سایر منابع:
سایر خبرها
سقوط مرگبار مرد بی آبرو از بالکن خانه زن خیانتکار / شوهر زن سرزده بازگشت + جزییات
نجات مرد جوان انجام شد اما وی قبل از انتقال به بیمارستان در اثر ضربه مغزی جان باخت. بامرگ وی کارآگاهان اداره پلیس آگاهی رسیدگی به این پرونده را با تحقیقات میدانی شروع کردند. مرد صاحبخانه واحدی که مرد جوان از آنجا سقوط کرده بود به افسر پرونده گفت: من کارگر هستم و در یک کارخانه کار میکنم صبح زود به محل کارم میروم و عصر برمی گردم امروز به خاطر مسائلی که در کارم پیش آمد به خانه ...
مرگ دردناک زن جوان در سنندج به دلیل عمل اسلیو معده
میلیون تومان، جالب است پول هم به حساب بیمارستان سیدالشهدایی واریز نشده است، دو سه روز پس از مراجعه، یک نفر با دختر و همسرم تماس می گیرد و گفته که من از طرف دکتر زنگ می زنم و پول 70 میلیون تومان را به شماره حسابی که برایتان می فرستم واریز کنید! حساب، شخصی است و مستندات واریز پول هم موجود است. منبع: صدآنلاین بیشتر بخوانید مرگ دختر 21 ساله بعد از تزریق داروی بیهوشی مرگ مرموز یک زن پس از ترخیص از بیمارستان در تهران مرگ تلخ نوزاد 2 روزه در بیمارستان غرب تهران مرگ تلخ مادر جوان پس از تولد فرزندش در تهران ...
اعدام برای مرد تهرانی که زنش را بی رحمانه کشت / شلیک مرگ به مهرناز در جنوب تهران + جزییات
قرار گرفت و جسد زن 35ساله با دستور قضایی به منتقل شد. با افشای جنایت خانوادگی ماموران به ردیابی مرد جوان پرداختند اما فهمیدند وی با یکی از بستگانش تماس گرفته واز او خواسته تا دختر خردسالش را از مدرسه به خانه بیاورد. در بررسی های بعدی روشن شد محمود از مدتی قبل به دام اعتیاد افتاده و بر سر ترک مدام با همسرش درگیر بود. دو روز بعد در حالی که ردی از به دست نیامده بود اتفاق عجیبی در ...
افشای راز زننده داماد هوسران توسط مادر عروس ! / خانم نویسنده نتوانست سکوت کند !
آغاز شد که من خیلی به ادامه تحصیل علاقه مند بودم. او هم وقتی علاقه مرا دید با ادامه تحصیلاتم موافقت کرد و بدین ترتیب من تا مقطع کارشناسی ارشد درس خواندم و در حوزه ادبیات کودک و نوجوان به فردی صاحب نظر تبدیل شدم، اما زندگی من متاسفانه در مسیر سراشیبی و قرار گرفت چرا که فقط 2 سال بعد از آغاز زندگی مشترک، متوجه شوهرم به مواد مخدر سنتی شدم، با وجود این نمی خواستم طلاق بگیرم و به دنبال ...
پیرمرد 71ساله پسرش را با به طرز عجیبی کشت!
او گریه کردم و در نهایت تصمیم گرفتم جسد را از خانه خارج کنم تا همسر و دخترم از ماجرا باخبر نشوند. جسد را مثله کردم و هر تکه ای از آن را داخل یک کیسه گذاشته و سپس داخل صندوق عقب خودروام قرار دادم. چرا جسد را به قلعه حسن خان بردی ؟ ابتدا می خواستم جسد را در سطل های زباله تهران بیندازم، اما با خودم گفتم اگر پیدا شود، لو می روم. به همین دلیل تکه های جسد را در جاده ملارد، شهریار و قلعه حسن خان انداختم. بعد به خانه آمدم و خون ها را پاک کردم. قالیچه را هم که خونی شده بود دور انداختم و وانمود کردم پسرم ما را ترک کرده است. ...
دیه و شلاق مجازات قتل نامزد
سرنخی از هویت مقتول و شناسایی قاتل آغاز کردند. در این میان زن میانسالی با مراجعه به اداره آگاهی عنوان کرد که 24 ساعت قبل دخترش مهناز از خانه خارج شده و دیگر خبری از او ندارد. وی در تشریح ماجرا گفت: مهناز صبح خیلی زود از خواب بیدار شد و به من گفت که با دوستانم قرار دارم تا به کوه برویم. اما دیگر برنگشت و تلفن همراهش هم خاموش شد. با هرکدام از دوستانش هم تماس گرفتم خبری از او نداشتند و ظاهراً ...
رنج باورنکردنی دختران و زنان افغان در حاکمیت طالبان
بی بی سی در گزارشی درباره شرایط وخیم زنان و دختران افغانستان پس از حاکمیت مجدد گروه واپسگرای طالبان، نوشت: دو سال پیش در چنین روزهایی طالبان بار دیگر قدرت را در افغانستان به دست آوردند و نظام جمهوری سقوط کرد. برای زنانی که سال ها برای به دست آوردن حقوق شان در حاکمیت جمهوری تلاش کرده بودند، بازگشت این گروه که تنها شنیدن نامش مخالفت با زن را تداعی می کرد، کابوسی بزرگ بود. وحشتی که چند هفته پس از ...
از جنگ برای صدام تا سربازی برای ابومهدی المهندس/ صدام مادر و بچه شیرخوار را با هم اعدام کرد
افسر بعد یک ساعت دیگر آمد و از زن پرسید شوهرت کجاست؟ و بازهم زن گفت نمیدانم درآخر بچه دیگر را گرفت و مانند همان طفل 6 ماهه به دیوار کوبید. بعد دختر 7 ساله را از بالا آویزان کرد تا خونریزی کرد و مرد. یا اینکه حکم اعدامی علیه خانمی صادر شد که او طفلی شیرخوار داشت؛ آنها مادر را به همراه بچه شیرخوار اعدام کردند. برای مثال یک مدرسه ابتدایی در کاظمین، کودکی روی تخته نوشته بود ک ...
ماجرای باورنکردنی کودکانی که در میان حیوانات رشد کردند + تصاویر
شباهت بین این زن و دختر جنگل متحیر شدند و همین شباهت باعث شد تا از آن ها تست گرفته نشود. قبل از پیدا شدن خانواده دختر، پلیس ها قصد داشتند او را در قفسی گذاشته و در تمام روستا های اطراف بگردانند تا شاید کسی او را بشناسد. پدر پنگینگ می گوید: خدا را شکر می کنم که قبل از انداختن دخترم به داخل قفس و ما از موضوع اطلاع پیدا کردیم و او را به خانه بازگرداندیم. بازگشت به آغوش خانواده ...
از نگاه های مردم می ترسیدم!
و ترسناک، افسردگی و خانه نشینی های بسیاری را پشت سر گذاشته تا این سال های اخیر به استقلال رسیده و حالا حتی به تنهایی سفر می رود و رانندگی می کند. به گزارش اعتماد، نقطه آغاز سرگذشت مهناز کاظمی، گرد و غباری بود که به گفته راننده؛ روی چشم هایش پرده کشید و دختر را ندید و پس از تشخیص اشتباه پزشکی و متوقف کردن کاردرمانی و فیزیوتراپی، برای همیشه ویلچر نشین شد اگر چه پس از چندین سال خانه نشینی ...
بیژن عبدالکریمی: معنویت در پیوند با عقلانیت علمی و تکنولوژیکی به سرعت سکولار می شود
بنیادین زندگی خودش را (آنچه در زندگی خودش مطلوبیت ذاتی دارد) چگونه انتخاب می کند؟ این یک راز است. یعنی این پرسش از چرایی بنیادین در واقع پرسش از بنیادها است و پرسش از بنیادها پرسش از رازهای جهان است. همانطور که گابریل مارسل به ما نشان داد رازها با مسائل متفاوت هستند. مسائل در ترجمه، Problem و جمعش Problems و راز و رازها در ترجمه، واژه secret و جمعش secrets . مسائل آن دسته از پرسش هایی ...
اگه شهید شدی ما چیکار کنیم؟
به گزارش خبرگزاری فارس از شیراز، قرار بود با بچه ها برویم موکب سر کوچه. کالسکه را باز کردم و دخترم را نشاندم. گوشی ام شارژ نداشت اما نمی دانم چی شد بله را باز کردم. وارد گروه همکاران شدم. اولین پیام نوشته بود دوباره به شاهچراغ حمله شده“ ناخواسته کالسکه را ول کردم و سمت همسرم رفتم تا خبر را نشانش دهم. هنوز همه پیام ها را نخوانده بودم که گوشی ام خاموش شد. گفتم: خدا کنه راست نباشه. مگه ...
اقدام وحشتناک زن رمال با پسر عاشق
...> پسر جوانی که در سودای رسیدن به دختر مورد علاقه اش به یک رمال مراجعه کرده بود، هرگز تصور نمی کرد نسخه زن رمال زندگی او را نابود کند. سرنخی از متهم در حالی که به دنبال این شکایت، کارآگاهان پلیس وارد عمل شده و تحقیقات در رابطه با دستگیری پسر پراید سوار ادامه داشت، ساعاتی بعد دختر جوان دیگری به پلیس مراجعه کرد و گفت: امشب از محل کارم بیرون آمدم و به انتظار تاکسی کنار خیابان ...
درخواست اعدام داریم؛ این سه پسر عمو ما را به باغ بردند و فیلم سیاه...
دوستم 17ساله هستیم، مدتی قبل در فضای مجازی با پسر 20 ساله ای آشنا شدم. وقتی قرار ملاقات گذاشتیم او با پسرعمویش به نام نیما آمده بود و همان روز نیما به من ابراز علاقه کرد. ما چند بار یکدیگر را ملاقات کردیم. می گفت قصد دارد با من ازدواج کند. در همین مدت دوست صمیمی ام هم با پسر عموی نیما به نام سهراب در ارتباط بود. ما چند بار پنج نفری برای تفریح بیرون رفتیم ولی آخرین بار ...
درددل های یک پرسپولیسی ظاهرا خشن اما دل نازک/ گفتم ای امام زمان! کی می آیی؟
ا همان گمرک سابق بزرگ شدم که منبع فساد بود. فاصله فسادخانه تا خانه ما 50 متر بود. من از کودکی نماز می خوانم و 60 سال است که این کار را انجام می دهم، به قیافه ام نمی خورد! از کسانی که به من کم لطفی و بی محبتی کردند، نمی گذرم. من تا قبل از کرونا که مریض شوم، روزه هایم را گرفتم و 56 سال است که هر روز وضو می گیرم زیرا مادرم گفت که وقتی با وضو باشی و صحبت کنی خدا برایت خوب می نویسد زیرا وضو ...
قتل دختر مورد علاقه در یوسف آباد
این ترتیب توانستند به هویت قربانی پی ببرند. مشخص شد چند روز قبل زن میانسالی به پلیس آگاهی رفته و از ناپدید شدن دختر 24 ساله اش به نام مرجان خبر داده بود. با آزمایش DNA مشخص شد جسد مثله شده متعلق به مرجان است. مادر وی به ماموران گفت: دخترم صبح خیلی زود از خواب بیدار شد و گفت قصد دارد همراه دوستانش به کوه برود اما چند ساعت بعد گوشی تلفن همراهش خاموش شد و وقتی من از دوستان دخترم پیگیر ماجرا ...
روایت عجیب یک زن مطلقه / رابطه با زنان و دختران در کافی شاپ
که در زمینه صنایع چوب (ام دی اف) فعالیت می کرد از من کوچک تر و جوانی مجرد بود! خلاصه قرار شد بابک با خانواده اش صحبت کند؛ چرا که او تک پسر بود و خانواده اش آرزوهای زیادی برایش داشتند. من هم از چند نفر درباره وضعیت اخلاقی و اجتماعی بابک تحقیق کردم؛ چرا که قصد داشتم این بار خودم همسرم را انتخاب کنم و عاشقانه به زندگی مشترک ادامه بدهم! بالاخره چهار ماه طول کشید تا او خانواده اش ...
آنقدر مشتاق شهادت بود که نمی توانستم بگویم نرو!
چگونه بود؟ من دختردایی آقا حمید هستم. به دلیل نسبت خویشاوندی از کودکی با خلق و خوی هم آشنا بودیم. سال 1359 ازدواج کردیم. سه فرزندم یادگار شهیدم هستند؛ دو دختر و یک پسر. وقتی حمید به شهادت رسید پسرم مهدی شش ساله، مریم چهار ساله و مرضیه دو ساله بودند. همسرتان هم سابقه مبارزه با طاغوت داشتند؟ یک فرد انقلابی بود که قبل از انقلاب فعالیت های سیاسی و انقلابی داشت و در سخنرانی های ضد ...
خبرنگاری حرفه ای کم درآمد اما سراسر عشق و علاقه
از همکاران سراغ می گرفتند و می گفتند از چه زمانی کار را شروع می کنی؛ بعد از صحبتی که با یکی دو نفر از همکاران داشتم و حمایت همه جانبه آن ها، تصمیم گرفتیم پسرم را هم در این جلسه رسمی حاضر به همراه خود ببرم و در 40 روزگی اش بود که اولین حضورم را با پسرم رقم زدم و بعد از آن هم در بعضی از جلسات دیگر همراه خود می بردم و جالب بود که خیلی هم مورد استقبال قرار می گرفت، البته باید اشاره کنم که این نشان از ...
بیوگرافی مینا وحید و همسرش از بازیگری تا شهرت با حواشی و عکس
انتخاب بازیگران من را به این پروژه معرفی کردند. البته قبلا قرار بود با آقای بهمن گودرزی، کارگردان این سریال همکاری داشته باشیم که میسر نشد. از آنجایی که با آقای گودرزی از قبل آشنایی داشتم به دفترشان آمدم و در جلسه ای دوستانه با هم درباره کار صحبت کردیم و در همان جلسه من برای نقش مهسا انتخاب شدم. در نهایت از مهر ماه سال گذشته به پروژه پیوستم و البته همان اوائل کرونا گرفتم و نتوانستم کار کنم اما از 15 ...