سایر خبرها
نقش های برجسته و سنگ نبشته های باستانی کردستان+تصاویر
پرداخته است و در ادامه به نقاط مختلف شهرها، روستاها و مناطقی که در این جنگ تصرف و ویران شده اشاره دارد . تاریخ این کتیبه احتمالا مربوط به 705 تا 713 پیش از میلاد است . آثار صخره ای فرهاد تاش وینسار : در حدود 35 کیلومتری شرق شهر قروه در فاصله سه روستای داش بلاغ، آق بلاغ و وینسار بر روی کوهی مرتفع، بقایای یک معدن بزرگ سنگ قرار دارد که از نظر نوع، اندازه و تراش سنگ ...
تاریخ کهن ایلام را در قلعه های تاریخی به تماشا بنشینید
مهر نوشت: یکی از بناهای مهم دوره قاجاریه در شهر ایلام قلعه والی است که توسط غلامرضا خان والی در سال 1326 قمری روی تپه ای به نام چغا میرگ ساخته شده است. این بنا دارای قسمت های متعدد چون حرم سرا، قسمت شاهنشین، اتاق آیینه و زندان در زیرزمین است. مساحت کل قلعه چهار هزار و 687 متر مربع و زیربنای قلعه یک هزار و 464 مترمربع است. قلعه دارای سه در ورودی در قسمت شرق - غرب و جنوب است ...
سفر نوروزی به پایتخت تاریخ و تمدن ایران
فراهم می کند. طول خط تله کابین گنج نامه 1680 متر و اختلاف ارتفاع آن 800 متر است. پیست اسکی تاریک دره نیز در این مجموعه واقع است که طول این پیست حدود 600 متر و شیب آن 25 درصد است و در ماه های دی، بهمن، اسفند و فروردین قابل استفاده است. تله سیژ و تله اسکی این مجموعه فعال و در روزهای اسکی در خدمت علاقه مندان این ورزش است. در ضلع غربی مجتمع گنج نامه ورزش تعادل هوایی ...
یک پیشنهاد جمع وجور تهران گردی
(س) – آرامستات آرام بخش بزرگ ترین آرامگاه عمومی ایران که 45سال قبل تاسیس شد، الان حدودا 2 میلیون نفر سکنه دارد و روزی بیش از 300 نفر به جمعیت آن افزوده می شوند. اینجا در نوروز، یکی از پاتوق های اصلی تهرانی هاست، به خصوص آنها که تازه عزیزی را از دست داده اند و سال اولی است که نوروز را بی حضور او اغاز می کنند. قطعه های جدید که فوت شدگان سال 94 در انها دفن شده اند، شلوغ ترند و ...
تبریز شهر خانه های تاریخی؛ از مشروطه و علوی تا خانه کمپانی
که در دو طبقه دارای دو حیاط اندرونی و بیرونی است. این خانه در سمت جنوبی برج ساعت تبریز قرار دارد و مقصد بسیاری از گردشگران است. به گفته تاریخ نویسان هیچ سند تاریخی مبنی بر زمان احداث این خانه در دست نیست ولی تحقیقات نشان می دهد که این خانه در حدود سال 1246 هجری شمسی توسط حاجی حبیب لک ساخته شده است. در زیرزمین خانه حیدرزاده حوض خانه ای و اتاق های بزرگ وجود دارد که به ...
سفر به تپه باستانی ازبکی نظرآباد
بعدازظهر تعیین شده بود.اما دانستن رمز و راز این تپه ها برایم آنقدر جذاب بود و که گذر زمان را آنچنان حس نکردم. چند عکس یادگاری گرفتم ، پایین آمدم و قصد برگشتن کردم . در بازگشت از یکی از متصدیان در مورد کشفیات تاریخی تپه پرسیدم ، که او گفت همه آثار نفیس از دوره مادها و بعد از آنرا به موزه های تاریخی برده اند . از جمله قدیمی ترین خشت دست ساز بشر که برای این منطقه و کشور تاریخ ساز شد. ...
نیمه دوم تعطیلات کجا برویم
. طولی این دره 446 کیلومتر و ارتفاع آن در بلندترین نقاط به 1900 متر میرسد. قدمت این دره به حدود 2 میلیارد سال پیش می رسد. با اینکه این دره نه عمیق ترین دره ی جهان و نه وسیع ترین دره ی جهان است، جزء درههای جذاب برای گردشگران است؛ دره ای که به دلیل لایه های رنگارنگ و از نظر زمینشناسی ارزش زیادی دارد. مشابه داخلی: دره ی راگه ی رفسنجان مسیر این دره 20 کیلومتر است و در 20 کیلومتری ...
از جاذبه روستای چندطبقه ابیانه تا روستای حسن آباد؛گنجی محصور درمیان کوه ها
دهکده تفریحی به دل روستا گام بنهید زندگی دست نخورده اهالی روستا توجه شما را برخواهد انگیخت؛ جایی که در کوچه های پرپیچ و خم کوهستان که از هر گوشه آن یک نفر با لباس محلی در گذار است از جمله جاذبه های عمده محدود طرح مذکور هم جواری این محدوده با کوه کرکس با ارتفاعی در حدود 3900 متر است که تمام فصول گردشگران و کوهنوردان را به سوی خود جذب می نماید وجود چشمه سارهای فراوان در دره های ...
تجربه یک روز بهاری در ماسوله / به شهر پلکانی 1000 ساله سفر کنید
طبقه تشکیل شده که هر چهار محله به طور مستقل به بافت بازار شهر ارتباط بی واسطه ای دارند. وجود بیش از 120 واحد تجاری در محدوده بازار آن، بیش از شش کاروان سرا، دو حمام قدیمی، بیش از 33 چشمه عمومی، 10 مسجد و پنج امام زاده حاکی از رونق و شکوفائی این شهر در دوره های اخیر دارد. جمعیت ماسوله طی 60 سال گذشته از حدود سه هزار و 500 نفر به 900 نفر کاهش یافته است اما ساکنان اصیل این شهرک تاریخی که در ...
سفر به تاریخ در موزه های استان سمنان/دنیایی ازرسوم کهن زیر یک سقف
ساعتی بر بال تاریخ سفر کنند مقصدی جذاب است که در ادامه تعدادی از موزه های آن را ازنظر می گذرانیم. موزه شاهرود ساختمان موزه شاهرود در سال های 1306-1307 ه. ش به عنوان بلدیه این شهر بنا شد این بنا به شماره 1888 در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است. این موزه با زیربنای 468 مترمربع و در دوطبقه طراحی شده است، این بنا پس از مرمت و احیاء در اسفندماه سال 67 برای بازدید و ...
بازدید شش هزارو480 نفراز قلعه فلک الافلاک خرم آباد
نمایش گذاشته شده است. وسعت تقریبی این بنا حدود پنج هزارو300 متر مربع ، شامل هشت برج دو صحن و 300 جان پناه می باشد که ارتفاع بلند ترین دیوار تا سطح تپه 23 متر و از سنگ آجر، خشت و ملات گچ و آهک در ساخت این اثر استفاده شده است. 7273/6060
بندر کوهستک نگین گردشگری شهرستان سیریک+تصاویر
در مجاورت دریا واقع شدند و شرایط مناسبی را برای شنا، بازیهای آبی، نشستن در کنار ساحل، و استفاده از موقعیت طبیعی و خدادادی برای تفریح و گردش فراهم کرده است. قدمت بندر کوهستک به دوران زندیه و قاجاریه بر می گردد بندرکوهستک از سطح دریا حدود 10 متر ارتفاع دارد و آب و هوای آن در فصل تابستان, گرم و مرطوب و در زمستان, مرطوب و معتدل و در حال حاضر آب و هوای آن برای میهمانان برای گردش بسیار عالی ...
قزوین سرزمین قلعه ها و دژه های کهن/ شکوه تاریخ در قلعه ها
30 در 30 سانتیمتر با ملاط شفته ساخته شده و طبقه زیرین میمون قلعه از تپه شرقی با سه تونل به تپه غربی منتهی می شود و یک تونل شمالی - جنوبی نیز این تونل ها را به هم متصل می کند. برخی از سفالینه های به دست آمده در قلعه نشان از کاربرد آن تا دوره آل بویه دارد. برخی، این قلعه را از بقایای مدینه موسی که به امر موسی الهادی خلیفه عباسی در سال 168 هجری قمری بنا شد و برخی دیگر آن را منسوب به میمون ...
ارس اولویت سفرهای نوروزی ایرانیان
، جلبک های آبشار آسیاب همانند موهای بلندی بر پیشانی آبشار رشد کرده و رفته رفته بر مقدار آن ها افزوده شده است. مهدی عباسی افزود: آب هایی که از این جلبک ها به سمت پایین ریخته می شود، حالت باران مانندی به این آبشار داده است. وی گفت: ارتفاع آبشار اصلی آسیاب حدود 10 متر و مساحت محوطه آن 200 مترمربع است و در داخل دره و پایین آبشار نیز رودی زیبا در جریان است که آب خنکی دارد و محلی برای پیک نیک خانواده ...
روستاگردشی در خراسان جنوبی/ کریمو عروس روستاهای استان
. این روستا منطقه ای است کوهستانی که دارای اقلیمی معتدل کوهپایه ای و ییلاقی می باشد. روستا در درون یک دره کم عمق بنا نهاده شده است. از ابتدا تا انتهای این دره آب جاری بوده و از معدود روستاهایی می باشد که دارای رودخانه دائمی در دل کویر است. آب این رودخانه ها بیشتر به مصرف کشاورزی می رسد . شرایط آب و هوایی و بهره مندی این روستا از رودخانه های دائمی، شرایط کشت برنج و خرما در ...
سفر به تاریخ 4000 ساله فردوس؛ از اعجاز آب تا معجزه خاک
و مصالح به کار رفته در بناها نیز شامل سنگ، خشت، آجر و ملات گل و کاهگل است. مدرسه علیا مدرسه علمیه علیا مدرسه ای مربوط به دوره صفویه است که در شهر تاریخی تون و یا همان فردوس امروزی قرار دارد. این مدرسه که دارای ساختار چهار ایوانی و پلان هشت ضلعی بوده در دوره صفویه و به دست فردی به نام میرعلی بیک ساخته شده است. مدرسه علیا تا پیش از زمین لرزه سال 1347 مورد استفاده ...
سفر به نمک آبرود و جاذبه های گردشگری آن
، که این جنگلها غالباً از درختان پهن برگ تشکیل یافته و از سایر جنگلهای ایران کاملاً متمایز است. عواملی چون دریای خزر و کوهستان البرز سبب شده اند که در دامنه شمالی این رشته کوه ها پوشش گیاهی انبوهی پدید آید، بطوریکه در بعضی از نواحی دست انسان بدان نرسیده است. این پوشش گیاهی در آب و هوای استان مازندران نقش بسیار مهمی دارد. در ارتفاعات بیش از 2500 متر از سطح دریا به علت سرمای زیاد جنگل وجود ...
آرامگاه برادر امام رضا(ع)؛ امام زاده ناصر(ع) در تویسرکان را بهتر بشناسیم+تصاویر
، دهستان کرزان رود، در نزدیکی روستای زیوج، در بالای یک تپه قرار گرفته است. بنای ساختمان بقعه در سال 1369 بازسازی شده و نمای بیرونی کاملاً آجری بوده که در این دوره باقی مانده است. مساحت بنای امام زاده حدود 300 متر مربع است و نمای خارجی آن از چهار جهت مشابه و یکسان است. روستای کرزان، گل آباد و کلیجان و زیوج از صحن امامزاده قابل دیدن است، در داخل ضریح امامزاده سنگ قبری قرار دارد و ...
امام زاده سیدمحمود (ع) جاذبه شهرستان کهگیلویه
قرار می گرفت، از الحاقات اواخر دوره قاجار و اوایل پهلوی اول محسوب می شود، که به نقل از محلیان توسط کربلایی میر محمد به معماری محمد حسین بهبهانی باز پیرایی گردیده است. در وسط شبستان طویل و عظیم گنبد خانه ای به ابعاد 10*10 متر که در مرکز آن مرقد مطهر امامزاده محمود معروف به سید محمید (علیه السلام) قرار گرفته که بر بالای آن ضریحی از جنس برنز با روکش آب طلا به شکل مشبک چهار خانه ای قفل ...
زندگی 10 ساله در غار به دلیل طلاق + تصاویر
دیوارهای بتونی است که 30 متر عمق و حدود 3 متر عرض دارد. فضای داخل آن از نمای بیرونی اش هم جالب تر است. این خانه بسیاز تمیز و مرتب، با اتاق نشیمنی 25 متری و آشپزخانه ای سنگی است. زو گرچه از آدم ها فرار کرده است؛ اما عاشق حیوانات و گیاهان است و به همین دلیل یک مرغدانی هم داخل غار خود دارد. این آقا به درختان هم علاقه زیادی داشته و درون باغچه خانه عجیب و غریبش، درختان کاج ...
قلعه های باستانی کردستان، نماد استقامت قوم کُرد+تصاویر
زندان سلیمان وجود دارد شبیه است و نشانه دیگری از قدمت قلعه تا دوره مانایی است. قلعه پالنگان: روستای پالنگان در 15 کیلومتری شهر کامیاران و ابتدای منطقه هورامان قرار دارد. در 800 متری روستا در دره ای زیبا و در محل چشمه های پر آب شیخ علاء الدین، شیخ خاتون و شیخ عمر قلعه پالنگان وجود داشت که اکنون بقایای اتاق ها، سکوها و پل های قدیمی آن پابرجاست. آثار به دست آمده از قلعه ...
برخی جاها مواد مخدر و سلاح را می شد مثل نان خرید
چون بمباران و موشک باران و خمپاره باران، راه ها را چند قرنی به عقب برگردانده بود، شاید بتوانم بگویم راه های مواصلاتی افغانستان به دوره ماقبل عصر نقل و انتقال برگشته است! راه ها حالا تبدیل شده است به مجموعه ای از حفره های عمیق که بین هر دو حفره، یک حفره ی سوم وجود دارد! گروه بین الملل [...] چون بمباران و موشک باران و خمپاره باران، راه ها را چند قرنی به عقب برگردانده بود، شاید بتوانم بگویم راه های مواصلاتی افغانستان به دوره ماقبل عصر نقل و انتقال برگشته است! راه ها حالا تبدیل شده است به مجموعه ای از حفره های عمیق که بین هر دو حفره، یک حفره ی سوم وجود دارد! گروه بین الملل مشرق – در قسمت قبل این نوشتار (که ترجمه ای است از سفرنامه ی فهمی هویدی به افغانستان طالبان در سال 1377 شمی با عنوان طالبان، سپاهیان خدا در نبردی اشتباهی! ) ماجرای چگونگی آغاز سفر نویسنده به افغانستان را خواندیم و ایراداتی که به او گرفته می شد تا از این سفر منصرف شود را مرور کردیم. همچنین دیدیم که نویسنده چطور خود را به پاکستان رساند و از آنجا چطور برای وارد شدن به افغانستان به سمت مرز حرکت کرد. ماجرای مواجه با اولین نیروی طالبان و آخرین نیروی طالبان هم ذکر شد. بخش دوم این خاطرات را با هم می خوانیم: حالا ما داخل یک دولت، در دلِ دولت پاکستان هستیم. روی نقشه اگر بخواهی حساب کنی، هنوز از پاکستان بیرون نرفته ایم، و هنوز داخل مرزهای آن هستیم. اما در حقیقت امر، داستان طور دیگری است. این نقطه که حدودا 55 کیلومتر را در بر می گیرد، در اصل تحت سلطه ی حقیقی حکومت پاکستان قرار ندارد. یک جورهایی می توانی بگویی یک منطقه آزاد است. مسئولین این منطقه و اداره کنندگان امورش، شیوخ مشهور قبایل باتان هستند که در دوطرف مرز (یعنی هم در پاکستان و هم در افغانستان) پراکنده اند و حضور دارند. از آنجا که این منطقه، منطقه ی آزاد است، به همین دلیل هرچه در پاکستان ممنوع است، در اینجا مجاز است. از تجارت سلاح گرفته تا تجارت مواد مخدر. از این بگذریم که اینجا، ایستگاه اصلی قاچاق به هر دو کشور است. این اطلاعات برای من تازه نبود، بیست سال پیش هم که در سفرم به افغانستان از اینجا دیدن کردم، مواد مخدر در پیاده رو هم فروخته می شد. سلاح هم –که بخشی از آن در همان منطقه تولید می شد- مثل نان در کنار جاده ها در دسترس بود! از همان جهت که این منطقه منطقه ای آزاد است، در طول سال های گذشته جریان برق را به صورت مجانی از حکومت پاکستان دریافت می کرد، آبش را هم از چاه های همان منطقه به دست می آورد. به دلیل فشار بحران اقتصادی ای که کشور به آن دچار بود، حکومت اسلام آباد تصمیم گرفت برای برقی که به این منطقه می داد، مبلغی را تعیین کند. این چیزی بود که موجب تحریک شیوخ قبائل بر علیه حکومت و اعلام شورش آنها شد. و بستن و حمله به راه های تجاری این منطقه یکی از نشانه های این شورش است و همین، چیزی بود که موجب شد نیروهای حکومتی در پیشاور، دیروز به ما اجازه عبور به طورخان را ندهند. در آن ساعات اولیه صبح، با وجود هیبت و هراس انگیز بودن کوه ها[ی سر به فلک کشیده]، جاده، آباد و آرامش بخش به نظر می رسید. شدت حرکت در آن زیاد بود و کاروان ماشین های پر از کالا، با سرعت کم و احتیاط از لبه های کوه در حرکت بودند. البته می ترسم کلمه پر ، نتواند منظور مرا برساند، چون ماشین های باری ای که من می دیدم در اصل در حکم یک سری تپه و کوه متحرک بودند، از بس که جنس در آن گذاشته بودند و ابعاد ماشین را (طولی و عرضی و ارتفاعی) بزرگ کرده بودند! دلیل مسئله این بود که هر کالای صنعتی و تولیدی ای که افغانستان چند میلیون نفری (که حالا بیش از بیست میلیون نفر جمعیت داشت) لازم داشت از طریق پاکستان وارد می شد، حالا یا خود پاکستان هم از خارج وارد کرده بود یا ساخت پاکستان بود. این مطلب نشانگر میزان سودی بود که اقتصاد پاکستان از ادامه ی به هم ریختگی اوضاع در افغانستان و توقف ماشین تولید (در همه ی زمینه ها) در آن کشور می برد. این مطلب تقریبا می توانست تأییدی باشد بر حرف برخی آدم های خبیث که می گویند سودی که پاکستان از جنگ در افغانستان می برد کمتر از استفاده ای که می خواهد در سایه ی صلح به آن برسد، نیست. این نکته هم از چشم آدم مخفی نمی ماند که وانت هایی که به افغانستان می رفتند جنس های صنعتی یا کنسرو بود، اما ماشین هایی که داشت از افغانستان برمی گشت یا آدم سوار کرده بود یا مواد خام بار زده بودند (یا چوب یا تولیدات کشاورزی، از قبیل انگور و سیب و انار) یا آنکه خالی بودند و آمده بودند تا از نو جنس بار زده و به افغانستان ببرند. *** وقتی چشم مان افتاد به لشگری از مگس ها که در هوا می چرخیدند، و سر و صدا و هیاهوی بلندی به گوشمان رسید، و حجم انبوهی از افراد پیاده را دیدیم، و پلیس لاغری را که داشت با عصایی بلند دختربچه ای را به جلو می راند، و دستفروش هایی که در دو طرف راه هرچه خوردنی و نوشیدنی که ممکن بود می فروختند، و ارزفروش هایی که برای جلب نظر، پشت میزهای چوبی بلندی نشسته بودند، دیگر آن موقع لازم نبود کسی خبرمان کند که حاجت روا شده و به طورخان رسیده ایم، دروازه ی ما برای ورود به امارت اسلامی افغانستان . در بین این چیزها، هیچ کدام برای من جدید به نظر نمی رسید. من خودم اهل کشوری بودم که با این قبیل تصاویر مأنوس بود، از مگس ها گرفته تا سر و صدای مردم و جمعیت عظیم آدم های پیاده، و حتی چوب پلیس و فحش هایش. چیزی که بیش از همه ی اینها در آن صحنه نظرم را جلب کرد، چیز دیگری بود که برای اولین بار در زندگی ام می دیدم: صف طولانی ای از بچه های کوچک به چشم می خورد که از پنجره ی ماشین، شبیه صف مورچه هایی بود که در سکوت روی زمین راه می رفتند و اول صف، که داخل خاک افغانستان بود (پشت پست بازرسی ای که چیزی نبود جز یک سری آهن که راه را قطع کرده بود) دیده نمی شد. آخر صف هم با حرکتی یکنواخت و آرام، جلوی چشم همه به سمت عمق اراضی پاکستان پیش می رفت. هر بچه ای روی دوشش یک تکه آهن گرفته بود. برخی آهن ها بزرگ تر یا بلندتر بودند و آنها را دو بچه، هن هن کنان و عرق ریزان، حمل می کردند. پرسیدم داستان چیست، گفتند این بچه ها برای برخی تاجران اجناس اسقاطی و قراضه کار می کنند. می گفتند این تاجرها توانسته بودند از طریق تجارت با بقایای سلاح های روسی خراب که بی صاحب در تمام افغانستان ریخته شده بود، ثروت های هنگفتی به جیب بزنند. چون جا به جایی صدها تانک و توپ سنگین سخت بود، این تجار تصمیم گرفته بودند آنها را به تکه های کوچک تقسیم کرده و بعد به داخل پاکستان قاچاق کنند و بعد آنها را بفروشند. این تکه ها در پاکستان ذوب، و برای مصارف دیگر به کار گرفته می شد. تعجبم وقتی بیشتر شد که فهمیدم این صف ها، از اوایل دهه ی نود میلادی به صورت منظم و مستمر ادامه دارد، چون حجم عظیمی از سلاح های شوروی خراب شده در خاک افغانستان وجود دارد. ممکن نبود به ذهن کسی خطور کند که آخر کار سلاح های شوروی که برای به زانو درآوردن و سرکوب افغان ها به آن کشور فرستاده شده بود به اینجا بکشد، هر چند این سرنوشت، بعد از سرنوشتی که خود اتحاد شوروی به آن دچار شد و ممکن نبود به ذهن بشری خطور کند، دیگر چندان عجیب به نظر نمی رسید. با نیشگون همراهم به خودم آمدم، تذکر داد نیامده ایم اینجا که بمانیم، آمده ایم که از اینجا رد شویم و داخل افغانستان برویم. حرفش را پذیرفتم. جلو راه افتاد و رفتیم به ساختمانی که در آن چند پلیس پاکستانی با هیکل های قشنگ و قامت های بلندشان نشسته بودند. کاری که باید می کردیم را انجام دادیم و بعد از پله پایین رفتیم و وارد اتاق دیگری شدیم. در آن اتاق خلایقی را دیدم که انگار ریش را با ترازو به مساوات بینشان تقسیم کرده بودند، و از چهره شان سرسختی و تندی پیدا بود. نمی توانستم در بینشان رئیس را از مرئوس تشخیص دهم، کما اینکه نمی توانستم کارمند را از ارباب رجوع تشخیص دهم. همراهم که متوجه حیرتم شده بود در گوشم گفت: اینها جماعت طالبان اند! آمدن از یک طبقه به طبقه ی دیگر، شبیه رفتن از عصری و زمانی به عصر و زمان دیگری بود. سریعا به کسانی که نشسته بودند سلام کرد، با تعجب نظرشان به سمتم جلب شد. خطوط چهره شان وقتی گذرنامه ام را دیدند و فهمیدند عرب و مسلمانم باز شد. سریعا آمدند به سمتم و با خوشحالی آشکاری شروع کردند به خوشامدگویی و دست دادن، انگار دوستانی باشیم که بعد از مدت ها دوری باز همدیگر را ببینیم. ناگهان با جوان های طالبان رو در رو شده بودم و این، باعث شوک و حیرتم شده بود، جوان هایی که از وقتی در افق افغانستان ظاهر شدند همه ی دنیا را به خود مشغول و مردم را حیران کرده اند. البته تعجب و شوکم خیلی طولانی شد، چون بعد از آنکه گذرنامه ی مرا مهر کردند یکی شان گذرنامه را به دستم داد و به فارسی گفت: خداحافظ حالا باید سریع می رفتیم سوار ماشین مان می شدیم تا به کابل برویم. انسان کلی عذاب می کشد تا به کابل برسد. وقتی هم به آنجا می رسد، شوکه می شود. و خیلی خوش شانس خواهد بود اگر بعد از مدتی ماندن در آنجا افسردگی نگیرد! به دلیل اینکه فرودگاه کابل تعطیل، و در تیررس سلاح های احمد شاه مسعود –فرمانده مخالف طالبان که در پایگاهی در 25 کیلومتری پایتخت مستقر است- قرار دارد، کسانی که می خواهند به کابل بیایند راهی ندارند جز آنکه از ماشین و راه های زمینی استفاده کنند. مشکل اینجاست که ماشین در دسترس است ولی آنچه راه خوانده می شود، اصلا اینطور نیست! اینکه یک راهی روی نقشه ترسیم شده باشد، لزوما به این معنی نیست که الان در عالم واقع هم بر روی زمین وجود داشته باشد! بله، در افغانستان، راه هایی قبل از سالهای جنگ داخلی وجود داشت، اما به طول انجامیدن 20 ساله ی جنگ موجب شد که دو طرف درگیر یعنی هم کمونیست ها و هم مجاهدین [1]، راه ها را اهدافی نظامی در نظر بگیرند که می شد با نابود کردن آنها جلوی حرکت دشمن را گرفت یا محاصره اش کرد. هیچ کدام از طرف های درگیری هم در انجام این کار کوتاهی نکردند! من گواهی می دهم که در این مأموریتشان پیروزی بزرگی به دست آوردند، شاید اصلا این نابود کردن راه های مواصلاتی، بزرگترین پیروزی طرف های درگیر بوده باشد! ضمنا به این دلیل که جریان بمباران و موشک باران و خمپاره باران، راه ها را چند قرنی به عقب برگردانده بود، شاید بتوانم بگویم راه های مواصلاتی افغانستان به دوره ماقبل عصر نقل و انتقال برگشته است! راه ها حالا تبدیل شده است به مجموعه ای از حفره های عمیق که بین هر دو حفره، یک حفره ی سوم وجود دارد! مسئله به همین جا ختم نمی شود، چرا که قسمت هایی از راه ها که از سر تصادف از آسیب خمپاره باران جسته، باران ها و سیل ها به سروقتش آمده و این هم همراه شده با اهمال و عدم صیانت از راه ها، از همین رو آنجا ها هم خود به خود و در سکوت، به سریال حفره های خمپاره باران ها پیوسته است! با توجه به مجموعه این دلایل، حالا راه ها هیچ نقشی ندارند جز آنکه به ماشین ها نشان دهند که در صحراهای وسیع افغانستان باید به کدام سمت برانند. در این وضعیت، عاقل کسی است که به جای حرکت بر روی این جاده، از کنارش حرکت کند و حرکت بر روی کوه و تپه ها را بر حرکت بر روی این جاده ترجیح دهد. بدشانس کسی که باور کند که این جاده است و از روی آن حرکت کند یا اینکه در برخی اوقات مجبور بشود از روی آن حرکت کند. البته در هر حال، هر دویشان قربانی این وضعیت اند. چون سفری که قاعدتا باید دو ساعت یا سه ساعت طول بکشد، حالا هشت یا حتی نُه ساعت به طول می انجامد. چون ماشین ها در این مسیر با سرعت متوسط بیست کیلومتر یا حتی احیانا ده یا حتی پنج کیلومتر در ساعت می رانند. حالا اگر این ماشین، یک وانت یا کامیون حامل اجناس باشد که دیگر باید با نهایت آهستگی و احتیاط و لاک پشتی حرکت کند! روی همین حساب، رسیدن از یک شهر به شهر دیگر، با مسافتی که بینشان هست سنجیده نمی شود [مثلا گفته نمی شود بین این شهر تا آن شهر 50 کیلومتر فاصله است] بلکه با ساعت هایی که مسافر باید بین این دو شهر در راه باشد سنجیده می شود. [مثلا گفته می شود از این شهر تا آن شهر 5 ساعت راه است!] مثلا فاصله بین طورخان (در مرز با پاکستان) تا کابل 300 کیلومتر است و در شرایط عادی، می تواند حداکثر طی سه ساعت طی شود، ولی در آن اوضاع که ما می خواستیم مسیر را طی کنیم، 12 ساعت طول کشید! و مجبور شدیم در بین راه، شب را در جلال آباد توقف کنیم و فردا صبحش باز به مسیرمان ادامه دهیم. عذاب راه فقط در سختی هایش و ساعت های طولانی که آدم باید در جاده باشد خلاصه نمی شود، بلکه خستگی و کوفتگی ای که آدم (از کثرت بالا و پایین رفتن ماشین و گیر کردنش و تکان های شدیدش در طول مسیر) به آن دچار می شود هم هست. مسئله ای که باعث می شود آدم وقتی به مقصد مورد نظرش می رسد بیشتر شبیه جسدی بی جان باشد! ممکن نیست بتوانی سختی راه و رنج هایش را بفهمی مگر اینکه اوضاع جغرافیایی افغانستان را بشناسی. شمال افغانستان منطقه ای دشتی است که عبارت است از دامنه ی کوه های پامیر و هندوکش. در جنوب غربی افغانستان هم منطقه ای دشتی که البته رود هلمند که از کوه های هندوکش جاری است به آن نفوذ می کند. اما وسط این دو، منطقه ای پر از بلندی هاست که دوسوم وسعت کشور را در بر می گیرد و امتداد بلندی های پامیر محسوب می شود که جغرافی دانان، آن را سقف دنیا نامیده اند و کوه های مشهور هیمالیا از آن منشعب می شود. شاخصه ی اساسی آن هم کوه های سر به فلک کشیده ی هندوکش است و شاخه های آن. ممکن نیست کسی بتواند این کوه ها را تخیل و تصور کند مگر وقتی که خودش با چشم آنها را ببیند و شدت هیبت و سرسختی ای که دارد را درک کند، کوه هایی که در برخی موارد ارتفاعشان به 7620 متر می رسد! تقدیرمان این بود که همین منطقه ی مرکزی کشور محل مورد نظر ما و هدف اولمان باشد. پایتخت کشور و مقر حکومت، کابل، در قلب همین منطقه واقع شده است، اگرچه قندهار (محل استقرار رهبر طالبان که به او امیرالمومنین می گویند) در ارتفاعات جنوبی واقع شده است. چیزی که در راه مابین پیشاور و طورخان دیده بودیم را باز در مسیرمان در فاصله ی طورخان و جلال آباد و حتی کابل مشاهده کردیم. ماشین های باری پُر و ماشین های سواری [اتوبوس یا مینی بوس های] رنگارنگ با پرچم های سیاهشان که خیال می کردند با آنها چشم زخم را از خود دور می کند، در برخی موارد هم راننده، یک میمون کوچک (که به آن نسناس میگویند) بالای ماشینش بسته است، شاید معتقد است خوش شانسی می آورد. البته تصویری که در این موضوع در افغانستان دیدیم از سه جهت با تصویری که در پاکستان دیدیم فرق دارد: جهت اول اوضاع بسیار وحشتناک و بد جاده هاست که به آن اشاره کردیم. دوم اینکه جاده های افغانستان هنوز در بین صحنه های نبرد قرار دارد و تانک ها و توپ های سوخته، بالای صخره ها و شن ها دیده می شوند و اتاقک ماشین ها در جای جای مسیر افتاده است. البته ساکنین و مسافران هم با این مسئله سازگاری پیدا کرده اند و مثلا اتاقک ماشین ها تبدیل شده به سایه بان هایی که در پناه آن در سایه بنشینند و گاهی هم این اتاقک ها تبدیل شده به مغازه های کوچکی که به ساکنین چادرها[ی آوارگان] جنس می فروشد. در مورد بقایای تانک ها و توپ ها هم بچه ها را می دیدم که رویش می پرند یا پشتش مخفی می شوند، آن هم در بین گله های بز و گوسفند که آنها هم در حرکت و پریدن روی این وسایل با بچه ها همراهی می کنند! سومین تفاوت بین مسیر در افغانستان و پاکستان هم خود را در شکل محل های استقرار آوارگان نشان می دهد. در طول سال های جنگ اوضاع شهرهای اصلی افغانستان به کلی بهم ریخت و برخی از ساکنین آنها ترجیح دادند برای پناه جویی به جنوب کشور بروند و سازمان های بین المللی در آغاز برای سرپناه یافتن آنها چادرهایی برپا کردند که در ادامه تبدیل شدند به خانه های فقیرانه ی آنها که بیشتر شبیه جعبه های گلی چیده شده کنار هم به نظر می رسند. این خانه ها بعد از آنکه ساکنینش به دیار خود برگشتند همچنان باقی ماند و تا الان هم برجاست و شاهدی است از آن دوره. تا وقتی به ورودی کابل نرسیده بودیم برخوردی با نیروهای طالبان نداشتیم. آنها، پنج تایشان برای استراحت کنار جاده نشسته بودند و چای سبز می نوشیدند و پشتشان یک وانت دوکابینه بود که پشتش مسلسل سبک کارگذاشته بودند. چون ماشین گرد و خاک گرفته بود و به جای اینکه پلاک داشته باشد، سلاح داشت، راننده سریعا فهمید که ماشین، ماشین حکومت است، فلذا به محض دیدنش ضبط ماشین را خاموش کرد و نوار کاست را به آرامی در جیبش گذاشت. آن موقع داشتیم به آوازهای زیبایی از یکی از مشهورترین خوانندگان زن افغان به نام نغمه گوش می کردیم که بعد از وارد شدن طالبان به کابل و ممنوع شدن آواز و موسیقی توسط آنان به پاکستان رفته بود. برایم تعریف کردند که صدای شیرین او و خواننده ی محبوب پشتون عبدالله مقری با نوار کاست هنوز در همه ی خانه ها پخش می شود، نوارهای کاست این دو هم در حجم عظیم از پاکستان به افغانستان قاچاق می شود. آواز نغمه که گوش می کردیم می گفت: آقای ملای من، به دادم برس. معشوقم تب کرده و منتظر دعایی است که تو برایش بنویسی، شاید جان را به تنش برگرداند! صحنه خالی از پارادوکس هم نبود، نغمه داشت با آواز مخاطب خودش ملا را صدا می کرد، و کمی بعد چند نفر از ملاهای طالبان در جاده پیدا شدند! [در زبان افغان ها، به نیروهای طالبان ملا هم گفته می شود.] ادامه دارد ... پی نوشت ها: 1- مجاهدین ، به نیروهای اسلام گرایی گفته می شد که با گرایش های سیاسی و بینشی مختلف، در دوران حکومت کمونیستی و حضور شبه اشغالگرانه ی ارتش سرخ شوروی در خاک افغانستان (از اواخر دهه ی 50 شمسی)، به عنوان جهاد ، شروع به جنگ با آنان کردند. در بین این نیروها، هم نیروهای دارای گرایش های بازترسیاسی دیده می شد و هم نیروهای اسلام گرای سنتی و هم برخی نیروهای سلفی. مجاهدین از احزاب و گروه های مختلفی تشکیل شده بود که پس از پیروزی بر کمونیست ها و اخراج شوروی از افغانستان در سال 92 نتوانستند بین خود به توافق برسند و جنگ داخلی بین خود آنان آغاز شد که در نهایت موجب به وجود آمدن حرکت طالبان و شکست همه ی مجاهدین از این حرکت تازه تأسیس گردید. از سران مجاهدین می توان به احمد شاه مسعود، برهان الدین ربانی، گلبدین حکمتیار، عبدرب الرسول سیاف و شهید عبدالعلی مزاری نام برد. قسمت های قبل: مقدمه قسمت 1 Let’s block ads! (Why?) منبع: مشرق کد مطلب : سایر اخبار ...
دستاوردهای نظامی در سال 1394؛ از موشک کروز تا رادارهای برد بلندی که اسرائیل را به واکنش واداشت
نامیده می شود. اما آنچیزی که آزمایش موشک عماد را بیش از پیش در سطح منطقه ای و فرامنطقه ای برجسته کرد؛ اظهار نظر مقامات و تحلیلگران نظامی تل آویو در خصوص این موشک بالستیک بود که توسط نیروی هوافضای سپاه پاسداران آزمایش شد. به گونه ای که روزنامه یدیعوت آحارونوت پس از آزمایش این موشک به صراحت اعلام کرد که بالستیک عماد می تواند به راحتی سامانه دفاع موشکی پیکان 3 یا همان "ختس" (نام عبری) را پشت ...
شهرری، مقصد مسافرانی که در پی تاریخ می گردند
راهروی کم عرض وجود دارد که سراسر طول بنا را طی می کند، مصالح به کار رفته در تپه میل عمدتا گل، خشت، لاشه سنگ و گچ است. یخچال طبیعی کلین در شرق بخش حسن آباد فشافویه از توابع شهرستان ری و به فاصله حدود 400 متری غرب بقعه شیخ کلینی قرار دارد که قدمت آن به چهارصد سال پیش و دوران صفوی باز می گردد و مردم آن روزگار از یخ این یخچال که در زمستان تهیه می شد، در تابستان استفاده می کردند. آب انبار ...
محلات بهشت گردشگران ایران+تصاویر
خواهد شد. _آبگرم محلات آبگرم محلات مجموعه ای از چشمه های آبگرم است که در 25 کیلومتری شمال شرق شهر محلات و در استان مرکزی واقع شده است. چشمه های آبگرم محلات از نوع آب های گرم عمقی هستند که از بخاره خمیره سنگ های سوزان درون پوسته زمین بوجود آمده و به سطح زمین می رسند. عمق این آب ها گاهی به 20 هزار متر و گرمای آنها متناسب با سرعت بالا آمدن گاهی به 100 درجه سانتیگراد ...
تصاویر/ بندر تاریخی سیراف
جنوب نیوز- بندر سیراف یا طاهری از توابع بخش مرکزی شهرستان کنگان استان بوشهر است. این بندر زیبا با معماری خاصش، در میان بندر کنگان و بندر عسلویه واقع شده . بندر سیراف بین دریا و کوه قرار گرفته و تنها یک خیابان دارد که در بعضی جاها فاصله کوه تا دریا به 30 متر هم نمی رسد؛ به همین دلیل برخی خانه ها روی کوه بنا شده. از آثار دیدنی این بندر، می توان به قلعه نصوری، بنای مسجد جامع، بازار ...
شهر سوخته بهشت باستان شناسان/ جذب 54 هزار گردشگر در نیمه اول نوروز
و به رشد و بالندگی رسیده است . رضا بارانی رئیس میراث فرهنگی شهرستان های هیرمند و هامون در گفت و گو با ندای هیرمند گفت: مساحت کل تپه های شهر سوخته حدوداً 151 هکتار بوده و میانگین ارتفاع آن از سطح زمینهای اطراف 12 متر و بلند ترین نقطه آن 18 متر است . وی افزود: جهت این تپه ها از شمال به جنوب و طول آن 2220 متر با پهنای 1090 متر است ،زندگی در این شهر حدود یک هزارو پانصد سال بین ...
برج سه گنبد
نوع خود کم نظیر می باشد و به صورت قطعات سنگ و گچ با نقوش هندسی و کتیبه به خط کوفی تزئین شده است. مصالح قسمت های تحتانی بنا تا ارتفاع حدود 3/6 متر از سنگ های تراش خاکستری رنگ ساخته شده و از این قسمت به بالا تمام مصالح بنا از آجرهای چهار گوش می باشد.این اثر مربوط به سدهٔ 6 ه. ق. است و در اورمیه، خیابان استاد برزگر واقع شده و در تاریخ 15 آذر 1314 با شمارهٔ ثبت 242 به عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است. ...
از پناهگاه فریدون فراری ازجور ضحاک تا کوهسار گل های پر سیاوش در اصفهان
. غار چاه وزمه ( کلهرود): این غار در نزدیکی آبادی کلهرود در در 33 کیلومتری شمال مورچه خورت در جاده قدیم کاشان در میان دره کم عمق و در ارتفاع کوتاهی از سطح رودخانه جای دارد و از یک دهلیز اصلی تقریبا به طول 100 متر که به تالار عظیمی با طول 120 و عرض 50 متر می رسد، تشکیل شده است. یک شاخه باریک و ساده در انتهای غار قرار دارد که باید خزیده به درون آن رفت، این شعبه تالار و دهلیز اصلی ...
از سفر به هندوستان ایران تا سفر به ماقبل تاریخ/ مهجوریت و گمنامی جاذبه های گردشگری استان نزد اهالی قزوین
...، نام رشته کوه و قله ای در البرز به ارتفاع حدود 4200 متر است، این رشته کوه مرز طبیعی استان های البرز و قزوین را تشکیل می دهد و دامنه جنوبی آن به طالقان و دامنه شمالی آن به دره الموت از استان قزوین مشرف است. بهترین سوغات طالقان عسل ولبنیات است، ازغداهای محلی نیز می توان به نان محلی ، آش ترش ، بلغوربرنج ، آش ارزن و آش تلی اشاره کرد، این سوغات ها را می توان در تمام روستاهای طالقان یافت ...