سایر منابع:
سایر خبرها
شکست عشقی از من قاتل ساخت
کردم و مقداری پس انداز برای خودم جمع کردم. بعد مغازه زدم اما اتفاقات تلخ کودکی روی رفتارم اثر گذاشته بود؛ بی ادب و بدون اعصاب بودم و به همین خاطر ورشکسته شدم. برگشتی خانه؟ نه. رفتم مشهد پیش خاله ام و آنجا در 20سالگی ازدواج کردم اما همسرم خیانت کرد و با یک بچه طلاق گرفتم. باز ازدواج کردی؟ من عاشق دخترخاله ام بودم اما خاله ام می گفت که نمی شود به دلیل بی پولی با دخترش ...
شوهرم که بیمارستان بستری بود چند شب رفتم خونه دوست پسرم/ از خیانت به شوهرم پشیمانم ولی...!
شده بود که این رابطه برای او نیز جدی می باشد و کلی برنامه توی ذهنم چیدم که چطور طلاق بگیرم و با ندیم ازدواج کنم. بدون احساس تعهد به همسر بیمارم که در خانه بی خبر از همه جا انتظارم را می کشید روزها با ندیم ماندم و تن به خواسته هایش دادم. چند وقتی که گذشت یک روز ندیم به من پیشنهاد داد برای خرید به بازار تهران برویم. من هم با خوشحالی قبول کردم و راهی بازار شدیم. مدتی که در بازار گشتیم ندیم ...
کامبیز دیرباز کیست؟
پارسا پیروزفر به ایفای نقش پرداخت. این فیلم داستان پسری به نام سام را روایت میکند که برای پرداخت بدهی خود تصمیم میگیرد با دختر دانشجویی به نام روشنک به صورت صوری ازدواج کند تا بتواند از وام ازدواج دانشجویی بهره مند شده و مشکلات خود را حل نماید و... کامبیز دیرباز در فیلم دوئل کامبیز دیرباز بعد از بازی در فیلم دختران انتظار و نغمه، در سال 1382 برای بازی در فیلم سینمایی دوئل ...
اولین عکس از شوهر اسید پاش زن تهرانی / انگیزه اش چه بود؟
از تنم بریزد سراغش رفتم جلوی درخانه کشیک دادم وقتی از خانه بیرون آمد دنبالش کردم و در خیابان خلوتی بطری اسید را روی سرش خالی کردم و بعد فرار کردم. دوسه ساعت بعد بود که پلیس سراغم آمد و مرا کرد. سرهنگ فضل الله سواری پور رئیس پلیس آگاهی غرب استان تهران در گفتگوی اختصاصی درباره ی این پرونده به خبرنگار رکنا گفت: رسیدگی به این پرونده از وقتی کلید خورد که زن جوانی که در اثر سوختگی ...
عشق مجازی این دختر آبروی خانواده اش را برد + جزییات
به گزارش رکنا، کمتر از جان به هم نمی گفتیم و گرمی محبت در خانه ما نقل مجلس و محفل اقوام و آشنایان بود. پدرم آدم آرام و منطقی است و مادرم هم یک دنیا محبت. من هیچ کم و کسری نداشتم و بهتر است بگویم بزرگترین سرمایه ام، خانواده ام و اعتماد شان بود. افسوس با ندانم کاری همه کاسه کوزه های خوشبختی ام را شکستم. سرتان را درد نیاورم. در فضای مجازی با پسری آشنا شدم. مدتی در با هم ارتباط ...
قتل به خاطر یک پیت بنزین
تناقض بود. بالاخره روزسوم بازجویی موفق شدم این دزد سابقه دار را به حرف بیاورم. کامین که همه راه ها را به روی خودش بسته می دید، شروع به اعتراف کرد و گفت: چند بار به جرم جیب بری دستگیر و روانه زندان شده ام. پس از گرانی بنزین و کارتی شدن، در پمپ های بنزین کمین می کردم و هر زمان که فرصت می شد با ترفندهای مختلف، کارت سوخت راننده ها را سرقت می کردم و سهمیه بنزین آن را زیر قیمت می فروختم. از ...
مهریه ام را می بخشم ولی خط رند را پس نمی دهم
...> نادر که انگار منتظر اجازه قاضی است می گوید: من و هدیه کاملا سنتی با هم ازدواج کردیم. 6 سال پیش مادرم پیشنهاد کرد که به خواستگاری او برویم و من هم قبول کردم. چند ماه بعد از مراسم خواستگاری ازدواج کردیم و زیر یک سقف زندگی مان را شروع کردیم. اوایل هیچ مشکلی با هم نداشتیم اما بعدها هر مساله کوچکی تبدیل به مشکلی بزرگ می شد و سر آن با هم بحث می کردیم. دیگر صدای خنده از خانه مان نمی آمد. هدیه ...
در خانه این شش خانواده ایرانی، چیزی جز غم و گریه نیست
بالاخره به خانه ای می رسیم که بنرهای تسلیت یک جوان همه دیوارهایش را پوشانده است. نام روی بنر را می خوانم: بهروز افروز. سروشکل خانه توجهم را جلب می کند. برخلاف خانه های دیگر شهر که بیشتر شبیه به ویلاست تا خانه، یک خانه ساده روستایی است که انتهای دیوار بیرونی اش هم به یک تنه درخت بزرگ و قدیمی ختم می شود. چند خانم در خانه نشسته اند. آقای قربا می رود و توضیح می دهد که از کجا و برای چه چیز آمده ایم ...
بخاطر خواسته های کثیف شوهرم که هر شب من را با دوستانش.....
.... خلاصه دو سال بعد صاحب پسری زیبا شدم و احتمال می دادم که رفتارهای زشت همسرم تغییر می کند. ولی همه این ها فقط یک رویا بود و کرامت نه تنها از خشونت و پرخاشگری هایش دست برنداشت بلکه به رفتارها و خواسته های زشت خود نیز شدت بخشید و قصد داشت از طریق من به اخاذی و درآمدزایی دست یابد. در این وضعیت بود که من هم با پسر جوانی آشنا شدم و آرام آرام به او دل باختم . پویا ...
پس از شش سال زندگی و دو فرزند فهمیدم شوهرم برادر است!
آزمایش بیشتری انجام دهد، گفت که من زیاد به آن فکر نکردم و موافقت کردم. هنگامی که نتایج نهایی آزمایشات رسید، این خبر را به من دادند ، “من شوکه و گیج شدم. او توضیح داد که به دلیل نحوه انتقال اطلاعات DNA از طریق نسل ها، والدین به فرزند می توانند حداقل 50 درصد تطابق داشته باشند و خواهر و برادر می توانند با هم تطابق داشته باشند. مرد و خواهرش هشت سال پیش با هم آشنا شدند ...
دورغ پردازی های پدرم از مادرم مرا به منجلاب جوان شیطانی انداخت / کمکم کنید!
به گزارش زیرنویس، من هلیا هستم 5 سال بیشتر نداشتم که پدر و مادرم از هم جدا شدند چند سالی نزد مادر بزرگم زندگی میکردم تا اینکه او به خاطر بیماری که داشت فوت کرد و من نزد پدرم و حضور پرستار خانگی زندگی را ادامه دادم روزهای سختی را تجربه کردم پدرم بداخلاق بود [...]
پیامک ناشناس زندگیم را نابود کرد/ شوهرم با دختر منشی ...
کردم و به منزل پدرم رفتم. سه هفته بعد در حالی که ماجرای ارتباطش با یک زن غریبه را نمی توانست انکار کند به خانه پدرم آمد و ادعا کرد اشتباه کرده است و دیگر هیچ گاه این رفتارها را تکرار نمی کند به همین دلیل من به خانه بازگشتم و همه چیز را فراموش کردم تا این که وقتی برای گرفتن داروهای دختر 8 ماهه ام به داروخانه ای در مرکز شهر رفته بودیم ناگهان زنگ تلفن همراه رحیم که درون خودرو جا گذاشته بود ...
سال ها به شوهرم دروغ گفتم تا آخرش مچم را گرفت!
اما اکنون بعد از هفت سال زندگی مشترک همه پنهان کاری هایم لو رفته و شاهین درحالی قصد دارد مرا طلاق بدهد که متوجه شده است پسری 26 ساله دارم و ... زن 49 ساله با بیان این که در این سال ها همواره عذاب می کشیدم اما از افشای این راز به شدت وحشت داشتم، درباره سرگذشت خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری شفای مشهد گفت: 19 ساله بودم که اصغر به خواستگاری ام آمد ولی پدر و مادرم بدون هیچ گونه تحقیق ...
سرنوشت شوم زن متاهل که فقط به فکر ظاهرش بود / پشیمانی پس از خیانت و گرفتار شدن در تله مرد پولکی
سرکه می جوشید. می دانستم دست بردارم نخواهد بود. موضوع را به مادرم اطلاع دادم . پدرم و برادرم با آن آدم مزاحم صحبت کردند و سرجایش نشست. ولی شوهرم متوجه شده و اختلاف جدی پیدا کرده ایم. کارمان به کشیده است. مرکز مشاوره آمده ام. خسته شده ام. می خواهم اشتباه گذشته را جبران کنم. امیدوارم شوهرم مرا ببخشد. به این نتیجه رسیده ام بزرگترین سرمایه یک زن درکنار حفظ جوانی و زیبایی اش، احترام، حیثیت، حجاب، عفت و اعتمادی است که به او دارند و باید خودش مراقب خودش باشد. کدخبر: 939071 1402/08/02 06:28:46 لینک کپی شد ...
خیانت همسرم را شاید ببخشم اما آن زن خائن خواهرم بود و...
رییس دادگاه گفت: من چهار سال از همسرم کوچکتر هستم. به او علاقه زیادی دارم ولی با او بودن مرا شاد نمی کند و زمانی که کنارش هستم احساس خاصی ندارم. بیشتر بخوانید: عاقبت شوم محبت های همسرم به خواهرم/شوهرم نصف شب رفت اتاق خواب خواهرم! وی ادامه داد: همسرم موقعیت شغلی خوبی داشت و به همین خاطر با او ازدواج کردم. زن جوان عنوان کرد: من از تمام حق و حقوق خودم می گذرم ولی ...
طعنه احمد زیدآبادی به باهنر: این کارتان حتما اسمش هنر نیست!
چنین نسبت داد. او در واقع می خواست از آن عنوان معتدل که برایش فرض کرده بودم، اعلام برائت کند اما از بس که عصبانی بود، به جای آن خودم را آماج هر نوع تهمتی قرار داد! اگر جز این باشد، آن همه بی مبالاتی را چگونه می توان تفسیر کرد؟ مجری برنامۀ افق یک جمله از یادداشت مرا می خواند و نظر آقای باهنر را دربارۀ آن جویا می شود. آقای باهنر حتی به مضمون همان جمله هم لحظه ای نمی اندیشد و بلافاصله موتور ...
قتل شوهر مولتی میلیاردر به خاطر رابطه پنهانی
شود و همه اموالش را تصاحب کند. به من پیشنهاد داد در قتل شوهرش کمکش کنم، اول قبول نکردم، اما بعد مرا وسوسه کرد و من هم قبول کردم. چقدر پول پیشنهاد داد که وسوسه شدی؟ پولی پیشنهاد نداد و من در این قتل چیزی گیرم نیامد. او یک بار 500 هزار تومان پول به من قرض داد که پس دادم. دو تا هم کادو در روز تولدم و روز مرد برای من خرید. روز تولدم یک گوشی تلفن همراه گرانقیمت و روز مرد هم یک ساعت ...
شوهرم عاشق زن مطلقه بود اما با من ازدواج کرد ! / الان باید فقط شکنجه شوم !
به گزارش زیرنویس، زن 45 ساله که برای شکایت از پسرخوانده اش وارد مرکز انتظامی شده بود، با بیان این که20 سال برای پسرخوانده ام زحمت کشیدم تا به سن جوانی رسید اما اکنون مرا کتک می زند، درباره سرگذشت خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری قاسم آباد مشهد گفت: تازه دیپلم گرفته بودم [...]
زن مقتول اغفالم کرد که در قتل شریکش شوم
خودش که قاتل شد هیچ، مرا هم بدبخت کرد. از زندگی ات بگو؟ از هفت سال قبل معتاد به هروئین، حشیش، دارو و قرص شدم، سرقت، زورگیری و خرید و فروش مواد را را هم انجام دادم. 20 تا 30 مرتبه هم زندانی شدم. به خاطر اعتیاد و خلافکار بودنم یک سال قبل زنم طلاق گرفت و در املاک پدرم کار می کردم. چطور با زن مقتول آشنا شدی؟ شش ماه قبل از قتل، او به املاک مان آمد و خواست برایش زمین یا آپارتمان ...
طلاق برای نشُستن جوراب های مَرد
می خواهد مثل یک کنیز کارهایش را انجام دهم. من هم دیگر نمی توانم به این زندگی ادامه دهم. جوراب که نمی شویم هیچ، غذا هم درست نمی کنم . سعید که در میان حرف های سارا بلندبلند می خندید گفت: آقای قاضی مهریه این خانم 500 سکه طلاست و من مهریه او را به صورت نقد پرداخت می کنم تا از زندگی ام خارج شود . قاضی از آنها خواست تا قبل از جدایی به یک مشاوره مراجعه کنند اما آنها مخالفت کردند قاضی که دید زن و مرد جوان برای جدایی مصمم هستند حکم طلاق را صادر کرد. سعید پس از اینکه حکم طلاق را گرفت رو به سارا با خنده گفت دیدی طلاقت دادم. آن هم به خاطر یک جوراب نشستن. زنی که جوراب شوهرش را نشوید باید طلاقش داد. ...
وقتی به خانه برگشتم شوهر هوسبازم با دخترها...
، درباره سرگذشت خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری سپاد مشهد گفت: 16ساله بودم که به طور سنتی پای سفره عقد نشستم و با کرامت ازدواج کردم. او تک پسر خانواده اش بود و 5 خواهر بزرگ تر از خودش داشت که همه آن ها ازدواج کرده بودند. دراین شرایط تصور می کردم خانواده کرامت مرا خیلی دوست خواهند داشت چرا که تنها عروس خانواده آن ها بودم! ولی متاسفانه شوهرم فقط در جست وجوی محبت ...
رفتار عروس آلمانی در شیراز یک سارق را شوکه کرد
را برداشتند و رفتند؛ اما خیلی زود دستگیر شدند. جوانی که دست و پای عروس آلمانی را باز کرده بود در بازجویی های پلیسی گفت: من خودم تازه ازدواج کرده ام. به دوستانم سیامک و پیام گفتم برای سرقت نمی آیم، همین کارگری که می کنیم خوب است اما اصرار کردند. وقتی وارد خانه مهندس جوان شدیم من چشمم به عکس عروسی آقای مهندس و همسرش افتاد و یاد خودم و همسرم افتادم. عروس خارجی غش کرده بود. همان جا از کارم پشیمان شدم و برای اینکه جبران کنم به او آب دادم و دست و پایش را باز کردم. ما اشتباه کردیم. پ ...
طلبه ایرانی در حلقه تشویق برزیلی ها + فیلم
پرسی ای که با جمعیّت دانش آموزانِ دختر و پسر که همراه با پدر و مادر خود در کلیسا حاضر شده بودند، داشتم، این ذهنیّت، از فکر آنها خارج شد. خودم را معرفی کردم و گفتم که من یک روحانی مسلمان و اهل ایران هستم. با سابقه ای که از مردم منطقه داشتم، می دانستم که خیلی ها، اصلا ایران را نمی شناسند؛ اما به هر صورت، ارتباط اولیه را این گونه شکل دادم. بعد گفتم: یک کار ویژه برای شما دارم که حتماَ مورد ...
حمله عجیب مار و شاهین به یک زن ! / همزمان دورش کردند !
به گزارش زیرنویس، در 25 ژوئیه امسال در تگزاس ، من و همسرم در حال چمن زدن بودیم. می خواهم واقعه عجیب حمله همزمان و شوکه کننده مار و شاهین به خودم را برایتان شرح دهم حدود ساعت 8 شب بود و هوا هنوز روشن بود. من در زمین در حال رانندگی با تراکتور بودم. [...]
شوهرم می گفت صلاحیت تو پخت نان و شستن ظروف است!
و اختیاری در قبال فرزندانت نداری. وقتی شروع به گریه کردن کردم گفت که خانواده ات هستند. اگر ناراحتی می توانی پیش آنها بروی. من هیچ ارزش یا احترامی نزد او نداشتم. در هیچ کاری با من مشورت نمی کرد و اصلاً از من نظر نمی خواست. واقعاً من در این سن و سال می توانم هر روز چمدانم را ببندم و به خانه پدری ام برگردم؟! پیش از این مرا دو بار طلاق داده بود و اگر این بار هم طلاق می داد، دیگر بر او حرام ...
درگیری خونین شاگرد و صاحبکار بر سر یک زن
هم درگیر شدیم و او هم مرا اخراج کرد. روز گذشته از خانه ام خارج شدم که ناگهان صاحبکارم را مقابل خودم دیدم. او یک قمه در دست داشت و در حالی که ناسزا می گفت به من حمله کرد وقتی مرا مجروح کرد سوئیچ خودروام را به زور گرفت و بعد هم خودروی پرایدم را سرقت کرد و رهگذران با دیدن این صحنه با پلیس تماس گرفتند. با شکایت مرد جوان، تحقیقات به دستور بازپرس شعبه دوم دادسرای امور جنایی تهران آغاز ...
خواندن این مطلب برای افراد زیر 18 سال مفید نیست | کارآگاهان راز اجساد مثله شده را چگونه کشف می کنند؟
را شناسایی کردند و حالا همه چیز برای رفتن به سراغ حمید آماده بود. خانه این مرد در یکی از مناطق شرقی پایتخت بود. نشانی او را به دست آوردیم و به سرعت راهی آنجا شدیم. حمید داخل خانه بود و احتمالا برای اینکه کسی به او شک نکند فرار نکرده بود. مرد میانسال سکوت کرد و به گوشه ای خیره شد. همه جزئیات جنایت را به خوبی به خاطر داشت. بعد از چند لحظه سکوت طوری که انگار با خودش حرف می زد ادامه ...