سایر منابع:
سایر خبرها
تیپ کوزتی ژاله صامتی همه رو شوکه کرد | خانم با این مدل لباسش حسابی سوژه شد
: یاس ساعت نه و نیم شب به دنیا آمد و خوب به یاد دارم همه خانم های آن بخش چون همان روز زایمان کرده بودند خواب که چه عرض کنم بیهوش بودند. (می خندد) ولی من که 48 ساعت نخوابیده بودم پس از رفتن مادر و همسرم مرتب یاس را از پتویی که در آن پیچیده شده بود در می آوردم و نگاهش می کردم و هر نیم ساعت یک بار او را در آغوش می گرفتم و دوباره روی تختش می گذاشتم. یاس هم مثل من آن شب بیدار بود و این موضوع کمی نگرانم ...
روایت زندگی تلخ "سویل" دختر نوجوان تبریزی / اورژانس اجتماعی کوتاهی کرد!
...> وارد محله ای که سویل سال ها در آن از شدت کتک های پدر بی وجدانش سرگردان کوچه ها بود و در تنهایی خود به خشم شب ها پناه می آورد، می شوم. یکی از همسایه ها در حالی که اشک در چشمانش جاری شده بود، گفت: سویل بیچاره تنها 14 سال داشت. معصوم و مظلوم بود. هیچ دوست و هم صحبتی نداشت. خدا شاهد هست در تک تک سال ها این دختر هر شب عذاب کشیده و گریه کرده است. همه ما شاهدیم که این دختر یک روز خوش ندیده است. ...
پدر غیرتی اول برادرش را کشت بعد دختر 14 ساله اش / در فیلم سیاه چه دید؟ + جزییات
قبل دختر 14 ساله ام به نام الناز رازی را برایم برملا کرد که زندگی ام را سیاه کرد. الناز می گفت عمویش در غیاب من و همسرم او را داده و از او فیلم های سیاه تهیه کرده است. من حرف های دختر نوجوانم را باور نکردم و از او خواستم برای اثبات ادعایش گوشی موبایل برادرم را که حاوی عکس و فیلم های سیاه بود به من نشان دهد. وی ادامه داد:عصر همان روز الناز به خانه مادرم رفته و پنهانی گوشی موبایل برادرم ...
بخشیدن پدر در قتل دختر نوجوان
در تشریح جزئیات ماجرا گفت: چند سال قبل همراه خانواده ام از افغانستان به ایران آمدیم. من کابینت ساز هستم و درآمد بدی ندارم. سه دختر دارم و دو پسر که یکی از دخترهایم ازدواج کرده و دو دختر دیگر در خانه هستند مدتی قبل متوجه شدم دخترم سعیده با پسری دوست شده است. خیلی عصبانی شده و دخترم را تنبیه کردم بعد هم به آن پسر گفتم اگر قصدت ازدواج است به خواستگاری بیا وگرنه دور دختر مرا خط بکش. روز حادثه وقتی به ...
روایتی از یک همسر جانباز دفاع مقدس
خارجه مشغول به کار بود. مادر عباس هم که خانمی سخت کوش مدبرپا به پای همسرش 20هکتار زمین کشاورزی را، در قزوین اداره می کرد . همسر عباس ،دختر شهید بابایی خلبان دلاور کشور بود( سلما )دختر شهید،بعد از شهادت پدر فراق فراوان کشید روزها در تب دوری پدر می سوخت مادر تمام عشقش را نثار سلما می کرد ولی فقدان پدر روح لطیف او را آزار می داد سلما می گفت: چه شب ها که آسمان چشمانم ابری و میل باریدن ...
قتل دختر نوجوان به دست پدر بی رحمش
دخترم را در اتاق رها کردم و بیرون رفتم. اما صبح روز بعد وقتی به اتاق رفتم متوجه شدم مهناز جان سپرده است. به همین خاطر با پلیس تماس گرفتم و به دروغ گفتم دخترم خودکشی کرده است. وی درباره انگیزه قتل گفت: من قصد کشتن دخترم را نداشتم. فقط می خواستم او را کتک بزنم تا فلج شود و دیگر نتواند بدون اجازه من از خانه بیرون برود .او با رفتارهایش آبرویم را برده بود. وی درباره اینکه چرا همسرش ...
غزه، فلسطین، خاک و خون و باروت/ صهیونیست ننگت باد
است و نورش، طلیعه صبح بی مرگی، صبح آزادی، صبح بی دلهره، صبح روشنایی. بیا مادرم، ای چراغ خانه فرزندان شهیدت، بیا که چادر بر خاک و خون کشیده ات را ارج نهم. بیا که باری دیگر با هم سفره مهربانی را در خانه دلمان بگشاییم و خانه مهر را بیاراییم. خواهرم، برادرم، ای که امروز تو را کم از هم وطنانم نمی دانم، خاک شهیدانتان را میبوسم، دردتان را به جان می خرم و اشک را به سویدای دل می ستایم. مرا یار و ...
نوجوان آمریکایی مجروح در غزه: حمایت از اسرائیل در مقابل غیرنظامیان بی گناه را متوقف کنید
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری فارس، یوسف ابو شعبان نوجوان فلسطینی-آمریکایی مجروح در غزه در مصاحبه با عرب نیوز از وحشت ناشی از بمباران بی امان مناطق مسکونی توسط رژیم صهیونیستی که به شهادت خواهر کوچکترش و مجروح شدن خانواده اش منجر شده، گفت و از جو بایدن خواست حمایتش از جنایات اسرائیل را متوقف کند. وی گفت: ما در خانه پنج نفر هستیم--من، مادرم، پدرم و دو خواهرم . او سپس درباره حمله رژیم ...
راه گم کرده دیروز و خیّر امروز | قصه عجیب تحول روحی یک خلافکار سابقه دار
.... قصه های خواندنی تهران را اینجا دنبال کنید در میدان راه آهن ، محله حصیرآباد جایی که بیشتر خانه هایش با حلبی و ضایعات ساختمانی درست شده و در و پیکر درستی ندارد زن و شوهر جوانی زندگی می کنند که 5 بچه قد و نیم قد دارند. مرد خانه از صبح خروسخوان تا پاسی از شب در مغازه کوچکش منتظر مشتری است تا رزق و روزی مختصر اما حلال برای اهل و عیالش ببرد. مادر هم در خانه از سر و ته خرج زندگی ...
شب های جمعه، تکیه شهدا یادت نره !
میری؟ همون شب جمعه ها بسه ؛ اما من غیر از پنجشنبه و جمعه ها، دوشنبه ها هم می رفتم سر مزارش. دلم طاقت نمی آورد. آخر به من سپرده بود. آن روز که داشتم برای آخرین بار از زیر قرآن ردش می کردم، جواب خداحافظی اش را که دادم، بی مقدمه گفت: میگم... شب جمعه ها یادت نره. گفتم: کجا؟ گفت: شهدا ؛ خیلی از دوستانش شهید شده بودند. همیشه می رفتیم سر مزارشان. پرسیدم: برای کی؟ گفت: برای من. عصبانی ...
یک روز جنگی به روایت شاهد عینی
شاهد حوادث تلخی بودیم که اولین آن شهادت پدرم بود. مادرم کودک یک ساله شیرخوار در آغوش داشت و در همان حال که با دمپایی یا پای برهنه فرار می کردیم ترکشی به شانه او اصابت کرد. حوادث جنگ من را چندین سال بزرگ کرد هیچگاه نخستین روز جنگ تحمیلی را از یاد نمی برم که با چه وضعیتی زیر گلوله های خمپاره های دشمن خانه را ترک کردیم. تمام اعضای خانواده در حال نجات جان خود بودند. مادرم کودک یک ...
اعتماد به نفس در لحظه درسی است که تئاتر به بازیگر می دهد
کارگردانی بابک قادری بازی کردم که در تماشاخانه ارغوان روی صحنه رفت. این اثر تا همین چند روز پیش روی صحنه بود. من در این اثر نقش ترانه دختر کوچک خانواده را بازی می کردم. دختری که نقشش را ایفا کردم به لحاظ جنس رفتاری، فردی حامی و مهربان بود. از آن افرادی که در اغلب مواقع هوادار همه اعضای خانواده هستند. او همچنین به تمام ارتباط های اعضای خانواده توجه دارد و حواسش به همه چیز هست. این دختر در ...
حسین عشقی بالاتر از من پیدا کرد و رفت
...> حسین می گفت تو اگر مریض بشوی من می افتم؛ گفتم یعنی من اینقدر برایت مهم هستم؟ گفت تو پایه های زندگی من هستی تا اینکه علی رغم تمام تاکیدهای حسین آقا من یک مدتی شدیداً به کرونا مبتلا شدم. آن بازه اصلاً از خانه بیرون نمی رفتم و در خانه درمانم را انجام می دادم. یک روز دیدم چیزی توی خانه نداریم. به خاطر شغل حسین آقا من مسئول خرید خانه بودم. غروب رفتم خرید. خریدهایم را انجام دادم و همه را یکجا ...
حسم بعد از طلاق پدر و مادرم را فیلم کردم/ مدیون عباس کیارستمی ام
کریستینا سانچز کارگردان فیلم کوتاه داستانی عزیزم از کشور کلمبیا که در بخش بین الملل چهلمین جشنواره بین المللی فیلم کوتاه تهران حضور دارد، درباره این اثر به خبرنگار مهر گفت: وقتی من هفت ساله بودم والدینم طلاق گرفتند، پدرم پس از مدت کوتاهی با زنی که عاشقش شده بود دوباره ازدواج کرد و همه چیز ناگهان تغییر کرد، چون تبدیل به معمایی شد که حل کردنش برایم غیرممکن بود. اگر با همسر پدرم دوست می شدم به مادرم ...
صحنه دیدن شوهرم با زن مربی غیر قابل باور است
ترک نکرد بلکه روز به روز بیشتر در گرداب مواد افیونی فرو رفت تا این که بالاخره بعد از 3 سال زندگی مشترک از او طلاق گرفتم و به خواست مادرم سرپرستی دخترم را هم به پدر سعید سپردم اما هنوز چند ماه بیشتر از ماجرای طلاقم نمی گذشت که یکی از همسایگان مرا برای مردی خواستگاری کرد که همسرش فوت کرده بود و دختری نوجوان داشت. ابتدا موافق این ازدواج نبودم ولی سمیه خانم از ثروت واخلاق نعمت تعریف کرد که ...
قتل ناموسی دختر نوجوان جلو چشم خانواده !
شرافتمندانه ای داشتم. کابینت سازی یاد گرفته بودم و کار می کردم. همه چیز خوب بود و بچه هایم بزرگ شدند. یک روز وقتی داشتم سر کار می رفتم دیدم نادیا ترک موتور پسری نشسته است. خیلی عصبانی شدم و به خانه که برگشتم به دخترم گفتم ارتباطش را با آن پسر قطع کند اما گفت آن پسر دوستش دارد من هم گفتم تا زمانی که به خواستگاری نیامده حق ارتباط با هم را ندارند. متهم ادامه داد: روز حادثه نادیا گفت می خواهد ...
خانم بازیگری که در اوج معروفیت ازدواج کرد/ شیلا خداداد: خیلی از موقعیت های کاری ام را از دست دادم اما...!
بود . او درباره ی انتخاب شدنش برای این نقش گفت: من در داروخانه بودم و آقای کیمیایی به من گفت که برای بازی در پروژه جدیدشان همکاری داشته باشم. قرار شد با خانه ما تماس بگیرند و اجازه من را از پدر و مادرم برای بازیگری کسب کنند و حالا 17 سال است که من با اجازه خانواده ام بازیگر هستم. مادر زیبای شیلا خداداد شیلا خداداد بازیگر سینما و تلویزیون متولد 14 آبان 1359 در شهر ...
قربانی جنایت سیاه در زمین خاکی
ای به سر حامد زد. من هم با دیدن این صحنه، همراه او شدم و بعد از کشتن پسربچه، جسد را داخل زمین خاکی دفن کردیم. آن شب به خانه برگشتم و صبح روز بعد مادرم ماجرای گم شدن حامد را مطرح کرد. نمی دانم چرا و به چه علت از من پرسید تو در این ماجرا نقشی نداشتی. خیلی دلم می خواست با اطمینان به او بگویم نه، اما در عوض گفتم با این حرف ها باعث می شوی برای من دردسر درست شود. دومین جنایت هومن ...
مرضیه برومند: تمرکز کافی نداشتم و به اشتباه واژه جنگ را به کار بردم
. برومند امروز 27 مهر در فضای مجازی نوشت: دوستان، همکاران و مردم عزیز ایران در مراسم تشییع هنرمند بزرگ کشورمان داریوش مهرجویی، من هم مثل همه دوستان و همکارانم بسیار غمگین و آشفته و پریشان بودم و تمرکز کافی برای حرف زدن نداشتم، اما به حکم جایگاه حقوقی ام و به درخواست همکارانم در خانه سینما بی آنکه متنی را از پیش آماده کرده باشم روی صحنه رفتم و درباره جایگاه آقای مهرجویی و تاثیر ...
18 ضربه چاقو مرد میانسال را از پا انداخت/ همسر و دخترش بازداشت شدند
49 ساله و دختر 22 ساله مقتول مدعی هستند همراه پسر 11 ساله مقتول که دارای معلولیت است در زمان وقوع قتل در خانه بودند اما نتوانستند چهره قاتل را ببینند چون او صورت خود را پوشانده و آنها را در اتاق دیگری حبس کرده بود. مادر خانواده در توضیح شفاهی ماجرا بار دیگر برای بازپرس ناصری توضیح داد: خواب بودیم که حدود ساعت 6 صبح شنیدیم صدا می آید و بعد از چند دقیقه یک آقا که صورتش را با پارچه بسته بود ...
زورگیری بی رحمانه در پارک سرخه حصار/ سارقان مردی را با چاقو زدند و به نامزدش تعرض کردند
استراحت به آن پارک رفته بودند. سارقان خودشان را مامور معرفی کردند و وقتی مرد جوان از آنها کارت شناسایی خواست یکی از دزدان از پشت چاقویی را در شکم او فرو کرد. متهمان مدتی فراری بودند تا اینکه بالاخره به دست پلیس دستگیر شدند. شاکی پرونده درباره شب حاثه گفت: آن روز بعد از کار با نامزدم به پارک سرخه حصار رفته بودم که گیر این دو نفر افتادیم. روی چمن ها نشسته بودیم که آنها در حالی که ماسک ...
خیانت همسرم را به چشم دیدم/او را بخشیدم اما خودم که اسیر خیانت شدم شوهرم گذشت نمی کند و...
... خلاصه آن روز باقر متوجه اشتباهش شد و از من عذرخواهی کرد و قول داد که دیگر چنین خطایی را مرتکب نخواهد شد. من هم آن چه را دیده بودم در همان جا دفن کردم و در این باره با هیچ کس حتی خانواده خودم سخنی نگفتم تا آبروی همسرم و زندگی خودم حفظ شود با آن که این همه سال برای یافتن شغلی مناسب تحصیل کرده بودم ولی به امور خانه داری مشغول شدم تا فرزندم را تربیت کنم اما نمی دانم چگونه در دام حیله گری های ...
قصاص برای داماد شکاک که مادرزنش را با چاقو کشت
پاقتصاد24- داماد عصبانی که به خاطر سوءظن به همسرش به خانه پدرزنش یورش برده و اعضای خانواده را زخمی کرده و مادرزنش را کشته است به قصاص محکوم شد. متهم که مردی جوان به نام آرش است پس از مشاجره با همسرش او را از خانه بیرون کرد و سپس به منزل پدرزنش یورش برد. او ابتدا پدرزنش را با چاقو زد و بعد هم با مادرزن، خواهرزن و باجناقش درگیر شد و آنها را هم زخمی کرد. مادرزن این مرد دقایقی بعد از وارد ...
آزار زنان در خانه های 24 ساعته اجاره ای / عکس و فیلم از شکارچی زنان
خانه ای را با مدارک جعلی برای چند ساعت اجاره میکردم. طعمه هایم را به بهانه کار میکشاندم آنجا و با تهدید به آنها تجاوز کرده و اموالشان را به سرقت میبردم. چند مورد انجام دادی؟ دقیق یادم نیست میگن بالای 30 مورد چون آن لحظه ها خودم نبودم. یعنی چی خودم نبودم؟ چون شیشه یا گل میکشیدم و حال خوبی نداشتم. انگار خودم نبودم و یک سایه یا شبح همراهم بود که میگفت از روزگار انتقام بگیری ...
تعرض و قتل پسر 11 ساله
آمد و من او را به بیابان های چهارباغ بردم. من که اسیر وسوسه های شیطانی شده بودم او را آزار دادم. اما او مدام فریاد می کشید و می گفت اگر مادرش متوجه ماجرا شود او را دعوا می کند. او آنقدر فریاد کشید که ترسیدم. به همین خاطر او را خفه کردم و جنازه اش را در بیابان رها کردم و به خانه برگشتم. وی ادامه داد: مدتی بعد ماجرا را برای یکی از دوستانم تعریف کردم که او به پلیس اطلاع داد و همان روز در ...
چشمان این شهید مدافع حرم شبیه شهید همت بود
، ولی این بار حسابی جا خوردم و دلم لرزید. دوست نداشتم این موضوع را ادامه بدهد، چیزی به ذهنم نمی رسید، پرسیدم: پات بهتر شده، آب و هوا چطور بود؟ سوغاتی چیزی نگرفتی؟ کمی سکوت کرد و بعد با لبخندی گفت: آن قدر آنجا دویدیم که پام خوب خوب شده، تا من برم به مادرم سر بزنم تو از بین عکس ها یکی رو انتخاب کن ببینم سلیقه همسر شهید چه شکلیه! وقتی برای دیدن عمه رفت با پدرم تماس گرفتم ...
غزل شاکری در دو تشییع جنازه همه را شگفت زده کرد! | کار جسورانه غزل شاکری بازیگر سریال شهرزاد +عکس
احساس عجیبی است. غزل شاکری درباره اولین تجربه بازیگری اش توضیح داد: فیلم ماهی کامبوزیا پرتوی اولین تجربه ام بود، ایشان برای فیلم گلنار با دفتر مادرم کار می کردند و من هم همیشه آنجا بودم، به مادرم پیشنهاد دادند که من نقش گلنار را بازی کنم که مادرم موافقت نکردند، قبل از این فیلم آقای پرتوی داشتند ماهی را کار می کردند و قرار شد نقش کوتاه یک دختر بچه را بازی کنم و ابتدا ماهی و بعد گلنار را بازی ...
از مستقل بودن در تمام امور تا حال خوبی که از قرآن می آید
کار می کند نتوانم در زندگی موفق و مستقل شوم. پدر این فرد با سخت گیری در آموزش می خواست کودکش را از انحصار خود نجات دهد. نقش مهم خانواده در استقلال فرزندان نابینا برخی از خانواده ها با انجام همه امور فرزند نابینای خود آنها را محدود بار آورده اند، به طور مثال دوست نابینایی در دانشگاه داشتم، گاهی به خوابگاه می آمد وقتی می دید من همه کارهایم را خودم انجام می دهم و لباس هایم را ...
مرگ معمایی دختر جوان پس از خودکشی دختر همسایه / پدر و مادر دختر همسایه دستگیر شدند
عنوان متهم آورده اند. بعد از مرگ همسرم من در بازداشتگاه پلیس آگاهی بودم که گواهی حضورم در آنجا را به دادگاه ارائه داده ام و از نحوه مرگ دختر همسایه هیچ اطلاعی ندارم. سپس پدر و پسر از خود دفاع کردند. شهاب گفت: بعد از سقوط مرگبار خواهرم مقابل خانه پدری دامادمان رفتیم. اما دستمان خالی بود و هیچ چوب و قمه ای همراه نداشتیم. من حتی یک ناخنگیر هم با خودم نبرده بودم. وقتی مقابل در ...