سایر منابع:
سایر خبرها
چشم انتظاری 8 ساله/حسرت زیارت امام رضا (ع) به دلم ماند
فداکار بود که در روستاهای مناطق محروم تدریس می کرد، در میان برف و باران پیاده مسیر این روستاها را می پیمود تا به بچه های روستا درس بدهد. وقتی جنگ شروع شد، او سه فرزند داشت و چهارمی اش هم در راه بود، هنگام اعزام به جبهه از همه اهالی خانه خداحافظی کرد تا این که نوبت به من رسید، به خانه ما آمد تا از او خداحافظی کنیم، به من گفت: خواهرم! حلالم کن من سفری در پیش دارم. گفتم: کجا می روی ...
اشک کودکان، جوانی را مدافع حرم کرد
...، دبیر محله اسفندیاری و بستان هم حضور دارد. او افتخار جانبازی در 8 سال دفاع مقدس را داشته و اینک بازنشسته سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با درجه سرهنگ تمام است. صفر نژاد در صحبت هایش از امنیت کشورمان در مقایسه با کشورهای دیگر صحبت می کند و می گوید: خدا را شکر در سایه ولی امر مسلمین و با حضور چنین جوانان با غیرت در کشور، آرامش داریم. یکی از علائم ظهور امام زمان(عج) همین وقوع جریانات سوریه و عراق است. خوشا آنانکه رفتند و شهید شدند و به ما آرامش دادند. همه ما رفتنی هستیم اما این شهدا هستند که مرگ خود را متفاوت رقم می زنند و با خدا معامله می کنند. منبع: همشهری محله ...
چراغچی فرمانده ای مقتدر و صبور بود
را کسی متوجه نشد و عملیات را شروع کردیم. همراه با شهید چراغچی، به درون شیارها و معابر عراقی ها رفتیم. حدود 20 نفر از نیروها بودند که ترسیده و به زمین چسبیده بودند. هر کاری کردم، بلند نشدند. تیرباری بود که تا ساعت چهار بعد از ظهر فردای عملیات، همچنان بچه ها را می زد. نیروها به همین خاطر ترسیده بودند. وی اضافه می کند: کمی جلوتر رفتم و دیدم فرمانده گروهان روی زمین افتاده و به شهادت رسیده ...
داستان چگونه نوشتن این کتاب خواندنی است
که کتاب طنز اجتماعی برای نوجوانان است، سیب آرزو شامل 2 داستان نوجوانانه، آدم برفی که کتاب سال سلام بچه ها شد و آن روز سه شنبه بود از من به چاپ رسیده است. این توضیح نشان می دهد من پیش از دختر شینا هم در زمینه ادبیات کودک و نوجوان و در موضوع دفاع مقدس فعال بوده و به جوایزی هم رسیده بودم، اگر چه دختر شینا مسیر متفاوتی برایم رقم زد. چه مسیری طی شد تا به نگارش زندگی زنی مقاوم از دوران دفاع ...
ماجرای دعوای حاج احمد با شهید وزوایی چه بود؟
خواهش و تمنّا، اول از همه احمد را تا پای تویوتا بردم و واداشتم برگردد به دوکوهه. بعد هم رفتم سر وقت وزوایی. با من بمیرم و تو بمیری او را بردم داخل سنگر و نشاندم. وزوایی خیلی حال بدی داشت. در سکوت و با نارضایتی به حرف هایم گوش داد و دست آخر در حالی که از غیظ صدایش می لرزید، گفت: نه برادر، این حرف ها هیچ چیزی را جبران نمی کند. من با این بچه ها به قصد جنگ با دشمن به خوزستان آمدم. این برادر ...
حکایت 65 سال عاشقی با لوریس چکناواریان
می روند. شما سال هاست در جایگاه و موقعیتی هستید که می توانید به هر کشوری که بخواهید مهاجرت کنید، اما در ایران مانده اید و حتی محله ای که در آن زندگی می کنید را تغییر نداده اید. چرا؟ با شنیدن سوال شما بلافاصله مثالی به ذهنم رسید. می گویند بعد از یک جنگ پسر پادشاه خسرو به روم فرار کرد. انسان توانایی بود و آنجا کارهای عجیب و غریبی انجام داد. امپراتور روم به او گفت چه کاری می خواهی برایت ...
داستان چگونه نوشتن این کتاب هم خواندنی است
که کتاب سال سلام بچه ها شد و آن روز سه شنبه بود از من به چاپ رسیده است. این توضیح نشان می دهد من پیش از دختر شینا هم در زمینه ادبیات کودک و نوجوان و در موضوع دفاع مقدس فعال بوده و به جوایزی هم رسیده بودم، اگر چه دختر شینا مسیر متفاوتی برایم رقم زد. چه مسیری طی شد تا به نگارش زندگی زنی مقاوم از دوران دفاع مقدس دست بزنید؟ خانم قدم خیر محمدی کنعان در ابتدا تمایلی برای انجام گفت وگو و ...
مرگ وحشتناک دو کودک در واژگونی ظرف آب جوش
. چند دقیقه بعد با اطلاع مادر خانواده، نیروهای اورژانس به محل حادثه در باقرشهر رسیدند و این دو کودک نیمه جان را به بیمارستان منتقل کردند. در ادامه ماموران کلانتری 151 یافت آباد نیز درجریان انتقال این دو کودک به بیمارستان قرار گرفتند و برای بررسی موضوع راهی محل شدند تا تجسس های خود را در این رابطه آغاز کنند. با حضور ماموران پلیس نیز مشخص شد که این دو کودک خردسال به شدت دچار سوختگی شده ...
فتاحی: عروس های جنگ درباره رزمندگان خاموش جنگ نوشته شد/ رنج هایی که در قلب زنان شهرهای جنگ زده وجود دارد
مظلومیت نانوشته از جنگ بسیار است، گفت: بیشتر کتاب هایی که درباره جنگ تحمیلی نوشته ام، سرگذشت قصر شیرین است. من در دوران جنگ کودک بودم. ما 8 بچه بودیم که پدرمان را که از نیرو های نظامی بود به دلیل مجروحیت از دست داده بودیم. پدرم بی آنکه نام شهادت بر او باشد، شهید شد. وی کتاب عروس های جنگ را یکی از آثاری دانست که درباره مظلومیت های جنگ نوشته شده است و افزود: این کتاب درباره عروس هایی نوشته ...
گل آفتابگردان من!
چند سال پیش دو روزی به عید مانده، شب به اتفاق شوهر و بچه هایم برای خرید به خیابان ولی عصر رفتیم. منزل ما امیرآباد است از امیرآباد با تاکسی به ولی عصر رفتیم کمی خرید کردیم. از میان همه چیزهایی که خریدیم من یک دسته گل آفتابگردان را بیشتر دوست داشتم. گل های بزرگ و زیبای آفتابگردان روی ساقه های بلند و سبزی قرار داشت و به نظر طبیعی می آمد. از میدان ولی عصر، پیاده به طرف منزل به راه افتادیم. بلوار ...
اعمال ضد انقلاب بدتر از داعش بود
اینکه منفجر شود، صاف روی سر این بنده خدا افتاده و به شهادت رسیده است. من آنجا فهمیدم اگر قرار باشد مرگ کسی از راه برسد، در هرجا و حالتی باشد او را دربرمی گیرد. یا برعکس اگر قرار بر ماندن باشد، این اتفاق نمی افتد. اگر آن گلوله بعد از برخورد به سر باباگلی منفجر می شد، همه ما هم به شهادت می رسیدیم و شاید 80 درصد کادر لشکر14 همان جا از بین می رفتند. در طرف مقابل ما در یک سنگر مستحکم بودیم اما گلوله ای که ...
تا نفس دارم می جنگم
مقدس تبدیل شد. کتاب تا نفس دارم می جنگم خاطرات دوران کودکی، نوجوانی، فعالیت های هنری وی در دوران انقلاب اسلامی و دفاع مقدس این هنرمند متعهد کشور است. میرزاوندی در خاطره ای (صص 4749 کتاب)، دیدار مجموعه هنری خویش با آیت الله خامنه ای در دوره ریاست جمهوری را چنین روایت می کند: بیست و یکم بهمن ماه سال 1365 بود. آقای محمدعلی طاهری از ساری و من، توی بخش تک خوانی اول شده بودیم. به ما ...
خداداد عزیزی: اطراف حرم دستفروشی می کردم
بنایی و با آن که کار سختی بود و با آن سن و سال باید کیسه های سنگین را جابجا می کردم اما آن کار را به دستفروشی ترجیح می دادم. قبل از بازی با استرالیا به پدرم گفتم برود حرم * موقع زیارت امام رضا (ع) حس و حالی به من دست می دهد که قابل وصف نیست و نمی توانم به شما بگویم درونم چه اتفاقاتی رخ می دهد. فقط می توانم بگویم که زیباترین لحظات را سپری می کنم. * تا حالا برای خودم ...
شهید آوینی تصویرگر روایت عشق
به گزارش روز پنح شنبه خبرنگار فرهنگی ایرنا، شهید آوینی که سال ها به تصویرگری از جنگ ایران و عراق پرداخت و خالق روایت های بسیاری از آن روزگار شد در سال 1372 به فیض شهادت نایل آمد. بیستم فروردین ماه سالروز عروج عارفانه بزرگمرد عرصه هنر دفاع مقدس است، آوینی شهیدی که تمام توان و هنر خودش را به خدمت گرفت تا روح ما را به روح شهدا که در هستی غرق شده اند، پیوند زند. شهید آوینی سال ها به ...
"گل وینه" روایتی است از زندگی شیرزنان این زمین زیر سایه جنگ تحمیلی
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ به نقل از گوهرشادنیوز، این کتاب به همت بسیج جامعه زنان ایلام نوشته شده است، نویسنده کتاب در هفت بخش متفاوت به نقل خاطرات هفت تن از بانوان این مرز و بوم در دوران دفاع مقدس پرداخته است و نقش آفرینی شیرزنانی ایران را در هشت سال دفاع مقدس به تصویر کشیده است. نگاه متفاوت این کتاب به جنگ جالب و خواندنی است. متن این کتاب جنگ، را از دیدگان زنان و دخترانی که ...
توصیه کتاب: پدر سرگی از لئو تولستوی
...> ازآن پس، برای جبران گناهانش سرگردان به راه می افتد. نویسنده در آخرین سطور داستان می گوید: که . . . در سیبری به کار در زمینهای دهقان متمکنی پرداخت. اکنون در آنجا در خانۀ اربابش به سر می برد، کشت و کار می کند، به بچه ها نوشتن می آموزد و از بیماران پرستاری می کند. این قصه، که از آثار دوران پختگی تولستوی است، حاوی چکیدۀ تمام فلسفۀ اوست که به کار بستن عشق در عمل را راهی به سوی خدا می داند. خرید کتاب از شهر کتاب خرید کتاب از سایت نشر چشمه ...
جزئیات بیشتر از بیماری نادر کودکان جنوب کرمان/تصاویر 18+
سردی شهرستان رودبار جنوب با آن بدن بسیار کبود و وحشتناکش سه هفته قبل از سال 95 و مرگ ابوذر ناروئی مبتلا به بیماری ای بی در سن 21 سالگی (سال1392) نمونه ای دردناک از این قصه پر غصه می باشد البته سایر بچه های ای بی نیز فقط زنده اند ولی زندگی نمی کنند چرا که با این بیماری دیگر آینده ای ندارند و همین ناامیدی و منزوی شدن از جامعه شمارش معکوس زندگی آنان را رقم می زند . زینب ؛ حمیده ؛ دانیال ...
اعتیاد یک زن به تلگرام جنایت آفرید
ساعت 7:45صبح 27اسفند سال گذشته پسر22ساله ای با کلانتری 111هفت چنار تماس گرفت و با صدایی لرزان خبر از قتل مادرش داد. مأموران پس از حضور در محل ماجرا را به قاضی سعید احمدبیگی، بازپرس ویژه قتل تهران مخابره کردند و تحقیقات در این پرونده شروع شد. محل جنایت آپارتمانی در خیابان هفت چنار بود. تیم تحقیق به محض حضور در آنجا با خانه ای به هم ریخته روبه رو شدند که نشان از درگیری پیش از جنایت داشت ...
گفت وگو با سایه بعد از سینما در بازار کتاب
شرمندگی امانتش گرفتم و شروع به خواندن کردم. شب عجیبی بود... در کمال تعجب، شخصیت ها، فضا و روابط را آشنا دیدم. صبح به دفتر کار دوست محققم، سیدقاسم یاحسینی، رفتم و ماجرا را برایش شرح دادم. اولین جمله اش آن بود که خودم را دچار دردسر هر دو گروه موافق و مخالف هدایت خواهم کرد و از این موضوع بگذرم. شاید این نصیحتِ به حق ایرانی و جملات بعد از آن بود که مرا بر پافشاری هفت ساله انداخت که ...
سوری: نوشتن به زبان عربی طبیعت فلسفه اسلامی است/ روضة المریدین در راه بازار کتاب
پاسخ به پرسش دیگری درباره رواج فارسی نویسی در ایران اظهار کرد: زمانی که سه قرن از ورود اسلام به ایران گذشت، فارسی نویسی نیز در ایران اسلامی رواج یافت؛ به عنوان مثال نخستین فیلسوف و عارفی که در منطقه همدان به نوشتن رساله های خود به زبان فارسی همت گمارد، عین القضاة همدانی است. زبان فارسی؛ زبانی مقدس مصصح کتاب علم التصوف در ادامه گفت وگو با ایبنا، طبیعت علوم اسلامی و نوشتن ...
ارثیه پدر، برای دختر دردسرساز شد
.... وی افزود: حدود دو ماه پیش وقتی برادرم به همراه خانواده اش میهمان من بودند، بحث خانه را پیش کشید و ادعا کرد که باید خانه را به او بدهم که با اعتراض من و همسرم روبه رو شد. بعد از گذشت چند روز از طریق پیامک و تماس های تلفنی شروع به تهدید کرد که اگر خانه را به او ندهم، هم خودم و هم بچه هایم را از بین می برد. این زن ادامه داد: من تهدیدهایش را نادیده گرفتم تا اینکه چند روز پیش ...
سردار شهیدی که نگران بعد از شهادتش بود !
شمال نیوز : سردار کمیل، مشاور عالی فرماندهی کل سپاه، خاطره ای آموزنده و تکان دهنده از همرزم شهیدش، سرلشکر محمدحسن طوسی ، قائم مقام لشکر 25 کربلا نقل کرده است؛ در این خاطره که در وبلاگ لشکر 25 کربلا منتشر شده، آمده است: *** یک روز بعد از پایان عملیات والفجر 8، شهیدطوسی تویوتا را روشن کرد و به سمت حرکت کردیم. در حال طی کردن مسیر اروند کنار آبادان بودیم. فضایی معنوی و روحانی در ...
شرح سانحه دردناک تصادف اسطوره فوتبال از زبان همسرش
سرویس ورزشی جوان ایرانی مهمترین و داغ ترین اخبار ورزشی: به گزارش سرویس ورزشی جام نیوز ، سیروس قایقران اوایل سال 77 در راه بازگشت از تعطیلات نوروز ی در حالیکه همراه فرزند، همسر و برادر همسرش با اتومبیل خود عازم تهران بود، حوالی امامزاده هاشم در اثر تصادف خود و فرزندش (راستین) جان به جان آفرین تسلیم کردند. قایقران با این که سال هاست از میان ما رفته اما هنوز نزد خاص و عام محبوب ...
ارثیه پدر، برای دختر دردسرساز شد
توافق را بین خودمان بستیم و امضا کردیم. وی افزود: حدود دو ماه پیش وقتی برادرم به همراه خانواده اش میهمان من بودند، بحث خانه را پیش کشید و ادعا کرد که باید خانه را به او بدهم که با اعتراض من و همسرم روبه رو شد. بعد از گذشت چند روز از طریق پیامک و تماس های تلفنی شروع به تهدید کرد که اگر خانه را به او ندهم، هم خودم و هم بچه هایم را از بین می برد. این زن ادامه داد: من تهدیدهایش را ...
پناهیان: کشور قدرتمند هیچگاه جنگ و تجاوز به راه نمی اندازد
شهدا در دوران دفاع مقدس و پس از آن در بین شهدای حرم نیز اشاره کرد و یادآور شد: به قدرت روحی شهدا رشک می بریم چون شهدا مظهر قدرت یک ملت هستند. استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به اینکه شعرا و آهنگ سازان برای معرفی عظمت شهدا آثاری را تولید کنند که قدرت شهدا را به خوبی بیان می کند، ادامه داد: شهدا قبل از اینکه معصوم و مظلوم باشند قدرتمند بودند، کشوری که می خواهد در جهان نمونه باشد باید ...
سیلی ناجوانمردانه
دادن به او را بدهد چند سیلی محکم به او و چند تا از بچه های نظافتچی زد، به طوری که اثر انگشت او بر صورت آنان نقش بست. آنگاه مثل یک مار زخمی به سراغ ما آمد و گفت: شما مقصر هستید، زیرا خودتان را روی زمین کشیده اید و سلول را با لباس هایتان کثیف کرده اید. آنگاه چندین ضربه کابل به پشت و کمر یکی از بچه ها به نام محسن روغنی که پایش قطع شده بود زد. بعد از او نوبت به من و یکی دیگر از بچه های فلج رسید. چند ضربه محکم کابل، با بی رحمی تمام بر گردن مان وارد کرد به طوری که تا یک هفته، نمی توانستیم، سرمان را تکان دهیم. فهمیدم که همه اینها به خاطر تلافی بحث دیروز بوده است. ...
مثل درختی خشکیده پشت چراغ سبز
...، کف درست کنم و دیوارها را برق بیندازم. چه طور با روزنامه شیشه تمیز کنم. چه طور چربی های بالای کابینت را نابود کنم. ارباب خودم بزبزقندی روز اول که رفتم نظافت نمی دانستم باید از کجا شروع کنم. صاحب کار، زن مهربانی بود که خودش هم کمک می کرد. یعنی خانه اش تمیز بود. مشکلش انباری بود که توی پارکینگ خیلی دوده گرفته و لازم بود گردگیری و تمیز بشود. همه ی کارتن ها و وسایلش ...
روایت رضا کیانیان از خواب عجیبی که خادم حرم امام رضا (ع) دید
از شب های زمستان، بعد از کشیک خوابیده بودم که امام به خوابم آمد و فرمود: بلند شو برو جلو پنجره فولاد. بی معطلی بیدار شدم. از این سوی صحن نگاه کردم و دیدم برف سفید یکدستی سراسر صحن را پوشانده و هیچ خبر دیگری نیست! با خودم گفتم حتماً خیالاتی شدم ...برگشتم و خوابیدم. دوباره امام به خوابم آمد و گفت : مگر نگفتم بلند شو برو جلو پنجره فولاد؟! دوباره بلند شدم و رفتم و نگاه کردم و باز هم جز برف ...
سه شنبه ای استثنایی در پایان سال94
رقم زد. او ابتدا ما را به دیدار جانبازی برد که روی تخت خوابیده بود. جانباز ذاکری ما را به همرزمش معرفی و از او خواست درباره نحوه جانبازی خود بگوید. آن جانباز بعد از این که مطمئن شد از او فیلمبرداری نمی کنم، لب به سخن گشود و گفت: من سهیلی فر هستم، قبل از جنگ در آبادان زندگی می کردیم. پدرم همان ماه اول جنگ به اسارت دشمن درآمد. برادرم عباس پاسدار بود و در عملیاتی به شهادت رسید و تا کنون ...
فرهنگ دفاع مقدس سازمانی و دولتی شده است/همت و باکری ادا نداشتند/با ماشین 200 میلیونی بیت المال نمی شود ...
گروه جهاد و مقاومت مشرق - حمید داودآبادی رزمنده، عکاس و محقق دوران دفاع مقدس که افتخار جانبازی را نیز در کارنامه زندگی اش دارد؛ به ناگفته هایی از اوضاع فرهنگی و نشر کتاب های دفاع مقدس در کشور اشاره کرد که کمتر مورد توجه قرار گرفته است. نویسنده کتاب پهلوان سعید در این گفت وگوی تفصیلی از عملکرد دستگاه هایی گفت که در مقوله جنگ و حفظ آثار و ارزش های دفاع مقدس، بودجه های کلان فرهنگی را صرف اغراض ...