شوند طبق قانون و با جدیت برخورد کند. رفتار هتاکانه را از هیچ فرد و جریانی نمی پذیریم، چه برسد این هتاکی نسبت به فرزند خانواده شهدا یا ایثارگری که همه ما و ملت بزرگ ایران خود را مرهون و مدیون جانفشانی پدر ایشان می دانیم، باشد. ...
ویدئو/ خانه مادربزرگ قصه های مجید این روزها به این شکل درآمده!
هوشنگ مرادی کرمانی نوشته شده است. مجید نوجوانی اهل کرمان است، او پدر و مادر خود را از دست داده و با بی بی، مادر بزرگش زندگی می کند. آنان با حقوق باز نشستگی پدر بزرگ روزگار می گذرانند. ولی بی بی با بافتن ژاکت و فروش آن ها و مجید با کار در نانوائی در بعد از ظهرها و ایام تابستان کمک خرج خانه هستند. قصه های مجید در واقع اشاره ای به گوشه هایی از زندگی نوجوانی آقای مرادی ...
شوهر صیغه ای در آتش عشق عمدی همسرش سوخت
با تلاش آتش نشانان شعله ها خاموش شد. در این میان شوهر مریم به نام افشین که به شدت دچار سوختگی شده بود به بیمارستان منتقل شد. اما وی به خاطر شدت سوختگی به کما رفت. مریم نیز که از ناحیه دست و پا دچار سوختگی شده بود تحت درمان قرار گرفت و در بازجویی ها گفت به خاطر اثبات عشقش به افشین در همه جای خانه بنزین پاشیده، اما به خاطر روشن بودن بخاری خانه یکباره آتش گرفته است. مرگ آتشین ...
هشدار مهم برای تهرانی ها | از یکشنبه تا چهارشنبه به هیچ وجه سمت رودخانه ها نرید | احتمال خطر سیل و طغیان ...
، خاطر آشفته مکن تا صدمه از کسی نبینی . روزهای شنبه و پنج شنبه بر تو مبارک است. دل در آرزوی چیزی بسته ای که به زودی میسر شود و به مراد دل برسی و حاجت روا گردی . دعای چشم زخم با خود نگه دار تا از شر دشمنان در امان باشی حضرت نوح (ع) ای صاحب فال تو در جایی قرار گرفته ای که روح تو را عذاب میدهد و مرتب رنج میبری ولی با استعانت از ذات پروردگار به زودی روح تو از هر تفکر ناصواب آسوده ...
کتاب تنها گریه کن به چاپ 171 رسید
؟ عروسِ ده ماهه بودم که دخترم به دنیا آمد. پدرشوهرم، اولْ بزرگِ خانواده خودش بود، بعد فامیل. بزرگ تری اش هم فقط به سن وسال و ریشِ سفیدش نبود؛ آن قدر دلسوز و مهربان بود که خودش و حرفش روی چشممان جا داشت. اسم بچه را گذاشت فاطمه و ما هم روی حرفش حرف نزدیم. حبیب مرد زحمت کشی بود. صبح زود می رفت سر ساختمان و آخر شب خسته برمی گشت. بنایی کار راحتی نبود. اصلش، هیچ کاری راحت نیست ...
جنجال بر سر حضانت کودک افغانستانی که آمریکا خانواده اش را کشت
به گزارش جماران، یک خانواده آمریکایی حضانت نوزادی افغان را، که در حمله سال 2019 نیروهای آمریکایی به یک خانه مجروح و یتیم شده بود، قبول کردند. مسئله ای که منجر به شکایت بازماندگان افغان و نبردی حقوقی درباره سرپرستی کودک شده است. چهار سال پیش در شبی پاییزی یک بالگرد متعلق به ارتش آمریکا بالای سر خانه ای در افغانستان ظاهر شد و به گلوله باران آن پرداخت. آنچه آن شب اتفاق افتاد، امروز به ...
به یاد شیرکو بی کس ؛ امپراتور شعر جهان
آفتاب نیوز : زمانی کە چشم باز کرد، لالایی مادر، حماسه سرایی پدر و کتاب هایی ممنوعە، مونس شب ها و همبازی روز های کودکی و نوجوانی اش شد. لالایی مادری که خود دردمند بود و می دانست درد را چگونه توصیف کند. حماسه سرایی پدری که خود خالق حماسه و رنج کشیده روزگار بود. خون شعر در رگ آجر های خانه در فوران بود و مادر، پرستار هر لحظه این آجرها؛ پرستاری که می دانست شیر دادن به شیرکوه ...
داستان فری خوشگله و آزاد شدن ارزهای بلوکه شده!
مفصل بگیرند. بعد از چند سال شبی که فری خوشگله مست پاتیل با دوچرخه پدرزن به خانه می آمده نیم متری زودتر پیچیده بود به جای کوچه به آب انبار امامزاده جعفر افتاده عمر باقی نمانده اش را به شما داد! پس از مدتی به کمک شهربانی پدر و مادرش پیدا شده و معلوم گردید سراسر ادعاها چاخان بوده اصلا عمویی در کار نیست چه رسد که با سکته عمو اموال بلوکه شده در قید حیات وی نیز آزاد شده از راه برسد و همگی را ...
پیشنهاد کتاب آخرین کتابفروشی لندن – نوشته مادلین مارتین
به های ماسک ضد گاز آویزان از شانه هایشان اداره ی آن ها دشوار بود به دستور دولت باید این ماسک های زشت را همه جا همراه خود می بردند تا در صورت حمله، شیمیایی برای محافظت از خودشان از آن ها استفاده کنند. از شانسشان تا خیابان بریتن فقط دو دقیقه پیاده راه بود؛ خانم و دِرفورد که اینطور گفته بود. بخوانید! دوست دوران کودکی مادرش اتاقی کرایه ای داشت؛ یک سال پیش که مادر گریس از د ...
کشف گنج بعد از آوار شدن سقف یک خانه در تهران
به کلانتری رفت، در مورد اشیا عتیقه خود به ماموران گفت: بیش از 75 سال است که به جمع آوری اشیا عتیقه مبادرت می کردم. مقدار زیادی عتیقه از پدرم به ارث برده بودم و مقدار زیادی هم خودم جمع آوری کرده بودم. در این میان عکس بسیاری از شخصیت های قرن را هم جمع کرده بودم. حالا که منزل من که آن هم ارث پدری ام بود از بین رفت بیشتر عتیقه ها در داخل چاه خانه که فرو ریخته مدفون شده و زحمت سال ها زندگی ام از بین رفت. ارزشمندترین عتیقه ها چند تخته قالیچه تمام ابریشم اصفهانی بود که به دست قالیبافان عالی رتبه بافته شده بود. ...
یخچال هایی که حرف تلویزیون را نمی فهمند!
چاپ ایمیل توضیحات بخش: یادداشت مجموعه : اجتماعی ابوذر بابایی زاده-سردبیر دریای فرهنگ در یادداشتی نوشت: من چون با بازنشستگان شهرداری خیلی ارتباط دارم، واقعا وقتی پای حرف دل اینها می نشینم، می بینم یک عزیزی که همه عمر خودش را گذاشته،همه تلاش خودش را گذاشته،یک روز خانه یکی از اینها رفته بودم،می گفت آقای قالیباف ما وقتی حقوق هایمان کم می شود،دیرو زود هم به ما می دهند و تازه ما ...
بمب روحیه اردوگاه های عراق و خاطرات 7 سال خنده و فراموشی
و یک روز بعد از آخرین اعزام پدر راهی شد و دلتنگی و دلشوره های کبری زواره را چند برابر کرد. عملیات خیبر که آغاز شد گویی زمان بی خبری خانواده عرب کرمانی از حاج عباس فرا رسید. نه نامه ای و نه تماسی. نه رد و نشانی. برای کبری خانم خیلی سخت بود به بچه هایش بفهماند که پدرشان شهید شده، جاویدالاثر است و حتی سنگ قبری هم ندارد که شب های پنجشنبه سر مزارش بروند و با او درددل کنند. یک سال گذشت تا ...
پروردگارا؛ ما بندگان ضعیفت همواره به رحمت تو امیدواریم
آزارهای کفار استقامت پیشه کرد، ما حتی یک سال هم در راه تو زحمت نکشیده ایم و آن توانایی و استقامت بی نظیر او را نداریم. ما مانند هود، صالح و لوط علیهم السلام نیستیم؛ اگر آن ها تمام زندگی شان را وقف اصلاح بندگان تو کردند و آن ها را از گناهان بازمی داشتند، ما حتی یک روز هم برای مبارزه با گناهان مهلک جامعه مان تلاش نکرده ایم. ما مانند ابراهیم علیه السلام نیستیم؛ اگر او بت هایی که قومش ...
واقعاًمن کی هستم؟
. 6. هیچ وقت دیر نیست! برخی از والدین فرزندشان به سن نوجوانی رسیده و احساس می کنند که زمان تربیت را از دست داده اند و ابراز پشیمانی و یأس می کنند، اما باید بگوییم که نگران نباشید برای تربیت هیچ وقت دیر نیست کافیست قدم به قدم آموزش ببینید و پیش بروید، پس هرگز مایوس نشوید! 7. مهربان مقتدر و والد بمانید بیشتر بخوانید: هویت سازی را جدی بگیریم باید ...
جنگ پرندگان با لشکر فیل سوار
منظور نجات جان خود پا به فرار گذاشت؛ امّا پرندگان فراریان را نیز تعقیب و به مجازات عملشان می رساندند. همه سپاهیان جز تعداد اندکی، که باید زنده بمانند و خبر این حادثه معجزه آسا را برای دیگران ببرند، کشته شدند. *سرنوشت ابرهه در جنگ با خانه خدا ابرهه نیز از سنگ های پرندگان در امان نماند قسمتی از بدنش متلاشی شد، امّا خداوند او را زنده نگه داشت. پادشاه یمن با بدن ...
خبر بسیار مهم درباره حقوق بازنشستگان | افزایش حقوق بازنشستگان این زمان انجام میشود
مجری و گوینده رادیو و تلویزیون متولد 20 آبان ماه سال 1368 در محله شهرآرا تهران می باشد و 28 سال سن دارد. وی ابتدا در سن 9 سالگی با بازیگری در فیلم پلاک 14 به کارگردانی مهران مدیری وارد تلویزیون شد . وی تک فرزند خانواده است. بسم الله الرحمن الرحیم. من مژده خانم لواسانی هستم . تا این جمله را گفتم همه تعجب کردند و گفتند چه خانم هم میگوید. بعد از این اتفاق من کم کم ...
خبر خوب| وقتی اباعبدالله(ع) ضامن جان متهم محکوم به قصاص شد
درخت نمی افتد. برویم سراغ خبرهای خوبی که خداوند مهربان برایمان تدارک دیده است: قائم میرابیان موفق شد در رده سنی 40-44 سال برای نخستین بار در تاریخ شیرجه ایران مدال طلا کسب کند. *شیرجه ای که طلایی شد! خودتان را آماده کنید که امروز، روز خوش خبری است. آن هم بیشتر در عرصه ورزشی کشور. جانم برایتان بگوید که رقابت های جهانی شیرجه رده سنی بزرگسالان در شهر کیوشو ژاپن در حال ...
به من چه به به تو مربوط نیست ختم می شود
به گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس ، مادربزرگ می گفت: کار ما از وقتی خراب شد که به من چه افتاد سر زبان ها. از وقتی که مراقبت از همدیگه و حساس بودن به خوب و بدِ همسایه و هم محله ای، مساوی شد با فضولی و دخالت. قبل تر ها اصلا اینجوری نبود. اون موقع که من جوان بودم، توی محله قدیمی و اصیل مون، همه اهالی محله، همسایه ها رو مثل اعضای خانواده خودشون می دونستن. اگه دختر و پسر همسای ...
متعصب ترین و متحجرترین زنان ایرانی که همه می شناسیم
.... تیپیکال یک خانم مذهبی با چهره ای زیبا که در اکثر فیلم و سریال های این تیپی شاهدش بوده ایم. رویا تیموریان / سنتوری خلاصه داستان: پسر جوانی به نام علی از یک خانواده مذهبی و بازاری که نوازنده حرفه ای و ماهر سنتور و خواننده محبوب نسل جوان ناگهان در اوج شهرت و موفقیت افسار زندگی را از دست می دهد و به بیراهه می رود. او می گوید همه بدبختی ها از وقتی شروع شد که عشق بزرگ زندگیم ...
قانون جنجالی کشف حجاب چه سرنوشتی پیدا کرد؟ | نیروهایی اعزام می شدند که با اهالی شهر بیگانه باشند
... او که شاهد اجرای قانون کشف حجاب بوده می گوید: نوجوان بودم. همه معلم ها با ریش تراشیده به کلاس می آمدند به غیر از یک معلم. برایم سؤال بزرگی شده بود که چرا او ریش دارد. آخر کلاس وقتی همه بچه ها از کلاس بیرون رفتند از او پرسیدم: چرا شما ریش دارید ولی بقیه معلم ها ریش ندارند؟ او کمی مکث کرد و گفت: بعد ازظهر به خانه ام بیا تا بگویم چرا! من هم که بسیار کنجکاو شده بودم یک کیلوگرم سیب خریدم و به خانه ...