سایر منابع:
سایر خبرها
وقتی “محمدرضا شریفی نیا” دستگیر و زندانی شد/ ماجرا چه بود؟؟
پاسخ گفت: به این که در کودکی مهرآوه و ملیکا، آنها هر سوالی از من داشتند، به آن ها جواب می دادم آن هم به سبب کتاب های بسیاری که خوانده بودم. چون معتقدم یک هنرمند باید درباره همه چیز اطلاعات داشته باشد. او ادامه داد: قبل از انقلاب و سر یک ماجرایی مرا دستگیر کردند و به زندان بردند. آن زمان کسی که کتاب می خواند، حکمش سنگین تر می شد، آنقدر موضوع جدی ...
مرتضی فنونی زاده : علیرضا بیرانوند به لحاظ اخلاقی صفر می باشد
.... خب برو. بزرگتر از تو رفتند و پشیمان شدند. مگر تو می خواهی تا آخر عمر بازی کنی؟ تو انگشت کوچک عابدزاده و سلطانی و وحید قلیچ هم نمی شوی. پیشکسوت پرسپولیس حتی توانایی فنی بیرانوند را هم زیر سوال برد: هافبک دفاعی و مدافعان تیم خوب هستند فکر می کنی به خاطر تو تیم گل نمی خورد. در همین بازی با النصر دو توپ از دفاع عبور کرد و گل شد. چند گل دیگر هم به خاطر بی دقتی بازیکنان النصر ...
دیگه برای ترک های پاهات آرایشگاه نرو| فقط با سه قلم ماند پاهات اسکراب کن | معجزه ای از خمیر دندون
گذشته دیگران پند بگیر. نسبت به همسرت که عاشقانه تو را می خواهد، مهربان و صمیمی باش و از لجبازی و بگو مگو و سخنان ناهنجار در خانه دست بردار زیرا همه شما را دوست دارند ولی شما خود لجباز هستید. 4- حضرت حافظ در بیت های چهارم تا ششم می فرماید: * این عقل نا آزموده را به میخانه عارفان راهنمایی کن تا با شراب سرخ، معرفت در او گرمی بوجود آورد و با تجربه اش کن. * اگر چه با تکیه بر طاعت خود ...
ابراهیمی: باور می کنید 13 سال است استادیوم نرفته ام؟
پیش من و گفت می خواهم فوتبالیست شوم. به او گفتم من بنا نیستم. یک توپ دادم و گفتم 10 تا روپایی بزن که نتوانست. واقعاً؟ بله، گفتم برو هر وقت توانستی 50 تا روپایی بزنی بیا. بعد از مدتی برگشت و 100 تا روپایی زد. گفتم حالا با ران پا و سر توپ بزن، پرسید چرا، گفتم می خواهم تکنیک تو را ببینم. همان موقع فرستادمش برق تهران و آنقدر خوب بود که شد کاپیتان تیم منتخب آسیا. با این ...
دیگر نمی توانم تحمل کنم، شوهرم در همه مهمانی های شبانه من را...!
زن دیگر طاقتش طاق شده بو و در هر صورت فقط طلاق می خواست. به گزارش وقت صبح ، سامان 27ساله از همان لحظه ورود به مجتمع دادگاه خانواده تلاش می کرد. تا همسرش را از تصمیمی که گرفته منصرف کند اما زن جوان حتی حاضر نبود به صحبت های شوهرش گوش دهد. مرد جوان گفت: خودت فکر کن ببین الان به قاضی چی می خوای بگی؟ خرجی ندادم؟ اهل رفیق بازی بودم؟ اعتیاد دارم؟ تو را کتک می زنم؟ من که ...
در دنیای کتاب قاچاق چه خبر است؟
. بالاخره ساکت شد و گفتم: دیروز گفتید، گفتم خبر می دم. هنوز فکرهام رو نکردم. یک دفعه چیزی را که به ذهنم رسید، گفتم: البته پول هم برایم مهم است. چشمانش برقی زد و گفت: حتما مهمه نگران پولش نباش. پول خوبی تو این کاره به شرطی که از این کتاب ها نفروشی. اشاره اش به کتاب های غیرقاچاق بود. گفتم: حالا بین اون همه کتاب اینم باشه اشکالی نداره. بلند می شود و می گوید: من با این کتاب ها مخالفم. فروشی ندارد. همین ...
پیولی: با ورزشگاه جدید باشکوه تر می شویم
فشرده این فصل انجام نمی دهم، بلکه حفظ سطح بالای تیم و آمادگی همه بازیکنان را هم در نظر می گیرم. او نظرات خود را در مورد عملکرد روبن لوفتوس-چیک در بازی امشب ارائه داد: روبن یک بازیکن قوی و بسیار کامل است که به ما همه چیز می دهد : پاس ها، اضافه شدن به حملات، فیزیک عالی، بازپس گیری توپ. او برای ترکیب ما بسیار مهم است، اما دقایق بازی او باید به عنوان بازیکنی که در سال های اخیر زیاد بازی ...
هرگز این 8 جمله را به فرزند خود نگویید
به گزارش برنا؛ در حال صحبت کردن با دوستی هستم که مدت هاست او را به خاطر مشغله های زندگی ندیده ام، خیلی هیجان دارم و خوشحالم که بعد سال ها می توانیم گپی بزنیم و دلی از عزا درباره شرح اتفاقات زندگی مان در بیاوریم، در همین حین مدام دستی دامنم را می کشد و مدام می گوید: مامان، مامان ، پسر دو ساله ام هست، چند بار دستش را پس می زنم چون سخت مشغول حرف زدن با هیجان زیاد هستم. دوباره و سه بار و ...
فال حافظ روزانه | فال حافظ واقعی سه شنبه 4 مهر 1402 به همراه تفسیر دقیق
وگرنه خیلی زود آبرویت می رود. عشق را در دل خود جاودانه کن تا هیچ وقت دلت تیره نشود. محبت و عشق تو همه را حیران می کند و نامت را بر سر زبان ها می اندازد. باغبان گر پنج روزی صحبت گل بایدش بر جفای خار هجران صبر بلبل بایدش ای دل اندربند زلفش از پریشانی منال مرغ زیرک چون به دام افتد تحمل بایدش فال حافظ امروز شما نشان می دهد آنچه را که مصلحت است ...
چفیه ای با عطر شب بو ...
امام رضا (ع) رو دوست داشتم خیلی هم دوست داشتم. شب بو خانم رو هم دوست داشتم. مرخصی هم نداشتم بین دوتا عملیات اومدم پیش امام رضا (ع) و توی ماه ربیع توی صف حرمش دوماد هزار و هشتصدوهشتادوهشتمی بودم که وقتی نوبتم شد شب بو خانم رو عقد کردم و شد زنم و بعدش هم برگشتم که راه و رسم رفیقای شهیدم حفظ بشه و یک وجب از این خاک کم نشه. زل زدم توی چشماش و گفتم: رسول می خوای بری؟ لبخندی زد و گفت: حالا امروز که نه تا ...
فال حافظ امروز چهارشنبه 5 مهرماه/ فراق یار نه آن می کند که بتوان گفت
شما می گوید در انجام کار خیر تاخیر جایز نیست. لطف همگان شامل حال توست. به تعهداتی که داده ای حتما عمل کن . گفتم غم تو دارم گفتا غمت سر آید گفتم که ماه من شو گفتا اگر برآید گفتم ز مهرورزان رسم وفا بیاموز گفتا ز خوبرویان این کار کمتر آید تعبیر فال حافظ امروز شما می گوید با کسی گفت و گویی داشته ای که از بابت آن ناراحت و دلگیر شده ای ...
ولایت پذیری از شاخصه های شهید گنجی پور بود
فرزند من است که در روستا به دنیا آمده و همیشه به اینکه در روستا به دنیا آمده افتخار می کرد. همیشه به من می گفت مادر تو خیلی صبور هستی پدر با رفتن من بی تابی می کند؛ اما من می گفتم درست که صبورم اما داغ فرزند برای مادر خیلی دشوار است حتی اگر 10 فرزند داشته باشد. من هفت فرزند دیگر دارم و همه فرزندانم برایم عزیز هستند و الحمدالله برای خودشان در جامعه مفید هستند؛ اما امیدرضا با همه ...
نگاهی به کتاب عطر پیراهن تو / شاید شما هم زیر لب گفته باشید
: گرسنه ام. می شه برام غذا بخری؟ دست به جیب های خالی اش برد و کمی مکث کرد. نگفت پول ندارد. از خانه بیرون رفت. با خودم گفتم: کاش چنین درخواستی نمی کردم، با یه لقمه نان و پنیر سیر می شدم. با غذای نذری امام حسین علیه السلام بازگشت... چشمم که به گنبد و بارگاه افتاد، دلم لرزید. برای همه دعا کردم جز خودم و سیدعلی. مدام حاجت دوستم را به زبان می آوردم. نُه سال بود ازدواج کرده بود و بچه نداشت. از ...
واکنش متفاوت حسین کلانی با علی پروین درباره کریستیانو رونالدو
بودند و توانستند این باشگاه را حفظ کنند که به اینجا برسد. الان هم کسانی که در باشگاه هستند، خدمت می کنند. باشگاه پرسپولیس متعلق به هیچکس نیست و تنها متعلق به مردم ایران است. خوشحالم که این دو عزیز سالم هستند و امیدوام سال های سال در کنار باشگاهی که همه ما عاشقانه آن را دوست داریم، حضور داشته باشند. در ادامه همین مطلب بخوانید: کنایه علی پروین به رونالدو؛ تیم النصر هم مثل پرسپولیس.../ رونالدو هم بازیکن است دیگر؛ خودمان دایی، خداداد، باقری، مجیدی و... را داریم! ...
روایت سمی مهاجم پرسپولیسی از سفر مرگبار جنوب!
ا در هتل دانشگاه مسجدسلیمان بودیم. طبیعتا آنجا تنها هتل شهر است و امکان ندارد که شما یک چیز کهنه دست کسی بدهید. به نظر من همه چیز مشکوک است. تساوی تلخ: حس کردم دارم می میرم! من الان هم معده ام می سوزد و واقعا بعد از سه روز حالم خوب نشده است. اما آن لحظه حس کردم دارم می میرم. ما تیممان خیلی خوب است اما وقتی یک نیمه ده نفره بازی کنی و اصلا بازیکنی برای تعویض نباشد، چه کار باید کنید ...
سخت ترین کلمات عمر یک مادر را بخوانید | وصیتنامه یک رزمنده برای پسر 16ماهه اش را ببینید
را وقتی بچه بود با خودم به محل کارم می بردم. آنجا مرتب با اسلحه بازی می کرد و می خواست از طرز کارش سر درآورد. در هرکاری زود سررشته پیدا می کرد. همه چیز را هم دوست داشت خودش انجام دهد. ماشین پرایدی داشت که تا خراب می شد خودش به جانش می افتاد تا تعمیرش کند. دل و روده موتورسیکلتش را زمین می ریخت و دوباره آنها را روی هم سوار می کرد. توی چتربازی و پاراگلایدر و در صعود و فرود مدرک استادی گرفته بود. علی ...
حمله تند و بی سابقه مربی تیم ملی کشتی فرنگی به بنی تمیم!
ادامه می خوانید. تاریخ سازی تیم ملی کشتی فرنگی در بلگراد فرزاد ایمانعلی زاده در گفت و گو با ایسنا ، اظهارکرد: فکر می کنم اولین بار در تاریخ کشتی فرنگی ایران است که تیم ملی پیش از المپیک توانسته نایب قهرمان مسابقات جهانی شود. در سال 2011 پیش از المپیک سوم شدیم و قبل و بعد از آن نیز دیگر روی سکو نبودیم. این مقام اتفاق خوبی بود و البته می توانستیم در دو سه وزن پایانی مسابقات جهان ...
روزهایی که بدون شهید قاسمی می گذرد
همسر شهید قاسمی با بیان اینکه با موافقت خانواده اکبر به تهران و کنار خواهر بنده که دختر عموی اکبر بود زندگی جدیدی را شروع کرد که در آن زمان هم درس می خواند و هم به عنوان شاگرد در یک خیاطی کار می کرد. اکبر گاهی اوقات هم به روستا می آمد و به خانواده سر می زد، این سال ها برای اکبر در تهران می گذشت و خواهرم و همسرش بسیار او را دوست داشتند. وی با بیان اینکه خواهرم از اخلاق حسنه شهید ...
شهیدی که در خواب از حاج قاسم درجه گرفت
. اخم هایش توی هم بود. ولش می کردی تا مدت ها با کسی حرف نمی زد. کلا از وقتی پدرش را شهید کرده اند حال و روز خوبی ندارد. پدرش همه چیزش بود، هم بازیش حتی. می نشستند کنار هم، گل می گفتند و گل می شنفتند. پدرش که رفت همه چیزش را از دست داد انگار. انگار کاخی بود که ستون هایش را ازش ستانده بودند. کمی که گذشت به تکاپو افتادم که ازش حرف بکشم. گفتم: چی شده ارشیا جانم؟ نتوانست چیزی نگوید. حالا یا بخاطر اینکه ...
آن قدر رونالدو را بزرگ کردیم که پرسپولیس باخت/ سرخپوشان برابر الدحیل برنده می شوند
علی پروین پیشکسوت تیم فوتبال پرسپولیس در حاشیه جشن تولد او و محمود خوردبین در تمرین پیشکسوتان اظهار کرد: رونالدو بازیکن بزرگی است، اما نباید به پیشواز او می رفتیم. درویش دوست من است و صبح روزی که می خواست به دیدار رونالدو برود به او گفتم که نرود. او افزود: به قدری رونالدو را بزرگ کردیم که باعث شد پرسپولیس نتواند بازی کند و راحت باختیم. من تعجب کردم که چرا بازیکنان پرسپولیس این قدر بد ...
پروین: درویش نباید استقبال رونالدو می رفت؛ پرسپولیس 10 نفره نمی شد نمی باخت / نمی دانم درویش این مهاجم ...
و البته همین مسابقه با النصر هم اگر 10 نفره نمی شدند، با وجود نمایش خراب هم نمی باختند. فوتبال برد و باخت دارد و بازیکنان پرسپولیس بروند بازی بعدی را ببرند تا همه چیز تمام شود. علی پروین درباره ارتباط نزدیک با محمود خوردبین، هم بازی و دوست قدیمی اش که سالروز تولد مشابهی هم دارند، ابراز کرد: یار وفادار و رئیس من محمود خوردبین است. همه جا گفتم که محمود آقا رئیس من است و از من قبل تر در ...
بیرانوند و انتقال قرن: چرا از پرسپولیس نرفتم؟
علیرضا بیرانوند سیر تا پیاز ماجرای فسخ یک طرفه با پرسپولیس و پیشنهاد نجومی استقلال را تعریف کرد.
حرفهای جنجالی بیرانوند درباره هوادار متمول پرسپولیس
. او عاشق است. من یک بار با او صحبت کردم و گفتم چرا دوست نداری اسمی از تو باشد؟ فکر کنم یکی دو سال است که اسم او منتشر شده است. گفتم من شخصا دوست دارم اسم شما که عاشق هستید و به تیم کمک می کنید منتشر شود. گفتم بگذار بدانند اسمت چیست برای مثال او برای باشگاه پرسپولیس وسیله می خرد. مثلا همه دستگاه های فیزیوتراپی را می خرد، تمام تخت های ماساژور را می خرد و داروها را می دهد. پیش آمده که ...
تباس: طرفدار رئال مادرید هستم؛ پرس هرگز بازنده نیست/ بارسلونا به لالیگا آسیب می زند
چیزی است که قاضی تصمیم می گیرد، همانطور که چند سال پیش در مورد الچه انجام داد. تنها قدرتی که داشتم این بود که برخی حقایق را محکوم کنم. من می توانم حقایق را محکوم کنم، اما تحریم ها در مسئولیت من نیست. تباس درباره اینکه پرونده نگریرا (پرونده ای که باشگاه بارسلونا متهم است که در دوره ریاست خوسه ماریا بارتومئو به خوسه ماریا انریکس نگریرا نایب رئیس سابق کمیته داوران اسپانیا ارقامی را به صورت ...
فال ابجد | فال ابجد فردا 6 مهر | خبرهای خوشی برات تو راهه! | از این نعمت خدا غافل نشو! + تفسیر دقیق
.... *** هر روز قبل از خورشید در من طلوع می کنی تا صبحم بخیر شود *** عشق تو انتظار را به من آموخت و من سال هاست منتظر کسی هستم که خورشید هر صبح از چشم های او طلوع می کند... *** کمی طلوع آفتاب کمی چای داغ کمی نسیم صبحگاهی و بسیاری تو مگر من جز این چه می خواهم؟ *** ...
گزین گویه هایی از کتاب های آلبرتو موراویا به مناسبت سالگرد درگذشت این نویسنده بزرگ
: پیاده می شین؟... می بخشین، شما پیاده می شین؟ به نظرم فضولی می آید، مثل این است که بپرسند: می بخشین؟ شما دیوثین؟ حاضرم هرچه در دارِ دنیا دارم بدهم ولی به آنها بگویم بهشان ربطی ندارد. آن روز صبح، کمی قبل از ایستگاه فیومه، از همان صداهای همیشگی لابه لای همان هیاهوی همیشگی پرسید: پیاده می شی، مردک؟ حتّی یک گارسون هم برای خودش شأن و شخصیتی دارد. این موضوع که آن صدا مرا تو و مردک خطاب کرده بود، بر عصبانیت ...
دختر 17 ساله از رابطه نامشروع باردار شد/ خیلی دلم می خواهد بچه ام را ببینم
درآمد داشته باشم بچه ام را پیش خودم می آورم و بزرگ می کنم. حالا می فهمم هیچ عشقی بزرگتر از بچه ام نیست. به هیچ پسری فکر نمی کنم. من خیلی بچه ام را دوست دارم. می خواهم خودم بزرگش کنم. کنارش باشم و زندگی را با او تجربه کنم. من روزهای خیلی بدی گذراندم. آنقدر حالم بد بود که آرزو می کردم بچه ام مرده به دنیا بیاید. پدر و مادرم حمایتم نمی کردند. اما حالا آنقدر بچه ام را دوست دارم که به هیچ چیز نمی خواهم فکر کنم بجز بچه ام. ...
اولین شهید دفاع مقدس در پایتخت کیست؟
2 سال زندگی در آن کشور هفته ای یک بار برای افراد خانواده یا نامه یا تصاویری از خود یا اماکن زیبای انجا می فرستاد که احساس دلتنگی نکنیم. پس از گذشت 2 سال سرانجام به شیراز بازگشت که از انجا به کشورهای لبنان و مصر جهت انجام اموری به ماموریت رفت. یک بار که به شاهرود امده بود از خاطراتش در مصر برایمان تعریف کرد که تکرار آن خالی از لطف نیست. با چند تن از دوستانم برای شنا به سوی رود بزرگ نیل ...
درشکه را دادم تاکسی خریدم | پیکان که رفت خاطراتم را با خود برد
تواند به نوعی یک تحلیل گر اجتماعی هم باشد، چرا که با همه طیفی از مردم سر و کار دارد. هنروری در مورد مردم محله و اینکه چه انتظاراتی از آنها دارد می گوید: مردم ما مردم خوبی هستند. همان طور که گفتم من سال های قبل، مدتی را در آلمان زندگی کرده ام، این صفا و صمیمیت که بین مردم ما وجود دارد، کمتر جایی پیدا می شود، من با توجه به کهولت سنم نمی توانم خیلی کار کنم، معمولاً صبح ها بعد از نماز از خانه بیرون ...