سایر منابع:
سایر خبرها
سیر تا پیاز زندگی اولادی در آخرین مصاحبه تفصیلی وی با باشگاه خبرنگاران
از 2006 تا 2010 با امارات رفتم و در آنجا بازی کردم. سین: مردم امارات چگونه بودند؟ جیم: عالی، شرایط خوبی داشتم و از هر نظر امکاناتم حرفه ای بود. سین: چه شد که از این کشور بازگشتید؟ جیم: به خاطر سربازی، مشمول خدمت شدم و برگشتم. سین: پس به یکی از تیمهایی نظامی پیوستید؟ جیم: بله، دو سال ملوان بودم تا سال 91 که دوباره به پرسپولیس بازگشتم اما پایم شکست و به ملوان برگشتم، 6 ماهم در نفت ...
3ماه پیش اولادی در رابطه با شایعه خودکشی اش چه گفت؟
بن زما از همه فوتبالیست های ایرانی بهتر است و 100 برابر ماها پول دارد ولی چون در زندگی اش مشکل داشت، دیدید در زمین چطور بود؟ وقتی برای شما در زندگی تان مشکلی پیش بیاید، واقعاً از نظر فکری خسته هستید و بازی تان تحت تأثیر قرار می گیرد. من شماره 10 تیم ملی بودم فکرهایی هست که اذیتم می کند. با خودم می نشینم و فکر می کنم که آخر چرا زندگی فوتبالی ام این شکلی شد. منی که تا سه سال قبل از ...
درس هایی که عربستان باید بیاموزد / چه کسانی بدعهدی امریکا را بی هزینه کردند؟
عربستان اکنون نمادی از یک کشور شکست خورده در روابط بین الملل و رو به افول درکشور خود است. آنچه دشمن اصلی عربستان است سیاست های غلط این کشور و مداخله و دست اندازی در امور داخلی سایر کشورهاست. جنایات مسئولان کم تجربه این کشور در یمن و کشتار مردم بی دفاع و بی بضاعت این کشور نمادی از این سیاست های شکست خورده است. اگر چه می توان سوریه، لبنان و عراق را نیز به آن اضافه کرد. از سوی دیگر امتزاج ...
نظر محافظ امام(ره) درباره فیلم بادیگارد
عنوان کسی که ارزش ها را از غیر ارزش ها تفکیک می دهد، معرفی می کند. ولی این که نیتش بها و اعتبار دادن به ارزش ها باشد من کمی تردید دارم. *فیلم باعث شد سوژه خانواده شوم آقای نقاشیان فیلم را به تنهایی دیدید؟ به همراه خانواده و یک بار دیدم، در ابتدا به محض اینکه ذبیحی دکتر صولتی را بغل کرد اشتباه را به خانمم متذکر شدم و گفتم چرا شخصیت محافظت شونده را جلوی خود گرفته ...
معیارهای خانم بازیگر برای ازدواج
بسیاری مناطق دیگر را تجربه کردم. از سال پنجم دبستان به شهر تهران آمدیم و زندگی را در اینجا ادامه دادیم. این نقل مکان ها برای شما آسان بود؟ حقیقتش خیلی سخت بود. در زندگی ما انسان ها عادت نقش زیادی ایفا می کند و همه ما دوست داریم به شرایط قابل قبول دوروبرمان عادت کنیم. من هم بعد از گذشت مدتی به محیط اطراف خود عادت می کردم. در هر مدرسه ای که بودم با خلق و خوی بچه ها می ساختم و کم ...
سردار بی ادعای بابلسر عاشق گمنامی بود
. چه خواسته ای از مسئولان دارید؟ مسئولان پیگیر باشند پیکر شهیدان را بیاورند. نمی دانیم پیکر همسرم کجاست. از ما آزمایش DNA نگرفتند. خود شهید دوست داشت گمنام باشد ولی ما خانواده ها منتظریم. البته خدا به ما صبری داده که خودم هم نمی دانم چطور می توانیم نبود او را تحمل کنیم. بیشتر این موضوع به ما آرامش می دهد که همسرم یک مدافع حرم بود و در راه والایی به شهادت رسید. سیدجلال سه سال قبل در ...
نگاهی به زندگی یک عکاس جهادی!+تصاویر
دو ساعت می خواستند هم با بچه ها رفیق شوند هم صمیمی بشوند هم عکس بگیرند. خب این نشدنی است. اینجا بود که فهمیدم این ها واقعا با دوربین مشکلی ندارد. با کسی که پشت دوربین است، مشکل دارند. عکاسی شغل من نیست! گمشده خودم را پیدا کردم. تعبیری است که عکاس جوان از حضور در اردوهای جهادی دارد. من سالها عکاس بودم اما واقعا لحظاتی که در اردوهای جهادی هستم یا خودم شخصا سفر می کنم، عکاسی ...
ژیلبرت بارو؛ ماموریتی دو هفته ای که پنجاه ساله شد
، یاد یک قنادی بزرگ و عجیب می افتادند که فرقش با بقیه، ارزان بودن محصولاتش و نبودن صندلی در پشت میزهایش بود. سالهاست که اولین مدیر قنادی فرانسه در ایران نیست اما اینجا هنوز هم مشتری های پر و پاقرص خودش را دارد، مشتری هایی که بهمن ماه سال گذشته با خبری عجیب در فضای مجازی روبه رو شدند: شیرینی فرانسه به خاطر عرضه شکلات هایی با طرح قلب و نوشته LOVE در روز ولنتاین پلمب شد. حالا چند روزی است که ...
بخشش جوان اسید پاش و زن قاتل در دادسرای جنایی
نخستین پرونده مربوط به جوان 25ساله ای است که وقتی از دختر موردعلاقه اش جواب رد شنید دست به اسیدپاشی زد. این حادثه اول فروردین ماه سال 92در تهرانسررخ داد و پلیس را به محل حادثه کشاند. قربانی اسیدپاشی که در آن زمان 18ساله بود ماجرا را اینطور تعریف کرد: 2سال پیش با جمشید(متهم) آشنا شدم. اوایل قصد ازدواج داشتیم اما پس از مدتی متوجه شدم که او سابقه دار است. رفتارهای او باعث شد که به این ...
روایت زندگی مردمانی که در خنده هایشان می گریند!/ داستان خانه دیوانه ها!
کم چند نفر دورم جمع شدند. می آمدند سلام می کردند، کمی در چشم هایم زل می زدند و می رفتند. یکی خودش را معصومه معرفی کرد. برادرش به خاطر بیماریش او را اینجا گذاشته، قبلا قالی می بافته و دوستش برایش نقشه می خوانده. دوستش اهل نایین است، ولی الان رفته است مرخصی. معلوم نبود بین صحبت هایش کدام واقعیت داشت وکدام بافته ذهنش بود. خانمی حدودا 60 ساله با قد بلند و تسبیح به دست، هر کجا می رفتم دنبالم ...
حرف های خواندنی گلریز درباره سرودهای انقلابی
وقتی در کشورهای غربی موسیقی زمان جنگ دوم جهانی را پخش می کنند همه به احترام آن می ایستند و با شوق به آن گوش می دهند؛ اما مسؤولان ما خیلی راحت می گویند زمانه موسیقی انقلاب گذشته است. این اظهارات با وجود آن است که در بین توده ها و مردم اتفاقا این موسیقی پایگاه و جایگاه دارد. متاسفانه ما موسیقی انقلاب را دست کم گرفته ایم و با دست خودمان این موسیقی فاخر را کمرنگ کرده ایم؛ لازم است دوباره همه فعالان این ...
فرهنگ در رسانه
نخوانده ام و در یکی از مصاحبه های او خوانده بودم که گفته بود آن کتاب ها را خودم نوشتم اما به اسم عزیز نسین چاپ کردم. در این چند سال اخیر پس از آنکه دیگر ترجمه هایم پشت سرهم غیرمجاز اعلام شدند، تصمیم گرفتم به سراغ عزیز نسین بروم و آثار او و عزیز نسین واقعی را معرفی کنم؛ چراکه گویا آثار قبلی او به زبان فارسی ترجمه نبوده یا اقتباس بوده است. یعنی معتقدید تمام ترجمه های رضا همراه اقتباس آزادی از ...
انتقاد شدید دروازبان استقلالی از مظلومی
استقلال بوده و هرگز واکنش ها و امتیازاتی که برای استقلال گرفته را فراموش نمی کنم، اما از عملکرد او هم تعجب کرده بودم که چه اتفاقی برای رحمتی افتاده است. باز هم می خواهید به مردم بگویید چیزی نیست و اتفاقی نیفتاده؟ * قبل از پنالتی گفتم استقلال بازی را می برد هنگامی که استقلال 2 بر صفر عقب افتاد و داور به سود پرسپولیس پنالتی گرفت، من همان لحظه در یک جمع 60-70 نفره حضور داشتم و بلند شدم ...
ستایش مثل فرزند من بود | حکم را می پذیریم
به گزارش خبرنگار سایت افغانستان خبرگزاری فارس، خبر دردناک قتل یک دختر 6 ساله افغانستانی دل ها و قلب های مردم ایران و افغانستان را به درد آورده است. در پی مفقود شدن دختر بچه 6 ساله مهاجر افغانستانی به نام ستایش قریشی در منطقه خیرآباد ورامین، روز یکشنبه 22 حمل، خانواده ستایش اقدام به انتشار اطلاعیه ای مبنی بر مفقود شدن دخترشان می کنند و تمام منطقه و محله زندگی را به دنبال ستایش جستجو می ...
عزیزنسین شورشی بود!/گفت و گو باارسلان فصیحی درباره عزیز نسین،طنزاو و سانسورآثارش
بودم که گفته بود آن کتاب ها را خودم نوشتم اما به اسم عزیز نسین چاپ کردم. در این چند سال اخیر پس از آنکه دیگر ترجمه هایم پشت سرهم غیرمجاز اعلام شدند، تصمیم گرفتم به سراغ عزیز نسین بروم و آثار او و عزیز نسین واقعی را معرفی کنم؛ چراکه گویا آثار قبلی او به زبان فارسی ترجمه نبوده یا اقتباس بوده است. یعنی معتقدید تمام ترجمه های رضا همراه اقتباس آزادی از آثار عزیز نسین بوده است؟ در این ارتباط ...
گفتگویی افشاگرانه با وزیر ورزش (2)
ویژه نامه کیهان ورزشی - حمید ترابپور، محمود محمدی: ورزش ایران در سال 94 اتفاقات پر سروصدایی را به چشم دید اما در این سال که رشته های مختلف و به ویژه المپیکی ها سرگرم آماده سازی خود بودند، یک رشته ورزشی توجهات زیادی را به خود جلب کرد؛ رشته ای که نه المپیکی شد و نه در بعد نتیجه گیری عملکرد قابل توجهی داشت؛ فوتبال. داستان فوتبال که وزارت ورزش و شخص وزیر سعی داشتند خود را دخیل با اتفاقات ...
ضدقهرمان بودن در نقش اصلی بسیار دشوار است
نیاورده ام و به همین دلیل هم آن را آسان از دست نمی دهم. از زمانی که خودم را شناختم عاشق هنر بودم و از موسیقی، نقاشی و دیگر هنرها لذت می بردم. از همان زمان دوست داشتم بازیگر شوم و می دانستم باید در این رشته تحصیلات آکادمیک داشته باشم. بعد از دوره راهنمایی به دبیرستان رفتم و گرافیک خواندم. به من گفتند ما در اینجا بازیگری درس نمی دهیم، ولی تو می توانی گرافیک بخوانی و در دانشگاه به تحصیل بازیگری بپردازی ...
یکسال ازشهادت حاج هادی گذشت
سال گذشته در همین روزها بود که خبر شهادت مردی از خطه شوشتر استان خوزستان روی خروجی خبرگزاری ها قرار گرفت. حاج هادی کجباف که در سالهای دفاع مقدس، نقش خود را در دفاع از ایران اسلامی ایفا کرده بود، این بار به سوریه رفته بود تا از حرم آل الله دفاع کند. حاج هادی به شهادت رسید اما پیکرش در دست دشمنان ماند تا عرصه دیگری برای آزمایش خلوص خانواده او مهیا شود. او به همراه چند هم رزم دیگرش در ...
اشعار آیینی ولادت حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام
، تو شیر، تو شمشیر تو یاور تو، حیدر کرّار تو است چشم باز او شهادت می دهد کز ولادت عاشق دیدار تو است جان شیرین را گرفته روی دست جان نثار مکتب ایثار تو است دفتر مدحش رسولان را کتاب مادح او خالق دادار تو است با ندای لافتی الاّ علی یا علی و یا علی و یا علی ای محمّد را تو جان و جانشین ...
وحید امیری: زندگی من مثل یک معجزه است
همان سال اول تلاش کردم به لیگ برتر بیایم. آقای ویسی گفت تو را به پیکان می آورم ولی جور نشد. همان پیکان به لیگ یک سقوط کرد و اگر آنجا می رفتم، شاید فوتبالم همان جا تمام می شد. خدا خواست سال دوم به یک تیم پرقدرت مثل نفت آمدم. از همان سال اول هم جزو 50 تای تیم ملی بودم چون پاسپورت من را می خواستند. * وحید بعد از آن پنالتی معروف بازی با عراق، مثل شکست خورده ها بودی. یادت هست؟ این هم بخشی از ...
دردهای مردم از جنس روشنفکران نیست/ برای دیده شدن آثار برگزیده جشنواره انقلاب کاری نشده است
متمرکز است. اما برای پیدا کردن سوژه ای مناسب، زمان کم بود. از طرفی دیگر، سال ها قبل داستان انقلاب کوتاهی نوشته بودم که در مجلات سروش نوجوان و سلام بچه ها چاپ شده بود. احساس کردم آدم ها و شخصیت هایی که در آن داستان ساخته و پرداخته شده اند، و همچنین سوژه و اتفاقاتش کاملا قابل بسط و گسترش و پر و بال دادن است. برای همین تصمیم گرفتم به بخش نوجوان جشنواره فکر کنم. فارس: برای نوشتن این رمان چقدر ...
اختصاصی / گفت و گوی مفصل سایت حجازی با پرستو صالحی بعد از انتشار فیلمش
کار تیمی است و وقتی تیمی می بازد یعنی همه عوامل آن در این باخت تاثیر گذار بودند .نمی توان گفت که تقصیر فلانی است استقلال باخته .اما باید بگویم متاسفانه در این بازی بازیکنان استقلال خیلی بی انگیزه بودند و باید خیلی غیرتمندانه تر از این فوتبال بازی می کردند . _ بعد از پخش گریه ها و حرف هایت از باخت استقلال ، واکنش ها نسبت به تو چطور بود ؟ یسری از هواداران استقلال که گفتند آفرین ...
داستان زنی که برده جنسی شد+عکس
تجربه بودم. من که 24 سال داشتم هیچ فکر نمی کردم در چه راهی قدم گذاشته ام.من بعد از فارغ التحصیل شدن در رشته امور مالی، مدتی را در بانکی در اندونزی کار کرده بودم ولی پس از شروع بحران مالی آسیا و نیز بی ثباتی سیاسی اندونزی، کارم را از دست دادم.از آنجا که می بایستی هزینه نگاهداری دختر سه ساله ام را تامین کنم در جستجوی کار در خارج از کشور برآمدم. پس از دیدن یک آگهی استخدام در هتل های آمریکا، ژاپن، هنگ ...
حال و روز خانواده بجنوردی که در انفجار اجاق گاز سوختند
درباره این واقعه توضیح داد: 45 دقیقه بامداد جمعه بیستم فروردین ماه جاری متوجه بوی نشت گاز در داخل خانه شدم و تا لامپ را روشن کردم خانه منفجر شد. من چند متر به سمت در ورودی پرت شدم، یک لحظه متوجه گریه و ناله های فرزندانم شدم با اینکه خودم هم به شدت دچار سوختگی شده بودم به سمت بچه ها رفتم تا آن ها را نجات دهم اما دیگر متوجه بقیه ماجرا نشدم. شاکری گفت: به کمک همسایگان برای ...
حکایتی تلخ از قافله ای که به سمت جدایی می برد
کردم یک روزی قراره هر دوتایشان را از دست بدهم... ژاله برایم گفت: زندگی در شرایطی که هستی اما وجودت نادیده گرفته می شود مانند این است که فریاد بزنی اما آواهای تو به گوش کسی نرسد ... دوباره سیب بچین هوا !!! من خسته ام بگذار از اینجا هم بیرونمان کنند، روزگاری که در آن شیطان فریاد می زند آدم پیدا کنید تا من سجده کنم ... از ژاله پرسیدم در این مدت زندگی ات چطور بود، زندگی با ...
ان شاالله در قیامت چشمانم سند شفاعتم باشند
...." پدر راضی شد که از جزیره برویم؛ اما آن موقع جاده اهواز- آبادان را عراق گرفته بود و از راه زمینی امکان خروج نبود. ما را با لنج به سر بندر آوردند و درآن جا برادران بسیجی در ستاد آوارگان جنگ، به ما کمک کردند و ما به سوی جیرفت رهسپار شدیم. حدود 5 ماه در جیرفت بودیم. عید سال 60 که شهید بزرگوار رجایی برای بازدید از جنگ زده ها به آن جا آمده بودند، دستوردادند که به جایی دیگر منتقل شویم. ما را به کرمان ...
از تلاش برای بازگشت تا اسارت
آغاز شد. سال 56 بود و من به سن چهارده سالگی رسیده بودم که اعلامیه های حضرت امام(ره) را پخش می کردم و در تظاهرات ها همراه مردم بودم. آن روزها راهپیمایی ها گسترده شده بود. هرگز آخرین تاسوعا و عاشورای قبل از انقلاب از خاطرم نمی رود. مردم محرم را با شعارهای انقلابی، سیاسی کردند. مردم الله اکبر گویان از میدان هفت حوض نارمک تا میدان آزادی راهپیمایی کردند. مردم در دو دسته شعار می دادند: او فرستاده صاحب ...
گزارش کامل برنامه نود دیشب(95٫01٫30)
اما اتفاقی که افتاد عده زیادی از مردم طبق عادت بدون بلیت حضور یافته بودند. به همین منظور افرادی که بلیت داشتند پشت سر این افراد گیر کرده بودند و کاری هم از دست نیروی انتظامی بر نمی آمد. صبح اعلام کرده بودم که کسی به استادیوم نیاید و همه بلیت ها فروخته شده است. وی ادامه داد: کسانی نیز بدون بلیت در استادیوم حضور یافته بودند و با شکستن درب قصد ورود داشتند که به همین منظور نیروی انتظامی ...
برای نوشتن کتاب وجب به وجب ایران را پیاده گشتیم
بود حتی در ییلاق سبزی کاری می کرد و خیلی فعال بود. *چند سال است که بازنشسته شده اید و درباره نحوه فعالیت هایتان با مرحوم ستوده نیز توضیحاتی بفرمایید؟ -بنده حدود 48 سالگی بازنشسته شدم و الان نزدیک 40 سال است که بازنشست هستم. از زمانی که خاطرم می آید با برادرم فعال بودیم در بسیاری از برنامه هایشان حضور داشتم و به همراهشان می رفتم، یعنی زمانی که ایشان 24 سالشان بود من 12 ساله ...
یادی از آخرین فرمانده گردان علی ابن ابیطالب
به آب بعضی ها گفتند شنا بلد نیستم. خلاصه زدیم به آب 50 – 60 نفر ماندند با اسلحه جلوی عراقی ها را گرفتند تا ما رد شویم. بچه هایی که مانده بودند هرچه تیر داشتند زدند تا تمام شد. عراقی ها هم آمدند و همه شان را بردند. الان عراقیها همه ساحل را گرفته بودند و از آنجا با هر وسیله ای بچه های توی آب رامیزدند یک لحظه آقا نظام پائین رفت بلافاصله رفتم و آوردمش بالا دیگه رمق چندانی نداشت دوباره دیدم ...