سایر منابع:
سایر خبرها
پیغام فتح| نتیجه شوخی با فرمانده ای به نام سردار علی هاشمی!
...> چهارراه آبادان، محسن پور را پیاده کردم و رفتم حصیرآباد. پدر و مادرم آن جا زندگی می کردند. خیابان ساکت بود. وقتی پیچیدم توی کوچه مان قلبم داشت از حلقم بیرون می آمد. منتظر بودم جمعیت زیادی دم در جمع شده باشند ولی هیچ خبری نبود. نفس عمیقی کشیدم و قدم هایم را تند کردم. در همان تاریکی پدرم را دیدم. پالتو پوشیده بود و دست هایش را کرده بود داخل جیبش و دم در قدم می زد. دوباره پلک زدم. گفتم ...
قتل دختر 12 ساله با نقشه پدر، برادر و عمو
پدرش یا با دستور او با اسلحه شکاری کشته شده است. مهیا زمان زلزله 7 ساله بود. حتما اگر می دانست در 12 سالگی به چنین سرنوشتی دچار می شود، آرزو می کرد همان روزی که زلزله سرپل ذهاب را لرزاند او نیز مثل صدها نفر دیگر کشته می شد نه اینکه پنج سال بعد به دست پدرش کشته شود... آن روز پدر این دختر نوجوان وقتی می بیند مهیا دیگر نفس نمی کشد با مادر او تماس می گیرد و می گوید؛ بیا دخترت خودکشی کرده است ...
فرزندی که به جرم خوردن نوتلا از مادرش ربوده شد!
. اینکه به این موضوع در مستند اشاره نشده است هم به دلیل زمان مستند بود که نمی توانستیم همه فرآیند را در آن تشریح کنیم. طبق مصوبه مجلس ایران، فرزند یک پدر افغانستانی و مادر ایرانی می تواند شناسنامه ایرانی دریافت کند و به همین دلیل دیگر به صورت مجزا به این ماجرا اشاره نکردیم. پورمومن درباره حضور محسن آقایی به عنوان یک مستندساز در روایت این مستند هم گفت: وقتی این کار را شروع کردیم یک مجموعه ...
امان از دست این بچه آبان! | چرا علیرضا دبیر معلم ابتدایی اش را دوست نداشت؟!
بر اساس قد و چپ دست و راست بودن بچه ها را بی خیال می شد و به جای آنکه نیمکت اول بنشیند، آخر کلاس می نشست و باید یک چشم را برای علیرضا می گذاشتی و او را می پاییدی تا مبادا کاری صورت دهد. اما من سر به زنگاه دستش را می گرفتم. یک بار که نزدیک بود مداد نوک تیز را در دست بغل دستیش فرو کند. علیرضا دبیر با خنده سرش را تکان می دهد و می گوید: من تا اول دبیرستان همین طور شر و شور بودم. ولی وارد تیم ...
5 ربیع شهادت سالروز وفات سکینه دختر امام حسین علیه السلام
در بدن دارم مرا با اشک حسرت بار خود مسوزان. ای بهترین زنان! آنگاه که من کشته شدم، تو برای گریه سزاوارتری. مشاهده پیکر امام حسین (ع) وقتی سپاه ابن سعد خانواده شهدا را از میان پیکر های بر زمین افتاده آنان عبور داد، سکینه بدن پدرش را شناخت و خودش را روی پیکر او انداخت و در اثر گریه، بی هوش شد. سکینه جسد پدر را رها نمی کرد و کسی نمی توانست او را از پدرش جدا کند. تا اینکه گروهی ...
لیلی با من است و منصور در آخر هفته تلویزیون
، جمعه 31 شهریورماه ساعت 18:30 از شبکه افق پخش خواهد شد. در این فیلم خواهیم دید: در آخرین روز تابستان سال 1359، فرشته و خانواده اش آماده می شوند تا در جشن عروسی یکی از اقوام نزدیک شرکت کنند. اما غرش صدای هواپیماهای جنگنده ای که از مرز عبور کرده اند موجب می شود که پدر فرشته تصمیم بگیرد از خیر عروسی خواهرش بگذرد و خانواده اش را از مهلکه بدر ببرد. فرشته برای آوردن مادر بزرگ از خانه خارج می ...
یک فریم از ولایت پذیری؛ پسر در راه پدر
هدف پدر... کاربر دیگری نوشت: یادمان نرود... بهای امنیتمان، حسرت در آغوش پدر است. کاربر دیگری با اشاره به حضور پسر شهید حججی در این دیدار نوشت: نبین قدم کوچیکه ، پاش بیفته برات قیام می کنم یک کاربر هم نوشت: پسری که باباش اسطوره یه ایران شد. به گزارش ایمنا ، شهید محسن حججی از نیروهای مدافع حرم لشکر زرهی 8 نجف اشرف در سوریه، متولد بیست ویکم تیر ماه سال 1370 ...
خبرخوب|مادری که آتش جنگ را گلستان کرد!
می شنود دست از کار می کشد. وضو می گیرد. لباس های خاکی اش تکانی می دهد و می ایستد به نماز. آن هم بین زمین و آسمان، روی جرثقیل، نمازش را موکول نمی کند به بعد، پیش خودش بهانه نمی آورد که وقتی رسید خانه یا شرایط بهتری فراهم شد، نمازش را بخواند. کارش هم که هنوز تمام نشده برایش بهانه عقب انداختن نمازش نیست. از آن آدم هایی است که به قول شهید رجایی به نماز نمی گویید کار دارم به کار می گوید وقت نماز است ...
سفرنامه اربعین 1402 سفر به بی نهایت کد خبر: 889046 / دیروز, 23:34 / یادداشت
حدود بیست ساعت. ساعات پایانی شب تا صبح در موکب دامغانی ها بودیم. وقت نوشتن این یادداشت در حال سفر به نجف هستیم. * خانه پدری طبق حدیث معروف، پیامبر (ص) و علی(ع)، پدر امت هستند پس بی دلیل نیست که شیعه نجف و به خصوص حرم امام علی علیه السلام را خانه پدری خودش بداند. ما ظهر روز 13 شهریور وارد نجف شدیم شهر پر از چهره هایی است که آماده حرکت به سوی کربلا هستند. کوله پشتی به دوش آماده سفر هستند ...
حضور حدود 350 هزار نفر در پیاده روی جاماندگان اربعین اصفهان
در ادامه سیاست گذاری این حرکت هم زمان با بسته شدن راه ها برای کرونا رقم خورد، پنج کمیته فرهنگی، مواکب، ارتباطات، رسانه و پشتیبانی تشکیل و جلساتی با علمای شهر شکل گرفت. دبیر جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی استان اصفهان تصریح کرد: مقرر شد افراد از منازل، مساجد و محلات به سمت گلستان شهدا آیند و در سال اول این مسئله با تردید فراوانی مطرح شد، اما همان سال اول عده ای حتی از محله خانه اصفهان و ...
گذری بر شخصیت علمی و اخلاقی آیت الله خِرسان
که حاج آقا مصطفی از دنیا رفتند، خادمه ی ایشان اول صبح که کسی مطلع نبود به منزل ما آمد و دیدم که خیلی پریشان حال از وفات حاج آقا مصطفی خبر داد. اخیرا تصویری منتشر شده است که سال گذشته من از ایشان گرفتم. یک عکسی است که در مسجد بهبهانی نجف اشرف است که امام هستند و در کنار ایشان آیت الله خرسان و در کنار ایشان آقای بکاء که پدرزن پسر آقای خرسان هستند و از علما هستند. این ها سه نفری هستند. این ...
همه رنج های ننه علی؛ از مواجهه با اقوام شاهدوست تا شوهر بداخلاق
را درست خوانده ام یا نه؟! درست می دیدم. نشانی پشت نامه چند محله آن طرف تر از خانه ام بود. چرا تا حالا چیزی از این شهید معروف و خانواده اش نشنیده بودم؟! در دلم آتشی روشن شد. شیرینی نشستن پای صحبت یک مادر شهید دیگر، مزه دهانم را عوض کرد. عکسی از نوشته پشت نامه گرفتم و از موزه شهدای بهشت زهرا (س) بیرون آمدم. فردا صبح جلوی در خانه ای ایستاده بودم که شهید علی شاه آبادی با دست خط خودش پشت نامه ...
روایت دختر شهید فردوس لویمی باقری از 3 مرتبه ترور پدرش توسط آمریکایی ها و گروهک تروریستی حرکة النضال
اجازه دهید تا به آن ها بگوییم: هم وطن عربم دیگر خیانت و مزدوری برای کشور های تروریستی مثل آمریکا ، سوئد، دانمارک و انگلستان بس است. دیگر اقدامات تروریستی را در خوزستان علیه عرب، فارس لر و ... متوقف کنید، دیگر خون هموطنانتان را نریزید. خیانت بس است و به دامان ملت و خانواده خود برگردید. اگر خون 500 عرب خوزستانی سیرابتان کرده، ترور ها را متوقف کنید و به هم زبان، هم وطن و خانواده خودتان خیانت نکنید آغوش ما به روی شما باز هست، اینجا خانه مادر و پدری شماست کسی خانه پدر و مادرش را به خاطر غریبه ها خراب نمی کند. انتهای پیام/ ...
شرح دلاوری بسیجی شهید اشکبوس نوروزی عبور از پل دنیا با انفجار پل جبیر!
شهادت سردار عارف، سهراب نوروزی در بیمارستان و شهادت سردار گمنام کرامت سلیمانی در خانه شد. اشکبوس این مظلومیت ها را دیده بود و سراسر عشق به شهدا بود و سراسر عشق به شهادت داشت. پدر اشکبوس، مرحوم حاج علی، معروف به حاجی بابا در سال 1399 به دلیل تاثیرات ویروس کوید19 به لقاءالله و به اشکبوس پیوست. حاج علی از معدود افرادی بود که وقتی اعلام نیاز می شد، با همه توانش برای دفاع مقدس کار می کرد و ...
چند نکته تربیتی از دیدار پسربچه عشق فوتبال با رونالدو
است که یک بعد مهم آن والدین هستند. آنچه کودک ما از او خوشش می آید و به دنبال آن می رود همان چیزی است که ما در خانه در همه سال های کودکی ذره ذره در ذهن کودک مان ساخته ایم و پرداخته ایم و فضای ذهنی اش را شکل داده ایم. یک کلام بگوییم در بسیاری از موارد آن چیزی که در فضای خانواده برای پدر و مادر ارزش است و برایش مهم است، در آینده ای نه چندان دور برای کودک و نوجوان ما هم ارزش می شود و دنبال آن می رود ...
راز رابطه نامشروع فریبا با مرد مو جو گندمی لو رفت/ زن متاهل نمیدانست در حال چت با شوهرش است و...
فریبا حدود سه سال بود که با مردی به نام وحید که خودش را تاجر معرفی کرده بود در ارتباط بود ،و بعدها متوجه شدم خیلی از قرارهای دورهمی فریبا با دوستانش در واقع قرارهای او با وحید بوده است که من هیچ وقت به آنها مشکوک نشدم و کنجکاوی نکردم . غروب آن روز وقتی که به خانه برگشتم شانس آوردم که فریبا طبق معمول خانه نبود و با دوستانش به گشت و گذار رفته بود( شاید هم با وحید بود) وگرنه نمی دانستم که ...
قتل دختر 12 ساله با نقشه پدر، برادر و عمو با اسلحه شکاری!
بررسی هایی که انجام می دهد، عنوان می کند دو فردی که قدشان بلند بوده، به سمت مقتول شلیک کرده اند.مهیا زمان زلزله 7 ساله بود. حتما اگر می دانست در 12 سالگی به چنین سرنوشتی دچار می شود، آرزو می کرد همان روزی که زلزله سرپل ذهاب را لرزاند، او نیز مثل صدها نفر دیگر کشته می شد، نه این که پنج سال بعد به دست پدرش کشته شود... آن روز پدر این دختر نوجوان وقتی می بیند مهیا دیگر نفس نمی کشد، با مادر او تماس می ...
گریه و زاری مردجوان برای پس گرفتن درخواست طلاق !
پسر جوانی که کنارش ایستاده بود با ناراحتی دستی بر موهایش کشید و درحالی که سعی داشت همسرش را آرام کند با نگاهی به اطراف گفت: نسیم توروخدا بس کن دیگه همه دارند به ما نگاه می کنند. همراشان وارد شعبه هفتم شدم. قاضی عینک های گردش را با دستمال آبی رنگ تمیز کرد و پرونده را ورق زد. پسر جوان به همسرش اشاره کرد و گفت: بیا پیش من بنشین. اما زن جوان بی توجه به او با فاصله چند صندلی ...
شهید چهار ساله حادثه تروریستی اهواز به روایت پدر + فیلم
... این شهید 4 ساله فرزند یکی از کارکنان ارتش جمهوری اسلامی ایران است که به همراه مادرش برای تماشای رژه نیروهای مسلح در این مراسم حضور یافته بود. در این حادثه مادر محمد طاها نیز زخمی شد. محمدطاها اهل روستای ازان شهر میمه متولد سال 1392 به عنوان کوچکترین شهید این حادثه شناخته شد. مروری بر روایت پدر محمدطاها از آنچه اتفاق افتاد پدر محمدطاها شب قبل از حادثه را این گونه روایت ...
فهیمه: خام حرف های عاشقانه ای شدم که بوی نامردی می داد/ اخاذی پایان رابطه نامشروع دختر 18 ساله با راننده ...
آنی و زود گذر خام او شدم دلم می خواست زمین دهن باز کند و مرا در خود فرو ببرد ولی افسوس که پشیمانی سودی نداشت و به قولی خود کرده را خود تدبیر نیست... وقتی به دست های ترک خورده پدرکارگرم فکر می کردم از خودم متنفر می شدم که چرا دست به چنین حمقتی زده ام. اگر پدرم موضوع را می فهمید سکته می کرد. بعد از این ماجرا تا چند روزخبری از آرش نبود و به تلفن هایم جواب نمی داد تا اینکه فیلم و عکس هایی ...
کبوتری سپید در کوچه ای بن بست
مریم عرفانیان اتوبوس در ایستگاه متوقف شد. پیرزن با کمری خمیده، آرام و به سختی از آن بیرون آمد. همان طور که راه خودم را می رفتم به او چشم دوختم. کیسه ای را از روی پله های آهنی بر زمین گذاشت. اتوبوس دوباره حرکت کرد. پیرزن چادر رنگ و رو رفته اش را روی صورت کوچک و استخوانی اش کشید. سرش را بالا آورد و به اطراف نگاه کرد. چند قدم کیسه اش را روی زمین دنبال خودش کشید و بعد انگار که به نفس نفس ...
مهر تأیید شهادت امیررضا در نجف زده شد
فرزندانم در خانواده مذهبی رشد کرده اند. شهادت امیررضا چطور رقم خورد؟ سال پیش تنهایی برای مراسم پیاده روی اربعین به کربلا رفتم. پنج روز بود که از زیارت اربعین برگشته بودم. خودم حال خوبی نداشتم و آن روز بعد ازظهر همزمان با امیررضا و پسر بزرگم از در خانه خارج شدیم. امیررضا به سمت باشگاه بدنسازی رفت و من و پسر بزرگم نیز به سمت درمانگاه رفتیم. از درمانگاه بیرون آمدم. امیررضا با من تماس ...
سیدالأسَرایی که به زندانبانش می گفت شکنجه ام بده!
چطور شکنجه شده کارشان تمام است. منتظر بودند سید دهن باز کند و از کابل و گونی های شبانه بگوید. یا حتی از آن میخ ها که توی سرش کوبیده بودند و مدام عفونت می کرد. اما سید خیلی آرام و با وقار انگشت هایش را توی هم قفل کرد و گفت: هر کجا شرایط مخصوص به خودش را دارد. گرمای کرسی در زمستان زیر برف خوب است. زندان هم زندان است و اردوگاه که هتل نیست. حساب کار دست نماینده صلیب سرخ آمد. متوجه شد که سید حرف بزن ...
قصه دختران خانه کوچک
کش به سر و صورتش می زد، یا آن روزی که از روی پله دهم خانه هُلش داده بود و دست و پایش شکسته بود! از مرضیه خانم، همسایه مهربانش هم دوباره یاد کرد که چطور همچنان تو دلش مونده براش یک چارقد سرخابی رنگ با جنس نخی بخرد. پُر از حرف بود؛ نمی خواست ثانیه ای تلف شود برای گفتن همه حرف هایش. نامش فهمیه است و در مرکز نگهداری زنان و دختران با معلولیت ذهنی آذرشهر زندگی می کند. اوایل از سر ...
سرگذشت تلخ زنی با 2 مهر طلاق بر شناسنامه؛ انگیزه های غلط برای نشستن پای سفره عقد
موضوع را توهین بزرگی به خودش و حیثیت خانوادگی شان می دانست. نامزدم روز بعد خانه ما آمد، داد و فریاد راه انداخت و در حضور مادرم کتکم زد. با این وجود دادخواست طلاق دادم. پدر و مادرم که زمان ازدواجم چرتکه می انداختند و حساب کتاب پول و ثروت این خانواده را می کردند اصرار داشتند مهریه ام را ببخشم و هرچه سریع تر جانم را آزاد کنم. یک سال از این شکست سنگین در زندگی ام گذشت. خیلی با خودم کلنجار ...
پرپر شدن 13 پرستوی مهاجر و داغی که تسکین نمی یابد +فیلم
دو پسر 11 و 5 ساله، که دخترشان دانشجو و عقد بسته است و در تدارک برگزاری مراسم عروسی او بودند و آرشام و آرتین هم ذوق و شوق عروسی خواهر را داشتند اما صد حیف که شادی شان دیری نپایید و در مقابل چشمان آرتین، تیر دشمن، قلب پدر و چشم مادر را به خون آغشته ساخت و جان برادر را گرفت. آموختن او را خوشحال می کرد معلم آرشام، این دانش آموز شهید را این گونه توصیف کرد: آرشام فعال و بسیار ...
2 نوزادم را فروختیم !
14 سالگی شده بودم که پای سفره عقد نشستم و با حمید ازدواج کردم. چگونه با هم آشنا شدید؟ روزی مادرم در یک سفر درون شهری با خانمی در مینی بوس آشنا شده بود که صحبت هایشان به موضوعات خانوادگی کشیده شده بود، طولی نکشید که آن زن به خانه ما آمد و مرا برای پسرش خواستگاری کرد . چند سال با همسرت زندگی کردی؟ حدود 11 سال. چند فرزند دارید؟ الان دو پسر دارم، ولی دو فرزندم را هم در نوزادی ...
هشدار جدی به یحیی برای دیدار با رونالدو و النصر
گرانقیمت النصر بسیار حرفه ای هستند و می توانند از کوچک ترین موقعیتی پاس گل و گل بسازند ولی بچه های ما هم پتانسیل لازم را دارند. کافی است خودشان باشند و با تمرکز وارد زمین شوند. چند بازیکن پرسپولیس در جام جهانی بوده و حتی مقابل رونالدو بازی کرده اند. این موضوع می تواند به کل تیم کمک کند. محسن بنگر در خصوص پیش بینی بازی پرسپولیس و النصر نیز تصریح کرد: باز مجبورم تکرار کنم که بزرگ ترین ایراد و ...
سمفونی شگفت انگیز شب و شیدایی: نوشتاری از حمیدرضا نظری
مسافران ایستگاه نگاه می کند. او چشم به راه کسی است که روزی برای دفاع از سرزمینش لباس رزم پوشید و رهسپار دیار شور و شیدایی شد؛ گمشده ای که سال ها پس از پایان درد و رنج اسارت و دوری از جنگ و رگبار گلوله و انفجار خمپاره و شلیک تانک و خون و دود و آتش، شاید اینک سرافراز و خندان از قطار پیاده شود تا مادر سرش را در دامانش بگیرد و همچون نوزادی تازه متولد شده او را ببوید و نوازش کند و به اندازه تمام تنهایی ...
روایتی از عزای کربلا تا غوغای مشهدالرضا
... واژه ها در برابر این احسان، سر تعظیم فرود می آوردند بالاخره مقابل باب الجواد می رسی. به رسم ادب می ایستی و سلام می دهی. کودکی صدایت می زند" خانم میشه خواهش کنم کفشتون و بدین واکس بزنیم " چشم می چرخانی. روبرویت چند نوجوان واکس به دست روی زمین نشسته اند. این ها همان دهه هشتادی ها هستند که با عشق، کفش زوار را از گرد و غبار راه می زدایند. واژه ها در برابر این احسان، سر تعظیم فرود می ...