شکایت دختر جوان از رئیس شرکت: او از سه سال قبل مرا آزار داده است!
سایر منابع:
سایر خبرها
نقشه شوم علیه دختران دم بخت در سایت همسریابی
مرد جوان از طریق سایت های همسریابی به خانه های دختر جوان می رفت و طلاها و پول هایشان را سرقت می کرد. به گزارش عرشه آنلاین ؛ مرد شیاد در سایت همسریابی، دختر تنها و دم بخت را شناسایی می کرد تا نقشه شومش را اجرا کند. او با پوشیدن لباس های شیک و سوار شدن به خودروهای کرایه ای مدل بالا خود را ناخدا، دکتر، مهندس یا خلبان جا می زد و برای اجرای نقشه اش به سر قرار با طعمه هایش می رفت. ...
اجاره خودروهای لوکس برای خواستگاری شیطانی از زنان و دختران در تهران + گفتگو
و کلید خانه ام را سرقت و مرا همان جا رها کرد. بعد از رفتن اردلان، به سختی خود را به نزدیک جاده رساندم. راننده ای متوجهم شد و مرا به اداره پلیس رساند بعد از شرح ماجرا برای پلیس و ثبت شکایت به خانه رفتم اما با درهای باز و سرقت اموال خانه روبه رو شدم. به دنبال شکایت دختر جوان، تیم تحقیق راهی محل شده و در بازبینی دوربین های مداربسته محل سرقت، تصویر سارق به دست آمد. همان طور که مأموران ...
برای دفاع از خودم او را کشتم ! / ادعای تازه مر تهرانی در قتل پسرش
رفتارهایش به او تذکر دادم اما او توجهی به حرف هایم نمی کرد و آخرین بار وقتی بحث مان شد به من حمله کرد و قصد داشت تا جانم را بگیرد که من هم برای دفاع از خودم با پتک به سرش زدم. اگر او را نمی زدم مرا کشته بود. قاضی از متهم پرسید چرا بعد از فوت پسرت او را مثله کردی؟ متهم جواب داد: بعد از این اتفاق حالم خیلی بد بود و فقط می خواستم جسدش را از خانه بیرون ببرم و دفن کنم اما از آنجایی که ...
آزار شیطانی دختر 10ساله تهرانی توسط ناپدری بی رحم !
زدند و گفتند بیا جنازه شوهرت را تحویل بگیر. شوهرم خودکشی کرده بود. چند روز پس از خودکشی مصطفی پیام های گوشی ام را چک کردم و متوجه شدم شوهرم قبل از خودکشی برایم پیام فرستاده و نوشته است: نسترن جان، هر روز و شبی که میام خونه و دستم خالی هست پیش تو و دخترمون خجالت می کشم، من مرد این شرایط نیستم حلالم کن... نسترن ادامه داد: پس از مرگ مصطفی، مدیر هتل من را استخدام کرد و چند سال بعد با یکی از ...
توسل به حضرت زهرا (س)
پیدا کردم. متوجه شدم که گریه می کند! گفتم: بلند شو گریه فایده ای ندارد. به بچه ها دستور عقب نشینی بده. این نیروها دیگر توان جنگیدن ندارند. اگر صبح بشود تمام نیروها از بین می روند. دیدم اصلاً جوابم را نمی دهد. تکانش دادم و گفتم: تو فرمانده ای. بلند شو دستور بده برگردیم. سرش را بلند کرد و گفت: ما وظیفه انهدام نیروهای عراق را داریم. باید دشمن را منهدم کنیم و بعد برگردیم. درسته؟ گفتم: بله ...
ماجرای قتل این مرد جوان به دست پسر عمه اش ؛ پسرداییم به من تعرض می کرد اورا کشتم !
. عباس گفت هرچه از پسرش پرسیده چرا با عرشیا دعوا کرده جوابی نگرفته است. عباس درست می گفت چون من هم اصرار کردم و پسرم عرشیا چیزی به من نگفت. بعد یک دفعه صدا بلند شد. ما وارد خانه شدیم و جسم خونی روزبه را دیدیم. من به سمت عرشیا دویدم که چاقو را از دست او بگیرم؛ اما با چاقو به من هم حمله کرد. با این گفته ها بود که ماموران عرشیا را بازداشت کردند. پسر جوان به قتل پسردایی اش اعتراف کرد و گفت ...
آوا کوچولو بر اثر شکنجه های نامادری اش درگذشت
راه صحت سنجی این حرف ها، صحبت با خانواده آواست تا آنها بگویند چه اتفاقی برای دخترک افتاده است. یکی ازبستگان بسیار نزدیک آوا می گوید: پدر و مادر آوا، 15سال پیش ازدواج کردند و تا شش، هفت سال بچه دار نشدند، بعد از مدتی، خدا به آنها یک دختر و پسر داد. آراز 8 ساله است و آوا هم 4 ساله. آنها تا مدتی زندگی خوبی داشتند اما بعد به خاطر اختلافاتی که داشتند، مادر آوا جدا شد و با مرد دیگری ازدواج کرد ...
آوا دختر 4 ساله ارومیه ای فرشته آسمان ها شد + فیلم و جزییات
به گزارش رکنا، از دقایقی قبل سایت خبر فوری از مرگ آوا قهرمانی خبر داد. دختر 4 سال ارومیه ای که هفته گذشته خبر هولناک وی توسط نامادری اش منتشر شده بود، بعداز اینکه براثر شدت جراحات به کما رفته بود، ساعاتی پیش درگذشت. جزئیات حادثه فیلمی در فضای مجازی منتشر شده که نشان می دهد زنی با بی رحمی کامل اقدام بە پرت کردن دختری خردسال از پلەهای منزل می کند کە پس از پرس و جو و ...
متهم: سرقت موتور های لوکس را در فضای مجازی آموزش دیدم
ر ایران ماندگار می شود و به سرقت هایش ادامه می دهد. بهادر چقدر درس خوانده ای؟ من دیپلم دارم و قرار بود همراه مادر و خواهرم برای ادامه تحصیل به آلمان بروم. همه مقدمات سفر فراهم شد، اما چند روز مانده به سفر مادرم متوجه شد من ممنوع الخروج هستم. مادر و خواهرم به آلمان رفتند و من در ایران ماندگار شدم. چرا ممنوع الخروج شدی؟ یک سال قبل همراه تعدادی از دوستانم سرقت می ک ...
مرد هزار چهره سایت های همسریابی به دام افتاد
می رفت و صدای جانوران وحشی به گوشم می رسید، احساس می کردم در یک قدمی مرگ قرار گرفته ام، اما خدا به من کمک کرد و چند ساعت بعد خودرویی از آن محل می گذشت که مرا دید و نجاتم داد. پس از این حادثه به سرعت به خانه ام رفتم و تازه متوجه شدم خواستگار قلابی پس از اینکه مرا در بیابان رها کرده، کلید خانه ام را از داخل کیفم برداشته و به آنجا رفته و تمامی اموالم را که چند میلیارد تومان ارزش دارد، سرقت کرده است. ...
حرفهای عجیب موبایل قاپی که در 16 سالگی دست به جنایت زد
. به خانواده اش که فکر می کردم دلم آشوب می شد. خیلی حالم بد بود و رفتم پیشصمیمی ترین دوستم و سفره دلم را برایش باز کردم. از شب تا صبح کنارش نشستم و گریه کردم. او گفت برای مقتول خیرات پخش کن و از خدا طلب بخشش کن. من هم همین کار را کردم تا اینکه دوستم مرا لو داد. چرا این کار را کرد؟ تا جایی که متوجه شدم، به گوشش رسیده بود که پشت سرش حرف زده ام. اما من حرف بدی نزده بودم، فکر می ...
پدری که پسر تحصیل کرده اش را تکه تکه کرد و در شهر پخش کرد!
کشته می شدم. وی درباره اتهام جنایت بر میت گفت: می خواستم جسد پسرم را از خانه بیرون ببرم و دفن کنم. ولی چون خانه مان ویلایی بود، ترسیدم همسایه ها مرا ببینند.به همین خاطر جسد را مثله کردم. من از قتل پسرم ناراحتم و مجبور به کشتن او شدم. در پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا رای صادر کنند. انتهای پیام ...
قتل فجیع پسر تحصیلکرده استرالیا پس از بازگشت به ایران / اندام های جسدش در شهر پخش شده بود + جزییات
پتک به سرش زدم و او را کشتم. اگر او را نزده بودم حتما خودم کشته می شدم. وی درباره اتهام جنایت بر میت گفت: می خواستم جسد پسرم را از خانه بیرون ببرم و دفن کنم. ولی چون خانه مان ویلایی بود، ترسیدم همسایه ها مرا ببینند.به همین خاطر جسد را مثله کردم. من از قتل پسرم ناراحتم و مجبور به کشتن او شدم. در پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا رای صادر کنند. ...
وقتی مکث را تمرین کردم
وسط های لیست تقریباً بلندبالایم نوشته بودم: یک و نیم کیلو سبزی خوردن. همسرم آمد. بدوبدو خرید ها را گذاشت خانه و رفت که به کارش برسد. وسایل را که باز می کردم سبزی ها را دیدم. یک و نیم کیلو نبود. از این بسته های کوچک آماده سوپری بود که مهمانی من را جواب نمی داد. حسابی جا خوردم! چرا اینطوری گرفته خب؟! بعد با خودم حرف زدم که بی خیال کمتر می گذارم ...
دام سیاه آقای مدیر برای منشی سابق
به گزارش خبرنگار جام جم، روز های پایانی آذر امسال، دختری جوان با حضور در پلیس آگاهی تهران از مردی به اتهام حبس غیرقانونی، شکنجه و تجاوز به عنف شکایت کرد و گفت : سه سال قبل دنبال کار بودم که بعد از گذشت چند ماه از طریق یکی از دوستانم آگهی استخدام منشی برای یک شرکت تبلیغاتی در تهران را یافتم و به آن شرکت رفتم . بعد از گفت و گو و مصاحبه قبول شدم. پس از توافق با کارفرما مشغول به کار شدم. کم کم ...
دست درازی کارفرما به دختر جوان با تهدید انتشار فیلم!
رویداد24 همشهری نوشت: با شکایت دختری که مدعی است مردی او را گروگان گرفته و 3 روز در شرکتی زندانی کرده و مورد آزار و اذیت قرار داده، تحقیقات پلیس برای دستگیری این مرد آغاز شده است. دختر جوان گفت: من 3 سال قبل از طریق یکی از دوستانم با مردی به نام شهرام که شرکت تبلیغاتی داشت، آشنا شدم. قرار شد به عنوان منشی در آنجا کار کنم، اما بعد از چند ماه شهرام مدعی شد که از همسرش طلاق گرفته و به ...
دوستم مرا برای دوست پسرش برده بود/ با قمه مرا ترساند و تعرض کرد
و رابطه آنها ادامه داشت. دختر جوان در ادامه شکایت خود توضیح داد: مدتی از این ماجرا گذشته بود تا اینکه یک روز مریم از من خواست همراه او به خانه یکی از دوستانش بروم. من هم قبول کردم و با هم به خانه ای در جنوب تهران رفتیم. بعد از ورود به منزل فهمیدم آنجا خانه مجید است، در حالی که مریم حرفی در این باره به من نزده بود. مریم بعد از رودررویی من و مجید ما را ترک کرد و از خانه بیرون رفت. بعد از ...
دلخوری دوستانه، راز یک قتل را بعد از 15ماه فاش کرد/ قاتل برای دزدیدن گوشی پسر جوان، سینه او را با چاقو ...
موضوع رفتار بد او را برای آنها تعریف کردم. نمی دانم چه کسی به او خبر رساند که من پشت سرش بدگویی کرده ام. او هم بعد از شنیدن این موضوع خیلی ناراحت شد و برای انتقام گیری از من، به پلیس زنگ زد و راز قتل 15 ماه قبل مرا برملا کرد
علت درگیری شدید فیلیپه ملو و کایل واکر در پایان جدال منچسترسیتی و فلومیننزه چه بود؟
بود. من هم به او گفتم برو به جهنم! او بازیکنی بداخلاق و بددهن است.
سرنوشت تلخ پسر گورستان خواب
.... آن زمان 14 سال بیشتر نداشتم که دوستانم مرا تشویق به مصرف هروئین کردند تا بتوانم با انرژی زیادتری کار کنم. با آنکه می دانستم با مصرف هروئین روزگارم سیاه می شود اما غرورم اجازه نداد تا به آنها نه بگویم. این بود که با استعمال اولین مواد مخدر درآن باغ لعنتی آرام آرام به معتادی وحشتناک تبدیل شدم و زندگیم در مسیر تباهی قرار گرفت. چند سال بعد در خیابان عاشق دختری زیبا شدم و پس از مدتی ...
خانواده 7 نفره در مراسم هنرمندان سرقت میکردند
همان بچگی با سرقت آشنا شدم. او ادامه داد: زمانی هم که بزرگ شدم با بهزاد، سارق خانه ها ازدواج کردم و با همدستی هم سرقت ها را انجام می دادیم. اما بعد از مدتی تصمیم گرفتیم از شگردی دیگر استفاده کنیم. سرقت خانه ریسک داشت و هر لحظه ممکن بود صاحبخانه سر برسد یا دستگیر شویم، اما جیب بری احتمال دستگیرشدنش خیلی کم است چرا که کسی اصلاً متوجه نمی شد کی از او سرقت شده چه برسد به اینکه چهره سارق را ...
تعرض به منشی با وعده ازدواج
ازدواج صحبت کنیم. وقتی وارد دفترش شدم، مرا در اتاقی سه روز حبس کرد و دوباره در این سه روز مرا آزار داد. پس از سه روز مرا داخل خیابانی رها و این بار هم تهدید کرد از من عکس و فیلم سیاه تهیه کرده و اگر شکایت کنم آن ها را در فضای مجازی منتشر می کند و آبروی مرا می برد. وقتی به خانه برگشتم تازه متوجه شدم خانواده ام سه روز قبل به اداره پلیس رفته اند و برای من اعلام مفقودی کرده اند. سپس تصمیم گرفتم از مرد شیطان صفت شکایت کنم. با شکایت دختر جوان متهم به دستور بازپرس تحت تعقیب مأموران پلیس قرار گرفت. ...
قتل هولناک تازه داماد مقابل خانه مجردی خواهرزن
خواهرش است. وقتی گوشی را بررسی کردم، متوجه شدم مردی غریبه بارها با او تماس گرفته است. وی ادامه داد: وقتی از همسرم درباره تماس های مرد غریبه توضیح خواستم مدعی شد او دوست خواهرش است. برای اینکه موضوع حل شود به همسرم گفتم دیگر حق نداری به خانه خواهرت بروی اما او توجهی به حرف هایم نمی کرد و باز هم به آنجا می رفت و تا دیروقت در آنجا می ماند. آخرین بار وقتی همسرم به خانه برگشت آنقدر عصبانی ...
قاتل 17 ساله: قصد سرقت داشتم
جوان آنلاین: نوجوان 17 ساله ای که در جریان سرقت گوشی تلفن همراه پسر جوانی مرتکب قتل شده بود، پس از 15 ماه و 17 روز بازداشت شد و به جرم خود اعتراف کرد. روز سه شنبه پانزدهم شهریور ماه سال 1401 رهگذرانی در یکی از پارک های محله الغدیر در شرق تهران متوجه درگیری خونین پسر جوانی با پسر موتور سواری شدند و حادثه را به پلیس گزارش دادند. با اعلام این خبر، به سرعت تیمی از مأموران کلانتری 136 ...
مستند مادر فریده ، راوی حضور ایرانی ها در جنگ بوسنی
...، گفت: وسط حرف های مادر فریده متوجه روایت قصه ای از چند کودک کوزوویی شدم که مادر فریده مدت کوتاهی از آن ها نگهداری کرده بود. همان لحظه نیت کردم بچه هایی را که مادر فریده را گم کرده بودند، پیدا کنم. همان جا هم از زهرا که راوی داستان است خواستم که در این راه کمکم کند. نعمت اللهی درباره چالش های ساخت این مستند گفت: پیچیدگی ساخت مایکا آنجا بود که من کاراکتری به نام فریده داشتم که سوژه اصلی ...
درخواست طلاق از تازه عروسی که در غذا سیر و پیاز می ریزد!
، دوست و آشنا مرا مسخره می کند و می گوید تو بیماری. در این 6 ماه علاقه ام تبدیل به تنفر شده و می ترسم اگر بیشتر این زندگی را ادامه دهم کار به جاهای خطرناکی برسد. قاضی پس از شنیدن حرف های زوج جوان آنها را به کلاس های مشاوره هدایت کرد و قرار شد بعد از 2 ماه اگر مشکلات شان حل نشد حکم طلاق را صادر کند. ...
ارتباط نامشروع در پارک شهر !
تغییر کرده بود. یک روز که طبق معمول دختران و پسران را در پارک دور هم نشانده بودم تا با یکدیگر برای ارتباطات نامشروع آشنا شوند، ناگهان نیروهای انتظامی از راه رسیدند و مرا به خاطر این رفتارهای هنجار شکنانه به کلانتری هدایت کردند. وقتی مقابل مقام قضایی قرار گرفتم او با صدور قرار قانونی مرا تا زمان رسیدگی به پرونده خلافکاری هایم در حالی آزاد کرد که باید مدتی را نیز در کلاسهای مشاوره و روان شناختی نیروی انتظامی می گذراندم اما .... بیشتر بخوانید: نکته ای که همه دانشجوهای دختر و پسر باید بدانند ...
پیامک های عاشقانه به دختر جوان خون به پا کرد
پیام های عاشقانه جوانی از اتباع خارجی به دختری که قصد داشت با او به ترکیه فرار کند، خون به پا کرد و برادر دختر با ضربات چاقو به قتل رسید. به گزارش اعتمادآنلاین ، متهم که در رویای یک زندگی بهتر به ایران فرار کرده بود و قصد داشت به همراه خواهر و برادری از مرز ایران خارج شود و به ترکیه برود، در نهایت در دادگاه کیفری استان تهران به اتهام قتل پای میز محاکمه رفت. یک سال قبل درگیری ...
امروز با فروغ: ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد (+فایل صوتی)
... من راز فصل ها را می دانم و حرف لحظه ها را می فهمم نجات دهنده در گور خفته است و خاک، خاک پذیرنده اشارتیست به آرامش زمان گذشت و ساعت چهار بار نواخت در کوچه باد می آید در کوچه باد می آید و من به جفت گیری گل ها می اندیشم به غنچه هایی با ساقه های لاغر کم خون و این زمان خستهٔ مسلول ...