این کشور با شهادت این مرد، ضربه سختی خورد
سایر منابع:
سایر خبرها
خداداد: از این تیم ملی جدا شدم چون لذت نبردم
جایگاه مشخصی ندارد. تمام هم و غم من این بود که به تیم ملی کمک کنم. واقعاً خوشحال بودم از اینکه در تیم ملی هستم. واقعاً بعد از سه ماه به این نتیجه رسیدم شرایط برای کار کردن خیلی شرایطی که لذت ببریم نبود. برای همین استعفا دادم. برای این مدت حضور هم قراردادی بسته نشد و دریافتی از فدراسیون نداشتم. سخت ترین بازی ما تا فینال همان بازی با کره جنوبی است. خوشبختانه اتفاقی که افتاده، گروه بندی خیلی به نفع ماست. با قرعه کشی که انجام شده همه چیز برای رفتن به فینال مهیا شده است. ما اگر کره جنوبی را در یک هشتم نهایی بریم برای حضور در بازی فینال در مرحله نیمه نهایی بازی سختی نخواهیم داشت. ...
عزیزی: با قلعه نویی تماس گرفتم و گفتم حق با شماست
حال اتفاقاتی افتاد که ترجیح دادم تا جدا شوم و دوست ندارم در مورد این جدایی صحبت کنم. به خاطر قلعه نویی مشاور تیم ملی شدم وی در خصوص اینکه به چه دلیل قبول کرد تا مشاور تیم ملی شود، تأکید کرد: یک سری از پیشکسوتان برای من محترم هستند و جایگاه ویژه ای دارند. حشمت مهاجرانی، علی پروین، حسن روشن، حسن حبیبی، حسین کلانی، مرحومان همایون شاهرخی، ناصر حجازی و منصور پورحیدری، این ها برای من ...
کارنامه منصور ؛ از تلاش برای خودکفایی تا شهادت در جت استار
پیشرفته نیروی هوایی و افزایش امکانات نوسازی و بهسازی مهندسی نیروی هوایی ارتش. همه این ها باعث شد امروزه او را معمار آینده نگر سیستم پدافندی هوایی ایران بنامند؛ همان سیستم پدافندی که حالا مبتنی بر دانش بومی ایرانی است و حریم هوایی ایران را امن نگه داشته است. پرستو اولین هواپیمای ساخت ایران توسط تیمسار منصور ستاری که سال 1367 رونمایی شد بیست و نهمین سالروز شهادت تیمسار ...
سواستفاده از گالری دیگران
روزهایی که با هم بودیم نبود. پدرم نتوانست خودش را کنترل کند و یک سیلی محکم زدش. توی یک خانه قدیمی خرابه مخفی شده بود. از شانس من بود یا بدشانسی او نمی دانم، ولی یک شب از سرما می لرزیده و می خواسته آتش روشن کند تا گرمش شود، همه جا را به آتش می کشد. وقتی مردم می خواهند آتش نشانی خبر کنند و بروند کمکش نمی گذارد و با هم درگیر می شوند. بعد یکی هم آن وسط سریع به پلیس زنگ می زند. آمدن پلیس همان و دستگیر شدنش ...
کاظمی آشتیانی؛ گوهرشناسی گمنام
.... به یاد دارم ساعت 11 شب تلاوت های ماندگار پخش می شد؛ یک روز که کارم در رویان طول کشیده بود، حدود ساعت 11 بود به منزل برمی گشتم که گوشیم زنگ زد؛ دیدم دکتر کاظمی آشتیانی است؛ پرسید کجایید، گفتم در راه برگشت هستم. گفتند رادیو روشن است؟ گفتم، بله، گفت؛ تلاوت یکی از اساتید قرآن در حال پخش است؛ یعنی تا این حد پیگیر بودند. تلاوتی که بسیار دوست داشت، مربوط به سوره فصلت از استاد محمود حسین ...
دولت رئیسی، دست دولت احمدی نژاد را از پشت بسته است/ احمدی نژاد مملکت را شخم زد و از بین برد
احمدی نژاد را از پشت بسته است. علت این وضعیت بدتر هم این است که احمدی نژادی ها و گروه دیگری تندروتر از آنها، همه با هم دست اندرکار هستند. آن وقت فقط احمدی نژادی ها بودند هر کاری می کردند، خرابکاری می کردند و خود اصولگراها به آن دولت می گفتند دولت انحرافی! چیزی که که ما از اول می گفتیم ولی آنها بعدها گفتند و اعتراف کردند. الان، هم آن احمدی نژادی ها سرکارند هم یک عده تندتر از آنها اضافه شده ...
ناگفته های سیف از پرونده فاصل خداداد و موسسات غیرمجاز/ همکارم را تهدید کردند دخترت از مدرسه باز نمی ...
مفاسد اقتصادی هم این موضوع را مطرح کردم. در آن جا توضیح دادم و مثال زدم که فلان موسسه با چنین شرایطی این حجم از سپرده های مردم را جمع آوری کرده و یک تا 2 میلیون نفر از مردم را درگیر موضوع کرده است. من گفتم این آدم و تعاونی هر لحظه ممکن است متوقف شود و نتواند از عهده پاسخگویی به سپرده گذارانش برآید. در آن صورت مشکل اجتماعی و اقتصادی بزرگی ایجاد خواهد شد. چند هفته بعد دفتر رهبری نیز وقت ...
نوبتِ چهلمین دیدار | حاشیه نگاری دیدار مداحان با رهبر انقلاب
به سرت محکم و طوفانی بود ساعت حمله مان دست سلیمانی بود صحنۀ عین الاسد نقطۀ بسم الله ست سیلی اصلی فرمانده مان در راه ست خواندن محسن، پانزده دقیقه ای طول می کِشد. حُسن ختام اجرایش، از ابراهیم هادی نام می آورد: آقاجان! من بچه محل شهید ابراهیم هادی هستم و همان جا هیأت داریم. مأمورم سلام بچه محل ها و بچه های هیأت را به شما برسانم، و به ادبیات آنها می گویم: آقا! ما ...
لحظات سخت، اما معنوی پایانی
. نماز را دسته جمعی خواندند. من همین جا نشسته بودم و نماز اینها تمام شد و دیدم تلفن زنگ می زند. رفتم گوشی را برداشتم و دیدم آقای ابومهدی المهندس است. هم او صدای مرا می شناخت و هم من صدای او را. احوالپرسی کردیم و تا صحبت کرد، گفتم: تلفن داخلی است یا موبایل است یا چی؟ گفت: نه، تلفن امن است. گفتم: خب الحمدلله. گفت: از دوست مان چه خبر؟ کی ان شاءالله برمی گردند؟ گفتم: یک مقدار تأخیر دارد. پروازمان قرار بود ...
تک تیرانداز حلب پس از رهایی همرزمانش به شهادت رسید
شهادت را به ما بگویند تا در خانه آمده بودند اما در را نزدند و برگشته بودند. پسرم صبح جمعه به من گفت حوصله ندارم، جمعه بدی است. من هم آن روز حال خوبی نداشتم، خواهرم با من تماس گرفت و گفت بیا به قم زیارت حضرت معصومه (س) برویم من قبول نکردم و گفتم ستار که از جبهه آمد، همگی با هم می رویم. بگدلی افزود: ساعت 4 بعدازظهر جمعه 16 بهمن سال 1394 همسرم شهید شده بود. ساعت 10 شب تلفن خانه به صدا درآمد ...
آسمان شناس منتشر شد
.... فکرم مشغول بود تا اینکه سوار هواپیما شدم. در هواپیما روزنامۀ اطلاعات پخش کردند. در صفحۀ دوم آن، خبر شهادت فرمانده لشکر تکاوران، توجهم را جلب کرد. خبر را خواندم و به نام فرمانده لشکر، سرتیپ حسن آبشناسان رسیدم. پیش خودم گفتم اسم پدرم است، ولی پدرم که سرتیپ نبود. بعداز اینکه کمی فکر کردم به خاطر آوردم که کسانی که شهید می شوند، یک درجه ارتقا می گیرند. روزنامه را بی هدف ورق می زدم که به شعری از ...
تو پیش خدا آبرومندی...
از فرماندهان به فیض عظیم شهادت رسیدند. گردان قاسم هم در خط اول عملیات بودند در آن عملیات ما شهدای بسیاری را تقدیم اسلام و انقلاب نمودیم. یکی از بسیجی ها که در گردان قاسم بود در حین آن عملیات به دوستانش گفت معلوم نیست فرمانده ما کجاست این همه شهید دادیم آتش از همه جا روی سر ما خالی می شود پس فرمانده کجاست این عملیات را مدیریت کند؟ دوستش آهسته گفت فرمانده همین حاج قاسم است که آرپی جی ...