سایر منابع:
سایر خبرها
مدیون اشتباه مادرم هستم!
هم مهربان باشیم و برای یکدیگر آرزوهای خوب کنیم تا خیر، برکت و خوبی در زندگی مان جاری شود. لباس هایی که روی دستمان نماند! ملی پوش کشورمان ورزش تکواندو را از کودکی شروع کرده، اما ورودش به این رشته به خاطر یک اشتباه شیرین بوده است. او می گوید: وقتی 8ساله بودم مادرم من و خواهرم را تابستان در کلاس های ورزشی ثبت نام کرد. در باشگاه، کاراته و تکواندو را آموزش می دادند و چون ما ...
مادر! دعا کن خداوند مرا با مولایم حسین (ع) محشور گرداند
می دهم آره پدرت بود دخترم آن شب نگهبانی اش بود ولی با کمال تعجب برگشته بود علت را جویا شدم با خنده گفت امام به همه ما مرخصی داده است نگران او شدم که مبادا دستگیر شود اما درد جانکاه امان مرا بریده بود و او هم داشت. با ماشین که از همسایه گرفت در میان بیم و امید مرا به بیمارستان رسانید و تو متولد شدی آره دخترم. پدرت مرد شجاعی بود و پس از پیروزی انقلاب و جنگ تحمیلی تا آخرین قطره خونش از ...
سوپری محله دیگر به عکس بی حجاب و پول هم راضی نبود می گفت باید...
دیگر نمی توانم این وضعیت را تحمل کنم و به خاطر یک لجبازی یا خلأ عاطفی دچار اشتباه بزرگی شدم که اکنون آبرو و حیثیتم در معرض خطر قرار گرفته است، به طوری که هر لحظه امکان دارد رسوایی بزرگی به بار آید و زندگی و آینده ام نابود شود و... به گزارش وقت صبح ، این ها بخشی از اظهارات زن 25ساله ای است که با طرح نقشه حساب شده در دام جوانی هوس باز افتاده و برای رهایی از اخاذی های بی حد و حساب آن جوان ...
همسرم همیشه جلوی آینه است!
زود آماده شود و باید از یکی دو ساعت قبل جلوی آینه بایستد و ظاهرش را درست کند. چهار سال است دارم تحمل می کنم. اما دیگر خسته شدم. هر بار اعتراض می کنم، زندگی ام به میدان جنگ تبدیل می شود. تب آرایش در وجود همسرم آن قدر زیاد است که حاضر می شود هر روز با من دعوا کند ولی حتی دقیقه ای از آرایش کردن و به خودش رسیدن دل نکند. دیگر نمی توانم در کنار این زن زندگی کنم. در ادامه همسر این مرد نیز به قاضی گفت ...
تجاوز پسر شیطان صفت به دختر 16 ساله در خانه مجردی/ او گفت باید با هم راحت باشیم و ....
چشم گفتن را نداشتم. خانه محلی شده بود برای حکومت نظامی مادرم... به دنبال آغوش مهر مادری بودم که مرا و رؤیاهایم را بفهمد.... این جملات دختر 16ساله ای است که برای فرار از زورگویی های مادرش در دام دوستان ناباب گرفتار شده و سایه سرنوشت سیاه روی سرش افتاده است. در ابتدای ورود و در هنگام معرفی خود دائماً خمیازه می کشید و خود را به بی تفاوتی کامل زده بود که با چشم غره های مادر کمی خود ...
ملکه بامیان؛ زنان قربانی جنگ های مردان!
روبه رو کرد. سال 99 که چاپ سوم ملکه بامیان رفت و من نویسنده متاسفانه اصلا اطلاعی پیدا نکردم. اخرین نفر خودم متوجه شدم کتاب به چاپ دوم و سوم رسیده است. به دلیل مسئله های مالی و دغدغه های خانوادگی مدتی هست کار نویسندگی رو کم رنگتر کرده ام ولی در هر صورت علاقه ی من این حوزه است و امکان نادیده گرفتن ندارم. مشکلی که برای نویسندگان اتباع وجود دارد عضو صندوق هنر و اهل قلم شدن هست. با وجود ...
قصاص برای داماد شکاک که مادرزنش را با چاقو کشت
: من قصد کشتن نداشتم و اصلاً نمی خواستم این کار را بکنم. من فقط عصبانی بودم. وقتی تلفن همراه همسرم را چک کردم به او مظنون شدم و فکر کردم با کسی رابطه دارد به همین خاطر هم به خانه پدرش رفتم. در حالی که به شدت عصبانی بودم مادرزنم به من توهین کرد و من هم از شدت عصبانیت با چاقو حمله کردم. اشتباه کردم و از اولیای دم عذرخواهی می کنم. با پایان جلسه دادگاه، هیات قضات وارد شور شدند و متهم را به قصاص، پرداخت دیه و زندان محکوم کردند. منبع: اعتمادآنلاین ...
مجازات مرگ برای تازه دامادی که مادرزنش را کشت
جنایت من و خسرو باهم ازدواج کردیم، روزهای اول فکر می کردم که با او خوشبخت می شوم اما خیلی زود متوجه اشتباهم شدم چون خسرو هم بددل بود و هم شکاک. به همه چیز بدبین بود و فکر می کرد همه علیه او توطئه می کنند. شب حادثه تلفن همراهم را با زور از من گرفت تا پیام هایم را چک کند، بعد هم با عصبانیت به من گفت بلند شو به خانه پدرت برویم تا تکلیفت را روشن کنم. وقتی به خانه پدرم رفتیم از همان ابتدای ورودش ...
اعدام برای داماد چاقوکش / جوان تهرانی بی رحمانه مادرزنش را جلوی چشم همه کشت + جزییات
ای با چاقو به دست پدرم زد و گریخت. من به هیچ قیمتی از خون مادرم گذشت نمی کنم و برای آیدین قصاص می خواهم. سپس تازه داماد در جایگاه ویژه ایستاد و گفت: من به تازگی با میترا ازدواج کرده بودم ولی گمان می کردم او به من خیانت کرده است. من گوشی موبایلش را از او گرفتم و او را به خانه پدرش فرستادم. یک ساعت بعد با بررسی پیامک های گوشی موبایل همسرم گمان کردم همسرم با یک نفر در رابطه است. به همین ...
علامه حسن زاده آملی مهم ترین کار را خودسازی و تربیت انسان ها می دانست
الطاف الهی نصیبم شده است همه از شیر طیّب و دامن طاهرِ مادرم و روزی حلال پدرم بوده است. (گفتگو...، ص 157) توجه ویژه به فطرت و طبیعت علامه چون زاده روستا و منطقه کوهستانی ایرا و به اصطلاح دست پروده کوه و دشت و دمن است و کشاورزی و دامداری و زندگی عشایری را دیده است، به طبیعت و کوه و چشمه و مناظر طبیعی توجه زیادی دارد و درس های زیادی از طبیعت گرفته و تلاش می کند مخاطبان و مردم را ...
تجاوز به زنان و تهیه فیلم سیاه برای اخاذی
ادامه داد: من سال ها قبل به خاطر اختلافات از همسرم جدا شدم و با بچه ام نزد پدرم زندگی می کردم. بهروز که تنهایی مرا دیده بود به من پیشنهاد ازدواج داد اما وقتی با پاسخ منفی من رو به رو شد شروع به تهدید کرد. او می گفت روی من اسید می ریزد و به پدرم آسیب می رساند اگر با ازدواج او موافقت نکنم. یک روز هم که در خانه تنها بودم با تهدید مرا مورد آزار و اذیت قرار داد و حتی خودروی 206 مرا هم سرقت کرد. بهروز مدام ...
از مستقل بودن در تمام امور تا حال خوبی که از قرآن می آید
یلی مرتب روی طناب پهن می کردم بسیار تعجب می کرد. خانواده برای ایجاد استقلال در این افراد در زمان کودکی نقش قابل توجهی دارد، از همان دوران ابتدایی مادرم مرا با امور شخصی از جمله حمام کردن آشنا کرد حتی در خانه مسئولیت هایی به من سپرده شده بود؛ در زمان کودکی در تابستان ها آماده کردن کلمن آب یخ وظیفه من بود، ظرف آب را هم پر کرده و در جایخی می گذاشتم شاید اوایل این امور را درست انجام نمی داد ...
برگی از زندگی شهید احمد حامدی
بزرگ شد خودش این کار را کرد . شب قبل از شهادت پسرم احمد، در خواب دیدم دو نفر سیاه پوش یک مرد و دیگری زن به منزلمان آمدند و مرا صدا می زدند آن هم به اسم، جواب دادم فرمودند پسرت یک چادر برایت فرستاده ما که می آمدیم به ما داد تا برایت بیاوریم من هم چادر را گرفته و به سرم انداختم همان جا دو رکعت نماز با چادر خواندم وقتی از من خداحافظی کردند و رفتند از خواب بیدار شدم برای اهل خانه صبح زود تعریف ...
اعتراف به قتل شوهر پس از 5 ماه سکوت
لباس سرگذشتی شبیه من دارد، خیلی ارتباطم را با او نزدیک کردم؛ اما هنگامی که متوجه بیماری صرع او شدم دیگر احساس و هیجانات عاطفی بر روح و روانم غلبه کرد تا جایی که خودم را پای سفره عقد دیدم و... بیشتر بخوانید محکومیت پدر و پسر در مرگ دختر همسایه پدر و پسری که متهم هستند در جریان درگیری با دامادشان باعث مرگ دختر همسایه شده بودند با رأی قضات دادگاه کیفری یک استان تهران به پرداخت ...
خیانت یک زن جنایت آفرید
دهند آنها با همدستی یکدیگر، پسرشان را به قتل رسانده اند. همین کافی بود تا زن 31 ساله به دستور قاضی محمد مهدی براعه بازپرس شعبه سوم دادسرا دستگیر شود. وی در بازجویی ها به ارتباط پنهانی با مرد غریبه اعتراف کرد، اما مدعی شد در مرگ شوهرش دخالتی نداشته و او بر اثر مسمومیت مشروبات الکلی دست ساز فوت شده است. روایت مرد غریبه زن جوان بازداشت شد و درادامه ماموران مرد غریبه ...
از شهره آغداشلو تا کارگردان روایی: مصاحبه با عوامل تولید اساسینز کرید میراژ
بغداد قرن نهمی در دسترس نیست چرا که این شهر توسط حمله ی مغول در دهه ی 1200 میلادی ویران شد. با این حال در بازی سعی شده تا بغداد بهتر به تصویر کشیده شود زیرا به دلیل جنگ های آمریکا در این منطقه و موارد دیگر، نوری منفی روی آن تابیده شده است. در واقع در میراژ، بغداد به درستی به عنوان مرکز فناوری و فرهنگی آن زمان معرفی شده است. بیولی در این باره می گوید: من از قرن نهم بغداد چیزی نمی دانستم ...
مرحوم ماهرخسار: با خواندن اشعار انقلابی حرفم را می زدم
. صدایم خوب بود، ولی مثل حالا نبود که از این قرآن خوان های مصری سبک گرفته اند. آن وقت ها ساده می خواندند و بلند. تا چند سالگی ابرده بودید؟ تا کلاس چهارم. یادم هست هیئتی در محله مان بود که روز عاشورا و بیست و یکم ماه رمضان می رفتند سر قبرستان ها. صدای من را هم شنیده بودند. این بود که من را سوار اسب می کردند. خدابیامرز زن دایی ام هم یک لباس سیاه بلند برای من دوخته بود. من همان لباس ...
گزارشی از وداع با داریوش مهرجویی و همسرش در صبح پاییزی تهران +حاشیه ها/ هنرمندان در این مراسم چه گفتند؟
قرار بود پیامی نوشته شود تا من به عنوان مدیرعاملِ بدبختِ خانه سینما بخوانم ولی کسی نتوانست چیزی بنویسد. الان قاصرم از صحبت و عظمت دردی که خانه سینما به دوش می کشد. ما کارگردانی بزرگ و تأثیرگذارترین فیلمساز ایران را از دست دادیم. او باعث شد سازمان انتقال خون تاسیس شود آن هم در شرایطی که فیلم دایره مینا دو، سه سال ممنوع از پخش بود. فیلم گاو نیز همین طور بود. از مسئولان برای همراهی در این مراسم و مراسم آتیلا پسیانی قدردانی می کنم و از آنها می خواهم شرایط فعالیت جوان های سینما را فراهم کنید. ...
فارسی آموزان نگهبانان زبان فارسی هستند
معنوی خلاصه می شود. مثنوی معنوی کاملا تحت تاثیر قرآن بوده است. از این جهت که با خواندن سوره حمد گویی همه قرآن را خوانده ایم. عده ای دیگر می گویند چهار بیت اول مثنوی همان 26 هزار بیت است. بشنو این نی چون شکایت می کند/ از جدایی ها حکایت می کند کز نیستان تا مرا ببریده اند/ در نفیرم مرد و زن نالیده اند سینه خواهم شرحه شرحه از فراق/ تا بگویم شرح درد اشتیاق هر کسی ...
داریوش مهرجویی و وحیده محمدی فر به خانه ابدی تشییع شدند/ علی نصیریان: مهرت را بر دل دارم
خبرگزاری میزان - پیکر زنده یاد داریوش مهرجویی و همسرش وحیده محمدی فر صبح امروز چهارشنبه 26 مهر با حضور جمع زیادی از هنرمندان در پهنه رودکی تشییع و در قطعه هنرمندان بهشت زهرا(س) به خاک سپرده شد. این مراسم راس ساعت 10 صبح به صورت رسمی با قرائت آیاتی چند از کلام الله مجید آغاز شد. ...
پدیده موی تای ایران: اشک های شوق پدرم شیرین ترین خاطره ام بود
تایلند حتما قول مدال طلا می دهم. مظاهری تصریح کرد: جا دارد از آقای جواد نصیری نماینده موی تای ایفما در ایران که دلسوزانه در این اعزام ما را همراهی کرد تشکر کنم. همچنین از اساتید: محمد انجدانی، محمدعلی یوسفی، غلامحسین احمدی و فرهاد غلامعلی که در مدت مسابقات واقعا برای من و سایر اعضاء تیم زحمت کشیدند، بی نهایت سپاسگزارم. در پایان از زحمات مربی خود استاد همایون محرمی و همچنین پدرم که همیشه و در همه حال همراه و مشوق من بوده تشکر کرده و امیدوارم با این مدال گوشه ای از محبت های آن ها را جبران کرده باشم. انتهای پیام/ ...
کاتیا اچازارتا؛ اولین زن مکزیکی که به فضا رفت
آن ها کنجکاو و مشتاق بودم بیاموزم، باید به زبان مسلط باشم. همه چیز در زندگی ام باید به زبان انگلیسی باشد؛ از کتب و مقالاتی که می خواندم گرفته تا برنامه های تلویزیونی و فیلم هایی که تماشا می کردم. فقط با مادرم اسپانیایی صحبت می کردم که هنوز درآن زمان انگلیسی را یاد نگرفته بود. من در کلاس چهارم که یک سال بعد بود، نحوه برقراری ارتباط با زبان پایه را یاد گرفتم. پیش از کلاس پنجم، در سطح آن می خواندم، می ...
سارقی که از پنج هزار خودرو سرقت کرد/ توصیه سارقان به شهروندان!
جرمش سرقت مسلحانه از منزل بود، به خبرنگار ایرنا گفت: با استفاده از یک قبضه کُلت کمری که از قدیم برای تیراندازی در عروسی تهیه کرده برای سرقت از منزل رفته بود ولی قبل از آن؛ دستگیر می شود، می گوید خیلی پشیمان است و به خاطر بی پولی این کار را انجام داده است. او با اشاره به اینکه فقط تا سوم راهنمایی درس خوانده و مادرش از شنیدن اینکه سرقت کرده خیلی ناراحت است، در خصوص رعایت نکات امنیتی برا ...
ماجرای عروس کوچکی که گول نامزد دیوصفتش را خورد و معتاد شد/ پولاد را دوست داشتم...
،قصه ای عبرت آموز برای دختران جوان و خانواده هاست به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری رسالت مشهد گفت:هنوز چند ماه بیشتر از جشن تولد18 سالگی ام نمی گذشت که یکی از آشنایان دور پدرم مرا برای پسرش خواستگاری کرد.اگرچه من در خانواده ای پر از عشق و محبت بزرگ شده بودم و از نظر مالی نیز در میان اقشار متوسط جامعه قرار داشتیم، اما هیچ علاقه ای به تحصیل نداشتم و می خواستم زودتر ازدواج کنم و به خانه بخت بروم ...
دختر 19 ساله در تله نقشه شیطانی نامزدش گرفتار شد
کاش همه ماجراهایی را که برایم رخ می داد بی پرده برای پدر و مادرم بازگو می کردم و آن ها را درجریان اتفاقاتی قرار می دادم که می دانستم به سرنوشت و آینده ام بستگی دارد، اما متاسفانه با خیال عشق و صمیمیت فریب خوردم و به گونه ای زندگی ام را به نابودی [...]
خوردن چلوکباب فردین با یک کوبیده اضافه!
و نوشتن در توان شان نیست و شاید در طول زندگی شان موضوع انشاء علم بهتر است و یا ثروت را خوب نوشته باشند! البته احتمالا و شاید آن هم مگر برای آزار و تخریب روح و روان بیننده! هرچند بنده بعد از نیم قرن نوشتن در مواردی بسیار حساس جناب مسعود داودی ژورنالیست دوست داشتنی و هنرمند ارزشمند و اخلاق مدار و تکرار نشدنی سینمای ایران جناب سعید مطلبی به دادم می رسند. متوجه شدم که این فامیل نزدیک آقای ...
بخشش سربازی که 3 مامور را در پاسگاه مرزی برگه سفلین به رگبار بست
گرفته با سلاح سازمانی به سوی آنها تیراندازی کرده و گریخته است. همه شواهد از دست داشتن سرباز فراری در این جنایت حکایت داشت و در این شرایط بود که تلاشها برای دستگیری اش آغاز شد. زمان زیادی از آغاز تحقیقات نگذشته بود که ماموران موفق شدند متهم تحت تعقیب را در بندرلنگه دستگیر کنند. او در همان تحقیقات مقدماتی به قتل 3 افسر پلیس مرزبانی اعتراف کرد و گفت ناخواسته و از سر توهماتی که دچار شده بود دست ...
مشاغلی که این روزها دیگر فقط مردانه نیستند
نمی آمد. اما توانستم رضایت آنان را جلب کنم. ته تغاری خانه بودم و زورم زیاد بود. حرفم خریدار داشت. در خلال حرف هایش یاد خاطره ای می افتد: یک روز با مادرم در حال خرید کردن بودم، ناگهان یادم افتاد که فردای آن روز امتحان پایه یک دارم و باید روز قبل برای تمرین به تپه محله آبادگران می رفتم. تا آن زمان مادرم رانندگی من را با ماشین سنگین ندیده بود. با من به محل تمرین آمد و دائم می گفت خدا کنه این ...