سایر منابع:
سایر خبرها
فرار زن 17 ساله از چنگ همسایه شیطان صفت
با جهیزیه ای که برایمان فراهم کردند، زندگی مشترک مان از حدود یک سال قبل در یک مجتمع مسکونی آغاز شد و شاهین هم به خدمت سربازی رفت. در این شرایط من به تنهایی با مشکلات زندگی دست و پنجه نرم می کردم و با حقوق سربازی شوهرم و همچنین یارانه های دولتی زندگی را می گذراندم. در این میان،من که تنها بودم برای یکی از زنان مجتمع سرگذشت زندگی ام در بهزیستی را بازگو کردم اما نمی دانم چرا برخی از مردم ...
با دوست پسرم توی اتاق خواب بودیم، شوهرم اومدم روی سرمون /خیلی اشتباه کردم ولی...
که شرمم می گیرد... نرگس 30 ساله به قاضی دادگاه خانواده گفت: چند سال قبل با مهدی ازدواج کردم او مرد پرتلاشی بود و برای خوشبختی من بسیار فعالیت می کرد، تولد مینا نیز انگیزه ما را در زندگی بیشتر کرد. وی ادامه داد: همه چیز خوب پیش می رفت تا این که همسرم شاگرد مجردی را برای فروشگاه استخدام کرد. او جوانی 30ساله و خوش چهره بود و در مدت کوتاهی توانست اعتماد همسرم را به خود جلب کند به ...
قتل مرد تهرانی به دست خانم بلاگر معروف و همدستش / دختر بچه راز قتل پدرش به دست مادرش را لو داد + فیلم و ...
شوهرم از او کمک خواستم. این زن ادامه داد: آریا در قالب پیج مدلینگ کودک با شوهرم که او هم بلاگر بود طرح دوستی ریخت و یک روز به خانه مان آمد و قرص های خواب آوری را که از قبل تهیه کرده بود به شوهرم خوراند. وقتی شوهرم به خواب عمیق رفت من و آریا دست و پای او را بستیم. می خواستیم او را آرایش کنیم و از او فیلم بگیریم و او را تهدید کنیم تا دست از اذیت و آزار من و دخترم بردارد. من میخواستم شوهرم ...
2 نوزادم را فروختیم !
...! چرا فرزندانت را فروختی؟ همسرم معتقد بود من لیاقت بزرگ کردن آن ها را ندارم! 5 یا 6 سال قبل بود که پسرم را فروختیم و حدود 4 سال قبل هم دخترم را یک هفته بعد از آن که به دنیا آمد !البته من با مشخصات کامل خودم در بیمارستان بستری شدم الان هم هنوز یارانه دخترم را دریافت می کنیم! آن ها را به چه مبلغی فروختید؟ پسرم را 5 میلیون و دخترم را 7 میلیون تومان فروختیم . همسرت اعتیاد داشت؟ بله ...
فرار داماد فریبکار پس از سرقت طلا های همسر بیمار
ساناز در اینستاگرام آشنا شدم و ازدواج کردم به من نگفت بیمار است. من عاشق او شدم، اما او گفت خانواده اش با ازدواج با من مخالفت می کنند و بعد هم خودش پیشنهاد فرار داد. وقتی فرار کرد، او را عقد کردم و بعد از چند روز فهمیدم او دارو مصرف می کند و بیماری روحی دارد. به همین دلیل طلاهایش را سرقت و فرار کردم. تحقیقات درباره این حادثه ادامه دارد. ...
سرقت طلاهای همسر بعد از افشای راز بیماری
روزنامه ایران: چندی قبل زن میانسالی با مراجعه به پلیس از ناپدید شدن دخترش خبر داد و گفت: دخترم هلیا از مدت ها پیش بیماری روانی داشت و با تشخیص پزشکان مشخص شد مبتلا به بیماری دوقطبی است و تحت درمان قرارداشت. من همیشه حواسم به او بود تا اینکه چند روز قبل شوهرم به مأموریت شهرستان رفت و امروز درخانه خواب بودم اما زمانی که بیدار شدم نه از هلیا خبری بود و نه از طلاها و پول های داخل خانه. به دنبال ...
دو مهر طلاق !
این موضوع را توهین بزرگی به خودش و حیثیت خانوادگی شان می دانست. نامزدم روز بعد خانه ما آمد، داد و فریاد راه انداخت و در حضور مادرم کتکم زد. با این وجود دادخواست طلاق دادم. پدر و مادرم که زمان ازدواجم چرتکه می انداختند و حساب کتاب پول و ثروت این خانواده را می کردند اصرار داشتند مهریه ام را ببخشم و هرچه سریع تر جانم را آزاد کنم. یک سال از این شکست سنگین در زندگی ام گذشت. خیلی با خودم کلنجار ...
تجاوز وقیحانه به زن جوان جلوی چشمان همسر بی غیرتش/ زن جوان همان شب همسرش را به قتل رساند+جزییات
ترسناک تبدیل کرده بود. همسرم با سایر دوستانش به صورت شراکتی یک کار گاه تولیدی تاسیس کرده و با یکدیگردر آنجا مشغول به کار بودند.حمید در همان جا بود که با چند دوست نا اهل و معتاد آشنا شده و سرانجام پس از نشست و بر خواست های فر اوان با آنان، خودش نیز معتاد به هیروئین شد. وی با اشاره به اینکه دوستان حمید در بیشتر اوقات، شب ها به منزل ما آمده و در آنجا بساط مصرف مواد و قمار را به پا ...
دزدی وحشتناک در مشهد | سارق با خنجر به شکار سرقت می پرداخت
کرد و گفت :حدود 2ماه قبل برای خرید هروئین به کوی نجف رفته بودم که هنگام بازگشت از نزد ساقی مواد مخدر چشمم به موتور سیکلتی افتاد که درون یک منزل ویلایی بود اما وقتی در حیاط را باز کردم با صدای آن صاحبخانه بیدار شد و من در حال فرار گوشی ام را از دست دادم. در پی اعترافات سارق نقابدار بلافاصله عملیات دستگیری همدست وی و مالخر اموال سرقتی با دستور قاضی آسیان یزد در دستور کار نیروهای انتظامی قرار گرفت وآن ...
حاشیه های اکبر عبدی و رضا شفیعی جم با تلویزیون
اشتغال و بازنشستگی تلویزیون 25 سال است و چون من از سال 53 بلافاصله پس از پایان دانشگاه در کنکور تلویزیون قبول شدم و مشغول کار شدم، سال 82 بازنشسته شدم و 25 سالم پر شد اما بعدش در آن مقطع اجازه دادند تهیه کنندگانی که بازنشسته شده اند با اجازه مدیران گروه همچنان در برخی گروه ها همکاری داشته باشند. 10 سال بعد از بازنشستگی همچنان فعال بودم و به گروه فیلم و سریال رفتم و دو سریال هم کار کردم ولی بعد از آن ...
گروهی که در کنار کوهنوردی برنامه های متنوعی برای خانواده ها دارد
افتخار عنوان بزرگ ترین گروه طبیعت گردی خانوادگی مشهد را دارد. باورش شاید سخت باشد، اما پای صحبت بانی و مؤسس گروه که می نشینیم، همه ابهاماتمان پاسخ می گیرد. 30 سال زندگی با طبیعت حسین سلطانی با سی سال سابقه طبیعت گردی و تحصیلات علوم سیاسی که در نگاه اول ربطی به هم ندارند، در آستانه ورود به ششمین دهه زندگی اش اتفاقی مبارک را برای صد ها خانواده مشهدی رقم زده است که ریشه در روز های ...
عضو باند زنبور های سرخ از قصاص فاصله گرفت
روز پنج شنبه، چهارم اسفند ماه سال قبل قاضی محمد مهدی براعه، بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران با تماس تلفنی مأموران کلانتری 108 نواب از قتل زن سالخورده ای در خانه اش با خبر و همراه تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی راهی محل شد. تیم جنایی داخل پذیرایی آپارتمان مسکونی با جسد خونین زن 71 ساله ای به نام صفورا روبه رو شدند که حکایت از آن داشت پسر 42 ساله اش به نام عرشیا چرخ خیاطی را ...
قتل مادر با چرخ خیاطی در تهران
قاتل مادرشان گذشت کرده بودند. پسر جوان وقتی شنید که برادرانش او را بخشیده اند از خوشحالی به گریه افتاد و گفت: روزی هزار بار خودم را سرزنش می کنم که چرا نتوانستم خشمم را کنترل کنم. دلیلش هم اعتیاد به مواد مخدر بود که زندگیم را تباه کرد. وی ادامه داد: 20 سال قبل عاشق دختری در محله مان شدم، اما خانواده هایمان با ازدواج ما مخالفت کردند. از آن پس معتاد به شیشه شدم و کم کم سر از دنیای خلافکاران ...
همسرم خیلی بی غیرت است/ خواسته هایی از من دارد که شرمم می گیرد به زبان بیاورم!
اجتماعی کلانتری میرزا کوچک خان مشهد مراجعه کرده بود. این زن جوان درباره ماجرای ازدواجش با مردی بی بند و بار گفت: پدرم کارگری ساده و بی سواد بود که به سختی می توانست هزینه های زندگی خانواده 5 نفره اش را تامین کند. به همین دلیل هم هیچ کدام از خواهران و برادرانم نتوانستند حتی تا مقطع دیپلم تحصیل کنند. من در خانواده ای بزرگ شدم که نه تنها از اوضاع مالی نامناسبی برخوردار بود بلکه پدر و مادرم هیچ ...
قتل هولناک مادر به دست پسر معتاد
سال دارم اما مجرد هستم 20 سال قبل عاشق دختری شدم که خانواده مخالف ازدواج ما بودند و در نهایت ازدواج نکردیم و تا جایی که می دانم آن دختر هم ازدواج نکرد. این مرد ادامه داد: مخالفت خانواده ها زندگیم را عوض کرد و وارد کار خلاف شدم. عضو باند سرقت مسلحانه ای بودم که بعد از دستگیری به زنبور سرخ معروف شد، ما چهار نفر بودیم که مسلحانه به خانه ها دستبرد میزدیم و پول و طلا می دزدیدیم، سال 80 هر ...
مادر کشی فجیع /پسر سنگدل بعد قتل خودکشی کرد
خواب آور مصرف کرده بود اصلا نفهمید چه اتفاقی افتاده است. چرا بعد از کشتن مادرت خودت را از بالکن پرت کردی؟ وقتی هوشیاری خودم را به دست آوردم و فهمیدم که مادرم را کشته ام برای اینکه خودم هم بمیرم از پنجره به بیرون پریدم اما زنده ماندم! خانواده ات تو را بخاطر قتل مادرت می بخشند؟ بله همه خواهر وبرادرانم رضایت داده اند فقط یکی از برادرهایم که در خرم آباد دکتر ...
گشت ارشاد؛ اعلام شکست پدیدۀ نالیدنی و نه بالیدنی
هم تحت الشعاع قرار داده است. بهترین گواه این مدعا هم این که روی دیوارهای ساختمان مرکزی فرماندهی نیروی انتظامی در بزرگراه کردستان کمی قبل از نیایش که انواع و اقسام خدمات متنوع پلیس تصویر سازی شده تا سرنشینان خودروها در ترافیک سنگین انها را ببینند هیچ اشارتی به گشت ارشاد نیست. چون خودشان هم می دانند چقدر دافعه تولید می کند. اعلام شکست گشت ارشاد تنها ناکامی یک پدیده نیست. اذ ...
حماقت کردم و فریب دوست صمیمی شوهرم رو خوردم /چرب زبانی های همت وسوسه ام کرد و...
زن جوان در مورد قصه زندگیش گفت: به طور سنتی با “جلال” ازدواج کردم او کارمند بود و به من عشق می ورزید من هم به امور خانه داری مشغول شدم و با به دنیا آمدن دخترم روزگار شیرینی را سپری می کردم تا این که پای “همت” به زندگی ما باز شد. او از دوستان صمیمی همسرم بود و یک سال قبل از ما ازدواج کرده بود روزی که تولد دو سالگی دخترم را جشن گرفتیم او نیز به همراه همسر و فرزند خردسالش به جشن تولد آمد و این گونه ...
مرد 37 ساله: زنم را با لباس خواب در کنار دو مرد دیدم
مرد 37 ساله گفت: چندین سال قبل به طور سنتی با سیما آشنا شدم و پای سفره عقد نشستم .دوران نامزدی ما دو سال طول کشید تا اینکه خانواده همسرم شرایط آغاز زندگی مشترکمان را مناسب دیدند و بدین ترتیب من و سیما روزگاری سرشار از عشق و عاطفه را آغاز کردیم. یک سال بعد هنگامی که دخترم الینا به دنیا آمد این مهر و محبت عاشقانه نیز دوچندان شد .در همین شرایط همسرم تصمیم گرفت که در بیرون از منزل کار کند اما من ...
بک کام از سیگار، سرآغاز تباهی جوانیم شد
در یک فست فود نیز کار می کردم. تا اینکه 6 سال پیش پدرم بر اثر یک بیماری چند ماهی در بیمارستان بستری شد و پس از کلی هزینه درمان و تلاش، متاسفانه فوت کرد. فوت پدرم سبب شد حس کنم بزرگ خانواده هستم و رفتار های بزرگانه انجام می دادم. گاهی سیگار می کشیدم تا تصور کنم بزرگ تر همه شده ام، اما غافل از آنکه اولین کام از سیگار سرآغاز تباهی جوانیم شد. حدود پنج سال پیش ازدواج کردم و یک فست ...
گام به گام با شهید مقاومت در سفر اربعین
وآمد خانوادگی داشتیم، خانواده هایمان هم با هم دوست بودند و معاشرت می کردند. ولید تنها، دوستم نبود؛ برادرم بود، همبازی کودکی و همسفر مسیر کودکی تا نوجوانی ام بود. ما همه جا با هم بودیم. بزرگ هم که شدیم باز هم مثل دوران کودکی همیشه کنار هم بودیم و از هم جدا نمی شدیم؛ فقط محل کارمان فرق می کرد. من در بیمارستان کربلا پرستار شدم و ولید در شرکت پخش مواد غذایی کار می کرد. من خیلی زود عصبانی می شوم و این ...