سایر منابع:
سایر خبرها
امام جمعه بخش احمدی: آمریکا از حق وتو برای ادامه جنایات و کشتار مردم غزه استفاده می کند
به گزارش خبرگزاری حوزه از هرمزگان، حجت الاسلام فتح الله بهزادی امام جمعه بخش احمدی، امروز در خطبه های نماز جمعه، ضمن تسلیت شهادت بزرگ بانوی اسلام حضرت زهرا (س)، اظهار داشت: از عظمت این بانوی اسلام همین بس که در روایات آمده از اهل بیت(ع) برخی از آیات قرآن کریم راجع به دخت پیامبر (ص) نازل شده است. وی افزود : اگر همه خوبی ها در عالم برجسته شود همه در زندگی حضرت زهرا (س) جاری است. ...
تصحیح احادیث مقلوبه به مثابه شیوه ای برای اختبار فقیه اعلم؛ در کشاکش نفی و اثبات/ علی راد
المقال فی معرفه طبقات الرجال، ج 2، ص 254) و شماری در احادیث فقهی و کلامی اهل سنّت (جرجانی، عبد الله، الکامل، ج 3، ص 216؛ شهرزوری، عثمان بن عبد الرحمن، مقدمه ابن الصلاح، ص 82؛ عسقلانی، ابن حجر، الدرایه فی تخریج أحادیث الهدایه، ج 2، ص 49؛ عسقلانی، ابن حجر، فتح الباری، ج 2، ص 123) گزارش شده است. برخی از محققان امامیه نقش و کارکرد احادیث مقلوب کلامی اهل سنّت در فضیلت سازی برای صحابه را اثبات کرده و ...
خانه و ماشین ندارم ولی از زندگی ام راضی ام!
مجازی هم بازتاب چندانی نداشت و کمتر درباره آن می پرسیدند. صحبت از فضای مجازی شد، چقدر در شبکه های مجازی فعال هستید؟ قبلا خیلی فعال بودم. در صفحه شخصی ام 137هزار دوست و همراه داشتم، اما 6 ماه پیش اینستاگرام ناگهان صفحه ام را مسدود کرد که دلیلش را نمی دانم. در حال حاضر صفحه جدید باز کرده ام و فعلا 17هزار دوست و همراه دارم. منظورتان از دوست همراه، همان فالوور و دنبال کننده است؟ ...
شهید مفتح خادم مخلص و واقعی این انقلاب بود
دوستم شوم ولی آن دو ملک بدون توجه به دخالت من آن شخص را عذاب می دادند، من به کلی حالم بد شد از آن صحنه و بالفور عازم خانه استادم مرحوم میرزا جواد آقای ملکی تبریزی شدم و چنان طوری درب خانه اش را کوبیدم که ایشان آمد، بدون از اینکه من تکلم کنم، گفتند آسید مهدی چه شده که این همه در می زنی؟! باباجان خدا یه صحنه کوچک نشان تو داده تحمل کن، گفتم استاد این چه صحنه ای بود که من در حالت مکاشفه دیدم؟!!. ...
ویل ترنت ؛ یک کارآگاه نامتعارف در ردیف شرلوک هولمز
احساس کردم آن ها به این واقعیت که من منبع هستم احترام می گذارند. اگر سؤالی داشتند به جای این که تلاش کنند پاسخ را بین خودشان پیدا کنند، با من تماس می گرفتند یا پیامک می دادند. به هرحال من تا الان بیش از 10 کتاب ویل ترنت را نوشته ام؛ پس گمان می کنم ویکی پدیای خودم هستم و خوشحال می شدم به سؤالات آن ها پاسخ دهم. مجموعه ویل ترنت از سال 2006 تاکنون درمجموع شامل 10 داستان بلند و دو رمان ...
اهل سنت کتاب های بسیاری درباره حضرت زهرا (س) نوشتند/ مسند فاطمی ؛ کتابی از قرون اولیه اسلامی
به دشمنان علی بن ابی طالب پیدا کرد. همه اینها سبب شد تا بیشتر در باطل فرو رود. آنگاه در همان مجلس سخن از بنات النبی (ص) به میان آمد: زینب و رقیه و ام کلثوم. برخی از آنان گفتند: راویان، این را که آنان فرزندان خدیجه از رسول الله باشند، انکار می کنند. من گفتم: آنان دختران او هستند، جز آنکه یاد از فاطمه در روایات بیشتر است و فضائل او فزون تر. یکی از کسانی که سابقا نزد من رفت و آمد داشت و [آن زمان ...
پاکیزه ترین نان دنیا در دستان ننه مریم است
خوراکی های جورواجور می خرد، ولی وقتی سامان مادربزرگش را به طور اتفاقی مشغول نظافت دید، داماد ننه مریم هم از موضوع باخبر شد. ننه مریم تعریف می کند: وقتی فهمید نگران بودم که دیگر از دست من غذا نخورد و بابت کارم به دخترم زخم زبان بزند، ولی وقتی از خودم ماجرا را پرسید گفتم بله مادر، من دستشویی تمیز می کنم که نانم حلال باشد. می توانستم پول زیاد و حرام به دست بی اورم، ولی از خدا ترسیدم. به من یک آدم ناخلف ...
شهید نَنه سی ام من ؛ آمده ام تا مادری کنم
در میان جمعیت مادر پیری آرام آرام خود را کنار تابوت شهید گمنام می رساند بر تابوت بوسه می زند صورتش را با عطر شهید متبرک می کند و می گوید: من باید برای تو لالایی بخوانم، من شهید ننه سی ام، منیم ده بالام جبهه ده شهید اولوب . به گزارش پایگاه خبری مهرصبا مرجع اخبار شهرستان میانه ، معصومه درخشان: تلفن همراهم زنگ می زند، شماره حاج آقای انتصاری را که می بینم حدس می زنم برای گزارش از مراسم ...
حرف بزن شهریار ، حرف بزن
آقای فقیری چه ربطی داره. زندگی ما مال ماست! شهریار مفلوک وا رفت. توی تختش منجال و گلوله شد. حالا دیگر صورتش سیاه می زد. توی دلم گفتم قدر عشق را می داند. توصیف او از خانم دلاوری توصیف یک عاشق طلبکار است. بعد از ظهر دورش شلوغ می شود. دو تا دایی دارد و سه تا عمو. دامادشان هم آمده بود، پیراهن زرد، دکمه ها تا نزدیک نافش باز بود. یک الله و زنجیر روی سینه پرمویش جلب نظر می کرد. موهایش ...
خاطره ابوالفضل جلیلی از تست بازیگری مقابل انتظامی/ وقتی سینما حرام بود!
: اگر می توانستم سه جلد کتابِ به این بزرگی بخوانم، موقعی که دیپلم گرفتم، می خواندم که پدرم به آرزویش برسد و دکتر شوم، نه اینکه به قول خودش مطرب شوم. (خنده حضار) بعد گفتم: لااقل راجع به خودم صحبت کنم و حداقل یک تیزر درباره خودم بروم، چون فیلم های مرا که در ایران نشان نمی دهند. البته هر وقت به خارج می روم، در آنجا راجع به متافیزیک خیلی صحبت می کنم. (خنده حضار) به خدا. مرا می برند در کالج ...
جبهه اسلام قبل از ظهور امام زمان (عج) بر مستکبران غلبه می کند
کارشناس علوم دینی با بیان اینکه بنا به فرموده پیامبر(ص)، حضرت حجت(عج) انتقام تمام قرن هایی که به دین و اهل دین ظلم شده را می گیرد، خاطرنشان کرد: ایشان نیز مبارزه کرده و قلعه به قلعه ی مستکبرین زمان را فتح خواهند کرد و بعد آنها را منهدم خواهند کرد. پناهیان بیان کرد: هر کس اعم از عمامه به سر یا غیرعمامه به سر شما را به یک زندگی غیرانقلابی و غیرجهادی دعوت کرد، بدانید این همان جریان نفاق ...
این چهار رمان برگزیده/ عشق ها و جنگ ها و آدم ها
. می خوانیم: دوم نظری بودیم، رشته ریاضی فیزیک. یک روز آفتابی پاییزی، دوست صمیمی ام داش سعید که کمی بچه ننه بود آمد سراغ ما. هول و ولا داشت! اول نگاهی به ما بعد به اطراف مان انداخت. وقتی از تنها بودنمان مطمئن شد، گفت: فلانی چه نشسته ای؟ منظورش از فلانی ما بودیم. تازه ننشسته بودیم هم. سرپا بودیم. اصطلاحاً گفت چه نشسته ای. از سراسیمگی و برافروختگی صورتش معلوم بود، ترسیده است؛ نگران است ...
از کودکی غمگین ناصر چشم آذر تا دیپلم پولی او!
کودکیم خاص و غم انگیز برای من گذشت. بچگی نکردم. بعدش هم که به تهران آمدیم آکاردئون دار شدم و من ماندم و آکاردئونم. می نشستم ساعت ها با آکاردئونم تمرین می کردم. عاشق سینما بودم. هر جمعه پدرم دست من و برادرم منوچهر را می گرفت لباس پوشیده وشیک به سینما می برد و هر جمعه سه چهارتا فیلم می دیدیم. در این قسمت می توانید قطعه بوی ماه مهر را بشنوید: ناصر چشم آذر که از همان کودکی ...
کتاب فاطمه الزهرا(س) در صدر کتاب های تجدید چاپ شده
برای بار هشتم توسط انتشارات شهید کاظمی چاپ می شود. در بخشی از کتاب آمده است: نیم خیز نشست جلویم. بهش می گفتم: خب راحت بشین روی زمین! سرسفره و موقع تماشای تلویزیون هم نداشت، انگار داشت دیرش می شد. تسبیح شاه مقصودش را توی دست جمع کرد: حاج خانم! از حاج خانم گفتنش فهمیدم قضیه جدی است. نظرتون درباره سوریه رفتن من چیه؟ دستم را گذاشتم روی سینه ام. سرش را بوسیدم و گفتم: یک ...
آدینه با داستان/ حلزون های مرده
بلند شده اند و آن یکی را که چند روز پیش بی هوا شکست هنوز صافش نکرده ام و مدام به گوشه ی لباس و هر چیزی گیر می کند و خراش کوچکی می شود نتیجه ی پشت گوش انداختن و اهمیت ندادن من! - کاری نداری؟ من برم! - گفتم بیای حرف بزنیم. - زدیم دیگه! - من نگرانتم! عجیب بود. سال ها بود این حرف را از دهانش نشنیده بودم. به چشم های عمیقش نگاه کردم. گوشه ی قلبم تیر کشید و توی ...
دوربین در جست وجوی لاله های سرخ
میسر بود؟! من، دوربین و در آن سو، دنیایی از کمال الهی که در وجود شهدا متبلور شده بود و آن را هرگز در قاب دوربین نمی توانستم متصور شوم. با خودم می گفتم ای دوربین بیچاره! تو با تمام تکنولوژی ات که توانستی فیلم های سینمایی بعضا دروغین و خیره کننده بسازی، در پرده جادویی سینما به نمایش بگذاری و خودت را با قلدری و به یاری جلوه های ویژه صاحب افکار مردم بدانی، اینجا دیگر میدان ...
فرهنگ فاطمی در مقابل ددمنشی صهیونیست ها و مستکبران دنیا قرار دارد
) قرآنی و اهل ذکر بودند، خداوند در آیه 28 سوره رعد می گوید الَّذِینَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِکْرِ اللَّهِ أَلَا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ ، یعنی (همان کسانی که ایمان آورده اند و دلهایشان به یاد خدا آرام می گیرد آگاه باش که با یاد خدا دلها آرامش می یابد). آیت الله عابدینی یادآور شد: خداوند می فرماید دلتان فقط با قرآن و دین آرام می شود، حضرت زینب (س) هم این طور ...
اعتراف تکان دهنده ستاره استقلال و پرسپولیس: طی 3 ماه هم معتاد شدم هم قاچاقچی، هم حبس ابد گرفتم / زرینچه ...
علی اکبریان، بازیکن اسبق استقلال و پرسپولیس که زمانی هزاران نفر را در ورزشگاه به وجد می آورد.
سرنوشت عجیب مهاجم سابق استقلال
پیدا کرد و پس از آن شیشه از داخل ماشین پیدا شد. من وقتی دیدم این بنده خدا دارد گریه می کند همه آن مواد را گردن گرفتم و به پلیس گفتم شیشه ها مال من است. به خاطر آن مواد 20 سال هم به من زندانی مضاعف دادند." روزهای بد اکبریان هم از زمانی شروع شد که دو در دوران به مصدومیت به توصیه نارفیقانش گوش کرد: بزرگ ترین دلیل وقوع این اتفاق همان طور که گفتم اشتباهات خودم و رفقای ناباب بودند. چون مصدوم بودم و پایم درد می کرد به من گفتند تریاک بکش تا دردت کمتر شود! شاید باورتان نشود اما علی اکبریان ظرف سه ماه هم معتاد شد هم قاچاقچی و هم به زندان افتاد. تازه ابد هم گرفتم! ...
فال عشق امروز | یه شروع دوباره در انتظار توست! | از این فرصت غافل نشو + تفسیر دقیق
ترین دلیل وقوع این اتفاق همان طور که گفتم اشتباهات خودم و رفقای ناباب بودند. چون مصدوم بودم و پایم درد می کرد به من گفتند تریاک بکش تا دردت کمتر شود! شاید باورتان نشود اما علی اکبریان ظرف سه ماه هم معتاد شد هم قاچاقچی و هم به زندان افتاد. تازه ابد هم گرفتم! اشتباه خودم. یکی از بچه محل ها 40 گرم مواد داشت و ما را با هم گرفتند. مواد مال او بود اما پدرش در اداره آگاهی پیش من گریه کرد و با ...
اشک بارانی که در واژه ها نمی گنجد!
. در واقع عملیات تمام شده و بستان آزاد شده بود اما اثری از علیرضای من نبود. شناسایی پیکر علیرضا 39 روز از ماجرای گم شدن علیرضا گذشته بود که شب خواب دیدم علیرضا در حالی که لباس بسیجی به تن دارد و اسلحه و وسایل جنگی اش همراهش بود در خواب صدایم زد و گفت: چرا بی قراری می کنی؟ نمی گذاری بخوابم.نگاهش کردم و گفتم: علیرضا بیا در آغوش مادرت بخواب. در همان عالم خواب سراغ یکی از پسرهای ...
خدایا! وقتی به خاکم می سپارند به یادم باش
انقلاب و امت شهیدپرور ایران وقتی هر انسانی خدا را شناخت و به او ایمان آورد تمام پلیدی ها را از خود بیرون می راند، تا اینکه خشنود از نعمتهای خدا پیش خدای خود می رود و رستگار شود. و لا تقولوا لمن یقتل فی سبیل الله امواتا بل احیاء ولکن لا تشعرون. (قرآن کریم) سلام بر پدر عزیزم: پدرجان اینک من با سلاح ایمان و عشق به الله همچون کوه استوار و دریایی خروشان به جنگ مزدوران متجاوز عراقی و دست ...
ادعای دروغین تجاوز، نقشه زن پلید برای سرقت از خانه مرد ثروتمند بود
شوهرم با سرقت از آنها موافقت نمی کند، این نقشه را کشیدم. ما به آن خانه رفت وآمد داشتیم و من می دانستم آنها چه چیزهایی در خانه نگهداری می کنند. برای همین به شوهرم دروغ گفتم که این مرد به من دست درازی کرده است، می خواستم او در سرقت همراهم شود. آن شب هم همان طور که تعریف کردم اتفاق افتاد، شوهرم چون گیج بود من او را زودتر به خانه خودمان فرستادم و بعد خودم تا ساعت چهار خانه را گشتم و به صاحب خانه چاقو زدم و فرار کردم. در حال حاضر این زن و شوهر به دستور بازپرس پرونده در بازداشت ماموران اداره آگاهی تهران قرار دارند تا تحقیقات ادامه یابد. ...
ماجرای امروز چاپ شد/ روایت شهادت شهدای مدافع امنیت
...، دو تا عدس توی پلو هست؛ اما غذای شما خیلی خوب بود. بعد از شهادت حسین، باز هم روز شهادت حضرت زهرا؟ سها؟، برای هیئت غذا درست می کردم. چند سالی که گذشت، این رسم را کنار گذاشتم. یک بار خواب حسین را دیدم که آمده بود و داشت توی کابینت ها را می گشت. گفتم حسین، چه می خواهی؟ گفت می خواهم با وسایلی که اینجا گذاشتی، غذا درست کنم. تو که دیگر درست نمی کنی. بیدار که شدم، تصمیم گرفتم دوباره رسم قدیم را شروع ...
تقدیم برای عرض تسلیت
سهراب سپهری یک جایی در یک شعری می گوید: پدرم وقتی مرد پاسبان ها همه شاعر بودند ... من یک چیزی از این می فهمم آقاجانم به قدر کله خودم و آن این است که در دوره ای از این مملکت که پاسبان ها نشانه خشونت و یک دندگی و استبداد بوده اند، وقتی دیدند پدر پسرکی به رحمت خدا رفته با او مهربانانه و شاعرانه برخورد داشته اند و دلشان نرم بوده است. می دانید آقاجان؟ ما زمینی ها و دنیایی ها وقتی یک کسمان ...
ویسی: مادر من تازه فوت کرده اما هواداران به او هم فحش دادند
.... تمرکز من خوب نیست. مادر من به تازگی فوت کرده اما وقتی به او هم فحاشی می کنند، دیگر جایز نیست بمانم. حتی اگر این تیم آسیایی شود. انتظار این فحاشی را نداشتم. “حیا کن، رها کن” بسیار منطقی و درست است. دم شان هم گرم اما اینجا نمی مانم که فحش ناموس بخورم. ویسی درمورد اینکه اگر از یک روانشناس بهره می برد، شاید شرایط تیمش به لحاظ روحی و روانی به این روز نمی افتاد، گفت: خودم تمام کارهای ...
درآمدش را صرف قرآن آموزی دوستانش می کرد
نرسیده بود. رفتم کاشان و منزل آقا جواد رسیدم. عرض کردم به واسطه شغل پدرش همه محله خانواده نجیبیان را می شناختند. خلاصه در خانه شان که رسیدیم، مادر آقا جواد بسیار گرم از ما استقبال کرد. طوری رفتار می کرد که انگار پسر خودش از سفر برگشته است. ما را داخل خانه دعوت کرد و با پذیرایی گرمی که داشت شرمنده مان کرد. به ایشان گفتم از طرف جواد پیامی دارم. مادر شهید هم دخترش را صدا زد و گفت بیا ببین برادرت چه پیامی ...
مطهری: روحانی از زمان اجرای طرح گرانی بنزین خبر داشت
خون شهید مطهری که به زمین ریخت که حالا ما بیاییم بنشینیم و این حرف ها را گوش دهیم. بلند شدم آمدم بیرون و جلسه نیمه کاره ماند. خاطرتان هست این عضو شورای نگهبان چه کسی بود؟ مطهری: نمی خواهم نام ببرم. قاعدتاً اگر می گفتم شما درست می فرمایید بنده را تایید می کردند ولی نمی خواستم دروغ بگویم و برخلاف نظر خودم صحبت کنم. یعنی اگر در همان جلسه می فرمودید که نظرم را پس گرفتم ...
از نشانه های اوتیسم چه می دانید/ توصیه به خانواده ها
پرحسی نیز وجود دارد، این کودکان ممکن است نسبت به لمس حساس باشند مثلاً مارک پشت لباس، کش جوراب یا شلوار و یا لمس شدن توسط دیگران آنها را آزار بدهد. ممکن است نسبت به درد حساس باشند یا برعکس هیچ واکنشی به درد نداشته باشند و یا حتی به بوها و مزه ها حساس شوند. وی در ادامه به نشانه های اوتیسم خفیف و شدید نیز پرداخت و توضیح داد: با توجه به نشانه های ابتلاء به طیف اوتیسم که در بالا به آن اشاره شد ...