تصویر لو رفته از خاص ترین ملاقات رونالدو در تهران
سایر منابع:
سایر خبرها
ماجراهای تحرکات مرزی بعثی ها از نگاه دوربین شکاری یک خلبان
که ذهنم را مشغول کرده بود، شب را به صبح رساندم. سر ساعت هفت صبح روز بیست وششم شهریورماه راننده زنگ در خانه را زد، سوار شدم و به راه افتادیم، مسیر ماشین فرودگاه اصفهان بود با تعجب پرسیدم چرا به این سمت می روی؟ جواب داد به من دستور دادند شما را با سرعت به فرودگاه برسانم، به فرودگاه که رسیدیم شهید صیاد شیرازی به اتفاق سه تن از فرماندهان مرکز توپخانه حضور داشتند، به اتفاق همراهان و شهید وطن ...
حرف هایی که از زبان افراد باهوش نمی شنوید
توانایی تان برای انجام کار اعتماد ندارید. شما باید مالک تمام توانایی های خود باشید. اگر به شما کاری محول می شود، متعهد به انجام آن شوید یا اگر نمی توانید هیچ گاه نگویید سعی می کنم! زیرا با گفتن این حرف، انگار قرار نیست خیلی هم تلاش کنید. 7- او تنبل / بی کفایت / احمق است اظهار نظر تحقیر آمیز درباره یک همکار جنبه مثبتی ندارد. اگر نظر شما درست باشد، همه آن را از قبل می دانند و ...
رزومه سازی از گپ زدن با رونالدو؟ | اشتباه کودکانه از ملی پوش ایران و قطع امید از یک پرسپولیسی
همشهری آنلاین - بهروز رسایلی رونالدو، رونالدو، رونالدو؛ یک هفته است که همه جا فقط همین یک اسم تکرار می شود، اما آنچه از یاد رفته این است که پرسپولیس و النصر عربستان یک بازی در چارچوب لیگ قهرمانان آسیا برگزار کردند که از زوایای فنی هم مهم است و باید مورد ارزیابی قرار بگیرد. اگر از بحث در مورد ستاره پرتغالی فارغ شدید، بد نیست این جنبه از موضوع را هم مورد تأمل بیشتری قرار بدهیم. ...
روایت های عجیب افراد از مرگ برگشته / آنچه در لحظات مردن دیده اند
... بیمار شماره 7: وقتی سعی کردند که مرا احیا کنند و قلبم دوباره شروع به زدن کرد، می توانستم احساس کنم که داشتند از دستگاه شوک استفاده می کردند تا قلبم را دوباره به کار بیاندازند. می توانستم بالا و پایین شدن بدنم را حس کنم. بیمار شماره 8: من احساس می کردم که انگار کسی داشت به قفسه سینه ام ضربه می زد. سعی می کردم او را از خودم دور کنم، ولی دست هایم بسته بودند ...
جایگاه پرستار در دفاع مقدس/ پرستارانی که اسطوره شدند
ایرانی با این افراد به ثبت نرسیده است. در این میان خواندن خاطرات یکی از پرستاران دوران دفاع مقدس نیز خالی از لطف نخواهد بود. چگونه از دشمن خود پرستاری می کنی؟ یکی از پرستاران دوران دفاع مقدس نقل می کند: یک روز در بخش بودم، گفتند یک خلبان عراقی مجروح به بیمارستان آوردند. به اتاق خلبان عراقی رفتم. او رنگی زرد و پریده داشت. اسیر عراقی با پوست سبزه، چشم و ...
شهید کاوه، متولد مشهد و فرزند کردستان
.... طبق اخباری که دست ما رسیده بود، صد نفر از نیروهای زبده ضد انقلاب جمع شده بودند آنجا و آماده یک عملیات همه جانبه بودند. کاوه چند نفر را فرستاد تا آنها را دور بزنند و از پشت، راه شان را ببندند. بنا شد ما هم از روبه رو بزنیم به آنها . نرسیده به روستا، از دره قاسم گرانی کشیدیم بالا. هنوز تو سینه کش کوه بودیم که با صدای بلند به ما ایست دادند. به کاوه گفتم: کمین! بلافاصله ما را ...
واکنش پیامبر(ص) به فرهنگ هواداری در صدر اسلام
. شازده کوچولو دست زد و خودپسند کلاهش را برداشت و متواضعانه از او تشکر کرد. شازده کوچولو با خودش گفت: دیدنِ این تفریحش خیلی بیش تر از دیدن پادشاه است و دوباره بنا کرد دست زدن و خودپسند با برداشتن کلاه بنا کرد تشکر کردن. پس از پنج دقیقه ای شازده کوچولو که از این بازی یک نواخت خسته شده بود پرسید: چه کار باید کرد که کلاه از سرت بیفتد؟ اما خودپسند حرفش را نشنید ...
همه رنج های ننه علی؛ از مواجهه با اقوام شاهدوست تا شوهر بداخلاق
، بقیه مسیر رو هم نشونت می ده تا قبل از ظهر شماره تماس برادر شهید را از اهالی محله بیست متری شمشیری گرفتم. چند کلمه ای با امیر آقا، برادر کوچک تر شهید شاه آبادی صحبت کردم و قرار شد بعد از هماهنگی با مادر مرا خبر کند. نماز ظهر را در مسجد امام جعفر صادق (ع) خواندم و برگشتم خانه. بعد از یک هفته، اولین جلسه دیدار با مادر شهید علی شاه آبادی هماهنگ شد. عصر یک روز گرم تابستانی مرداد سال 95 در خانه ...
من قطاری دیدم که ارادت می برد
جانم؟ گفت: اینکه میگن خدا همه گنا ها رو می بخشه راسته؟ گفتم: شک داری؟ گفت: نه، ولی آخه ... گفتم: گناهان تو بزرگ تره یا خدا؟ گفت: خدا. گفتم: پس واسه توبه کردن تو لحظه شماری می کنه. تو فقط باید همت کنی. بری در خونه اش. گفت: ای قربونش برم ببین امشب منو با کی هم قطار کرده. گفتم: ناراحتی؟ گفت: حاج آقا دارم ازش تشکر می کنم. گفتم: لطف شماست. گفت: آقام عمرشو داد به شما، مادرم ما رو تنها بزرگ ...
واکنش عابدزاده به شایعه مهاجرتش به آمریکا
گزارش کامل از گزیده خبرهای امروز تابناک با تو را با کلیک بر تیتر آن بخوانید. واکنش عابدزاده به شایعه مهاجرتش به آمریکا کلان پروژه پایتخت جدید مصر مواردی که در طراحی داخلی خانه های ستارگان سینما نمی بینید طرز تهیه کالباس مرغ خانگی؛ فوق العاده سالم و خوش طعم مونیکا بلوچی باز هم جذابیت خودش رو به رخ همه کشید لرزش دست چیست و برای درمان ...
کبوتری سپید در کوچه ای بن بست
مریم عرفانیان اتوبوس در ایستگاه متوقف شد. پیرزن با کمری خمیده، آرام و به سختی از آن بیرون آمد. همان طور که راه خودم را می رفتم به او چشم دوختم. کیسه ای را از روی پله های آهنی بر زمین گذاشت. اتوبوس دوباره حرکت کرد. پیرزن چادر رنگ و رو رفته اش را روی صورت کوچک و استخوانی اش کشید. سرش را بالا آورد و به اطراف نگاه کرد. چند قدم کیسه اش را روی زمین دنبال خودش کشید و بعد انگار که به نفس نفس ...
خدای آرزوهای محال!
خبرگزاری مهر ؛ گروه مجله: چند وقت پیش خبرش را خواندم: پاهای کریستین رونالدو 99 میلیون دلار بیمه شد . همان پاهایی که بارها با گل زدن، اشک شوق از چشم طرفداران فوتبال سرازیر کرد. مثل روزی که دقیقه 61 فینال سوپرکاپ ایتالیا، به میلان گل زد و هواداران یوونتوس بعد چند سال اشک شادی ریختند! همان پاهایی که وسط استرس جام جهانی 2018، در بازی ایران و پرتغال توپ را از روی نقطه پنالتی به گوشه آغوش ...
موضوع مهمی که استقبال عجیب مردم به یادمان انداخت
ید هند، خاورمیانه و اروپا هم نمونه تازه کنار گذاشتن ایران از مناسبات بین المللی است. در این باره محمدرضا جوادی یگانه (جامعه شناس) در توئیتی نوشت: مساله استقبال از رونالدو نیست، فقط فوتبال هم نیست. مساله، فاصله ای است که هر روز بیشتر می شود؛ بی توجهی مطلق نظام است به نظم تازه ای که در حال برآمدن است. مردم، هم تفاوت را حس می کنند و هم نظم تازه را، و هم این واقعیت را که نظم ن ...
قصه بانوان فروشنده شهر زیرزمینی!
بیمارستان حدود 20 میلیون میشه. به شوهرم که اصلا هیچی راجع بهش نگم بهتره، انگار نه انگار که زن و بچه داره! تمام خرج و مخارج خونه با منه. باور می کنی اصلا نمی دونه چی تو خونه داریم و چی نداریم . با مکث آهی کشیده و ادامه می دهد: ای بابا از کدوم دردم برات بگم. حالا فک کن با تمام این بدبختی ها، هر روز باید با آدم ها بحث کنی. تازه با همه این مشکلات مامانم زمینگیره و 2 روز در هفته من باید پیشش بمونم. به ...
پدری که در خانه پدری دفن شد
نجف بود. کاروان کوچک ابو مهدی راه افتاد. به سمت أرض کرب و بلا. تمام راه روضه می خواند و روی سینه اش می کوبید. مثل هر بار نبود. ام مهدی این را فهمیده بود. ابو مهدی دیگر حواسش به بقیه نبود. دیگر صدایی را نمی شنید. حال عجیبی داشت. توی بین الحرمین نشسته بود و های های گریه می کرد. زجه می زد. و دست های خالی اش را با شرمندگی رو به ضریح حضرت عباس (ع) بالا گرفته بود. چفیه را از سرش کشیده بود و ...
قتل مرد سوپرمارکتی به دست تبعه خارجی/ دستگیری قاتل فراری در مرز؛ چاقو را محکم زدم و خون فوران کرد/ عکس
اعلام شد که وی زیر چتر اطلاعاتی کارآگاهان قرار گرفته بود. چند روز بعد با هماهنگی های قضایی و انتظامی تحقیقات پلیس به نتیجه رسید و ضارب هنگام خروج از کشور در مرزهای غربی دستگیر و به مشهد منتقل شد. محمدرضا-ه که در حضور قاضی دکتر صفری مورد بازجویی های فنی قرار گرفته بود، ضمن اعتراف صریح به ارتکاب جنایت مدعی شد: به همراه یکی از دوستانم که علیرضا نام دارد و دوست دختر وی، مشروبات الکلی مصرف ...
می گفت: نمی توانم بگذارم چادراز سر ناموس مان بکشند
، نمی توانم نروم. نمی توانم بگذارم چادر از سر ناموس مان کشیده شود. تو را به خدا به من نگو که نروم. چطور متوجه شهادتش شدید؟ بعد از اینکه محمدحسین رفت، من هم رفتم مسجد محله مان. می خواستم سرم را گرم کنم. چند ساعت گذشت نزدیک ساعت 5/7 بود. یک حس عجیبی داشتم. انگار حسی می گفت که باید به محمدحسین زنگ بزنم. چند بار زنگ زدم، جواب نمی داد. می دانست تا جواب ندهد من آرام نمی گیرم. بالاخره جواب ...
قصه دختران خانه کوچک
کش به سر و صورتش می زد، یا آن روزی که از روی پله دهم خانه هُلش داده بود و دست و پایش شکسته بود! از مرضیه خانم، همسایه مهربانش هم دوباره یاد کرد که چطور همچنان تو دلش مونده براش یک چارقد سرخابی رنگ با جنس نخی بخرد. پُر از حرف بود؛ نمی خواست ثانیه ای تلف شود برای گفتن همه حرف هایش. نامش فهمیه است و در مرکز نگهداری زنان و دختران با معلولیت ذهنی آذرشهر زندگی می کند. اوایل از سر ...
افشای حضور دختر مدیرعامل پرسپولیس در استقبال از رونالدو +عکس
ورزش مدیا در مطلبی مدعی شد: نتیجه چند ساعت پرس وجو بالاخره این بود که خانم جوان دیده شده در مراسم اهدای فرش به کریس رونالدو، قطعا دختر رضا درویش، مدیرعامل باشگاه پرسپولیس است. رسانه ها شوق و ذوق مردم در اطراف هتل و و دور اتوبوس النصر را ملامت می کنند، غافل از این که جیمی جامپ اصلی از در پشتی آمده؛ به واسطه خون رنگین تری که از پدر به ارث برده و در رگ هایش جاری است. البته که برخی توجیه ...
روایت دیدار مردم سیستان و بلوچستان با رهبر انقلاب
سلام می تونم چند لحظه باهاتون صحبت کنم؟ و علیکم السلام هرچی دوست داری حرف بزن. شما از کدوم ایالت اومدین؟ سکر سند. چند روز طول کشید تا رسیدین مرز ایران؟ 4 روز. ایران رو در پاکستان چطور می شناسند؟ بسیار خوب بسیار خوب. سندی ها به مهمان نوازی معروف هستند، قبلا از مردم مان شنیده بودم ایرانی ها مهمان نوازند ولی حالا می بینم ماشاءا... ماشاءا... ایرانی ها بسیار ...
# پرسه در فضای مجازی
و ما است میثم مطیعی، مداح اهل بیت علیهم السلام در واکنش به حواشی استقبال از رونالدو و تیم النصر در تهران نوشت: تعجب؛ تحقیر؛ تأسف؛ تمسخر و توجیه، خلاصه ای از دیروز تا اکنون است. اینها راه چاره نیست. آدم های دور و برمان باید آگاه شوند و رشد پیدا کنند و افق دیدشان وسیع شود تا خواستنی های کوچک و پیش پا افتاده را نخواهند. آدمها باید از اسارت توهمات نجات پیدا کنند. کار چه کسی است؟ من، تو، همه ...
مرسی آقای زاکانی که رونالدو را برایمان آوردی!/ نماینده ایران پرسپولیس است نه کریس/ سیل سلفی مسئولان ...
باعث آبروریزی جهانی شد. آن روز کسانی که منتقد دولت بودند تا توانستند بر طبل این رسوایی کوبیدند. حرفشان هم حساب بود؛ یک نماینده مجلس سمبل و نماد حاکمیت است؛ فرق دارد با عوام و آدم عادی! او باید -حداقل- ظاهر را حفظ کند، باید بلد باشد به مسائل مهم تر نگاه کند چون به عنوان نماینده مردم آن جا نشسته و آبروی یک ملت است. ملتی که می بیند نماینده اش دنبال فالوئر در فضای مجازی است معلوم است دنبال اتوبوس رونالدو ...
بدشانسی های سریالی دزدی که عاشق 206 نقره ای بود
چند روز قبل مرد میانسالی در تماس با پلیس از سرقت خودروی پژو 206 نقره ای رنگش در جنوب تهران خبر داد و گفت: از دو روز قبل ماشینم خراب شده بود و روشن نمی شد امروز با خودم گفتم هر طور شده ماشین را روشن می کنم و به تعمیرگاه می برم. به سراغ ماشین رفتم و چندباری استارت زدم، اما بی فایده بود. مرد جوانی در حال عبور از خیابان بود که از او خواهش کردم پشت فرمان بنشیند تا خودم آن را هل بدهم. مرد ...
سیدالأسَرایی که به زندانبانش می گفت شکنجه ام بده!
...، پرنده ای بود که بال های سیاهش را روی سر رزمنده های اسیر باز کرده بود و گردن هایشان را برای دیدن آسمان شکسته بود. شب هایشان آن قدر غم انگیز کش می آمد که انگار برای ابد قرار نبود روز شود. صدای زجه و رسیدن کابل های شکنجه به استخوان، لالایی رزمنده ها برای شب بیداری بود! رد کابل ها روی شکم های خالی شان سیاه و کبود شده بود و موش های اردوگاه سهم هر شب شان را با فرو بردن دندان های تیزشان در زخم رزمنده ...
غوغای علاقه جالب کریس رونالدو به این پسر جوان و جذاب ایرانی + عکس
ام اصلا مخالف نیست و خیلی هم پشتم هستند. دوست دارم به جایی برسم که بتوان در فوتبالم پیشرفت کنم. چطور با رونالدو دوست شدی؟ من در طول سال خیلی مادرید می روم و بازی ها و تمرین های رئال را از نزدیک می بینم. آن اوایل آن هایی که سر تمرین رئال می آمدند تا بازیکنان را ببینند، به من می گفتند که صورتم شبیه به کریس رونالدوست. بعد از چند بار من هم به رونالدو گفتم من واقعا شبیه به شما هستم ...
فاطمه حمامی دختر معلولی که با رونالدو دیدار کرد کیست؟ | هوادار معلول رونالدو به آرزویش رسید + ویدیو و ...
افراد مشهور در اینستاگرام به شهرت رسید امروز به آرزوی خودش که دیدن کریس رونالدو است می رسه. فاطمه تا به حال چندین و چند پرتره از رونالدو رو کشیده بود و تو پیجش منتشر کرده و حالا قراره در حاشیه دیدار پرسپولیس با النصر با رونالدو دیدار کنه و احتمالا یکی از پرتره هایی که از کریس کشیده رو بهش هدیه بده اما فاطمه حمامی کیست؟ فاطمه حمامی نصرآبادی (متولد 12 بهمن 1367 در سفیدشهر کاشان) نقاش اهل ایران است. او به دلیل ناتوانی جسمی-حرکتی تصاویری از بازیکنان فوتبال را با پایش نقاشی کرده است. او نمایشگاه هایی از آثارش در آران و بیدگل، کاشان و اصفهان برگزار کرده است. ...
فیس تو فیس با رونالدو!
حسین کعبی - رونالدو ایران-پرتغال؛ جام جهانی 2006. حسین در این مسابقه انگار چیزی برای از دست دادن نداشت. بعد از خاطره تلخ مکزیک و شکستی که یقه همه از جمله حسین را گرفت، او به زمین رفت تا رونالدو را مهار کند: گفتم به جبران بازی مکزیک، باید بهترین بازی عمرم را کنم. استارت های دیوانه کننده کریس، پاعوض کردن های مداوم و... خاطراتی که یاد حسین می آید: من که خودم سریع بودم، خیلی وقت ها ...
جنگ و آدم هایش به روایت دارودسته علی / داریوش باقری و راهکارهایی برای شهید نشدن!
مرگ را جلوی چشمانش می دید، چنان عربده هایی می کشید که انگار گاو مست را دارند اخته می کنند! برزو دوباره خنده هیجانی سر داد و نشانه گرفت. ما هم پشت سرش جمع و دقیق شده بودیم تا ببینیم برزو قصد دارد کدام نقطه از بدن خلبان بعثی را ناکار کند! می خواست شلیک کند که نعره ای دل خالی کن همه را از جا پراند: اینجا چه خبره؟ به طرف صاحب صدای رعدآسا برگشتیم و همه جفت کردیم! یک رزمنده تنومند به همراه دو رزمنده دیگر ...
مردم اجازه ندادند آشوبگرها سرم را ببرند+عکس
کلاه کردیم و راه افتادیم سمت پیروزی. می خواستیم با مردم صحبت کنیم و طبق دستور رهبرمان، جهاد تبیین انجام دهیم، اما نشد. انگار داعش حمله کرده بود به معرکه که نزدیک می شدیم، جمعیت اغتشاشگرها از دور معلوم بود. شعله های آتش از هر گوشه به چشم می خورد و دود آن به هوا می رفت. شیشه های مغازه ها شکسته بود و برق خرده شیشه ها بر زمین پیاده رو به چشم می خورد. راه را با یک اتوبوس خالی بسته ...
از آسمان تا آستان/ استقبال خادمان از زائران دهه آخر صفر در فرودگاه مشهد
عاشقان دلباخته ای دارد که بیا و ببین... آقای مهربان مان از همین جا نمک گیرمان می کند و خادمانش نمک متبرک حرم به دست مان می دهند و با نبات های متبرک امام رضا(ع) کام مان را از این استقبال شیرین تر می کنند. زیاد پیش می آید که مسافری چند قدمی باز می گردد و می پرسد می توانم چند نمک دیگر بردارم و اما چه پرسشی بی جوابی است وقتی صاحب این شهر و خانه کریم است و کریم... حال و ...