سایر منابع:
سایر خبرها
5 بار محکوم به اعدام شدم/ گریه حاج قاسم سلیمانی بر مزاری که نام من را داشت!
زدند و گفتند سردار سلیمانی می خواهد با شما صحبت کند. گفتند آماده ای که دوباره با هم سر قبر آن شهید برویم؟ باز هم آمد. من آن زمان در شهریار بودم. ما سال 1384 به شهریار رفتیم. سردار سلیمانی بعد از سه بار آمدند به من گفت می شود به خانه شما بیاییم؟ رفتیم و پدر من خیلی مریض بود. چند سکته کرده بود. بار دوم که به خانه ما آمد به صورت سجده وار پای مادر ما را بوسید و احوالپرسی کرد. *چرا ...
رابطه با دختر 13 ساله در پارک شهر
دختر 13 ساله ای که در کلاس هشتم تحصیل می کند، درباره سرگذشت خود گفت:درک لاس دوم ابتدایی درس می خواندم که پدر و مادرم از یکدیگر جدا شدند و من هم فرزند طلاق نام گرفتم. پدرم به مواد مخدر اعتیاد داشت و مادرم نیز نمی توانست این شرایط را تحمل کند ، به همین دلیل با جدایی آن ها من هم سرگردان شدم ، اما چون وابستگی عاطفی بیشتری به مادرم داشتم نزد او ماندم. مادرم منزلی اجاره کرد و من دیگر هیچ گاه ...
کارخانه کوچک بانوی کارآفرین کردستانی
تید و انگیزه شما چه بود؟ بعد از فوت پدرم مادرم سرپرست خانواده شد و تمام مسئولیت های زندگی را عهده دار شد سال 1400 بخاطر وضعیت اقتصادی و سختی هایی که پیش رو بود تصمیم گرفتم وارد حیطه کاری خود شوم و کمک خرجی برای مادرم باشم 2. مقدار وام دریافتی شما از کمیته امداد چقدر بوده است؟ در سال 1400 مبلغ 100 میلیون تومان وام اشتغال به کار را از کمیته امداد دریافت کردم و با خرید دستگاه ...
سوپرایز رهبر معظم انقلاب در عروسی حمید و فائزه + عکس های جذاب را ببینید
شروع کنیم تا درگیر تجملات و اسراف نشویم. البته اینطور نبود که ظاهر و آراستگی ام برایم اهمیت نداشته باشد. با لباس هایی که داشتم ویا از افراد درجه یک زندگی ام امانت می گرفتم همیشه ظاهری مرتب و آراسته داشتم. مخالف مهریه سنگین بودم خانواده ام اصلا با 14سکه موافق نبودند و می گفتند حداقل مهریه ات 59 سکه به نیت ابجد نام امام زمان باشد.اما خودم دوست داشتم مهریه ام جوری باشد که حضرت آقا ...
رابعه اسکویی از عکس جنجالی اش در فضای مجازی رازگشایی کرد
.... خیلی اتفاقی وارد این حرفه شدم. **چرا؟ کمی بیشتر توضیح می دهید؟ حدود 30 سال پیش به خاطر فوت مادرم دچار افسردگی شده بودم و به پیشنهاد دوستان در دوره های آموزش گریم شرکت کردم. کلاس کناری گریم، آموزش و تمرین بازیگری و تئاتر بود. یک آقایی که بعد ها متوجه شدم دستیار استاد سمندریان بود، وقتی من را دید گفت چهره ات به یکی از نقش های ما می خورد، بیا و بازی کن. اول قبول نکردم و ...
سناریوی مرموز ماجرای کشف جسد یک زن در عمق چاه
کیفرخواست صادر و پرونده برای محاکمه به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران ارسال شد. در این جلسه اولیای دم ازقصاص برادرشان گذشته و او را بخشیدند. سپس متهم در جایگاه قرارگرفت و با رد دوباره اتهام قتل عمدی گفت: آن روز مادرم برای من غذا درست کرد . بعد من مواد کشیدم و حال طبیعی نداشتم. وقتی به خودم آمدم از مادرم خبری نبود. به جست وجو در باغ پرداختم و متوجه شدم قصد داشته به سمت دستشویی برود اما ...
جنایت تکاندهنده 2 پسر بی رحم؛ انگیزه قتل مادر ناتنی و پدر چه بود؟
انگیزه خود از ارتکاب چنین جنایت حیرت آوری گفت: از قبل با نامادری ام درگیری داشتم و رفتارهایمان با هم سازگاری نداشت چرا که احساس می کردم مدام غر می زند. در همین حال مصطفی (متهم دیگر) در جایگاه متهمان قرار گرفت و به قضات با تجربه دادگاه گفت: برادرم مست بود که با میله به پشت سر نامادری مان زد. من ترسیدم و در حالی که جیغ می زدم برادر پنج ساله ام را که آن جا بود به آغوش گرفتم تا این صحنه را نبیند. بعد ...
عدالت جنسیتی درک تفاوت های زن و مرد در محیط کار است
همیشه فکر می کردم باید میان ازدواج و کارم یکی از این ها را انتخاب کنم، اما یکی از دوستانم حرف خوبی به من زد و گفت از خدا بخواه همسر خوبی نصیبت کند تا بتوانی کارت را در این فضا ادامه دهی تا حدی که بالاخره دوست داری و برایت خیر است. پیدا کردن حد فعالیت خیلی سخت و بسیار مهم است. من واقعاً به دست خدا سپردم و بعد از ازدواج محدودیتی برایم ایجاد نشد. به هر حال یکسری کارهایم کمتر شد، اما محدود نشدم و توانستم به همان اندازه فعالیتم را ادامه دهم ...
ادعا های جدید پسر در مورد مرگ پدر مارادونا را کشتند!
.... این وظیفه من نیست که بگویم چه کسی این کار را انجام داده است. ایده خودم را دارم، اما نمی توانم آن را بگویم. آن ها او را به حال خود رها کردند، اما می شد برای نجات پدرم کار های خیلی بیشتری انجام دهند. من قول دادم تا آخرین روز زندگی ام برای عدالت مبارزه کنم. جونیور که ملیتی ایتالیایی- آرژانتینی دارد، پس از مرگ پدرش احساس پوچی می کند: احساس پوچی هرگز از بین نمی رود، اما عشقی که همه به او ...
ماجرای زنی که خواست با مردی جانباز ازدواج کند
؛ همراهی با همسر جانبازی که روی چرخ نشسته بود و آن مهربانی همیشگی درچشم های زن هم یک دلیل داشت؛ باز هم همراهی با همسر جانبازی که روی چرخ نشسته بود. عجیب بود که همه چیز زندگی زن به همان چرخ ها وابستگی داشت. چرخ هایی که سرنوشت انتخاب شده خودش بود. اسم بانو را نه آن که ندانم، اجازه ندارم که بگویم. وقتی مسیر پارک دلفین ها را که میزبانان کنگره هماهنگی بازدیدش را انجام داده بودند، با هم پیاده گز می ...
اسارت با لباس های سوخته/ قبولی جبهه با معیار قد و قواره!
آموزش فشرده نظامی می دیدم و پس از پایان دوره از پدر و مادرم برای حضور در جبهه اجازه گرفتم، که آن ها مخالفتی نکردند پس برای ثبت نام و اعزام به جبهه به سپاه مراجعه کردم و با دست کاری فتوکپی شناسنامه و تغییر سن خود ثبت نام نمودم. می ترسیدم قبول نشوم موعد اعزام فرارسید اول مهرماه 1361 برای اعزام به سپاه رفتم همه نیرو ها آماده اعزام بودند، مسئول مربوطه اسم ها را یکی یکی می خواند و ...
خانم سبدفروشِ قزوین که کارآفرین شده است
کردم و شب ها با دو دخترم به جاده سلامت باراجین می رفتم و محصولاتم را در آن جا به فروش می رساندم و مردم من را به عنوان خانم سبدفروش می شناختند. این مادر کارآفرین ابراز کرد: چندین سال همین کار را انجام دادم با همه سختی هایی که داشت و از طرفی هم باید به فرزندانم رسیدگی می کردم و به کارهای منزل و سبدبافی هم می رسیدم، حتی در آن زمان به جز کار خودم جای دیگر هم مشغول به کار بودم ولی با تمام سختی ...
ادعای پسر مارادونا: پدرم را کشتند!
: تحقیقات در این زمینه ادامه دارد و پرونده باز است. ما (فرزندان او) ایمان زیادی به عدالت آرژانتین داریم. من متقاعد شده ام که این قضیه نباید اینطور تمام می شد. آن ها پدرم را کشتند. این وظیفه من نیست که بگویم چه کسی این کار را انجام داده است. ایده خودم را دارم، اما نمی توانم آن را بگویم. آن ها او را به سرنوشت خود رها کردند، زمانی که می شد برای پدرم کار های خیلی بیشتری انجام داد. من قول دادم تا آخرین روز ...
اعتراف ستاره تیم ملی؛ از نیمکت نشینی عصبانی بودم/ احساس می کنم حالا یک مربی داریم/ در مقطعی برای انتقال ...
آزادانه فوتبال بازی کنم. قلعه نویی رویکردی تهاجمی دارد و این به بازیکنان بعد از مدت طولانی حضور در کنار کارلوس کی روش کمک می کند. ما در حال حاضر دفاعی هستیم اما اکنون این اطلاعات تهاجمی را دریافت می کنیم و به ما کمک زیادی می کند. کادر مربیگری از نحوه بازی من خوششان می آید. من تمام اعتماد آنها را احساس می کنم و می خواهم اعتمادشان را جبران کنم. این یک تورنمنت بزرگ برای ماست و ما هر کاری را که بتوانیم انجام خواهیم داد تا جایی که ممکن است پیش برویم. ...
درخواست شرم آور عروس از برادرش در شب قبل ازدواج
دانست به من کمک می کرد. *چقدر لوازم سرقت کردی؟ چند قطعه لوازم یدکی ماشین سرقت کردم، چیز زیادی نبود در حد 10 تا 15 میلیون بود. *خانواده ات برای رضایت کاری کرده اند؟ پدر که ندارم، از وقتی بچه بودم پدرم را از دست دادم و خرجی خانه با من بود. از همان بچگی کار می کردم بعد هم که در مغازه لوازم یدکی مشغول به کار شدم. حقوق خوبی هم داشتم اما ...
فلک ناز؛ پیرزنی که بی بی مریم وار پای مردم یک روستا ایستاده است
چه بزرگتر شدم، بیشتر دنبال کار مردم را گرفتم. مردم که مشکل دارند انگار مشکل خودم است. من درد و رنج زیاد کشیدم به خاطر همین تصمیم گرفتم اگر می توانم دردی از مردم دوا کنم. سفره را دستم داد و خودش بادمجان هایی که بویشان کل خانه را برداشته بود توی دیس ملامین گل صورتی چید. با اینکه برای ناهار خوردن نیامده بودم اما بادمجان سرخ شده های خاله فلک ناز حسابی دلبری می کردند. لقمه اول را ...
راز سر به مهر
. از این که خانه را از لوث وجود آن مزاحم ها ، پاک کرده بودم به خود می بالیدم . مثل فاتحان یک جنگ بزرگ پشت دار قالی نشستم . کم کم همه از خواب بیدار شدند و سر و کله ی خواهرم نیز پیدا شد . از ماجرای لاستیک ها ، به مادر و خواهرم حرفی نزدم تا اگر برادر هایم سراغ آن ها را گرفتند خودم رابی خبر نشان دهم و بی خود و بی جهت برای خودم درد سر درست نکنم . ...
مجازات مرگ برای مرد 60 ساله که زن جوانش را کشت
فهمیدم به موضوعی پی بردم. ما سر این مساله با هم اختلاف داشتیم و از او دل چرکین بودم. ضمن اینکه او با بچه های من هم کنار نمی آمد و آنها را به خانه ام راه نمی داد. متهم ادامه داد: روز حادثه با زیبا درگیر شدم. او را با چاقو زدم و بعد هم رگ دست خودم را زدم اما پشیمان شدم و با اورژانس تماس گرفتم. بعد ازگفته های متهم و صدور کیفرخواست، پرونده برای رسیدگی به شعبه 10 دادگاه کیفری استان ...
فاطمه هاشمی به نقل از امام حسین ، اگر دین ندارید و از معاد نمی ترسید، پس در دنیایتان آزاده باشید؛ ...
ببینم می آید یا خیر؛ چون منزل دخترخاله ام میهمان بود. با مادرم تماس گرفتم و گفت که تا 5-6 عصر آنجا هستم. بعد بابا به من گفت که خودت بیا؛ ای کاش رفته بودم (گریه می کند) گفتم من وقت دندانپزشکی دارم؛ بیایم؟ گفت نه دیگر دکتر داری. من فیلم آن روز بابا را دارم که جلسه کمیسیون انرژی را در مجمع برگزار کرد. همه می گفتند آقای هاشمی چند بار این پله ها را بالا و پایین رفت. ما خیلی هم پیگیری کردیم، ولی آقای ...
ناگفته های تلخ یک دختر مشهدی / کاش به دنیا نمی آمدم!
به گزارش زیرنویس، این ها بخشی از اظهارات زن 27 ساله ای است که به همراه کودک یک ساله اش وارد مرکز انتظامی شده بود تا دادخواست طلاق خود را مطرح کند. این زن جوان درباره سرگذشت خود و تصمیم تلخی که گرفته بود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری سپاد مشهد گفت: از روزی [...]
اینجا کرمان است میعادگاه نجابت و شهادت
از آن همه خاطره تلخ. برای دوستم، رفتن حاج قاسم تیر خلاص بود. بعد از شهادت پدرش، دلش به او خوش بود و الحق حاجی هم، حسابی هوایشان را داشت. شاید بیشتر از فرزندان خودش. او فرزندان شهدا را، بسیار عزیز می داشت. این را هم دیده و هم شنیده بودم. پیش پدر دوستم رفتیم. فاصله زیادی با حاج قاسم نداشت. داشت شب می شد. به مادرم خبر داده بودم که به گلزار می روم. برخلاف همیشه، نه نگران شد و نه مخالفت کرد. کنارشان ...
طاهری: در 22 سالگی ام گفتند بچه ای، امروز می گویند پیرمرد شده ای!/ دیگر باید چه کاری انجام دهم؟
. وی با اشاره به اینکه به اردوی تیم ملی دعوت نشد، تصریح کرد: از نظر من که این برگشت خوبی بود ولی برای کادرفنی مهم نیست. بعد از عمل جراحی که داشتم، برای برگشت ماه ها تک و تنها در شهرم تمرین کردم. در این مدت هیچ حمایتی ندیدم. با هزار بدبختی و سختی خودم را آماده بازگشت کردم. با دو سه ماه تمرین کشتی، چند کشتی سنگین در مسابقات کشوری گرفتم و همه را با اختلاف بردم، تنها باختم هم به ملی پوش این ...
عکس همسر عروسکی فرزاد فرزین ! / صورتی پر از عمل و ژل !
کار بودم اما پدر و مادرم کم کم متوجه شدند که این منم که باید کلاس پیانو برم نه خواهرم! بخشی از مصاحبه با فرزاد فرزین عکسی منسوب به شیوا کاکاوند همسر فرزاد فرزین آن ها در سال 2011 ازدواج کردند آدم گرانی هستی؟ یعنی در حرفه شما می توان این تقسیم بندی را داشت؟ بله، آدم گرانی هستم. کتاب هم می خوانی؟ خیلی کم. گاهی کتاب ها یا مجلات و ...
روایت رابعه اسکویی از عکس جنجالی اش در فضای مجازی : 40 کیلو وزن کم کردم ! | شوآف ما بازیگرها را باور ...
که توسط خواهرم که ادمین صفحه است، اداره می شود. چون دوست ندارم کسی وارد حریم شخصی ام شود. نه. اصلا از بچگی دوست نداشتم بازیگر شوم. خیلی اتفاقی وارد این حرفه شدم. حدود 30 سال پیش به خاطر فوت مادرم دچار افسردگی شده بودم و به پیشنهاد دوستان در دوره های آموزش گریم شرکت کردم. کلاس کناری گریم، آموزش و تمرین بازیگری و تئاتر بود. یک آقایی که بعدها متوجه شدم دستیار استاد سمندریان بود ...
عاشقی هوس آلود به زن مطلقه ! / شکایت زن مشهدی از پسر جوان
به گزارش زیرنویس، این ها بخشی از اظهارات زن میان سالی است که مدعی بود پسر 21 ساله اش دچار عشقی هوس آلود شده و زندگی را به کام خانواده اش تلخ کرده است. او درباره این ماجرا به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری مصلای مشهد گفت: پسر بزرگم تا مقطع راهنمایی تحصیل کرد و [...]
عشق هوس آلود پسر 21 ساله به زنی مطلقه با 2 فرزند
اینها بخشی از اظهارات زن میانسالی است که مدعی بود پسر 21 ساله اش دچار عشقی هوس آلود شده و زندگی را به کام خانواده اش تلخ کرده است. او درباره این ماجرا به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری مصلای مشهد گفت: پسر بزرگم تا مقطع راهنمایی تحصیل کرد و بعد از آن به خوشگذرانی و تفریح با دوستانش پرداخت و درس و مدرسه را کنار گذاشت. همسرم نیز به حقوق بازنشستگی اکتفا کرد و خانه نشین شد. در این شرایط من ...